کاربردهای شاخص داوجونز


همانطور که در تصویر بالا می‌بینید، زمان انتشار داده‌های PPI به‌صورت منظم در تقویم‌های اقتصادی درج می‌شود. بااین حال، اجازه ندهید که برچسب «اولویت کم» اثرگذاری این داده‌ها، شما را گمراه کند. یک معامله‌گر هوشیار باید قادر به پیش‌بینی احتمال بروز تاثیرات ثانویه ناشی از شاخص قیمت تولیدکننده بر شاخص قیمت مصرف‌کننده و در ادامه بر نرخ بهره‌ها و معاملات باشد. به یاد داشته باشید که ارزشمندترین جنبه مربوط به شاخص قیمت تولیدکننده، تاثیر هشداردهنده‌اش بر بازار است.

متوسط هزینه دلاری (DCA) چیست؟

یکی از بزرگترین مشکلات سرمایه گذاران پیدا کردن نقطه ورود مناسب و خریدی با قیمت مناسب است. پیش فرض این است که خرید یکباره دارایی مشمول نوسانات قیمتی است و برای فرار از نوسانات بهتر است به صورت پله ای و در قیمت های مختلف یک دارایی را خرید. دلیل این موضوع این است که وقتی ما به طور منظم در زمان های مختلف یک دارایی را می خریم، متوسط هزینه ای که برای خرید داریی می پردازیم در طولانی مدت متعادل تر و کمتر می شود. بنابراین بهتر است با استراتژی متوسط هزینه دلاری آشنا شویم.

متوسط هزینه دلاری چیست؟

در متوسط هزینه دلاری، ​​ایده اصلی این است که یک سرمایه گذاری را با یک زمانبندی از پیش تعیین شده و منظم بر اساس پس انداز های خود مدیریت کنیم. هدف متوسط هزینه دلاری این است که هزینه تمام شده برای خرید یک دارایی، در طول زمان برای شما کاهش یابد و همینطور اگر در نقطه ورودی اشتباه به آن بازار وارد شده اید، میزان ریسک تمام شده در نهایت کم شود. بیایید با یک مثال موضوع را شرح دهیم. فرض کنید شما می توانید هر دو ماه یکبار، یک میلیون از درآمد خود را پس انداز کنید، اگر شما هر دو ماه یکبار و به طور منظم یک میلیون از پس انداز خود را وارد یک سبد سرمایه گذاری کنید، عملا از استراتژی متوسط هزینه دلاری پیروی کرده اید. تجربه نشان داده است اگر یک دارایی به صورت پله ای و بخش بخش در طول زمانی مشخص خریداری شود، هزینه تمام شده اش از زمانی که همان دارایی به یکباره و در یک قیمت خریداری می شود کمتر است. متوسط هزینه دلاری باعث کاهش تاثیر نوسانات بر سرمایه گذاری می شود و در نتیجه میزان در معرض ریسک قرار گرفتن نیز کاهش میابد.

بنابراین اگر سرمایه گذاری خود را به بخش های کوچکتر تقسیم کنید، به احتمال زیاد نتایج بهتری نسبت به زمانی می گیرید که همان میزان پول را به یکباره بر روی یک سرمایه گذاری بزرگ انجام می دهید. احتمال اینکه در زمانبندی خرید یک دارایی اشتباه کنید بسیار زیاد است و می تواند نتایج بدی را رقم بزند. با کمک استراتژی متوسط هزینه دلاری تاثیر این اشتباهات بر سرمایه گذاری به حداقل می رسد و همچنین برخی سوگیری و تعصبات از تصمیم گیری ها حذف می شود.زمانی که متعهد به متوسط هزینه دلاری شوید، استراتژی تصمیمات را برای شما خواهد گرفت.

البته متوسط ​​هزینه دلاری به طور کامل ریسک را از بین نمی برد. همچنین متوسط ​​هزینه دلاری به تنهایی موفقیت یک سرمایه گذاری را تضمین نمی کند، چرا که باید عوامل دیگر را نیز در نظر گرفت.

زمان بندی بازار بسیار دشوار است. حتی بزرگترین پیشکسوتان معامله گری هم در بعضی مواقع از پیش بینی رفتار بازار عاجزند. بنابراین اگر از متوسط ​​هزینه دلاری بهره می برید بهتر است یک برنامه خروج هم برای خود داشته باشید؛ در صورتی که یک قیمت هدف (یا دامنه قیمتی) برای خود مشخص کرده باشید، برنامه یا استراتژی خروج هم ساده است. مجدداً، سرمایه گذاری خود را به بخش های مساوی تقسیم کرده و پس از نزدیک شدن بازار به قیمت تعیین شده ، شروع به فروش در قیمت های مختلف در دامنه قیمتی هدف خود می کنید. به این ترتیب ریسک بیرون نیامدن از موقعیت فروش در زمان مناسب را کاهش می یابد. البته این موضوع کاملا بستگی به رفتار های معامله گری شما دارد.

برخی از افراد هم استراتژی «خرید و نگهداری» یا Buy & Hold را در پیش می گیرند، در واقع در این استراتژی افراد هرگز راضی به فروش نمی شوند، زیرا انتظار دارند دارایی های خریداری شده به مرور به مرور گرانتر شوند.برای مثال به عملکرد میانگین صنعتی شاخص داو جونز در قرن گذشته توجه کنید تا شاید درک کنید چرا برخی این استراتژی را در پیش گرفته اند.

در حالی که برخی رکودهای کوتاه مدت در این شاخص مشاهده می شود، اما به طور طولانی مدت بازار در شیب صعودی مداومی قرار داشته است.

البته این نمودار صعودی بلند مدت در رمزارزها زیاد به چشم نمی خورد و ویژگی آن تنها در برخی از ارزها از جمله بیت کوین قابل مشاهده است البته نکته قابل توجه این است که سابقه رمزارزها به اندازه شاخص داوجونز نیست!

نمونه ای از متوسط ​​هزینه دلاری در خرید بیت کوین

فرض کنید ۱۰ هزار دلار پس انداز داریم و فکر می کنیم سرمایه گذاری در بیت کوین با شرایط فعلی منطقی است. بنابر مشاهدات ما قیمت بیت کوین در یک دامنه قیمتی کوچک در حال نوسان است و موقعیت مناسبی برای انباشت و بهره مندی از استراتژی متوسط هزینه دلاری DCA به وجود آمده است.

ما می توانیم ۱۰.۰۰۰ دلار را به ۱۰۰ بخش ۱۰۰ دلاری تقسیم کنیم. و هر روز بدون توجه به قیمت بیت کوین ۱۰۰ دلار بیت کوین بخریم این استراتژی در یک دوره حدودا سه ماهه پیاده می شود.

در مثال بالا بازار اصطلاحا در حال رنج زدن بود حال فرض کنیم بیت کوین به تازگی وارد بازار خرسی شده است و انتظار نداریم که حداقل برای دو سال دیگر روند گاوی داشته باشیم. اما می دانیم که بالاخره بازار گاوی پیش خواهد آمد، چگونه با کمک استراتژی متوسط هزینه دلاری به استقبال این بازار کاربردهای شاخص داوجونز برویم؟ آیا باید از استراتژی بازار رنج استفاده کنیم؟

  • قطعا پاسخ خیر است. این سبد سرمایه گذاری دارای افق زمانی بسیار بیشتری است.بنابراین این ۱۰.۰۰۰ دلار طوری به این استراتژی اختصاص یابد که این چند سال هم در نظر گرفته شود.

