فرکتال در بورس


اگر بخواهم به طور ساده بگویم، حرکت در مسیر یک روند و در راستای آن به 5 موج خلاصه می شود که به آن ها امواج حرکتی(MOTIVE) گفته می شود و سه موج هم بر خلاف جهت یک روند وجود دارند که به آن ها امواج تصحیحی (Correction) گفته می شود. در تصویر بالا به طور ساده این امواج نشان داده شده اند؛ اما در تصویر زیر به طول دقیق تر مشخص شده اند. امواج حرکتی با اعداد 1 تا 5 نشان داده شده و امواج تصحیحی با حروف A، B و C مشخص هستند. این الگوها هم در فریم های زمانی طولانی مدت و هم کوتاه مدت خود را نشان می دهند.بحث فراکتال بودن طبیعت بازار نیز از همینجا نشات می گیرد. یک کلم بروکلی را در نظر بگیرید. اگر یک کلم بروکلی بزرگ را به چند تیکه تقسیم کنید، هرکدام از آن تیکه ها خود شبیه همان کلم بروکلی بزرگ هستند. امواج الیوت نیز به همین شکل هستند برای مثال با مشاهده و دقت در الگوهای یک ماهه می توان چندین الگوی امواج الیوت روزانه را نیز در ابعاد کوچکتر درون آن ها مشاهده کرد که در این مورد بعدا بیشتر توضیح خواهیم داد. این اطلاعات در کنار روابط فیبوناچی بین امواج به معامله گرها فرصت های معامله بسیار خوبی را نشان می دهند.

بررسی امواج الیوت و کاربرد آن در بورس

بررسی امواج الیوت و کاربرد آن در بورس

ساعد نیوز: «رالف نلسون الیوت» (Ralph Nelson Elliott) در دهه 1930 نظریه امواج الیوت را توسعه داد. الیوت معتقد بود بازار بورس که تصور می‌شد رفتاری تصادفی و آشوبناک دارد، در حقیقت از الگوهایی تکراری تبعیت می‌کند.نظریه امواج الیوت در حقیقت برای توصیف حرکات قیمت در بازارهای مالی ارائه شده است.

الیوت بیان کرد که روند در قیمت های مالی ناشی از روانشناسی غالب سرمایه گذاران است. وی دریافت که نوسان ها در روانشناسی جمعی همیشه در همان الگوهای تکراری فراکتال یا «امواج» در بازارهای مالی ظاهر می شود. نظریه الیوت تا حدودی به «نظریه داو» (Dow Theory) شباهت دارد، زیرا هر دو فرکتال در بورس می گویند که قیمت سهام در قالب امواج حرکت می کند. از آنجا که الیوت ماهیت «فراکتالی» بازارها را نیز به رسمیت شناخت، توانست جزئیات بیشتری را تجزیه و تحلیل کند. فرکتال ها ساختارهایی ریاضی هستند که در مقیاس های کوچک تر بی نهایت بار تکرار می شوند. الیوت کشف کرد که ساختار الگوهای قیمت سهام بورس به همان گونه است. وی سپس شروع به بررسی این موضوع کرد چگونه می توان از این الگوهای تکراری به عنوان شاخص های پیش بینی کننده بازار آینده استفاده کرد.

اصل اولیه تئوری امواج الیوت سال 1930

اگر بخواهم به طور ساده بگویم، حرکت در مسیر یک روند و در راستای آن به 5 موج خلاصه می شود که به آن ها امواج حرکتی(MOTIVE) گفته می شود و سه موج هم بر خلاف جهت یک روند وجود دارند که به آن ها امواج تصحیحی (Correction) گفته می شود.

در تصویر بالا به طور ساده این امواج نشان داده شده اند؛ اما در تصویر زیر به طول دقیق تر مشخص شده اند. امواج حرکتی با اعداد 1 تا 5 نشان داده شده و امواج تصحیحی با حروف A، B و C مشخص هستند. این الگوها هم در فریم های زمانی طولانی مدت و هم کوتاه مدت خود را نشان می دهند.بحث فراکتال بودن طبیعت بازار نیز از همینجا نشات می گیرد. یک کلم بروکلی را در نظر بگیرید. اگر یک کلم بروکلی بزرگ را به چند تیکه تقسیم کنید، هرکدام از آن تیکه ها خود شبیه همان کلم بروکلی بزرگ هستند.

امواج الیوت نیز به همین شکل هستند برای مثال با مشاهده و دقت در الگوهای یک ماهه می توان چندین الگوی امواج الیوت روزانه را نیز در ابعاد کوچکتر درون آن ها مشاهده کرد که در این مورد بعدا بیشتر توضیح خواهیم داد. این اطلاعات در کنار روابط فیبوناچی بین امواج به معامله گرها فرصت های معامله بسیار خوبی را نشان می دهند.

درجه امواج الیوت

  • اَبَرچرخه بزرگ (Grand Supercycle)

  • ابرچرخه (Supercycle)
  • چرخه (Cycle)
  • اصلی یا اولیه (Primary)
  • متوسط (Intermediate)
  • ریز (Minor)
  • بسیار ریز (Minuette)
  • کوچک تر از بسیار ریز (Sub-Minuette)

انواع موج در الیوت

در حالت کلی موج ها به دو دسته کلی یعنی موج های جنبشی و موج های اصلاحی تقسیم می گردند. موج های جنبشی هم راستا با روند هستند مانند یک موج پنج تایی صعودی در یک روند صعودی و موج های اصلاحی در خلاف جهت روند هستند و عموماً از ۳ موج تشکیل می گردند که برآیند آن ها به عنوان فرکتال در بورس موج اصلاحی نام گذاری می گردد.

موج های اصلاحی:

همان طور که گفته شد امواج اصلاحی، امواجی هستند که برخلاف روند آتی بازار، موج های قبلی خود را اصلاح می کنند. حال شایان ذکر است که امواج اصلاحی حالت های مختلفی دارند که شناسایی نوع آن ها کمک بزرگی در موج شماری درست به فرد تحلیلگر می کند.ا لگوی اصلاح به ۲ دسته متفاوت تقسیم می شود که شامل اصلاح ساده و اصلاح ترکیبی می باشد.

اصلاح ساده

در اصطلاح ساده فقط یک الگو وجود دارد. این الگو اصلاح زیگزاگ نامیده می شود. یک الگوی اصلاح زیگزاگ شامل الگوی سه موجی می باشد. که موج B نمی تواند بیش از ۷۵% از موج A را اصلاح نماید. موج C یک Low جدید را زیر موج A ایجاد می کند. معمولاً موج A از یک اصلاح زیگزاگ، الگوی ۵ موجی دارد. در ۲ مورد دیگر اصلاح (مسطح و نامنظم) موج A الگوی ۳ موجی دارد. بنابراین اگر شما بتوانید در موج A پنج موج را شناسایی کنید شما می توانید انتظار داشته باشید که اصلاح، با الگوی زیگزاگ پایان یابد.

اصلاح ترکیبی- مسطح، نامنظم، مثلث

گروه اصلاح ترکیبی شامل سه قسمت است: ۱- مسطح ۲- نامنظم ۳- مثلث

الگوی اصلاحی مثلث یا triangle

این الگو دارای ۵ موج است که هرکدام از ۳ موج فرعی تشکیل شده اند و عموماً با ریتم (۳-۳-۳-۳-۳) ظاهر می گردند و با حروف a, b, c, d, e نام گذاری می شوند. برای درک بهتر تصویر این الگو اگر از a به c و فرکتال در بورس از b به d خطی فرضی را امتداد دهیم این شکل حاصل می گردد.

همچنین امواج ۵ گانه این الگو عموماً اورلپ هستند یعنی به حریم هم دیگر وارد می شوند. مثلث ها در حالت کلی به ۲ نوع همگرا و واگرا تقسیم می شوند که خود مثلث های همگرا دارای ۳ دسته یعنی متقارن، کاهشی و افزایشی هستند:


درواقع مثلث های متقارن به شکل افقی و مثلث های کاهشی و افزایشی به شکل مورب ظاهر می شوند که چارتی است برای فرکتال در بورس تفکیک بهتر این دو از واژه مثلث و کنج استفاده می کند.

