آموزش اندیکاتور ADX
انجام معامله در جهت یک روند مطمئن، خطر کمتر و سود بیشتری دارد. ADX اندیکاتوری است که برای تشخیص مطمئنبودن یک روند استفاده میشود. در بسیاری از موارد، ADX یک اندیکاتور روند نهایی است. درنهایت، روند ممکن است با شما دوستانه رفتار کند ولی این اندیکاتور به شما کمک میکند تا تشخیص دهید کدام روندها دوستان واقعی شما هستند . در این مقاله از اینوست یار، ADX را بهعنوان یک اندیکاتور تعیینکننده توان موردارزیابی و سنجش قرار میدهیم. با ما همراه باشید.
اندیکاتور ADX چیست؟
اندیکاتور ADX ابزاری کاربردی در تحلیل تکنیکال است که بعضی از معاملهگران برای تعیین توان یک روند از آن استفاده میکنند. توان میتواند صعودی یا نزولی باشد که دو اندیکاتور همراه با هم آن را نشان میدهند: یکی از آنها اندیکاتور جهتدار منفی (DI-) و دیگری اندیکاتور جهتدار مثبت (DI+) است. ADX معمولا از سه خط مجزا تشکیل میشود. از این سه خط برای ارزیابی انجام معامله و یا کم و زیادکردن حجم یک سهم استفاده میشود.
مقدمهای بر اندیکاتور ADX
ADX برای تعیین کیفیت و توان یک روند استفاده میشود. محاسبات ADX براساس میانگین متحرک محدودهٔ قیمتی سهم در یک دوره زمانی مشخص است. باوجوداینکه میتوان از دورههای زمانی مختلفی استفاده کرد، ولی استفاده از دورههای ۱۴روزه بهعنوان حالت استاندارد در نظرگرفته میشود. برای هرگونه اوراق بهاداری مانند سهام، صندوقهای سرمایهگذاری مشترک، صندوقهای ETF و قرارداد آتی میتوان از ADX استفاده کرد.
ADX با یک خط رسم میشود که مقادیری بین ۰ تا ۱۰۰ را در بر میگیرد. ADX جهتدار نیست؛ به همین خاطر چه روند صعودی باشد و چه نزولی، توان روند را ثبت میکند. این اندیکاتور معمولا در همان پنجرهای رسم میشود که خطوط DMI در آن رسم شدهاند. همچنین ADX از همین دو خطی که در نمودار پایین مشاهده میکنید، به دست میآید.
در ادامهٔ مقاله بهدلیل اهداف آموزشی ما، ADX روی نمودارها بهشکل جداگانه نمایش داده میشود.
هنگامی که DMI+ بالای DMI- قرار داشته باشد، قیمتها در حال افزایش هستند. در این موقعیت، ADX توان یک روند صعودی را اندازهگیری میکند. وقتی که DMI- بالای DMI+ قرار بگیرد، قیمتها در حال سقوط هستند و ADX توان یک روند نزولی را محاسبه میکند.
نمودار بالا نمونهای از بازگشت روند صعودی به روندی نزولی است. دقت کنید که وقتی DMI+ بالای DMI- قرار دارد، ADX چگونه در روند صعودی موجود بالا رفته است. هنگامی که روند برعکس شده و DMI- به بالای DMI+ حرکت کرده است، ADX دوباره بالا رفته است تا توان روند نزولی را معین کند.
اندازهگیری توان یک روند با ADX
مقادیر ADX برای شناسایی مطمئنترین و سودمندترین روندها به معاملهگران کمک میکند. همچنین برای تشخیص اینکه سهم در یک روند مشخص قرار دارد یا خیر، این مقادیر اهمیت زیادی دارند. بسیاری از معاملهگران برای استراتژیهای معاملاتی خود، از مقادیر بالای ۲۵ استفاده میکنند تا نشان دهند روند موردنظر دارای توان کافی است. از طرف دیگر، هنگامی که ADX زیر ۲۵ قرار داشته باشد، معاملهگران از عمل به استراتژیهای معاملاتی خود اجتناب میکنند.
مقادیر پایین ADX معمولا نشانهای از انباشتگی یا پراکندگی است. هنگامی که ADX به تعداد بیشتر از ۳۰ میله مقادیر زیر ۲۵ را نشان دهد، قیمت شروع به رِنجزدن میکند و الگوهای قیمتی اغلب سادهتر قابل شناسایی خواهند بود. سپس قیمت برای ایجاد انگیزه خریدوفروش، بین خطوط حمایت و مقاومت نوسان میکند. سرانجام، قیمت از مقادیر کف ADX خارج میشود و یک روند جدید را آغاز میکند. در نمودار زیر، قیمت از کانالهای کف ADX بهسمت یک روند صعودی با ADX مطمئن حرکت میکند.
جهت حرکت خط ADX برای شناسایی توان یک روند اهمیت دارد. وقتی خط ADX در حال بالارفتن باشد، توان روند در حال افزایش است و قیمت در جهت روند موجود حرکت میکند. هنگامی که خط در حال سقوط باشد، توان روند در حال کاهش است و قیمت یک دورهٔ اصلاحی را آغاز میکند.
این موضوع که سقوط خط ADX بهمعنای شروع روند بازگشتی است، یک سوءبرداشت و بدفهمی متداول بین معاملهگران است. وجود خط ADX در حال سقوط، فقط بهمعنای تضعیف توان روند است و معمولا بهمعنای تغییرجهت روند نخواهد بود؛ مگر اینکه به قله قیمتی رسیده باشیم. تا زمانی که ADX پایینتر از ۲۵ باشد، بهتر است به خط ADX بهعنوان نشانهای از تضعیف توان توجه کنیم (در نمودار زیر آن را مشاهده کنید).
زمانی که ADX زیر ۲۵ باشد، قیمت وارد رنج میشود. زمانی که بالای ۲۵ باشد، روند خود را شروع میکند. همچنین وقتی ADX زیر ۲۵ باشد، روند ضعیف است و وقتی بالای ۲۵ و در حال افزایش باشد، روند مطمئن خواهد بود. هنگامی که ADX بالای ۲۵ و در حال کاهش باشد، روند در حال تضعیف است.
مومنتوم روند
مجموعهٔ رأسهای ADX نمایانگر نمای کلی مومنتوم یک روند است. ADX افزایش و کاهش مومنتوم یک روند را به وضوح نشان میدهد. مومنتوم سرعت حرکت قیمت است. مجموعهای از سقفهای صعودی بهمعنای افزایش مومنتوم روند و مجموعهای از سقفهای نزولی بهمعنای کاهش مومنتوم روند است.
هر سقف ADX که بالای ۲۵ باشد (حتی اگر سقفها نزولی باشند)، بهعنوان سقفی مطمئن در نظر گرفته میشود. در یک روند صعودی حتی با کاهش مومنتوم ADX، ممکن است قیمت همچنان به صعود خود ادامه دهد ؛ زیرا هرچه روند به پیش میرود، از میزان عرضه کاسته میشود (به نمودار زیر توجه کنید).
سقفهای ADX بالای ۲۵ قرار دارند، ولی در حال کوچکشدن هستند. روند در حال ازدستدادن مومنتوم است، ولی روند صعودی بدون اشکال باقی میماند.
