شکسته شدن روند صعودی


خط روند (Trend Line) چیست و چه کاربردی دارد؟

خط روند چیست؟

از آنجایی که در تحلیل تکنیکال روندها نقش بسیار مهمی ایفا می‌کنند، استفاده از خطوط روند (Trend Lines) برای شناسایی و هم برای تایید آنها بسیار اهمیت دارد. خط روند یک خط مستقیم است که دو یا چند نقطه قیمت را به هم متصل می‌کند و سپس ادامه می‌یابد تا به عنوان یک خط حمایت یا مقاومت برای قیمت‌ها در آینده عمل کند.

ما می‌توانبم بسیاری از اصول قابل اجرا در مورد سطوح حمایت و مقاومت را درباره‌ی خطوط روند نیز به کار ببریم. مهم است که قبل از ادامه، مفاهیم ارائه شده در مقاله حمایت و مقاومت ما را در ذهن داشته باشید.

خط روند صعودی

یک خط روند صعودی دارای شیب مثبت است و از اتصال دو یا چند نقطه قعر تشکیل می‌شود. قعر دوم باید بالاتر از اولی باشد تا خط، شیب مثبت داشته باشد. توجه داشته باشید که قبل از اینکه این خط را به عنوان یک خط روند معتبر در نظر بگیرید، باید حداقل سه نقطه را به هم وصل کنید.

خط روند صعودی

خطوط روند صعودی به عنوان حمایت عمل می‌کنند و نشان می‌دهند که تقاضای کل (net-supply) حتی با رشد قیمت نیز در حال افزایش است. افزایش قیمت همراه با افزایش تقاضا باعث حرکت شدید صعودی می‌شود و عزم شدید خریداران را نشان می‌دهد. تا زمانی که قیمت‌ها بالای خط روند باقی می‌مانند، روند صعودی ثابت و دست نخورده به حرکت خود ادامه می‌دهد. شکسته شدن روند صعودی نشان می‌‍دهد که تقاضای خالص (net-demand) ضعیف شده است و تغییر در روند ممکن است قریب الوقوع باشد.

خط روند نزولی

یک خط روند نزولی دارای شیب منفی است و از اتصال دو یا چند نقطه اوج تشکیل می‌شود. اوج دوم باید پایین‌تر از اولی باشد تا خط، شیب منفی داشته باشد. توجه داشته باشید که قبل از اینکه خط را به عنوان خط روند معتبر در نظربگیرید، حداقل سه نقطه را باید به هم متصل کنید.

خط روند نزولی

خطوط روند نزولی به عنوان مقاومت عمل می‌کنند و نشان می‌دهند که عرضه کل حتی با کاهش قیمت در حال افزایش است. کاهش قیمت همراه با افزایش عرضه باعث کاهش شدید قیمت می‌شود و عزم قوی فروشندگان را نشان می‌دهد. تا زمانی که قیمت‌ها زیر خط روند نزولی باقی می‌مانند، روند نزولی ثابت و دست نخورده است. شکست خط روند نزولی نشان می‌دهد که عرضه خالص در حال کاهش بوده و تغییر روند ممکن است اتفاق بیافتد.

تنظیمات مقیاس

هنگامی که قیمت‌ها با استفاده از مقیاس نیمه لاگ (نیمه لگاریتمی) نمایش داده می‌شوند، به نظر می‌رسد نقاط بالا و پایین برای خطوط روند بهتر در یک راستا قرار می‌گیرند. این امر به ویژه زمانی که خطوط روند بلندمدت را ترسیم می‌کنید یا زمانی که تغییر زیادی در قیمت وجود دارد صادق است. اکثر وب سایت یا اپلیکیشن‌های بررسی نمودار به کاربران اجازه می‌دهند مقیاس را به صورت حسابی و یا نیمه لاگ تنظیم کنند.

یک مقیاس حسابی مقادیر افزایشی (۵،۱۰،۱۵،۲۰،۲۵،۳۰) را به طور یکنواخت در حین حرکت به سمت بالا در محور y نمایش می‌دهد. تغییر قیمت ۱۰ دلاری از ۱۰ دلار به ۲۰ دلار یا از ۱۰۰ دلار به ۱۱۰ دلار یکسان خواهد بود. یک مقیاس نیمه لاگ مقادیر افزایشی را بر حسب درصد نشان می‌دهد که آنها در محور y به سمت بالا حرکت می‌کنند. حرکت از ۱۰ دلار به ۲۰ دلار یک سود ۱۰۰ درصدی است و به نظر می‌رسد بسیار بزرگتر از حرکت از ۱۰۰ دلار به ۱۱۰ دلار باشد که تنها ۱۰ درصد سود دارد.

در مورد سهم Amazon.com (AMZN)، دو شکست کاذب بالای ترند لاین نزولی وجود دارد زیرا قیمت سهام طی سال‌های ۲۰۰۰ و ۲۰۰۱ کاهش یافت. این سهام طی یک دوره دو ساله سه بار ۶۰ درصد از ارزش خود را از دست داد. مقیاس نیمه لگاریتمی درصد ضرر را به طور یکنواخت منعکس می‌کند و خط روند نزولی هرگز شکسته شدن را تجربه نکرد.

 مقیاس نیمه لاگ (نیمه لگاریتمی)

در مورد EMC، تغییر قیمت زیادی در یک دوره زمانی طولانی وجود داشت. در حالی که هیچ شکست کاذبی در زیر خط صعودی در مقیاس حسابی وجود نداشت، نرخ صعود در مقیاس نیمه لگاریتمی نرم‌تر به نظر می‌رسد. قیمت EMC در کمتر از دو سال سه برابر شد. در مقیاس نیمه لاگ، خط روند تا آخر با نمودار مطابقت دارد. در مقیاس حسابی، تایید صحت و قدرت روند به سه خط مختلف برای همگام شدن با پیشرفت قیمت نیاز دارد.

مقایسه مقیاس نیمه لاگ با مقیاس حسابی

اعتبار سنجی

برای رسم خط روند دو یا چند امتیاز لازم است. هر چه نقاط بیشتری برای ترسیم خط روند استفاده شود، اعتبار بیشتری به سطح حمایت یا مقاومت نشان داده شده توسط خط روند داده می‌شود. گاهی اوقات پیدا کردن بیش از ۲ نقطه برای ایجاد یک خط روند دشوار است. اگرچه خطوط روند یک جنبه مهم از تحلیل تکنیکال هستند، همیشه نمی‌توان خطوط روند را در هر نمودار قیمت ترسیم کرد. گاهی اوقات قعر‌ها یا اوج‌ها با هم مطابقت ندارند و بهتر است این موضوع را با اجبار کاذب پیش نبرید. قاعده کلی در تحلیل تکنیکال این است که برای رسم خط روند دو نقطه لازم است و نقطه سوم اعتبار را تایید می‌کند.

