بهترین اندیکاتورها برای معامله گری کدامند؟
بهترین اندیکاتورها برای معامله گری کدامند؟ بسیاری از معامله گران بازار های مالی، برای اینکه بتونن بازار رو مورد بررسی قرار بدن، نیاز دارن از تحلیل تکنیکال استفاده کنن. تحلیل تکنیکال به دلیل کاربرد گسترده ای که در بازار های مختلفی مانند بازار اوراق بهادار، بازار ارز، طلا و ارز های دیجیتال داره، تحلیل گران بسیاری رو مجذوب خودش میکنه و از اهمیت بالایی برخورداره.
برای درک بیشتر اطلاعات تکنیکالی، فرمول های ریاضی به کمک معامله گران اومده و با استفاده از این فرمول ها میتونیم بیشترین و کمترین قیمت، آخرین قیمت، حجم معاملات و مواردی از این قبیل رو پیدا کنیم که به اون اندیکاتور می گن. اندیکاتور ها اطلاعات بسیار ازشمندی از قبیل روند حرکتی، شتاب حرکتی، خط روند، مووینگ اوریج ها و. رو در اختیار ما میزارن که قابل استفاده در تمام بازار ها و نمودار ها هستن.
ما در مقاله بهترین اندیکاتورها برای معامله گری کدامند؟ میخوایم بهترین اندیکاتور ها برای معامله گری رو نام ببریم و نحوه استفاده اونا در بازار ارز دیجیتال روبیان کنیم تا شما با ادغام این اندیکاتور ها کمترین میزان خطا و پر سود ترین سرمایه گذاری رو داشته باشین.
اندیکاتور چیست؟
قبل از اینکه به موضوع بهترین اندیکاتورها برای معامله گری بپردازیم باید مفهوم اندیکاتور رو درک کنیم. اندیکاتور ها به معنای شاخص یا نشانگر هستن و در واقع یکسری ابزار هایی هستن که با فرمول های ریاضی بوجود میان و از اونا برای هشدار، پیش بینی قیمت و تایید تحلیل ها استفاده میش. آشنا شدن با این اندیکاتور ها به معامله گران کمک میکنن که سرعت و دقت بیشتری در تحلیل های خودشون داشته باشن و خرید و فروش هاشون بر اساس منطق شکل بگیره.
بهترین اندیکاتورها برای معامله گری کدامند؟
1. میانگین متحرک(Moving Avrage)
MA یا میانگین متحرک ساده، یک شاخص هست که برای شناسایی جهت روند فعلی قیمت، بدون تداخل جهشهای کوتاهمدت قیمت استفاده میشه. شاخص MA نقاط قیمت یک ابزار مالی را در یک بازه زمانی مشخص ترکیب می کنه و اون رو بر تعداد نقاط داده برای ارائه یک خط روند واحد تقسیم می کنه.
داده های مورد استفاده به طول MA بستگی داره. به عنوان مثال، یک MA 200 روزه به 200 روز داده نیاز داره. با استفاده از اندیکاتور MA می تونین سطوح حمایت و مقاومت رو مطالعه کرده و عملکرد قیمت قبلی (تاریخچه بازار) رو مشاهده کنین. یعنی شما همچنین می تونین الگوهای احتمالی آینده را تعیین کنین.
2. MACD
یکی از مهم ترین اندیکاتور های موجود در بازار ارز دیجیتال MAC یا میانگین متحرک واگرایی و همگرایی هستش. MACDشاخصی هست که تغییرات حرکت رو با مقایسه دو میانگین متحرک تشخیص می ده و می تونه به معامله گران کمک کنه تا فرصت های خرید و فروش احتمالی رو در اطراف سطوح حمایت و مقاومت شناسایی کنن.
همگرایی به این معنی اینه که دو میانگین متحرک با هم میان؛ در حالی که واگرایی به معنای دور شدن آنها از یکدیگر هست. اگر میانگین متحرک ها همگرا باشن، به این معنی هست که حرکت در حال کاهش میباشد؛ و اگر میانگین متحرک ها واگرا باشند، حرکت در حال افزایش هستش.
3. باند بولینگر
باند بولینگر شاخصی هستش که محدوده ای رو مشخص میکنه که معمولاً قیمت یک دارایی در آن معامله می شه و عرض باند افزایش و تشخیص جهت روند کاهش پیدا میکنه تا نوسانات موجود رو منعکس کنه. هر چه باند بولینگر به یکدیگه نزدیکتر باشن، یا هرچه باریکتر باشن، نوسانات بازار کمتر هستش و هرچه پهنای باندها بیشتر باشه، نوسانات نیز بیشتر هست. باندهای بولینگر برای تشخیص زمانی که یک دارایی خارج از سطوح معمول خود معامله می شه، بسیار مفید و حائز اهمیت هست و بیشتر به عنوان روشی برای پیش بینی حرکت بلندمدت قیمت استفاده می شه. زمانی که قیمت به طور مداوم خارج از پارامترهای بالای باند حرکت می کنه، ممکن هست بیش از حد خرید شه و زمانی که به زیر باند پایین تر حرکت کنه، ممکنه بیش از حد فروش انجام بگیره.
4. Relative Strength Index (RSI)
RSI یا Relative Strength Index بیشتر برای کمک به معامله گران در شناسایی حرکت شرایط بازار و سیگنال های هشدار دهنده برای حرکات خطرناک قیمت استفاده می شه. RSI به صورت رقمی بین 0 تا 100 بیان می شه. اگه RSI به عدد 70 برسه به این معنی هستش که بیش از حد خرید صورت گرفته و قیمت هر لحظه امکان داره ریزش کنه؛ در تشخیص جهت روند حالی که اگه در سطح 30 یا نزدیک به 30 باشه یعنی بیش از حد فروش شده و امکان صعود قیمت وجود داره.
