اندیکاتور های معکوس متوسط


استراتژی‌های ترید روزانه بر اساس حجم، تعداد بالایی دارد و مطرح کردن تمام آن‌ها زمانبر است و در این مقاله استراتژی ترید براساس حجم در Breakouts یا شکست قیمتی را که مهم‌ترین و کاربردی‌ترین استراتژی مبتنی بر حجم است را مطرح می‌کنیم. حجم مثل هر اندیکاتور دیگری در بازار می‌تواند سیگنال خرید و فروش بدهد و یا سیگنال‌های خرید و فروش را تایید کند. جهت درک بهتر مفهوم تاثیر حجم معاملات در شکست قیمتی به این مثال توجه کنید.

شاخص RSI چیست؟ آموزش اندیکاتور rsi و کاربرد های آن در تحلیل تکنیکال به همراه تصویر

شاخص قدرت نسبی (RSI) یک شاخص حرکتی است که در تحلیل تکنیکال استفاده می‌شود و میزان تغییرات اخیر قیمت را برای ارزیابی شرایط اشباع خرید یا اشباع فروش در قیمت سهام یا سایر دارایی‌ها اندازه‌گیری می‌کند. RSI به عنوان یک نوسان‌ساز (گراف خطی که بین دو حد حرکت می‌کند) نمایش داده می‌شود و می‌تواند از ۰ تا ۱۰۰ قرائت شود. این اندیکاتور در اصل توسط «جی. ولز وایلدر جونیور» توسعه داده شده و در سال ۱۹۷۸ در کتاب مشهورش به نام «مفاهیم جدید در سیستم‌های معاملاتی تکنیکال» معرفی شد.

تفسیر سنتی و کاربردی از RSI این است که مقادیر ۷۰ یا بالاتر نشان می‌دهد که یک اوراق بهادار در حال اشباع خرید یا ارزش‌گذاری بیش از حد است، و ممکن است برای یک روند معکوس یا عقب‌نشینی (پول‌بک) اصلاحی قیمت آماده شود. قرائت ۳۰ یا کمتر RSI نشان‌دهنده‌ی شرایط اشباع فروش یا ارزش بسیار کم است.

نکات کلیدی

  • شاخص قدرت نسبی (RSI) یک نوسان‌ساز حرکتی محبوب است که در سال ۱۹۷۸ توسعه یافت.
  • RSI سیگنال‌هایی را در مورد حرکت صعودی و نزولی قیمت به معامله‌گران تکنیکال ارائه می‌دهد که اغلب در زیر نمودار قیمت دارایی رسم می‌شود.
  • یک دارایی معمولاً زمانی که RSI بالای ۷۰ درصد است، در وضعیت اشباع خرید، و زمانی که زیر ۳۰ درصد اندیکاتور های معکوس متوسط است، اشباع فروش در نظر گرفته می‌شود.

RSI با یک محاسبه دو قسمتی محاسبه می‌شود که با فرمول زیر شروع می‌گردد:

فرمول RSI

میانگین سود یا زیان مورد استفاده در محاسبه، برابر با میانگین درصد سود یا زیان در طول دوره‌ی بازگشت است. این فرمول از یک مقدار مثبت برای میانگین ضرر ​​استفاده می‌کند. دوره‌های دارای زیان قیمت، در محاسبات میانگین سود ۰ در نظر گرفته می‌شوند، و دوره‌هایی که در آن‌ها افزایش قیمت اتفاق می‌افتد هم برای محاسبه‌ي میانگین ضرر، به‌صورت ​​صفر محاسبه می‌شوند.

استاندارد RSI، استفاده از ۱۴ دوره برای محاسبه‌ی مقدار اولیه‌ی ارزش RSI است. به عنوان مثال، تصور کنید که بازار هفت روز از ۱۴ روز گذشته بالاتر بسته شده و میانگین سود ۱ درصدی داشته است. هفت روز باقی‌مانده، همه با کاهش متوسط ​​۰.۸-% پایین‌تر بسته شده‌اند.