اصلاح نامنظم

در این نوع از اصلاح موج B یک High جدید ایجاد می کند. در نهایت نیز موج C می تواند به نقطه شروع A یا پائین تر از آن برسد


اصلاح مسطح

در یک اصلاح مسطح طول موج ها با یکدیگر یکسان است. بعد از یک الگوی حرکت ۵ موجی بازار به موج A می رسد. سپس موج B که تشکیل شد به نقطه High موج A قبلی می رسد. در نهایت نیز بازار در موج C به Low قبلی خود در A می رسد.

امواج ایمپالسی

موج های ایمپالسی از 5 زیرموج تشکیل می شوند که در مسیر بزرگترین روند حرکت می کنند.این الگو رایج ترین موج محرک است و بسیار ساده می توان آن را در بازار تشخیص داد.مانند تمامی امواج محرک، این موج از 5 زیر موج تشکیل شده که بین آنها 3 موج محرک و 2 موج اصلاحی هستند. این ساختار 5-3-5-3-5 نام گذاری شده و در تصویر بالا نشان داده شده است.با این حال، این ساختار قوانینی دارد که شکل گیری آن را تائید می کنند. این قوانین غیرقابل نقض هستند.اگر یکی از این قوانین نقض شود، ساختار را نمی توان موج ایمپالسی دانست و موج مشکوک باید دوباره نام گذاری شود. این قوانین عبارتند از:

موج 2 نمی تواند بیش از 100 درصد مسیر موج 1 را طی کند

نسبت ها و اندازه گیری موج

طول هر موج از طریق اندازه گیری فاصله عمودی شروع موج تا پایان آن محاسبه می شود. طول بر اساس یک نقطه از قیمت بیان می شود.

امواج الیوت چه چیزی را نشان می دهند

برخی تحلیلگران تکنیکال تلاش دارند تا از الگوهای موجی در بازار سهام با استفاده از نظریه موج الیوت بهره ببرند.این فرضیه می گوید حرکات قیمت سهام را می توان پیش بینی کرد زیرا این حرکات در قالب الگوهای بالا و پایین و تکرار شونده ای به نام امواج شکل می گیرند که تحت تاثیر روانشناسی سرمایه گذار است.

در این نظریه، امواج فرکتال در بورس فرکتال در بورس مختلفی وجود دارد از جمله امواج محرک (motive waves)، امواج ایمپالس (impulse waves)، و امواج اصلاحی (corrective waves).امواج الیوت یک الگوی ذهنی است و همه معامله گران این نظریه را به یک شکل تفسیر نمی کنند و برخی آن را استراتژی موفقی در معاملات نمی دانند.خود نظریه تحلیل موج را نیز نمی توان به سادگی تعریف کرد.برخلاف بسیاری از نظریه های شکل گیری قیمت، این نظریه دارای طرحی مشخص و قاعده مند نیست تا بتوان دستورالعمل های آن را بشکل کاملا دقیق دنبال کرد. تحلیل موج صرفا تصویری از تحرکات بازار ارائه می دهد و کمک می کند تا حرکات قیمت را در ابعادی بسیار وسیع تر و عمیق تر درک کنید.

قواعد امواج الیوت

در هر زمان، ممکن است بازار در الگوی اصلی پنج موج قرار داشته باشد و از آنجا که الگوی پنج موج شکل اصلی روند بازار است، تمام الگوهای دیگر را نیز تحت تأثیر آن هستند.«قوانین» خاصی وجود دارد که حاکم بر الگوی پنج موج است. این سه قانون به شرح زیر هستند:

قانون اول: موج 2 نمی تواند بیش از 100 درصد موج 1 تغییر کند. اگر این اتفاق بیفتد، ممکن است موج ۲ موج اصلاحی قابل انتظار نباشد و در واقع می تواند در جهت یک موج انگیزشی با درجه بزرگ تر قرار گیرد.

  • قانون دوم: موج 3، که اغلب نمایانگر قوی ترین قسمت چرخه است، نمی تواند از موج 1 و موج 5 کوتاه تر باشد.

  • قانون سوم: موج 4 نمی تواند از سقف موج ۱ عبور کند. اگر این اتفاق بیفتد، آخرین حرکت بازار باید بخشی از یک موج انگیزشی بزرگ تر باشد که می تواند به بالاتر یا پایین تر پیشرفت کند.

پیش بینی های بازار براساس الگوهای موجی

الیوت پیش بینی های دقیقی از بازار سهام بر اساس ویژگی های قابل اعتمادی که در الگوهای موجی یافته بود انجام داد. یک موج ایمپالس (impulse wave) که در مسیری مشابه روند بزرگتر حرکت می کند، همیشه پنج موج در الگوی خود نشان می دهد.با این حال، یک موج اصلاحی (corrective wave) در مسیری خلاف روند اصلی حرکت می کند. در مقیاسی کوچکتر، در هر موج ایمپالسی پنج موج را می توان یافت. و این الگو تا بی نهایت خود را در مقیاس های کوچکتر و کوچکتر تکرار می کند. الیوت این ساختار فراکتال را در دهه 30 میلادی در بازارهای مالی پیدا کرد اما تا دهه ها بعد دانشمندان پی به اهمیت فراکتال ها نبردند و آنها را به شکل ریاضی ترسیم نکردند.

ما اکنون میدانیم که در بازارهای مالی، “برای هر بالا رفتنی، پایین آمدنی نیز هست” زیرا هرگاه حرکت قیمت به سمت بالا یا پایین باشد، حرکت بعدی در جهت مخالف خواهد بود. عملکرد قیمت شامل روندها و اصلاح های قیمت است. روندها مسیر اصلی قیمت را نشان می دهند درحالیکه اصلاح ها برخلاف روندها حرکت می کنند.

الیوت دریافت که دنباله فیبوناچی (Fibonacci sequence) تعداد امواج را در ایمپالس ها و اصلاح ها مشخص می کند. روابط موجی در قیمت و زمان نیز معمولا نسبت های فیبوناچی را نشان می دهند، مانند 38~ درصد و 62 درصد. برای مثال یک موج اصلاحی ممکن است 38 درصد از مسیر موج ایمپالسی قبل از خود را دوباره طی کند.تحلیلگرانِ دیگر اندیکاتورهایی ایجاد کرده اند که از نظریه موج الیوت الهام گرفته شده اند، از جمله اسیلاتور موج الیوت که در تصویر زیر نشان داده شده است.

این اسیلاتور با روشی مبتنی بر محاسبات انجام شده توسط کامپیوتر، پیش بینی مسیر آینده قیمت را بر اساس تفاوت بین میانگین متحرک 5 دوره ای و 34 دوره ای ارائه می دهد. سیستم هوش مصنوعی Elliott Wave International، به نام EWAVES، تمام قوانین و دستورالعمل های موج الیوت را روی داده ها اعمال می کند تا بتواند تحلیلی خودکار از موج الیوت به دست آورد.

پرایس اکشن چیست؟ هر آنچه که باید در مورد Price Action بدانید!

پرایس اکشن چیست؟ و نحوه ترید با آن با استفاده از سبکهای مختلف

از مدرن ترین؛ بهترین و محبوب ترین روشهای تحلیل تکنیکال، می توان به پرایس اکشن اشاره کرد. پرایس اکشن یک روش تحلیل بر اساس تغییرات قیمتی می باشد، که در این روش هیچ اجباری برای استفاده از اسیلاتور و اندیکاتور وجود ندارد. و در صورت استفاده فقط به عنوان تاییدیه و بالا بردن سرعت استفاده می شود. در این مقاله به سوال، “پرایس اکشن چیست؟” پاسخ داده ایم. همچنین به بررسی جامع در مورد پرایس اکشن و انواع سبک ها و الگوهای موجود پرداخته ایم. بطوری که کاربران با مطالعه آن، به اشرافیت کاملی بر این موضوع دست خواهند یافت.