سیگنال خرید بیش از حد نشان میده که سودهای کوتاهمدت ممکنه در حال رسیدن به نقطه سررسید و داراییها باید در انتظار اصلاح قیمت باشن؛ در مقابل، سیگنال فروش بیش از حد میتونه به این معنا باشه که کاهشهای کوتاهمدت در حال رسیدن به بلوغ هستن و داراییها ممکن هست در آستانه صعود قرار بگیرن. پس باید در تحلیل های خودمون چه بلند مدت و چه کوتاه مدت به عدد RSI توجه داشته باشیم تا دچار اشتباه نشیم و سرمایه مون رو وارد ضرر نکنیم.
5. فیبوناچی
فیبوناچی شاخصی هستش که می تونه میزان حرکت بازار رو بر خلاف روند فعلی خودش مشخص کنه.
معامله گرانی که فکر می کنن بازار در شرف حرکت هست، اغلب برای تأیید این موضوع از اصلاح فیبوناچی استفاده می کنن. به این دلیل که به شناسایی سطوح احتمالی حمایت و مقاومت کمک می کنه و می تونه نشان دهنده روند صعودی یا نزولی باشه. از اونجایی که معاملهگران میتونن سطوح حمایت و مقاومت رو با این اندیکاتور شناسایی کنند، به اونها کمک میکنه تصمیم بگیرن در کجا توقف و محدودیت اعمال کنن یا چه زمانی موقعیتهای خود رو باز و بسته کنن. همچنین در فیبوناچی عدد 61.8 بسیار مهمه و به عنوان حمایت یا مقاومت اساسی در بازار عمل میکنه و معامله گران یا تریدر ها نگاه ویژه ای به این عدد دارن.
6. ابر ایچیموکو
Ichimoku Cloud یا ابر ایچیموکو مانند بسیاری از شاخص های فنی دیگه سطوح حمایت و مقاومت را مشخص می کنه. با این حال، شتاب قیمت را نیز تخمین می زنه و سیگنال هایی رو به معامله گران ارائه می ده تا به آنها در تصمیم گیری کمک کنه. همچنین توصیه میشه به دلیل پیچیدگی این اندیکاتور، افراد تازه وارد از این اندیکاتور استفاده نکنن و در ابتدا دانش به کار گیری این اندیکاتور در نمودار ها رو یاد بگیرن بعد اقدام به گرفتن تصمیم بر اساس این اندیکاتور بکنن.
7. شاخص جهت دار متوسط (ADX)
آخرین اندیکاتوری که مورد بررسی قرار میدیم و از نظر ما یکی از بهترین اندیکاتور ها برای معامله گری هستش تشخیص جهت روند شاخص جهت دار متوسط یا ADX هست.ADX قدرت روند قیمت رو نشان می ده و در مقیاس 0 تا 100 کار می کنه؛ زمانی که عدد بیش از25 در یک روند قوی در نظر گرفته باشه و یا عدد زیر 25 یک رانش در نظر گرفته باشه، معامله گران می تونن از این اطلاعات برای جمع آوری اینکه آیا احتمال ادامه روند صعودی یا نزولی وجود داره، استفاده کنند.
ADX معمولاً بر اساس میانگین متحرک محدوده قیمت در طی 14 روز مورد استفاده قرار میگیره که میتونه بسته به فرکانسی که معاملهگران ترجیح میدن، عمل کنه. توجه داشته باشید که ADX هرگز نشان نمیده که چگونه یک روند قیمت ممکن هست افزایش پیدا کنه، بلکه صرفاً قدرت روند رو نشان میده. میانگین شاخص جهت دار می تونه زمانی که قیمت در حال کاهش هست، افزایش پیدا کنه که نشان دهنده روند نزولی قوی هستش.
آنچه باید قبل از استفاده از اندیکاتور ها بدانید
اولین قانونی که باید در استفاده از اندیکاتور ها بدونین و رعایت کنین اینه که هرگز از یک اندیکاتور به صورت مجزا استفاده نکنین و یا تعداد زیادی از اندیکاتور ها رو به صورت هم زمان به کار نگیرین. این کار باعث میشه که شما در انجام معامله هاتون دچار سردرگمی بشین و نتونین تحلیل درستی از نمودار داشته باشین. همچنین توصیه میشه اگه سیگنال خرید یا فروشی در یک اندیکاتور دریافت کردین، صرفا به اون اندیکاتور متکی نباشین و استفاده از اندیکاتور های دیگه رو تشخیص جهت روند هم در دستور کارتون قرار بدین تا سیگنال شما این تاییدیه رو به شما بده که شما در مسیر درستی حرکت میکنین.
مزایا و معایب تحلیل تکنیکال
مزایای تحلیل تکنیکال
همون طور که میدونین اندیکاتور ها در بسیاری از مواقع به کمک معامله گران میاد و روند احتمالی قیمت در آینده رو نمایان میکنه؛ اما با تمام این تفاسیر استفاده از اندیکاتور ها معایبی هم داره که با دونستن اونا، میتونیم اگاهی کاملی از بازار داشته باشیم و سعی کنیم از عیوب این موارد در جهت درست استفاده کنیم. در ادامه به بررسی مزایا و معایب تحلیل تکنیکال و اندیکاتور ها میپردازیم.
• کارایی زیاد در بازه های زمانی مختلف
یکی از بزرگ ترین نقات قوت استفاده از اندیکاتور ها اینه که معامله گران ارز دیجیتال در بازه های زمانی مختلف چه در بلند مدت، چه میان مدت و کوتاه مدت، میتونن از این اندیکاتور ها استفاده کنن و در تحلیل هاشون مورد استفاده قرار بدن؛ این موضوع به سلیقه شخصی معامله گر بستگی داره که در چه بازه زمانی بخواد تحلیل و بازار رو مورد بررسی قرار بده.
