آشنایی کامل با سرمایه گذاری در اوراق بهادار با درآمد ثابت
اگر نمیخواهید ریسک سرمایه گذاری یا سایر ابزارهای مالی پر تنش را بپذیرید، پیشنهاد میکنیم با اوراق درآمد ثابت آشنا شوید؛ ممکن است بعد از آشنایی با این اوراق، شیوه سرمایهگذاری خود را تغییر بدهید.
مسلماً هیچ سرمایه گذاری حاضر به از دست دادن اصل سرمایه خود شخص نیست. بهطور کلی سرمایهگذاران در مواجهه با ریسک به دو دسته ریسکپذیر و ریسکگریز تقسیم خواهند شد. افراد ریسک گریز به هر دلیل حاضر به پذیرش ریسک نمی باشد و تمایل دارند ضمن حفظ اصل سرمایه خود، سودی احتمالا بیشتر از سود معمول بانکی دریافت کنند. یکی از بهترین راهکارهای سرمایهگذاری برای این دسته از افراد، اوراق با درآمد ثابت می باشد.
اوراق با درآمد ثابت؟
اوراق با درآمد ثابت یکی از انواع اوراق بهادار می باشد که ناشر آن تعهد میدهد تا تاریخ سررسید اوراق و در دورههای زمانی معین، مقادیر ثابتی را به خریداران این اوراق بپردازد. همچنین در تاریخ سررسید اصل پول به خریداران اوراق بازگردانده خواهد شد. این اوراق تقریبا بدون ریسک بوده و بازده آن کمتر از سهام و کمی بیشتر از سپردههای بانکی است.
صندوقهای سرمایه گذاری با درآمد ثابت
سرمایهگذاران علاوه بر خرید مستقیم اوراق درآمد ثابت، میتوانند در صندوقهای با درآمد ثابت نیز سرمایه گذاری بکنند. این صندوقها با ایفای نقش واسطه مالی، سرمایهگذاری افراد کمتجربه را از حالت مستقیم به غیرمستقیم تبدیل می کنند و علاوه بر آن مزایای متعددی را برای سرمایهگذار و همچنین بازار سرمایه فراهم کنند.
مدیران این صندوقها منابع مالی حاصل از فروش واحدهای خود را بیشتر به خرید اوراق بهادار بدون ریسک مثل اوراق خزانه، اوراق مشارکت، اوراق اجاره و… اختصاص مییابد تا بتوانند سود مشخص با دامنهی نوسان اندک را برای سرمایهگذاران فراهم می کنند.
اوراق بدهی
معمولاً دولتها و شرکتها برای تأمین منابع مالی مورد نیاز خود، با فروش اوراق بدهی به عامهی مردم، از آنها وام میگیرند. اوراق بدهی بهمنظور تأمین مالی بنگاههای اقتصادی منتشر خواهند شد. اوراق بدهی ممکن است کوپن پرداخت سود داشته باشند که در این صورت به صورت دورهای به دارنده این اوراق، مبلغ مشخص تحت عنوان سود پرداخت خواهد شد.
لازم به ذکر است دارنده اوراق بدهی سهمی در مالکیت شرکت نخواهند داشت، لذا در تصمیمگیری شرکت، حق رأی ندارد. مهمترین اطلاعاتی که از اوراق بدهی میتوان کسب کرد عبارتاند از:
تاریخ سررسید
ارزش اسمی
نرخ سود اسمی
قیمت بازاری
بازده تا زمان سررسید
گواهی سپرده
گواهی سپرده نوعی اوراق با درآمد ثابت می باشد که خریدار این اوراق میتواند سود سپرده را دریافت کند. مهمترین مشخصه گواهی سپرده تاریخ سررسید و نرخ سود ثابت آن است. این گواهی معمولاً توسط بانک منتشر میشود، بنابراین تضمین اصل مبلغ سپرده و سودهای پرداختی به عهدهی بانک میباشد.
تاریخ سررسید گواهی سپرده معمولاً بین یک سال تا پنج سال است. سود پرداختی به دارندگان سپرده بهصورت دورهای از طریق کوپنهای گواهیهای سپرده پرداخت میشود. این روش را اغلب افرادی انتخاب میکنند که انتظار کسب سود قطعی بهصورت دورهای (ماهانه یا هر سه ماه یکبار) داشته باشند.
مزایای سرمایه گذاری در اوراق با درآمد ثابت
۱) کمترین ریسک
این صندوقها به دلیل سرمایهگذاری در بخشهای مطمئن و کمترین میزان ریسک، دارای نوسانات پایین و شیب ملایم نرخ سود و در نتیجه دارای ریسک کمتر می باشند. مناسب برای افرادی است که سرمایه گذاری کم ریسک را انتخاب کردهاند.
۲) سودهای دورهای بعلاوه تضمین حفظ اصل سرمایه
علاوه بر مقادیری که در دورههای زمانی معین به خریداران این اوراق داده خواهد شد، تاریخی تحت عنوان زمان سررسید تعیینشده که اصل پول به خریدار اوراق برگردانده شود. مشخص بودن این تاریخ به سرمایهگذار امکان برنامهریزی جهت سرمایهگذاریهای آتی را خواهد داد.
۳) تنوع سبد سرمایه گذاری
یکی از مهمترین نکات در سرمایه گذاری تقسیم داراییها یا تشکیل سبد از داراییهای متنوع می باشد. تقسیم دارایی باعث میشود تا ریسک سرمایهگذاری بهطور محسوسی کاهش بیابد. هر چه سبد داراییهایتان متنوعتر شود، سرمایه گذاری مطلوبتری خواهید داشت. خرید اوراق با درآمد ثابت نقش بسزایی در کاهش ریسک سبد شما ایفا می کند.
۴) اولویت در صورت انحلال شرکت
از دیگر مزایای سرمایه گذاری در اوراق با درآمد ثابت می باشد که در صورت ورشکستگی یک شرکت، اولویت پرداخت پول با دارندگان اوراق با درآمد ثابت می باشد.