محاسبه برای بخش اول RSI شبیه محاسبه‌ی بسط داده‌شده‌ی تصویر زیر است:

هنگامی که ۱۴ دوره‌ی داده در دست‌رس است، بخش دوم فرمول RSI قابل محاسبه خواهد بود. مرحله‌ی دوم محاسبه، راه رسیدن نتایج را هموار می‌کند.

فرمول بسط داده شده RSI

محاسبه RSI

با استفاده از فرمول های بالا، RSI را می‌توان محاسبه کرد، که در آن خط RSI را می‌توانید در زیر نمودار قیمت دارایی رسم کنید.

با افزایش تعداد و اندازه بسته‌های مثبت، RSI افزایش می‌یابد، و با افزایش تعداد و اندازه‌ي زیآن‌ها کاهش پیدا می‌کند. بخش دوم محاسبات نتیجه را هموار می‌کند، بنابراین RSI در یک بازار پر روند، فقط به ۱۰۰ یا ۰ نزدیک می‌شود.

اندیکاتور RSI، در حالی که سهام در روند صعودی است، می‌تواند برای دوره‌های طولانی در منطقه‌ای که ارزش خرید دارد باقی بماند. از سوی دیگر، هنگامی که سهام در روند نزولی قرار دارد، این اندیکاتور ممکن است برای مدت طولانی در قلمرو اشباع فروش باقی بماند. این مسأله می‌تواند برای تحلیل‌گران تازه‌کار گیج‌کننده باشد؛ اما یادگیری استفاده از اندیکاتور در چارچوب روند غالب، این مسائل را روشن می‌کند.

RSI به شما چه می گوید؟

روند اولیه‌ی سهام یا دارایی، ابزار مهمی برای اطمینان از درک صحیح قرائت شاخص است. به عنوان مثال، کنستانس براون (Constance Brown)، CMT، تکنسین معروف بازار، بر این ایده اصرار دارد که افزایش فروش در RSI در یک روند صعودی، به احتمال زیاد بسیار بیشتر از ۳۰٪ است، و این که افزایش خرید در RSI در طول یک روند نزولی، بسیار کمتر از سطح ۷۰٪ قیمت است.

در طول یک روند نزولی، RSI به جای ۷۰%، نزدیک به سطح ۵۰% به اوج خود می‌رسد، که می‌تواند توسط سرمایه‌گذاران با اطمینان بیش‌تری برای نشان دادن شرایط نزولی استفاده شود. زمانی که یک روند قوی وجود دارد، بسیاری از سرمایه‌گذاران یک خط روند افقی را بین سطوح ۳۰ تا ۷۰ درصد اعمال می‌کنند، تا حرکات افراطی را بهتر شناسایی کنند. زمانی که قیمت سهام یا دارایی در یک کانال افقی بلندمدت قرار دارد، اصلاح سطوح اشباع خرید یا اشباع فروش معمولاً غیر ضروری است.

یک مفهوم مرتبط با استفاده از سطوح اشباع خرید یا اشباع فروش متناسب با روند، تمرکز بر سیگنال‌های تجاری و تکنیک‌هایی است که با روند مطابقت دارند. به عبارت دیگر، استفاده از سیگنال‌های صعودی زمانی که قیمت در روند صعودی است، و سیگنال‌های نزولی زمانی که یک سهم در روند نزولی قرار دارد، به جلوگیری از هشدارهای کاذب زیادی که ممکن است RSI ایجاد نماید، کمک می‌کند.

تفسیر RSI و محدوده RSI

به طور کل، زمانی که RSI از سطح مرجع ۳۰ افقی فراتر می‌رود، یک علامت صعودی است و زمانی که به زیر سطح مرجع ۷۰ افقی می‌لغزد، یک علامت نزولی است. به عبارت دیگر، می‌توان تفسیر کرد که مقادیر ۷۰ RSI یا بالاتر نشان می‌دهد که یک اوراق بهادار بیش از حد خرید یا ارزش‌گذاری شده و ممکن است برای یک روند معکوس یا پول‌بک اصلاحی قیمت آماده شود. قرائت ۳۰ RSI یا کمتر نشان‌دهنده‌ی شرایط اشباع فروش یا ارزش کم است.