ما می توانیم دوباره سرمایه گذاری را به ۱۰۰ بخش ۱۰۰ دلاری تقسیم کنیم.اما این بار ،به جای هر روز، هر هفته ۱۰۰ دلار بیت کوین می خریم. در طول یک سال کم و بیش ۵۲ هفته وجود دارد، بنابراین کل استراتژی در کمتر از دو سال اجرا می شود.

به این ترتیب، در حالی که روند نزولی مسیر خود را ادامه می دهد، ما یک موقعیت بلند مدت در اختیار داریم. با شروع روند صعودی از قطار جا نخواهیم ماند و همچنین از برخی ریسک های خرید در یک روند نزولی اجتناب کرده ایم.

اما باید خاطر نشان کرد که این استراتژی می تواند خطرناک باشد بالاخره ما در یک روند نزولی به خرید می پردازیم. برخی از سرمایه گذاران ترجیح می دهند تا بازار نزولی پایان یابد و سپس شروع به ورود می کنند. البته متوسط ​​هزینه (یا قیمت هر سهم) احتمالاً بالاتر خواهد بود ، اما در عوض ریسک کمتری متحمل شده اند.

در پایان این مثال بهتر است اشاره کنیم که بکارگیری هزینه متوسط دلاری در زمانی که بازار در شرایط خوب و صعودی قرار دارد توصیه نمی شود چرا که ممکن است باعث ضرر معامله گر شود البته این امکان وجود دارد که در بلند مدت باز هم به معامله گر برساند اما با توجه به میزان ریسکش این استراتژی در چنین شرایطی توصیه نمی شود.

سخن آخر

متوسط هزینه دلاری یک استراتژی است که می تواند اثر نوسانات قیمتی روی سرمایه گذاری و نقطه ورود نامناسب را به حداقل برساند اما در نهایت تضمین کننده موفقیت یک سرمایه گذاری نیست. به طور کلی این استراتژی مناسب افرادی است که نمی خواهند به طور مداوم و بیست و چهار ساعته پای نمودار بنشینند اما نیم نگاهی به سرمایه گذاری و کسب سود از این راه را در نظر دارند.

شاخص قیمت تولید کننده PPI چیست؟

PPI شاخص قیمت تولید کننده

شاخص قیمت تولیدکننده یا PPI چیست و چه چیزی را اندازه گیری می‌کند؟

PPI مخفف شاخص قیمت تولید کننده (Producer Price Index) است. شاخص PPI یک شاخص اقتصادی است که حرکت قیمت‌ها را از دیدگاه فروشندگان و تولید کنندگان ارزیابی می‌کند. این شاخص با شاخص CPI که تغییرات قیمت را از دیدگاه مصرف کننده ارزیابی می‌کند، متفاوت است. به عبارت دیگر، شاخص PPI نشان می‌دهد که تولید کنندگان برای تولید محصولاتشان چه میزان هزینه می‌کنند.

تا سال ۱۹۷۸، داده‌های PPI تحت عنوان شاخص قیمت عمده فروشی یا WPI منتشر می‌شد. در سال ۱۹۸۲، اداره آمار کار همه پایه‌های شاخص قیمت تولید کننده را به عدد ۱۰۰ بازنشانی کرد و این سال به عنوان سال پایه مشخص شد. هر سال که قیمت‌ها نسبت به سال پایه افزایش یا کاهش پیدا می‌کردند، نشان از تغییر مثبت یا منفی شاخص داشت. به عنوان مثال اگر هزینه تولیدکننده برای ماه ژوئیه ۱۰۰ و برای ماه آگوست ۱۱۵ باشد، به این معنی است که هزینه تولید در ماه آگوست نسبت به ماه ژوئیه ۱۵ درصد رشد داشته است.

اداره آمار کار سه حوزه طبقه بندی برای محاسبه PPI مشخص کرده است که که عبارت‌اند از شرکت‌های کالامحور، شرکت‌های صنعتی و شرکت‌های مبتنی بر مرحله پردازش. در ادامه به توضیح هر یک خواهیم پرداخت:

طبقه‌بندی شرکت‌های صنعتی:

یکی از طبقه‌بندی‌های داده‌های اداره کار، دسته‌بندی مبتنی بر صنعت است. این دسته‌بندی هزینه‌های تولید در صنایع مختلف را اندازه‌گیری می‌کند. به عنوان کاربردهای شاخص داوجونز مثال هزینه‌های تولید در صنعت فولاد اندازه‌گیری شده و آن را به صورت یک شاخص عرضه می‌کنند.

طبقه‌بندی شرکت‌های کالامحور:

در این طبقه‌بندی معمولا صنایع نادیده گرفته شده و کالاها و خدماتی که با یکدیگر شباهت دارند ترکیب می‌شوند. بیش از ۳۸۰۰ شاخص کالاهای تولید شده و حدود ۹۰۰ خدمات در این طبقه‌بندی پوشش داده می‌شوند. شاخص‌ها بر اساس محصول و خدمات نهایی مرتب شده‌اند.

طبقه‌بندی شرکت‌های مبتنی بر مرحله پردازش:

برخی کالاها و یا خدمات هستند که هم به مصرف کننده نهایی فروخته می‌شوند و هم به مصرف کننده میانی. به عنوان مثال، یک پیچ ممکن است هم به عنوان محصول نهایی به مصرف کنندگان خرد فروخته شود و هم به صورت محصول میانی به یک کارخانه مونتاژ لوازم الکترونیکی فروخته شود. در این طبقه‌بندی، اداره آمار کار، بیش از ۶۰۰ پروفایل هدفمند را منتشر می‌کند و برخی از آنها را نیز بر اساس شاخص‌های فصلی تنظیم می‌کند.

کسب و کارها چگونه از شاخص PPI‌ استفاده می‌کنند؟

کسب و کارها اغلب با تامین کنندگان قراردادهای بلندمدت منعقد می‌کنند. از آنجایی که قیمت‌ها در طول زمان تغییر می‌کنند، انعقاد چنین قراردادهایی با یک قیمت واحد دشوار است. در عوض کسب و کارها و تامین کنندگان معمولا بندی در قرارداد می‌گذارند که هزینه‌ها را با شاخص‌هایی مانند PPI تنظیم می‌کند.

به عنوان مثال، شرکت A یک قطعه را سفارش می‌دهد. تامین کننده تضمین می‌کند که به مدت سه سال این قطعه را تامین کند. هزینه اولیه قطعه یک دلار است اما تا سه سال آینده ممکن است قیمت قطعه نوسانات زیادی را متحمل شود. بنابراین، شرطی در قرارداد ذکر می‌شود که به موجب آن قیمت قطعه هر سه ماه یکبار طبق داده‌های PPI تعدیل شود. فرض کنیم این شاخص پس از سه ماه ۲ درصد افزایش را نشان دهد، در این صورت هزینه تامین قطعه برای سه ماه آینده ۱.۰۲ دلار خواهد بود. بدین ترتیب تامین کننده می‌تواند با خیال راحت نوسانات قیمت را به تولید کننده منتقل کند.