• سرعت بالای تحلیل
تمام ابزار های موجود در تحلیل تکنیکال تنها با چند کلیک نمایش داده میشه و در اختیار تحلیل گر قرار میگیره در حالی که برای تحلیل بنیادی در بازار در برخی موارد دسترسی به اونا بسیار دشواره و حتی در بعضی مواقع قابل دسترسی نیست.
• تعیین نقاط ورود و خروج
یکی از دلایل اصلی استفاده از تحلیل تکنیکال و اندیکاتور ها اینه که تعیین نقاط ورود و خروج از بازار به راحتی امکان پذیر هست و تحلیل گران با ابزار هایی مانند اندیکاتور ها، موج شماری الیوت و . میتونن این نقاط رو مشخص کنن و با توجه به اونا تصمیم به خرید یا فروش بکنن؛ اما در تحلیل بنیادی این کار امکان پذیر نیست و افراد نمیتونن به روند قیمت در گذشته نگاه کنن و سطوح حمایت و مقاومت رو تشخیص بدن. به عبارتی در تحلیل بنیادی تاریخچه قیمت وجود نداره و فرد معامله گر نمیتونه اتفاقات مهم قیمتی رو رصد کنه.
معایب تحلیل تکنیکال
• دیدگاه های مختلف
علیرغم اینکه در تحلیل تکنیکال استاندارد هایی وجود داره و افراد پایبند به اون استاندار ها هستن اما در بعضی مواقع دو تحلیلگر با دو دیدگاه متفاوت و درست دلایل منطقی رو بیان میکنن که اختلاف نظر در اونا بوجود میاد. برای مثال در اندیکاتور RSI قیمت زمانی که در منطقه اشباع فروش قرار گرفته تحلیلگر A بر این باوره که قیمت افزایش پیدا میکنه اما در همین حال تحلیگر B با توجه به واگرایی منفی در نمودار قیمت، معتقده قیمت کاهش پیدا خواهد کرد و سقوط بیشتری رو در آینده متحمل خواهد شد.
• تعصبات شخصی
در برخی مواقع ممکنه فرد به دلیل تجربیات قبلی یا اخبار، دیدگاه بیش از حد مثبت یا منفی به بازار پیدا کنه. گاهی ممکنه که فرد معامله گر با توجه به سود هایی که اون ارز در گذشته کسب کرده، نسبت به اون ارز تعصب بیش از حد پیدا کنه و نتونه بی طرفانه تحلیل تکنیکال رو مورد بررسی قرار بده و صرفا با اخبار و شایعاتی که به بیرون درز پیدا میکنه اقدام به خرید یا فروش بکنه که در بیشتر این مواقع فرد دچار ضرر میشه.
استفاده از اندیکاتور ها در بازار های مالی به خصوص ارز های دیجیتال بخش مهمی از موفقیت رو برای ما فراهم میکنه و به ما کمک میکنه روند قیمتی رو پیش بینی کنیم و نقاط مهم حمایت و مقاومت رو تشخیص بدیم تا با تصمیم گیری درست با توجه به این اندیکاتور ها، بهترین سرمایه گذاری رو داشته باشیم. ما در مقاله بهترین اندیکاتورها برای معامله گری کدامند؟ سعی کردیم به بهترین اندیکاتور ها برای معامله گری بپردازیم و بگیم که استفاده از این اندیکاتور ها در معاملات بسیار حائز اهمیت هستن و همچنین با به کارگیری این اندیکاتور ها بتونیم تصمیم درستی و در جهت بازار داشته باشیم.
اندیکاتور adx ؛ آموزش تشخیص قدرت روند با شاخص میانگین جهت دار
اندیکاتور average directional index یا شاخص فنی ADX یا شاخص میانگین جهت دار در سال 1978 تسط آقای J.Welles wilder ایجاد شد. این اندیکاتور از نوع اسیلاتور می باشد و شامل دو نشانگر می شود که یکی جهت حرکت مثبت (+DI) و دیگری جهت حرکت منفی (-DI) را نشان می دهد. علاوه بر این دو نشانگر یک منحنی دیگری نیز در این اسیلاتور وجود دارد که خط اصلی اندیکاتور adx نام گذاری شده است.
برای آموزش فارکس و اصول بازار و کسب مهارت ترید در فارکس به لینک روبرو مراجعه کنید: آموزش فارکس
هدف از استفاده از اندیکاتور adx در تحلیل تکنیکال
ADX برای تشخیص قدرت و ضعف در روند به کار برده می شود. بنابراین در تحلیل بسیار می تواند مفید واقع شود. همه خطوط اندیکاتور adx در بازه صفر تا 100 تغییر می کنند. دو نکته مهم درباره تغییر مقدار ای دی ایکس (ADX) در محدوده صفر تا 100 وجود دارد.
- ای دی ایکس کمتر از 20 نشان دهنده وجود ضعف در روند است.
- ای دی ایکس بیشتر از 40 نشان دهنده وجود قدرت در روند است و ای دی ایکس بیشتر از 50 نشان دهنده وجود قدرت زیاد در روند می باشد.
از اینرو هدف اصلی در طراحی و ایجاد اسیلاتور ای دی ایکس ADX (شاخص میانگین جهت دار) تشخیص قدرت و ضعف روند است. در تصویر زیر سه خط اندیکاتور adx نشان داده شده است.
شاخص فنی ADX بالای 40 و زیر 20
وقتی خط اصلی ADX رو به بالا حرکت می کند، قدرت روند افزایش می یابد. مهم نیست که روند می تواند صعودی یا نزولی باشد. به طور کلی در زمانی که خط ADX صعودی باشد بازار جهت دار یا به عبارتی دیگر رونددار است (خواه صعودی خواه نزولی). در صورتیکه مقدار شاخص فنی ADX به بالای مقدار ۴۰ برسد قدرت روند زیاد است.
