نگاهی به شکست و روش تایید آن
مقوله شکست یا همان Break Out یکی از مسائل مهم در تحلیل تکنیکال است که خیلی از افراد به دنبال آن هستند تا شکست های خوب را از شکست های بد و نامعتبر تشخیص دهند. نکته جالبی که در مورد شکست ها وجود دارد این است که هر تریدری به روش خود شکست را تفسیر و تحلیل می کند. به عنوان مثال ممکن است فردی که با استفاده از روش تحلیل اندیکاتوری به بررسی بازار می پردازد، یک شکست را تایید کند در حالی که تریدر پرایس اکشن آن شکست را نامعتبر بداند!
در طلاچارت ما تماما با سبک پرایس اکشن به تحلیل بازار می پردازیم و از نظر ما روش دقیقتری برای تحلیل بازار است (با احترام به سایر تحلیلگران عزیز). در ادامه قصد داریم تا روش هایی که در پرایس اکشن برای تایید یک شکست به کار برده می شود را به شما بیاموزیم. پس با طلاچارت همراه باشید…
۱- نشانه اول: شکست پرقدرت
شاید بتوانیم بگوییم این مورد با اهمیت ترین چیزی است که می توانیم به آن اشاره کنیم. در واقع منظور ما این است که آن حرکتی (و مشخصا آن کندل) که شکست سطح مورد نظر ما را انجام میدهد، کندل پرقدرتی باشد.
اما یک کندل پرقدرت چه نشانه هایی دارد؟ واضح ترین نشانه آن، بدنه بزرگ و قدرتمند آن می باشد. کندلی که بدنه بزرگ و سایه های کوچکی داشته باشد. اصطلاحا به این کندل ها، کندل های “فول بادی” (Full Body) گفته می شود.
وقتی که چنین کندلی یک سطح حمایتی یا مقاومتی را میشکند، معمولا دیگر شکی در شکست آن سطح باقی نمی ماند. در تصویر زیر می توانید شکل ساده چنین شکستی را ببینید.
و حالا مثال هایی از شکست های پرقدرت را در چارت واقعی مشاهده کنید.
گاهی اوقات میبینیم که کندل مورد نظر ما یک سطح را به خوبی میشکند اما یک سایه (Shadow) کار را خراب می کند. به عنوان مثال یک سطح مقاومتی داریم و کندلی با بدنه قدرتمند آن سطح را میشکند. اما سایه بالای این کندل بیش از اندازه نرمال بزرگ است. در این حالت شکست ما مشکوک خواهد بود. چرا که احتمالا قیمت به یک سطح مهم برخورد کرده است و در حال برگشت از ناحیه ای مهم می باشد.
در حالتی که سطح مدنظر ما حمایتی باشد و کندلی که شکست را انجام میدهد، سایه پایین بلندی داشته باشد، شکست انجام شده مشکوک خواهد بود.
شکل ساده این نوع شکست را در زیر میبینید.
در این شرایط ما باید صبر کنیم تا کندلی از جنس کندلی که شکست را انجام داده است، پشت سطح مدنظر ما بسته شوند تا نسبت به تایید شکست مطمئن تر شویم. مثلا اگر کندلی که شکست را انجام داده است یک کندل صعودی می باشد، کندل بعدی نیز باید صعودی بسته شود و برای حالت نزولی نیز به همین شکل خواهد بود.
۲- افزایش حجم معاملات در زمان شکست
این مورد در واقع بیشتر در معاملات سهام و بعضا بازار آتی کاربرد خواهد داشت. چرا که در بازار سهام به حجم واقعی دسترسی داریم اما در بازارهای دیگر مثل معاملات ارز به دلیل غیرمتمرکز بودن این بازارها، حجم واقعی معاملات در دسترس نیست و آن حجمی نیز که در پلتفرم معاملاتی شما نمایش داده می شود در واقع حجم معاملات انجام شده در کارگزاری شما می باشد نه حجم واقعی بازار. البته از این حجم به عنوان نمای کلی از حجم بازار استفاده می شود.
اما چگونه از حجم در زمان شکست باید استفاده کرد؟ ساده است! کافیست حجم آن کندلی که شکست سطح مدنظر را انجام می دهد با چند کندل اخیر مقایسه کنید. در صورتی که در زمان شکست حجم افزایش یافته باشد، می توان به عنوان یک عامل تاییدی از آن استفاده کرد.
به تصاویر زیر نگاه کنید.
نکات مهم و سوالاتی که شاید برای شما پیش بیایند!
سوال: برای شکست باید از چه تایم فریمی استفاده کنیم؟
جواب: از همان تایم فریمی که برای تشخیص سطح حمایتی یا مقاومتی استفاده کرده اید. به عنوان مثال اگر سطح حمایتی یا مقاومتی شما در تایم فریم ۴ ساعته شکل گرفته است باید منتظر تثبیت یک کندل پرقدرت چهار ساعته پشت سطح مدنظرتان باشید.
البته بعضی افراد از تایم فریم های پایین تر برای تایید شکست استفاده می کنند که از نظر ما روش جالبی نیست و امکان برخورد با فیک بریک آوت ها زیاد است.
سوال: آیا بعد از تثبیت کندل پرقدرت میتوانیم وارد بازار شویم؟
جواب: نه. از نظر ما این کار درست نیست. چون نقطه ورود ما جایی در نزدیکی سطح شکسته شده می باشد و در بیشتر مواقع کندلی که پرقدرت یک سطح را میشکند، با فاصله نسبتا زیادی نیست به آن سطح بسته می شود. در صورتی که ما بخواهیم از همان نقطه وارد بازار شویم ریسک پوزیشن ما بسیار بالا خواهد رفت چرا که از نقطه ای حد ضررمان دور می باشد. همچنین سود احتمالی ما نیز کاهش خواهد یافت چرا که در نقطه مناسبی وارد بازار نشده ایم.
پس بهتر است همیشه منتظر پولبک به سطح شکسته شده بمانیم تا نقطه ورود مناسب تری را برای ورود انتخاب کرده باشیم.
نکته مهم: اهمیت سطوح تایم روزانه
سطوحی که در تایم فریم روزانه تشکیل می شوند اهمیت بسیار بالایی دارند و گاهی اوقات حتی شکست با یک کندل هم نمی تواند تایید مناسبی برای شکست این نواحی باشد. بهتر است صبر کنیم تا قیمت ۲ پشت آن سطح تثبیت شود تا از شکست آن مطمئن شویم.