مفهوم ریسک در سرمایهگذاری !
در مقاله انواع بازار عنوان شد که، داراییها به دو دستهی کلی داراییهای فیزیکی و ریسک سرمایه گذاری داراییهای مالی (کاغذی) تقسیم میشوند. املاک، زمین، اتومبیل و … داراییهای فیزیکی، و سهام، اوراق مشارکت و سایر انواع اوراق بهادار، از جمله داراییهای مالی هستند. همچنین گفته شد که ارزش داراییهای مالی، به پشتوانه یک دارایی دیگر تعیین میشود. مثلا ارزش سهام یک شرکت به عملکرد شرکت مذکور و میزان سوددهی آن بستگی دارد و با بهبود و یا ضعف عملکرد شرکت، ارزش سهام آن نیز کم و یا زیاد میشود. بنابراین، هنگام سرمایهگذاری ، توجه به اطلاعاتی که میتواند بر افزایش یا کاهش میزان سرمایه شما تأثیرگذار باشد، بسیار حائز اهمیت است. تصمیمگیری براساس اطلاعات و تحلیلهای صحیح میتواند تا حدود زیادی ریسک سرمایهگذاری را کاهش دهد! اما ریسک چیست؟ و چطور میتوان ریسک یک سرمایهگذاری را کاهش داد؟
تعریف ریسک
در یک تعریف بسیار ساده، ریسک یعنی : “احتمال محقق نشدن پیش بینیها”
فرض کنید که قرار است در یک بازار مثلا بورس و اوراق بهادار سرمایهگذاری کنید و مبلغ ۱۰۰ میلیون تومان برای این کار در نظر گرفتهاید. طبق برآوردها و محاسباتی که انجام دادهاید، پیشبینی میکنید که میزان سرمایه شما در سال آینده به ۱۶۰ میلیون تومان برسد و براساس این پیشبینی، اقدام به سرمایهگذاری مینمایید. از اینجا به بعد دو حالت ممکن است رخ دهد:
یا سرمایه مزبور در سال آینده به ۱۶۰ میلیون تومان یا بالاتر از آن میرسد، که در این صورت شما سرمایهگذاری موفقی داشتهاید و به اصطلاح ریسک سرمایهگذاری شما صفر بوده است، و یا این که پیشبینی شما درست از آب در نمیآید و مبلغ سرمایه شما به مبلغ مورد نظر نمیرسد. مثلا بعد از گذشت یک سال به عدد ۱۳۰ میلیون تومان میرسید. در این صورت پیشبینی شما با ۵۰ درصد عدم موفقیت همراه بوده است. یعنی به جای ۶۰ میلیون تومان، شما نیمی از آن، یعنی ۳۰ میلیون تومان را به دست آوردهاید. لذا مشخص میشود که ریسک همان “احتمال عدم موفقیت” است. هر اندازه احتمال عدم موفقیت در سرمایهگذاری بیشتر باشد، اصطلاحا ریسک سرمایهگذاری نیز بیشتر خواهد بود. اشاره به دو نکته در این جا ضروری به نظر میرسد:
دو نکته مهم!
- اطلاعات و ورودیهای صحیح برای تحلیل و پیشبینی، نقش بسیار زیادی در کاهش ریسک سرمایهگذاری دارند.
- به دلیل این که همواره پیشبینیها نمیتواند به طور کامل محقق شود، پس فردی که قصد انجام هر نوع سرمایهگذاری را دارد باید توانایی پذیرش ریسک متناسب با بازار سرمایهگذاری مورد نظر خود را داشته باشد.
البته در سایر مقالات، بیان خواهیم کرد که در سالهای اخیر و با طراحی برخی شیوههای جدید سرمایهگذاری در بازارهای مختلف اعم از بورس، امکان سرمایهگذاری با ریسک کمتر نیز برای افراد فراهم شده است. اما به هر حال، باید توجه داشت که موضوع ریسک، همواره باید در همهی سرمایهگذاریها مدنظر قرار گیرد.
ارتباط ریسک و بازده
در کنار مفهوم ریسک، مفهوم دیگری نیز همواره در ادبیات سرمایهگذاری مورد استفاده قرار میگیرد؛ مفهومی به نام “بازده” !
منظور از بازده، “درآمد حاصل از سرمایهگذاری” است. مثال قبل را در نظر بگیرید. فرض کنید که اگر شما بتوانید با سرمایهگذاری در بورس سرمایه خود را از ۱۰۰ ملیون تومان به ۱۶۰ میلیون تومان افزایش دهید، یعنی توانستید ۶۰% بازدهی را طی یک سال کسب کنید.
حالا ببینیم اگر شما به جای سرمایهگذاری در بازار سرمایه یا همان بورس، به اندازه پول خود اوراق مشارکت از بانک خریداری کرده بودید چه اتفاقی میافتاد؟
احتمالا با نرخ سود سالانه اوراق مشارکت که حدود ۲۰ درصد تعیین شده است، سرمایه شما پس از یک سال به حدود ۱۲۰ ملیون تومان میرسید، یعنی ۲۰% بازدهی در یک سال! در واقع، در اوراق مشارکت، بر خلاف سهام، ارزش اوراق ثابت است و سرمایهگذار فقط سود ثابتی را در فواصل زمانی تعریفشده و مشخصی دریافت میکند.
یک سوال مهم!
در این جا احتمالا یک سوال مطرح میشود! چرا یک سرمایهگذار سهامی با ۶۰ درصد بازدهی در طول یک سال را خریداری میکند، ولی فرد دیگری با خرید اوراق مشارکت، به کسب ۲۰ درصد بازده راضی است؟
احتمالا شما نیز پاسخ این سوال را میدانید!