شاخص قیمت تولید کننده چطور محاسبه می‌شود؟

گفتیم که شاخص قیمت تولید کننده سه بخش تولیدی را زیرنظر دارد: شرکت‌های کالامحور، شرکت‌های صنعتی و شرکت‌های مبتنی بر مرحله پردازش. برای تهیه شاخص PPI، شرکت‌هایی توسط اداره آمار انتخاب شده و از آنها برای شرکت در نظرسنجی دعوت می‌شود، هنگامی که این شرکت‌ها دعوت را بپذیرند، یک اقتصاددان میدانی با شرکت تماس می‌گیرد تا مقدمات تحویل اطلاعات را از طریق یک پرسشنامه فراهم کند. داده‌ها به صورت ماهانه جمع‌آوری می‌شود و معمولا تا سه‌شنبه هفته‌ای که ۱۳‌امین روز ماه در آن قرار دارد کار جمع‌آوری داده‌ها تمام شده است. اداره آمار تقریبا ۲۵ هزار گزارش را با حدود ۱۰۰ هزار قیمت از انواع مختلف کالاها دریافت می‌کند. اگر یک شرکت داده‌ها را ناقص ارسال کند، یک اقتصاددان با شرکت تماس گرفته تا داده‌ها را تکمیل کند. شرکت‌ها به طور متوسط هر ۷ تا ۸ سال تعویض شده و شرکت‌های جایگزین برای تمونه‌گیری از آن صنعت به خصوص انتخاب می‌شوند.

شاخص PPI خالص یا core PPI چیست؟

شاخص PPI خالص تغییرات قیمت غذا و انرژی را از شاخص کل حذف می‌کند. همچنین این شاخص تغییرات قیمت در خدمات را نیز حذف می‌کند. دلیل این کار این است که قیمت غذا و انرژی نوسانات بسیار زیادی دارد، به همین سبب به سختی می‌توان روند حرکت تورم تولید کننده را ردیابی کرد. دلیل حذف خدمات نیز این است که حقوق و دستمزد جزء بزرگی از هزینه‌ها در این صنایع است و با نوسان آن، هزینه خدمات نیز تغییر می‌کند.

اکثر معامله‌گران فارکس PPI خالص را در نظر می‌گیرند و بر اساس آن معامله می‌کنند، چرا که این شاخص بهتر از خود PPI که شامل غذا، انرژی و خدمات نیز می‌شود، نشان دهنده یک روند است. معمولا وزن مولفه‌های درونی چه در مورد PPI خالص چه در مورد PPI هر پنج سال یکبار تغییر می‌کند. همچنین تا چهار ماه می‌توان منتظر اصلاح در داده‌های پیشین بود.

استفاده از شاخص قیمت تولیدکننده در معاملات فارکس:

  • کلمه PPI مخفف شاخص قیمت تولیدکننده است که بخش مهمی از اطلاعات اقتصادی را شامل می‌شود.
  • اطلاعات مربوط به شاخص قیمت تولیدکننده در هفته دوم هرماه منتشر می شوند.
  • معامله‌گران فارکس می‌توانند از شاخص قیمت تولیدکننده به‌عنوان یک معیار اصلی برای پیش‌بینی تورم مصرف‌کننده استفاده کنند؛ مفهومی که با شاخص قیمت مصرف‌کننده (CPI) ‌اندازه‌گیری می‌شود.

شاخص قیمت تولیدکننده به دلیل تاثیر هشداردهنده‌اش در انتظارات تورمی آینده، یک داده اطلاعاتی مهم اقتصادی به شمار می‌رود. معامله‌گران به دلیل رابطه مستقیم میان نرخ های بهره و تورم، شاخص قیمت تولیدکننده را در معاملات فارکس زیرنظر می‌گیرند. اما دست آخر، معامله گران می‌خواهند بدانند تغییرات نرخ بهره حاصل از این نوسانات چگونه بر روی قیمت جفت ارزها تاثیر می‌گذارند. برای اطلاعات بیشتر درباره شاخص قیمت تولیدکننده و تاثیرش بر بازار فارکس با ما همراه باشید.

شاخص قیمت تولید کننده و تورم

تغییرات مثبت در شاخص قیمت تولیدکننده نشانه بالارفتن هزینه‌هاست و این افزایش قیمت‌ها درنهایت روی مصرف‌کنندگان اثز خواهد گذاشت. اگر این تاثیر به اندازه کافی زیاد باشد، اعداد و ارقام آتی شاخص قیمت مصرف‌کننده (CPI) نیز افزایش خواهد یافت که این امر حاکی از افزایش سطح عمومی قیمت‌ها خواهد بود.

تورم و تاثیر آن بر اقتصاد

تا زمانی که افزایش در سطح عمومی قیمت‌ها تحت کنترل باشد، برای اقتصاد خوب است. وقتی تقاضا برای کالا و خدمات زیاد شود، کسب‌وکارها باید هزینه سرمایه‌ای خود را افزایش داده و کارگران بیشتری را استخدام کنند تا متناسب با افزایش تقاضا، تولید خود را بالا ببرند. اما مشکل اینجاست که وقتی قیمت‌ها افزایش شدیدی پیدا کنند، قدرت خرید ارز آن کشور نیز کاهش خواهد یافت. برای مثال، امروز یک دلار آمریکا قدرت خرید کمتری نسبت به سال گذشته دارد.

در دهه ۱۹۵۰ قیمت بنزین ۰.۲۷ دلار، اجاره آپارتمان ۴۲ دلار در ماه و بلیط سینما ۰.۴۸ دلار بود. این اعداد و ارقام به هیچ وجه شباهتی با اعداد و ارقام امروزه ندارد و این مسئله نشان دهنده آن است که چطور تورم، ارزش پول محلی را از بین برده است. در تلاش برای مقابله با تحلیل (کاهش) قدرت خرید، بانک‌های مرکزی سعی می‌کنند با ابزار افزایش نرخ بهره، میزان تورم را کاهش دهند.

چرا معامله‌گران باید به PPI اهمیت بدهند؟

مزیت اساسی داده‌های PPI این است که این داده‌ها تورم را پیش از آنکه به کاربردهای شاخص داوجونز مصرف کننده برسد، پیش‌بینی می‌کنند. سیاست‌گذاران و معامله‌گران با تعقیب روند شاخص PPI می‌توانند متوجه شوند که قیمت‌ها به کدام سمت در حال حرکت است به عنوان مثال، افزایش در شاخص PPI صنعت فولاد می‌تواند نشان دهنده افزایش قیمت تولیدات مرتبط با این صنعت (مانند خودروسازی) طی ماه‌های آتی باشد.

در این صورت، شاهد اقدام فدرال رزرو برای بازنگری در موضع سیاست‌گذاری خود خواهیم بود. در صورتی که تورم تولید کنندگان افزایش پیدا کند، نشان می‌دهد که شرکت‌ها برای جبران این هزینه باید درآمدهای خود را افزایش دهند. این مساله در ابتدا به نفع صنایع است چرا که سودآوری آنها را به صورت اسمی افزایش می‌دهد اما از طرف دیگر این افزایش قیمت می‌تواند در ماه‌های بعد منجر به افزایش تورم در قیمت‌های مصرف کننده شود که فدرال رزرو را به سمت سیاست‌های انقباضی مانند افزایش نرخ بهره سوق خواهد داد. بدین ترتیب شاهد افت بازار سهام و افزایش تقاضا برای ارز و اوراق قرضه خواهیم بود.