اعتبار سنجی

نمودار سهام مایکروسافت (MSFT) یک خط روند صعودی را نشان می‌دهد که ۴ بار لمس شده است. پس از لمس سوم در نوامبر ۹۹، خط روند یک خط حمایت معتبر در نظر گرفته شد. اکنون که سهام برای بار چهارم از این سطح جهش کرده است، سلامت سطح حمایت بیش از پیش افزایش یافته است. تا زمانی که سهام بالای خط روند (که در اینجا حمایت است) باقی بماند، روند به صورت صعودی باقی خواهد ماند. شکسته شدن این خط نشان دهنده آن است که عرضه کل در حال افزایش است و تغییر در روند ممکن است اتفاق بیافتد.

فاصله بین نقاط

سطوح پایینی که برای تشکیل یک خط روند صعودی استفاده می‌شوند و اوج هایی که برای تشکیل یک خط روند نزولی استفاده می‌شوند نباید خیلی از هم دور باشند یا خیلی به هم نزدیک باشند. مناسب ترین فاصله از هم به بازه زمانی، درجه حرکت قیمت و ترجیحات شخصی بستگی دارد. اگر قعرها یا اوج‌ها خیلی نزدیک به هم باشند، اعتبار سطح مورد بررسی ممکن است زیر سوال برود. اگر نقاط بسیار از هم دور باشند، ارتباط بین دو نقطه می‌تواند مشکوک باشد. یک خط روند ایده آل از قعرها (یا اوج‌های) نسبتاً مساوی تشکیل شده است. خط در مثال بالا نشان دهنده نقاط با فاصله مناسب است.

فاصله بین نقاط

در مثال وال مارت (WMT)، به نظر می‌رسد که نقطه اوج دوم برای یک خط روند معتبر بسیار نزدیک به نقطه اوج اول باشد. با این حال، ترسیم یک خط که از نقطه ۲ شروع می‌شود و تا اوج واکنش فوریه ادامه می‌یابد، امکان پذیر است.

زاویه

با افزایش شیب خط ، اعتبار سطوح حمایت یا مقاومت کاهش می‌یابد. یک خط روند شیب دار ناشی از افزایش(یا کاهش) شدید قیمت در یک دوره زمانی کوتاه است. بعید است که زاویه خط ایجاد شده از چنین حرکات تند، سطح حمایت یا مقاومت معناداری را ارائه دهد. حتی اگر روند با سه نقطه به ظاهر معتبر تشکیل شود، تلاش برای شکست این خط یا استفاده از سطح حمایت و مقاومت تعیین شده اغلب دشوار خواهد بود.

زاویه

ترند لاین یاهو (YHOO) چهار بار در یک دوره ۵ ماهه لمس شد. فاصله بین نقاط خوب به نظر می‌رسد اما شیب خط ناپایدار است و احتمال اینکه قیمت به زیر محدوده مشخص شده نزول نکند زیاد است. با این حال، تلاش برای زمان‌بندی این افت یا انجام بازی پس از شکسته شدن خط کار دشواری است. مقدار داده‌های نمایش داده شده و اندازه نمودار نیز می‌تواند بر زاویه یک خط تأثیر بگذارد. هنگام ارزیابی اعتبار و پایداری یک روند، به خاطر داشته باشید که نمودارهای کوتاه و گسترده نسبت به نمودارهای بلند و باریک کمتر احتمال دارد دارای خطوط روند شیب دار باشند.

خطوط روند داخلی

گاهی اوقات به نظر می‌رسد که امکان ترسیم یک خط روند وجود دارد اما نقاط کاملاً با آن خط مطابقت ندارند. اوج یا قعر ممکن است خارج از محدوده خط باشد، زاویه ممکن است خیلی تند باشد یا نقاط ممکن است خیلی به هم نزدیک باشند. اگر بتوان یک یا دو نقطه را نادیده گرفت، می‌توان یک خط متناسب ایجاد کرد. با نوسانات موجود در بازار، قیمت‌ها می‌توانند بیش از حد واکنش نشان دهند و جهش‌هایی ایجاد کنند که اوج‌ها و قعرها را مخدوش می‌کنند. یکی از روش‌های مقابله با واکنش‌های بیش از حد، ترسیم خطوط روند داخلی است که این جهش‌های قیمت را تا حد معقولی نادیده می‌گیرند.

خطوط روند داخلی

خط روند بلندمدت برای S&P ($SPX) از پایان سال ۱۹۹۴ افزایش یافته و از نقاط پایین در جولای ۹۶، سپتامبر ۹۸ و اکتبر ۹۸ عبور می‌کند. این قعرها با اوج‌گیری‌های فروش شکل گرفتند و نشان‌دهنده حرکات شدید قیمت‌ها بودند که از زیر خط روند بیرون زده‌اند. با ترسیم خط روند از طریق قعرها، به نظر می‌رسد که این خط در یک زاویه معقول قرار دارد و پایین‌ترین سطح‌ها به خوبی با هم مطابقت دارند.

خط روند بلندمدت

گاهی اوقات، یک خوشه قیمت با یک لبه وجود دارد. خوشه قیمت منطقه‌ای است که در آن قیمت‌ها در یک بازه زمانی محدود گروه بندی می‌شوند. از خوشه قیمت می‌توان برای ترسیم خط روند استفاده کرد و می‌توان از لبه‌ها چشم پوشی کرد. نمودار کوکاکولا (KO) یک خط روند داخلی را نشان می‌دهد که با نادیده گرفتن نوسانات قیمت و در عوض استفاده از خوشه‌های قیمتی شکل می‌گیرد.

در اکتبر و نوامبر ۱۹۹۸، نمودار این سهم یک قله را تشکیل داد که اوج نوامبر بالاتر از اوج اکتبر (فلش قرمز) بود. اگر از پیک نوامبر برای ترسیم یک خط روند استفاده می‌شد، آنگاه شیب منفی‌تر بود و به نظر می‌رسید که در دسامبر ۹۸ (خط خاکستری) شکستگی رخ می‌داد. با این حال، این فقط یک خط دو نقطه‌ای خواهد بود، زیرا اوج‌های می تا ژوئن بسیار نزدیک به هم هستند (فلش‌های سیاه). هنگامی که قله در دسامبر ۹۹ تشکیل شد (فلش سبز)، می‌توان یک روند داخلی را بر اساس خوشه‌های قیمت در اطراف قله‌های اکتبر / نوامبر ۹۸ و دسامبر ۹۹ (خط آبی) ترسیم کرد. این خط مبتنی بر سه لمس است و به طور دقیق مقاومت را در ژانویه ۲۰۰۰(پیکان آبی) پیش‌بینی می‌کند.