در حالتی که ADX صاف یا نزولی باشد یک بازار راکد یا بدون روند حاکم شده است. مخصوصا در زمانی که زیر ۲۰ قرار گیرد. شکستن سطح 20 از بالا احتمال بالای بازگشت روند را نشان می دهد. می توان سطح 25 را نیز با رسم یک خط مشخص کرد. اگر ای دی ایکس به بالای 25 رسید می توان به روند اعتماد کرد و در جهت روند در موقعیت صحیح طبق استراتژی وارد معامله شد.
روند صعودی و نزولی با اندیکاتور adx
اگرچه هدف اصلی در اندیکاتور adx تشخیص ضعف و قدرت روند است اما با موقعیت قرارگیری دو خط DI+ و DI- می توان روند صعودی و نزولی حاکم بر بازار را تشخیص داد.
هنگامی که +DI از -DI بیشتر باشد روند رو به بالا در حرکت است و قدرت خریداران بیشتر است. در روند صعودی تشخیص جهت روند وقتی DI+ خط DI- را از بالا به پایین بشکند هشدار اتمام روند را می دهد. با کمتر شدن عدد اصلی ADX از 20 ضعف در روند نیز ظاهر می شود. هنگامی که -DI از +DI بیشتر باشد روند رو به پایین در حرکت است و قدرت فروشندگان بیشتر است.
معرفی بهترین اندیکاتورهای تشخیص روند (Trend)
برخی از استراتژیها در طول زمان امتحان خود را پس دادهاند و همچنان نیز برای روندبازانی که به تحلیل اندیکاتورهای بازار علاقه دارند، ابزار محبوبی هستند. از این رو میکوشیم که در این مقاله بهترین شاخصها یا بهترین اندیکاتورهای تشخیص روند را معرفی کنیم.
اطلاعات مربوط به بازار، در شاخصهایی به نام اندیکاتور ارائه میشود که مهمترین ابزار کار تحلیل تکنیکال به شمار میروند. حتی برای تأیید تحلیلهای فاندامنتال نیز میتوان این اندیکاتورها را چک کرد. تعدادی از اندیکاتورها یا شاخصها در میان تکنیکالیستها محبوبترند. این محبوبیت دلایلی دارد: ارائه اطلاعات مفید (صدور سیگنال خرید و فروش، تشخیص روند ، ارائه اطلاعات حجمی)، کاربری ساده، کاربرد چندگانه و دلایلی دیگر.
معاملهگران میکوشند که روندها را بررسی و از آن سود استخراج کنند. روش معاملهگری روندی (Trend trading) سعی میکند که با استفاده از تحلیلِ جهت حرکت قیمت یک دارایی، کسب سود کند. این کار به چند شیوه انجام میشود.
البته با هیچ کدام از اندیکاتورهای تکنیکال، نمیتوان به تنهایی پولدار شد. معاملهگران علاوه بر تحلیل، باید در مورد مدیریت ریسک و روانشناسی معاملات هم چیزهای زیادی بدانند.
میانگین متحرک (Moving Average)
میانگین متحرک یکی از ابزارهای تحلیل تکنیکال و یکی از بهترین اندیکاتورهای تشخیص روند (Trend) است که با بهروزرسانی مداوم میانگین قیمت، دادههای قیمتی را هموار میکند. میانگین متحرک در نمودار قیمت، به صورت خطی منفرد و صاف است که تغییرات ناشی از نوسان قیمت از آن حذف شده است.
میانگین، طی مدت زمان خاصی حساب میشود ــ 10 روز، 20 دقیقه، 30 هفته یا هر دوره زمانی خاصی که تریدر میخواهد. میانگین متحرک ساده با دورههای زمانی 50، 100 و 200 روزه در میان سرمایهگذاران و طرفداران روند بلندمدت رایج است.
چندین راه برای استفاده از میانگین ساده وجود دارد. اولین مورد این است که به زاویه میانگین متحرک نگاه کنید. اگر برای مدت زیادی در جهت افقی حرکت کند، به این معنی است که قیمت، روند ندارد بلکه در حال نوسان است.
رنج تریدینگ (Trading range) زمانی رخ میدهد که یک دارایی مالی برای مدت زیادی مدام بین قیمتهای بالا و پایین معامله شود.
اگر خط میانگین متحرک به سمت بالا زاویه داشته باشد، یعنی روندی صعودی در حال آغاز شدن است. با این حال میانگین متحرک ارزش آینده دارایی را پیشبینی نمیکند؛ بلکه کنش قیمت را به وسیله میانگین بازۀ زمانی آشکار میکند.
روش دیگر استفاده از نقاط تقاطع چند نمودار میانگین متحرک، است. با ترسیم میانگین متحرک 50 روزه و 200 روزه در نمودار، سیگنال خرید هنگامی صادر میشود که میانگین 50 روزه میانگین 200 روزه را رو به بالا قطع کند. سیگنال فروش نیز وقتی صادر میشود که میانگین 50 روزه میانگین 200 روزه را از بالا به پایین قطع کند. البته تایم فریم همواره میتواند متناسب با نیاز و سلیقه شخصیتان تنظیم شود.
اما از آنجایی که نمودار قیمت از میانگین متحرک ناپایدارتر است، این روش مستعد صدور سیگنال ناقص بیشتری است.
میانگین متحرک همچنین میتواند سطوح حمایت و مقاومت قیمت را تدارک ببیند. نمودار تشخیص جهت روند زیر میانگین متحرک 100 روزهای را نشان میدهد که به عنوان یک سطح حمایت عمل میکند.
همگرایی و واگرایی میانگینِ متحرک (MACD)
«همگرایی و واگرایی میانگینِ متحرک» یا مکدی نوعی اندیکاتور نوسانگر است. اندیکاتور نوسانگر، اندیکاتوری مربوط به تحلیل تکنیکال است که با گذشت زمان حول و حوش خط مرکزی بالا و پایین میرود؛ مکدی نیز پیرامون صفر نوسان میکند. این اندیکاتور، هم از نوع اندیکاتورهای روندنما است و هم نوسانگر مومنتوم.