شکست روند و سطح (Break Out) چیست و چگونه می توانم از آن استفاده کنم؟
در این قسمت از سری مقالات آموزش فارکس، به بررسی شکست روند و سطوح که به اصلاح بریک اوت هم گفته میشود میپردازیم. با ایران بروکر در این مقاله همراه باشید.
شکست زمانی رخ می دهد که قیمت از سطح خاصی از محدوده معاملاتی خارج شود.
شکست همچنین می تواند زمانی رخ دهد که به سطح قیمت خاصی برسد مانند سطوح حمایت و مقاومت، نقاط محوری، سطوح فیبوناچی، و غيره.
یکی از استراتژی هایی که اکثر معامله گران از آن بهره میبرند، استراتژی شکست یا بریک اوت است. در این استراتژی زمانی که سطح خاص یا خط روندی شکسته میشود معامله گران وارد میشوند و در روند پیش رو با قیمت همراه میشوند. اما برای شناسایی شکست معتبر چه راههایی وجود دارد؟ از کجا بفهمیم شکست واقعی بوده یا نه؟
راههای تشخیص شکست معتبر
نوسان قیمت ابزاری است که میتوانیم برای زمانی که به دنبال فرصتهای معاملاتی بر اساس استراتژی شکست هستیم استفاده کنیم. نوسان به اندازه گیری حرکات کلی قیمت در دوره زمانی خاص میپردازد و این اطلاعات میتواند برای تشخیص شکست معتبر استفاده شود. چند اندیکاتور وجود دارد که میتواند برای سنجش نوسانات فعلی جفت ارز به شما کمک کند. در زمانی که به دنبال فرصت شکست هستید، استفاده از این اندیکاتور میتواند به شما کمک کند.
1. میانگین متحرک
میانگین متحرک احتمالاً شایعترین اندیکاتور مورد استفاده توسط معامله گران است و اگرچه ابزار سادهای است، دادههای ارزشمندی فراهم میکند.
به عبارت ساده، میانگین متحرک به اندازه گیری میانگین حرکت بازار برای مقدار زمانی X میپردازد که در آن X عدد دلخواه است. به عنوان مثال اگر دوره ۲۰ را به نمودار روزانه اعمال کنید، میانگین متحرک در ۲۰ روز گذشته را به شما نشان میدهد. انواع دیگری از میانگین متحرک وجود دارد مانند نمایی و وزنی، اما برای هدف این درس، زیاد وارد جزئیات نمیشویم. برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد میانگین متحرک و یا مرور بر آنها، درس میانگین متحرک را بررسی کنید.
۲. باندهای بولینگر
باندهای بولینگر ابزار بسیار عالی برای اندازه گیری نوسانات هستند چرا که دقیقاً برای انجام همین کار طراحی شدهاند. باندهای بولینگر در واقع ۲ خط هستند که به اندازه ۲ انحراف معیار در بالا و پایین میانگین متحرک برای مقدار زمانی X رسم میشوند که X مقدار دلخواه است.
زمانی که باندها جمع میشوند، یعنی نوسانات کم است. هنگامی که باندها باز میشوند، یعنی نوسانات زیاد است. برای توضیح کاملتر، درس باندهای بولینگر را بررسی کنید.
۳. میانگین محدوده واقعی (ATR)
ATR ابزار عالی برای اندازه گیری نوسانات است چرا که میانگین محدوده نوسان بازار برای یک دوره خاص از زمان را به ما میگوید. بنابراین اگر ATR را به 20 در نمودار روزانه تنظیم کنید، محدوده معاملات میانگین برای ۲۰ روز گذشته را نشان میدهد.
هنگامی که ATR در حال سقوط است، نشان میدهد که نوسانات در حال کاهش است.
هنگامی که ATR در حال افزایش است، نشان میدهد که نوسانات رو به افزایش است.
انواع شکست
هنگام معامله با استراتژی شکست، مهم است بدانید که دو نوع اصلی وجود دارد:
- شکست ادامه دار
- شکست بازگشتی
دانستن اینکه چه نوع شکستی را میبینید به درک وقایع در تصویر بزرگ از بازار کمک خواهد کرد. شکستها مهم هستند چرا که تغییر در عرضه و تقاضای جفت ارزی را که معامله میکنید نشان میدهند. این تغییر در تمایلات میتواند موجب حرکتهای گستردهای شود که فرصت بسیار عالی برای به دست آوردن چند پیپ فراهم میکند.
شکست ادامه دار
گاهی اوقات که حرکت گسترده در یک جهت بازار وجود دارد، قیمت اغلب مکث خواهد کرد. این امر هنگامی رخ میدهد که خریداران و فروشندگان مکث میکنند تا برای اقدام بعدی فکر کنند. در نتیجه، شاهد دورهی حرکت محدود موسوم به تثبیت خواهید بود(بازار رنج یا خنثی).
زمانی که در همان جهت روند قبلی شکست اتفاق بیوفتد، در نتیجه شکست ادامه دار است. فقط آن را به صورت ادامه روند اولیه در نظر بگیرید.
شکستهای بازگشتی
شکست بازگشتی به همان شیوه قبلی شروع میشود تنها تفاوت این است که پس از این تثبیت، معامله گران تصمیم میگیرند که روند به پایان رسیده است و قیمت را در خلاف جهت یا جهت «معکوس» فشار میدهند. در نتیجه، «شکست بازگشتی یا معکوس» رخ میدهد.
شکست کاذب
شکست کاذب زمانی رخ میدهد که قیمت پس از سطح معینی (حمایت، مقاومت، مثلث، خط روند، و غیره) میشکند اما به حرکت سریع در آن جهت ادامه نمیدهد و پس از آن قیمت به محدوده نوسان خود برگردد.
یک راه خوب برای ورود به شکست این است که صبر کنید تا زمانی که قیمت به سطح شکست اصلی پولبک بزند و سپس صبر کنید و ببینید که بر میگردد تا سقف یا کف جدیدی ایجاد کند یا خیر.