در نمودار بالا، حرکت PPI ماهانه ایالات متحده و اروپا را مشاهده می‌کنید. می‌بینید که در اکثر مواقع، PPI ایالات متحده بالاتر از اروپا است. حال به نمودار زیر نگاه کنید، این نمودار قیمت EURUSD را در تایم فریم ماهانه نشان می‌دهد. همانطور که می‌بینید بالا بودن PPI ایالات متحده نسبت به اروپا به بالا رفتن ارزش دلار در برابر یورو ترجمه شده است. (کاهش جفت ارز EURUSD)

نکته: در حوالی سال ۲۰۰۸ مشاهده می‌کنیم که PPI ایالات متحده همچنان از اروپا بالاتر است اما یورو در برابر دلار آمریکا افزایش می‌یابد.این به دلیل مکانیسم‌های رفتاری سرمایه‌گذاران به خاطر بحران مسکن در ایالات متحده بود. همچنین در بخش پایانی نمودار بالا مشاهده می‌کنیم که PPI ایالات متحده کمتر از PPI اتحادیه اروپا می‌شود که در نمودار قیمت EURUSD شاهد افزایش قیمت هستیم.

البته پیدا کردن رابطه بین این دو مولفه به تنهایی کار مشکلی است. چرا که عوامل متعدد دیگری نیز دخیل هستند. به عنوان مثال در این دوره مورد بررسی بانک‌های مرکزی اروپا و فدرال رزرو سیاست‌های پولی مختلفی را برای حمایت از اقتصاد در پیش گرفتند.

چگونه شاخص قیمت تولیدکننده بر ارزها تاثیر می‌گذارد؟

هر جا پای پول در میان باشد، همیشه موضوع بده‌بستان پیش می‌آید. افراد می‌توانند پول خود را پس‌انداز کنند و سود بهره آن را دریافت کنند یا اینکه می‌توانند پول خود را خرج کنند و از سود سرمایه‌گذاری چشم‌پوشی کنند.

افزایش شاخص قیمت تولیدکننده ممکن است باعث افزایش نرخ‌های بهره شود. هنگامی که نرخ‌های بهره بالا باشد، پس‌انداز پول گزینه مطلوب‌تری به نظر خواهد رسید؛ چراکه اکنون پاداش (بهره) نسبت به قبل بیشتر شده است. در چنین شرایطی چنانچه مصرف‌کنندگان به جای پس انداز، شروع به خرج‌کردن کنند، این هزینه کاربردهای شاخص داوجونز برای آنها گران‌تر تمام می‌شود؛ زیرا اکنون به دلیل نرخ بهره بالاتر، پول بیشتری را نسبت به گذشته از دست می‌دهند. درنتیجه، افزایش شاخص قیمت تولیدکننده می‌تواند به تدریج منجر به افزایش نرخ بهره و تقویت یک ارز شود.

به‌عنوان مثال، افزایش نرخ بهره یورو را در نظر بگیرید. معامله‌گران فارکس می‌دانند که اعمال نرخ‌های بهره بالاتر برای یورو باعث افزایش جریان‌های مالی از سوی سرمایه‌گذاران خارجی برای خرید این ارز می‌شود. این مسئله، تقاضا برای یورو را تقویت کرده و درنهایت باعث افزایش ارزش یورو خواهد شد.

یک تکنیک رایج معاملاتی برای کسب سود از نرخ های بهره بالاتر، تکنیک «معامله انتقالی» (Carry trade) است که از طریق آن، معامله‌گران مبالغی از یک ارز با نرخ بهره پایین‌تر را فروخته و به‌جای آن، یک ارز با نرخ بهره بالاتر می‌خرند.

به یاد داشته باشید که پول همواره در مسیر بازدهی بیشتر جریان می‌یابد و معامله‌گران نیز به دنبال سودگیری از این جریان هستند.

چگونه شاخص PPI بر دلار آمریکا تاثیر می‌گذارد؟

در ابتدای امر، شاخص قیمت تولیدکننده روی دلار آمریکا تاثیر ناچیزی دارد. این موضوع از آنجا ناشی می‌شود که در اقتصاد واقعی همیشه یک تاخیر زمانی میان افزایش قیمت‌ها از سمت تولیدکنندگان و دیدن اثر نهایی این اتفاق در قالب تجربه تورم‌های بالاتر وجود دارد.

همانطور که در تصویر بالا می‌بینید، زمان انتشار داده‌های PPI کاربردهای شاخص داوجونز به‌صورت منظم در تقویم‌های اقتصادی درج می‌شود. بااین حال، اجازه ندهید که برچسب «اولویت کم» اثرگذاری این داده‌ها، شما را گمراه کند. یک معامله‌گر هوشیار باید قادر به پیش‌بینی احتمال بروز تاثیرات ثانویه ناشی از شاخص قیمت تولیدکننده بر شاخص قیمت مصرف‌کننده و در ادامه بر نرخ بهره‌ها و معاملات باشد. به یاد داشته باشید که ارزشمندترین جنبه مربوط به شاخص قیمت تولیدکننده، تاثیر هشداردهنده‌اش بر بازار است.

چگونه بر اساس گزارش PPI معامله کنیم؟

مانند معامله با هر نوع داده اقتصادی دیگری، لازم است پیش از انتشار گزارش، درک خوبی از انتظارات بازار نسبت به گزارش به دست آورید. این را می‌توانید با خواندن مقالات اقتصادی در وب‌سایت‌های تحلیلی مختلف کسب کنید.

PPI یک داده پیشرو برای تورم است، بنابراین، چنین گزارش‌هایی برای به دست آوردن دید کلی از عوامل بنیادین یک ارز مهم است. با این حال، تا زمانی که داده‌های PPI به تورم کاربردهای شاخص داوجونز مصرف کننده یا CPI منتقل نشود، انتظار تغییر در سیاست‌های بانک مرکزی را نخواهیم داشت. چرا که بانک‌های مرکزی بر روی CPI هدفگذاری می‌کنند. بنابراین داده‌های PPI تنها نوسانات کوتاه‌مدت ایجاد می‌کنند آن هم تنها زمانی که داده‌های منتشر شده تا حد زیادی با عدد مورد انتظار تفاوت داشته باشد.

نمونه‌ای از نوساناتی که شاخص PPI می‌تواند ایجاد کند را در ۱۴ سپتامبر سال ۲۰۱۲ مشاهده کردیم. در آن زمان شاخص PPI به صورت ماهانه حدود ۱.۷ درصد افزایش یافت در حالی که پیش‌بینی‌ها ۰.۵ درصد بود. این افزایش بیشترین افزایش از ژوئن سال ۲۰۰۹ بود و به دلار آمریکا که در همان زمان نیز در روندی صعودی قرار داشت، رونق بیشتری بخشید. در اثر چنین داده‌ای جفت ارز EURUSD ۱۴۳ پیپ و جفت ارز USDJPY حدود ۷۵ پیپ در جهت تقویت دلار حرکت کردند. همچنین جفت ارز USDJPY در همین زمان از یک روند نزولی خارج شد و وارد یک روند صعودی شد. روندی که تا ماه مه ۲۰۱۳ ادامه داشت.