یکی از استراتژیهای اساسی مکدی این است که به نمودار مکدی واقع در زیر نمودار قیمت نگاه کنید و ببینید که خطوط مکدی زیر سطح صفر هستند یا بالای صفر.
اگر خطوط مکدی در مدتزمان طولانی بالای صفر باشند، احتمالاً روند بازار صعودی است. در مقابل اگر خطوط مکدی پیوسته زیر صفر باشد، احتمالاً جهت روند بازار نزولی است.
با استفاده از این استراتژی، سیگنال بالقوه خرید هنگامی صادر میشود که مکدی به بالای صفر حرکت کند و سیگنال بالقوه فروش نیز زمانی صادر میشود که مکدی سطح صفر را از بالا به پایین قطع کند.
تقاطعهای خط سیگنال نیز میتواند سیگنالهای اضافی خرید و فروش صادر کند. مکدی دارای دو خط است: خط سریع و خط کند (دو میانگین با دورههای زمانی متفاوت). سیگنال خرید هنگامی رخ میدهد که خطِ سریع خط دیگر را از پایین به بالا قطع کند و سیگنال فروش نیز وقتی صادر میشود که همین خط سریع (میانگین متحرک نمایی با دوره زمانی کوتاهتر) خطِ کند را از بالا به پایین قطع کند.
در واقع مکدی به دلیل برخورداری از اجزای سه گانه خود یکی از بهترین اندیکاتورهای تشخیص روند محسوب میشود.
شاخص قدرت نسبی (RSI)
شاخص قدرت نسبی (RSI) نیز اندیکاتور نوسانگر دیگری است با این تفاوت که دامنه نوسان آن بین صفر تا صد است؛ در نتیجه این شاخص، اطلاعات متفاوتی نسبت به مکدی تهیه میکند و همچنان از بهترین اندیکاتورهای تشخیص روند به شمار میرود.
یکی از شیوههای تفسیر شاخص RSI به این صورت است که در زمانی که اندیکاتور در نمودار بالای 70 را نشان دهد، قیمت در وضعیت اشباع خرید و هنگامی که زیر 30 باشد، وضعیت اشباع فروش تلقی میشود.
قیمت در یک روند صعودی قوی، پیوسته بالای سطح 70 واقع خواهد شد. برای روند نزولی نیز مدت زمان زیادی در سطح 30 و زیر آن باقی میماند.
با اینکه سطوح اشباع خرید و فروش معمولاً دقیق هستند، اما ممکن است نتوانند برای معاملهگران روندی (Trend trading)، به موقع سیگنال صادر کنند.
پیشنهاد جایگزین این است هنگامی که روند صعودی است، در نزدیکی وضعیت اشباع فروش اقدام به خرید کنید و هنگامی که روند نزولی است، در نزدیکی وضعیت اشباع خرید، بفروشید.
برای مثال فرض کنید که روند بلندمدت یک رمزارز صعودی است. سیگنال خرید زمانی صادر میشود که شاخص RSI به زیر 50 و مجدداً به بالای آن حرکت کند. این حالت به معنی پولبک (Pullback) قیمت است. در نتیجه تریدر زمانی خرید میکند که پولبک طبق شاخص RSI رخ دهد و تمام شود؛ سپس روند ادامه مییابد. سطوح 50 به این دلیل استفاده میشوند که RSI در روندهای صعودی نوعاً به زیر سطح 30 نمیرسد مگر آنکه حرکت بازگشتی بالقوهای آغاز شده باشد. سیگنال فروش زمانی صادر میشود که روند نزولی باشد و شاخص RSI به بالای سطح 50 برود و مجدداً به زیر آن بازگردد.
اندیکاتور حجم متوازن (OBV)
حجم معاملات به خودی خود اندیکاتوری مهم است و اندیکاتور حجم متوازن (On-Balance Volume) نیز مقدار قابل توجهی از اطلاعات حجمی را در برگرفته و آن را در یک اندیکاتور تکخطی واحد جمعآوری میکند. این اندیکاتور فشار تجمعی خرید و فروش را با جمع کردن حجم معاملات در روزهای صعودی بازار و تفریق کردن حجم معاملات در روزهای نزولی، اندازهگیری میکند.
حجم معاملات در حالت ایدهآل باید بتواند روندها را تأیید کند. افزایش قیمت باید با افزایش اندیکاتور OBV و کاهش آن با کاهش OBV همراه شود، به همین دلیل است که این شاخص از بهترین شاخص های تشخیص روند به شمار میرود.
شکل زیر سهام شرکت نتفلیکس را نشان میدهد که روند صعودی آن با افزایش اندیکاتور OBV همراه شده است. از آنجایی که OBV زیر خط روند نرفته است، لذا نشانه خوبی است از اینکه قیمت احتمالاً به روند صعودی خود حتی پس از پولبک ادامه خواهد داد.
اگر OBV افزایش یابد و قیمت افزایش نیابد، احتمالاً به این معنی است که قیمت در آینده OBV را تعقیب کرده و صعود خواهد کرد. اگر قیمت صعود کند و OBV ثابت بماند یا نزول کند، ممکن است به این معنی باشد که قیمت در نزدیکی یک سقف قرار دارد. اگر قیمت سقوط کند ولی OBV ثابت بماند یا صعود کند، میتواند به معنی قرار گرفتن قیمت در کف باشد.
سخن پایانی
در این مقاله سعی بر این داشتیم که بهترین اندیکاتورهای تشخیص روند را معرفی کنیم. اندیکاتورها علاوه بر صدور تشخیص جهت روند سیگنالهای مربوط به معاملات روندی و هشدار دادن در مورد حرکات بازگشتی، میتوانند اطلاعات و دادههای قیمت را سادهسازی و هموار کنند. آنها در تمامی تایم فریمها به کار میروند و معمولاً متغیرهایی در خود دارند که متناسب با ترجیحات خاص هر تریدر تنظیم میشود.