راه دیگر برای مقابله با شکستهای کاذب این است که اولین شکستی را که میبینید در نظر نگیرید. صبر کنید تا ببینید قیمت به حرکت در جهت مورد نظر ادامه خواهد داد یا خیر، و اینگونه شانس بهتری برای گرفتن معامله سود آور به دست میآورید. نقطه ضعف آن در این است که ممکن است برخی معاملات را که در آن قیمت به سرعت حرکت میکند را از دست بدهید.
تشخیص شکست
نکته خوب در مورد معاملات بر روی شکست روند این است که تشخیص فرصت معامله با چشم غیر مسلح خیلی آسان است! هنگامی که شروع به استفاده از نشانههای شکست میکنید، قادر خواهید بود معاملات خوب را نسبتاً سریع تشخیص دهید. الگوهای نمودار
در حال حاضر باید به نمودارها و شناخت الگوها که نشان دهنده شکست معکوس هستند عادت کرده باشید. برخی از آنها عبارتند از:
- الگوی Double Top/ Double Bottom
- الگوی Head and Shoulders
- الگوی Triple Top/ Triple Bottom
برای اطلاعات بیشتر، درس الگوهای نمودار را بررسی کنید.
علاوه بر الگوهای نمودار، چند ابزار و اندیکاتور وجود دارد که میتوانید برای تشخیص بهتر از آنها استفاده کنید. خطوط روند اولین راه برای تشخیص شکست احتمالی بر روی نمودار است. برای رسم خط روند، به نمودار نگاه کنید و خطی رسم کنید که با روند فعلی حرکت کند.
هنگام رسم خطوط روند، بهتر است حداقل دو سقف و کف را متصل کنید. هر چه سقف و کف بیشتری را متصل کنید، خط روند قویتر خواهد بود. زمانی که قیمت به خط روند نزدیک میشود، فقط دو چیز میتواند رخ دهد. قیمت میتواند به به روند ادامه دهد یا میتواند خط روند را بشکند و باعث باز گشت شود.
به هر حال نگاه کردن به قیمت کافی نیست. استفاده از یک یا چند اندیکاتور ذکر شده در این درس میتواند فوق العاده به شما کمک کند.
توجه داشته باشید که وقتی EUR / USD خط روند را شکست، MACD حرکت نزولی را نشان میداد. با استفاده از این اطلاعات، میتوانیم با خیال راحت بگوییم که شکست، یورو را پایین میکشد و ما به عنوان معامله گر، باید این جفت ارز را به فروش برسانیم.
کانالها
راه دیگر برای تشخیص فرصتهای شکست، رسم کانالهای روند است. رسم کانالهای روند تقریباً مثل رسم خطوط است با این تفاوت که بعد از رسم خط روند، باید طرف دیگر را اضافه کنید.
کانالها مفید هستند زیرا میتوانید شکستها را در هر دو جهت روند تشخیص دهید. این رویکرد شبیه به رویکرد خطوط روند است، از این لحاظ که منتظر میمانیم تا قیمت به یکی از خطوط کانال برسد و سپس تصمیم گیری میکنیم.
توجه کنید که وقتی EUR / USD زیر خط پایینی کانال روند قرار داشت، MACD حرکت نزولی قوی را نشان داد. این نشانه خوبی برای
مثلثها
راه سوم برای تشخیص فرصتهای شکست جستجوی مثلثها است. مثلث زمانی شکل میگیرد که قیمت بازار شروع به نوسان میکند و شروع به تثبیت در محدوده باریکی میکند. هدف ما وارد شدن به موقعیت در زمانی است که بازار تثبیت میشود تا وقتی شکست رخ میدهد بتوانیم یک حرکت را بگیریم.
سه نوع مثلث وجود دارد:
مثلث صعودی مثلث صعودی زمانی به وجود میآید که سطح مقاومت وجود دارد و قیمت بازار همچنان کفهای بالاتر ایجاد میکند. این نشانه آن است که خریداران به آرامی شروع به غلبه بر فروشندگان میکنند.
ماجرای مثلث صعودی این است که هر دفعه قیمت به سقف خاصی میرسد، چند معامله گر هستند که در مورد فروش در این سطح متقاعد شدهاند، در نتیجه قیمت سقوط میکند.
از طرف دیگر، چند معامله گر هستند که بر این باورند که قیمت باید بالاتر باشد، و وقتی قیمت شروع به افت میکند، بالاتر از کف قبلی خرید میکنند. نتیجه مبارزه بین خریداران و فروشندگان است که در نهایت در مرحله فینال به نقطه واحدی میرسند.
ما به دنبال شکست برای حرکت صعودی هستیم زیرا مثلثهای صعودی معمولاً بیانگر حرکت رو به بالاست. وقتی که شاهد نقض مقاومت هستیم، تصمیم مناسب، خرید است.
مثلث نزولی
مثلث نزولی، نقطه مقابل مثلث صعودی است. فروشندگان همچنان به اعمال فشار بر خریداران ادامه میدهند، و در نتیجه، میبینیم که سقفهای پایینتر با سطح حمایت قوی برخورد میکنند.
مثلث نزولی
مثلثهای نزولی به طور کلی بیانگر حالت نزولیاند. برای استفاده از آن، هدف ما این است که اگر قیمت در سطح حمایت شکسته شد، اقدام به فروش نمایید.
مثلث متقارن
نوع سوم، مثلث متقارن است. به جای داشتن سطح حمایت یا مقاومت افقی، هر دوی خریداران و فروشندگان به ایجاد کفهای بالاتر و سقفهای پایینتر میپردازند و جایی در وسط، یک رأس تشکیل میدهند.
بر خلاف مثلثهای صعودی و نزولی که معمولاً سیگنالهای صعودی و نزولیاند، مثلث متقارن تمایل به جهت خاصی ندارد. باید آماده معاملهی شکست در هر دو طرف شوید!
بریک اوت (Breakout) چیست؟
یکی از اصطلاحات بازارهای مالی بریک اوت (Breakout) است، در بازارهای مالی همچون بورس و ارزهای دیجیتال (cryptocurrency) وقتی که شما به عنوان یک تریدر می خواهید در این بازار با استفاده از تحلیل تکنیکال به سودهای مستمر برسید، باید با این اصطلاحات آشنا باشید، قبل از اینکه در مورد Breakout بخواهیم در ادامه این مقاله صحبت کنیم باید بگوییم که این اصطلاح در سبک های دیگر به نحوه ای خاص ترید و معامله خواهد شد، دیدگاه های مختلف در این بازار باعث شده است سبک های نوین و جدیدی همچون پرایس اکشن RTM و پرایس اکشن ICT به وجود بیاید، اما لازم به ذکر است که تمامی این سبک های مدرن از سبک تحلیلی وایکوف به وجود آمده است.
