روش خرید پله‌ای مارتینگل


در روش میانگین کم کردن میانگین مدت زمان خارج شدن از زیان کاهش می یابد .

پایگاه خبری ؛ آموزشی ارزهای دیجیتال

خرید و فروش پله ای در بازار سهام
خرید و فروش پله ای و استراتژی سود و زیان در آن به عنوان اصول اولیه در خرید و فروش سهام به حساب میآد و سرمایه گذاران موفق و فعال بازار از این روش برای زیان کمتر و سود بیشتر استفاده می کنند. یکی از ابهاماتی که در خصوص چگونگی خرید و فروش سهام وجود داره اینه که سرمایه گذاران یکباره خریدشون رو انجام دهند و یا اینکه اون رو در چند مرحله تکمیل کنن و به اصطلاح خرید پله ای انجام بدهند. یعنی استراتژی معاملاتی هر سرمایه گذار در هنگام خرید سهم به خودش بستگی داره که ایا خرید سهم رو یکباره انجام بده و یا از استراتژی خرید پله ای در بورس استفاده کنه.

در خرید سهام معمولا در بین سرمایه گذاران رویه ثابتی وجود نداره و اگر از کسی بپرسید که قراره از سهمی که مد نظرتونه چه حجمی بخرید عموما به جواب درستی نمیرسید. یعنی واقعا شخص نمیدونه چه استراتژی باید در خصوص میزان حجم خرید داشته باشه. به همین دلیل وقتی سهمی رو میخرن و قیمت سهم کاهش پیدا میکنه نمیدونن باید سهم رو بفروشن و یا اینکه تعدادش رو افزایش بدن و میانگین قیمت سهم رو کم کنن. پس همه سرمایه گذارا با این چالش مواجهن که سهم مورد نظرشون رو در چه قیمتی و با چه حجمی بخرن و سوال اصلی اینه که آیا باید حجم مورد نظرشون رو در یک مرحله بخرن و خریدشون رو تکمیل یا مرحله به مرحله خرید کنن.

در چه زمان هایی از خرید پله ای استفاده کنیم ؟
گاهی اوقات پیش میاد که سهمی رو برای خرید مد نظر دارید و سعی میکنید در قیمت مناسب اون سهم رو کم کم بخرید و خریدتون رو تکمیل کنید ولی قبل اینکه خریدتون تموم بشه سهم صف خرید میشه و دیگه امکان ورود مجدد به شما نمیده و یا اینکه مجبورید در قیمت های بالاتری سهم رو بخرید. تو این وضعیت دو تا راهکار دارید؛ یا باید صبر کنید تا قیمت سهم کاهش پیدا کنه و سهم رو بخرید و یا اینکه در قیمت ها بالاتر به خرید های قبلی اضافه کنید. یکی از روش هایی که میتونه این مشکل رو حل کنه خرید پله ای سهامه. در کل خرید پله ای زمانی اتفاق میوفته که سرمایه گذار دید مثبتی رو سهم داره ( بنیادی یا تکنیکال فرقی نمیکنه) ولی انتظار حرکت رو به رشد در کوتاه مدت رو نداره پس در این حالت از خرید پله ای استفاده میکنه.

از طرفی در صورتی میتونیم از روش خرید پله ای در بازار استفاده کنیم که دیدگاهمون به وضعیت بازار در میان مدت مثبت باشه و انتظار زیادی برای تغییر جهت حرکتی بازار و شروع روند منفی وجود نداره (چشم انداز بازار در میان مدت منفی نباشه) و از طرفی سهمی که قصد خریدش رو داریم شرایط مناسبی داشته باشه.

استراتژی معاملاتی من برای خرید پله ای سهام در بورس
روش من در خرید سهم به این صورته که ابتدا سرمایه ای که میخوام برای خرید سهم تخصیص بدم رو به چند بخش تقسیم میکنم و در مرحله اول یه نقطه ای رو به عنوان نقطه ورود شناسایی میکنم که این نقطه میتونه حمایت تکنیکالی و یا ایجاد موقعیت مناسب به لحاظ تکنیکالی باشه یعنی سهمی باشه که اصلاح قیمتیش تموم شده باشه و به لحاظ بنیادی هم مشکلی نداشته باشه . بعد از تشخیص قیمت مناسب معمولا اولین پله از خرید رو انجام میدم و سپس برای تکمیل خرید روند حرکت سهم رو دنبال میکنم و سپس با توجه به رفتار خریدارها و فروشنده ها پله های بعدی خرید رو تکمیل میکنم. اگر قیمت سهم کاهش پیدا کنه و به قیمت های دلخواه برسه که پله های بعدی خرید رو انجام میدم اما اگر در محدوده ای که قصد خرید دارم به یکباره قیمت سهم افزایش پیدا کنه، تا زمانی که قیمت به هدف مد نظرم نرسیده؛ در اصلاح های قیمتی (بعد از رشد سهم) پله بعدی خرید رو انجام میدم.

ویژگی های خرید و فروش پله ای
از ویژگی های خرید پله ای در بورس میتونیم به کاهش میانگین خرید اشاره کنیم. اما باید به این نکته هم توجه کرد که ایا سهم خریداری شده پتانسیل رشد قیمت رو در اینده داره و یا قراره باز هم قیمت کاهش پیدا کنه ولی باید بدونید که با خرید پله ای کاهش قیمت سهم بر روی کل پرتفو لحاظ میشه و به یکباره دچار زیان زیادی میشید. به همین دلیل در هنگام خرید پله ای باید وضعیت بنیادی و تکنیکال سهم رو مد نظر داشته باشید، چرا که نقدینگی همیشه به مقدار زیاد موجود نیست که هر بار اقدام به کاهش میانگین کنید.

فروش پله ای در بورس هم از دیگر استراتژی های سرمایه گذاران در بورسه که بیشتر اتفاق می افته یعنی سرمایه گذار با توجه به برنامه ریزی که انجام داده و تارگت قیمتی که مشخص کرده، در محدوه های قیمتی مورد نظر که معمولا هم همگام با برخورد به مقاومت سهم هست اثدام به سبک کردن سهم و اصطلاحا فروش پله ای میکنه تا بخشی از سود رو سیو کنه و در ادامه با توجه به روند حرکتی قیمت سهم تصمیم به نگهداری یا فروش سهام باقی مانده میگیره.

مزایای خرید پله ای در بازار سهام
روش خرید پله ای خوبیش اینه که اگر به یکباره ریسک های سیستماتیک و یا غیر سیستماتیک به وجود بیاد و روند حرکت قیمتی سهم رو تغییر داد میتونید بدون اینکه سرمایه زیادی درگیر سهم کرده باشید از سهم خارج و زیان شناسایی کنید. البته این نکته رو هم باید بگم که تعیین محدوده مناسب برای وارد شدن به سهم در پله اول خرید از اهمیت بالایی برخورداره. در هر صورت تکنیک خرید پله ای با ریسک همراهه که حتما باید مد نظر قرار بگیره. یکی از روش های خرید پله ای در بورس روش مارتینگل هست که در مقالات بعدی در خصوصش توضیح میدم.

میانگین کم کردن به چه معنی است ؟
میانگین کم کردن عموماً در شرایطی است که پس از خرید یک سهم، قیمت آن افت کرده و طبعاً معامله گر تمایل دارد با خرید در قیمت پایین‌تر، ضمن سهام داری میانگین نقطه ورود خود را کاهش داده و از این طریق علاوه بر کاهش ریسک، برای خروج از سهم نیز مشکلات کمتری در پیش داشته باشد.نکته قابل تامل این است که برای استفاده از روش خرید پله ای باید از قبل سهم به یکی از روش های مرسوم تحلیلی بررسی شده باشد، در واقع خرید پله ای ضامن سودآوری قطعی نیست و فقط یک روش ورود به موقعیت معاملاتی محسوب می شود.در مورد این روش مخالفان و موافقان زیادی وجود دارند.موافقان معتقدند با خرید پله ای بخاطر کاهش میانگین ورود، ریسک کاهش یافته و به راحتی می توان در نوسانات قیمت از سهم زیانده خارج شد.از نظر مخالفان، این روش باعث نابودی سرمایه معامله گران خواهد شد.زیرا در مقاطع مختلف با کاهش قیمت سهم معامله گر ضرر را نپذیرفته و از معامله خارج نمی شود.بر اساس واقعیات موجود این روش برای سرمایه گذاران بلند مدتی یا کسانی نسبت یه روش خرید پله‌ای مارتینگل ارزش ذاتی سهم کاملا اشراف دارند، مناسب تر است. در واقع طرفداران این روش هنگامی که وارد یک موقعیت معاملاتی می شوند، کاهش قیمت ها را به عنوان فرصتی مغتنم برای ورود به معامله ای می دانند که دراز مدت و چه بسا در میان مدت هم سودآور است.