بنابراین اگرچه داده‌های PPI پتانسیل زیادی برای ایجاد نوسانات شدید ندارند، اما همچنان تحت نظر هستند. این داده‌ها در صورتی که شگفتی خاصی نشان دهند، می‌توانند نوسانات را افزایش دهند. چرا که داده‌های PPI نشان از سلامت اقتصادی، فشارهای تورم و روند اساسی اقتصاد دارند.

از کجا می‌توان داده‌های PPI‌ را رصد کرد؟

این داده‌ها مستقیما توسط وبسایت اداره آمار کار ایالات متحده منتشر می‌شود. اما وبسایت‌های متعدد دیگری نیز آنها را منتشر می‌کنند. تقریبا تمام وبسایت‌های خبری فارکس یک بخش مربوط به تقویم اقتصادی فارکس دارند که در آن می‌توانید داده‌های PPI را مشاهده کنید. وبسایت‌هایی مانند fxstreet، Econoday و… تلاش می‌کنند تا به سرعت داده‌های PPI را بر روی وبسایت خود قرار دهند. با این حال، می‌دانیم که این وبسایت‌ها با چند ثانیه اختلاف داده‌ها را بر روی وبسایت ثبت می‌کنند. اگر برای شما اهمیت دارد که به سرعت به داده‌ها دسترسی داشته باشید، بهتر است داده‌ها را مستقیما از وبسایت وزارت آمار کار مشاهده کنید.

سخن پایانی

دیدیم که داده‌های PPI ایالات متحده چگونه جمع‌آوری و اندازه‌گیری می‌شوند و چرا برای معمله‌گران مهم است. معامله‌گران بنیادین از این داده‌های برای سنجش سلامت و قدرت اقتصاد استفاده می‌کنند. این شاخص همچنین نشانه‌ای از انتظارات نسبت به اقدامات آتی فدرال رزرو است، به خصوص اگر داده‌های PPI به داده‌های تورم CPI نیز منتقل شود.

انتشار داده‌های PPI عموما نوسانات زیادی ایجاد نمی‌کند، اما برای معامله‌گران مهم هستند. چرا که هم اطلاعات مفیدی در مورد روند اقتصاد می‌دهند و هم در صورت انحراف شدید از انتظارات، می‌توانند نوسانات خوبی ایجاد کنند. بنابراین لازم است که پیش از انتشار داده‌ها از وبسایت‌های خبری انتظارات بازار در مورد این داده‌ها را جویا شوید.

شاخص های تورمی باعث ریزش کریپتو و سهام امریکا شد

ریزش بازار بخاطر ترس از افزایش نرخ بهره

بیت کوین و اتریوم در حالی سقوط کردند که اکثر ۱۰ ارز دیجیتال برتر در اوایل هفته از جایگاه خود دست کشیدند. BNB یک استثنا بود و یک افزایش جزئی برای تکمیل ۱۵ درصد افزایش قیمت در هفت روز گذشته ثبت کرد. با افزایش شاخص ها و داده های تورمی بانک مرکزی امریکا راحت تر میتواند نرخ بهره را افزایش دهد که این خود باعث ریزش بازار های ریسکی مثل سهام و ارز های دیجیتال شود

وضعیت الت کوین ها

بیت کوین از ساعت ۸:۰۰ صبح در هنگ کنگ ۲۳,۲۱۶ دلار آمریکا تغییر کرد که در ۲۴ ساعت گذشته ۲.۸ درصد کاهش داشت. بر اساس داده های CoinMarketCap، اتریوم ۴.۳ درصد کاهش یافت و به ۱۷۰۷ دلار آمریکا رسید.
BNB با ۰.۶% افزایش به ۳۲۷.۲۱ دلار آمریکا رسید و از زمانی که ناشر بایننس هفته گذشته اعلام کرد پیشنهادات سهام خود را به توکن های بیشتری گسترش می دهد، به افزایش قیمت خود ادامه داد.

سولانا با افت ۴.۷ درصدی به ۴۰.۴۷ دلار آمریکا، بیشترین ضرر را در ده فهرست برتر CoinMarketCap شاهد بود.
بازارهای سهام ایالات متحده یک شبه سقوط کردند، به طوری که میانگین صنعتی داوجونز و شاخص اس اند پی ۵۰۰ هر دو اندکی کمتر از ۱ درصد کاهش یافتند در حالی که شاخص نزدک کامپوزیت ۱.۱ درصد سقوط کرد.
سرمایه گذاران در آستانه انتشار آمارهای کلیدی تورم در روز چهارشنبه محتاط هستند. در حالی که بسیاری از اقتصاددانان انتظار دارند قیمت های مصرف کننده در جولای فقط ۰.۲ درصد افزایش یابد، نسبت به ۱.۳ درصد در ژوئن، سایر شاخص های تورم اخیر، مانند مشاغل، فراتر از انتظارات بوده و نشان می دهد که فدرال رزرو نرخ های بهره را بیشتر افزایش خواهد داد.

شاخص قیمت مصرف کننده یکی از سه مجموعه داده مربوط به تورم است که در روز چهارشنبه منتشر می شود، به همراه شاخص قیمت تولید کننده و هزینه های کار واحد که تمام دستمزدهای پرداختی به کارکنان را اندازه گیری می کند.

نظریه داو

نظریه داو، قدیمی ترین روش شناسائی روندهای عمده در بازار سهام است. هدف این نظریه، شناسائی تغییرات در نوسان های عمده و اولیه بازار است. این نظریه حاصل مطالعات چارلز داو است. داو از اصول رفتار بازار سهام بعنوان سنجش شرایط تجاری استفاده کرد.

نظریه داو

نظریه داو فرض می کند که اکثر سهام، در بیشتر اوقات پیرو روندهای بازار هستند. داو به منظور اندازه گیری بازار، دو شاخص ابداع کرد؛ یکی از آنها « متوسط داوجونز» که اساسا ترکیبی از 12 سهم بسیار عالی بود و دیگری « متوسط راه اهن داوجونز » که ترکیبی از 12 سهم شرکت راه اهن بود و با تکامل صنایع هواپیمایی و سایر اشکال حمل و نقل نام آن به شاخص « متوسط حمل و نقل » تغییر یافت.

ئوری داو بر اساس این ادعا بنا شده که شاخص های قیمت سهام تمایل به حرکت گروهی دارند. اگر میانگین سهام داوجونز بالا بیاید، آنگاه میانگین سهام حمل و نقل نیز افزایش می یابد. چنین همزمانی حرکت قیمت ها به خیز قیمت بازار اشاره دارد. متقابلا کاهش در هر دو میانگین صنعت و حمل و نقل اشاره به افت بازار دارد، چنانچه میانگین ها در خلاف جهت حرکت کنند نشانگر عدم اطمینان بازار برای قیمت سهام در آینده است.