از کجا معلوم که سرمایهگذاری مورد نظر، حتمأ ۶۰ درصد بازدهی داشته باشد؟ اگر میزان سرمایه برخلاف پیشبینیها به ۱۶۰ میلیون تومان نرسید چه؟ خرید اوراق مشارکت، حداقل این تضمین را دارد که قطعا ۲۰ درصد بازدهی به دست خواهد آمد و پاسخهایی از این دست!
اما با وجود همه این تردیدها، هنوز هم بسیاری از سرمایهگذاران ترجیح میدهند به جای بسنده کردن به بازدهی ۲۰ درصدی، ریسک بیشتری را متحمل شده و بازدهی بیشتری به دست آورند. به همین علت است که به بازده، “پاداش ریسک” هم می گویند؛ یعنی کسب بازدهی بیشتر، در ازای پذیرش ریسک بیشتر و کسب بازدهی کمتر، در ازای پذیرش ریسک کمتر.
این دقیقا همان مفهموم ریسک و بازدهی است! قطعا برای رسیدن به هر میزان بازدهی باید ریسک متناسب با آن را پذیرفت. شاید بگویید سرمایهگذاری در بانک که ریسکی ندارد! اما واقعیت این است که سرمایهگذاری در بانک نیز میتواند ریسکهای خاص خودش را داشته باشد. مثلا نظیر اتفاقاتی که برای موسسات مالی افتاد و یا مثلا ریسک جا ماندن از تورم که در مقاله انواع ریسک به آن پرداخته شده است. پس به یاد داشته باشید که همواره در سرمایهگذاری باید ریسک متناسب با بازدهی را در نظر داشته باشید.
چکیده مطلب:
در این مقاله به صورت کلی با مفهوم ریسک آشنا شدیم. ریسک یعنی احتمال عدم تحقق پیشبینیها ! احتمالا متوجه شدید که بازدهی بیشتر بدون پذیرش ریسک متناسب با آن امکانپذیر نیست! به صورت کلی همهی کسانی که در زندگی به موفقیتی میرسند، خواه موفقیت مالی باشد یا در زمینههای دیگر، ریسکهای آن را نیز پذیرفتهاند! پس ریسک به خودی خود به هیچ وجه مفهوم بدی ندارد، بلکه درک عمیق و مدیریت کردن آن است که میتواند پیروزیها و موفقیتها را رقم بزند. ریسک به معنای بیگدار به آب زدن نیست! افراد موفق و ثروتمندان خودساخته همواره ریسک تصمیمها و انتخابهای خود را میپذیرند و از همهی آنها لذت میبرند. به یاد داشته باشید اتفاقات خارقالعاده در جایی خارج ریسک سرمایه گذاری از دایرهی راحتی و روزمرگی شما رقم میخورد!
ریسک سرمایه گذاری در بیت کوین | بررسی ریسک سرمایه گذاری بر روی ارزهای دیجیتالی
یکی از سوالاتی که هر سرمایه گذار حرفه ای و تریدر بازار ارزهای دیجیتال باید قبل از هر اقدامی بپرسد این است که ریسک سرمایه گذاری در بیت کوین چقدر است؟ در واقع پاسخ به این سوال می تواند استراتژی و نقشه راه سرمایه گذاری شما را مشخص کند. بنابراین باید بدانیم که ریسک سرمایه گذاری در بازار ارز دیجیتال چقدر است و چگونه می توان بر اساس این شناسایی ریسک، سرمایه گذاری مناسب و پر سودی را تجربه کرد؟
ریسک، مهمترین عنصر در بازار سرمایه
مهمترین عنصر در هر بازار سرمایه ای شناسایی ریسک است. بگذارید برای درک این مفهوم کمی به ذات اصلی بازار های سرمایه ای نگاه کنیم.
شما به عنوان سرمایه گذار بر اساس تحلیل، شانس یا هر ابزار دیگری سعی می کنید گزینه مناسبی را برای خرید انتخاب کنید. شما از این خرید این انتظار را دارید که در آینده مشخص سود خوبی از فروش این کالا یا سهم داشته باشید. بنابراین شما بر روی آینده ای نامشخص سرمایه گذاری می کنید.
از این رو می توان به طور کلی گفت ریسک جزئی از بازار سرمایه ای محسوب می شود و نمی توان در هر صورت ریسک را از این بازار حذف کرد. مگر با استفاده از تضمین ها و قول نامه هایی که می تواند ضرر را جبران کند. اما سرمایه گذاران و تریدرها به خوبی می دانند که در قابل دریافت این تضمین و قولنامه سود قابل توجهی را از دست می دهند و عملا هزینه بالایی را برای این گارانتی پرداخت خواهند کرد. از این رو چندان مایل به استفاده از این روش نیستند. یا حداقل سعی می کنند تنها بخشی از سرمایه خودشان را در این نوع بازارهای سرمایه ای قرار دهند.
از این مثال کاملا مشخص است که بازار سرمایه به مفهوم ریسک وابسته است و ریسک مفهومی است که می تواند سود دریافتی ما را مشخص کند، اما چگونه؟
بیایید با یک مثال ساده این مسئله را مشخص کنیم. فرض کنیم بازی میان دو تیم لیورپول و نفت تهران قرار است برگزار شود. حال شما اگر بخواهید به عنوان سرمایه گذار برای برد یکی از دو تیم یا مساوی در این بازی سرمایه گذاری کنید، کدام گزینه را انتخاب می کنید:
۱- برد لیورپول
۲- برد نفت تهران
۳- مساوی
احتمالا شما سرمایه گذاری خودتان را بر روی برد لیورپول انجام خواهید داد. زیرا بر اساس آمار و تحلیل های گذشته و بر اساس سابقه دو تیم این احتمال وجود دارد که لیورپول با تعداد گل بالا تیم نفت تهران را ببرد. از این رو منطقی به نظر می رسد که شما سرمایه گذاری خودتان را بر روی برد لیورپول انجام دهید. این همان طرز فکری است که احتمالا به جز شما سرمایه گذاران بسیاری بر اساس آن دست به سرمایه گذاری می زنند.