دانستن اینکه مومنتوم در حال افزایش است، به معاملهگر اعتمادبهنفس میدهد تا قبل از پایان روند از آن خارج نشود و به کسب سود ادامه دهد. مجموعهای از سقفهای ADX نزولی هشداری برای توجه به قیمت و مدیریت ریسک است. بهترین تصمیمها اندیکاتور عرضه و تقاضا برای انجام معامله با سیگنالهای عقلانی گرفته میشوند نه با سیگنالهای احساسی!
ADX همچنین میتواند دایورجنس مومنتوم را نمایش دهد. وقتی قیمت، سقفهای بالاتر و ADX سقفهای کوتاهتری تشکیل میدهند، دایورجنس منفی (یا عدم تأیید) ایجاد میشود. بهطورکلی، دایورجنس سیگنالی برای بازگشت روند نیست، ولی هشداری برای ایجاد تغییر در مومنتوم است. در این شرایط، شاید بهتر باشد که از ضرر جلوگیری کنید (بهاصطلاح stop-loss انجام دهید) یا بهدنبال کسب سودهای جزئی و مقطعی باشید.
هر وقت که روند تغییر میکند، زمان ارزیابی و مدیریت ریسک فرا میرسد. دایورجنس میتواند منجر به ادامه روند، تقویت روند، اصلاح و یا بازگشت روند شود (مانند نمودار زیر).
قیمت، سقف بالاتری تشکیل میدهد، درحالیکه ADX سقف کوتاهتری ایجاد کرده است. در این وضعیت، دایورجنس منفی منجر به بازگشت روند شده است.
استفادهٔ استراتژیک از ADX
قیمت مهمترین سیگنال موجود روی نمودار است. ابتدا قیمت را بخوانید و سپس مطابق با شرایط قیمت، ADX را بررسی کنید. ا ز اندیکاتور برای تایید الگوهای قیمتی یا تعیین جایگاه مناسب قیمت در نمودار استفاده کنید . برای مثال، بهترین روندهای صعودی پس از دورههای تثبیت محدودهٔ قیمت به وجود میآیند. خروج از این محدوده زمانی اتفاق میافتد که بین خریداران و فروشندگان بر سر قیمت توافقی صورت نمیگیرد که باعث برهمریختن توازن بین عرضه و تقاضا میشود. چه عرضه بیشتر باشد و چه تقاضا، این اختلاف بین آنهاست که مومنتوم را ایجاد میکند.
شناسایی این مناطقِ خروج کار دشواری نخواهد بود، اما این خروجها اغلب در فرایند خود شکست میخورند و یا ما را به دام میاندازند. زمانی که این خروجها معتبر باشند، ADX هر زمان که توان کافی قیمت برای ادامهٔ روند را مشاهده کند، به شما اطلاع خواهد داد. هنگامی که ADX از زیر ۲۵ به بالای آن جابهجا شود، قیمت برای ادامهٔ روند درپیشگرفتهٔ خود پس از خروج توان کافی خواهد داشت.
اندیکاتور ADX بهعنوان یابندهٔ وضعیت رنج
از طرف دیگر، بیشتر اوقات پیبردن به زمانی که یک سهم از روند خود خارج شده و در شرایط رنجزدن قرار گرفته است، دشوار است. ADX به ما نشان میدهد که یک روند چه زمانی ضعیف شده است و به دورهأ تثبیت رنج وارد میشود. رنج زدن زمانی آغاز میشود که ADX از بالای 25 به زیر این مقدار سقوط کند. در یک رنج، روند ما سایدترند است و بین خریداران و فروشندگان بر سر قیمت یک توافق کلی وجود دارد. ADX مسیر خود را به زیر 25 تغییر میدهد و تا زمانی سایدترند باقی میماند که توازن عرضه و تقاضا بهطورمجدد بر هم بخورد.
زمانی که ADX با قیمت سهم ترکیب شود، سیگنالهای مطمئنی به ما خواهد داد. ابتدا برای تعیین اینکه سهم در روند مشخصی قرار دارد یا خیر، از ADX استفاده کنید و سپس استراتژی مناسب با شرایط را انتخاب کنید. در شرایطی که سهم در روند مشخصی قرار دارد، نقاط ورود بر روی پولبکها و در جهت روند خواهند بود. در شرایط سایدترند، استراتژیهای معاملاتی مناسب نخواهند بود؛ هرچند میتوان در نقاط بازگشتی حمایت و مقاومت معامله کرد (در حمایتها سهم را بخرید و در مقاومتها بفروشید).
در این مطلب، مروری بر اندیکاتور ADX، کاربردها و نمودارهای آن داشتیم. نظر شما درمورد این اندیکاتور و نکات پیرامون آن چیست؟ آیا شما تجربه بهکارگیری آن را در تحلیلهای خود داشتهاید؟ لطفا نظرات خود را با ما و کابران دیگران در میان بگذارید. اگر این مطلب برای شما مفید بود، آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید.
پرایس اکشن چیست؟
سبک پرایس اکشن عبارت است از اینکه یک معامله گر تمام تصمیم های اندیکاتور عرضه و تقاضا خود را فقط بر اساس نمودار قیمت ( بدون استفاده از اندیکاتور) اخذ می نماید.این روش تنها بر روی خود نمودار قیمت تمرکز دارد و معامله گر با رصد حرکات قیمت در طول زمان بدنبال یافتن نقاط بازگشت بازار است.
در حقیقت معامله گر در این روش به دنبال تحلیل عرضه و تقاضا و تصمیمات سایر معامله گران می باشد ( آنچه که برروی حرکات قیمت تاثیر دارد را مورد برسی و ارزیابی قرار می دهد)، بدین معنی که چنانچه ما بررسی خود را تنها روی خود قیمت انجام دهیم قاعدتا یک گام عقب هستیم،
پس ما در پرایس اکشن تمرکز خود را برروی عرضه و تقاضا قرار می دهیم، و اگر در جایی تقاضا شکل گرفت وارد معامله می شویم اما چنانچه عرضه وجود داشت وارد نمی شویم و این عرضه و تقاضا نشات گرفته از هیجانات معامله گران ( ترس، طمع و …) می باشد.
پرایس اکشن با استفاده از تحلیل الگوهای قیمت تلاش میکند تا نظم حاکم بر بازار که گاهی اوقات تصادفی به نظر میرسد را به شیوه ای بهتر به معاملهگر ارائه دهد. در واقع پرایس اکشن تریدرها چند گام فراتر میروند; سوال اصلی آنها این نیست که چه اتفاقی در حال رخ دادن است; بلکه این است که چرا این اتفاق دارد میافتد! بنابراین میتوانند تصمیمات بهتری بگیرند.
تعریف کندل استیک
نمودارهای شمعی ژاپنی و نمودارهای میله ای ابزارهای مهمی برای تحلیل با استفاده از روش پرایس اکشن میباشند.
کندل استیک به معنای شمعدان است و اولین بار توسط ژاپنیها برای نمایش قیمت در بازارهای مالی مختلف، ابداع شد.
در حال حاضر استفاده از کندل، متداولترین روش نمایش تغییرات قیمت در یک بازه معاملاتی است که در بازارهای مالی مختلف در سرتاسر دنیا مورد استفاده قرار میگیرد. بازه معاملاتی همان زمانی است که فرایند خرید و فروش در آن انجام میگیرد.
اجزای تشکیل دهنده کندل :
عرضه و تقاضا
عرضه و تقاضا بسیار تعیین کننده قیمت است ، این امر در هر بازاری صدق میکند و معامله گرانی که پویایی عرضه وتقاضا را درک میکنند درتحلیل حرکات کنونی و اینده بازار موفق تر عمل میکنند.