نتیجه گیری

خطوط روند می‌توانند به معامله‌گر بینشی عالی ارائه دهند اما اگر به درستی استفاده نشوند، می‌توانند سیگنال های نادرست نیز تولید کنند. معامله‌گر باید از موارد دیگر مانند سطوح حمایت و مقاومت یا تجزیه و تحلیل اوج قیمت و قعر برای تایید شکست این خط استفاده کند.

 معامله‌گر بینشی عالی معامله‌گر

در حالی که این خطوط به یک جنبه بسیار محبوب در تحلیل تکنیکال تبدیل شده‌اند، آنها تنها ابزاری برای ایجاد، تجزیه و تحلیل و تایید یک روند هستند. خط روند صعودی در نمودار VeriSign (VRSN) ۴ بار لمس شد و به نظر یک سطح حمایت معتبر بود. حتی با این که روند در ژانویه ۲۰۰۰ شکسته شد، پایین ترین سطح واکنش قبلی حفظ شد و این مسئله به معنب تایید شکست خط نبود. علاوه بر این، سهام قبل از شکست ترند لاین خود بالاترین قیمت جدیدی را ثبت کرد.

شکست خط روند نباید نتیجه نهایی را صادر کند، بلکه باید صرفاً به عنوان یک هشدار باشد که تغییر در روند ممکن است قریب الوقوع باشد. با استفاده از شکست خط روند برای هشدارها، سرمایه گذاران و معامله گران می‌توانند به سیگنال‌های تایید کننده دیگر برای تغییر احتمالی روند توجه بیشتری داشته باشند.

روش تشخیص پایان روند صعودی و نزولی در ارزهای دیجیتال

روش تشخیص پایان روند صعودی و نزولی در ارزهای دیجیتال

روش های تشخیص پایان روند صعودی و نزولی حائز اهمیت است زیرا با شناخت این دو است که می توانیم به سود برسیم. به طور کلی، دو واژه صعودی و نزولی، معمولاً برای توصیف عملکرد بازار های سهام در حال افزایش و کاهش، استفاده می شوند. در این زمینه، یک بازار در حال افزایش، بازار صعودی نامیده می شود، در حالی که بازار رو به کاهش، بازار نزولی نامیده می شود. با توجه به اینکه بازار کریپتو به طور کلی بی ثبات است و به صورت روزانه در نوسان است، این اصطلاحات برای اشاره به روند های طولانی تر حرکت عمدتاً صعودی یا نزولی، استفاده می شود. در این مقاله، ما بر چگونگی اعمال روند ها در ارز های دیجیتال و روش های تشخیص پایان روند صعودی و نزولی، تمرکز خواهیم کرد. در ابتدا لازم است تا با مفهوم بازار های نزولی و صعودی آشنا شویم.

بازار صعودی

روش تشخیص پایان روند صعودی و نزولی

بازار صعودی، به شرایط کلی اقتصادی مطلوب اشاره دارد. بدان معنا که یک بازار در حال افزایش است و همچنین معمولا با احساسات مثبت سرمایه گذاران در مورد روند صعودی فعلی همراه است. در بازار صعودی، افزایش مداوم قیمت دارایی ها، همراه با اقتصاد قوی و سطوح بالای اشتغال، وجود دارد. به طور خلاصه، سرمایه گذار، بازار های صعودی را از طریق خرید اوراق بهادار شروع می کند. چرا که بازار های صعودی معمولا قیمت اوراق بهادار را افزایش می دهند. تا زمانی که عرضه بیش از تقاضا باشد، بازار صعودی ادامه دارد.
روند صعودی به یک دوره طولانی اشاره دارد که در طی آن سرمایه گذاران زیادی در حال خرید ارز های دیجیتال هستند. اعتماد سرمایه گذار معمولا یک حلقه بازخورد مثبت ایجاد می کند و روند صعودی را بیشتر می کند. درواقع می توان گفت سرمایه گذاری بیشتر، برابر است با افزایش مداوم قیمت ها. برای ارز های دیجیتال، قیمت، تا حد زیادی تحت تأثیر اعتماد عمومی به یک دارایی قرار دارد.
نگرش ها و اقداماتی که یک بازار صعودی را مشخص می کنند عبارتند از:
● افزایش قیمت در یک دوره زمانی پایدار
● تقاضای قوی علی رغم عرضه ضعیف
● افزایش اعتماد سرمایه گذاران به بازار
● قیمت گذاری بیش از حد پروژه های خاص
● درج صحبت هایی در مورد ارز دیجیتال در رسانه های اصلی و همچنین رسانه های اجتماعی
● علاقه عمومی به ارز های دیجیتال در میان افراد مشهور، اینفلوئنسرها و.
● افزایش شدید قیمت ها در صورت انتشار اخبار خوب و کاهش جزئی قیمت در صورت انتشار اخبار بد.

بازار نزولی

روش های تشخیص روند صعودی و نزولی

بازار نزولی بازاری است که در آن ارزش رمز ارز های پایه، حداقل 20 درصد کاهش یافته و همچنان در حال سقوط است. مشخصه یک بازار نزولی، افت 20 درصدی یا بیشتر، ناشی از اوج های قبلی است. به این ترتیب، قیمت ها پایین بوده و به طور مداوم کاهش می یابند. روند نزولی نیز بر چشم انداز سرمایه گذاران تأثیر می گذارد و الگوی نزولی بیشتری را تداوم می بخشد. در طول یک بازار نزولی، اقتصاد، با نرخ های بالای بیکاری همراه است. این شرایط می تواند ناشی از سیاست های اقتصادی ضعیف، بحران های ژئوپلیتیکی، ضعف در بازار و. باشد. بازار های نزولی، همچنین فاقد اعتماد عمومی که اکثر سرمایه گذاران در طول دوره های صعودی دارند، هستند. به طور معمول، معامله گران کریپتو قصد دارند دارایی ها را در طول یک بازار نزولی خریداری کنند، اما دانستن اینکه دقیقاً چه زمانی یک بازار نزولی به پایان رسیده است دشوار است و این امر باعث میشود سرمایه گذاران دچار مشکل شوند. به همین دلیل است که فراگیری آموزش خرید ارز دیجیتال در کف قیمت، از واجبات معامله در بازار ارز دیجیتال به شمار می رود‌. بازار های نزولی در نهایت تمایل به آرام شدن دارند و سرمایه گذاران می توانند دوباره یک چرخه صعودی جدید را آغاز کنند. در ارز های دیجیتال، پیش بینی زمان شروع یک بازار نزولی بر اساس روند های قبلی بسیار دشوار است. یک شاخص رایج که نشان دهنده دلیل شروع یک بازار نزولی می باشد، عبارت است از حجم معاملات کمتر.
نگرش ها و اقدامات معمولی که یک بازار نزولی را مشخص می کند نیز، عبارتند از:
● کاهش قیمت ها در یک دوره زمانی پایدار
● عرضه بیشتر از تقاضا
● عدم اعتماد سرمایه گذاران به بازار
● صحبت منفی در مورد ارز دیجیتال در رسانه های اصلی و همچنین رسانه های اجتماعی و بی اعتمادی عمومی به ارز های دیجیتال در میان اقتصاددانان
● تحلیلگران و امور مالی سنتی