  • پرایس اکشن چیست؟
  • دلایل محبوبیت پرایس اکشن
  • سبک های پرایس اکشن
  • الگوهای و کندل ها در پرایس اکشن
  • کاربرد اندیکاتورها در پرایس اکشن
  • تکنیک های پرایس اکشن
  • ترید (معامله کردن) بر اساس پرایس اکشن

پرایس اکشن چیست؟

به صورت کلی اگر بخواهیم ماهیت پرایس اکشن (Price Action) را مشخص کنیم باید بگوییم که، پرایس اکشن یک شیوه تحلیل تکنیکال معاملاتی بر اساس تغییرات قیمتی هست. بر اساس آن شما می توانید استراتژی معاملاتی خود را شخصی سازی نمایید. در پرایس اکشن یک سری اصول و قوانین پایه ای وجود دارد که تمامی اشخاصی فرکتال در بورس که از این استراتژی استفاده می کنند و باید به آن پایبند باشند. اما سیستم معاملاتی بر اساس این اصول می تواند کاملا متفاوت و شخصی سازی شده باشد.

پرایس اکشن؛ یک هنر تحلیل اقتصادی است که با اجتناب از محاسبات پیچیده، تریدر را به ریزبینی و دقت در تصمیم گیری دعوت می کند. تریدر پرایس اکشن کار، هنرمندی است که با مشاهده رقص کندل های قیمتی، ملودی خاص آن حرکت را شنیده و خود را با این نوا همسو می کند.
دکتر فرهود – تریدر و تحلیل گر بازارهای مالی

اما بطور کلی، پرایس اکشن یک استراتژی هست که تریدر فقط با مشاهده نمودار قیمتی و با استفاده از رسم خطوط بر روی نمودار تحلیل خود را انجام می دهد. در واقع در این روش تحلیل گر به هیچ اندیکاتوری نیاز ندارد و تحلیل او محتاج اندیکاتور خاصی نیست. اما با توجه به اینکه اشخاص بر حسب عادات و شیوه و سبک زندگی خود، دیدگاه های متفاوتی دارند. در نتیجه این امر باعث می شود که انتظارات متفاوتی هم داشته باشند. نحوه ورود به معامله و حتی زمان خروج از یک اوردر بین اشخاص کاملا متفاوت است.

روانشناسی بازار در سیستم تحلیل پرایس اکشن باعث بالاتر روفتن ضریب اطمینان و سود دهی بالا می شود

پس اگر بخواهیم پرایس اکشن را به زبان ساده و غیر تخصصی تعریف کنیم شاید این جمله بهترین و کاملترین باشد که: پرایس اکشن یک سری اصول بر گرفته شده از روانشناسی بازار است، که بصورت نموداری و رسم اشکال ارائه شده است. و تریدر ها با مشاهده این اصول می توانند بازار را درک کرده و اقدام به معامله کنند.

دلایل محبوبیت پرایس اکشن

اگر بخواهیم مزایای این روش تحلیل تکنیکال را نسبت به شیوه های دیگر در چند کلمه خلاصه کنیم باید به سادگی؛ سرعت بالا در تصمیم گیری؛ انتخاب نقطه ورود دقیق و قدرت سود آوری اشاره شود. چون به غیر از نمودار قیمتی؛ هیچ نمودار و یا اسیلاتور اضافی در روی صفحه مانیتور وجود ندارد. تحلیلگر فقط با استفاده از خطوط مانند خط روند و خطوط حمایتی و مقاومتی تحلیل خود را انجام میدهد. سیستم تحلیل بسیار ساده می باشد و سردرگمی روشهای تحلیل دیگر را ندارد.

همچنین با توجه به اینکه در این روش تریدر هیچ اندیکاتوری جهت تحلیل پایه نیاز ندارد، کندی و عقب ماندگی اندیکاتور ها باعث پایین آمدن سرعت تحلیلگر نمی شود. و باعث می شود که تریدر در صورت مناسب دیدن موقعیت برای معامله سریعا در بهترین نقطه ممکن وارد معامله شود. با توجه به اینکه در روش پرایس اکشن حد ضرر و حد سود بر اساس اصول خاصی معین می شود. و در این اصول حد ضرر؛ اکثرا مقداری کمتر از حد سود داشته و در برخی موارد حد سود چند برابر حد ضرر نیز می باشد. این امر باعث می شود قدرت سود دهی بالاتر رود.

وقتی صحبت از سادگی پرایس اکشن می شود، شاید بنظر برسد که یادگیری و تسلط به آن آسان باشد. باید گفت که سادگی اصول اولیه و پایه ای این روش به این معنی نیست که زود تسلط پیدا خواهیم کرد. سادگی به این معنی است که دراین روش محاسبات پیچیده وجود ندارد. و حالت های استثنا که در اغلب روش ها دیده می شود، در پرایس اکشن وجود ندارد.

اما جهت تسلط بایستی تمرین و تکرار زیادی بر روی همین مفاهیم ساده انجام شود. تا تریدر در ناخودآگاه تمامی موارد را به ترتیب بدون اینکه مرحله یا موردی را جا بیندازد، بررسی کند. و در نهایت بدون اینکه بداند چرا، تشخیص دهد که خرید باید انجام دهد یا فروش.

سبک های پرایس اکشن

برای استراتژی پرایس اکشن در طی سالها روش ها و متدهای مختلفی ارائه شده است، که اکثرا هم این روشها با اسم اشخاص معروف نامگذاری شده است. البته بهتر است به این نکته هم اشاره کنیم که خود این اشخاص بر حسب دید و ملاکهای شخصی؛ به این روش ها دست یافته اند. چهار مورد از معروفترین سبک های پرایس اکشن عبارتند از:

  • سبک لنس بگز Lance
  • سبک وودز Woods
  • سبک ال بروکس Al Brooks
  • سبک آر تی ام RTM
  • سبک فراکتالی Fractal

اما بهترین سبک پرایس اکشن کدام است؟ بهترین سبک، سبک شماست. بله اشتباه تایپی صورت نگرفته است واقعا سبک شما برای خود شما بهترین می باشد. از آنجایی که دید هر شخص و روانشناسی اون شخص نسبت به بازار و میزان حرکت قیمتی متفاوت تر از شخص دیگری است، در نهایت هم اگر بتواند بر اصول پایه پرایس اکشن تسلط پیدا کند حتما برای خود یک سبک منحصر بفرد خواهد داشت. در صورت تمایل به مطالعه بیستر در مورد انواع شیوه های پرایس اکشن می توانید به مقالات مربوط در این موضوع مراجعه نمایید.

الگوهای و کندل ها در پرایس اکشن

الگو ها از زمان تحلیل تکنیکال کلاسیک همواره مورد توجه تحلیل گران و تریدر ها بوده است. و به دلیل اینکه تشخیص برخی از این الگو ها بسیار ساده بنظر می رسد، اغلب افرادی که تازه وارد دنیای ترید و بازارهای مالی شده اند، از این الگو ها استفاده می کنند. اما واقعیت این است که این الگو ها دارای فلسفه بوده و در مواجه با هر کدام باید عقبه الگو نیز بررسی شود.

الگو ها (Paterns) کاربرد زیادی فرکتال در بورس در تحلیل تکنیکال دارند و بسیار مفید می باشند. اما در هنگام استفاده از این الگو ها بایستی محل تشکیل این الگو مورد بررسی قرار گیرد. و از روی برسی محل تشکیل الگو و همچنین شرایط حال حاضر بازار، تریدر اقدام به ترید کند. در واقع نباید تحلیل گر بازار را تکته تکه ببیند چرا که در این صورت حتما تحلیل اشتباهی خواهد داشت.

پترن یا همان الگو و کندل شناسی در برخی از روشهای پرایس اکشن جایگاه ویژه ای بخود اختصاص داده اند

الگو ها بر اساس عمکردی که از خود نشان می دهند به دو دسته تقسیم می شوند. که تریدر در مواجه با هر این از پترن های هر دسته منتظر وقوع اتفاقی مربوط به آن دسته می ماند. دسته یندی پترن های پرایس اکشن عبارتند از:

  • دسته اول الگوها و پترن های ادامه دهنده (Continuation Patterns)
    منظور از این دسته از الگو ها، الگو هایی هستند که قیمت هنگام مواجهه با این الگو ها تمایل دارد، به مسیر خود در جهت قبلی ادامه دهد. (اگر روند صعودی داشت، صعودی ادامه دهد. و اگر روند نزولی داشت، نزولی ادامه دهد.)
  • دسته دوم الگوها و پترن های برگشتی (Reversal Patterns)
    منظور از این دسته از الگو ها، الگو هایی هستند که قیمت هنگام مواجهه با این الگو ها تمایل دارد، مسیر خود در تغییر دهد. (اگر روند صعودی داشت، نزولی ادامه دهد. و اگر روند نزولی داشت صعودی ادامه دهد.)