هنگامی که یک جفت ارز به ناحیه ای از مقاومت به نام “منطقه فروش” صعود می کند ، جایی که فروشندگان تصور می کنند پتانسیل فروش بالایی در قیمتی نسبتاً گران خرید وجود دارد. عکس این امر همچنین برای جفت ارزهایی که به سطوح نسبتاً پایینی کاهش می یابند صادق است ، “منطقه تقاضا” که در آن خریداران تصور می کنند ارزش زیادی برای خرید وجود دارد.
درک مناطق عرضه و تقاضا
مناطق عرضه و تقاضا مناطق قابل مشاهده ای در نمودار فارکس هستند که قیمت آنها در گذشته بارها نزدیک شده است. برخلاف خطوط پشتیبانی و مقاومت ، این مناطق بیشتر از خطوط دقیق شبیه مناطق هستند
معامله گران می توانند در نمودارها برای شناسایی مناطق تقاضا و عرضه از خطوط یا اشکالی استفاده کنند.
3 نکته برای استفاده از عرضه و تقاضا برای فارکس
(1از محدوده های زمانی طولانی تری برای شناسایی مناطق عرضه و تقاضا استفاده کنید
با کوچک نمایی ، معامله گران می توانند دید بهتری از مناطقی که قیمت آن قبلاً کاهش یافته بود ، بدست آورند. هنگام تغییر در بازهای زمانی چندگانه حتماً از نمودارهای مناسب استفاده کنید . برای نشان دادن این منطقه یک شکل مستطیلی بکشیددقت کنید مناطق تقاضا و عرضه لزوماً نباید با هم ظاهر شوند.
(2 حرکتهای قوی در خارج از منطقه تقاضا/عرضه بالقوه را مشخص کنید
سطوح خاصی از قیمت به معامله گران صعودی یا نزولی ارزش می دهد . هنگامی که معامله گران نهاد و بانک های بزرگ این ارزش را می بینند ، به دنبال استفاده از آن هستند در نتیجه ،حرکت قیمتی نسبتاً سریع شتاب می گیرد تا زمانی که ارزش کاهش یافته یا کاملاً محقق شده باشد. مشاهده موارد متعددی از این امر در یک سطح قیمت ، احتمال اینکه یک منطقه با ارزش و بنابراین ، منطقه عرضه یا تقاضا باشد را افزایش می دهد.
(3 از شاخص ها برای تأیید مناطق حمایتی و تقاضا استفاده کنید
معامله گران می توانند نقاط محوری روزانه یا هفتگی را برای شناسایی یا تأیید مناطق عرضه یا تقاضا در نظر بگیرند. معامله گران باید به دنبال سطوح حمایت و مقاومت باشند تا با معاملات احتمالی بیشتر منطبق با مناطق عرضه و تقاضا باشند.
اندیکاتور چیست؟ با انواع آن آشنایی دارید؟
وارن بافت جمله معروفی دارد که میگوید سهام را به روشی که میخواهید خانه بخرید خریداری کنید؛ آن را بفهمید و دوست داشته باشید که در صورت عدم وجود بازار، هنوز هم از داشتن آن راضی باشید، یکی از مهمترین روشها برای فهمیدن سهام تحلیل آن به روش تکنیکال با کمک ابزارهایی از جمله اندیکاتور است.
اگر تاکنون پیش آمده که به نمودار قیمت یک سهم نگاه کنید و تلاش کنید آن را حتی به سادهترین شکل ارزیابی کنید میتوان گفت شما تحلیل تکنیکال انجام دادهاید. تحلیل تکنیکال همینقدر ساده و همینقدر پیچیده است. به طور کلی اگر داریم از ارزیابی سرمایهگذاری با تکیه بر تجزیه و تحلیل روندهای آماری مثل قیمت و حجم معاملات حرف میزنیم به این معنی است که ما از تحلیل تکنیکال صحبت میکنیم.
طبق تعریف دقیق در امور مالی هر گونه محاسبات ریاضی که روی تاریخچه قیمت، حجم معاملات یا مواردی از این دست صورت بگیرد و هدف آن پیشبینی برای بازار مالی باشد تحلیل تکنیکال است.
برخلاف تحلیل بنیادی که ارزش سهام را بر اساس دادههای اقتصادی ارزیابی میکند، تحلیل تکنیکال روی الگوهای نوسانات قیمت، سیگنالهای معاملاتی و ابزارهایی از این دست تمرکز میکند تا درباره چیزهایی مثل قدرت یا ضعف یک سهم نظر بدهد.
معاملهگران موفق همیشه به دنبال نشانهها هستند. اندیکاتور تلاش میکند این نشانهها را به شکل سادهای به شما نشان بدهد. اندیکاتورها به اندیکاتور عرضه و تقاضا معاملهگران کمک میکنند برای خود استراتژی معاملاتی انتخاب کنند و آنها را از انجام محاسبات پیچیده بینیاز میکنند. اندیکاتور بر پایه این ایده بنا میشود که قیمت با گذشته خودش پیوستگی معناداری دارد. در شالوده اندیکاتور تلاش میشود که بر اساس اطلاعات مربوط به گذشته قیمت، رفتار احتمالی آینده آن پیشبینی شود.
مثلا عموم سرمایهگذارها استراحت یا درجا زدن قیمت را دوست ندارند و علاقهمند هستند زودتر نشانههای مربوط به آن را ببینند. با شما تصمیم گرفتهاید سهمی را بفروشید اما مطمئن نیستید در چه نقطهای بهتر است این کار را انجام بدهید. در این موارد اندیکاتورها هستند که به کمک شما میآیند.
طبق روایتهایی بیش از ۱۰۰ هزار اندیکاتور وجود دارد که هر کدام توسط افراد مختلفی ابداع و توسعه داده شده است.
اندیکاتورها به معاملهگران کمک میکنند برای خود استراتژی معاملاتی انتخاب کنند و آنها را از انجام محاسبات پیچیده بینیاز میکنند. اندیکاتور بر پایه این ایده بنا میشود که قیمت با گذشته خودش پیوستگی معناداری دارد. در شالوده اندیکاتور تلاش میشود که بر اساس اطلاعات مربوط به گذشته قیمت، رفتار احتمالی آینده آن پیشبینی شود
کاربرد اندیکاتور در تحلیل تکنیکال
به طور کلی وقتی میخواهیم سهمی را به صورت تکنیکال بررسی کنیم، ۲ کاربرد برای اندیکاتورها وجود دارد. حالت اول وقتی است که ما میخواهیم از رفتار قیمت و کیفیت الگوهای اندیکاتور عرضه و تقاضا قیمت مطمئن شویم. حالت دوم وقتی است که ما به دنبال سیگنالهای خرید یا فروش هستیم.
اندیکاتورها به چند دسته تقسیمبندی میشوند؟
دستهبندی اندیکاتورها به ویژه زمانی که شما قصد استفاده از دو اندیکاتور کنار هم را دارید اهمیت زیادی دارد. اگر بخواهیم به شکل جامع نگاه بکنیم با توجه به ماهیت اندیکاتور چند دستهبندی برای آن وجود دارد. یکی از معروفترین دستهبندیها اندیکاتورها را بر اساس عملکردشان در 4 دسته قرار میدهد.
- دسته اول اندیکاتور ترند یا روند هستند. این دسته اندیکاتورها همانطور که از نامشان پیداست میتوانند به ما بگویند که بازار اکنون در وضعیت صعودی قرار دارد یا نزولی. اندیکاتورهایی مثل Moving average و MACD دراین دسته قرار میگیرند.