تشخیص بریک اوت (Breakout)
اصطلاح بریک اوت را در زمانی به کار میبریم که نمودار قیمت، ناحیه مقاومت و یا حمایت را با قدرت بشکند و به سمت دیگر ناحیه حرکت کند و در آنجا تثبیت شود. Breakout نشان دهنده پتانسیل حرکت قیمت برای شروع یک روند در جهت شکسته شده است. برای مثال، بریک اوت صعودی (شکست ناحیه مقاومتی) نشان دهنده این است که احتمالا قیمت، روند صعودی خود را شروع کرده است. Breakout هایی که با روش های Break Out حجم معاملاتی بالایی (در مقایسه با حجم نرمال) اتفاق می افتند از اعتبار بیشتری برخوردار خواهند بود زیرا احتمال بیشتری وجود دارد که در آن جهت، روند جدید پرقدرتی شکل بگیرد.
فرض کنید قیمت در سر راه خود یک مقاومت خوب دارد و شما انتظار این را دارید که این سطح بتواند جلو راه قیمت را بگیرد اما قیمت با یک مومنتوم خیلی خوب آن سطح را می شکند، زمانی که این سطح می شکند دیدگاه ها عوض می شود، چرا که شکست همچنین سطحی نشان از قدر خریداران (گاوها) در بازار است؛ این شکست نواحی اغلب با افزایش حجم معاملاتی نیز همراه است که نشان می دهد بسیاری از معامله گران منتظر شکست این ناحیه ها بوده اند.
حجم بالاتر نسبت به حجم نرمال معامله شده نیز تاییدی بر بریک اوت است. اگر Breakout با حجم معاملاتی کمی همراه باشد ممکن است برای بسیاری از معامله گران قابل پذیرش نباشد که این ناحیه شکسته شده است یا اینکه هنوز معامله گران قانع نشده اند که معاملاتی نزدیک به این نواحی و بر اساس شکست آن انجام دهند. به احتمال زیاد چنین شکست های کم حجمی با عدم موفقیت همراه خواهند بود. به طور مثال در رابطه با بریک اوت صعودی، در صورت عدم موفقیت شکست ناحیه مقاومتی، قیمت دوباره به زیر این ناحیه سقوط خواهد کرد.
چند مثال از بریک اوت (Breakout)
شاید از خودتان بپرسید قیمت چه چیزی را باید Breakout کرده و بشکند، برای جواب به این سوال باید بگوییم سطوح عرضه و تقاضا؛ این سطوح بستگی به سبک های معاملاتی شما می تواند متفاوت باشد اما در ادامه می خوایم چند Breakout را در الگوهای کلاسیک ببینیم، چگونه می توان بر روی این نکته معامله موفقی داشت، شناسایی شروع بریک اوتها اغلب با روندهای رنج و غالبا بدون جهت و یا الگوهای نموداری از جمله مثلث، پرچم و الگوی سر و شانه به نمایش در می آید. این الگوها زمانی به وجود می آید که قیمت، ناحیه های مقاومت یا حمایتی را تشکیل دهد.
معامله گران با بررسی این نواحی منتظر Breakout می مانند. حتی پس از بریک اوت با حجم بالا نیز قیمتها غالبا (نه همیشه. )، قبل از اینکه در آن جهت حرکت کنند، به ناحیه شکسته شده برمی گردند یا به اصطلاح به آن پولبک می زنند. این امر بدین خاطر است که معامله گران کوتاه مدت اغلب در بریک اوت وارد معامله می شوند و با اندکی سود، شروع به سیو سود می نمایند و قدرت خریداران را کاهش می دهند.
فراموش نکنیم که بسیاری از معامله گران نیز، که در جهت خلاف بریک اوت وارد معامله شده اند و به حجم خود مدام اضافه می کنند، هنوز چشم امیدی به بازگشت روند دارند تا از معاملات معکوس خود خارج شوند که این فروش به طور موقت قیمت را به نقطه شکست می رساند. در آن لحظه است که معاملهگران تازه نفس، وارد معامله در جهت بریک اوت شده و قیمت را در جهت ناحیه شکسته شده پرتاب می کنند.
بریک اوت در الگو پرچم
همان طور که در تصویر بالا نیز مشخص است، قیمت در یک الگو پرچم کلاسیک است، این پرچم می تواند قیمت را به ادامه مسیر خودش وادار کند، برای همین معامله گران برای اینکه رمز ارز خودشان که در اینجا بیت کوین است و یا در بورس که می تواند سایر سهام ها باشد، ورود کنند، نیاز به یک کندل قدرتمند دارند تا بتواند این اطمینان را بدهد که قیمت از قدرت بالایی برخوردار است و می تواند به روند کنونی خودش ادامه دهد.
باید در نظر داشت که این می تواند یک تله گاوی برای به دام انداختن شما باشد؛ تله گاوی (bull trap) در معاملات نشان دهنده حالتی از کندل هاست که این حس و درک را به شما می رساند که روند نزولی به اتمام رسیده و حال شروع یک روند صعودی قدرتمند است و تریدر با تصور صعودی بودن یک دارایی، اقدام به خرید آن می کند، در حالی که ارزش دارایی پس از رسیدن به بالاترین قیمت جدید، شدیدا کاهش می یابد. در واقع می توان گفت زمانی تله گاوی رخ می دهد که سرمایهگذار یا تریدر با تصور این که یک روند نزولی تمام شده است، سهام یا جفت ارزی را خریداری میکند که یک سطح مقاومتی را شکسته است اما این همان جایست که ضرر در انتظار است.