تعریف روند در بازار های مالی

روند احتمالاً مهمترین امر در معاملات روزانه و سرمایه گذاری بلند مدت است. در بیشتر موارد، معامله گران معمولا علاقه مند به شناسایی زودهنگام یک روند و خروج از آن در هنگام معکوس هستند. موفق ترین معامله گران شکسته شدن روند صعودی می توانند یک روند صعودی جدید را شناسایی کرده و دارابی مورد نظر خود را خریداری کنند. سپس، پس از پایان این روند وارد معامله کوتاه شوند. به یاد داشته باشید که هیچ فردی دقیقا نمی داند، چه زمانی یک روند به پایان می رسد. اما استفاده انواع روش های حرفه ای ترید، شانس شما برای خروج از یک معامله با سود بالا، را افزایش می دهد. برای تشخیص پایان یک روند، ابتدا باید بدانیم که در یک روند هستیم. برای این امر، از روند اقدام قیمت استفاده می شود. در این روش، به عملکرد قیمت توجه می شود. به این شکل که در یک روند صعودی، به دنبال بالا ترین سطح و در یک روند نزولی، به دنبال پایین ترین سطح باشید. زاویه حرکت بر روی نمودار نیز، تندتر از حد معمول خواهد بود. برای مثال، نمودار های روزانه نشان می دهند که قیمت بیت کوین از مارس،2020 تا آوریل ،2021 در یک روند صعودی عمده بوده است. در آن زمان، هر فردی که ارز دیجیتال را خریداری می کرد، درآمد کسب می کرد. با این حال، می بینیم که این روند زمانی به پایان رسید که سکه به بالاترین حد خود یعنی حدود 65000 دلار رسیده بود. نگاهی دقیق تر به نمودار ها می تواند به ما کمک کند تا بدانیم چگونه پایان یک روند در معاملات را شناسایی کنیم. فراز و نشیب هایی که بیت کوین در ماه های اخیر داشته است، آن را به یک مطالعه موردی کامل تبدیل کرده تا بهترین استراتژی ها را برای پیش بینی پایان یک روند و بهره مندی از آن، تجزیه و تحلیل کنیم. برخی از این استراتژی های کاربردی را در ادامه مقاله شرح داده ایم.

استفاده از الگوی دو یا سه دارایی بالاتر

اولین استراتژی مفید برای شناسایی پایان یک روند، این است که از الگوی دو یا سه مورد دارایی بالا استفاده کنید. این الگو زمانی اتفاق می افتد که قیمت دارایی تا یک میزان خاص افزایش یابد و سپس عقب نشینی کند. سپس قیمت دوباره افزایش می یابد و در اولین سطح اوج ، مقاومت پیدا می کند. اگر نتواند بالاتر از مقاومت اول حرکت کند، می تواند سیگنالی باشد که در شرف پایان است. در برخی موارد، قیمت تمایل به عقب نشینی و سپس افزایش و آزمایش مجدد سطح اولیه مقاومت خواهد داشت. این به عنوان الگوی سه گانه بالا شناخته می شود. بنابراین، اگر از یک دارایی طولانی مدت در سبد پرتفوی خود بهره مند هستید، که الگوی دو یا سه تایی را تشکیل می دهد، میبایست از معامله خارج شوید. چرا که این سیگنالی است که روند رو به پایان خواهد رفت.

استفاده از میانگین متحرک

یک استراتژی ساده دیگر برای شناسایی پایان یک روند صعودی یا نزولی، استفاده از میانگین متحرک (Moving Average)، است. همانطور که می دانید، MA یکی از موثرترین شاخص های دنبال کننده روند در جهان، و یکی از متداول ترین اندیکاتور های تحلیل است که اساس ابزار های معاملاتی زیادی را تشکیل می دهد. انواع مختلفی از میانگین های متحرک مانند ساده، نمایی، وزنی و هموار وجود دارند. میانگین متحرک به شما نشان می دهد که زمانی که دارای یک دارایی طولانی یا کوتاه مدت هستید، در یک روند صعودی، تا زمانی که دارایی بالاتر از MA باشد، قیمت در روند صعودی باقی خواهد ماند. در این حالت، تا زمانی که قیمت بالاتر از این MA باشد، روند صعودی تمایل دارد دست نخورده باقی بماند. اندیکاتور میانگین متحرک، قیمت ها را به عنوان داده ها، مورد استفاده قرار می دهد و میانگینی از قیمت های گذشته را محاسبه می کند. این اندیکاتور، یک شاخص دنباله روی روند می باشد که حرکتی مشابه به حرکت نمودار قیمت را نشان می دهد. روش دیگر استفاده از میانگین متحرک برای شناسایی زمانی که یک روند در شرف پایان است، استفاده از دو مورد از آن ها، یعنی ترکیب میانگین متحرک 50 روزه و 25 روزه است. از MA، بیت و پنج روزه به عنوان سیگنال سریع و پنجاه روزه به عنوان تایید کننده این معکوس استفاده می شود. در این حالت، اگر دارایی از میانگین متحرک 25 روزه عبور کند، فرض می شود که پایان روند نزدیک است. پایان روند زمانی تایید می شود که قیمت بتواند به زیر میانگین متحرک نمایی 50 روزه حرکت کند و یا زمانی که این دو میانگین، یک متقاطع نزولی ایجاد کنند. به جای میانگین متحرک 50 روزه و 25 روزه، بسیاری از معامله گران بلندمدت از میانگین متحرک 50 روزه و 200 روزه در فرآیندی که به عنوان تقاطع مرگ شناخته می شود، استفاده می کنند. سایر شاخص های فنی که می توانند به شما در شناسایی پایان یک روند کمک کنند، باند های بولینگر، کانال های Donchian و Ichimoku هستند.