در طول روندها، قرائت‌های RSI ممکن است در یک باند یا محدوده قرار گیرند. در طول یک روند صعودی، RSI تمایل دارد بالای ۳۰ بماند و اغلب باید به ۷۰ برسد. در طول یک روند نزولی، به‌ندرت دیده می‌شود که RSI از ۷۰ بیشتر شود، و این اندیکاتور اغلب به ۳۰ یا کمتر می‌رسد. این دستورالعمل‌ها می‌توانند به تعیین قدرت روند و شناسایی معکوس‌های بالقوه کمک کنند. به عنوان مثال، اگر RSI نتواند در چندین نوسان متوالی قیمت در طول یک روند صعودی به ۷۰ برسد، اما بعد از آن به زیر سطح ۳۰ برود، به این معنی است که روند ضعیف شده و ممکن است معکوس گردد.

برعکس این قضیه برای یک روند نزولی صادق است. اگر روند نزولی نتواند به ۳۰ یا کمتر برسد، و سپس به بالای ۷۰ صعود کند، این روند نزولی ضعیف شده و ممکن است به سمت روند صعودی معکوس شود. خطوط روند و میانگین‌های متحرک، ابزارهای مفیدی هستند که در هنگام استفاده از RSI باید لحاظ شوند.

نمونه ای از واگرایی های RSI

یک واگرایی صعودی زمانی رخ می‌دهد که RSI یک قرائت اشباع فروش ایجاد کرده، و به دنبال آن یک بالاترین قیمت پایین که به همان نسبت با پایین‌ترین قیمت پایین مطابقت دارد. این نشان‌دهنده‌ی افزایش حرکت صعودی است، و می‌توان از شکست بالای منطقه‌ی اشباع فروش برای ایجاد یک موقعیت خرید جدید استفاده کرد.

یک واگرایی نزولی زمانی رخ می‌دهد که RSI یک قرائت اشباع خرید ایجاد می‌کند، و به دنبال آن یک پایین‌ترین سطح بالا به همان نسبت با بالاترین سطح بالای قیمت‌ها مطابقت دارد.

زمانی که RSI بالاترین سطوح پایین، و قیمت پایین‌ترین سطوح پایین را تشکیل می‌دهند، یک واگرایی صعودی شناسایی می‌شود. این یک سیگنال عموماً معتبر است؛ اما زمانی که یک سهام در یک روند بلندمدت باثبات قرار بگیرد است، واگرایی‌ها به ندرت اتفاق می‌افتند. استفاده از قرائت‌های انعطاف‌پذیر اشباع فروش یا اشباع خرید به شناسایی سیگنال‌های بالقوه بیشتر کمک می‌کند.

مثالی از رد کردن نوسان RSI

یکی دیگر از تکنیک‌های معاملاتی، رفتار RSI را در زمانی که دوباره از منطقه‌ی اشباع خرید یا اشباع فروش خارج می‌شود، بررسی می‌کند. این سیگنال «رد نوسان» صعودی نامیده می‌شود و دارای چهار بخش است:

  1. RSI در منطقه‌ی اشباع فروش قرار می گیرد.
  2. RSI به بالای ۳۰ درصد بازمی‌گردد.
  3. RSI یک افت دیگر را بدون بازگشت به قلمروی اشباع فروش ایجاد می‌کند.
  4. RSI سپس بالاترین سطح اخیر خود را می‌شکند.

همانند واگرایی‌ها، یک نسخه‌ی نزولی از سیگنال رد نوسان وجود دارد که شبیه تصویر آینه‌ای از نسخه‌ی صعودی است. رد نوسان نزولی نیز دارای چهار بخش است:

  1. RSI تا منطقه‌ی اشباع خرید افزایش می‌یابد.
  2. RSI به زیر ۷۰ درصد بازمی‌گردد.
  3. RSI بدون بازگشت به منطقه‌ی اشباع خرید، بالاترین سطح جدیدی را تشکیل می‌دهد.
  4. RSI سپس پایین‌ترین سطح اخیر خود را می‌شکند.