فیک اوت چیست؟
زمانی یک مقاومت بریک اوت می شود اما بعد از آن قیمت دیگر به روند خود ادامه نمی دهد چرا که که همان مسیر رفته خود را بر می گردد، در اینجا کندلی که روش های Break Out با مومنتوم یک سطح را بریک کرده است توانسته، تمامی استاپ لاس ها را بزند، چرا که کسانی که فکر می کردند این مقاومت است و راه قیمت را میبندد، پوزیشن سل با اهرم های معاملاتی متفاوتی باز کرده اند که تمامی حد ضررها (استاپ لاس ها) پشت این ناحیه است و کسانی که فکر می کردند این ناحیه شکسته شده است و در پولبک آن دنبال پوزیشن خرید بودند نیز استاپ لاس های خودشان را زیر همان مقاومت شکسته شده قرار دادند، به همین صورت قیمت هم حد ضرر خریدارها را می زند و هم حد ضرر فروشندگان را می زند و این همان تامین نقدینگی است، بنابراین به این نوع شکست ها، شکست فیک می گویند.
چگونه با بریک اوت (Breakout) وارد معامله بشویم؟
استراتژی تشخیص سطوح و نواحی حمایت و مقاومت نیز بسته به هر فرد دارای ویژگی های متفاوتی است. همه معامله گران ناحیه حمایت یا مقاومت یکسانی را مدنظر قرار نمی دهند زیرا از تعاریف و برداشتهای یکسانی استفاده نمی کنند. به همین دلیل است که بررسی حجم معاملات در تشخیص شکست های معتبر، مفید است. افزایش حجم معاملات در شکست نواحی، نشان دهنده اهمیت آن ناحیه است. نکته دیگری که حائز اهمیت است، استفاده از نواحی حمایت و مقاومت به جای سطح حمایت و مقاومت است زیرا در بازارهای مالی ما با یک خط یا یک سطح برگشتی سروکار نداریم بلکه معامله گران، سفارشات خرید و فروش خود را در یک محدوده ای از قیمت وارد بازار می کنند و به دنبال ورود به معامله یا خروج از آن ها هستند.
تعیین شکست های معتبر و برگشت های قیمتی توسط نواحی حمایت و مقاومت، معامله گر را کمتر دچار اشتباه می کند. این سبک از معاملات با وجود نوسانات قیمتی می تواند احساسات شما را به شدت درگیر کند چون قیمت به سرعت حرکت می کند. با استفاده از نکات گفته شده در این مقاله می توانید برنامه معاملاتی برای خودتان طراحی کنید؛ اما مهم ترین چیز رعایت مدیریت سرمایه و مدیریت ریسک است تا بتوانید روانشناسی بازار را به درستی درک کنید.
برک اوت یا شکست (Breakout)
اگر شما هم با بازار معاملات ارزهای دیجیتال آشنایی نسبی داشته باشید، احتمالا واژه برک اوت یا شکست را بار ها شنیده است. معامله گران و سرمایه گذاران بازار ارزهای دیجیتال در استراتژی های خود از برک اوت ها به عنوان سیگنالی استفاده می کنند که نشان دهنده پتانسیل شروع حرکت قیمت در روندی خاص است. تشخیص صحیح شکست در نمودار قیمت یک دارایی می تواند در تصمیم گیری های معاملاتی و تعیین نقاط ورود و خروج بازار بسیار موثر باشد. با این حال این تشخیص همیشه ساده نیست. در این مقاله به بررسی کامل پدیده برک اوت، سیگنال های آن و محدودیت هایی که تریدر ها و تحلیلگران برای تشخیص اعتبار آن دارند، خواهیم پرداخت.
برک اوت یعنی چه؟
در تحلیل تکنیکال، شکست یا برک اوت به ثبت قیمت دارایی که در بالای یک منطقه مقاومت یا زیر یک منطقه حمایت اشاره می کند. برک اوت معمولا زمانی رخ می دهد که قیمت به طور بالقوه برای مدتی در زیر سطح مقاومت یا بالاتر از سطح پشتیبانی قرار گرفته است. شکست ممکن است نشان دهنده این باشد که قیمت دارایی در مسیر شکست شروع به تشکیل یک روند جدید می کند.
برک آوت هایی که با حجم زیاد همراه هستند ممکن است سیگنال قوی تری در مقایسه با برک اوت با حجم متوسط در نظر گرفته شوند. این یعنی اگر حجم معاملات زیاد باشد ، احتمال بیشتری وجود دارد که قیمت در مسیر شکست شروع به روند کند.
شکست یا برک اوت محدود به شکست محدوده های حمایت و مقاومت نیست و می تواند در نتیجه شکستن دامنه یا کانال یا شکست الگوی قیمت مانند مثلث، پرچم، یا الگوهای سر و شانه اتفاق بیفتد. قبل از شکست معمولاً بازار شاهد دوره ای از کاهش نوسانات خواهد بود. معمولاً هرچه الگو بیشتر توسعه یافته باشد، شکست از اهمیت بیشتری برخوردار خواهد بود.
فرضیه پشت سر معامله با در نظر گرفتن برک اوت ها بسیار ساده است. اگر سطح حمایت و مقاومت قیمت را در محدوده ای حفظ کند ، شکسته شدن آن محدوده می تواند مقدمه ی یک حرکت بزرگتر باشد. از برک اوت می توان به عنوان یک استراتژی معاملاتی در تایم فریم ها و بازه های زمانی مختلف استفاده کرد.
چگونه از برک اوت سیگنال بگیریم؟
بسته به جهت حرکت، برک اوت می تواند سیگنال خرید یا فروش باشد. یک معامله گر برک اوت می تواند زمانی که قیمت به خارج از محدوده تعیین شده حمایت یا مقاومت شکسته می شود، وارد موقعیت لانگ (خرید) یا شورت (فروش) شود.
یک شکست معتبر در نمودار قیمت یک دارایی فرصت های معاملاتی احتمالی را فراهم می کند. شکست در جهت صعودی به معامله گران سیگنال می دهد که وارد موقعیت های لانگ (خرید) شوند یا موقعیت های شورت (فروش) را پوشش دهند. شکست در جهت نزولی به معامله گران سیگنال می دهد که وارد موقعیت های شورت شوند یا اقدام به فروش و خروج از موقعیت های لانگ نمایند.
اگر قیمت به سطوح بالاتر از سطح مقاومت شکسته شد، احتمالا قیمت یک روند صعودی شکل داده است. به همین صورت اگر قیمت به سطوح پایین از سطح حمایت شکسته شد، احتمالا یک روند نزولی در حال شکل گیری است.