- دسته بعدی اندیکاتور مومنتوم نام دارند. اگر ما با کمک یک اندیکاتور روند میتوانیم صعودی یا نزولی بودن بازار را تشخیص بدهیم، یک اندیکاتور مومنتوم میتواند قدرت این روند را به ما نشان بدهد. اندیکاتورهایی از جمله RSI و مومنتوم در این دسته قرار میگیرند. این اندیکاتورها میتوانند اگر سهمی خیلی فروش رفته یا خیلی خریداری میشود به ما نشان بدهند.
- سومین دسته اندیکاتور حجم هستند. همان طور که میشود حدس زد این اندیکاتورها به ما میگویند که چه مقدار و حجمی از یک سهم معامله شده است. یک اندیکاتور مهم در این دسته اندیکاتور OBV است.
- چهارمین و آخرین دستهبندی اندیکاتور نوسان هستند. این دسته اندیکاتورها به ما نشان میدهند که محدوده نوسانی قیمت چقدر است. برای مثال اگر ما مشاهده کنیم که شمع قیمت یک روز خارج از محدوده نوسان زده شده است آن را به عنوان یک سیگنال در نظر میگیریم.
اندیکاتور پیشرو و پیرو چیست؟
یکی دیگر از دستهبندیهای اندیکاتورها بر اساس زمان ارائه سیگنال است. در این دستهبندی ۲ دسته اندیکاتور پیشرو و پیرو اندیکاتور عرضه و تقاضا وجود دارد.
- اندیکاتورهای پیشرو همانطور که از نامشان پیداست نوسانات و تغییراتی که ممکن است ایجاد شود را حدس میزنند. این نوع اندیکاتورها میتوانند تغییرات در روند قیمت را قبل از وقوع آن پیشبینی کنند. پس اگر به دنبال این هستیم که برآوردی از تحرکات آینده یک سهم داشته باشیم اندیکاتورهای پیشرو به کار ما میآید. البته میشود انتظار داشت ریسک نیز در چنین شرایطی بالاتر میرود و شما همیشه باید مراقب سیگنالهای کاذبی که از سوی این دسته اندیکاتور ارسال میشود باشید. حرفهایهای بازار برای کاهش ریسک در چنین موقعیتهایی از این دسته اندیکاتورها در کنار ابزارهای دیگر از جمله شمعهای ژاپنی استفاده میکنند. به طور کلی به سیگنالهایی که از طرف اندیکاتورهای پیشرو ارائه میشود سیگنالهای پیشبینیکننده گفته میشود. از معروفترین و پرکاربردترین اندیکاتورهای پیشرو میتوان به شاخص مقاومت نسبی یا RSI اشاره کرد.
- اندیکاتورهای تاخیری یا پیرو نوع دیگر اندیکاتورها هستند. محاسبات این اندیکاتورها بر اساس اطلاعات گذشته قیمت صورت میگیرد. این نوع از اندیکاتورها روی نمودار قیمت سوار میشوند و اطلاعاتی مانند میانگین قیمت، واگرایی و قدرت روند را با تاخیر تشخیص میدهند. برخلاف اندیکاتورهای پیشرو، یک اندیکاتور پیرو زمانی به شما سیگنال ارایه میدهد که اتفاقی در نمودار قیمت رخ داده باشد.
قالبهای استفاده از اندیکاتورها در کنار هم
در مورد دستهبندی اندیکاتورها توصیه میشود از اندیکاتورهایی که در یک دستهبندی قر ار دارند استفاده نشود. برای مثال اگر با کمک یک اندیکاتور روند متوجه صعودی شدن بازار شدیم، برای بالا بردن دقت قضاوتمان نباید از اندیکاتور دیگری در دسته روند استفاده کنیم. همچنین حرفهایها تاکید میکنند هرگز از تعداد زیادی اندیکاتور در کنار هم استفاده نکنید. برخی الگوها میان معاملهگران محبوب و پرکاربرد است که اینهاست؛
- اندیکاتور روند+اندیکاتور مومنتوم
- اندیکاتور ترند+اندیکاتور حجم
- اندیکاتور مومنتوم+اندیکاتور نوسان
انواع اندیکاتور
اندیکاتورها انواع مختلفی دارند و در دورههای زمانی مختلفی طراحی شدهاند. از میان آنها برخی جایگاه ویژهای میان معاملهگران باز کردهاند. یکی از پرکاربردترین اندیکاتورها اندیکاتور RSI است. این اندیکاتور در دسته اسیلاتورها قرار میگیرد و نموداری است که بین 0 و 100 نوسان میکند. به طور کلی وقتی این شاخص روی عدد بالای 70 باشد اشباع خرید و وقتی زیر 30 باشد اشباع فروش را نشان میدهد. حرفهایها در استفاده از RSI ریسک آن را در نظر گرفته و بیشتر به عنوان یک تکنیک برای پیدا کردن نقطه خرید یا فروش در کنار دیگر اندیکاتورها از آن بهره میبرند.
دیگر اندیکاتور پرکاربرد و مهم Moving Average است. 2 کاربرد کلی برای این اندیکاتور وجود دارد که مورد اول پیدا کردن سطوح حمایت و مورد دوم گرفتن سیگنال است. باید در نظر داشت که توصیه میشود این ابزارها به شکل داینامینک مورد استفاده قرار گرفته و تفاوتهای سهمها در آن در نظر گرفته شود. در مورد میانگینهای متحرک هر گاه دو میانگین یکدیگر را قطع کنند یا قیمت و میانگینها با یکدیگر برخورد داشته باشند یک سیگنال برای معاملهگر محسوب میشود. همچنین نقش مهمی برای میانگینهای متحرک 100 و 200 روزه به عنوان سطوح مقاومت و حمایت در نظر گرفته میشود.
یکی از کاربردهای اندیکاتورها این است که میتوانند به ما نشان بدهند در چه محدودههایی قیمت بیش از حد خرید یا فروش شده و احتمال خستگی یا برگشت قیمت از این محدودهها وجود دارد. در بازار سهام در مواقع زیادی برگشتهای بزرگ بازار تحت تاثیر کم آوردن قیمت رخ میدهد
اندیکاتور پرکاربرد دیگر اندیکاتور MACD است. این اندیکاتور از میلههای عمودی موسوم به هیستوگرام و از یک خط چین موسوم به خط سیگنال تشکیل شده است. در تنظیمات این اندیکاتور 3 جز وجود دارد که هر کدام میانگین تعداد روز مشخصی از معاملات را نشان میدهد. کاربرد اصلی MACD در الگوهایی است که در آن شکل میگیرد. سرمایهگذاران تلاش میکنند با یافتن و تشخیص این الگوها بتوانند آنچه که در بطن بازار در حال رخ دادن است را متوجه شوند. این الگوها الگوی سروشانه و سقف و کف دوقلو هستند. برای مثال اگر یک معاملهگر در روند صعودی الگوی سر و شانه را در اندیکاتور MACD مشاهده کند به آن به چشم یک علامت خطر نگاه میکند که خریداران زور کافی را برای ادامه دادن روند صعودی ندارند. کاربرد دیگر این اندیکاتور واگراییها است. هر وقت روند قیمت یک چیز را به ما نشان داده اما ابزار تحلیل تکنیکال چیزی کاملا متضاد را نشان بدهد میگوییم شرایط واگرایی رخ داده است. واگرایی علامتی از ضعف روند و در پیش رو بودن تغییر تلقی میشود. معاملهگران سعی میکنند در دورههای صعودی یا نزولی واگراییهایی متضاد را با کمک MACD پیدا کنند.