تفاوت بین RSI و MACD

«میانگین متحرک همگرایی واگرایی» (MACD) یکی دیگر از شاخص‌های حرکتی پیروی از روند است، که رابطه‌ی بین دو میانگین متحرک قیمت اوراق بهادار را نشان می‌دهد. MACD با کم کردن میانگین متحرک نمایی (EMA) ۲۶ دوره ای از EMA ۱۲ دوره‌ای محاسبه می‌شود. نتیجه‌ی آن محاسبه‌ی خط MACD است.

سپس یک EMA ۹ روزه‌ی MACD، به نام «خط سیگنال» در بالای خط MACD رسم می‌شود که می‌تواند به عنوان یک محرک برای سیگنال‌های خرید و فروش عمل کند. ممکن است معامله‌گران زمانی که MACD از خط سیگنال خود عبور می‌کند، اوراق بهادار را بخرند و زمانی که MACD از زیر خط سیگنال عبور می‌کند، اوراق بهادار را بفروشند.

RSI برای نشان دادن این که آیا اوراق بهادار، در رابطه با سطوح اخیر قیمت اشباع خرید شده است یا اشباع فروش طراحی شده است. RSI با استفاده از میانگین سود و زیان قیمت در یک دوره‌ی زمانی معین محاسبه می‌شود. دوره‌ی زمانی پیش‌فرض ۱۴ دوره است، و مقادیر آن از ۰ تا ۱۰۰ محدود شده است.

MACD رابطه‌ی بین دو EMA را اندازه‌گیری می‌کند، در حالی که RSI تغییر قیمت را در رابطه با اوج و فرود قیمت اخیر می‌سنجد. این دو شاخص اغلب با هم استفاده می‌شوند، تا تصویر تکنیکال کامل‌تری از یک بازار به تحلیل‌گران ارائه دهند.

هر دوی این شاخص‌ها میزان حرکت یک دارایی را اندازه‌گیری می‌کنند. با این حال، آن‌ها عوامل متفاوتی را مورد سنجش قرار می‌دهند، و به همین دلیل ممکن است گاهی اوقات سیگنال‌های متناقضی را ارائه کنند. به عنوان مثال، RSI ممکن است برای یک دوره‌ی زمانی ثابت، بالاتر از ۷۰ را نشان دهد، که بیان‌گر آن است که اوراق بهادار بیش از حد به سمت خرید افزایش یافته است.

در همان زمان، MACD ممکن است نشان دهد که شتاب خرید همچنان برای اوراق بهادار اندیکاتور های معکوس متوسط در حال افزایش است. هر یک از این اندیکاتورها ممکن است با نشان دادن واگرایی از قیمت، تغییر روند آتی را پیش‌بینی کند (قیمت افزایش می‌یابد در حالی که اندیکاتور پایین‌تر می‌رود یا برعکس).

محدودیت های RSI

RSI حرکت صعودی و نزولی قیمت را مقایسه می‌کند و نتایج را در یک نوسان‌ساز نمایش می‌دهد که می‌تواند در زیر نمودار قیمت قرار گیرد. مانند بسیاری از اندیکاتورهای تکنیکال، سیگنال‌های RSI زمانی قابل اعتماد هستند که با روند بلندمدت مطابقت داشته باشند.

سیگنال‌های برگشت واقعی نادر هستند و جدا کردن آن‌ها از آلارم‌های کاذب دشوار است. برای مثال، یک مثبت کاذب، احتمال دارد یک متقاطع صعودی و به دنبال آن کاهش ناگهانی سهام باشد. منفی کاذب وضعیتی است که در آن یک متقاطع نزولی وجود داشته باشد، اما سهام ناگهان به سمت بالا شتاب بگیرد.