توجه به این نکته مهم است که ، مشابه سایر روش ها و ابزار های تحلیل تکنیکال، برک اوت می تواند نسبی باشد و به طور کاملا دقیق و صحیح شناسایی نشود. چرا که سطوح حمایت و مقاومت و الگوهای نمودار که زمینه را برای وقوع شکست فراهم می کنند، ممکن است توسط معامله گران مختلف به شکل متفاوتی تفسیر شوند.
فیک اوت یا برک اوت اشتباه یعنی چه؟
اگر قیمت در خارج از محدوده تعریف شده شکسته شود اما به سرعت معکوس شود ، ممکن است یک فیک اوت یا شکست اشتباه (fake breakout) باشد. این اتفاق زمانی رخ می دهد که قیمت از محدوده مشخص خارج شود ، اما پس از مدت کوتاهی دوباره به محدوده بازمی گردد.
به عنوان یک اقدام پیشگیرانه در برابر به دام افتادن در برک اوت های اشتباه که ممکن است باعث ضرر معامله گر شود، برخی از معامله گران منتظر تأیید شکست در بازه های زمانی بالاتر برای ورود به یک موقعیت معاملاتی می مانند. این همچنین می تواند به معنای انتظار برای آزمایش سطح شکست باشد که به عنوان پشتیبانی یا مقاومت تازه تشکیل شده (بسته به جهت) به عنوان یک نقطه ورود مجددا آزمایش شود.
تحلیل حجم معاملات و کندل های نمودار شاید بهترین ترکیب شاخص برای شناسایی شکست یا برک اوت واقعی در معاملات ارزهای دیجیتال باشد. به عبارت دیگر، هنگام پدید آمدن برک اوت در نمودار قیمت، شاخص اصلی برای تایید یک شکست در سطح حمایت و یا مقاومت این است که به اندازه کافی با حجم بالای معاملات همراه شود.
افزایش حجم نشان می دهد بسیاری از تریدر ها علاقه مند به سطح شکست هستند به همین دلیل حجم بالاتر از حد متوسط به تایید اعتبار برک اوت و تشخیص آن از فیک اوت کمک می کند.
Breakout فرصت های معاملاتی احتمالی را فراهم می کند. شکسته شدن صعودی به معامله گران نشان می دهد که ممکن است طولانی شوند یا موقعیت های کوتاه را پوشش دهند. دستیابی به روند نزولی به معامله گران نشان می دهد که احتمالاً کوتاه می آیند یا به فروش موقعیت های بلند می پردازند.
برک اوت هایی با حجم نسبتاً زیاد، علاقه را نشان می دهند. بنابراین قیمت به احتمال زیاد به حرکت در مسیر شکست ادامه می دهد. برک اوت هایی که با حجم نسبی کم همراه می شوند، بیشتر مستعد خرابی هستند، بنابراین احتمال تشکیل روند قیمت روند در مسیر شکست کمتر است.
محدودیت های استفاده از برک اوت
دو مشکل اصلی در استفاده از شکست یا برک اوت به عنوان سیگنال معاملاتی وجود دارد که در بخش های قبل هم به آن اشاره های کوچکی کرده ایم. مشکل اصلی تشخیص شکست معتبر است. قیمت ممکن است کمی فراتر از محدوده مقاومت یا حمایت حرکت کند ، و معامله گران فکر کنند که شکست رخ داده است و قیمت قرار است در جهت شکست روند خود را آغاز کند. اما قیمت پس از مدتی معکوس می شود و در جهت شکست ادامه پیدا نمی کند. این اتفاق حتی می تواند چندین بار قبل از وقوع یک شکست واقعی و معتبر رخ دهد.
محدودیت و مشکل بعدی این است که تشخیص سطح حمایت و مقاومت کاملا نسبی است و معمولا تشخیص دقیق آن دشوار است. سطح حمایت و مقاومت از نظر همه تریدر ها و تحلیلگران یکسان نیست. بنابراین شکست ها در نمودار نیز با توجه به اینکه همه معامله گران از سطح حمایت و مقاومت یکسانی استفاده نمی کنند، می توانند نسبی باشند.
بریک اوت Breakout چیست و چگونه از آن استفاده کنیم؟
اصطلاح بریک اوت را در زمانی به کار میبریم که نمودار قیمت، ناحیه مقاومت و یا حمایت را با قدرت بشکند و به سمت دیگر ناحیه حرکت کند و در آنجا تثبیت شود. بریکاوت نشاندهندهی پتانسیل حرکت قیمت برای شروع یک روند در جهت شکستهشده است. برای مثال، بریک اوت صعودی (شکست ناحیه مقاومتی) نشان دهنده این است که احتمالا قیمت، روند صعودی خود را شروع کرده است. بریک اوتهایی که با حجم معاملاتی بالایی (در مقایسه با حجم نرمال) اتفاق میافتند از اعتبار بیشتری برخوردار خواهندبود زیرا احتمال بیشتری وجود دارد که در آن جهت، روند جدید پرقدرتی شکل بگیرد.
بریک اوت چه پیامی به شما میدهد؟
زمانی که قیمت برای مدتی زیر ناحیه مقاومت یا بالای ناحیه حمایت قراردارد و اکنون خود را از قفس این ناحیه آزاد کردهاست، بریک اوت رخ میدهد. ناحیه مقاومت یا حمایت به عنوان محدودهی تعیینکننده تلقی میشوند که معامله گران زیادی برای نقاط ورود و خروج یا قرار دادن حد ضرر و حد سود خود از آن استفاده میکنند. زمانی که قیمت ناحیه حمایت یا مقاومت را میشکند، معاملهگرانی که منتظر بریکاوت هستند وارد معامله میشوند و کسانی که فکر نمیکردند قیمت بریکاوت کند به منظور جلوگیری از ضرر بیشتر، از پوزیشنهای خود خارج میشوند و قدرت مضاعفی را برای ادامه حرکت مهیا میکنند.