برخی از الگوها در هر دو دسته بندی قرار می گیرد، یعنی می تواند ادامه دهنده باشد و یا برگشتی. اما برخی دیگر فقط در یک دسته بندی قرار می گیرند. تعداد الگو ها در پرایس اکشن بسیار متنوع بوده ولی برخی از آنها معروف تر و پرکاربردتر می باشد. در این قسمت ما به معرفی چند مورد خواهیم پرداخت.

  • الگوی سر و شانه (Head and Shoulders patern)
  • الگوی فنجان و دسته (Cup and Handle patern)
  • الگوی کف و یا سقف دوقلو (Double Bottom patern و Double Top)
  • الگوی گوه (Wedge patern)
  • الگوی مثلث (Triangle patern)
  • الگوی مستطیل (Rectangle patern)
  • الگوی پرچم (Flag patern)
  • الگوی کندلی چکش (Pin Bar patern یا Hammer)
  • الگوی کندلی انگالفینگ (Engulfing patern)
  • الگوی ستاره صبحگاهی و شباهگاهی (Evening star patern و Morning Star)

غیر از الگو های فوق در زمینه کندل شناسی نیز، انواع کندل ها وجود دارد. که با توجه به بدنه و سایه های هر کندل تفسیر خاص خود را دارد. برای مثال میشود به کندل های پوششی و یا انواع دوجی ها اشاره کرد. در صورت تمایل به مطالعه بیشتر می توانید به مقالات مربوط به کندل شناسی در سایت ما فرکتال در بورس مراجعه کنید.

کاربرد اندیکاتورها در پرایس اکشن

در روش تحلیل به شبک پرایس اکشن ؛ اندیکاتور ها جایگاهی ندارند. اما این به آن معنی نیست که پرایس اکشن کاران به هیچ وجه از اندیکاتور ها استفاده نمی کنند. بزرگان پرایس اکشن بر این باورند، که اندیکاتور ها یک سری اطلاعاتی را به کاربران میدهند، که خود کابر نیز می تواند با استفاده از نمودار قیمتی آنها را بدست آورد. اما اندیکاتور ها سرعت عمل را افزایش میدهند.

حال تریدر هایی که با استراتژی پرایس اکشن اقدام به ترید می کنند، بهتر است زمانی از یک اندیکاتور استفاده کند که اولا مفهوم اطلاعات بدست آمده از آن اندیکاتور را کاملا درک کرده باشد. و دوم اینکه سیگنال صادر شده براساس اندیکاتور را با اصول پرایس اکشن بررسی کنند. و در نهایت در صورت عدم مشاهده مغایرا با اصول پرایس اکشن سیگنال معنبر می باشد.

اندیکاتورها در پرایس اکشن نقش کاتالیزور و تایدییه دارند

در میان اندیکاتورها برخی از آنها از محبوبت بیشتری در میان کاربران برخوردار هستند. که این اندیکاتور ها عباتند از:

  • اندیکاتور مکدی (MACD)
  • اندیکاتور آر اس آی (RSI)
  • اندیکاتور استوکستیک (Stochastic)
  • اندیکاتور مووینگ اوریج (MA)

اندیکاتورهایی که در بالا ذکر شده است اطلاعاتی مانند ممنتوم؛ تمایل؛ میزان شتاب حرکت قیمتی را نمایش میدهند. برخی از اندیکاتور ها مانند اندیکاتور حجم با اینکه بسیار مفید و کاربردی است اما چون اکثر بروکر ها اطلاعات درست را در اختیار کاربران قرار نمی دهند، بررسی آن کار بیهوده ای بنظر می رسد.

تکنیک های پرایس اکشن

در روش تحلیل تکنیکال به سبک پرایس اکشن برخی از فرکتال در بورس اصول که بایستی حتما رعایت شوند، که در صورت نادیده گرفتن حتی یکی از این اصول به احتمال زیاد اوردر با شکست همراه خواهد شد. به همین دلیل در این قسمت به معرفی اصول پایه ای پرایس اکشن خواهیم پرداخت.

  • شناسایی نقاط چرخشی معتبر: پیوت ها یا همان نقاط چرخشی معتبر که در تحلیل تکنیکال از نکات بسیار مهم هستند، از اولین و مهمترین مواردی است که یک پرایس اکشن کار باید به آن تسلط پیدا کند.
  • ترسیم خط روند و نرمال سازی آن: ترسیم خط روندهای اصولی و درست از نقاط چرخش؛ و نمایش درست روندها؛ دومین نکته طلایی است که بایستی مورد توجه قرار گیرد.
  • تشخیص انتهای روند: اینکه روند در کدام نقطه به انتهای خود رسیده است، از جمله مهارت هایی است که بسیار برای تریدر مورد اهمیت می باشد.
  • تشخیص تغییر روند: بعد از آنکه روند حرکتی قیمت به انتهای روند رسید، بایستی تریدر بتواند تشخیص دهد که تغییر روند به چه صورت خواهد بود. آیا تغییر روند کلی می باشد، و یا احتمال دارد بعد از توقف، حرکت خود را ادامه دهد.

یک ترید موفق اگر بتواند تمامی موارد فوق را بطور کامل درک و رعایت کند، و با تجربه و روش های ابداعی خود بهترین زمان ورود به معامله را انمتخاب کند. دراین صورت حتما با سود بسیار خوب و مستمری تبدیل به یک تریدر حرفه ای خواهد شد.

ترید (معامله کردن) بر اساس پرایس اکشن

جهت انجام معامله بر اساس پرایس اکشن، ابتدا بایستی بر تمامی اصول پایه ای این روش تسلط کافی داشته باشید و آنها را به ناخودآگاه خود بسپارید و سپس در هر لحظه از بازار تمامی آیتم ها را به ترتیب بررسی کنید. اگر تمامی آیتم ها درست بود و برحسب مدیریت سرمایه ای که دارید و حد سود و حد ضرری که بایستی قایل شوید ورود به معامله برای شما با صرفه باشد، شما می توانید وارد معامله شوید و یا بعبارت دیگر یک اوردر باز کنید.

آموزش ترید با پرایس اکشن و تکنیک های مربوط به آن

جهت ورود به موقع و با ریسک کم بهتر است از دید فراکتالی بهره بگیرید چرا که در این حالت شما در سریعترین زمان ممکن و بدون اینکه مقداری از حرکت دلخواه خود را از دست بدهید، می توانید وارد معامله شوید. و همچنین می توانید نواحی حمایتی و مقاومتی را در دید فراکتالی خیلی دقیق بررسی نمایید، تا تیک پروفیت و استاپ لاس بهتری را برای اوردرهای خود انتخاب کنید.

دوره آموزشی نباید بر اساس تبلیغات و یا بدون تحقیق و سوال، انتخاب شود. چرا که اولا شما بایستی بر اساس نوع سلیقه خود دوره آموزشی را انتخاب کنید. و هم اینکه اگر شما به دوره اطمینان نداشته باشید، نمی توانید تمامی اطلاعات را کسب نمایید. ما در سایت خود دوره آموزش پرایس اکشن؛ ارائه می دهیم و از شما خواهش می کنم که اول سوالات خود را در مورد هر یک از دوره ها را با قسمت پشتیبانی و یا کامنت گذاشتن، مطرح کنید و سپس اقدام به شرکت در دوره نمایید.

بررسی امواج الیوت و کاربرد آن در بورس

بررسی امواج الیوت و کاربرد آن در بورس

ساعد نیوز: «رالف نلسون الیوت» (Ralph Nelson Elliott) در دهه 1930 نظریه امواج الیوت را توسعه داد. الیوت معتقد بود بازار بورس که تصور می‌شد رفتاری تصادفی و آشوبناک دارد، در حقیقت از الگوهایی تکراری تبعیت می‌کند.نظریه امواج الیوت در حقیقت برای توصیف حرکات قیمت در بازارهای مالی ارائه شده است.