معاملهگران این امکان را دارند که استراتژیهای دریافت شده از اندیکاتورها را ترکیب کنند؛ در نتیجه با این امکان، معیارهای ورود و خروج به وضوح تعیین میگردد. اگر اندیکاتور خاصی برایتان جذاب است، بهتر است که بیشتر در مورد آن تحقیق کنید. مهمتر آنکه قبل از استفاده از اندیکاتور خود در معاملات واقعی، بهتر است آن را امتحان کنید.
نحوه تحلیل شتاب قیمت با خطوط روندِ میکرو کانال ها
توانایی تشخیص شتاب قیمت بدون توجه به سبک معاملاتی شما یک مهارت عالی است. با جذب این توانایی، شما در مسیر درست بازار قرار خواهید گرفت. راه های زیادی برای سنجش شتاب وجود دارد. برای این کار می توانید از اندیکاتور مومنتوم استفاده کنید و یا پرایس اکشن را با دقت بررسی کنید. به هر حال، حرکت ها روی نمودار آشکار هستند.
توانایی تشخیص شتاب قیمت بدون توجه به سبک معاملاتی شما یک مهارت عالی است. با جذب این توانایی، شما در مسیر درست بازار قرار خواهید گرفت.
راه های زیادی برای سنجش شتاب وجود دارد. برای این کار می توانید از اندیکاتور مومنتوم (Momentum indicator) استفاده کنید و یا پرایس اکشن را با دقت بررسی کنید. به هر حال، حرکت ها روی نمودار آشکار هستند.
اما با وجود روش های متعدد برای سنجش شتاب حرکت، ممکن است به راحتی باعث اشتباه شوید.
بنابراین، انتخاب راه و روش مشخص برای سنجش شتاب، نکته حائز اهمیتی است. در اینجا نحوه استفاده از خطوط روند میکرو کانال برای رد یابی شتاب بازار درکوتاه مدت را خواهید آموخت.
خطوط روند میکرو کانال
بیایید برای توضیح ابزار خود براساس مفاهیم اولیه معاملات پرایس اکشن اقدام کنیم.
خطوط روند چیست؟
هدف خطوط روند، ردیابی روند است.
بنابراین، خط روند در یک بازار صعودی، زیر شمع های نمودار رسم می شود و در یک بازار نزولی، خط روند بالای شمع ها رسم می شود. در شرایط روند صعودی، خط روند اغلب به عنوان پشتیبان بازار عمل می کند.
خطوط روند کانال چیست؟
خطوط روند کانال، برای برجسته کردن پیشرفت یک روند رسم می شوند.
بنابراین، خطوط روند کانال، در یک بازار صعودی، بالای شمع های نمودار رسم شده و در یک بازار نزولی، در پایین نمودار رسم می شوند. آنها را می توان به عنوان خطوط موازی خطوط روند رسم کرد یا با اتصال نقاط بالا در موج حرکتی روند، رسم کرد.
خطوط روند میکرو کانال چیست؟
«خطوط روند میکرو کانال» (Micro channel trend lines)، واژه سختی است. اما صبور باشید به محض اینکه مطمئن شدید چطور آنها را رسم کنید، می توانید با هر اسمی آنها را صدا کنید.
خطوط روند میکرو کانال با استفاده از دو کندل قیمت کشیده شده است. و شما می توانید آنها را در هر دو بازار صعودی و نزولی رسم کنید.
بیایید بر روی نمونه صعودی در اینجا تمرکز کنیم.
برای رسم خط روند میکرو کانال صعودی باید:
- دو کندل قیمت متوالی را پیدا کنید.
- شمع قیمت دوم بالاتر از شمع قیمت اول باشد.
- با اتصال بالاترین قیمت دو شمع، یک خط رسم کنید.
- ادامه نمودار را بر اساس خط ترسیم شده بسنجید.
برای تفسیر حرکت پرشتاپ، با استفاده از خط، به تعامل آن با کندل سوم نگاه کنید. نمودار زیر، سه سناریو را نشان می دهد که با آن روبرو خواهید شد.
این دستور العمل ها را برای تفسیر شتاب صعودی دنبال کنید:
- بالای خط بسته شود – شتاب قیمت (نقطه 2)
- به خط برخورد کند اما زیر خط بسته شود – شتاب ناموفق ( نقطه 3)
- به خط برخورد نکند – بدون شتاب ( نقطه 4)
برای شتاب نزولی، باید خطوط روند میکرو کانال نزولی را رسم کنید. پایین ترین قیمت ۲ شمع متوالی را به هم متصل کنید تا یک خط شیب دار نزولی ایجاد شود.
سپس، این دستورالعمل ها را برای تفسیر شتاب نزولی دنبال کنید:
- پایین خط بسته شود – حرکت پرشتاب
- به خط برخورد کند اما بالای خط بسته شود – شتاب ناموفق
- به خط برخورد نکند – بدون شتاب
مواردی از شتاب نزولی را در بخش بعدی بررسی می کنیم.
زمانی که بتوانید شتاب حرکت را با یک خط روند کانال ارزیابی کنید، آماده رفتن به مرحله بعدی هستید.
چگونه می توان از شتاب در استراتژی معاملاتی خود استفاده کرد
توانایی ردیابی شتاب قیمت یک مهارت ارزشمند است. اما برای ایجاد یک استراتژی تجاری مناسب باید آن را با ارزیابی خود از بازار ترکیب کرد.
هربار که شتاب قیمت را تشخیص می دهید، می توانید انتخاب کنید که با آن وارد بازار شوید یا خیر. تصمیم گیری شما به ارزیابی شما از بستر بازار بستگی دارد.