اگر یکی از میانگین ها بعد از یک دوره افزایش قیمت سهام شروع به کاهش نماید، آنگاه هر دو به یک سو تمایل خواهند داشت. برای مثال ممکن است میانگین سهام صنعت افزایش یابد در حالیکه میانگین سهام حمل و نقل کاهش یابد. این موضوع به این نکته اشاره دارد که ممکن نیست سهام صنایع همواره در حال افزایش باشد بلکه ممکن است به زودی سیر تنزل را اغاز نماید.

بنابراین سرمایه گذار زیرک از این هشدار برای فروش و تبدیل اوراق بهادار استفاده خواهد نمود. مصالحه هنگامی رخ می دهد که پس از یک دوره از کاهش قیمت اوراق بهادار، یکی از میانگین ها شروع به افزایش نموده و دیگری رو به کاهش می نماید. طبق تئوری داو این واگرایی بیانگر این است که افت بازار بیشتر است و دیگر اینکه قیمت اوراق بهادار به زودی رو به افزایش خواهد داشت.


همکار داو، یعنی هامیلتون اصل داو را بسط داد و آن را طوری سازماندهی کرد که امروزه به عنوان یک رویکرد در بازار سهام مطرح است. هامیلتون حرکت اصلی (حرکت های اولیه قیمت ها مربوط به ارزش ذاتی اوراق بهادار) را به سه دسته مختلف طبقه بندی نمود: تجمع ، حرکت بزرگ و توزیع . مرحله تجمع، مقارن با پایان حرکت اصلی موجود و اغاز حرکت جدید در جهت مخالف است. در این مرحله افراد بسیار خبره متوجه پایان حرکت اصلی شده و شروع به معامله در جهت مخالف می کنند ولی در اخبار و تحلیل ها که در رسانه ها پخش می شوند جوی حاکم است که هنوز بر ادامه حرکت فعلی دلالت می کند.

در این دوره افراد عادی تحت تاثیر احساسات و شایعات کماکان در جهت فعلی بازار اقدام به معامله می نمایند. در مرحله تجمع حرکت ها کند هستند ولی حجم معاملات در جهت گرایش جدید رفته رفته افزایش می یابد. هامیلتون فکر می کند که تشخیص اولین مرحله تغییر جهت حرکت اصلی بازار گاهی بسیار مشکل است زیرا در پایان یک حرکت صعودی هنوز جو خوش بینی بر بازار حاکم بوده و به همین ترتیب در پایان یک حرکت نزولی همه با بد بینی به اوضاع اقتصادی نگاه می کنند. در مرحله حرکت بزرگ، که شدیدترین و طولانی ترین فاز حرکت اصلی است، حرکت جدید بازار کاملا آشکار شده و اعتماد مردم نسبت به حرکت جدید کاملا جلب می شود، لذا مشارکت مردم در بازار حجم معاملات را بیش از پیش بالا برده و روند حرکتی با شدت بیشتری نسبت به مرحله تجمع ادامه می یابد. این مرحله آسان ترین مرحله برای کسب درآمد است.

در مرحله آخر یا توزیع بازار بیش از حد شباع شده و مانند بادکنکی که بیش از حد باد شده باشد در حال ترکیدن است. به این مرحله اصطلاحا حباب قیمیت ها می گویند. در این مرحله همان افراد خبره ای که در مرحله تجمع پیش قراول معامله گران بوده، معاملات خود را تسویه کرده و از بازار خارج می شوند ولی افراد عمولی و احساساتی هنوز تحت تاثیر شایعات در جهت حرکت فعلی وارد بازار می شوند. نظریه داو شش اصل اساسی دارد که توسط همیلتون، رئا و شفر جمع آوری شده است.

شش اصل اساسی نظریه داو

1- بازار سه نوع حرکت دارد

2- روند های بازار سه فاز دارند

3-بازار سهام تمام اخبار را کم ارزش می کند

4- شاخص های بازار سهام می بایست یکدیگر را تایید کنند

5- روند ها توسط حجم معاملات می بایست تایید شوند

6- روندها تا زمانی که اخطارهای قطعی جهت پایان آنها وجود نداشته باشد معتبرند

منابع:

جزوه درسی تصمیم گیری در مسایل مالی خانم دکتر تفتیان

"تحلیل تکنیکی پیشرفته"، ناشر عباس کنی

رهنمای رودپشتی، فریدون و صالحی، الله کرم، (1389)، " مکاتب و تئوری های مالی و حسبداری" انتشارات دانشگاه آزاد اسلامی، چاپ اول.

لینک های مفید

2- روند های بازار سه فاز دارند

3-بازار سهام تمام اخبار را کم ارزش می کند

4- شاخص های بازار سهام می بایست یکدیگر را تایید کنند

5- روند ها توسط حجم معاملات می بایست تایید شوند

شش اصل اساسی نظریه داو

1- بازار سه نوع حرکت دارد

2- روند های بازار سه فاز دارند

3-بازار سهام تمام اخبار را کم ارزش می کند

4- شاخص های بازار سهام می بایست یکدیگر را تایید کنند

5- روند ها توسط حجم معاملات می بایست تایید شوند

· همه چیز در قیمت خلاصه می شود

· برآیند حرکت های قیمت تصادفی نبوده و تابع روند است

· چگونه از چرا اهمیت بیشتری دارد

· تاریخ تکرار می شود

در سال 1882 چارلز داو به همراه شریک تجاریش ادوارد جونز ، کمپانی داو جونز را تاسیس نمود. نظریات وی در قالب مقالات منتشر شده در مجله وال استریت پس از گذشت حدود یک قرن ، پایه و اساس تفکرات بسیاری از تحلیلگران تکنیکال و محققان بازار سرمایه بشمار می رود. در سال 1884 نخستین شاخص بازار سرمایه که از میانگین قیمت نهایی یازده شرکت ( نه شرکت مربوط به صنعت راه آهن و دو شرکت تولیدی ) بدست آمده بود توسط داو منتشر شد. داو دریافته بود که میانگین قیمت پایانی سهام این شرکتها می تواند مبنای خوبی برای تشخیص وضعیت اقتصادی کشور باشد. در سال 1897 داو این شاخص را به دو بخش شاخص دوازده شرکت صنعتی و شاخص بیست شرکت راه آهن تقسیم نمود. در سال 1928 تعداد شرکتهای موثر بر شاخص صنعت به 30عدد رسید و در ادامه وال استریت جورنال شاخص های متعددی را ارایه کرد. نظریه داو توسط ویلیام پیتر همیلتون در کتاب دماسنج بازار سرمایه تشریح شده است. بر این اساس اصول مقدماتی این نظریه بشرح زیر می باشند :