ریسک و مسئله ای به نام سود
اما یک اصل اساسی دیگر در بازارهای سرمایه ای وجود دارد. در جایی که تعداد سرمایه گذاران زیادی وجود داشته باد، عملا سود کمتری بین سرمایه گذاران تقسیم می شود. از این رو زمانی که شما بر روی برد لیورپول سرمایه گذاری می کنید، عملا نباید انتظار داشته باشید که سود قابل توجهی به شما برسد. بنابراین شما با قبول ریسک کمتر ( یعنی احتمال موفقیت بیشتر ) به سود کمتر می رسید.
اما تصور کنید به صورت اتفاقی یا بر اساس حس ششم یا هر دلیل دیگر تصمیم گرفته باشید که بر روی برد نفت تهران سرمایه گذاری کنید. از آن جایی که تعداد سرمایه گذاران کمی در این سمت قرار دارند عملا احتمال سود بیشتری برای شما وجود دارد. بنابراین شما با قبول ریسک بالاتر و با قبول احتمال بالاتر باخت، سود دریافتی خود را چند برابر می کنید.
این مثال به خوبی نشان می دهد که با افزایش ریسک درصد سرمایه گذاران کمتر می شود و این یعنی که در صورت موفقیت بودن سرمایه گذاری سود بالاتری نصیب شما خواهد شد.
وارن بافت معتقد است ” در زمانی که همه سرمایه گذاران در حال فروش هستند، شما شروع به خرید کنید و زمانی که همه در حال خرید کردن هستند، شما بفروشید. ” این جمله به خوبی نشان می دهد که شناسایی مفهوم ریسک تا چه اندازه می تواند استراتژی شما را تعیین کند.
(در ادامه مقاله ای به نام بررسی مفهوم ریسک مساعد و نامساعد تهیه کرده ایم، اگر اطلاعات بیشتری درباره آن میخواهید حتما مطالعه نمایید)
ریسک سرمایه گذاری در بیت کوین
حال با توجه به آشنایی به مسئله ریسک، نوبت این است که خطر پذیری سرمایه گذاری در بیت کوین و بازار ارزهای دیجیتال را مورد بررسی قرار دهیم.
یک بار دیگر به مثال بالا نگاه کنید. ریسک در این مثال به چه عامل یا عواملی بستگی دارد؟ مهمترین عاملی که باعث شده است یک سرمایه گذاری یا یک انتخاب ریسک پذیر باشد، مسئله آینده و زمان است. در واقع عدم توانایی کامل پیش بینی باعث می شود که شما به طور قطع ندانید که قرار است چه اتفاقی رخ بدهد. به بیان ساده تر هرچه این قطعیت کمتر شود، عملا ریسک شما بیشتر می شود.
همین مسئله در مورد ریسک سرمایه گذاری در بیت کوین وجود دارد. در واقع یک سرمایه گذار در بازار های سرمایه ای با انواع تحلیل و بررسی ها سعی می کند به قطعیت بالاتری از آینده برسد. بنابراین تمام کاری که یک تریدر یا سرمایه گذار می کند این است که سعی می کند با تحلیل بازار، آینده را دقیق تر پیش بینی کند و بر اساس این پیش بینی ریسک سرمایه گذاری را مدیریت کند.
حال برای درک ریسک سرمایه گذاری در بیت کوین و خطر پذیری سرمایه گذاری در بازار ارز دیجیتال باید با ویژگی های این بازار آشنا شویم و با در کنار هم گذاشتن این مفاهیم عملا ریسک سرمایه گذاری در بیت کوین را شناسایی کنیم.
بیت کوین و به طور کلی بازار ارزهای دیجیتال یک بازار نوپا محسوب می شود، این سخن بدین معنی است که عملا بازار، گذشته ای چندان طولانی ندارد. بنابراین عملا نمی توان تحلیل چندان دقیقی از بازار ارزهای دیجیتال به خصوص به صورت بلند مدت داشت.
حال با توجه به شرایط گفته شده در بالا می توان به این نتیجه رسید که شما در این بازار پیش بینی دقیقی از آینده نمی توانید داشته باشید و این به معنی کاهش قطعیت و افزایش ریسک سرمایه گذاری در بیت کوین است.
ریسک سرمایه گذاری در بازار ارز دیجیتال چقدر است؟
اما فارغ از مسئله نوپا بودن بازار ارزهای دیجیتال و نبود گذشته چندان طولانی، فاکتورهای دیگری در افزایش خطر پذیری سرمایه گذاری در بازار ارز دیجیتال وجود دارد.
مهمترین این فاکتورها عملا فیات بودن ارزهای بنیادی این بازار مانند بیت کوین است. در واقع ارزهای فیات به ارزهایی گفته می شود که عملا پشتیبانی خاصی ندارد و ارزش آن ها وابسته به سیستم عرضه و تقاضاست. نمونه بارز این ارزها را می توان ریال، دلار، یورو و … دانست.
بی پشتیبان بودن یک ارز می تواند دلیل کافی برای پرنوسان بودن آن باشد. از این رو عملا ریسک سرمایه گذاری در بیت کوین چند برابر سایر بازارهای سرمایه ای محسوب می شود. اما شاید برای شما سوال باشد که چرا دیگر ارزهای فیات مانند دلار و … درگیر این نوسان و ریسک بالا نمی شوند؟
در روزهای گذشته ارزش بازار بیت کوین نزدیک به ارزش بازار فرانک سوئیس شد. ارزش بازار مفهومی است که از حاصل ضرب قیمت ارز در تعداد معاملات آن به دست می آید. با توجه به این که قیمت بیت کوین حدودا ۶۰ هزار برابر قیمت فرانک سوئیس است، می توان به این نتیجه رسید که تعداد معاملات فرانک سوئیس نیز ۶۰ هزار برابر بیت کوین است. در واقع ارزهای فیات مادامی که مورد استفاده قرار می گیرند عملا به ثبات می رسند و هر چه این استفاده کمتر شود عملا وارد یک دوره پر نوسان می شود. این همان بلایی است که سر ارز فیات ریال آمد.