استفاده از روش خرید پله ای توسط معامله گران کوتاه مدتی، به ندرت مشاهده می شود. زیرا هر پله سقوط در یک سهم ممکن است موجب فعال شدن حد زیان اینگونه سرمایه گذاران شود و در نتیجه فرصت و تمایلی برای خرید مجدد ندارند زیرا سرمایه خود را در معرض خطر می بینند.سرمایه گذاران کوتاه مدتی عموما از ابزارهای نموداری و تکنیکالی چون اندیکاتور ها، اسیلاتورها و… استفاده می نمایند.

مزایای کاهش میانگین خرید
اصلی‌ترین مزیت کاهش میانگین خرید با خرید پله‌ای این است که سرمایه‌گذار می‌تواند میانگین قیمت خرید سهام را تا حد زیادی کاهش دهد و در صورتی که قیمت سهم رشد کند، به دلیل وجود قیمت سربه‌سر کمتر، سریعتر به سود برسد و به دلیل اینکه قیمت خرید او کاهش یافته، میزان سود نیز افزایش یابد. (در حالیکه اگر میانگین خرید خود را کم نمی‌کرد و قیمت بالاتر از قیمت خرید اولیه می‌رسید، سود کمتری بدست می‌آورد)

برای اینکه این موضوع برای شما شفاف شود فرض کنید شخص ۱۰۰۰۰ سهم ایران خودرو با قیمت ۳۰۰ تومان در پرتفوی خود دارد و حالا که قیمت به ۲۵۰ تومان رسیده، دوباره ۱۰۰۰۰ سهم دیگر را خریداری می‌کند. با اینکار میانگین خرید به ۲۷۵ تومان می‌رسد:

۱۰,۰۰۰ برگه سهم ۳۰۰ تومانی = ۳,۰۰۰,۰۰۰ تومان
۱۰,۰۰۰ برگه سهم ۲۵۰ تومانی = ۲,۵۰۰,۰۰۰ تومان

جمعا ۲۰۰۰۰ برگه سهم با جمع خرید ۵,۵۰۰,۰۰۰ تومان
متوسط قیمت خرید هر برگه سهم = ۲۷۵ تومان

فرض A : اگر قیمت سهام ایران خودرو به ۲۹۰ تومان برسد، سرمایه‌گذار در صورت فروش سهم، سود ۳۰۰ هزار تومانی را بدست می‌آورد:

فروش ۲۰۰۰۰ سهم در قیمت ۲۹۰ تومان = ۵,۸۰۰,۰۰۰ تومان
جمع مبلغ خرید = ۵,۵۰۰,۰۰۰ تومان

سود بدست آمده: ۳۰۰,۰۰۰ تومان

فرض B : اگر قیمت سهام ایران خودرو به رشد خود ادامه دهد و به ۳۱۰ تومان برسد، سرمایه‌گذار در صورت فروش سهم، سود ۷۰۰ هزار تومانی را بدست می‌آورد:

فروش ۲۰۰۰۰ سهم در قیمت ۳۱۰ تومان = ۷,۲۰۰,۰۰۰ تومان
جمع مبلغ خرید = ۵,۵۰۰,۰۰۰ تومان

سود بدست آمده: ۷۰۰,۰۰۰ تومان

اما اگر شخص اقدام به کم کردن میانگین خرید نکرده بود در فرض A نه تنها سودی بدست نمی‌آورد بلکه ارزش هر سهم ۱۰ تومان از ارزش خرید وی کمتر بود و در فرض B نیز سودی که بدست می‌آورد ۲۰۰,۰۰۰ تومان بود.

معایب کاهش میانگین خرید
کم کردن میانگین خرید با خرید دوبرابر همان سهم در زمانی که قیمت سهم در نهایت رشد می‌کند استراتژی خوبی است اما مشکل اینجاست که نمی‌توان بازار را به راحتی پیش‌بینی کرد و اگر قیمت سهم کاهش یابد، زیانی که سرمایه‌گذار متحمل شده بیشتر خواهد شد.

بنابراین سرمایه‌گذاران باید بسیار مراقب باشند و ریسک کاهش میانگین قیمت خرید را در نظر بگیرند. البته اینکار در اغلب مواقع ساده نیست و موضوع زمانی حادتر می‌شود که بازار با یک روند نزولی هیجانی روبرو شود.

عیب دیگر کم‌کردن میانگین با خرید پله‌ای، بهم خوردن توازن پرتفوی یا سبد دارایی است. به عنوان مثال اگر یک سرمایه‌گذار تصمیم گرفته که ۲۵ درصد از پرتفوی خود را به سهام پرریسک و پرنوسان اختصاص دهد، اگر شخص بازهم از این سهام خریداری کند درصد پرتفوی وی برای این دارایی افزایش خواهد یافت و توازن سبد خرید بهم خواهد خورد.

توصیه‌ های کاربردی
برخی از بزرگترین سرمایه‌گذاران دنیا، از جمله وارن بافت، از استراتژی کاهش میانگین خرید طی سال‌ها استفاده کرده‌اند. البته قبول داریم که سرمایه یک سرمایه‌گذار متوسط به اندازه سرمایه وارن بافت نیست، با این حال کاهش میانگین خرید در صورت پیاده‌سازی صحیح و در نظر گرفتن نکات زیر می‌تواند یک استراتژی سودآور باشد:

نکته ۱ : نباید برای روش خرید پله‌ای مارتینگل همه سهام موجود در پرتفوی، خرید پله‌ای را با هدف کاهش میانگین خرید انجام داد. کاهش میانگین خرید باید فقط برای تعداد خاصی از سهام شرکت‌ها که بنیاد قوی دارند به کار رود.
چنین شرکت‌هایی در بازه زمانی چندین ساله ثابت کرده‌اند که دارای جایگاه رقابتی قوی، بدهی کم، جریان پول مناسب و مدیریت خوب هستند و قیمت سهام‌شان از محدوده خاصی پایین‌تر نمی‌آید. شرکت‌هایی که ریسک ورشکستگی و یا افت شدید قیمت در آنها زیاد است گزینه‌ مناسب برای کاهش میانگین خرید نیست.

نکته ۲ : قبل از کاهش میانگین خرید، سرمایه‌گذار باید بطور دقیق وضعیت بنیادی شرکت را بررسی کند تا بداند این کاهش قیمت موقتی است یا اینکه از یک تغییر بنیادی ناشی می‌شود؟ شاید کاهش قیمت سهام ناشی از یک وضعیت هیجانی موقتی در بازار باشد و هیچ تغییر بنیادی در شرکت رخ نداده باشد و شاید هم بالعکس، یک تغییر بنیادی در شرکت یا در صنعت به وجود آمده و کاهش قیمت ادامه‌دار است.

نکته ۳ : استراتژی کاهش میانگین خرید زمانی که ترس کاذب و بیش‌از‌اندازه در بازار باعث کاهش قیمت سهام شده بهترین استراتژی است. در چنین زمان‌هایی، سهام با ارزش را می‌توان با قیمتی نازل خریداری کرد.
کلید اینجاست که در این شرایط، سهام شرکتی را انتخاب کنید که جایگاه آن به اندازه‌ای قوی است که پس از چنین هیجاناتی حداقل به قیمت سابق خود باز می‌گردد.

کسب سود با استراتژی مارتینگل

مارتینگل

یکی از این روش های شرط بندی که جای خود را در تجارت و سرمایه گذاری بخصوص در بازار های سرمایه گذاری داخلی و خارجی نیز باز کرده است، روش مارتینگل است.

روش مارتینگل در شرط‌بندی‌هایی بکار می رود که فرد دو حالت برد یا باخت دارد و احتمال رخداد هر کدام از شرایط برد یا باخت نیز برابر است.( دقت کنید در بازار بورس شما با مقداری آموزش دیگر بیشتر از حالت 50-50 احتمال موفقیت دارد و شرایط بسیار بهتر است اما باز هم با همین شرایط روش مارتینگل در نهایت برنده است ) .