الیوت بیان کرد که روند در قیمت های مالی ناشی از روانشناسی غالب سرمایه گذاران است. وی دریافت که نوسان ها در روانشناسی جمعی همیشه در همان الگوهای تکراری فراکتال یا «امواج» در بازارهای مالی ظاهر می شود. نظریه الیوت تا حدودی به «نظریه داو» (Dow Theory) شباهت دارد، زیرا هر دو می گویند که قیمت سهام در قالب امواج حرکت می کند. از آنجا که الیوت ماهیت «فراکتالی» بازارها را نیز به رسمیت شناخت، توانست جزئیات بیشتری را تجزیه و تحلیل کند. فرکتال ها ساختارهایی ریاضی هستند که در مقیاس های کوچک تر بی نهایت بار تکرار می شوند. الیوت کشف کرد که ساختار الگوهای قیمت سهام بورس به همان گونه است. وی سپس شروع به بررسی این موضوع کرد چگونه می توان از این الگوهای تکراری به عنوان شاخص های پیش بینی کننده بازار آینده استفاده کرد.

اصل اولیه تئوری امواج الیوت سال 1930

اگر بخواهم به طور ساده بگویم، حرکت در مسیر یک روند و در راستای آن به 5 موج خلاصه می شود که به آن ها امواج حرکتی(MOTIVE) گفته می شود و سه موج هم بر خلاف جهت یک روند وجود دارند که به آن ها امواج تصحیحی (Correction) گفته می شود.

در تصویر بالا به طور ساده این امواج نشان داده شده اند؛ اما در تصویر زیر به طول دقیق تر مشخص شده اند. امواج حرکتی با اعداد 1 تا 5 نشان داده شده و امواج تصحیحی با حروف A، B و C مشخص هستند. این الگوها هم در فریم های زمانی طولانی مدت و هم کوتاه مدت خود را نشان می دهند.بحث فراکتال بودن طبیعت بازار نیز از همینجا نشات می گیرد. یک کلم بروکلی را در نظر بگیرید. اگر فرکتال در بورس یک کلم بروکلی بزرگ را به چند تیکه تقسیم کنید، هرکدام از آن تیکه ها خود شبیه همان کلم بروکلی بزرگ هستند.

امواج الیوت نیز به همین شکل هستند برای مثال با مشاهده و دقت در الگوهای یک ماهه می توان چندین الگوی امواج الیوت روزانه را نیز در ابعاد کوچکتر درون آن ها مشاهده کرد که در این مورد بعدا بیشتر توضیح خواهیم داد. این اطلاعات در کنار روابط فیبوناچی بین امواج به معامله گرها فرصت های معامله بسیار خوبی را نشان می دهند.

درجه امواج الیوت

  • اَبَرچرخه بزرگ (Grand Supercycle)

  • ابرچرخه (Supercycle)
  • چرخه (Cycle)
  • اصلی یا اولیه (Primary)
  • متوسط (Intermediate)
  • ریز (Minor)
  • بسیار ریز (Minuette)
  • کوچک تر از بسیار ریز (Sub-Minuette)

انواع موج در الیوت

در حالت کلی موج ها به دو دسته کلی یعنی موج های جنبشی و موج های اصلاحی تقسیم می گردند. موج های جنبشی هم راستا با روند هستند مانند یک موج پنج تایی صعودی در یک روند صعودی و موج های اصلاحی در خلاف جهت روند هستند و عموماً از ۳ موج تشکیل می گردند که برآیند آن ها به عنوان موج اصلاحی نام گذاری می گردد.

موج های اصلاحی:

همان طور که گفته شد امواج اصلاحی، امواجی هستند که برخلاف روند آتی بازار، موج های قبلی خود را اصلاح می کنند. حال شایان ذکر است که امواج اصلاحی حالت های مختلفی دارند که شناسایی نوع آن ها کمک بزرگی در موج شماری درست به فرد تحلیلگر می کند.ا لگوی اصلاح به ۲ دسته متفاوت تقسیم می شود که شامل اصلاح ساده و اصلاح ترکیبی می باشد.

اصلاح ساده

در اصطلاح ساده فقط یک الگو وجود دارد. این الگو اصلاح زیگزاگ نامیده می شود. یک الگوی اصلاح زیگزاگ شامل الگوی سه موجی می باشد. که موج B نمی تواند بیش از ۷۵% از موج A را اصلاح نماید. موج C یک Low جدید را زیر موج A ایجاد می کند. معمولاً موج A از یک اصلاح زیگزاگ، الگوی ۵ موجی دارد. در ۲ مورد دیگر اصلاح (مسطح و نامنظم) موج A الگوی ۳ موجی دارد. بنابراین اگر شما بتوانید در موج A پنج موج را شناسایی کنید شما می توانید انتظار داشته باشید که اصلاح، با الگوی زیگزاگ پایان یابد.

اصلاح ترکیبی- مسطح، نامنظم، مثلث

گروه اصلاح ترکیبی شامل سه قسمت است: ۱- مسطح ۲- نامنظم ۳- مثلث

الگوی اصلاحی مثلث یا triangle

این الگو دارای ۵ موج است که هرکدام از ۳ موج فرعی تشکیل شده اند و عموماً با ریتم (۳-۳-۳-۳-۳) ظاهر می گردند و با حروف a, b, c, d, e نام گذاری می شوند. برای درک بهتر تصویر این الگو اگر از a به c و از b به d خطی فرضی را امتداد دهیم این شکل حاصل می گردد.

همچنین امواج ۵ گانه این الگو عموماً اورلپ هستند یعنی به حریم هم دیگر وارد می شوند. مثلث ها در حالت کلی به ۲ نوع همگرا و واگرا تقسیم می شوند که خود مثلث های همگرا دارای ۳ دسته یعنی متقارن، کاهشی و افزایشی هستند:


درواقع مثلث های متقارن به شکل افقی و مثلث های کاهشی و افزایشی به شکل مورب ظاهر می شوند که چارتی است برای تفکیک بهتر این دو از واژه مثلث و کنج استفاده می کند.

اصلاح نامنظم

در این نوع از اصلاح موج B یک High جدید ایجاد می کند. در نهایت نیز موج C می تواند به نقطه شروع A یا پائین تر از آن برسد


اصلاح مسطح

در یک اصلاح مسطح طول موج ها با یکدیگر یکسان است. بعد از یک الگوی حرکت ۵ موجی بازار به موج A می رسد. سپس موج B که تشکیل شد به نقطه High موج A قبلی می رسد. در نهایت نیز بازار در موج C به Low قبلی خود در A می رسد.

امواج ایمپالسی

موج های ایمپالسی از 5 زیرموج تشکیل می شوند که در مسیر بزرگترین روند حرکت می کنند.این الگو رایج ترین موج محرک است و بسیار ساده می توان آن را در بازار تشخیص داد.مانند تمامی امواج محرک، این موج از 5 زیر موج تشکیل شده که بین آنها 3 موج محرک و 2 موج اصلاحی هستند. این ساختار 5-3-5-3-5 نام گذاری شده و در تصویر بالا نشان داده شده است.با این حال، این ساختار قوانینی دارد که شکل گیری آن را تائید می کنند. این قوانین غیرقابل نقض هستند.اگر یکی از این قوانین نقض شود، ساختار را نمی توان موج ایمپالسی دانست و موج مشکوک باید دوباره نام گذاری شود. این قوانین عبارتند از:

موج 2 نمی تواند بیش از 100 درصد مسیر موج 1 را طی کند

نسبت ها و اندازه گیری موج

طول هر موج از طریق اندازه گیری فاصله عمودی شروع موج تا پایان آن محاسبه می شود. طول بر اساس یک نقطه از قیمت بیان می شود.

امواج الیوت چه چیزی را نشان می دهند

برخی تحلیلگران تکنیکال تلاش دارند تا از الگوهای موجی در بازار سهام با استفاده از نظریه موج الیوت بهره ببرند.این فرضیه می گوید حرکات قیمت سهام را می توان پیش بینی کرد زیرا این حرکات در قالب الگوهای بالا و پایین و تکرار شونده ای به نام امواج شکل می گیرند که تحت تاثیر روانشناسی سرمایه گذار است.