الگوهای معکوس

روند در بازار نزولی

همچنین می توان انتهای یک روند را با استفاده از چندین الگوی معکوس نیز شناسایی کرد.
از محبوب ترین این الگو ها عبارت است از:
1.الگوی کف گرد
2. الگوی سر و شانه ها
3. الگوی شمعدانی

الگوی کف گرد یا Rounding Bottom، زمانی اتفاق می افتد که قیمت دارایی به یک سطح معین افزایش می یابد و سپس به تدریج شروع به کاهش می کند. در پایان، چیزی شبیه به یک نعلبکی وارونه را تشکیل می دهد.
الگوی سر و شانه یا Reverse Head and Shoulders، زمانی اتفاق می افتد که دارایی که قیمت آن در حال افزایش است، یک اوج اولیه را تشکیل داده و سپس کاهش می یابد. پس از این اتفاق، قیمت از پیک اولیه بالاتر می رود و تا اولین حمایت کاهش می یابد. سپس مجدد بالا می رود و شانه های راست را تشکیل می دهد. هنگامی که این اتفاق می افتد، قیمت معمولا پایین تر خواهد بود. الگوی سر و شانه، یک اندیکاتور بازگشتی صعودی است که در هشتاد درصد مواقع در روند صعودی و در بیست درصد مواقع، در یک روند نزولی شکل می گیرد. میزان خطای این الگو بسیار کم بوده و به همین دلیل، الگوی معتبری معرفی می شود.
الگوهای شمعدانی، برای معامله گران کوتاه مدت، می توان از برخی از الگو های شمعدانی استفاده کرد. برخی از این الگو ها که می توانند پایان یک روند را نشان دهند عبارتند از:
● دوجی
● صعودی
● سه سرباز سفید
● الگوی چکش
این الگو های شمعدانی، زمانی که به خوبی مورد استفاده قرار گیرند، می توانند سیگنال هایی را از زمان پایان روند ارائه دهند. شناسایی پایان یک روند کار آسانی نیست. با این حال، استفاده از برخی از این استراتژی ها می تواند به شما در تشخیص زمان وقوع این اتفاق کمک کند. در تشخیص پایان یک روند، مشاهده شمعدان های بزرگ روی نمودار زمانی است که بازار روند رو به رشدی دارد. اگر قیمت برای مدتی در یک روند صعودی بوده است، سپس یک کندل قرمز بزرگ ظاهر می شود، این کندل خاص به اندازه کافی قوی است که برخلاف روند حرکت کند. حرکت صعودی ثابتی را که قیمت روی آخرین کندل انجام می دهد، لغو می کند. اگر این اتفاق مشاهده شد، به احتمال زیاد روند در حال پایان است و روند جدیدی در جهت مخالف جایگزین می شود. حال، اگر شمعدان های سبز رنگ بزرگ را در یک روند صعودی مشاهده کنیم، این لزوماً نشان دهنده قوی تر شدن روند نیست. اگر شمعدان های سبز رنگ بزرگ با شمعدان های قرمز رنگ بزرگ دنبال شوند تا یک الگوی سهمی ایجاد کنند، احتمالاً روند رو به پایان است.

بولینگر باند ( Bollinger Bands )

Bollinger Bands نوعی شاخص نمودار برای تحلیل تکنیکال است که به طور گسترده توسط معامله گران در بسیاری از بازار ها، از جمله سهام آتی و ارز استفاده می شود. این اندیکاتور که توسط جان بولینگر در دهه 1980 ایجاد شد، بینش منحصر به فردی را در مورد قیمت و نوسانات ارائه می دهد. Bollinger Bands، یک ابزار معاملاتی است که برای تعیین ورود و خروج از روند، در یک معامله استفاده می شود. Bollinger Bands، از سه خط تشکیل شده است که از میانگین متحرک ساده 20 روزه (SMA) برای باند میانی استفاده می کند. باند بالایی با گرفتن باند میانی و افزودن دو برابر انحراف استاندارد روزانه به آن مقدار، محاسبه می شود. باند پایین نیز با در نظر گرفتن باند میانی، منهای دو برابر انحراف استاندارد روزانه محاسبه می شود. اندیکاتور باند های بولینگر، می تواند به شما کمک کند تشخیص دهید که چه زمانی بازار صعودی یا نزولی است. در یک روند صعودی، می توان مدت زیادی به باند بولینگر پایین نزدیک شده و در یک روند نزولی، می توان در نزدیکی باند بولینگر بالا، قرار گرفت.

شکسته شدن خط روند

این نیز یک راه ساده دیگر برای شناسایی پایان یک روند است، مشروط بر اینکه بدانید چگونه یک خط روند معتبر ترسیم کنید. خط روند، یک خط مستقیم است که حداقل دو نوسان اوج را در طول یک روند نزولی یا حداقل دو نوسان پایین را در طول یک روند صعودی به هم متصل می کند. وقتی قیمت خط روند را می شکند، دو احتمال وجود دارد که می تواند اتفاق بیفتد. احتمال اول، روند ادامه دار به پایان می رسد و قیمت در جهت مخالف حرکت می کند. احتمال دوم، قیمت برگشت می کند و روند ادامه دار ادامه می یابد. اگر مورد دوم اتفاق بیفتد، ما باید خط روند خود را دوباره ترسیم کنیم تا آن را ناگسستنی نکنیم. چرا که خط روند خوب، خط روندی است که با قیمت شکسته نشود. اگر شکستی اتفاق بیفتد، باید فقط برای پایان یک روند باشد.

معرفی ابزار های تحلیلی

مشکل خط روند این است که گاهی اوقات می تواند ذهنی باشد. معامله گران یک خط روند را متناسب با برنامه های تجاری خود ترسیم می کنند، عملی که فقط آن ها را در معرض ضرر قرار می دهد. بنابراین، برای شناسایی پایان یک روند، می توانید از شاخص دیگری نیز استفاده کنید. MACD شاخصی است که تغییرات روند را شناسایی کرده و حرکت بازار را اندازه گیری می کند. MACD معمولاً نشان دهنده یک تغییر حرکت قوی، به محض اینکه قیمت خط روند را بشکند، است. با این سیگنال مکمل، ما با اطمینان بیشتری می گوییم که یک روند در نهایت به پایان می رسد. اگر به نمودار دقت کنیم، می توانیم شاهد نمایان شدن یک کندل قرمز رنگ بزرگ در انتهای روند صعودی باشیم. در واقع، این کندل خاص است که خط روند را می شکند. بنابراین در این مثال، ما عملا از ترکیب خط روند، MACD و کندل برای شناسایی روند استفاده می کنیم.

سخن پایانی
فرض کنید شما در حال حاضر بر روی یک روند حرکت می کنید، اما یک سیگنال قوی وجود دارد که روند به زودی پایان خواهد یافت. احتمالا عمل عاقلانه این است که از معاملات خود خارج شوید. اما اگر پوزیشن های باز ندارید، این فرصت خوبی برای شماست تا در روند جدید وارد معامله شوید. در مجموع، اندیکاتور های مختلفی وجود دارد که می تواند به ما کمک کند تا مشخص کنیم که چه زمانی یک روند در حال پایان است، که شامل کندل استیک ها، خطوط روند، نوسانگر ها، SAR سهمی، MACD، باند های بولینگر و. می شود. تجزیه و تحلیل و پیش بینی پایان یک روند به ما کمک می کند تا در صورت داشتن معاملات باز، میزان ضرر خود را به حداقل برسانیم و یا اگر معاملات باز نداریم، می توانیم روند را زودتر دریافت کرده تا بتوانیم تا حد امکان از روند جدید سود ببریم.