استراتژی مارتینگل Martingale از فرانسه آغاز شده است و برای اولین بار در قرن 18 استفاده شد. اساسی ترین شکل آن در بازی سکه ای استفاده می شود – قمارباز زمانی برنده می شود که روی سکه بیاید و می بازد زمانی که پشت سکه نشان داده شود. (صادقانه بگویم که مارتینگال آنقدر که به نظر می رسد، خوب نیست، اما اجازه بدید ذهنمان را باز نگه داریم و به خواندن ادامه دهیم) اگر قمارباز برنده شود، او دوباره بازی می کند یا میز قمار را ترک می کند. اما اگر او ببازد، او باید مبلغ شرط خود را دو برابر کند تا با پیروزی خود ضرر قبلی را جبران دهد.

مارتینگل

طرز کار روش مارتینگل چیست؟

نکته: من به خاطر اعتقادات مذهبی ام، کلا با قمار و شرطبندی روش خرید پله‌ای مارتینگل مخالف هستم و مثالی که در ادامه می آورم فقط برای شرح این روش است.

خوب با یک مثال شروع می کنم: برای اولین بار سکه را به هوا پرتاب می کنیم، سکه به پشت پایین می آید و 1$ می بازیم، شرط را 2$ می بندیم. اگر سکه به رو بیاید 4$ به ما باز می گردد. از این مبلغ 2$ سود خواهد بود که یک دلار آن ضرر شرطبندی قبل را جبران می کند، پس در نهایت 1$ سود خواهد بود. اگر همچنان بازی دوم را هم ببازیم ، باید مبلغ شرط را دو برابر کنیم. اگر این بار ببریم، 8 دلار بدست می آوریم، که 4$ آن سود خواهد بود. از این 4 دلار، 3 دلار (1$+2$) ضرر بازی های قبلی را پوشش می دهد. پس نهایتا 1$ سود برای ما می ماند.

اگر دوباره ببازیم، باید دوبرابر مبلغی که باخته شرط ببندیم که میشه 8$. نمی خوام حوصله ی شما را سر ببرم، این داستان ادامه خواهد داشت تا یک بازی برنده شویم: 1$، 2$، 4$، 8$، 16$، 32$، 64$ و … . سود آخرین بازی ضررهای قبلی را پوشش می دهد به اضافه ی 1$ سود.

خوب به طور خلاصه مارتینگل روشی هست که شما به طور پشت سرهم معامله باز می کنید. هرچه ادامه بدید شما سرمایه بیشتری را درگیر می کنید. هرچه بیشتر ضرر کنید پول بیشتری را سرمایه گزاری می کنید تا زمانی که ببرید. البته اگر ببرید تمام ضررهای قبل جبران میشود به علاوه مقداری هم سود می کنید.

کسانی که مارتینگل می کنند دلایل خودشان را دارند. می گویند مثل بازی شیر و خط می ماند ، باختن و بردن هر کدام 50% شانس وقوع دارند. اولین شرط را 1$ می گذارند. اگر باختند 2$ و انقدر دو برابر کردن را ادامه می دهند تا بالاخره ببرند. آمار و ریاضیات می گوید اولین بار امکان باختن 50% است. بار دوم شانس باخت آن به 25% می رسد. شانس اینکه دفعه سوم هم ببازید به 12.5% می رسد … . در شرایط عادلانه هر بار که وارد بازی یا معامله می شوید شانس اینکه هربار ببازید یا ضرر کنید همینطور پایین می آید.

مرکز آموزشی و کارآفرینی خوارزمی مجری رسمی برگزاری دوره های آموزشی فارکس (بازارهای مالی بین المللی) به صورت حضوری و آنلاین. ارائه ی گواهینامه بین المللی مورد تایید سازمان فنی و حرفه ای آموزش کشور قابل ترجمه با مهر دادگستری و وزارت امور خارجه

مزیت روش مارتینگل چیست؟

مزیت روش مارتینگل این است که هنگامی که قیمت سهم از قیمت خرید اولیه ما فاصله می‌گیرد و منفی می‌شود، می‌توان با اجرای آن قبل از رسیدن قیمت سهم به قیمت خرید اولیه وارد سود شد، نه اینکه صبر کرد تا قیمت به قیمت خرید اولیه برسد و ما تازه از زیان خارج شویم، چه‌بسا در بسیاری از موارد ممکن است که قیمت سهم پس از افت به راحتی به قیمت‌های قبلی برنگردد و ما مجبور شویم از معامله‌ای که می‌توانست برای ما سود ده باشد، نهایتاً با زیان خارج شویم.

اما این روش یک عیب کوچک هم دارد!

این روش توسط معامله‌گران بزرگی اجراشده است و هرکدام از آن‌ها با توجه به سیستم‌های معاملاتی خود و حد سود و حد ضررهای خود این روش را بومی‌سازی کرده‌اند. طبق این روش ما می‌توانیم دفعات متعددی این کار را انجام دهیم و هرچه روش خرید پله‌ای مارتینگل قیمت افت نماید میانگین قیمت خرید خود را به آن نزدیک کنیم. اما نکته بسیار مهمی که وجود دارد این است که سرمایه ما نامحدود نیست و نمی‌توانیم تا ابد بر روی خرید قبلی خود ۲ برابر خرید جدید انجام دهیم و با گذشتن چند مرحله از این کار، حجم خرید و سرمایه موردنیاز برای آن به‌شدت افزایش پیدا می‌کند.

حالا چگونه عیب کوچک روش مارتینگل را بر طرف کنیم

باید مراحل انجام این کار را به اعداد مشخصی محدود کرد تا بتوان از عهده انجام آن برآمد. توصیه می‌شود که مراحل خرید را به ۳ مرحله کاهش داد، بدین‌صورت که سرمایه خود را به ۴ قسمت نامساوی تقسیم کنیم:۱،۲،۴ و ۸٫در این روش به این اعداد ضرایب مارتینگل گفته می‌شود که همان توان‌های عدد ۲ هستند که در هر مرحله از خرید به‌کاربرده می‌شوند (یعنی کل سرمایه شما به ۱۵ قسمت تقسیم‌شده و در هر مرحله از خرید یکی از این ضرایب استفاده می‌شود: مثلاً ۱۵ میلیون به ۱ میلیون،۲میلیون،۴میلیون و ۸ میلیون تقسیم می‌شود).

با این تقسیم‌بندی شما در صورت کاهش قیمت خرید اولیه‌تان، بازه‌ی حد ضرر خود را به ۳ قسمت تقسیم می‌کنید و هر بار که قیمت به یکی از این ۳ بخش می‌رسد، پله بعدی خرید خود را انجام می‌دهید.

درنتیجه هم حد ضرر را رعایت کرده‌اید و هم در صورت فعال نشدن آن و رشد قیمت سهم از هر قیمتی (چه خرید اول و چه خرید آخر) قیمت خرید شما بهینه‌شده است و با اولین رشد، کل خرید شما وارد سود می‌شود.

آیا می شود از مارتینگل در باینری آپشن استفاده کرد؟

یک استراتژی باینری آپشن را برای شما مثال می زنم. می توانید با مارتینگل مخلوطش کنید: اگر 3 تا کندل قرمز (نزولی) دیدید ، CALL را بزنید. اگر قیمت کاهش پیدا کرد و کندل چهارم هم قرمز شد دوباره CALL را بزنید. اگر 7 باز این اتفاق بیافتد 1000$ از حسابتان پریده!

معمولا اتفاق نمی افتد که 10 کندل پشت سر هم یک رنگ باشند ولی مارکت تحت نفوز خبرهای اقتصادی است. خبرهای مهم می توانند برای مدتی مارکت را کاملا در یک جهت پیش ببرند. استفاده از مارتینگل حساب شما را خالی می کند!

روش صحیح مارتینگل در باینری آپشن چیست؟

شما به مهارت ، استراتژی و همینطور اعصاب قوی برای استفاده از مارتینگل نیاز دارید. البته حتما می شود از مارتینگل استفاده کرد ، یک مثال برای شما می زنم:

برای خود محدودیت بگذارید

مبتدیان انقدر به مارتینگل ادامه می دهند تا حسابشان ته بکشد ولی شما باید یک محدودیتی برای خودتان بگذارید. یک بودجه محدود یا تعداد معامله محدود برای خودتان بگذارید.

مثلا برای 3 معامله پشت سر هم تمام سرمایه ای که درگیر می شود فقط 20$ است.