از آن‌جایی که این شاخص حرکت را نشان می‌دهد، زمانی که دارایی در هر جهت دارای شتاب قابل توجهی باشد، می‌تواند برای مدت طولانی اشباع خرید یا اشباع فروش باقی بماند. بنابراین، RSI در بازارهای نوسانی که قیمت دارایی به‌طور متناوب بین حرکات صعودی و نزولی است، بسیار مفید خواهد بود.

شاخص قدرت نسبی (RSI) چه چیزی را اندازه گیری می‌کند؟

شاخص قدرت نسبی (RSI) سنجه‌ای است که توسط معامله‌گران برای ارزیابی حرکت قیمت سهام یا سایر اوراق بهادار استفاده می‌شود. ایده‌ی اصلی پشت RSI این است که بسنجیم که معامله‌گران چقدر سریع قیمت اوراق بهادار را بالا یا پایین می‌کنند. RSI این نتیجه را در مقیاس ۰ تا ۱۰۰ ترسیم می‌کند. قرائت زیر ۳۰ به طور کلی نشان می‌دهد که سهام اشباع فروش شده است، در حالی که قرائت بالای ۷۰ نشان می‌دهد که اشباع خرید اتفاق افتاده است. معامله‌گران اغلب این نمودار RSI را در زیر نمودار قیمت اوراق بهادار قرار می‌دهند، بنابراین می‌توانند حرکت اخیر آن را با قیمت بازار مقایسه کنند.

سیگنال خرید RSI چیست؟

زمانی که RSI یک اوراق بهادار به زیر ۳۰ برسد، برخی از معامله‌گران بر اساس این ایده که آن اوراق بهادار اشباع فروش شده و در نتیجه آماده بازگشت است، آن را یک «سیگنال خرید» می‌دانند. با این حال، قابل اطمینان بودن این سیگنال تا حدی به زمینه‌ي کلی بستگی دارد. اگر اوراق بهادار در یک روند نزولی قابل توجه قرار بگیرد، ممکن است برای مدتی طولانی در سطح اشباع فروش به معامله ادامه دهد. معامله‌گران در آن شرایط ممکن است خرید را تا زمانی که سیگنال‌های تأییدی دیگری را مشاهده نکنند به تأخیر بیاندازند.

تفاوت بین RSI و میانگین متحرک همگرایی واگرایی (MACD) چیست؟

RSI و میانگین متحرک همگرایی واگرایی (MACD) هر دو سنجه‌هایی هستند که به کمک معامله‌گران برای درک فعالیت معاملاتی اخیر یک اوراق بهادار می‌آیند؛ اما آن‌ها این هدف را به روش‌های مختلف انجام می‌دهند. در اصل، MACD با هموارسازی حرکات اخیر قیمت اوراق بهادار و مقایسه‌ی آن خط روند میان‌مدت، با خط روند دیگری که تغییرات اخیر قیمت آن را نشان می‌دهد، کار می‌کند. سپس معامله‌گران می‌توانند تصمیمات خرید و فروش خود را بر این اساس قرار دهند که آیا خط روند کوتاه‌مدت بالاتر یا پایین‌تر از خط روند میان‌مدت قرار می‌گیرد.

فیلتر اندیکاتور CCI جهت یافتن سهم هایی که در کف قیمتی هستند HF-127

فیلتر CCI HF-127

اندیکاتور CCI یکی از اندیکاتور های پرکاربرد بازار سرمایه می باشد که در این پست فیلتر بورسی این اندیکاتور را با کد HF-127 خدمت شما ارائه می کنیم .

لینک دانلود فیلتر در باکس دانلود انتهای پست قرار دارد

اطلاعات پایه اندیکاتور CCI

اندیکاتور کانال کالا یا (Commodity Channel Indicator) (CCI) انحراف قیمت کالا را از متوسط قیمت آماری آن اندازه گیری می کند.

مقادیر بالای شاخص بیانگر این است که قیمت در مقایسه با متوسط به طور غیرمعمولی بالا است و مقادیر کم نشان می دهد که قیمت بسیار پایین است.