شکسته شدن خط روند بیت

قیمت بیت کوین، اتریوم و سایر ارزهای دیجیتال را به صورت لحظه‌ای ببینید و نرخ آن‌ها را به یکدیگر تبدیل کنید. آخرین اخبار، تحلیل‌ها و مقالات حوزه بلاک چین را بخوانید. سبد دارایی خود را با افزودن ارزهای دیجیتال بسازید و ارزش آن را هر لحظه دنبال کنید. با جامعه فارسی‌زبان ارزدیجیتال در مورد توکن‌ها و کوین‌های محبوبتان بحث و گفتگو کنید.

dlnow dlnow

  • برگزیده
    • سوالات متداول
    • ویدئو آموزشی
    • اینفوگرافیک
    • شرایط و قوانین استفاده
    • مبدل قیمت ارز دیجیتال
    • محاسبه سود استخراج
    • قیمت ارز دیجیتال
    • ابزارهای ارزدیجیتال
    • آشنایی با بلاک چین
    • آشنایی با بیت کوین
    • آشنایی با اتریوم
    • صفر تا‌‌ صد امنیت
    • تحلیل قیمت بیت کوین
    • تحلیل قیمت آلت کوین‌ها
    • تحلیل قیمت اتریوم
    • تحلیل فاندامنتال
    • فرصتهای شغلی
    • تبلیغات
    • درباره ما
    • ارتباط با ما

    کلیه حقوق این سایت نزد ارزدیجیتال محفوظ بوده
    و بازنشر محتوا با ذکر منبع بلامانع است.

    چگونه خط روند رسم کنیم؟ رسم خط روند

    رسم خط روند

    استفاده از خطوط روند، یکی از پرکاربردترین روش‌های شناسایی نقاط حمایت و مقاومت در نمودار است. اما شیوه ترسیم درست خط روند، هنوز برای بسیاری از معامله گران سوال برانگیز است. در این مقاله به سراغ ماهیت خط های روند و روش رسم آن‌ها می‌رویم تا پس از مطالعه آن بتوانید محتمل‌ترین کف و سقف‌های نمودار را شناسایی کرده و معاملات پرسودی را تجربه کنید.

    نحوه رسم خط روند

    خط روند، یک ابزار ترسیم نموداری دینامیک است. این خط از اتصال نقاط چرخش قیمت در نمودار تشکیل می‌شود. در تحلیل تکنیکال از خط روند برای تشخیص نقاط احتمالی واکنش بازار استفاده می‌کنند. این خطوط بر اساس شرایط بازار و نمودار می‌توانند خاصیت حمایتی یا مقاومتی داشته باشند. در واقع خط روند، حمایت یا مقاومت به صورت افقی مورب است. این روش برای معامله گران نقش حیاتی دارد چون به آنها در تشخیص نقاط مهم عرضه و تقاضا – که می‌توانند عامل تغییر مسیر بازار و شکل‌گیری روند جدید باشند – کمک می‌کند. تصویر زیر را مشاهده کنید:

    رسم خط روند

    نمودار فوق متعلق به قیمت سهام شرکت «دارو رازک» است. در این تصویر خط روند ماهیت صعودی داشته و نقش حمایتی دارد. همان‌ گونه که در تصویر مشخص شده، طی روند صعودی بر اساس این خط، معامله گران حداقل یک فرصت خرید مطمئن داشته‌اند. در نمودار زیر شرایط دیگری برقرار است.

    رسم خط روند

    خط روند در نمودار فوق از نوع نزولی بوده و خاصیت مقاومتی دارد. تفاوت دو نمودار در این است که حالت اول برای معامله گران، موقعیت معاملاتی خرید فراهم می‌کند و حالت دوم در بازارهای یک طرفه مثل بازار سهام ایران، فرصت خروج از سهم در سقف‌های قیمتی و در بازارهای دو طرفه مانند بازار شکسته شدن روند صعودی جهانی موقعیت معاملاتی فروش را مهیا می‌کند.

    چگونه خط روند را درست رسم کنیم؟

    تا اینجای مقاله، سعی ما بر این بود تا تعریف مناسبی از مفاهیم اولیه و کاربرد خطوط روند بیان کنیم. در این مرحله، شیوه ترسیم درست آن‌ها را خواهیم آموخت. اساسی‌ترین مفهوم در مورد رسم این خط، وجود حداقل دو نقطه برای ترسیم یک خط روند است. به عبارت دیگر خط روند از اتصال حداقل دو کف یا سقف قیمت در نمودار تشکیل می‌شود. به مثال زیر به دقت توجه کنید.

    رسم خط روند

    نمودار بالا مربوط شرکت فولاد مبارکه اصفهان در دوره زمانی هفتگی است. آخرین شمع قیمتی نشان داده شده در مربع با پوشش شمع‌های قیمتی خنثی پیشین دقیقا روی خط روند صعودی، برای دو دسته از معامله گران نوید بخش است. دسته اول کسانی هستند که سهم را در قیمت‌های پایین خریداری کرده و پس از مدتی روند اصلاحی نزولی، در مورد ادامه صعود مردد بوده‌اند که پس از وقوع این اتفاق معمولا سهام خود را حفظ می‌کنند. دسته دوم معامله‌گرانی هستند که منتظر فرصت مناسب و کم ریسک برای ورود به سهم بوده‌اند تا با موج صعودی جدید همراه شوند. بیشتر این افراد، پس از بسته شدن شمع قیمتی نمودار هفتگی و مطمئن شدن از قدرت صعودی بازار، وارد موقعیت خرید می‌شوند.

    نکته‌هایی مهم در مورد دوره زمانی نمودار

    خطوط روند ترسیم شده در دوره‌های زمانی بالاتر معمولا قدرت بیشتری دارند. به همین دلیل، بهتر است که همیشه از نمودارهای طولانی مدت، مثلاً نمودار هفتگی تحلیل خود را شروع کرده و به‌ صورت پله‌ای دوره زمانی نمودار را کاهش دهید. همیشه خط روندی را بیابید که بیشترین تعداد برخورد را داشته و ضمن این برخوردها از بدنه شمع‌های قیمتی نیز عبور نکرده باشد. همواره از ترسیم خط روندی که از بدنه شمع‌های قیمتی عبور کرده باشد، بپرهیزید. زیرا این‌گونه موارد فاقد هرگونه ارزش تحلیلی خواهند بود. بسیاری از معامله گران معتقد هستند که نمودار روزانه، بهترین دوره زمانی ممکن برای تحلیل روند بازار است. زیرا ماهیت زمانی آن به طور محض بلند یا کوتاه مدت نیست و بر این اساس می‌توان دوره زمانی معقولی را به همراه جزئیات مهم آن مشاهده و تحلیل کرد. همچنین زمان طی شده بین نقاط اولیه تشکیل خط روند – حداقل دونقطه – مهم است و هر چه بازار طی دوره طولانی‌تری به آن واکنش دهد، بدون شک اهمیت بیشتری پیدا می‌کند. در مورد دوره زمانی نمودار، نکته‌ای بسیار با اهمیت وجود دارد؛ بهتر است معامله گران برای افزایش اعتبار تحلیل‌ها و معاملات کم ریسک‌تر از تکنیک تحلیل چند زمانی استفاده کنند. مثلا برای معامله بر اساس یک خط روند صعودی در نمودار هفتگی، بهتر است در مواقع اصلاحی یا بر اساس خطوط روند هم‌پوشان در نمودار روزانه، معامله کنید.