آیا انتظار دارید بازار روند خود را از سر بگیرد؟
آیا انتظار دارید بازار در محدوده معاملاتی خود باقی بماند؟ یا انتظار دارید که از محدوده معاملاتی خارج شود؟
پاسخ شما به این سوالات تعیین می کند که چگونه می توانید از شتاب در برنامه معاملاتی خود استفاده کنید.
مثال1: اُفت خلاف جهت پرایس اکشن
حرکات پر شتاب خلاف روند، معمولا دوام نمی آورند. آخرین تلاش معامله گران برای تغییر جهت روند را در افت قیمت فعلی نشان می دهد.
هنگامی که این موضوع را درک کنید، محوسازی حرکات شتاب دار، راهی عالی برای ورود به یک روند بنظر می رسد.
- بازار بسیار بالاتر از میانگین متحرک نمایی (EMA) 50 واحدی است و یک جهتگیری صعودی قوی را نشان می دهد. انتظار داریم روند صعودی ادامه دار باشد.
- این اولین و تنها حرکت پرشتاب نزولی تایید شده بود. خرید در این کندل که در زیر خط روند میکرو کانال قرار گرفته ایده خوبی است.
با این حال، هنگامی که با افت قیمت پرشتاب، وارد معامله می شوید، تعیین حد ضرر دشوار است. در چنین مواردی، حد ضررهای بر مبنای میانگین نوسانات، مفید هستند.
مثال2: پیوستن به روند صعودی
- این مثال، بازار بالاتر از میانگین متحرک نمایی 50 واحدی را نمایش می دهد. سیگنال های حرکتی، روند صعودی را تفسیر می کنند.
- این کندل در زیر خط روند میکرو کانال بسته شد، که نشان دهنده شتاب نزولی است. در روند صعودی می توانید این حرکت را نادیده بگیرید. این موضوع مبنای انجام معامله در مثال 1 بود.
- با ظاهر شدن این کندل ها در پرایس اکشنِ، دلیل دیگری برای تایید موقعیت صعودی است. این کندل تایید کرد که شتاب صعودی حاکم شده است. این تاییدیه هم فرصت برای ورود به روند صعودی را نشان می دهد.
- در طول یک کاهش عمیق قیمت در روند صعودی، ایجاد یک حرکت پر شتاب می تواند سیگنال خرید مطمئنی باشد. هرچند، معمولا بعد از چنین شرایطی بازار برای چند کندل برخلاف روند حرکت می کند. اما اگر بازار برای مدت بیشتری در این محدوده متوقف شد، به سرعت خارج شوید.
نتیجه گیری
این روش ساده است و نیازی به هیچ شاخص پیچیده ای ندارد. برای این رویکرد تنها نیاز است که خطوط روند را روی نمودار رسم کنید. در واقع، با برخی تمرینات، حتی می توانید خطوط روند را بدون رسم نیز پیش بینی کنید.
این روش عالی به شما کمک می کند، از روی حرکت قیمت، شتاب قیمت را تشخیص دهید. به جای استفاده از یک اندیکاتور جداگانه برای تحلیل شتاب، اجازه دهید نمودار حرکت قیمت، بستر را برای شما آماده کند.
توجه داشته باشید که این روش بر شتاب قیمت در کوتاه ترین زمان تمرکز دارد. در اصل، ما شتاب را در سه کندل قیمتی تحلیل می کنیم. و بستر را با دو کندل اول آماده می کنیم و با کندل سوم بدنبال تاییدیه هستیم.
استراتژی تشخیص شروع روند صعودی
سهم را نگه داری کند و یا در زمان مشخص از سهم خارج شود.
بازار هرگز یک خط راست را طی نمی کند و تغییراتی که در بازار رخ می دهد (من جمله تغییرات قیمتی)
به صورت حرکت های زیگزاگی و یا نوسانی نمایش داده می شوند.
زیگزاگ ها شبیه به موج های پی در پی ای هستند که می توانند صعودی و یا نزولی باشند.
برآیند و یا خروجی کلی ای که از این موج های صعودی و نزولی حاصل می شوند، روند بازار را تعیین می کنند.
روند یک جریان قیمتی رو با بالا یا پایین و یا خنثی است.
بازار میتواند یکی از سه حالت ؛ صعودی ، نزولی یا ساید( خنثی) را داشته باشد.
در یک روند صعودی :
- برآیند حرکت به سمت بالا است.
- روزهای نزولی نیز وجود دارد ولی نهایتاً قیمت بالا می رود.
- در طول روند همواره قله های بالاتر (HH) و دره های بالاتر (HL) ایجاد می شود
در یک روند نزولی:
- برآیند حرکت به سمت پایین است.
- روزهای صعودی نیز وجود دارد ولی در نهایت قیمت پایین میآید
- در طول روند همواره قله های پایین تر (LH) و دره های بالاتر (LL) ایجاد می شود.
در یک روند خنثی:
- برآیند حرکت تقریبا ثابت است.
- روزهای صعودی و نزولی با میانگین برابر وجود دارد
- در طول روند قله های با سقف برابر و دره های با کف برابر ایجاد می شود
با چه ابزاری میتوان روند قیمتی نمودار را مشخص کرد؟
ابزار تشخیص روند صعودی سهم
1)خطوط روند
خط روند یکی از مهمترین ابزار استفاده شده در تحلیل تکنیکال است.
برای ایجاد یک خط روند، تحلیلگر باید حداقل 2 یا 3 نقطه روی نمودار قیمت داشته باشد.
خط روندها از وصل کردن پایینترین یا بالاترین نقاط قیمت در نمودار بدست میآیند.
خط روند نزولی از وصل کردن سقفهای قیمت و خط روند صعودی از وصل کردن کفهای قیمت بدست میآید.
اعتبار خط روند به عوامل متعددی ارتباط دارد :
1.شیب خط روند:
هرچقدر شیب این خط بیشتر باشد اعتبار آن روند در پایداری کمتر است و احتمال شکست آن وجود دارد.