این شکست نواحی اغلب با افزایش حجم معاملاتی نیز همراه است که نشان میدهد بسیاری از معاملهگران منتظر شکست این ناحیهها بودهاند. حجم بالاتر نسبت به حجم نرمال معامله شده نیز تاییدی بر بریک اوت است. اگر بریک اوت با حجم معاملاتی کمی همراه باشد ممکن است برای بسیاری از معامله گران قابل پذیرش نباشد که این ناحیه شکسته شدهاست یا اینکه هنوز معامله گران قانع نشدهاند که معاملاتی نزدیک به این نواحی و بر اساس شکست آن انجام دهند. به احتمال زیاد چنین شکستهای کم حجمی با عدم موفقیت همراه خواهند بود. به طور مثال در رابطه با بریک اوت صعودی، در صورت عدم موفقیت شکست ناحیه مقاومتی، قیمت دوباره به زیر این ناحیه سقوط خواهد کرد. در بریک اوت نزولی نیز که اغلب بدان سقوط قیمت گفته میشود، در صورت عدم موفقیت در شکست ناحیه حمایتی، قیمت به بالای ناحیه حمایت بازمیگردد و به صعود ادامه میدهد که به اصطلاح به آن فالس بریک اوت (False Breakout) یا بریک اوت کاذب گفته میشود.
شناسایی شروع بریک اوتها اغلب با روندهای رنج و غالبا بدون جهت و یا الگوهای نموداری از جمله مثلث، پرچم، مثلث جمع شونده و الگوی سر و شانه به نمایش درمیآید. این الگوها زمانی به وجود میآید که قیمت، ناحیههای مقاومت یا حمایتی را تشکیل دهد. معاملهگران با بررسی این نواحی منتظر بریکاوت میمانند. حتی پس از بریک اوت با حجم بالا نیز قیمتها غالبا (نه همیشه. )، قبل از اینکه در آن جهت حرکت کنند، به ناحیه شکستهشده برمیگردند یا به اصطلاح به آن پولبک میزنند. این امر بدین خاطر است که معاملهگران کوتاه مدت اغلب در بریک اوت وارد معامله میشوند و با اندکی سود، شروع به سیو سود مینمایند و قدرت خریداران را کاهش میدهند. فراموش نکنیم که بسیاری از معامله گران نیز، که در جهت خلاف بریک اوت وارد معامله شدهاند و به حجم خود مدام اضافه میکنند، هنوز چشم امیدی به بازگشت روند دارند تا از معاملات معکوس خود خارج شوند که این فروش به طور موقت قیمت را به نقطه شکست میرساند. در آن لحظه است که معاملهگران تازه نفس، وارد معامله در جهت بریک اوت شده و قیمت را در جهت ناحیه شکسته شده پرتاب میکنند.
مثالی از یک بریک اوت صحیح
همانطور که در تصویر بالا مشاهده میکنید این نمودار افزایش قابل توجه حجم معاملاتی را نشان میدهد که با شکست ناحیه مقاومتی که همان ضلع بالایی الگوی مثلث است، رخ داده است. در این مثال شکست ناحیه به قدری شدید بوده که باعث ایجاد گپ قیمتی نیز شده است. قیمت به روند صعودی خود ادامه داده و به سطح شکست نیز بازنگشتی نداشتهاست. این امر نشان دهنده بریک اوتی بسیار شدید است.
معاملهگران این امکان را داشتند تا با استفاده از بریک اوت وارد معاملات خرید شوند و یا از معاملات فروش خود خارج شوند. اگر وارد معاملات خرید شوند حد ضرر زیر سطح مقاومت الگوی مثلثی قرار میگیرد (یا حتی زیر سطح حمایت مثلث). به دلیل اینکه بریک اوت همراه با گپ بزرگی اتفاق افتاده است، ورود به معامله ممکن است دارای حد ضرر مناسب و ریسک به ریوارد معقولی نباشد.
استراتژی معاملاتی استفاده از بریک اوت
در مبحث بریک اوت، شکستها معمولا در تمام تایمفریمها رخ میدهند. به همین دلیل، در این سبک مهم نیست که از چه تایمفریمی استفاده میکنید. مثلا اهمیتی ندارد، اگر از تایمفریمهای ساعتی، روزانه، یا حتی هفتگی استفاده میکنید زیرا در تمامی این تایم فریمها، نواحی را پیدا میکنید که نقش حمایت و یا مقاومت داشتهباشند. از این استراتژی به راحتی میتوانید برای تمامی تایم فریمها و سبکهای معاملاتی استفاده کنید.
پیدا کردن نواحی مناسب
در این استراتژی پیدا کردن نواحی حمایت و مقاومت مناسب، بسیار مهم است. هر چه قیمت این نواحی را بیشتر لمس کرده باشد و به آن واکنش نشان دادهباشد، اعتبار آن نواحی بیشتری خواهدبود. همچنین هرچه این حمایت و مقاومتها برای مدت زمان طولانیتری در بازار تاثیرگذار باشند، به اهمیت آنها افزوده خواهد شد و در زمان شکسته شدن، نتایج بهتری برای ما به ارمغان میآورند. زمانی که قیمت روند خنثی دارد، الگوهای متنوعی بر روی چارت تشکیل میشوند. الگوهایی مثل کانال قیمتی، مثلت و پرچم که همه اینها میتوانند ابزارهای مفیدی برای معامله باشند. جدا از بحث الگوها، مدت زمانی که قیمت در حوالی مقاومت یا حمایت حرکت کرده باشد نیز می تواند، در پیدا کردن ناحیه مناسب برای ما نقش مفیدی داشته باشد.
نقطه ورود به معامله
بعد از پیدا کردن موقعیت مناسب، حالا نوبت به برنامهریزی برای ورود به معامله میرسد. تقریبا میتوان ادعا کرد، راحتترین کار در این استراتژی، پیدا کردن نقطه ورود است. زمانی که قیمت در بالای سطح مقاومتی بسته میشود، معاملهگران بهدنبال معاملات خرید و برعکس زمانی که قیمت در زیر حمایت بسته میشود، معاملهگران بهدنبال معاملات فروش هستند.
برای تشخیص اینکه شکست رخ داده، معتبر است یا جعلی (fakeout)، باید منتظر تثبیت قیمت باشید. برای مثال بریک اوت کاذب زمانی رخ میدهد، که سهم در ساعات ابتدایی معاملات به بالای مقاومت یا پایین حمایت نفوذ کرده، اما با نزدیک شدن به پایان وقت معاملات، به سطوح قبلی باز میگردد. اگر معاملهگر عجول باشد و یا بدون داشتن تاییدیه شکست وارد معامله شود، ممکن است قیمت به محدوده قبلی خود برگردد. داشتن تاییدیه حجم معاملات نیز، مورد مهمی بود که در بالا به آن اشاره روش های Break Out کردیم.