    شمع‌های قیمتی و خطوط روند

    یکی از مهمترین سوالاتی که هنگام ترسیم برای معامله گران پیش می‌آید این است که باید بر اساس کدام ناحیه – قیمت باز و بسته شدن یا بیشترین و کمترین – از شمع‌های قیمتی، خط روند مد نظرشان را رسم کنند! پاسخ این سوال به شرایط نمودار و دیدگاه تحلیل‌گر بستگی دارد. به طور کلی، خط روندی که کاملا منطبق بر نقاط بالا و پایین یا باز و بسته شدن شمع‌های قیمتی باشد، در مواقع نادر شکل می‌گیرد. به عبارت ساده‌تر، قاعده خاص و تثبیت شده‌ای در این زمینه وجود ندارد و هر فرد می‌تواند طبق دیدگاه و تجربه‌های شخصی خود از آنها استفاده کند. در این زمینه معامله گران فقط باید بر عدم تقاطع خط و بدنه شمع‌های قیمتی تمرکز کنند.

    دست و پنجه نرم کردن با خط روند تنظیم شده!

    این موضوع شاید بزرگترین مشکل افراد حین رسم خطوط روند باشد که در اصطلاح به آن «تنظیم اجباری منحنی» می‌گویند. این حالت زمانی اتفاق می‌افتد که فرد از روی تعصب نسبت به شرایط نمودار، به درستی یک ناحیه ایمان آورده و بر اساس تصورات ذهنی غلط شروع به رسم و تنظیم خطوط می‌کند. مهمترین نکته در ترسیم خطوط و سطوح حمایت و مقاومت این است که همواره بهترین نقاط بازگشت در نمودار، واضح‌ترین آن‌ها هستند. بنابراین اگر یک خط روند به اندازه کافی منطبق بر قوانین تحلیل نموداری نیست، بهتر است به سراغ ابزار یا الگوی دیگری بروید یا دست نگه دارید تا موقعیت مناسبی فراهم شود.

    چگونه با استفاده از خطوط روند، معامله کنیم؟

    به طور کلی برای معامله بر اساس این ابزار تحلیل فنی دو روش عمده وجود دارد. حالت اول زمانی است که قیمت، روند مشخصی را طی کرده و این خطوط نقش حمایتی یا مقاومتی مطلق دارند که در این مواقع معامله گران با توجه به روند جاری بازار، هنگام لمس خط روند حمایتی توسط قیمت، وارد موقعیت خرید می‌شوند. در حالت معکوس از آن به عنوان فرصتی برای خروج از معامله بازارهای یک طرفه مثل سهام تهران استفاده می‌کنند. حالت دیگر زمانی است که توسط شمع‌های قیمتی شکسته شوند و قیمت بالاتر یا پایین‌تر از آن‌ها بسته شود که در این صورت خط روند خاصیت معکوس پیدا کرده و در اصطلاح به سطوح اتفاق تبدیل می‌شوند. مثلا خط روند نزولی که نقش مقاومت داشته پس از شکست به یک خط حمایتی تبدیل می‌شود و اکثر معامله گران منتظر می‌مانند تا قیمت به خط روند بازگردد و در آنجا وارد یک معامله کم ریسک می‌شوند. در این زمینه به نمودار شرکت داروسازی جابر ابن حیان توجه کنید.

    رسم خط روند

    به طور خلاصه باید همیشه به دنبال خط روندی باشید که حداقل ۲ تا ۳ برخورد داشته و از بدنه شمع‌های قیمتی عبور نکرده باشد. به عبارت دیگر، هرچه خط روند ایده ال‌تر، اعتبار بیشتر و در نتیجه، بازدهی معاملاتی شما بیشتر خواهد بود. این روش معاملاتی بدون شک یکی از بهترین روش‌ها برای شکار حرکت‌های بزرگ بازار با کمترین ریسک ممکن است. امیدواریم مطالعه این مقاله برای شما مفید بوده باشد.

    شکست سطوح چیست؟

    معامله گران در بازارهای مالی استراتژی های معاملاتی متفاوتی دارند هرگاه مقاومتی در نمودار شکسته شود، افراد با خود می‌گویند چون از مقاومت رد شده است روند صعودی پیش رو است پس خرید انجام می‌دهند اما با چند کندل صعودی روند به حالت نزولی برمیگردد، برعکس این اتفاق هم رخ خواهد داد در دنیای کریپتو کارنسی این شکست سطوح را فیک می گویند که اعتباری ندارد. شاید تا به اینجا این سوال برایتان پیش آمده باشد که چه موقع بفهمیم شکست سطوح اعتبار دار است؟ در ادامه همراه ما باشید تا به پرسش مطرح شده پاسخ بدهیم.

    شکست سطوح چیست؟

    هرگاه قیمت رمز ارز به بالای سطح مقاومت یا زیر سطح حمایت حرکت کند اصطلاحا می گوییم شکست سطوح اتفاق افتاده است، شکست سطح نشانگر شروع روند تازه است به عنوان مثال شکست سطح مقاومت نشانگر روند صعودی و شکست حمایت نشانگر روند نزولی است. گاهی اوقات ناحیه ای که شکست در آن اتفاق افتاده حجم بالایی دارد، این سطوح شکست معمولا معتبرتر هستند و احتمال آغاز روند جدید در آن سطح بیشتر است.

    سطوح شکست فیک یا واقعی؟

    پیش تر گفتیم اگر قیمت رمز ارزی زیر سطح مقاومت یا بالای سطح حمایت باشد شکست سطوح اتفاق افتاده است. وقتی یک سطح شکسته می‌شود برخی از معامله گران که منتظر شکست سطح بودند، رمزارز می‌خرند و برخی دیگر برای جلوگیری از ضرر بیشتر از معامله خارج می‌شوند.