  1. معامله اول: قیمت از دیواره اندیکاتور Bollinger Bands بیرون می زند – یک آپشن PUT باز می کنید. 2$ضرر
  2. معامله دوم: کندل بعدی هم بیرون می زند – معامله PUT دوم را هم باز می کنید. 5$ضرر
  3. معامله سوم: کندل سوم هم بیرون می زند – معامله PUT سوم . 13$سود

کندل به کندل معامله نکنید

می توانید روزی 3 بار معامله کنید. یک بار صبح ، یک بار بعد از ظهر و یک با شب. می توانید سرمایه را سنگین تر کنید. اولی را 20$ بگذارید. اگر باختید ، تا بعد از ظهر وقت دارید ، احساساتتان را کنترل کنید و با آرامش بازار را آنالیز کنید. بعد از ظهر معامله را 50$ باز کنید و اگر باز هم ضرر کردید ، شب 130$. تمام سرمایه ای که درگیر می شود فقط 200 دلار است.

من به روش مارتینگل علاقه دارم، البته از آن خیلی عاقلانه استفاده می کنم – لطفا توجه کنید که این روش مثل حرکت بر روی لبه تیغ می ماند و اگر درست استفاده شود می تواند بسیار سود آور باشد. نکته مهم این است که مارتینگل به تنهایی یک استراتژی باینری آپشن نیست، مارتینگل به تنهایی یعنی قمار و شانس! اگر اطمینان دارید که سیستم معاملاتی شما کاملا تست شده و حداقل از 5 معامله یکی از آنها سود است مارتینگل مکمل خوبی برای سیستم باینری آپشن شماست و می تواند خطاهای سیستم شما را جبران کند. اما اگر فقط با مارتینگل مثل قماربازها معامله کنید و فکر کنید که تریدر هستید، مطمئن باشید که دیر یا زود پولی ته جیبتان نخواهد ماند.

طبق تجربه و نظر ما، سعی کنید از مارتینگل در باینری آپشن برای معامله های خیلی کوتاه مدت روش خرید پله‌ای مارتینگل مثل 30 ثانیه ای و 1 دقیقه ای استفاده نکنید. اینجور معامله ها خیلی حساس هستند، یک قطعی کوچک در اتصال اینترنت، یا اشکال کوچک در پلتفرم بروکر منجر به تاخیر در انجام معامله ی شما می شه، و چون مارتینگل دارید انجام میدید باعث از دست رفتن کل سرمایه شما می شه.

چند نکته بسیار مهم در مورد روش مارتینگل

این روش زمانی بسیار کاربردی است که شما آموزش های تکنیکالی و بنیادی و روانشناسی لازم را دیده باشید و حال این موضوع و روش مارتینگل به موفقیت بیشتر شما کمک خواهد کرد . اساس تفکر این روش این است که شما به وضعیت بنیادی سهم خود اطمینان دارید .

پس اگر تحلیلگر بنیادی خوبی نیستید توصیه می کنیم حتما تحلیلگر بنیادی خوبی شوید. همچنین یادتان نرود در این روش شما باید در بازار منفی و در زمانی که همه نا امید هستند خرید کنید .

پس روی روانشناسی خود نیز باید کار کنید.

نکته سوم خرید در نقاط مناسب است، نیازمند این است شما در تحلیل تکنیکال به نقاط PRZ و امواج الیوت مسلط باشید.

بازی برای برد یا بازی برای نباختن؟

مدیریت سرمایه و کنترل ریسک اصلی ترین هنر تریدرهاست. اگر کل سرمایتان را یکجا از دست دهید، نمی توانید معامله ی بعدی را انجام دهید، و امیدتان برای یک زندگی بهتر برباد می رود، به همین سادگی. چالش بزرگ این است که چگونه مدیریت سرمایه را که همیشه در مورد آن می شنویم انجام دهیم. به این مرحله “بازی برای نباختن” می گویند. شما ترید می کنید که نبازید ولی خیلی هم سود نمی کنید، این کاریست که استراتژی مارتینگل می کند. تمام کاری که مارتینگل انجام می دهد این است که آنقدر به بازی ادامه دهد تا تمام سرمایه از دست داده ی خود را از بازار پس بگیرید. به این کار مدیریت ریسک می گویند.

مرکز آموزشی و کارآفرینی خوارزمی در مسیر یادگیری مهارت های حرفه ای، پیشرفت شغلی، کارآفرینی و توسعه کسب و کار با بهره مندی از دانش و تجربه اساتید متخصص و دارا بودن کادری مجرب در کنار فراهم آوردن محیطی پویا با امکانات روز آموزشی، با افتخار در کنار شما خواهد بود. امیدواریم بتوانیم نقش و سهمی موثر در آینده، جایگاه شغلی و اجتماعی شما مردم کشور عزیزمان ایران داشته باشیم و رسالت اجتماعی خود را به نحو احسن ایفا نماییم.

میانگین کم کردن برای سهمی که در ضرر هستیم کار درستی است؟

میانگین کم کردن

در ابتدا باید این نکته را خاطر نشان کنم که میانگین کم کردن با خرید پله‌ای بسیار متفاوت است. زیرا میانگین کم کردن زمانی اتفاق می‌افتد که قیمت سهم در حال افت و حد ضرر شما فعال شده باشد. فعال شدن حد ضرر به این معنا است که تحلیل انجام شده نادرست بوده و قیمت سهم نه تنها رشد نکرده بلکه کاهش هم داشته است. متاسفانه بسیاری از سرمایه گذاران به امید اینکه روزی قیمت سهم دوباره رشد می‌کند و آنها از زیان خارج می‌شوند سهم‌شان را همچنان نگه می‌دارند. پس می‌توان این طور نتیجه گرفت که با فعال شدن حد ضرر باید از سهم بیرون بیایید و در قیمت‌های پایین‌تر – آن هم در صورت داشتن شرایط بنیادی خوب – وارد سهم شوید. در این آموزش به سراغ پاسخ این پرسش می‌رویم که چه زمانی باید میانگین خریدمان را کم کنیم؟

آیا میانگین کم کردن همواره کار درستی است؟

جواب این سوال را با بله یا خیر نمی توان داد.!

این که میانگین کم کردن خوب است یا بد بستگی به استراتژی معاملاتی معامله گر دارد.

اگر معامله گر تکنیکالی سهم را بررسی و با دید کوتاه مدت خرید میکند.

میانگین کم کردن می تواند ضرر جبران ناپذیری را به بار بیاورد.

ولی برای معامله گری که سهم را بر اساس بنیادش خرید می کند میانگین کم کردن اتفاقی مثبت محسوب می شود. میانگین کم کردن ممکن است برای سرمایه گذارانی که افق زمانی سرمایه گذاری طولانی دارند خوب کار کند اما برای نوسان گیران یا تحلیل گران تکنیکال می تواند راهی خوب برای از دست دادن سرمایه باشد.

بعضی از بزرگترین ضررهای معامله گری که در تاریخ بورس جهان رخ داده است به همین علت بوده است که معامله گر موقعیت از دست رفته ای را به طور امیدوارانه ای ادامه داده است و با میانگین کم کردن به دنبال کاهش ضرر خود بوده است. در نهایت این اقدام او نه تنها باعث از بین رفتن سرمایه اش می شود بلکه موقعیت خرید سهم های زیادی را هم از دست می دهد. در نهایت نیز با ضرری هنگفت از معامله خارج می شود و سرمایه ٬ زمان و اعتماد به نفسش در معامله گری را از دست می دهد.

برای معامله گرانی که تحلیل گر بنیادی هستند میانگین کم کردن می تواند برای کسب سود بیشتر موثر باشد.

برای درک بهتر این موضوع مثال زیر را در نظر بگیرید:

میانگین کم کردن

فرض کنید سهم X دارای بنیاد مناسبی است و تحلیل گر بعد از برسی به این نتیجه می رسد که قیمت واقعی سهم باید ۴۰۰ تومان باشد ولی در حال حاضر قیمتش ۲۵۰ تومان است. سهم را با دید یک ساله خرید میکند. حالا حتی اگر قیمت سهم کاهش پیدا کند باز هم او سهم را می خرد و میانگین خریدش را کمتر می کند. و ریسک جدی تهدیدش نمی کند.ولی برای معامله گری که بر اساس تحلیل تکنیکال سهمش را می خرد این جریان متفاوت است و میانگین کم کردن بعد از ضرر می تواند برایش بسیار گران تمام شود. زیرا این کاهش قیمت می تواند به خاطر از دست رفتن حمایتی مستحکم باشد و قیمت سهم بیش از پیش کاهش پیدا کند.