در این نظریه، امواج مختلفی وجود دارد از جمله امواج محرک (motive waves)، امواج ایمپالس (impulse waves)، و امواج اصلاحی (corrective waves).امواج الیوت یک الگوی ذهنی است و همه معامله گران این نظریه را به یک شکل تفسیر نمی کنند و برخی آن را استراتژی موفقی در معاملات نمی دانند.خود نظریه تحلیل موج را نیز نمی توان به سادگی تعریف کرد.برخلاف بسیاری از نظریه های شکل گیری قیمت، این نظریه دارای طرحی مشخص و قاعده مند نیست تا بتوان دستورالعمل های آن را بشکل کاملا دقیق دنبال کرد. تحلیل موج صرفا تصویری از تحرکات بازار ارائه می دهد و کمک می کند تا حرکات قیمت را در ابعادی بسیار وسیع تر و عمیق تر درک کنید.

قواعد امواج الیوت

در هر زمان، ممکن است بازار در الگوی اصلی پنج موج قرار داشته باشد و از آنجا که الگوی پنج موج شکل اصلی روند بازار است، تمام الگوهای دیگر را نیز تحت تأثیر آن هستند.«قوانین» خاصی وجود دارد که حاکم بر الگوی پنج موج است. این سه قانون به شرح زیر هستند:

قانون اول: موج 2 نمی تواند بیش از 100 درصد موج 1 تغییر کند. اگر این اتفاق بیفتد، ممکن است موج ۲ موج اصلاحی قابل انتظار نباشد و در واقع می تواند در جهت یک موج انگیزشی با درجه بزرگ تر قرار گیرد.

  • قانون دوم: موج 3، که اغلب نمایانگر قوی ترین قسمت چرخه است، نمی تواند از موج 1 و موج 5 کوتاه تر باشد.

  • قانون سوم: موج 4 نمی تواند از سقف موج ۱ عبور کند. اگر این اتفاق بیفتد، آخرین حرکت بازار باید بخشی از یک موج انگیزشی بزرگ تر باشد که می تواند به بالاتر یا پایین تر پیشرفت کند.

پیش بینی های بازار براساس الگوهای موجی

الیوت پیش بینی های دقیقی از بازار سهام بر اساس ویژگی های قابل اعتمادی که در الگوهای موجی یافته بود انجام داد. یک موج ایمپالس (impulse wave) که در مسیری مشابه روند بزرگتر حرکت می کند، همیشه پنج موج در الگوی خود نشان می دهد.با این حال، یک موج اصلاحی (corrective wave) در مسیری خلاف روند اصلی حرکت می کند. در مقیاسی کوچکتر، در هر موج ایمپالسی پنج موج را می توان یافت. و این الگو تا بی نهایت خود را در مقیاس های کوچکتر و کوچکتر تکرار می کند. الیوت این ساختار فراکتال را در دهه 30 میلادی در بازارهای مالی پیدا کرد اما تا دهه ها بعد دانشمندان پی به اهمیت فراکتال ها نبردند و آنها را به شکل ریاضی ترسیم نکردند.

ما اکنون میدانیم که در بازارهای مالی، “برای هر بالا رفتنی، پایین آمدنی نیز هست” زیرا هرگاه حرکت قیمت به سمت بالا یا پایین باشد، حرکت بعدی در جهت مخالف خواهد بود. عملکرد قیمت شامل روندها و اصلاح های قیمت است. روندها مسیر اصلی قیمت را نشان می دهند درحالیکه اصلاح ها برخلاف روندها حرکت می کنند.

الیوت دریافت که دنباله فیبوناچی (Fibonacci sequence) تعداد امواج را در ایمپالس ها و اصلاح ها مشخص می کند. روابط موجی در قیمت و زمان نیز معمولا نسبت های فیبوناچی را نشان می دهند، مانند 38~ درصد و 62 درصد. برای مثال یک موج اصلاحی ممکن است 38 درصد از مسیر موج ایمپالسی قبل از خود را دوباره طی کند.تحلیلگرانِ دیگر اندیکاتورهایی ایجاد کرده اند که از نظریه موج الیوت الهام گرفته شده اند، از جمله اسیلاتور موج الیوت که در تصویر زیر نشان داده شده است.

این اسیلاتور با روشی مبتنی بر محاسبات انجام شده توسط کامپیوتر، پیش بینی مسیر آینده قیمت را بر اساس تفاوت بین میانگین متحرک 5 دوره ای و 34 دوره ای ارائه می دهد. سیستم هوش مصنوعی Elliott Wave International، به نام EWAVES، تمام قوانین و دستورالعمل های موج الیوت را روی داده ها اعمال می کند تا بتواند تحلیلی خودکار از موج الیوت به دست آورد.

اندیکاتورهای بیل ویلیامز در تحلیل تکنیکال

اندیکاتورهای بیل ویلیامز در تحلیل تکنیکال

بیل ویلیامز (Bill Williams)، متولد ۱۹۳۲ میلادی، یک معامله گر امریکایی بود که کتاب هایی با موضوع تحلیل تکنیکال بازار سهام و معاملات بورس نوشته است. تحقیقات این معامله گر در مورد بازار سهام، اندیکاتورها و شاخص های جدیدی جهت تحلیل رفتار بازارهای مالی جهان به وجود آورد.

بیل ویلیامز بر مبنای استفاده از راهی منطقی برای تحلیل بازار و برهان غیرمنطقی آشفتگی، روش معامله ی مختص خود را توسعه داد تا بتواند درک صحیحی از روانشناسی معامله گر بازار داشته باشد.

اندیکاتورهای بیل ویلیامز در تحلیل تکنیکال

بیل ویلیامز کیست؟

بیل ویلیامز، معامله گر معروف و یکی از چهره های تاثیرگذار تحلیل تکنیکال معاملات بورس جهان است. بیل ویلیامز از اندیکاتورهایی در تحلیل تکنیکال خود استفاده می کند که شناخته شده ترین آن الیگیتور است.

قبل از هر چیز اگر بخواهیم تعریفی از اندیکاتور بیان کنیم درواقع ابزاری است که با اعمال روابط ریاضی مشخص روی قیمت سهم یا حجم معاملات یا هر دو شکل می‌گیرد. که در جهت تحلیل قیمت سهام یا شاخص بازار کاربرد دارد. اسیلاتورها یا نوسانگرنماها نیز یکی از زیرمجموعه‌های اندیکاتورها محسوب می‌شوند. حول یک خط مرکزی یا میان سطوح معینی نوسان می‌کنند. در انتها سعی دارند ما را از میزان هیجانات خرید و فروش در معاملات آگاه سازند.

دیدگاه بیل ویلیامز

در مباحث آموزش بورس اندیکاتورها معامله گران را جهت تحلیل تکنیکال سهم کمک می‌کنند. بیل ویلیامز برای درک ساختار جامع بازار، توصیه کرد تا بازار از پنج جهت تجزیه و تحلیل شود:

  • فراکتال (مرحلۀ فاصله)
  • نیروی محرک (مرحلۀ انرژی)
  • افزایش/کاهش شتاب (مرحلۀ قدرت)
  • منطقه (ترکیب مرحلۀ قدرت و مرحلۀ استقامت)
  • خط موازنه

برای درک و تحلیل این جنبه‌ها، تعدادی شاخص ایجادشده‌اند و ما، در کالج تی بورس بر آنیم تا این شاخص ها را به زبانی ساده و روان بیان کنیم.

اندیکاتور فراکتال بیل ویلیامز:

فراکتال های بیل ویلیامز به ‌صورت فلش‌ هایی هستند که در بالا و پایین کندل ها (شمع‌ها) قرار می‌گیرند. این فراکتال ها زمانی که پنج کندل مجزا داشته باشیم شکل می‌گیرد. وجود پنجمین کندل یا میله سبب می‌شود تا بالاترین قیمت و پایین‌ترین قیمت پدیدار شوند. درواقع زمانی که یک کندل بالا یا پایین تشکیل دهد اگر از دو کندل قبلی و بعدی خود بالاتر یا پایین‌تر باشد یک فراکتال به وجود آورده است.