ریسک سرمایه گذاری مجدد (Reinvestment Risk) چیست و چگونه آن را مدیریت کنیم؟
هنگام سرمایه گذاری در بازارهای سرمایه، مفهوم ریسک به احتمال از بین رفتن ارزش یک دارایی اشاره دارد، بدین معنی که دارایی فرد سرمایه گذار، ارزش خود را از دست بدهد. انواع مختلفی از ریسک ها وجود دارد که سرمایه گذاران در معرض آن ها قرار دارند اما راه های زیادی همچون متنوع سازی دارایی نیز برای مدیریت این ریسک های سرمایه گذاری وجود دارد. در این مقاله ما ریسک سرمایه گذاری به یکی از ریسک های رایج در بازار سرمایه تحت عنوان ریسک سرمایه گذاری مجدد می پردازیم و عوامل ایجاد کننده ی آن و نحوه ی محاسبه و مدیریت آن را شرح می دهیم.
ریسک سرمایه گذاری مجدد (Reinvestment Risk) چیست و چگونه آن را مدیریت کنیم؟
ریسک سرمایه گذاری مجدد
هنگام سرمایه گذاری در بازارهای سرمایه، مفهوم ریسک به احتمال از بین رفتن ارزش یک دارایی اشاره دارد، بدین معنی که دارایی فرد سرمایه گذار، ارزش خود را از دست بدهد. انواع مختلفی از ریسک ها وجود دارد که سرمایه گذاران در معرض آن ها قرار دارند اما راه های زیادی همچون متنوع سازی دارایی نیز برای مدیریت این ریسک های سرمایه گذاری وجود دارد، ولی برای از بین بردن کامل این ریسک ها راهی قطعی وجود ندارد.
با این حال اطلاع از منابع مختلف ریسک به سرمایه گذاران کمک می کند تا بهتر بتوانند سرمایه ی خود را هنگام ایجاد سبدی از دارایی های مختلف به طور دقیق ارزیابی نمایند و آن را به نحوی بهینه افزایش دهند. در این مقاله ما به یکی از ریسک های رایج در بازار سرمایه تحت عنوان ریسک سرمایه گذاری مجدد می پردازیم و عوامل ایجاد کننده ی آن و نحوه ی محاسبه و مدیریت آن را شرح می دهیم.
ریسک سرمایه گذاری مجدد چیست و چه زمانی ظاهر می شود؟
برای تعریف ریسک سرمایه گذاری مجدد ابتدا باید مفهوم خود سرمایه گذاری مجدد را درک کنیم. سرمایه گذاری مجدد یا Reinvestment به این معنی است که به جای آنکه معادل نقدی سود حاصل از سرمایه گذاری روی سهام یا صندوق های سرمایه گذاری مستقیماً دریافت گردد، از آن برای خرید سهم یا واحدهای اضافی استفاده شود. این کار به معنی سرمایه گذاری مجدد سود سهام برای خرید سهام اضافی است که راهی مناسب برای افزایش ارزش یک سهام یا صندوق سرمایه گذاری است. (1)
اما ریسک سرمایه گذاری مجدد چیست؟ ریسک سرمایه گذاری مجدد بیشتر در مورد اوراق بهادار با درآمد ثابت مصداق دارد زیرا اگر نرخ سود سهام یا یک صندوق سرمایه گذاری به مرور زمان کاهش پیدا کند، سرمایه گذار دیگر نخواهد توانست سودهای دریافتی اش را مجدداً با همان نرخ اولیه سرمایه گذاری نماید و باید به نرخ های سود جدید که کمتر از نرخ سود اولیه هستند راضی شود. (2)
برای درک بهتر از یک مثال فرضی استفاده می کنیم. فرض کنید یک فرد سرمایه گذار سهام یک صندوق سرمایه گذاری مشترک را خریداری می کند که حدود ۵ درصد سود دارد. این سرمایه گذار ۱۰۰هزار دلار را با هدف ۵ ساله با پیش بینی دریافت ۵ هزار دلار سود سالانه خریداری می نماید. اما در این دوره ی ۵ ساله نرخ سود سالانه ی سهام مورد نظر به ۲ درصد کاهش می یابد. اگر طبق توافق نامه ی اولیه، سرمایه گذار اصل پول خود و حتی ۵ درصد سود سالیانه را نیز دریافت کند و با سود دریافتی اش سهام جدیدی از آن صندوق سرمایه گذاری را بخرد مشکل اینجاست که سهام خریداری شده ی جدید دیگر مشمول ۵ درصد سود سالیانه نیست و تنها ۲ درصد سود به آن تعلق می گیرد.
اگر مجدداً نیز اتفاقی بیفتد که نرخ بهره بالا برود، ارزش اصل سرمایه اش کاهش می یابد. اگر سرمایه گذار پیش از موعد به سرمایه اش احتیاج پیدا کند و بخواهد آن را پیش از موعد نقد کند و قبل از سر رسید، اوراق قرضه ی خود را بفروشد، آن گاه بخشی از اصل سرمایه ی خود را نیز از دست می دهد. زیرا طبق فرمولی شناخته شده، با افزایش نرخ بهره، ارزش اوراق قرضه سقوط می کند تا بازده فعلی آن برابر با بازده اوراق جدید باشد که سود بیشتری دارد.
ریسک سرمایه گذاری مجدد با اوراق قابل تماس نیز رخ می دهد. «قابل تماس» به این معنی است که صادرکننده می تواند اوراق را قبل از سررسید پرداخت کند.