چه زمانی باید میانگین خریدمان را کم کنیم؟

میانگین کم کردن (averaging down) در شرایطی کاربرد دارد که پس از خرید یک سهم، قیمت آن افت کند و سرمایه‌گذار در قیمت پایین‌تری آن سهام را دوباره خریداری می‌کند. در این صورت میانگین قیمت خرید تمام شده سهم برای او کاهش خواهد یافت و طبیعتا اگر سهم رشد کند، خیلی زودتر سرمایه گذاری به سود می‌رسد.ابتدا باید توجه کنید که اگر کف بنیادی دقیق و مطمئنی برای سهم ندارید نیمی از خرید را انجام دهید و الباقی را برای میانگین‌گیری احتمالی نگهداری کنید. اگر قیمت بالا رفت که سود کردید. اما اگر افت کرد، هم استرس کمتری دارید و هم امکان میانگین‌گیری وجود دارد. میانگین‌گیری حتما باید با در نظر گرفتن نسبت قیمت به درآمد و همچنین کف بنیادی سهم انجام شود. با فرض خرید در ۲۹۰ و اینکه کف بنیادی سهم ۲۲۰ تومان است، خرید در ۲۶۵ تومان کار درستی نیست. چون اگر قیمت ۲ روز مثبت باشد به محدوده خرید شما برمی‌گردد، اما اگر بخواهد تا کف بنیادی حرکت کند خرید در ۲۶۵ تومان زیان دیگری به شما وارد خواهد کرد.

فرض کنیم این سهم در یک گروه با نسبت قیمت به درآمد ۴٫۵ قرار گرفته و ۶۰ تومان هم سود دارد. بنابراین، نسبت ۴ یعنی قیمت ۲۴۰ تومان از جهتی به کف بنیادی ۲۲۰ نزدیک است و از نسبت قیمت به درآمد گروه هم کمتر است. در نتیجه، خرید در ۲۴۰ به این دو دلیل توجیه خواهد داشت. اما خرید در ۲۶۵ به دلیل دور بودن از کف بنیادی و برابری با نسبت قیمت به درآمد گروه، منطقی نخواهد بود.

نتیجه بحث بالا این است که پس از تعیین مولفه‌های درست برای خرید سهم و طی کردن دقیق فرآیند انتخاب، بررسی و تصمیم‌گیری در مورد سهم‌، اگر قیمت از کف بنیادی دور است نیمی از خرید را انجام دهید. بعد اگر افت کرد، در جایی که سهم، نسبت قیمت به درآمد کمتری از گروه داشت و به کف بنیادی نزدیک شده بود، میانگین بگیرید. اما اگر قیمت به کف بنیادی نزدیک است می‌توانید کل خرید را هم انجام دهید.

تشخیص زمان ورود و خروج

یکی از موضوعاتی که باید در معاملات بورس در نظر داشت، زمان صحیح ورود به یک سهم است، پیش از خرید هر سهم باید با مطالعه روندها یا عملکرد مالی و بنیادی سهم انتظار خود را از یک سهم مشخص کرد و با توجه به آن زمان صحیح ورود را تعیین کرد. معمولا خرید سهم آسان‌تر از فروش آن است چرا که بعد از خرید اگر روند صعودی باشد، معامله‌گر نسبت به آینده سهم طمع کرده و به دنبال سودآوری می‌ماند و همین موضوع موجب می‌شود که نه تنها سود مدنظر خود را نبرد بلکه حتی در نهایت به زیاندهی نیز برسد. در روندهای نزولی نیز سهامدار به دنبال بازگشت سهم و سودآوری است کما اینکه سهم روز به روز از ارزشش کمتر می‌شود و به ضرر سهامدار افزوده می‌گردد.
اما داشتن استراتژی خرید و فروش و داشتن سود و حدضرر موجب خواهد شد که بدون توجه به روند بازار معامله‌گر پس از گرفتن سودمدنظر از سهم خارج شود. باید این نکته را پذیرفت که قرار نیست تمام سودهای بازار برای ما باشد و البته نسبت به هیچ سهمی تعصب نداشت.

بپذیریم که ما هم مثل هر معامله گری ممکن است اشتباه کنیم

به عنوان یک معامله گر باید بپذیریم که ممکن است ما نیز اشتباه کنیم. تمام معامله گران بزرگ دنیا اشتباه داشته اند ولی فرق آن ها با معامله گران مبتدی در پذیرفتن اشتباه است. معامله گران مبتدی وقتی ضرر میکنند به جای فروش سهم میخواهند به بازار اثبات کنند که رئیس کیست! این بازار است که اشتباه حرکت می کند و تحلیل آنها درست است. با این توهم تمام سرمایه شان را از دست می دهند و در نهایت بازار ٬ جهت حرکت باد ٬ توییت ترامپ و افزایش گاز های گلخانه ای را در ضررشان مقصر میدانند اما خودشان و تحلیل شان را نه.!

اینکه آیا شما عجولانه یک سهام را خریداری کرده اید یا اینکه یکی از سهام های طولانی مدتتان که اتفاقا سود زیادی هم از آن کسب می کردید ناگهان به سمت شکست پیش رود حقایقی است که بهترین کار پذیرش آن هاست.

شاید با خود بگویید “چقدر خوب، من همیشه سعی خواهم کرد میانگین کم کنم و زودتر به سود برسم”. اما عجله نکنید، این روش معایب خاص خودش را دارد و اگر به درستی انجام نشود میتواند بزرگترین زیان را نصیب معامله گر کند. قبل از آنکه به اشکال این روش بپردازیم، اجازه بدهید منشاء این روش را ذکر کنیم که قطعا خالی از لطف نخواهد بود.

روش مارتینگل و میانگین کم کردن قیمت خرید

روش مارتینگل در ابتدا برای شرط بندی‌ها انجام میشد و خوب به ظاهر یک راه زیرکانه برای قماربازها بود تا همیشه در شرط بندی ها سود کنند و هیچ گاه متحمل ضرر نشوند
در روش مارتینگل فرد قمارباز (معامله گر) در یک رشته شرط بندی حاضر می شود نه فقط در یک شرط بندی! یعنی او چندین شرط بندی را پشت سرهم انجام می‌دهد به طوریکه بعد از هر باخت، میزان شرط بندی خود را دو برابر حالت قبل می کند تا جایی که بالاخره در یک شرط بندی ببرد و از این بازی با سود خارج شود. برای روشن شدن چگونگی کارکرد این روش به مثال زیر توجه کنید.
فرض کنید که در یک بازی شرط بندی که موضوع آن انداختن یک سکه است شرکت می‌کنیم، به طوریکه اگر شیر بیاید معادل میزان شرط بندی می‌بریم و اگر خط بیاید میزان شرط بندی را می‌بازیم. فرض کنید این بازی را با n تومان شروع می کنیم. در مرحله اول یا سکه شیر می‌آید و ما برنده می‌شویم و پولمان می شود 2n تومان یا خط می‌آید و n تومان می‌بازیم. اگر باختیم، در مرحله بعدی میزان شرط بندی را دو برابر می کنیم، یعنی 2n تومان وسط میگذاریم. در این مرحله اگر ببریم آنگاه سود ما در کل n تومان خواهد بود زیرا در این مرحله 2n تومان برده و در مرحله قبل n تومان باخته بودیم. بنابراین سود خاص ما n تومان خواهد بود. حال فرض کنید اگر دوباره در این مرحله ببازیم، برای مرحله بعدی میزان شرط بندی را دوباره دو برابر می کنیم، یعنی 4n تومان. حال اگر برنده شویم آنگاه باز هم در کل n تومان سود کرده ایم:
باخت در مرحله اول و دوم 3n تومان
سود از مرحله سوم 4n تومان
سود کل: 4n-3n=n تومان

این مراحل اگر N بار هم رخ دهد باز در نهایت ما در بار N ام مقدار n تومان سود کرده ایم، البته اگر سرمایه ما تمام نشده باشد!
روش مارتینگل توسط یک آمریکایی ابداع شد و بعد از آن توسط معامله‌گران مختلفی با روش‌های گوناگون اجرا شد. طبق این روش شما سرمایه اولیه خود را که برای سرمایه گذاری در بورس معیین کرده اید به قسمت‌های نامساوی (از توان‌های عدد 2) تقسیم می‌کنید و خرید خود را در قیمت‌های مختلف بر مبنای این ضرایب انجام می‌دهید. برای مثال فرض کنید شما 1 عدد سهم را باقیمت 100 تومان خریداری کرده اید و قیمت آن 30% افت کرده و به 70 تومان می‌رسد.