اندیکاتورهای بیل ویلیامز در تحلیل تکنیکال

روش های تشکیل فراکتال

فراکتال در تحلیل تکنیکال به دو صورت ایجاد می‌شود:

Bullish Fractal، شامل سه کندل صعودی و دو کندل نزولی است.

Bearish Fractal، شامل سه کندل نزولی و دو کندل صعودی است.

فراکتال در تحلیل تکنیکال

هر فراکتال که تشکیل می‌شود، در صورت صعودی بودن تمام فراکتال های صعودی قبل از خود را باطل می‌کند. اما در صورتیکه نزولی باشد، تمام فراکتال های نزولی فرکتال در بورس قبل خود را بی‌اعتبار می‌نماید. درواقع فراکتال های پیش رو دارای اهمیت بوده و در سفارش گذاری کاربرد دارند.

از طرفی اگر فراکتال های بیل ویلیامز داخل خطوط الیگیتور تشکیل می‌شوند، فاقد اعتبار هستند. بااین‌وجود اگر فراکتال جدیدی داخل خطوط تمساح تشکیل شود بازهم فراکتال های ماقبل خود را باطل می‌کند.

اندیکاتور الیگیتور بیل ویلیامز (Alligator Indicator)

در بین اندیکاتور های بیل ویلیامز، الیگیتور اندیکاتوری قدرتمند است که نشان می‌دهد سهم از نظرتحلیل تکنیکال در روند، چه موقعیتی دارد. همچنین اینکه در چه نقطه‌ای باید معامله شود. اندیکاتور Alligator یا تمساح شامل سه میانگین متحرک خاص است.

خط آبی (Jaw Period) : خط دوره زمانی ۱۳ روزه که معروف به آرواره تمساح است.

لاین قرمز(Teeth Period) : خط دوره زمانی ۸ روزه که معروف به دندان تمساح است.

سبز (Lips Period) : خط دوره زمانی ۵ روزه که معروف به لب تمساح است.

اندیکاتور الیگیتور

کارایی در تحلیل تکنیکال:

در تحلیل تکنیکال پیش می‌آید که خطوط الیگیتور بیل ویلیامز خیلی به هم نزدیک شده و درهم‌تنیده می‌شوند. در این حالت، بازار قدرت کافی برای روند را ندارد و رنج است. بسیاری از معامله گران در روند رنج زمان خود را از دست می‌دهند و درواقع افراد تماشاچی در این بازار بورس پیروز ماجرا هستند.

زمانی که این خطوط از هم فاصله می‌گیرند، بازار شروع به حرکت کرده و از حالت رنج خارج می‌شود. در تحلیل تکنیکال هرگاه سه خط در یک‌جهت قرار گیرند بازار نیز به آن سمت حرکت می‌کند. خطوط الیگیتور بیل ویلیامز نشان می‌دهند چه زمانی بازار بورس دارای روند است و چه زمانی روند ندارد.

قیمت سهم بعد از شروع روند با شدت بیشتری حرکت می‌کند. در تحلیل تکنیکال بیل ویلیامز به‌ اصطلاح تمساح خواب بوده و بعد از بیدار شدن بسیار گرسنه است.

بیل ویلیامز AO اندیکاتور (Awesome Oscillator)

دارای پرایس بار (خطوط) سبز و قرمز است که در تحلیل تکنیکال برای تشخیص زمان ورود به معامله به ما کمک می‌کند. روند در مسیر حرکت خود گاها استراحت دارد و در مواقعی جهت خود را عوض می‌کند. مقاومت‌ها جلوی افزایش قیمت را می‌گیرند و باعث کاهش سرعت روند سهام بورس می‌شوند.

اندیکاتور AO

AO، اندیکاتوری است که بیل ولیامز در آن برای ورود به معامله سه مدل سیگنال مختلف ارائه می‌دهد:

۱- کراس یا عبور AO از خط صفر اندیکاتور بیل ویلیامز

خط صفر درواقع خط افقی است که پرایس بارها بالا و پایین را جدا کرده و روی این خط است که قله و دره تشکیل می‌شود. زمانی که این اندیکاتور از خط صفر عبور می‌کند. و به سمت بالا می‌رود، می‌توانیم وارد معامله خرید شویم. هرگاه این اندیکاتور از بالا به پایین از خط صفر عبور کرده و سیر نزولی بگیرد، می‌توانیم فروش سهام بورس را انجام دهیم.

کراس یا عبور AO از خط صفر در اندیکاتور بیل ویلیامز

۲- سیگنال محدبی اندیکاتور بیل ویلیامز

در حالت صعودی (بالای خط صفر) بعد از کراس خط صفر وارد روند می‌شویم. اگر بعد از تشکیل دو یا چند پرایس بار یک پرایس بار سبز تشکیل شد، می‌توانیم دوباره خرید نماییم.

در حالت نزولی (پایین خط صفر) پس از کراس خط صفر روند داریم. اگر بعد از تشکیل دو یا چند پرایس بار سبز یک پرایس بار قرمز داشته باشیم، می‌توانیم وارد معامله فروش شویم.

اگر به هر دلیلی یک موقعیت را از دست بدهیم با تکرار این حالات می‌توانیم اقدام به خرید یا فروش نماییم.

سیگنال محدبی صعودی در اندیکاتور بیل ویلیامز

سیگنال های مودبی نزولی در اندیکاتور بیل ویلیامز

۳- سیگنال تویین پیک- اندیکاتور بیل ویلیامز

این سیگنال بنا بر وجود دره‌ها و قله‌ها به ما اجازه‌ی ورود می‌دهد. هرگاه اندیکاتور ای او دره‌ها و قله‌های ناهماهنگ کم‌عمق تشکیل دهد سیگنال تویین پیک فعال می‌شود.

در حالت صعودی:

زمانی که دو دره ناهماهنگ کم‌عمق پایین خط صفر ایجاد شود، بلافاصله بعد از تشکیل اولین پرایس بار سبز می‌توانیم وارد معامله خرید شویم.

در حالت نزولی:

زمانی که دو قله ناهماهنگ بالای خط صفر به وجود آید، بلافاصله بعد از تشکیل اولین پرایس بار قرمز می‌توانیم وارد معامله فروش شویم.

در صورت از دست دادن سیگنال های تویین پیک در تحلیل تکنیکال، می‌توان با کمک سیگنال های محدبی وارد معاملات خرید یا فروش شد.

سیگنال تویین پیک در اندیکاتور بیل ویلیامز

اندیکاتور AC بیل ویلیامز ( Accelerator Oscillator):

در تحلیل تکنیکال اگر بتوانیم حرکت روند سهم را قبل از شروع آن متوجه شویم، می‌توانیم زودتر وارد عمل شویم. قبل از اینکه اندیکاتور AOتغییر جهت دهد اندیکاتورAC تغییر جهت می‌دهد. درواقع این اندیکاتور بیل ویلیامز قبل از رسیدن به موقعیت خرید یا فروش هشدار می‌دهد.

به‌عبارت‌دیگر آخرین چیزی که در چارت تغییر جهت می‌دهد قیمت است که قبل از آن AO و قبل از این اندیکاتور، AC تغییر جهت می‌دهد.

AC تنها یک مدل سیگنال دارد و کراس AC از خط صفر هیچ معنایی ندارد. در اندیکاتور AO زمانی که الیگیتور دهانش را به یک سمت باز می‌کند. بر اساس سه سیگنال وارد معامله می‌شویم اما در AC زمانی سیگنال داریم که پرایس بارها یا بالای خط صفر باشد یا پایین خط صفر تشکیل شود.

در روند صعودی دو حالت پیش می‌آید:

  • اگر AC بالای خط صفر باشد، بعد از دو پرایس بار سبز، در پرایس بار سبز سوم یک سیگنال برای خرید دریافت می‌کنیم.
  • اگر AC پایین خط صفر باشد، بعد از سه پرایس بار سبز، در پرایس بار سبز چهارم وارد معامله خرید می‌شویم.