یکی از دلایل اصلی نام گذاری اوراق قرضه به این نام این است که از زمان انتشار اوراق قرضه نرخ بهره کاهش می یابد و شرکت یا دولت هم سپس می توانند اوراق جدیدی را با نرخ های پایین تر صادر کنند و در نتیجه تفاوت بین نرخ بالاتر و نرخ پایین تر جدید را پس انداز می کنند.
صادرکننده این را می داند و این بخشی از قرارداد است که سرمایه گذار هنگام خرید اوراق مشارکت با آن موافقت می کند، اما متأسفانه این بدان معنی است که یک بار دیگر، سرمایه گذار مجبور است پول نقد خود را دوباره با نرخ غالب پایین تر به کار اندازد. (2)
عوامل مؤثر بر ریسک سرمایه گذاری مجدد
سر رسید اوراق قرضه
نرخ کوپن اوراق قرضه
اوراق قرضه ای با کوپن صفر در واقع هیچ ریسک سرمایه گذاری مجددی ندارد زیرا هیچ گونه کوپن موقت پرداخت نمی شود و تمام پول به گونه ای است که در خود اوراق قرضه سرمایه گذاری می شود و مبلغ در پایان پرداخت می گردد. به خصوص اگر اوراق قرضه تا زمان سر رسید نگه داشته شود این موضوع صادق است. (4)
نحوه ی محاسبه ریسک سرمایه گذاری مجدد
بیایید فرض کنیم که یک سرمایه گذار یک کوپن ۱۵ ساله با ۸ درصد سود سالانه را به صورت مشترک خریداری کرده است. اگر نرخ سود تا سر رسید ثابت بماند، از آنجا که هیچ سود یا ضرر سرمایه ای وجود ندارد، نرخ سود اوراق بهادار نیز ۸ درصد خواهد بود. ما می توانیم کل ارزش آینده ی کلیه ی جریان های نقدی حاصل از این اوراق را به شرح زیر محاسبه کنیم:
ارزش آینده ی آن به دلار برابر است با ۱۰۰ دلار ضرب در ۳۰ (۱.۰۴) که برابر است با ۳۲۴.۳۴ دلار.
این ارزش از ۱۰۰ دلار اصل پول و ۲۲۴.۳۴ دلار کل درآمد کوپن و سرمایه گذاری مجدد است. در واقع اگر درآمد حاصل از سرمایه گذاری مجدد وجود نداشته باشد، درآمد کوپن فقط ۱۲۰ دلار خواهد بود. به یاد داشته باشید که هیچ سود سرمایه ای وجود ندارد، بنابراین تساوی زیر از درآمد سرمایه گذاری مجدد بدست می آید.
۲۲۴.۳۴ - ۱۲۰ = ۱۰۴.۳۴ دلار
این پولی است که با سرمایه گذاری پرداخت های دوره ای کوپن در ۸ درصد سود ثابت به دست می آید. اگر کوپن ها با ۸ درصد سود سرمایه گذاری نشوند، سرمایه گذار قادر به تحقق سود ۸ درصدی نخواهد بود. (5)
تاثیر ریسک سرمایه گذاری مجدد بر بازار سهام
ریسک یک اصل دائمی در بازار سرمایه است، زیرا بخشی جدایی ناپذیر از بازار سهام است. ریسک های موجود مختلف از جمله ریسک سرمایه گذاری مجدد در بازار سرمایه بر رفتار معامله گران در بورس تاثیر می گذارد. سرمایه گذاران برای ارزیابی خطر کاهش درآمد حاصل از دارایی خود با مشکل روبرو هستند. درآمد، به طور کلی باید بهینه باشد و کسانی که نسبتاً ریسک های اقتصادی از جمله ریسک سرمایه گذاری مجدد را در نظر گرفته و آن را مدیریت می نمایند، به بهترین نحو در کسب درآمد از بازار سهام اولویت می یایند.
گاهی اوقات افراد تنها به دلیل پیشنهاد آشنایان اقدام به سرمایه گذاری در صندوق اوراق قرضه ای می نماید که ممکن است با ریسک سرمایه گذاری مجدد بالایی همراه باشد و سرمایه گذار با زیان رو به رو گردد. در نتیجه ی این اتفاق اعتماد سرمایه گذاران بر بازار سهام و صندوق های سرمایه گذاری مشترک کاهش می یاید و با خروج سرمایه گذار نقدینگی این بازارها کاهش می یاید. (6)
چگونه می توان ریسک سرمایه گذاری مجدد را مدیریت کرد؟
سرمایه گذاران می توانند با سرمایه گذاری در اوراق بهادار بلند مدت، ریسک سرمایه گذاری مجدد را حذف کنند. اما متأسفانه، با این کار نیز پرتفوی را در معرض ریسک حتی بیشتری در رابطه با نرخ بهره قرار می دهند. یکی دیگر از کارهایی که سرمایه گذاران ممکن است گاهی انجام دهند این است که سعی کنند با سرمایه گذاری در اوراقی با بازده بالا، درآمد سود از دست رفته را تأمین نمایند. این یک استراتژی قابل درک، اما شبهه آور است، زیرا همه به خوبی می دانند که وقتی اقتصاد به خوبی پیش نرود، اوراق قرضه با نرخ های بالا ناخواسته شکست می خورند که به طور کلی با یک محیط کم بهره هم تراز می شود.
یک راه بهتر برای کاهش حداقل بخشی از خطر سرمایه گذاری مجدد، ایجاد «نردبان اوراق قرضه» است که پرتفویی با دارایی های اوراق بهادار با تاریخ های سررسید متفاوت است. از آنجا که بازار اساساً یک چرخه است، نرخ بهره بالا خیلی پایین می رود و دوباره افزایش می یابد. پس این شانس وجود دارد که فقط برخی از اوراق قرضه ی سرمایه گذار در یک محیط کم بهره با کاهش نرخ بهره مواجه شوند و این معمولاً می تواند با اوراق قرضه ی دیگری که نرخ بهره ی آن ها بالا می رود، جبران شود.