    هرگاه حجم معاملات بیشتر از حجم متوسط باشد، شکست سطح معتبرتر است و هرگاه حجم معاملات پایین باشد، افراد کمی به سمت این سطح جذب می شوند و سطح معتبر نخواهد بود.

    اگر شکست سطح به سمت بالا باشد و این شکست موفقیت آمیز نباشد، قیمت به زیر سطح مقاومت برخواهد گشت. اگر شکست سطح به سمت پایین بوده و موفقیت آمیز نباشد، قیمت دوباره به بالای سطح حمایت برمی‌گردد.

    شکست فیک چیست؟

    شکست فیک زمانی رخ می‌دهد که بازار قصد فریب دادن تریدرهای تازه کار را دارد. به عبارتی بازار سطحی را می‌شکند اما پس از مدت زمان کوتاهی بازار برمی‌گردد. منظور از بازگشت بازار همان تغییر جهت خلاف تصور ما می‌باشد. بهتر است تریدرها سطح آگاهی خود در زمینه تحلیل و کندل خوانی را افزایش دهند تا کمتر ضرر کنند و تهدید ها را به فرصت تبدیل کنند.

    شکست فیک را چگونه تشخیص دهیم؟

    راه اول

    هرگاه حجم معاملات کم باشد شکست هایی که اتفاق می افتد معمولا فیک است. معامله گران بزرگ معمولا هنگامی که حجم معاملات پایین است وارد بازار نمی‌شوند. در بازارهای مالی در زمان های مشخص حجم بازار کم می‌شود به عنوان مثال در بازار ارزهای دیجیتال روزهای شنبه و یکشنبه در تایم فریم روزانه چون بازارها برای بازگشایی اول هفته آماده می‌شوند حجم معاملات کم است و معامله گران بزرگ معمولا در این روزها وارد بازار نمی‌شود.

    تیم همیارکریپتو توصیه می‌کند برای اینکه در تایم فریم های مختلف فریب شکست سطوح فیک را نخورید، هرگاه حجم معاملات به طور قابل توجه کاهش پیدا می کند معامله ای باز نکنید.

    شکست سطوح

    راه دوم

    شیب خط روند را چک کنید اگر خلاف جهت حرکت کندل باشد احتمال اینکه شکست فیک باشد وجود دارد. حواستان به شکست سطوح حمایت و مقاومت باشد، به صعودی بودن خطوط مقاومت و نزولی شکسته شدن روند صعودی بودن خطوط حمایت دقت کنید. گاهی حجم معاملات کم نیست اما شکست فیک در روند وجود دارد. پس حواستان باشد هرگاه خط مقاومت شکسته شد و روند صعودی پیش گرفته شد صبر کنید تا روند تثبیت شود چون این احتمال وجود دارد که پس از چند کندل صعودی روند، خلاف جهت برگردد. این اتفاق برای روندهای نزولی در حمایت ها هم رخ می‌دهد با شکسته شدن حمایت چند کندل نزولی اتفاق می‌افتد و دوباره به مسیر صعودی برمی‌گردد.

    شکست سطوح

    شکست سطوح چه جاهایی اتفاق می‌افتد؟

    1. سطوح حمایت و مقاومت
    2. کف ها و قله های تایم های مختلف
    3. خطوط روند
    4. کانال های قیمتی
    5. میانگین های متحرک
    6. سطوح فیبوناچی
    7. پیوت ها
    8. اعداد رند
    9. سطوح الگوهای درون چارت ها

    قوانین شکست سطوح

    قانون اول

    شکست واقعی با بدنه کندل صورت می گیرد نه با سایه

    قانون دوم

    قیمت بعد از شکست و عبور از سطح روانشناسی، یک سقف درست می کند.

    قانون سوم

    قیمت مجددا سطح مقاومت شکسته شده را، آزمایش و لمس می کند (Last Kiss).

    قانون چهارم

    سقف ایجاد شده، با بدنه یک کندل جدید شکسته می شود. کندل آخر، تاییدیه ای است برای شکسته شدن سطح معتبر و ادامه روند.

    جمع بندی

    برخی از معامله گران با شکست سطوح کلیدی وارد بازار می‌شوند، اما برخی برخلاف جریان بازار وارد معامله می‌شوند و بر این باورند که شکست اتفاق افتاده جعلی است و بازار دوباره بر خواهد گشت. برای اینکه تصمیم بگیرید که هم جهت با روند بازار معامله کنید یا مخالف آن باید ماهیت هر شکست را درک کنید.

    در این مطلب بررسی کردیم که شکست سطوح چیست و چطور می توان آن را در روندها تشخیص داد علاوه بر این شکست فیک و واقعی را هم به شما معرفی کردیم. با استفاده از اطلاعاتی که کسب کردید و شناختی که از سطوح شکست دارید می‌توانید بدون دغدغه معامله باز کنید.

    به عنوان نکته پایانی این موضوع را به خاطر داشته باشید که در ساعات و زمان‌هایی که حجم معامله در این بازار‌ها کاهش پیدا می‌کند، معامله‌ نکنید. چون دقیقا در همان تایم فریم ها شکست ها اغلب فیک هستند.

    اگر می خواهید مطالب روز دنیای کریپتو را دنبال کنید با همیارکریپتو همراه باشید. تیم ما به روز ترین اخبار و دوره های آموزش ارز دیجیتال را در اختیار علاقه مندان این حوزه قرار می دهند. دوره آموزش ارز دیجیتال در مشهد به صورت حضوری در مشهد و آنلاین در فضای اسکای روم برگزار می شود.

    سوالات متداول

    1) شکست سطوح چیست؟

    هرگاه قیمت رمز ارز به بالای سطح مقاومت یا زیر سطح حمایت حرکت کند اصطلاحا می گوییم شکست سطوح اتفاق افتاده است.

    2) سطح شکست واقعی چیست؟

    هرگاه حجم معاملات بیشتر از حجم متوسط باشد، شکست سطح معتبرتر است که اصطلاحا سطح شکست واقعی است و تاییده ای برای ورود به معامله است.

    3) سطح شکست فیک چیست؟

    هرگاه حجم معاملات پایین تر از سطح متوسط باشد، افراد کمی به سمت این سطح جذب می شوند و سطح معتبر نخواهد بود این شکست فیک است و بهتر است وارد معامله نشویم.

    4) چگونه می توان شکست فیک را تشخیص داد؟

    شکست فیک را از دو راه می‌توان تشخیص داد:

    1. کمبود حجم معاملات
    2. هم جهت نبودن شیب خط روند با سطح شکست

    بررسی الگوهای کندلی و مومنتوم حرکت بهترین راه تشخیص شکست فیک از واقعی است.

    5) مشخصه اصلی شکست واقعی چیست؟

    شکست هم جهت با روند باشد، حجم معاملات بالا باشد و شکست با بدنه اصلی کندل صورت گرفته باشد نه سایه آن.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.