در سال 1882 چارلز داو به همراه شریک تجاریش ادوارد جونز ، کمپانی داو جونز را تاسیس نمود. نظریات وی در قالب مقالات منتشر شده در مجله وال استریت پس از گذشت حدود یک قرن ، پایه و اساس تفکرات بسیاری از تحلیلگران تکنیکال و محققان بازار سرمایه بشمار می رود. در سال 1884 نخستین شاخص بازار سرمایه که از میانگین قیمت نهایی یازده شرکت ( نه شرکت مربوط به صنعت راه آهن و دو شرکت تولیدی ) بدست آمده بود توسط داو منتشر شد. داو دریافته بود که میانگین قیمت پایانی سهام این شرکتها می تواند مبنای خوبی برای تشخیص وضعیت اقتصادی کشور باشد. در سال 1897 داو این شاخص را به دو بخش شاخص دوازده شرکت صنعتی و شاخص بیست شرکت راه آهن تقسیم نمود. در سال 1928 تعداد شرکتهای موثر بر شاخص صنعت به 30عدد رسید و در ادامه وال استریت جورنال شاخص های متعددی را ارایه کرد. نظریه داو توسط ویلیام پیتر همیلتون در کتاب دماسنج بازار سرمایه تشریح شده است. بر این اساس اصول مقدماتی این نظریه بشرح زیر می باشند :

همه چیز در شاخص ها لحاظ می شود : گرایشات معاملات در بازار ، مجموعه اطلاعات گذشته را در بازار وال استریت نشان می دهد و تاثیرشان را در میانگین ها وشاخص ها به جا می گذارد. این فرضیه که برای میانگین های بازار بکار می رود حتی برای بازارهای اختصاصی نیز صحت دارد و حتی در توصیف بلایای طبیعی نیز استفاده می شود. اگر چه بازارها نمی توانند حوادثی نظیر زلزله و سایر بلایای طبیعی را پیش بینی کنند اما از این رخدادها متاثر می شوند و تقریباً همزمان در عملکرد قیمت نشان داده می شوند.

بازار شامل سه نوع روند می باشد : بر اساس نظریه داو روند صعودی عبارتست از : هرگاه قیمت در یک رالی ( موج ) صعودی بالاتر از رالی صعودی پیش از آن قرار گیرد و یا قیمت در یک حفره ( موج ) نزولی بالاتر از حفره نزولی پیش از آن قرار گیرد یک روند صعودی خواهیم داشت. به عبارت دیگر روند صعودی الگویی از نوسانات رو به بالاست و بر عکس این حالت مجموعه ای از نوسانات رو به پایین را روند نزولی می نامیم. در یک روند مثبت قیمت ممکن است بارها به سمت بالا و پایین نوسان کند اما در نهایت برآیند آن دارای شیب مثبت است. تعریف فوق به نوعی اساس تحلیل روندها می باشد. داو معتقد بود که قوانین عمل و عکس العمل همان طوری که در جهان مادی وجود دارد برای بازارهای سرمایه نیز صادق است. داو بر این عقیده بود که زمانی قیمت سهم تا حد زیادی صعود می کند آنگاه سهم قیمت خود را تعدیل کرده و سپس دوباره به محدوده بالاترین قیمت خود باز می گردد و چنانچه در این حرکت نتواند به قیمت بالایی خود نزدیک شود ، محکوم به نزول بیشتر خواهد بود. بر مبنای نظریه داو یک روند خود شامل روند اولیه ، روند ثانویه و روند کوچک است. روند اولیه نشان دهنده جریان حاکم بر کل روند است و روند ثانویه در حقیقت امواجی است که جریان را تکمیل می کند و روندهای کوچک رفتاری مشابه سطح ناهموار دریا دارند. تصمیم گیری در مورد سمت جریان می تواند بدون توجه به بالاترین نقطه ای باشد که امواج در ساحل به آن می رسند. اگر هر موج نسبت به موج قبلی نفوذ بیشتری در ساحل داشته باشد جریان حاکم می شود. هرگاه بالاترین نقطه ای که امواج متوالی در ساحل به آن می رسند کاهش داشته باشد ، جریان رو به بازگشت و نابودی می گذارد. اما به عقیده داو جریانها می توانند حتی تا سالهای متوالی دوام داشته باشند. روند ثانویه در حقیقت تصحیح روند اولیه است. قیمتها اغلب در یک سوم تا دو سوم روند قبلی تصحیح می شوند. روند ثانویه معمولاً بین 3 هفته تا 3 ماه بطول می انجامد. بر اساس نظریه داو روند کوچک نشان دهنده نوساناتی است که در روند ثانویه رخ می دهند که معمولاً کمتر از سه هفته به درازا می انجامد.

روندهای بزرگ دارای سه مرحله هستند : چارلز داو بیشترین توجه را بر روند اولیه متمرکز نموده بود و سه مرحله را برای آن در نظر گرفت . مرحله اول ، مرحله تراکم یا تجمیع می باشد. سرمایه گذاران آگاه و زیرک در مرحله تجمیع اقدام به ورود به بازار می کنند. اگر روند پیش از آن نزولی بوده باشد ، این سرمایه گذاران زیرک در می یابند که موانع و اخبار بدی که باعث نزول قیمت شده بودند ، رو به کاهش گذاشته است. مرحله دوم ، مرحله مشارکت عمومی است. آغاز مرحله مشارکت عمومی زمانی است که قیمت سریعاً شروع به رشد می کند و اخبار اقتصادی رو به بهبود می گذارد. این مرحله زمان است که اکثر تحلیل گران تکنیکال شروع به سرمایه گذاری می کنند. مرحله نهایی ، مرحله توزیع خواهد بود. این مرحله زمانی است که روزنامه ها بصورت گسترده شروع به انتشار اخبار و تحلیل های مثبت می کنند و اخبار اقتصادی در بهترین حالت است. در این هنگام است که حجم معاملات در جریان مشارکت عمومی افزایش می یابد. اینجاست که همان سرمایه گذارانی که در اواخر دوران نزول ، شروع به خرید نموده بودند ، پیش از اینکه خریداران اخیر آماده فروش شوند ، شروع به عرضه می کنند. پژوهشگران تحلیلهای تکنیکال بر این باروند که سه مرحله بازار صعودی در نظریه داو شباهت زیادی به پنج رشته موج الیوت دارند.

شاخصها باید یکدیگر را تایید کنند : بر مبنای نظریه داو ، هر نشانه یا اخطار زمانی اهمیت دارد که همه شاخصها اخطار یا علامت مشابهی را نشان دهند و بدین گونه همدیگر را تایید کنند. بر این اساس شرط آغاز روند افزایشی آن است که هر دو شاخص از موج دوم بالاتر قرار بگیرند. قابل ذکر است ، ممکن است هر دو اخطار لزوماً هم زمان به وقوع بپیوندند. اما هر چه فاصله میان آنها کمتر باشد ، تایید قویتری بر تشخیص روند بدست می دهد. هرگاه دو شاخص واگرایی کاربردهای شاخص داوجونز ایجاد کنند و برخلاف یکدیگر حرکت کنند ، روند قبلی همچنان پا برجا خواهد بود.

حجم معاملات باید روند را تصدیق نماید : بر اساس نظریه داو ، حجم معاملات یک عامل ثانویه اما مهم در تایید اخطارهایی می باشد که از تحلیل قیمت بدست آمده اند. به بیان ساده تر می بایست همسو با جهت روند اصلی باشد. در روندهای بزرگ صعودی حجم معاملات باید همراه با افزایش قیمتها بالا بروند. بر این اساس حجم معاملات چه بصورت افزایشی و چه بصورت کاهشی عامل مهمی در تصمیم گیریها هستند.