مزایای استفاده از اندیکاتور در تحلیل تکنیکال
نکته جالب توجه در مورد اندیکاتورها این است که دائم در حال توسعه و به روزرسانی هستند و از طرفی نیز بعضی از آنها به مرور زمان و با تحولات در بازارها دیگر از رونق میافتد. استفاده از ابزار اندیکاتور به معاملهگر کمک میکند که بتواند اول از همه روند حاکم بر اندیکاتور عرضه و تقاضا بازار را تشخیص بدهند. مزیت دیگر در این است که علاوه بر روند معاملهگر میتواند شدت و ضعف آن را نیز تشخیص بدهد. برای آن دسته از معاملهگران که با دقت بالایی تمام جوانب را میسنجند اندیکاتورها این مزیت را دارند که بتوانند نقطه دقیق خرید یا فروش را پیدا کنند. به طور کلی فهم بازار با کمک اندیکاتورها بسیار ساده تر است.
کاربرد اندیکاتور
یکی از کاربردهای اندیکاتورها این است که میتوانند به ما نشان بدهند در چه محدودههایی قیمت بیش از حد خرید یا فروش شده و احتمال خستگی یا برگشت قیمت از این محدودهها وجود دارد. در بازار سهام در مواقع زیادی برگشتهای بزرگ بازار تحت تاثیر کم آوردن قیمت رخ میدهد. این اتفاق در خود قیمت دیده نمیشود و یکی از مهمترین انتظارات ما از اندیکاتورها این است که به ما کمک کنند علایم خستگی بازار را ببینیم.
یکی دیگر از کاربردهای اندیکاتورها پیدا کردن نقاطی برای ورود یا خروج از سهم است. مواقعی پیش میآید که ما اطلاعات مختلف سهم چه از نظر بنیادین چه از نظر وضعیت قیمت بررسی کردهایم اما هنوز نمیتوانیم نقطه خرید یا فروش را پیدا کنیم. فعالان بازار سرمایه معاملهگر را در این موقعیت به یک شکارچی تشبیه میکنند که کارهای اولیه آمادهسازی تفنگ و زیر نظرگرفتن سوژه را انجام داده و حالا منتظر آخرین کار است که آن کشیدن ماشه است. برخی اندیکاتورها در یافتن زمان صحیح کشیدن ماشه به ما کمک میکنند.
آشنایی با اندیکاتور و اسیلاتور و انواع آنها
تحلیل تکنیکال یک روش تحلیل نموداری بازار و قیمت ها است. اگر به نمودار قیمتها دقت کنید،خواهید دید این نمودار از دو مولفه قیمت و زمان تشکیل شده است؛ بنابراین نمودار قیمت، نشاندهنده مکان هندسی نقاطی است که از دو عامل قیمت و زمان تشکیل شدهاند و ما میتوانیم به کمک دادههای نمودار و با استفاده از فرمولهای ریاضی یا فرمولهای آماری، نماگرهای جدیدی را از آن خلق کنیم.
اندیکاتورها ابزاری هستند که با اعمال یکسری روابط ریاضی مشخص روی قیمت یا حجم معاملات یا هر دو شکل میگیرند. به صورت جامع تر، اندیکاتورها توابع ریاضی هستند که براساس فرمول های خاص در جهت تحلیل قیمت سهام یا تحلیل شاخص های بازار به وسیله ابزارهای گرافیکی ترسیم و مورد استفاده قرار میگیرند. دادههای ورودی اندیکاتورها از دادههای قیمت، حجم معاملات و تغییرات آنها در روزهای گذشته تشکیل میشود. درهر بازه زمانی اطلاعات قیمت آغاز، پایان، سقف ،کف یا تعدادی از مجموع این موارد در شکلگیری اندیکاتور دخالت دارند. به عنوان مثال میتوانیم با استفاده از محاسبه میانگینهای روزانه قیمت، یک نماگر از میانگینهای قیمت 14 روز اخیر بسازیم. این نماگر در واقع اندیکاتور میانگین 14 روزه قیمت است.
تحلیل تکنیکال یک روش تحلیل نموداری بازار و قیمت ها است. اگربه نمودار قیمتها دقت کنید، خواهید دید این نموداراز دو مؤلفه قیمت و زمان تشکیل شده است؛ بنابراین نمودار قیمت، نشاندهنده مکان هندسی نقاطی است که از دو عامل قیمت و زمان تشکیل شدهاند و ما میتوانیم به کمک دادههای نمودار و با استفاده از فرمول های ریاضی یا فرمول های آماری، نماگرهای جدیدی را از آن خلق کنیم.
اندیکاتورها ابزاری هستند که با اعمال یکسری روابط ریاضی مشخص روی قیمت یا حجم معاملات یا هر دو شکل میگیرند. بهصورت جامعتر، اندیکاتورها توابع ریاضی هستند که براساس فرمولهای خاص در جهت تحلیل قیمت سهام یا تحلیل شاخصهای بازار بهوسیله ابزارهای گرافیکی ترسیم و مورد استفاده قرار میگیرند. دادههای ورودی اندیکاتورها از دادههای قیمت، حجم معاملات و تغییرات آنها در روزهای گذشته تشکیل میشود. درهر بازه زمانی اطلاعات قیمت آغاز، پایان، سقف ،کف یا تعدادی از مجموع این موارد در شکلگیری اندیکاتور دخالت دارند. مثلا میتوانیم با استفاده از محاسبه میانگینهای روزانه قیمت، یک نماگر از میانگینهای قیمت 14 روز اخیر بسازیم. این نماگر در واقع اندیکاتور میانگین 14 روزه قیمت است.
انواع اندیکاتورها :
1-اندیکاتورهای تشخیص روندها
برخی اندیکاتورها روند بازار یا جهت بازار را نشان میدهند و این روند میتواند افزایشی، کاهشی یا خنثی باشد. شاخص حرکت جهتدار یک نمونه از اندیکاتورهایی است که روند صعودی و نزولی را مشخص میکند. همچنین انواع میانگینهای متحرک، شاخص رگرسیون خطی و شاخص روند قیمت و حجم، نمونههایی از اندیکاتورهای تِرند هستند.
نمودار زیر برابری یورو و دلار را به همراه میانگین متحرک نمایی 20 روزه آن نشان میدهد. همانطور که اندیکاتور میانگین متحرک(خط قرمز) نشان میدهد، روند حرکت صعودی است.
نمودار قیمت همراه با میانگین متحرک نمایی 20 روزه
نمودار زیر خط روند رگرسیون یا خط تعادل منحنی برابری یورو و دلار است که خط رگرسیون جهت حرکت منحنی را در میانه کانال صعودی نشان میدهد.
نمودار قیمت همراه با خط روند رگرسیون
2-اندیکاتورهای نوسانگر یا اسیلاتورها
اسیلاتورها یا نوسانگرها به مجموعهای از اندیکاتورها اطلاق میشود که هدفشان درک و سنجش میزان هیجان خریداران و فروشندگان است. در حقیقت اسیلاتورها سعی دارند دماسنج هیجانات خریداران و فروشندگان فعال در سهام باشند و ما را از میزان هیجان خریدوفروش حاضر در معاملات آگاه کنند. همچنین اسیلاتورها اندیکاتورهایی هستند که حول یک خط مرکزی یا میان سطوح معینی نوسان میکنند و معمولاً به دو دسته اسیلاتورهای مرکزی و نواری تقسیم میشوند. همانطور که اشاره شد دو لغت اندیکاتور و اسیلاتور هممعنی و مترادف نیستند، بلکه اسیلاتورها یکی از زیر مجموعههای اندیکاتورها محسوب میشوند و این اولین تفاوت اسیلاتور و اندیکاتور است.