خدمات سایت هوش فعال به شما کاربران و فعالان عزیز در حوزه بورس و فارکس

شما می توانید ایده های معاملاتی خود را درقالب اکسپرت متاتریدر، ربات های معامله گر و اندیکاتور های متاتریدر پیاده سازی کنید، ما در سایت هوش فعال این کار را با بهترین کیفیت و دقت بالا انجام می دهیم، برای ثبت سفارش اکسپرت ،ربات معامله گر و یا اندیکاتور های متاتریدر چهار یا پنج به این لینک مراجعه نمایید.

علیرغم نام آن ،که شاخص کانال کالا می باشد برای هر بازار مالی و نه تنها برای کالاها استفاده می شود.

دو روش اساسی برای استفاده از اندیکاتور CCI وجود دارد:

یافتن واگرایی ها
واگرایی هنگامی ظاهر می شود که قیمت به حداکثر جدید برسد و اندیکاتور CCI نمی تواند بالاتر از حداکثر قبلی باشد. این واگرایی کلاسیک به طور معمول با اصلاح قیمت دنبال می شود.
به عنوان شاخص اشبا فروش
اندیکاتور CCI اگر بیشتر 100 باشد در قسمت اشباع خرید قرار دارد و اگر کمتر از منفی 100 باشد در محدوده اشباع فروش قرار دارد.
محاسبه:

برای پیدا کردن یک قیمت معمولی شما باید قیمت های HIGH ، LOW و CLOSE هر کندل را اضافه کرده و سپس نتیجه را بر 3 تقسیم کنید.

TP = (بالا + پایین + نزدیک) / 3

برای محاسبه میانگین n حرکت دوره ای میانگین قیمت های معمولی.

SMA (TP، N) = SUM [TP، N] / N

برای کاهش SMA دریافتی (TP، N) از قیمت های معمولی.

D = TP – SMA (TP ، N)

برای محاسبه میانگین n حرکت متحرک از مقادیر D مطلق.

SMA (D ، N) = SUM [D ، N] / N

SMA دریافتی (D ، N) را در 0155 ضرب کنید.

M = SMA (D ، N) * 0155

برای تقسیم M بر D

معنی کلمات به کار رفته در متن بالا :

SMA – میانگین متحرک ساده ؛
N – تعداد دوره ها ، برای محاسبه استفاده می شود.

اندیکاتور CCI

اندیکاتور cci که مخفف کلمات” commodity channel index ” می‌باشد و از آن به عنوان شاخص کانال کالا یاد می‌شود، یک‌ اندیکاتور از گروه اسیلاتور‌ها یا نوسان نما‌ها می‌باشد و در فرمول خود از قیمت روز و میانگین متحرک استفاده می‌کند و مانند‌ اندیکاتورهای گروه اسیلاتور مثل‌ اندیکاتور macd و‌ اندیکاتور rsi یکی از ابزار‌های قدرتمندی است که تحلیل‌گران تکنیکالی بازار سرمایه از آن بهره می‌برند.

این ابزار تحلیل تکنیکال درجه بندی ای دارد که خط میانی آن ۰ است و حد پایین آن ۱۰۰- و حد بالای آن ۱۰۰+ است که بیشتر نوسانات‌ اندیکاتور در این محدوده انجام می‌شود و نوسانات خارج از این محدوده‌ها نشان‌دهنده ی اشباع خرید و فروش است.

در طراحی cci ابتدا میانگین متحرک ۲۰ روزه در نظر گرفته می شد اما امروزه بازه دوره زمانی میانگین متحرک در اسیلاتور cci را معمولا ۱۴ روزه استفاده می‌کنند؛ و همانند دیگر میانگین متحرک‌ها اگر این عدد کوچکتر در نظر گرفته شود اندیکاتور های معکوس متوسط اسیلاتور cci نوسانات بیشتری می‌کند و سیگنال‌های اشتباه بیشتری را صادر می‌کند و هر چقدر عدد بزرگتر در نظر گرفته شود اسیلاتور cci حساسیت کمتری دارد و کند‌تر عمل می‌کند و با نوسانات کمتر و سیگنال‌های کمتر ممکن است موقعیت‌های مناسب خرید و فروش زیادی از دست برود پس بهترین انتخاب یک عدد متوسط و مناسب است.