زمان خروج از معاملات
یکی از مهمترین عوامل موفقیت معاملهگران، مشخص کردن نقطه خروج، قبل از وارد شدن به معامله است. در زیر دو روش برای پیدا کردن نقطه خروج از معامله را بیان کردهایم:
۱. نقاطی که میتوانیم با سود از معامله خود خارج شویم
زمانی که قصد دارید حد سودی برای معامله خود تعیین کنید، سعی کنید رفتار اخیر سهم یا جفتارز را در نظر داشته باشید تا بتوانید اهداف منطقیتری برای حرکت جدید آن پیدا کنید. زمانی که از الگوها استفاده میکنید پیدا کردن حد سود و هدف قیمتی بر اساس حرکات اخیر قیمت (Price Action) ساده به نظر میرسد. مثلا اگر محدودهای که قیمت در کانال حرکت کرده است، ۶ واحد باشد، در صورت شکسته شدن این کانال، همین ۶ واحد را میتوانیم به عنوان هدف قیمتی در نظر بگیریم (شکل زیر را مشاهده کنید).
در زمان رسیدن به هدف قیمتی، چند روش برای مدیریت معامله وجود دارد. زمانی که قمیت به هدف قیمتی رسید، معاملهگر میتواند تصمیم بگیرد که از معامله به صورت کامل خارج شود، یا مقداری از معامله را ببندد و حد ضرر را به محدودهای تغییر دهد که اگر قیمت به آن رسید، معامله با سود بسته شود. در این صورت میتواند اجازه دهد قیمت کار خودش را انجام دهد و ممکن است حتی سود بیشتری نیز نصیبش شود.
۲. بستن معامله با ضرر
دانستن این نکته که در چه جاهایی شرایط معامله تغییر کرده و باید معامله را با ضرر ببندیم برای ما بسیار اهمیت دارد. در این استراتژی پیدا کردن این نقطه هم، بسیار ساده است. بعد از اینکه سطحی شکسته میشود، مقاومت یا حمایت شکسته شده، کاربردشان تغییر میکند و به ترتیب به حمایت یا مقاومت تبدیل میشوند. (قاعده Change of Polarity)
دانستن این موضوع میتواند نکته کلیدی برای شما باشد. چون این نواحی میتوانند تعیینکننده باشند که آیا معامله شما شکست میخورد یا نه. معاملهگر میتواند این نقاط را برای حدضرر معامله خود تعیین کند. البته اندکی فاصله معقول از این سطوح برای حفظ معامله از نوسانات بازار نیر کار منطقی به شمار میآید.
بازگشت قیمت از سطح شکسته شده
زمانی که قصد دارید از معامله با ضرر خارج شوید، از سطوح حمایت یا مقاومت شکسته شده استفاده کنید. قرار دادن حد ضرر در این نقاط آسان ترین راه برای محافظت کردن، از معامله و سرمایه شماست و این کار باعث میشود که بیش از حد ریسک نکنید.
معمولا قیمت قبل از این که حرکت اصلی خودش را شروع کند، سطح شکسته شده را دوباره تست میکند و به همین دلیل بهتر است حد ضرر خود را خیلی نزدیک نقطه ورود قرار ندهید. در این صورت حدضرر شما قبل از اینکه قیمت حرکت اصلی خودش را شروع کند، فعال نمیشود.
محدودیتهای استفاده از بریک اوت
دو مشکل اصلی در رابطه با استفاده از بریک اوت وجود دارد. مشکل اصلی بریک اوت، احتمال ادامه نیافتن روند در جهت شکست قیمت است. در این حالت قیمت اغلب اندکی بالای سطح مقاومت یا زیر حمایت میرود و معاملهگرانی که بر اساس بریک اوت وارد معامله شدهاند را فریب میدهد زیرا بعد از آن قیمت برمیگردد و در جهتی که سطح شکسته شدهبود، ادامه حرکت نمیدهد. این اتفاق ممکن است قبل از اینکه بریکاوتی واقعی رخ دهد، چندین بار اتفاق بیافتد. که باعث میشود معامله گران در دام فالس بریک اوت گرفتار شوند که در بالا به آن اشاره کردیم.
استراتژی تشخیص سطوح و نواحی حمایت و مقاومت نیز بسته به هر فرد دارای ویژگیهای متفاوتی است. همه معامله گران ناحیه حمایت یا مقاومت یکسانی را مد نظر قرار نمیدهند زیرا از تعاریف و برداشتهای یکسانی استفاده نمیکنند. به همین دلیل است که بررسی حجم معاملات در تشخیص شکستهای معتبر، مفید است. افزایش حجم معاملات در شکست نواحی، نشان دهنده اهمیت آن ناحیه است.
نکته دیگری که حائز اهمیت است، استفاده از نواحی حمایت و مقاومت به جای سطح حمایت و مقاومت است. زیرا در بازارهای مالی ما با یک خط یا یک سطح برگشتی سروکار نداریم بلکه معاملهگران، سفارشات خرید و فروش خود را در یک محدودهای از قیمت وارد بازار میکنند و به دنبال ورود به معامله یا خروج از آنها هستند. تعیین شکستهای معتبر و برگشتهای قیمتی توسط نواحی حمایت و مقاومت، معامله گر را کمتر دچار اشتباه میکند.
این سبک از معاملات با وجود نوسانات قیمتی میتواند احساسات شما را به شدت درگیر کند چون قیمت به سرعت حرکت میکند. با استفاده از نکات گفتهشده در این مقاله میتوانید برنامه معاملاتی برای خودتان طراحی کنید. با درست اجرا کردن این برنامه و ریسک مدیریت شده میتوانید به بازدهی عالی نیز دست پیدا کنید.
به طور خلاصه برای استفاده از این سبک معاملاتی باید این موارد را رعایت کنید:
۱. پیدا کردن نواحی مناسب
۲. انتظار برای شکست معتبر ناحیه
۳. انتظار برای تست مجدد ناحیه و برگشت قیمت به آن
۴. تعیین هدف قیمتی معقول و در دسترس
۵. تعیین حد ضرر و حد بیاعتباری تحلیل
۶. ورود، صبر و مدیریت در معامله
برای پیگیری اخبار روز و فوری فارکس و بازارهای جهانی به کانال تلگرام UtoFX بپیوندید.
دیدگاه شما