اسیلاتورهای مرکزی: در اسیلاتورهای اندیکاتور عرضه و تقاضا مرکزی منحنی در بالا و پایین یک نقطه یا خط مرکزی نوسان میکند و برای شناسایی قدرت یا ضعف حرکت قیمت بکار میرود؛ بهطوریکه حرکت به بالای خط مرکزی تغییر قیمت صعودی و حرکت به پایین خط مرکزی تغییر قیمت نزولی را نشان میدهد. اندیکاتور MACD و ROC نمونههایی از یک اسیلاتور مرکزی هستند که بالا و پایین خط صفر نوسان میکنند.
اسیلاتورهای نواری: این اسیلاتورها برای شناسایی سطوح اشباع خرید و اشباع فروش طراحی شدهاند. از آنجاییکه این اسیلاتورها بین دو حد مشخص نوسان میکنند، استفاده از آنها درحرکتهای روند دار مشکل است. اسیلاتورهای نواری برای بازارهایی که روند مشخص ندارند یا محدودهای جهت معامله دارند بهتر عمل میکنند.
اندیکارتور RSI اندیکاتور استوکاستیک، دو نمونه از اسیلاتورهای نواری هستند. در RSI نوارهای اشباع خرید و اشباع فروش بهترتیب در 70 و 30 تنظیم میشوند؛ بهطوریکه اگر منحنی RSI به زیر 30 اندیکاتور عرضه و تقاضا برود نمایانگر قیمت در منطقه اشباع فروش است و اگر این منحنی بالای 70 قرار گیرد نمایانگر قیمت در منطقه اشباع خرید است. در نوساننمای استوکاستیک حرکت منحنی به بالاتر از 80 و پایینتر از 20 به ترتیب منطقه اشباع خریدوفروش است.
نمودار قیمت همراه با اندیکاتور شاخص قدرت نسبی (RSI)
نمودار بالا برابری دلار در مقابل ین ژاپن است. علاوه بر نمودار قیمت، نمودار شاخص قدرت نسبی (RSI) نیز ترسیم شده است. مطابق هر دو نمودار در زمانهایی که بیشازاندازه برابری دو ارز افزایشیافته و خرید سرمایهگذاران در منطقه اشباع خرید قرار دارد، نمودار RSI نیز بالای 70 است و در مقابل در زمانهایی که این نسبت برابری با کاهش انجام شده، فروش سرمایهگذاران در منطقه اشباع فروش است، نمودار RSI نیز پایینتر از 30 قرار دارد.
3- اندیکاتورهای حجم :
دستهای از اندیکاتورها هستند که حجم و ارزش معاملات را اندیکاتور عرضه و تقاضا نیز مورد آنالیز قرار میدهند، مثلا در روندهای صعودی افزایش قیمت و افزایش حجم معاملات نشانه استحکام روند است و در مقابل افزایش قیمت و کاهش حجم نشانه واگرایی و ضعف روند و برگشت احتمالی قیمت است.
اندیکاتور جریان سرمایه ،اندیکاتور حجم تعادلی و اندیکاتور تجمع و توزیع نمونههایی از اندیکاتورهای مرتبط با حجم هستند.
4-اندیکاتور بیل ویلیامز :
مجموعهای از اندیکاتورهایی که بیل ویلیامز خالق آنها بوده و به احترام تلاشهای وی در یک خانواده قرار گرفتهاند، این شاخصهای ارائه شده بهواسطه استراتژیای که توسط بیل ویلیامز، معاملهگر اسطورهای، معرفی شدند خلق شده است. بیلویلیامز برای اینکه بتواند درک صحیحی از روانشناسی بازار داشته باشد، روش معاملهای مختص به خود را توسعه داد. روشی که مبنایش استفاده از راهی منطقی برای تحلیل بازار و برهان غیرمنطقی آشفتگی است. شناخته شدهترین اندیکاتور این خانواده اندیکاتور الیگیتوراست. البته در این خانواده دو اسیلاتور نیز وجود دارد که در بازار ایران کمتر استفاده می شود: Awesome oscillator و accelerator
اندیکاتورها را بهگونهای دیگر نیز میتوان تقسیمبندی کرد:
اندیکاتور تأخیری (Laging) :
این اندیکاتورها در روندهای بلندمدت بهترین قابلیت را دارند و در کوتاهمدت اخطارهای تغییرات قیمت را نمیدهند و صرفا به ما نشان میدهند که قیمت در روند صعودی یا روند نزولی قرار دارد. اندیکاتورهای دنبالهرو یا اندیکاتورهای پیروی روند، روند اخطارهای خریدوفروش را دیر صادر میکنند، ولی با عدم توجه به تغییر جهتهای مقطعی و کوتاهمدت ریسک معاملهگر را کمتر کرده و او را در سمتی که بازار قرار دارد، نگه میدارند. اندیکاتور MACD یک اندیکاتور تأخیری است.
اندیکاتور پیشرو (Leading) :
این نوع از اندیکاتورها برای پیشبینی سریعتر نرخها و تغییر جهتهایی که بعداً انجام خواهد شد به شما بیشتر کمک میکنند. اندیکاتورهای پیشرو اساساً وظیفه اندازهگیری مقدار خریدها و فروشهای هیجانی مثلا یک جفت ارز را دارا هستند و با فرض اینکه یک جفت ارز در این مناطق قصد تغییر در مسیر حرکتی خود را دارد استفاده از اندیکاتورهای پیشرو میتوانند این تغییر جهت را هشدار دهند. اندیکاتور شاخص قدرت نسبی یک اندیکاتور پیشرو است
اندیکاتور SOPR چیست و چگونه میتوانیم از آن در تحلیل خود استفاده کنیم؟
یکی از اندیکاتورهای کاربردی که بسیاری از تحلیلگران و موسسات بر اساس آن، تحلیل خود را در ارتباط با روند بیت کوین انجام میدهند، اندیکاتور SOPR است. افراد زیادی با استفاده از این شاخص تغییر روند BTC را پیشبینی و نقاط ورود و خروج بزرگترین ارز دیجیتال را شناسایی میکنند. در این مقاله میخواهیم ببینیم که اندیکاتور SOPR چیست، چگونه محاسبه میشود و چه کاربردهایی دارد. با ما همراه باشید.
اندیکاتور SOPR چیست؟
اندیکاتور نسبت سود خروجی مصرف شده (Spent Output Profit Ratio) یا همان SOPR یکی از اندیکاتورهای ساده برای تحلیل بهحساب میآید؛ اما قبل از اینکه به توضیح آن بپردازیم، لازم است درباره مفهوم سود و زیان تحققیافته (Realized) اندکی توضیح دهیم.