سرمایه گذاری در صندوق های اوراق بهادار که به طور فعال اداره می شوند، ممکن است تأثیر ریسک سرمایه گذاری مجدد را کاهش دهد، زیرا مدیر صندوق می تواند اقدامات مشابهی را برای کاهش ریسک انجام دهد. با این حال، با گذشت زمان، بازده صندوق های اوراق بهادار با افزایش و کاهش در بازار روبرو می شوند، بنابراین صندوق های اوراق بهادار اداره شده ی فعال فقط محافظت محدودی در برابر ریسک سرمایه گذاری دارند.
یکی دیگر از استراتژی های ممکن سرمایه گذاری مجدد در سرمایه گذاری هایی است که به طور مستقیم از افت نرخ بهره، تحت تأثیر قرار نمی گیرند. به طور کلی یک هدف از سرمایه گذاری ها این است که آن ها را تا حد ممکن به هم ربط ندهند. اگر این استراتژی با موفقیت اجرا شود، به این هدف دست می یابد. اما این مستلزم درجه ای از پیشرفت و تجربه در سرمایه گذاری است که بسیاری از سرمایه گذاران مبتدی از آن برخوردار نیستند. (3)
نتیجه گیری و جمع بندی
محاسبه ی قیمت اوراق بهادار به عنوان ارزش فعلی همه ی جریان های نقدی آینده، بر اساس این فرض است که تمام جریان های نقدی آینده با نرخ سود سالیانه ی ثابت یا نرخ بازده مورد انتظار، سرمایه گذاری می شوند. حتی کوچکترین تغییر نرخ بازار بر این محاسبه تأثیر می گذارد و سرانجام این تأثیر بر دارایی مالی سرمایه گذار نمایان خواهد شد. سرمایه گذاری بر روی یک اوراق بهادار خوب که از پیش در مورد آن تحقیق شده باشد در کاهش ریسک سرمایه گذاری از جمله ریسک سرمایه گذاری مجدد تا حدود زیادی کمک کننده است اما حذف کامل این ریسک هیچ گاه امکان پذیر نیست.
در این مقاله ما به بررسی کامل ریسک سرمایه گذاری مجدد و عوامل تاثیر گذار بر آن پرداختیم و همچنین نحوه ی محاسبه ی آن و روش هایی برای مدیریت این ریسک را نیز ارائه نمودیم.
امید است که با شناخت ریسک های این چنینی و داشتن علم و اطلاع کامل از نحوه ی تاثیرات این ریسک ها بر دارایی مالی شما سرمایه گذاران محترم، بتوان از گرفتار آمدن در دام این خطرها اجتناب نمود و با یک سرمایه گذاری با دیدی باز، شما نیز بتوانید به سودهای قابل توجه از طریق سرمایه گذاری در بازار سهام برسید.
ریسک و بازده در سرمایه گذاری به چه معناست ؟
ریسک و بازده ، دو مفهوم مخالف هم در حوزه ی مالی و سرمایهگذاری می باشند و بالانس های موجود مابین آنها را میتوان به عنوان “قابلیت خوابیدن راحت در شب” دانست .
مطابق فاکتورهایی نظیر سن ، درآمد و اهداف سرمایهگذاری ، ممکن است تمایل داشته باشید ریسک مالی زیادی را در سرمایهگذاریهایتان قبول کنید یا اینکه ترجیحتان این باشد که سرمایهگذاری محافظت شده تری داشته باشید .
این مسئله بسیار مهم است که یک سرمایهگذار تصمیم بگیرد تا چه حد قابلیت پذیرش ریسک را دارا است ، به صورتیکه در همین حین با وجود سرمایهگذاری که انجام داده ، احساس راحت بودن داشته باشد .
برای سرمایهگذاران ، تعریف اولیه ریسک ، احتمال متفاوت بودن بازده سرمایهگذاری در مقایسه با بازده انتظار می رود ، افراد قادرند با استفاده از انحراف معیار ، مقدار ریسک را اندازه گیری کنند . به دلیل ریسکی که وجود دارد ، احتمال آن می رود که قسمتی از سرمایهگذاری یا کل آن از دست برود . اما “بازده” از سوی دیگر ، سود یا زیانی است که یک سرمایهگذاری دارد .
در مجموع ، زمانی که ریسک پایین در یک سرمایهگذاری وجود دارد ، قابلیت کسب بازده نیز اغلب پایین است . سطح بالای ریسک نیز معمولا همراه با انتظار بازدهی بالا می باشد .
یک سرمایهگذاری پرریسک ، احتمال بالا بودن زیان و از دست دادن همهچیز را در پی دارد ، اما از سوی دیگر ، احتمال به دست آوردن سود هم از سرمایهگذاری کمریسکتر ، بالاتر است . توازن میان ریسک و بازده ، موازنه بین کمترین ریسک احتمالی و بیشترین بازده ممکن می باشد .
نکته ی مهمی که باید بدانید این است که وجود ریسک بالا ، برابر با بازده بالاتر نیست ، بنابراین توازن میان ریسک و بازده یعنی اینکه ریسک بالاتر ، فقط قابلیت سود بالاتر را نشان می دهد و هیچ ضمانتی وجود ندارد . ریسک بالاتر ، احتمال ضرر سنگینتر را نیز به دنبال خواهد داشت .
از نگاه دیگر ، بازده بدون ریسک از سوی دولت ارائه میگردد ، زیرا احتمال وجود ضرر در آن تقریبا صفر می باشد .
پس در صورتی که نرخ بازده بدون ریسک مثلا ۱۵ درصد باشد بدین معنی است که سرمایهگذاران قادرند در طی سال ، ۱۵ درصد سود به دست آورند ، بدون اینکه ریسکی دارایی آنها را تهدید کند .