میانگین کم کردن

بر اساس روش مارتینگل شما باید در این قیمت 2 عدد سهم جدید خریداری نمایید. با این کار میانگین قیمت کل خرید شما به 80 تومان کاهش می‌یابد. حال اگر قیمت سهم به‌ جای رشد مجدداً افت نماید و به 50 تومان برسد، طبق روش مارتینگل این بار شما باید 2 برابر خرید قبلی یعنی 4 سهم را در این قیمت خریداری کنید. با این کار میانگین قیمت تمام‌ شده هر سهم شما به 63 تومان کاهش می‌یابد. در واقع انگار شما 7 سهم را در قیمت 63 تومان خریده اید و حال قیمت به 50 تومان رسیده است و این در حالی‌ است که قیمت فعلی سهم در حال حاضر 50% نسبت به قیمت خرید اولیه شما کاهش پیدا کرده است. اگر سهم فقط 26% رشد نماید کل خرید شما سودآور خواهد شد. این روش مشابه همان روش میانگین کم کردن خرید است و میتواند زودتر شما به سود برساند.

مزیت روش میانگین کم کردن چیست؟

مزیت روش میانگین کم کردن این است که ما در صورت افت سهم، از نظر زمانی دچار ضرر نمیشویم. در واقع هنگامی‌ که قیمت سهم از قیمت خرید اولیه ما افت میکند و فاصله می‌گیرد، می‌توان با اجرای این روش، قبل از رسیدن قیمت سهم به قیمت خرید اولیه ما، وارد سود شویم، نه اینکه صبر کنیم تا قیمت سهم به قیمت خرید اولیه برسد و ما تازه از زیان خارج شویم. چه‌ بسا که ممکن است در مواردی قیمت سهم پس از افت به‌ راحتی به قیمت‌های قبلی برنگردد و زمان بسیار طولانی طول بکشد و از نظر زمانی برای ما توجیه نداشته باشد و ما مجبور شویم در نهایت با ضرر از معامله خارج شویم. از طرف دیگر در صورت رشد سهم پس از میانگین کم کردن، به دلیل اینکه حجم خرید ما بیشتر شده است، سود بسیار بیشتری خواهیم کرد.

عیب میانگین کم کردن در چیست؟

قطعا روش مارتینگل یا روش‌هایی مشابه که بر اساس میانگین کم کردن خرید می‌کنند یک ایراد بزرگ دارند. توجه به این نقطه ضعف میتواند دیدگاه شما را به کلی تغییر بدهد. این روش توسط معامله‌ گران بزرگی اجرا شده است و هر کدام از آن‌ها با توجه به سیستم‌های معاملاتی خود و استراتژی‌هایشان آن را شخصی سازی کرده اند. طبق این روش شما میتوانید دفعات روش خرید پله‌ای مارتینگل متعددی این کار را انجام دهیم و هرچقدر که قیمت سهم افت میکند میانگین قیمت خرید خود را به آن نزدیک کنید. اما نکته بسیار مهمی که وجود دارد این است که سرمایه ما محدود است و ما نمی‌توانیم تا ابد بر روی خرید قبلی خود 2 برابر خرید جدید انجام دهیم و با گذشتن چند مرحله از این کار، حجم خرید و سرمایه مورد نیاز برای آن به‌ شدت افزایش پیدا می‌کند. فرض کنید در هشت مرحله بخواهید میانگین خرید را به این روش کم کنید. اگر در مرحله اول 10 میلیون تومان از یک سهم را خریده باشید، در مرحله هشتم باید 1 میلیارد و 280 ملیون تومان پول داشته باشید. مضاف بر اینکه در طی هفت مرحله قبلی شما 1 میلیارد و 270 میلیون تومان تاکنون از این سهم خریداری کرده اید. می‌بینید که چگونه تصاعدی مبلغ مورد نیاز برای خرید بیشتر خواهد شد.

حالا چگونه عیب بزرگ روش میانگین کم کردن خرید را بر طرف کنیم👇

میانگین کم کردن

در ابتدا باید بگوییم که این ایراد بزرگ کاملا مرتفع نخواهد شد بلکه میتوان آن را مدیریت کرد. برای انجام این کار باید مراحل خرید برای میانگین کم کردن را به تعداد مشخصی محدود کرد تا بتوان از عهده انجام آن برآمد.برای مثال میتوان پس از افت قیمت سهم، در سه مرحله میانگین خرید را کاهش داد. بدین‌ صورت که سرمایه خود را به ۴ قسمت نامساوی بر اساس ضرایب توان 2 تقسیم کنید و در هر مرحله، آنها را خرج کنید. برای مثال اگر کل سرمایه شما 60 ملیون است باید آن را به قسمت های 4، 8، 16 و 32 ملیون تقسیم کنید. سپس با 4 ملیون شروع کنید و میتوانید با عبور از حد ضرر در مرحله اول 8 در مرحله دوم 16 و در مرحله آخر 32 میلیون سهم را خریداری کنید.
این روش زمانی بسیار کاربردی است و میتواند فایده داشته باشد که شما آموزش های تکنیکالی و بنیادی و روانشناسی لازم را دیده باشید و سهمی را که انتخاب کرده اید، سهم با ارزشی باشد

پرسش‌های کلیدی در مورد میانگین کم کردن

در مورد زمان و قیمت مناسب برای میانگین کم کردن باید نکته‌های زیر را در نظر گرفت:

۱- ارزش ذاتی سهم چقدر است؟

۲ – حمایت معتبر سهم چه قیمتی است؟

۳ – آیا صنعتی که سهم در آن قرار گرفته، مورد توجه بازار است یا خیر؟

۴ – کف بنیادی سهم کجا است؟

نتیجه گیری

روش میانگین کم کردن در بورس میتواند در بسیاری از مواقع مفید باشد و به ما کمک کند تا زود تر از ضرر خارج شویم و بیشتر سود کنیم. اما در اتخاذ این روش نکات زیادی وجود دارد که باید آن را در نظر بگیریم:

  • روی سهمی میانگین کم کنید که به لحاظ بنیادی مورد تایید باشد
  • زمانی میانگین خرید را کم کنید به لحاظ تکنیکالی مناسب باشد
  • مراحل کم کردن میانگین را به سه مرحله محدود کنید

کلام آخر اینکه سرمایه خود را مدیریت کنید و تنها بخشی از سرمایه کلی خود را برای یک سهم و میانگین کم کردن قیمت آن در نظر بگیرید. همیشه باید در پرتفوی شما سهامی از گروه های مختلف وجود داشته باشد. برای افراد مبتدی، میانگین کم کردن دامی است که آنها را به سمت تک سهم شدن می‌کشاند، مراقب این دام باشید.

استراتژی خرید و فروش پله ای

استراتژی خرید و فروش پله ای

خرید و فروش پله ای (خرید و فروش سهم در چند مرحله)روشی است که معامله گران موفق برای کمتر ضرر کردن و بیشتر سود کردن به کار می برند و ریسک معامله را بسیار پایین می آورد و به این معنی است که با سرمایه ای که برای هر سهمی مد نظر داریم به صورت منطقی و معقول برخورد کنیم .

به صورت پله ای و در نزدیکی کف های قیمتی سهام ، اقدام به خرید و به صورت پله ای و در نزدیکی سقف های قیمتی اقدام به فروش کنیم و به قول معروف با هر دو پا در رودخانه نپریم و به خیال اینکه میخواهیم سود بیشتری ببریم ،پله ها را چند تا یکی نرویم تا تمام سرمایه مان به مخاطره نیفتد.

مزایای استفاده از استراتژی خرید و فروش پله ای :

خرید و فروش پله ای برای من و شمای معامله گر که از رانت اطلاعاتی و اخبار دسته اول سهام برخوردار نیستیم گزینه بسیار مناسبی است که با رعایت آن نتایج فوق العاده ای را می توانید کسب کنید .

ممکن است در بازار سراسر مثبت بخواهید اقدام به خرید کنید (کاری که البته افراد ناشی در بورس انجام می دهند و تعدادشان روز به روز اضافه می شود ) و می بینید سهمی که دو روز صف خرید بوده به یکباره صف خریدش محو شود و اگر کل سرمایه مد نظرتان را خرید کنید به راحتی از خرید در کف های قیمتی و بهره مند شدن از سود مناسب جاخواهید ماند .