برای محاسبه این‌ اندیکاتور از موارد زیر استفاده می‌شود:

نحوه محاسبه‌اندیکاتور CCI

  • تعیین کنید که اندیکاتور های معکوس متوسط CCI شما، چند دوره را تجزیه و تحلیل خواهد کرد. در بورس معمولا ۲۰ پریود استفاده می‌شود. تعیین دوره‌های کمتر، شاخص را بی‌ثبات می‌کند. در حالی که پریود‌های بیشتر،‌ اندیکاتور را صاف‌تر می‌سازد. در اینجا ما ۲۰ دوره را در نظر می‌گیریم. اگر از تعداد‌ دوره دیگری استفاده می‌کنید، محاسبه را تنطیم کرده و با شرایط جدید تطبیق دهید.
  • در یک صفحه گسترده، مقادیر کم، زیاد و نزدیک را به برای مدت ۲۰ دوره ردیابی کرده و قیمت معمولی را محاسبه کنید.
  • پس از ۲۰ دوره، میانگین متحرک قیمت معمول را با جمع کردن ۲۰ قیمت معمول آخر و تقسیم کردن آن بر ۲۰ به دست آورید.
  • میانگین انحراف را با کم‌کردن میانگین متحرک از قیمت معمول در ۲۰ دوره گذشته محاسبه کنید. مقادیر مطلق را جمع کنید (علامت‌های منفی را در نظر نگیرید) و سپس عدد به دست آمده را بر ۲۰ تقسیم کنید.
  • قیمت معمول فعلی، میانگین متحرک و میانگین انحراف را در فرمول بالا قرار دهید تا مقدار فعلی CCI محاسبه شود.

یک استراتژی ساده از CCI

حرکت این‌ اندیکاتور به بالای ۱۰۰+ سیگنال خرید

حرکت‌اندیکاتور به پایین ۱۰۰- سیگنال فروش

سرمایه‌گذاران شاید به دنبال گرفتن سیگنال خرید از این‌اندیکاتور باشند، سپس وقتی سیگنال فروش از طرف این‌اندیکاتور صادر شد، از معامله خرید خارج شوند.

نمودار زیر سیگنال‌های صادر شده از‌ اندیکاتور CCI را نشان می‌دهد:

نمودارها هفتگی فوق، وقتی CCI به زیر ۱۰۰- رسیده، یک سیگنال فروش را در سال ۲۰۱۱ صادر کرده است. این موضوع به سرمایه‌گذاران بلندمدتی اینرا می‌رساند که یک روند نزولی احتمالی در پیش است.

اما معامله‌گرانی که فعالیت بیشتری دارند، می‌توانستند از این‌اندیکاتور برای دریافت سیگنال‌های کوتاه‌مدتی استفاده کنند.

کاربرد‌ اندیکاتور CCI

اندیکاتور CCI هم مثل سایر اسیلاتورها مانند RSI و MACD می‌تواند به عنوان یک ابزار حمایتی در جهت شناسایی سیگنال‌های خرید و فروش باشد؛ البته این نکته را باید در نظر گرفت که‌اندیکاتورها به تنهایی نباید ملاک خرید ما باشند.

مزیت اصلی‌اندیکاتور cci این است که تغییرات مسیر حرکت قیمت دارایی را بررسی می‌کند و با شناسایی حرکت و جهت روند سهم‌ها نقاط ورود و خروج مناسب را برای سهامداران تعیین می‌کند.

از جمله سیگنال‌هایی که این‌اندیکاتور صادر می‌کند عبارت است از‌:

  1. شناسایی نقاط اشباع خرید و فروش
  2. شکستن شدن خط روند CCI

واگرایی در‌ اندیکاتور CCI

در بورس و در‌ اندیکاتور CCI واگرایی نیز دیده می‌شود. سیگنال واگرایی، نشان‌دهنده نقطه بازگشت احتمالی است زیرا حرکت جهت دار، قیمت را تأیید نمی‌کند. واگرایی زمانی اتفاق می‌افتد که قیمت در یک جهت حرکت می‌کند اما شاخص، در جهت دیگری در حال حرکت است. اگر قیمت در حال افزایش و مقدار CCI در حال کاهش است، این می‌تواند نشان‌دهنده ضعف در روند باشد.