در بازار معاملاتی مفهومی با عنوان سود یا ضرر تحققیافته وجود دارد که به معنای میزان سود یا زیانی است که پس از انجام یک معامله متحمل میشوید. تصور کنید شما وارد یک پوزیشن معاملاتی شدهاید؛ زمانی که تصمیم به فروش میگیرید، اگر قیمت فروش بیشتر از قیمت خرید شما باشد، شما در سود هستید. تا زمانی که آن پوزیشن معاملاتی باز باشد، هنوز سودی به حساب شما منتقل نشده یا در اصطلاح سودی تحقق پیدا نکرده است؛ بنابراین سود یا زیان تحقق یافته به زمانی گفته میشود که پوزیشنهای معاملاتی بسته و سود یا زیان به حساب کاربر منتقل شده باشد.
شاخص SOPR بر اساس سود و زیان تحقق یافته عمل میکند. این شاخص به ما نشان میدهد که در یک قیمت مشخص کاربرانی که اقدام به فرش کوینهای خود کردهاند، آیا سود بهدست آورده یا با ضرر از بازار خارج شدهاند.
اندیکاتور SOPR چگونه محاسبه میشود؟
محاسبه شاخص SOPR بسیار ساده است و اگر بخواهیم آن را توضیح دهیم، باید بگوییم این اندیکاتور از تقسیم قیمت فروش به قیمت خرید به دست میآید؛ اما توضیح دقیقتر آن این است که ارزش تحقق یافته کوین خرج شده تقسیم بر ارزش تحقق یافته کوین خریداری شده برابر با SOPR میشود. فرمول این اندیکاتور به شکل زیر است:
بهعنوان مثال اگر شما ۰/۰۰۳ بیت کوین در قیمت ۴۰ هزار دلار خریده باشید و در قیمت ۵۰ هزار دلار فروخته باشید، SOPR شما برابر با ۱/۲ خواهد بود که نشان دهنده این است که شما بیت کوین خود را با ۲۰ درصد سود فروختهاید.
این اندیکاتور دارای سه محدوده است. اولین محدوده، خط مبنا یا منطقه سربهسر است که با عدد یک نشان داده میشود. زمانی که SOPR برابر با یک شود، یعنی دارندگان بیتکوین، با همان قیمتی که خرید کردهاند، کوین خود را فروختهاند و سود تحقق یافتهای نداشتهاند.
منطقه بالای عدد یک به این معنی است که افراد توانستهاند با بهدست آوردن سود، بیت کوین خود را بفروشند. هرچه این عدد بیشتر باشد، یعنی فروشندگان سودی بیشتری کسب کردهاند. به عنوان مثال اگر عدد SOPR روی اندیکاتور عرضه و تقاضا چهار قرار بگیرد، فروشندگان بیت کوین در آن روز به اندازه ۳۰۰ درصد سود کردهاند (۳=۱-۴).
منطقه پایین خط مبنا یا همان یک، به یعنی فروشندگان بیت کوین در یک تاریخ مشخص متحمل ضرر شدهاند؛ به عبارت دیگر قیمت خرید این افراد بیشتر از قیمتی است که بیتکوین خود را فروختهاند. هر چه این عدد کمتر باشد، ضرر محقق شده افراد بیشتر است. به عنوان مثال اگر SOPR برابر ۰/۸ باشد یعنی فروشندگان با ۲۰ درصد ضرر، BTC خود را فروختهاند.
نقاط مختلف روی خط روند اندیکاتور SOPR
عکس بالا مربوط به شاخص SOPR بیت کوین در سال ۲۰۲۱ است. همانطور که در تصویر مشاهده میکنید، شماره یک در زیر خط قرار دارد؛ یعنی کسانی که در آن تاریخ Bitcoin خود را فروختند، با ضرر نقد شدهاند. عدد دو روی خط قرار دارد و معنای آن این است که کوینهای فروخته شده در اواسط ماه جولای، در نقطه سربهسر مبادله شدهاند و افراد تقریبا بدون سود یا زیان کوینهایشان را فروختهاند. عدد ۳ نیز نشان میدهد که افراد با سود تحقق یافته کوین خود را فروختهاند.
اندیکاتور SOPR و روند قیمتی بیت کوین
برای درک بهتر مفهوم گفته شده، در عکس بالا از اندیکاتور SOPR و قیمت بیت کوین به صورت همزمان استفاده کردهایم. در این تصویر مشاهده میکنید که در تاریخ ۱۸ آوریل ۲۰۲۱ (۲۹ فروردین ۱۴۰۰) شاخص SOPR برابر با ۱/۰۴ و قیمت بیت کوین ۵۶ هزار و ۱۶۳ دلار است. با توجه به این دو عدد میتوانیم بگوییم کسانی که در آن روز اقدام به فروش کردهاند، بیت کوین را در قیمتهای پایینتر خریداری کردهاند و اکنون با سود محقق شده، کوینها را خرج کردهاند.
اندیکاتور SOPR در روند نزولی بیت کوین
در تصویر دیگر که در بالا آمده، میبینیم که در تاریخ ۲۵ جولای ۲۰۲۱ (۳ مرداد ۱۴۰۰) قیمت بیت کوین پس از طی کردن یک روند نزولی به ۳۱ هزار و ۶۷۰ دلار رسیده و عدد SOPR روی ۰/۹۵ قرار گرفته است. این موضوع را میتوان اینگونه تحلیل کرد که بیشتر فعالان بازار با دیدن روند نزولی بیت کوین و ریزش قیمتها، کوینهای خود را با ضرر فروختهاند تا احتمالا از زیان بیشتر جلوگیری کنند.
چند نوع اندیکاتور SOPR وجود دارد؟
انواع مختلفی از اندیکاتور SOPR وجود دارد که با نام SOPR تعدیلیافته، بلندمدت و کوتاهمدت شناخته میشوند. هر کدام از این مشتقات SOPR تعاریف متفاوتی دارند؛ اما نحوه محاسبه آنها یکسان است. در ادامه به بررسی هر کدام از آنها و تفاوتشان با نسخه استاندارد میپردازیم.
شاخص SOPR تعدیلیافته (Adjusted SOPR)
شاخص SOPR تعدیل یافته که به صورت aSOPR نمایش داده میشود، دارای ساختار و تفسیری مشابه با SOPR است؛ اما معاملات کوینهای کمتر از یک ساعت را در محاسبات خود وارد نمیکند. بههمین خاطر این شاخص از دقت بیشتری نسبت به حالت استاندارد خود برخوردار است.
UTXOهایی که طول عمر کمی دارند نمیتوانند نماینده خوبی برای خرید بهحساب بیایند. این کوینهای برای انجام تراکنشها تعویض یا انجام تراکنشهای رله استفاده شدهاند. منظور از تراکنشهای رله، تراکنشهایی است که در برخی بنگاهها به صورت مدام در حال اجرا است و انجام خرید و فروش در مدت زمان کوتاهی انجام میشود.
aSOPR تمام UTXOهایی که دارای طول عمر کمتر از یک ساعت هستند را از محاسبه خارج میکند. با توجه به محاسبات گلس نود (Glassnode)، بیست تا چهل درصد از معاملات روزانه شبکه متعلق به کوینهایی با طول عمر زیر یک ساعت است.
مقایسه SOPR و aSOPR
در تصویر بالا مقایسه میان SOPR (آبی) و aSOPR (نارنجی) را نشان داده شده است. دقت و اختلاف اندیکاتور aSOPR را میتوان از تصویر بالا متوجه شد.
شاخص SOPR بلندمدت (LTH-SOPR)
این شاخص مربوط به هولدرهای بلندمدت است و میزان سود و زیان تحققیافته حاصل از تمام کوینهای جابهجا شده آنچین (On-Chain) را نشان میدهد که طول عمری بیشتر از ۱۵۵ روز دارند.