در روند نزولی دو حالت داریم:

  • اگر AC بالای خط صفر باشد، بعد از سه پرایس بار قرمز، در پرایس بار قرمز چهارم وارد معامله فروش می‌شویم.
  • اگر AC پایین خط صفر باشد، بعد از دو پرایس بار قرمز، در پرایس بار قرمز سوم وارد معامله فروش می‌شویم.
  • AC قبل از AO بازار را پیش‌بینی می‌کند و هرگاه AOواکنش نشان می‌دهد، قیمت شروع به حرکت می‌کند.

اندیکاتور AC بیل ویلیامز

اندیکاتور گیتور بیل ویلیامز (Gator Oscillator)

برخلاف AO و AC که خطوط سبز و قرمز نشان‌دهنده‌ی روند نزولی و صعودی است، در این اندیکاتور خطوط قدرت روند را نشان می‌دهند. در مواقعی فاصله‌ی بین ابتدا و انتهای خطوط زیاد است. گاهی این فاصله کم شده و حتی به صفر می‌رسد.

در تحلیل تکنیکال بیل ویلیامز تفاوت اندیکاتور گیتور با اندیکاتور الیگیتور این است که شاید به دلیل درهم‌تنیده شدن خطوط الیگیتور نتوانید درک درستی از بازار داشته باشید. در این مواقع اندیکاتور گیتور به شما کمک می‌کند. ازآنجاکه روند ابتدا، طول مسیر و انتها دارد، با کمک گیتور می‌توانید ابتدا و انتهای مسیر را متوجه شویم.

زمانی که عمق خطوط زیاد باشد یا به اصلاح شکم تمساح بزرگ است یعنی بازار دارای روند است.

هرگاه خطوط سبز روی گیتور در حال تشکیل شدن است، یعنی خطوط الیگیتور در حال فاصله گرفتن از یکدیگرند، قدرت روند بیشتر می‌شود. با ایجاد خطوط قرمز، سه خط الیگیتور در حال نزدیک شدن به هم هستند، شیب در حال کم شدن بوده و به انتهای روند نزدیک می‌شویم.

درواقع گیتور شما را از بازارهای رنج نجات می‌دهد و این پیام را دارد که هرگاه تمساح از خواب بیدار شد وارد معامله شوید.

اندیکاتور گیتور بیل ویلیامز

MFI بیل ویلیامز

در این بخش از مقاله «اندیکاتور بیل ویلیامز» ، قصد داریم درباره یکی از مهم ترین شاخص ها در تمام بازار های مالی، یعنی حجم نقدینگی یا میزان پول موجود در بازار است.

قطعا یکی از مواردی که نشان دهنده قدرت و امنیت بازار مالی است، میزان حجم سرمایه موجود در آن است.

در این بخش سیگنال های خرید و فروش یک اسیلاتور تکنیکالی، که به وسیله تحلیل آن می‌توان در بازه های زمانی مختلف، نقدینگی موجود در سهم ها و ارز های مختلف را تحلیل کرد، یعنی اندیکاتور MFI را برررسی می کنیم.

اندیکاتور MFI مخفف عبارت Money Flow Index، از خانواده اسیلاتور ها به شمار می رود و در پایین چارت قیمت ظاهر می شود. شاخص این اسیلاتور بین 0 تا 100 نوسان می‌کند.

روش اضافه کردن اندیکاتور MFI به چارت قیمتی

در سایت تریدینگ ویو ، روی سربرگ Indicators & Strategies کلیک کنید. در قسمت سرچ، MFI را سرچ کنید.

قیمت کاردانو به ۳ دلار نگاه میکند، اما فرکتال نمودار ADA به اصلاح ۴۰ درصدی اشاره میکند

تحلیل قیمت کاردانو

نرخ معامله ADA/USD وارد حوزه “خرید بیش از حد” شده است و نشان می دهد که ممکن است اصلاح روند نیز به دنبال آن صورت بگیرد.

دارایی بومی بلاک چین کاردانو، ADA ، روز دوشنبه به بالاترین رکورد رسید زیرا سرمایه گذاران به ویژگی های قراردادهای هوشمند آینده امیدوار بودند که پذیرش این رمزارز را تقویت کند.

نرخ مبادله ADA/USD در حدود ۹:۰۰ صبح UTC به ۲.۸۹۹ دلار رسید و انتظار می رود که در ساعات آینده به راحتی بالای ۳ دلار بسته شود.

بسیاری از تحلیلگران، از جمله PostistXBT، نویسنده مستعار، اشاره کردند که توکن کاردانو وارد “حالت کشف قیمت” شده است. در همین حال، دیوید گشتشتین اشاره کرد که ADA/USD ممکن است روند صعودی خود را تا ۱۲ سپتامبر ادامه دهد، روزی که کاردانو قصد دارد ویژگی قراردادهای هوشمند را از طریق ارتقاء “Alonzo” در بلاک چین خود ادغام کند.

توئیت آدا

ارتقاء Alonzo یک زبان توسعه قراردادهای هوشمند بومی به نام Plutus را به اکوسیستم کاردانو معرفی می کند. Plutus در حال حاضر برای آزمایش در دسترس است و برنامه نویسی کاربردی را برای ایجاد قرارداد هوشمند برای کاربران روزمره به ارمغان می آورد.

در نتیجه ، گاوهای ADA پیش بینی می کنند که تثبیت این توکن در ساعات آینده انجام شود زیرا کاردانو توسعه دهندگان برنامه های غیرمتمرکز – که در زمینه های نوظهور امور مالی غیرمتمرکز و توکن های غیرقابل مثلی فعالیت می کنند – را به اکوسیستم قراردادهای هوشمند خود جذب می کند.

ریسک های منطقه خرید بیش از حد (خرید افراطی)

اما شاخص های فنی کاردانو یک شوک کوتاه مدت را پیش بینی می کند ، چیزی که ممکن است با وجود حفظ چشم انداز بلندمدت صعودی آن، ADA/USD تا ۴۰ درصد کاهش یابد.

شاخص قدرت نسبی روزانه توکن کاردانو (RSI) بیشتر وارد منطقه خرید بیش از حد میشود، حدود ۸۳ قرار گرفته است. معامله گران RSI بالای ۷۰ را حباب قیمتی می دانند. در نتیجه، آنها را وادار می کند تا دارایی خود را بفروشند تا حداکثر سود را بدست آورند.

به عنوان مثال ، افزایش نرخ های ADA/USD در سه ماهه اول سال ۲۰۲۱، شاخص RSI آن را به بالای ۹۰ رساند. بعداً این جفت ارز همزمان با حفظ حمایت نزدیک به میانگین متحرک نمایی ۵۰ روزه بصورت رنج باقی ماند (EMA 50 روزه؛ موج قرمز)

قیمت ADA در حال حاضر در بالای ۱۱۴٪ ماهانه و ۱.۵۱۱٪ سود سالانه قرار دارد. همزمان RSI حاکی از یک سناریوی سیو سود است. بنابراین اگر فراکتال سه ماهه اول ۲۰۲۱ تکرار شود، خط حمایت بعدی ADA نزدیک به میانگین متحرک نمایی ۵۰ روزه خود با ۱.۷۳ دلار خواهد بود، تقریباً ۴۰ درصد کمتر از قیمت های فعلی ۲.۸۳ دلار.

اما تصحیح لزوما چشم انداز بلندمدت کاردانو را از بین نمیبرد. با توجه به موفقیت احتمالی ارتقاء Alonzo، این پروژه می تواند پیشنهادات وارده بیشتر برای توکن ADA را به خود جلب کند. در نتیجه، نرخ ارز ADA/USD انتظار می رود در حالت کشف قیمت باقی بماند.

توجه: تحلیل ها و نظرات بیان شده در اینجا صرفاً ترجمه از منبع وبسایت Cointelegraph است. هر حرکت سرمایه گذاری و تجاری شامل ریسک است، هنگام تصمیم گیری باید تحقیقات خود را انجام دهید. و وبسایت آکادمی روشنی هیچ مسئولیتی در قبال معاملات شما ندارد.

درباره مصطفی روشنی

عاشق ارتباطات جدیدم و از اینکه شما هم داستانتونو با من به اشتراک بذارید خوشحال میشم.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.