دلایل و اهداف استفاده از خرید و فروش پله ای :

بازار همیشه بر یک روال نمی ماند و نباید انتظار بازار همیشه مثبت را داشته باشیم و بالاخره بعد هر صعودی نزولی وجود دارد و بعد هر نزولی هم صعودی است .

این گونه نیست که سهام همیشه بالا بروند و هیچ وقت منفی نشوند و یا همیشه پایین بیایند و هیچ وقت مثبت نشوند مهم این است که استراتژی معاملاتی داشته باشیم که متناسب با ریسک پذیری مان ، با خرید و فروش پله ای مناسبی که انجام میدهیم ضررهایمان را به حداقل رسانده و سود خوبی نیز کسب کنیم .

در آن صورت دیگر بازار منفی و نه تنها نا امید کننده و ناراحت کننده برایمان به نظر نخواهد رسید بلکه جذاب نیز هست و باید همچون عقاب در منفی ها ، سهام خوب را شکار کنیم.

اینکه در کف های قیمتی سهام را بخریم و در نزدیکی های سقف آنها را بفروشیم مطلب کاملا درستی است که بارها آن را شنیده ایم مهم تشخیص مناسب کف ها و سقف های قیمتی سهام است ، تا ضررهایمان را کاهش و سودهایمان را افزایش دهیم .

در هنگام معامله سعی کنید هیجان نداشته باشید یکدفعه صف خرید چند صد میلیونی سهمی رو ببینید و شما هم جوگیر شده و هر چقدر پول دارید و به یکباره سهم رو بخرید و از فردای آن روز سهم نزولی شده و به مدت چند روز در صف فروش سهم گیر کنید که نه میتوانین سهم را بفروشید و نه میانگین خریدتان را کم کنید .

در فروش ها هم همینطور با یک عرضه حقوقی سهم ، تمام سهامتان را نفروشید بعد متوجه شوید که از فردای فروش شما رشد شارپ سهم شروع شده است.

در فروش ها هم پله پله باید فروخت تا سودمان را حداکثر کنیم برای معامله گر حرفه ای از دست دادن سود هم نوعی ضرر است.

پایبندی به استراتژی :

پس خرید و فروش پله ای را فراموش نکنید و به استراتژی خودتان در هر زمانی پایبند باشید و در زمان و قیمت هایی که تعیین می کنید اقدام به معامله کرده و سعی کنید که در کف قیمتی خرید و در قیمتی که تعیین کردید اقدام به فروش سهم کنید و طمع نداشته باشید .

پس احساسات خود از جمله ترس ، طمع را تحت کنترل بگیرید وقتی اقدام به خرید پله ای می کنید با ترس خود مقابله می کنید و وقتی هم فروش پله ای سهامتان را انجام می دهید بر طمع خود غلبه می کنید به یاد داشته باشید معامله بر روی کاغذ و کنترل احساسات خیلی راحت تر از معامله بر روی کامپیوتر و معامله واقعی است.

بهترین استراتژی خرید و فروش پله ای:

برای هر فردی متفاوت است و متناسب با میزان سرمایه هر فرد جهت در نظر گرفتن تعداد پله ها و ریسک پذیری اوست که روند بازار نیز تاثیر به سزایی در انتخاب روش مناسب خرید و فروش دارد.

به صورت عمومی خرید و فروش پله ای را در ۳ تا ۵ پله انجام می دهیم و اگر سرمایه مان بسیار زیاد بود میتوانیم تعداد پله ها را نیز بیشتر کنیم.

در بازار متعادل و مثبت به فاصله ۸ تا ۱۰ درصد قیمت سهم در پله فعلی پله بعدی را برای خرید یا فروش در نظر می گیریم و در بازار منفی حدود ۱۵ تا ۲۰ درصد .

یعنی در بازار مثبت اگر سهمی را در پله اول به قیمت صد تومان خریدیم، در قیمت ۱۰۳ تومان دوباره پله نزنیم اجازه دهیم قیمت به بازه ۱۰۸ تا ۱۱۰ تومان برسد در آن صورت پله دوم خریدمان را انجام دهیم .

بازار صعودی و استراتژی خرید و فروش :

یکسری از زمانها بازار صعودی است و با اصلاح خیلی کوتاه و کمی در سهام مواجه هستیم مثل نیمه دوم دی ماه ۹۴ تا نیمه دوم اسفند ماه که اغلب سهام خصوصا لیدرهای بازار رشد شارپ و عالی داشتند و شاهد ورود نقدینگی بسیار خوب در سهام بودیم .

در پله های ابتدایی درصد بیشتری از سرمایه مان را خرید میکنیم چون مطمئن از صعود خوب بازار هستیم و میدانیم سهام مان رشد خواهد کرد چون هر روز معاملاتی از روز قبلش قیمت سهم افزایش می یابد پس به نفع ماست که در پله اول بیشتر خریدمان را انجام دهیم و در مراحل بعد حجم خریدمان را کاهش دهیم .

که عموما در پله اول بین ۴۰ تا ۶۰ درصد خرید خود را انجام می دهیم . فقط با این شرط که مطمئن از صعود خوب سهمام مان و اوضاع و شرایط بازار باشیم.

برای فروش هم در بازار خوب و با رشد مناسب سهام ، در مقاومت ها به صورت پله ای اقدام به فروش می کنیم و حجم های بالا را برای مقاومت های اصلی که از لحاظ روانی هم مهم به شمار می آیند در نظر می گیریم.

بازار رنج و استراتژی خرید و فروش :

در زمان دیگر ممکن است با بازار رنج و متعادل مواجه باشیم که تعدادی از روزها صعودی و تعدادی دیگر نزولی باشد ولی رشد شارپ و یا از آن طرف نزول و سقوط سهام را نداشته باشیم که تقریبا از بعد عید تا این اواخر شاهد بازار نسبتا رنج در صنایع و سهام گوناگون بودیم .

در بازار رنج و متعادل همانطور که اسمش پیداست تعداد روزهای مثبت و منفی تقریبا با هم برابر است و ممکن است صعودهای خیلی عالی نداشته باشیم اما بازار به گونه ای نزولی نیست که نتوانیم سود مناسب از آن کسب کنیم . در این صورت استراتژی زیر را برای خرید و فروش پله ای پیاده می کنیم :

سرمایه مورد نظر را به بخش های مساوی تقسیم می کنیم و خرید را انجام می دهیم . در این صورت سود متعادلی به دست خواهیم آورد و سودمان مسلما کمتر از سود خرید به روش قبل خواهد بود از طرفی دیگر اگر سهم منفی شود ضرر ما نیز زیاد نخواهد بود و به راحتی با صعود کوچکی مثبت خواهد شد.

همچنین می توانیم در این شرایط از روش مارتینگل نیز استفاده کنیم روشی است که در هر پله ، مبلغ خرید در صورت پایین آمدن سهم ، دو برابر پله قبلی است در این صورت به صورت میانگین از کاهش چشمگیر سرمایه جلوگیری خواهد شد و به راحتی به سود خواهیم رسید .

این روش تنها زمانی که سهام مان افت کوتاه مدت دارند و مطمئن از ارزشمند بودن آنها هستیم کاربرد دارد وگرنه در سقوط سهام، پله زدن مداوم کار اشتباهی است.

برای فروش در بازار رنج هم سرمایه را به قسمت های مساوی تقسیم کرده و با هر صعود در نزدیکی هر مقاومت و اصلاح مقداری از آن را می فروشیم.

بازار نزولی و استراتژی خرید و فروش :

در زمان های دیگر ممکن است با بازار منفی و نزولی روبرو باشیم یعنی اصلاحات بازار بیشتر از صعود آن است و اغلب روزهای معاملاتی منفی و قرمز رنگ هستند .

در این صورت با خارج شدن محسوس نقدینگی در بازار مواجه ایم مانند نزول بازار در اوائل سال ۹۳ تا اواخرپاییز ۹۴ .

وقتی بازار و سهام منفی اند و در یک هفته مثلا ۳ روز منفی و صف فروش و یک روز متعادل و دو روز مثبت است و زمانی که شما با افت زیاد سهامتان مواجه هستید نمی توانید منتظر بمانید که سرمایه هایتان از بین برود و از طرفی کف بازار و سهام هنوز مشخص نیست و فقط می خواهید که با ضرر کمتر و یا حداقل با قیمت تمام شده خریدتان ، سهامتان را بفروشید.