شیب ۴۵ درجه در تحلیل ها شیبی مناسب و معتبر تلقی می شود.
2. تعداد برخورد نمودار قیمت با خط روند:
هرچه تعداد برخورد به خط روند بیشتر باشد آن خط دارای اعتبار بیشتری است.
3. شدت کاهش (افزایش) قیمت سهم:
در این ارتباط هم هرچه کندل های بلند تری در نزول (صعود) ثبت شود احتمال شکست خط روند بالاتر می رود.
برای مثال سهم برای چند روز متوال صف فروش(صف خرید) شود و با درصد های منفی چهار یا منفی پنج بسته شود.
4. بازه زمانی بررسی سهم:
شما باید این نکته مهم را در نظر بگیرید که روند به بازه زمانی بررسی سهم بستگی دارد.
2)کانال ها و الگوهای قیمتی
معاملهگران معمولا برای ایجاد کانال ها و الگوهای قیمتی
خط روندی برای اتصال قیمتهای بالا و همچنین خط روندی برای اتصال قیمتهای پایین رسم میکنند.
کف و سقف کانال و الگوی قیمتی میتواند حمایت و مقاومت را برای بازه زمانی مورد بررسی مشخص کند.
مشابه با خط روند واحد، معامله گران به دنبال رشد و افت ناگهانی قیمت یا شکست هستند
تا وقتی قیمت به خارج از کانال و الگو رسید، متناسب به جهت حرکت قیمت، معامله خود را انجام دهد.
نقطه شکست کانال و الگو میتواند به عنوان نقطه خروج یا نقطه ورود استفاده شود.
3)خطوط میانگین متحرک
میانگین های متحرک معروف ترین ابزار معاملاتی تحلیل تکنیکال برای تشخیص جهت بازار هستند
طول میانگین متحرک (دوره میانگین متحرک) روی سیگنال هایی که از چرخش بازار میگیرید تاثیر میگذارد
میانگین متحرک های کوچک سیگنال های زود هنگام و غلط زیادی میدهد
همچنین به حرکت های کوچک بازار خیلی سریع واکنش میدهد
به عبارت دیگر میانگین های متحرک سریع میتونند تشخیص جهت روند شما را زود از بازار بیرون بیارن وقتی که نزدیک تغییر است.
میانگین متحرک های کند( با دوره بالا) خیلی دیر سیگنال میدهد یا به شما کمک میکنند که روند را مدتی بیشتر همراهی کنید و نویز ها را فیلتر میکند.
از انواع میانگین های متحرک میتوان به میانگین متحرک سادهSMA و میانگین متحرک نمایی EMA نام برد.
4)اندیکاتورها
یکی دیگر از روش هایی کع میتوان با استفاده از آن روند بازار را تعییت کرد استفاده از سیگنال اندیکاتورهای تعیین کننده جهت روند است.
- اندیکاتور Bollinger Band
5)سیستم ایچیموکو
سیستم معاملاتی ایچیموکو، یکی از قویترین استراتژیهای معاملاتی برای شناسایی روندهای بازار است.
این اندیکاتور دارای ویژگیهای منحصر به فردی از جمله شناسایی روندهای پر قدرت بازار،
سطوح مهم حمایت و مقاومت، پیش بینی روند آینده قیمت و… است.
ایچیموکو با توجه به ابزارهایی که شامل پنج خط تنکانسن، کیجونسن، چیکواسپن و سنکواسپن A و B میشود،
تحت عنوان اندیکاتور All-in-one نامیده میشود.
این عنوان در بسیاری از موارد میتواند به عنوان تنها استراتژی معاملاتی استفاده شود.
تا اینجا با مفهوم و ابزار تشخیص یک روند آشنا شدیم .
اما سوال اینجاست که چه طور می توان ترکیب بهینه ای از ابزاز های عنوان برای تشخیص روند استفاده کرد؟
استراتژی تشخیص شروع روند صعودی
ابزار مورد استفاده در این استراتژی
- مووینگ اوریج ساده 100 روزه و 200 روزه
- سیستم ایچیموکو
- خطوط روند و کانال ها و الگوهای قیمتی
- خطوط فیبوناچی
دقت کنید که در بررسی روند یک نماد بنیادی روند کلی بازار و روند گروه نماد هم مورد برررسی قرار میگیرد.
یک روند نزولی پیدا کنید.
همون طور که مشاهده میکنید ما همزمان با روند نزولی یک الگوی قیمتی مثلث هم در نمودار میبینم.
در این الگوی قیمتی اگر نمودار ضلع بالایی مثلث را بشکند به اندازه قاعده مثلث رشد خواهد کرد.
نمودار ضلع بالای مثلث (خط روند نزولی)را شکسته و به آن پولبک زده.
سیگنال اول صادر شد.
مووینگ اوریج 100 روزه را روی نمودار باز کنید.
نمودار در ناحیه مشخص شده مووینگ اوریج 100 روزه که یک مقاومت معتبر برای نماد بوده را شکسته
به معنای دیگر قیمت نماد از میانگین 100 روزه گذشته خود بالاتر رفته
سیگنال دوم صادر شد.
سیستم ایچیموکو را روی نمودار باز کنید.
نمودار در ناحیه مشخص شده(مستطیل نارنجی) همچنان زیر ابرهای کومو قرمز رنگ قرار دارد.
منتظر می مانیم تا نمودار از ابرهای کومو خارج شود و رنگ ابر آینده سبز شود.
سیگنال سوم صادر شد.
مووینگ اوریج 200 روزه و فیبوناچی را روی نمودار قرار دهید.
با عبور از مووینگ اوریج قوی 200 روزه همزمان با سطح 38.2 فیبوناچی بازگشتی سیگنال چهارم نیز صادر می شود.
دیدگاه شما