۱- همه چیز در میانگین ها (شاخص ها) لحاظ میشه: حاصل جمع و گرایشات معاملات در بازار نشون دهنده ی مجموعه ی اطلاعات گذشته است و تاثیرشون رو در شاخص ها به جا میذاره. بازار بورس خودش همه چیز رو میدونه!

۲- بازار سه نوع روند داره: قبل از این که بگیم داستان روندها چیه اول باید انواع روندها رو تعریف کنیم:
هر وقت قیمتی در یه رالی موج صعودی بالاتر از رالی موج صعودی قبلیش باشه و یا قیمت در یه حفره ی موج نزولی بالاتر از حفره ی موج نزولی قبلیش باشه یه روند صعودی داریم. خلاصه اش یعنی این که نوسانات رو به بالا داشته باشیم. برعکس این حالت هم میشه روند نزولی.
یه روند مثبت روندیه که اگه حتی بارها نوسان پایین و بالا داشت باز هم برایندش شیب مثبت داشته باشه و خب طبیعتا برعکسش میشه روند منفی!
داو نوشته: وقتی قیمت یه سهم خیلی زیاد میشه اون وقت سهم قیمت خودش رو تعدیل می کنه و بعد دوباره به محدوده ی بالاترین قیمتش برمیگرده و اگه نتونه به قیمت بالاییش نزدیک بشه محکوم به نزول بیشتره.
از نظر داو هر روندی از سه روند تشکیل شده: روند اولیه و روند ثانویه و روند کوچیک. روند اولیه نشون دهنده ی جریان حاکم بر کل رونده و روند ثانویه در واقع امواجی هستند که جریان رو تکمیل می کنن و تصحیح کننده ی اون هستند و روندهای کوچیک مثل سطح ناهموار دریا هستند. قیمت ها معمولا تا یک سوم یا دو سوم روند قبلی خودشون تصحیح میشن و روند ثانویه عموما بین ۳ هفته تا ۳ ماه طول میکشه.

۳- روندهای بزرگ سه تا مرحله دارند: داو بیشتر روی روند اولیه متمرکز بود و برای اون سه مرحله ی تراکم یا تجمیع و مشارکت عمومی و توزیع رو قائل می شد. تو مرحله ی تراکم سرمایه گذارهای آگاه یا زیرک اقدام به ورود به بازار می کن. اگه روند قبلی نزولی بوده باشه این آدم ها می فهمن که موانع و اخبار بدی که باعث نزول قیمت شده بود رو به کاهش گذاشته. اول مرحله ی مشارکت عمومی وقتیه که بیشتر تحلیل گرهای تکنیکی سیگنال بازار رو میگیرن و وارد میشن و وقتیه که قیمت سریعا زیاد میشه و اخبار اقتصادی خوبی رو تو بازار در مورد سهم پخش میکنه. تو مرحله ی توزیع هم دیگه اخبار و تحلیل های مثبت تو روزنامه ها و سایت ها در مورد اون سهم نوشته میشه و به خاطر مشارکت عمومی حجم معاملات بالا میره و اینجاست که اون سرمایه گذارهای آگاه . زیرک ما که سهم رو مفت خریده بودن به دلیل بالا رفتن تقاضا اون رو به قیمت بالایی میفروشن.

۴- شاخص ها باید همدیگه رو تایید کنند: یه سری اندیس توی تحلیل تکنیکال و موج های الیوت داریم که همگرایی و واگرایی و وضعیت شون نسبت به هم برامون معنی داره که تو فصل های بعدی بیشتر توضیحش میدم.

۵- حجم معاملات باید روند رو تصدیق کنه: داو وعنقد بود که حجم معاملات یه عامل مهم برای تایید اخطارهاییه که از تحلیل قیمت به دست میاد. مثلا در روندهای بزرک صعودی حجم معاملات باید با افزایش قیمت بالا بره. تو روندهای نزولی هم حجم معاملات تو نوسان های مثبت کاهشی و در نوسانات نزولی افزایشیه.

واکنش بازارهای امریکا به حوادث اوکراین: حباب ها می ترکند

واکنش بازارهای امریکا به حوادث اوکراین: حباب ها می ترکند

بازارهای مالی امریکا و انگلیس با حباب مواجه شده اند و کارشناسان پیش بینی می کنند بزودی این حباب ها بترکند.

به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین،روزنامه گاردین در تحلیلی که از بازار سهام آمریکای شمالی و انگلیس که مهمترین بورس جهان هستند ارایه کرده، نوشته است که این دو بازار سهام دارای حبابی هستند که مدام قیمتهای سهام را بالا می­ برد و مشتریان و مشاوران خرید سهام نیز ناچارند که با تحلیل هایی خود را توجیه کنند؛ از جمله این که به دلیل دخالت بانکهای مرکزی در تزریق پول، این اتفاق رخ داده است.کاربردهای شاخص داوجونز

گاردین نوشته بود که در نیمه دوم سال 2013 شاخص های بازار بورس ایالات متحده و انگلیس به شدت رشد داشتند و این صعود، تاریخی خوانده شد اما حقیقت این است که این بازار سهام دارای حباب هایی اند که نیازمند سیاست های مالی سفت و سخت­ تری هستند اما مشکل این جاست که اگر سیاستهای مالی سخت­ تری اعمال شوند، ممکن است این حباب بترکد و همه بازار را با آشفتگی روبه ­رو کند. در هر حال، بدون توجه به حبابی که در بازار وجود دارد، باید گفت که شاخص های مهم بازار سهام ایالات متحده توانستند نزولی را که در ژانویه داشتند جبران کنند و حتی به ارقامی بالاتر از آن چه سال را با آن شروع کرده بودند، برسند.

شاخص اس اند پی 500 همان میزان افتی را که در ژانویه کسب کرده بود، جبران کرد و عملا در پایان فوریه در جایی نشست که از آن جا سال نو را آغاز کرده بود. در شروع ماه فوریه 2014، شاخص اس اند پی 500 به اندازه 1741 بود و فراز و نشیب زیادی را طی کرد اما روند ماهانه این شاخص کاملا صعودی بود و در انتهای ماه شاخص به 1854 رسید که 6 درصد رشد را در ماه دوم سال جدید میلادی نشان می­داد. شاخص در ابتدای ژانویه 2014، 1831 بود و افت شدیدی داشت اما در ماه دوم سال، این سقوط جبران شد.

شاخص میانگین صنعتی داوجونز هم تقریبا همان راهی را رفت که شاخص اس اند پی 500 طی کرد؛ همان افت و خیزهای کوچک را داشت اما در انتهای ماه شاخص روندی صعودی را ارایه داده بود. شاخص داوجونز هم از 15372 به 16272 رسید که نشان­دهنده 5.8 درصد رشد بود.

شاخص نزدک نسبت به دو شاخص مهم دیگر بازار سهام آمریکا، وضعیت بهتری را داشت و بسیار بالاتر از جایی نشست که در ماه میلادی گذشته از آن نقطه سقوط خود را شروع کرده بود. نزدک با این که تا اواسط ماه رشد کرد، در بقیه ماه سیر نزولی داشت و فوریه را با میزان 3996 شروع کرد و در اواسط ماه د، شیب بسیار تندی گرفت و ماه را با رقم 4318 به پایان رساند که نشان­دهنده 8 درصد رشد است.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.