LTH-SOPR که مخفف Long-Term Holder SOPR است تنها کوینهای خرجشده قدیمیتر از ۱۵۵ روز را در نظر میگیرد. از نظر آماری احتمال خرج شدن UTXOهای بیشتر از ۱۵۵ روز، کم است؛ از این رو این شاخص میتواند به نحوی نشاندهنده رفتار سرمایهگذاران با تجربه یا پولهای هوشمند (Smart Money) در بازار باشد که نسبت به نوسانات بازار، کمتر عکسالعمل نشان میدهند و با دیدی بلندمدتتر به بازار نگاه میکنند.
برخلاف دو شاخص قبلی که در اطراف خط مبنا نوسان میکنند، اندیکاتور LTH-SOPR معمولا دارای محدوده نوسانی ۰/۸ تا دو و بیشتر از آن است؛ زیرا با توجه به روند گذشته بازار، کسانی که بیت کوین را برای مدت طولانیتری نگهداری کردند، با سودهای زیادی دارایی خود را فروختهاند.
روند LTH-SOPR
همانطور که در عکس بالا میبینید، خط روند LTH-SOPR در موارد معدودی به محدوده ۰/۴ وارد شده است و بیشتر نزدیک به یک و اعداد بسیار بالاتر است. این اندیکاتور نیز مانند SOPR محاسبه میشود و تنها کوینهای با طول عمر بیش از ۱۵۵ روز را محاسبه میکند.
شاخص SOPR کوتاهمدت (STH-SOPR)
این شاخص مخفف Short-Term Holder SOPR که بر خلاف شاخص بلندمدت SOPR، سود و زیان محقق شده حاصل از کوینهای فروخته شده با عمر کوتاهتر از ۱۵۵ روز را محاسبه میکند و یک ارزیابی از رفتار سرمایهگذارانی که اخیرا وارد بازار شدهاند، ارائه میدهد. از نظر آماری، احتمال خرج شدن UTXOهای کمتر از ۱۵۵ روز بیشتر است و به نوعی جز نقدینگی در چرخش بازار بهحساب میآیند. این شاخص به بررسی عملکرد سرمایهگذاران جدیدالورود میپردازد و میتواند رفتار و احساسات (سنتیمنت) آنها را در مقابل نوسانات بازار نشان دهد.
شاخص STH-SOPR نسبت به SOPR انعطاف و پاسخگویی بهتری دارد و انعکاسدهنده خوبی از رفتار افراد در بازار است. اندیکاتور کوتاهمدت SOPR سقف و کفهای شدید و عمیقتری نسبت به نسخه اصلی دارد زیرا:
- تراکنشهای کمتر از یک ساعت را در نظر نمیگیرد.
- رفتار گلهای در میان این گروه از معاملهگران بهخاطر تازهوارد بودنشان وجود دارد.
مقایسه SOPR و STH-SOPR
همانطور که در تصویر مشاهده میکنید، اندیکاتور STH-SOPR (نارنجی) دارای دامنه نوسان بیشتری نسبت به SOPR (آبی) است.
چگونه میتوانیم از اندیکاتور SOPR استفاده کنیم؟
اندیکاتور SOPR در حال حاضر برای بیت کوین، اتر و لایت کوین طراحی شده است. از مدل تعدیلیافته این شاخص نیز میتوان تنها برای بیت کوین و لایت کوین استفاده کرد و دو مدل SOPR بلندمدت و کوتاه مدت تنها برای بیت کوین در دسترس است.
برای استفاده از این اندیکاتور میتوانید به دو سایت گلس نود استودیو (studio.glassnode) یا تریدینگ ویو (tradingview) مراجعه کنید.
پلتفرم گلس نود برای استفاده از SOPR
در سایت گلس نود با توجه به تصویر بالا، از قسمت مشخص شده بیت کوین را انتخاب کرده و در بخش پایین، عبارت SOPR را جستجو کنید.
پلتفرم تریدینگ ویو برای استفاده از SOPR
اگر با سایت اندیکاتور عرضه و تقاضا تریدینگ ویو راحتتر هستید و میخواهید از ابزارهای آن استفاده کنید، تنها کافی است ابتدا BTCUSD را انتخاب و از قسمت مشخص شده درون عکس، Indicator را کلیک کنید. سپس در صفحه باز شده عبارت SOPR را نوشته و انتخاب کنید.
نحوه تحلیل با استفاده از اندیکاتور SOPR
نکتهای در ابتدا باید مد نظر قرار دهیم، این است که در بیشتر مواقع در بازارهای گاوی، روند SOPR بالای خط مبنا نوسان میکند اندیکاتور عرضه و تقاضا و در بازارهای خرسی این نوسان در اطراف یا زیر خط اتفاق میافتد.
در بازارهای گاوی زمانی که شاخص SOPR به یک سقف جدید میرسد به این معنا است که سرمایهگذاران از قیمت بازار راضی هستند و اقدام به نقد کردن دارایی و کسب سود میکنند. اما به دلیل افزایش عرضه در بازار، احتمال دارد پس از یک استراحت (روند نزولی) کوتاهمدت، مجدد به مسیر روند خود باز گردد. در این حالت ممکن است SOPR به خط مبنا برخورد کند. این میتواند یک نقطه ورود خوب به معاملهگران بدهد.
خلاف جریان بالا نیز میتواند بهوجود بیاید. یعنی زمانی که شاخص SOPR کفهای جدید ایجاد میکند و فروشندگان با توجه به شرایط بازار نگران از بین رفتن دارایی خود هستند، با ضرر اقدام به فروش میکنند و همین امر باعث میشود که قیمت به ریزش خود ادامه دهد. در این حالت موقعیت خوبی برای خریدارانی که میخواهند در کف قیمت خریداری کنند، مهیا شود؛ بنابراین پس از افت فشار فروش تقاضا زیاد میشود و یک روند صعودی کوتاهمدت شکل خواهد گرفت.
پس از شکلگیری سقفهای بسیار بلندتر و کفهای بسیار پایینتر از روند بازار، عمدتا جریان بازار عوض شده و بازار وارد یک روند دیگر شده است.
تشخیص تغییر روند قیمت بیت کوین با استفاده از اندیکاتور SOPR
همانطور که در تصویر بالا مشاهده میکنید، در بخش شماره یک، شاخص SOPR سقف بالاتری بهوجود آورده است. در همان زمان، روند بیت کوین برعکس شده و بازار نزولی شده است. در شماره ۲ و ۳ نیز این اتفاق برعکس رخ داده است؛ یعنی پس از این که SOPR کف پایینی ثبت کرده، روند بازار برگشته و بازار صعودی شده است.
سخن پایانی
میتوان گفت یکی از سادهترین و در عین حال کاربردیترین اندیکاتورهای تحلیل قیمت یعنی SOPR را به شما معرفی کردیم. در این مقاله ابتدا به توضیح سود و زیان تحققیافته پرداختیم و سپس بیان کردیم که اندیکاتور SOPR چیست و چگونه محاسبه میشود. پس از آن به معرفی مدلهای مشتق شده SOPR یعنی شاخص تعدیل یافته، هولدرهای بلندمدت و کوتاهمدت پرداختیم و در آخر چگونگی استفاده از این اندیکاتور در دو سایت گلسنود و تریدینگ ویو و نحوه تحلیل آن را برای شما کاربران میهن بلاکچین آوردیم.
دیدگاه شما