شاید برای برخی ، بازدهی سالیانه ۱۵ درصدی جذاب به نظر برسد ، اما مسئله این است که چرا با وجود نرخ تورم بالا و برخی دیگر از سرمایهگذاریهای خاص که بازدهی بسیار بیشتری از ۱۵ درصد را دارند (به طور مثال ، صندوقهایی با سود ثابت ۱۸ یا ۲۰ درصدی سالیانه) ، می بایست شخصی به بازدهی ۱۵ درصدی راضی شود ؟
یک دلیل برای سرمایهگذاری با ریسک تقریبا صفر (مانند سپردهگذاری در بانکها) از جانب این افراد را میتوان وجود مقدار کمی ریسک در سرمایهگذاری در صندوقها بیان کرد و به دلیل اینکه احتمال بسیار اندکی برای ضرر وجود دارد یا فرد موردنظر شناختی از این صندوقها ندارد ، ترجیح میدهد سرمایه خود را در بانک قرار دهد .
سطح ریسک
یکی از تصمیمات حیاتی که یک سرمایهگذار می تواند بگیرد ، انتخاب درست سطح ریسک می باشد . میزان تحمل ریسک بر مبنای وضعیت فعلی سرمایهگذار ، هدف های آینده او و بقیه ی معیارها تعیین میشود . در صورتی که بخواهیم چندین بازار و روش سرمایهگذاری را مطابق سطح ریسک (از پر ریسک به کمریسک مرتب کنیم) به صورت زیر می باشد :
۱. سرمایهگذاری در ارزهای دیجیتال
۲. سرمایهگذاری در بازار آتی سکه
۳. سرمایهگذاری در بازار سهام تهران
۴. صندوقهای سرمایهگذاری (بدون سود ثابت)
۵. اوراق مشارکت شرکتها
۶. اوراق مشارکت دولتی
۷. سپردهگذاری در بانکها
ریسک و بازده در مدیریت مالی
یکی از جنبههای مهم در مدیریت مالی و یکی از مسئولیتهای اساسی در کسبوکار ، مفهوم ریسک و بازده می باشد .
به صورت کلی ، هرچقدر یک کسب و کار ریسک بیشتری پیش رو داشته باشد ، احتمال بازده مالی در آن کسب و کار بیشتر می شود که البته استثناهایی در این زمینه وجود دارد ، زیرا ریسکهای غیرمنطقی زیادی وجود دارد که همراه با قابلیت بازدهی بالا نیست .
نوسان
وجود نوسان یعنی طریقه تغییر قیمت ، نوع ویژه ای از اوراق بهادار در یک بازده زمانی معین است .
درصد نوسان میانگین تفاوت میان قیمت و متوسط قیمت در یک بازه زمانی خاص را مورد سنجش قرار می دهد ، هر چقدر یک اوراق بهادار نوسان بیشتری داشته باشد ، قطعیت نداشتن آن نیز بیشتر خواهد بود .
مدیران مالی اغلب نگران نوسان قیمت سهام شرکتی که در آن کار میکنند و همچنین نوسان سهام شرکتی که در آن سرمایهگذاری کردهاند ، می باشند .
ریسک
معمولا ریسک بستگی به میزان نوسان دارد ، یک سهام یا یک دارایی که نوسان دارد ، به این دلیل ریسک دارد که نبود قطعیت بیشتری در آن است . ریسک در این زمینه ، دارای یک جنبه مثبت نیز می باشد ، زیرا بر اساس گفته های بالا ، نشاندهنده ی وجود قابلیت کسب سود بالاتر در اکثر مواقع است .
صرف ریسک (Risk Premium)
صرف ریسک به این معناست که در صورت یکسان بودن تمامی فاکتورها ، ریسک بالاتر همراه با بازده بیشتر خواهد بود . این یک مفهوم حیاتی برای مدیران مالی می باشد که امیدوارند که پول قرض بگیرند .
به این دلیل که وامدهندگان برای تشخیص میزان ریسک شرکت ، به دقت آن را مورد بررسی قرار می دهند و مطابق سطح ریسک آن شرکت تصمیم گیری می کنند . گذشته از این ، در صورتی که وامدهنده موافق وام دادن به یک کسب و کار پرریسک باشد ، احتمال آن می رود که خواستار بازده بیشتری به عنوان نرخ سود خواهد بود .
اهرم مالی
اکثر شرکتها منابع مالی خود را از راه بدهی یا منتشر کردن سهام کسب می کنند . منظور از منابع مالی با انتشار سهام ، به دست آوردن منابع به وسیله ی سهامداران شرکت می باشد .
این سهامداران متناسب با میزان سرمایهگذاریشان در سود شرکت دارای سهم هستند . تامین مالی به وسیله ی بدهی و قرض ، از جانب موسسات مالی و بانکها صورت می گیرد و با اینک شرکت وامگیرنده می بایست مرتبا سود وام را به وامدهنده پرداخت نماید اما دیگر احتیاجی به شریک کردن وامدهنده در درآمد را نخواهد داشت .
به همین خاطر یک شرکت قادر است در عوض انتشار سهام ، وام را به عنوان تامین مالی فعالیتها و پروژههایش مورد استفاده قرار دهد و سودهایش را متناسب با میزان سهم فعلی بالا ببرد . با این وجود ، ضررها هم میتواند از طریق این اهرم مالی زیاد شود .
ریسک نرخ سود
علاوه بر سرمایهگذاری خارجی صورت گرفته از جانب شرکت ، یک مدیر مالی با ریسکهای دیگری نیز رو به رو میشود .
به عنوان مثال ، با کمک اهرم مالی ، یک مدیر مالی باید نگران نرخ بهره (سود) که شرکت در حال پرداخت آن است باشد، به این دلیل که پرداخت همچین نرخ سودی آسیب بسیاری به جریان پول نقد در شرکت می رساند ، تا جایی که شرکت نمی تواند بدهی ها را پرداخت کند و باید اعلام ورشکستگی کند .
دیدگاه شما