پس در منفی هایی که نقاط حمایتی تضمینی هستند پله بزنین و در مثبت ها و در صف خرید اندازه ای از سهامتان که به قیمت سر به سر برسد را بفروشید .

مثلا ممکن است از قبل ۱۰ هزار سهم داشته باشید و در کف حمایتی خوبی دوباره ۳۰۰۰ سهم جدید خریدید وقتی ۱۰ درصد سود کردید به جای اینکه ۳۰۰۰ سهم را بفروشید ۴۰۰۰ سهم بفروشید تا قیمت سودتان با ضررتان یکسان شود .

این برای حالتی است که میخواهید از شر سهامی که زیاد منفی خوردند خلاص شوید .

بسته به نقدینگی هر سهامدار، کسانی که نقدینگی بیشتری دارند می توانند در هر پله تعداد بیشتری سهم بخرند و آنها که نقدینگی کمتری دارند می توانند در هر پله تعداد کمتری سهم خریداری نمایند.

فقط نکته اینجاست که در روند منفی اگر کسی بتواند در پله های آخر تعداد بیشتری نسبت به پله های اول خریداری نماید، با ارزش تر خواهد بود

نکته مهم :

دقت کنید که اگر در بازار منفی که هر روز سهام ۵ درصد منفی میخورند و روند مثبت نداریم و نقاط حمایتی یکی پس از دیگری در حال شکسته شدن هستند به امید کاهش میانگین خرید اقدام به خرید مجدد کنید ، جز اینکه ضرر خودتان را افزایش میدهید برایتان نتیجه ای نخواهد داشت .

فقط زمانی که شرکت از لحاظ بنیادی شرکت خوبی است و از پتانسیل خوبی برخوردار است اقدام به خرید کنید.

نتیجه گیری :

در نهایت اینکه خرید وفروش پله ای زمانی موفق عمل خواهد کرد که سایر موارد مدیریت سرمایه و تشکیل پرتفو سهام را نیز در نظر گرفته باشیم .

در غیر اینصورت نتیجه خاصی برای ما به همراه نخواهد داشت مثلا اگر تک سهم شده باشیم و یا از یک صنعت سه سهم در سبد خود داشته باشیم باز هم معامله گر حرفه ای نخواهیم بود و تضمین سودی وجود نخواهد داشت

نکاتی درباره میانگین کم کردن

زمانی که بعد از خریدن سهمی سهم دچار افت و نزول می شود میانگین کم کردن در شرایطی می تواند بهترین انتخاب برای به سود رسیدن باشد.

نکاتی درباره میانگین کم کردن

هر فعال بازار سرمایه از مبتدی تا حرفه ای ها امکان اشتباه در معاملاتشان وجود دارد و هیچکس نمی توانند ادعا کنند که تمام معاملاتش همواره با سود همراه است؛ اما برای حل این مشکل چه باید کرد؟ آیا باید در این مواقع با زیان از معامله خارج شد؟ باید میانگین کم کنید یا خیر؟ با توجه به نزول بازار پول جدید وارد سهم کنید؟

در چنین موقعیت هایی روش میانگین کم کردن راه حل بسیاری از سرمایه گذاران بازار است؛ اما باید توجه داشت که میانگین کم کردن در بورس همیشه هم نمی تواند کار درستی باشد و حتی در مواقعی می تواند اوضاع را بدتر کند بنابراین باید هوشمندانه عمل کنیم و بدانیم چه زمانی باید میانگین کم کنیم تا زیان معامله ی انجام شده را به سود تبدیل کنیم.

برای تعریف میانگین کم کردن باید بگوییم زمانی که معامله گر اقدام به خرید سهمی با تحلیل مناسب و درست می کند اما به دلایل مختلف از جمله جو بازار، اخبار منتشر شده پیرامون صنعت سهم و …. سهم وارد روند نزولی می شود و افت قیمتی را تجربه می کند اگر سهامدار در قیمت های پایین باز هم اقدام به خرید سهام شرکت مورد نظر کند میانگین خرید سهم او کم می شود و با شروع شدن روند صعودی سهم زود تر وارد سود خواهد شد؛ به این روش معامله میانگین کم کردن می گویند.

به عنوان مثال فرض کنید پس از تحلیل تکنیکال و بنیاد سهم، شما ۱۰۰۰ سهم را با قیمت ۲۰۰۰ تومان خریداری کردید ولی معتقدید ارزش این سهم و هدف قیمتی آن ۳۰۰۰ تومان است. پس از گذشت چند مدت قیمت سهم به ۱۵۰۰ تومان کاهش پیدا می‌کند.

شما حالا ۲۵ درصد در ضرر هستید با خرید ۲۰۰۰ سهم دیگر در قیمت ۱۵۰۰ تومان حالا میانگین خرید شما ۱۶۶۶٫۷ تومان خواهد شد و میزان ضرر شما به ۱۰ درصد کاهش پیدا می‌کند یعنی اگر قیمت سهم به ۱۶۶۷ تومان برسد شما به سودآوری خواهید رسید. این روش کم کردن میانگین به روش مارتینگل معروف است که بر اساس آن شما سرمایه اولیه خود را به قسمت‌های نامساوی (از توان‌های عدد ۲) تقسیم می‌کنید و خرید خود را در قیمت‌های مختلف بر مبنای این ضرایب انجام می‌دهید.

تفاوت خرید پله ای با میانگین کم کردن چیست؟

این دو روش تا حدودی شبیه به یکدیگرند با این تفاوت که خرید پله ای زمانی به کار می رود که فعالان بازار بعد از تحلیل سهم و در ابتدای ورود به آن به صورت پله ای شروع به خرید در قیمت های مختلف می کنند تا از درستی تحلیل خود مطمئن شوند اما کم کردن میانگین در بورس در روند های نزولی بازار و افت قیمتی سهم بکار می رود.

در روش میانگین کم کردن میانگین مدت زمان خارج شدن از زیان کاهش می یابد .

سهام بنیادی مجوز میانگین کم کردن

روش کم کردن میانگین هم می تواند ضرر را کاهش دهد و باعث سود شما شود و هم می تواند باعث افزایش ضرر شما شود ؛ پس قبل از آنکه اقدام به کم کردن میانگین کنید باید زمان و موقعیت سهام را برای این روش بررسی کنید.

زمانی که از سهم بنیادی مطمئن باشیم و بر اساس تحلیل های بنیادی آن را خرید کرده باشیم مجاز به کم کردن میانگین هستیم

می دانیم سهام بنیادی در آینده ی نه چندان دور رشد خوبی خواهد کرد به همین دلیل برای کم کردن میانگین انتخاب مناسبی هستند که می توانید با استفاده از تحلیل تکنیکال استراتژی مناسبی را بچینید و در نقاط مناسب دست روش خرید پله‌ای مارتینگل روش خرید پله‌ای مارتینگل به این کار بزنید.

نکاتی که برای میانگین کم کردن باید به آنها توجه کرد

اگر برای سهم نکات زیر اتفاق افتاد برای کم کردن میانگین اقدام کنید.

نکته۱ : روند نزولی بلندمدت را شکسته باشد .

اکثر سهام در بازار از سال ۹۹ تا الان روند نزولی داشتند باید توجه کنید که این روند نزولی بلند مدت برای سهم به پایان رسیده باشد.

نکته۲ : روند کوتاه مدت سهم به روند صعودی تبدیل شده باشد

روند کوتاه مدت روند بلند مدت را شکسته و دارای کف های بالا تر و سقف های بالاتر باشد.

نکته۳ :توجه به تکنیکال سهم

در نقاطی باید اقدام به کم کردن میانگین کنیم که نشانه های برگشت سهم را از نظر تکنیکالی بتوانیم مشاهده کنیم.

نکته۴ :بررسی روند و شرایط

در روش میانگین کم کردن هدف را رسیدن به قیمت اولیه خرید سهم قرار نمی دهیم .

در زمانی که روند صعودی (بعد از میانگین کم کردن ) تضعیف شد باید مقدار پولی که برای میانگین کم کردن وارد کردیم با سود خارج کنیم و سود خود را حفظ کنیم.

مهمترین نکته : بدون آموزش در زمینه بازار مالی فعالیت در بازار را شروع نکنید .



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.