وقتی یک واگرایی مدت زیادی باقی بماند واگرایی ضعیفی اتفاق افتاده است پس واگرایی‌ها همیشه منجر به معکوس شدن قیمت نمی‌شوند‌. اما می‌تواند به معامله‌گر هشدار دهد که امکان معکوس شدن قیمت وجود دارد. با استفاده از این تحلیل تکنیکال، معامله‌گران بورس می‌توانند جلوی ضرر بیشتر را بگیرند یا معاملات جدید را در جهت روند قیمت متوقف سازند.

واگرایی مثبت:

واگرایی مثبت هنگامی رخ می‌دهد که قیمت یک دارایی (کالا، سهام، ارز) یک کف جدید پایین‌تر از کف قبلی ایجاد کرده باشد اما‌اندیکاتور آن کف را تایید نکند و کفی بالاتر از کف قبلی خود تشکیل دهد و صعود داشته باشد (واگرایی مثبت سیگنال خرید محسوب می‌شود)


همانطور که در تصویر بالا مشاهده می‌کنید قیمت سهم کفی پایین‌تر از کف قبلی خود را ایجاد کرده اما‌ اندیکاتور این کف را تایید نکرده و کفی بالاتر از کف قبلی خود زده است، اینجا شاهد واگرایی مثبت هستیم که پس از آن قیمت صعود داشته است و سیگنالی برای خرید محسوب می‌شود.

واگرایی منفی:

واگرایی منفی زمانی رخ می‌دهد که قیمت یک دارایی سقفی بالاتر از سقف قبلی خود ایجاد کند اما‌ اندیکاتور آن سقف را تایید نکند و یک سقف پایین‌تر از سقف قبلی خود بسازد که این واگرایی منفی یک سیگنال برای فروش محسوب می‌شود.


همانطور که در تصویر بالا مشاهده می‌کنید قیمت سهم سقفی بالاتر از سقف قبلی خود را ایجاد کرده اما‌ اندیکاتور آن سقف را تایید نکرده و سقفی پایین‌تر از سقف قبلی خود ایجاد کرده است، در نتیجه شاهد واگرایی منفی هستیم که پس از آن قیمت نزول داشته است و سیگنالی برای فروش محسوب می‌شود.

سیگنال‌های خرید و فروش در‌اندیکاتور cci

سیگنال خرید: سیگنال خرید در‌اندیکاتور cci زمانی صادر خواهد شد که نمودار بالای حد +۱۰۰ قرار داشته باشد و به امید ایجاد روند صعودی قوی این سیگنال برای شما صادر خواهد شد.

سیگنال فروش: سیگنال فروش در‌اندیکاتور cci وقتی صادر خواهد شد که نمودار از حد پایین یعنی -۱۰۰ پایین‌تر قرار گیرد و از پیش‌بینی ایجاد روند نزولی قوی برای شما صادر خواهد شد.

خط روند در‌اندیکاتور cci

از نکته‌های مهم این اسیلاتور این است که می‌توان برای آن خط روند رسم کرد، شکست خط روند در‌اندیکاتور cci نشان از تغییر روند سهم و شروع یک روند صعودی یا نزولی جدید می‌باشد، که این خود می‌تواند یکی دیگر از کاربرد‌های این اسیلاتور باشد.

کافیست بر روی کف‌ها یا سقف‌های cci خط روند رسم شود اگر خط روند کف به سمت پایین شکسته شود آغاز یک روند نزولی وسیگنالی برای فروش است و اگر خط روند سقف به سمت بالا شکسته شود، نوید بخش آغاز یک روند صعودی است و سیگنالی برای خرید صادر می‌شود.

همانطور که در تصویر بالا مشاهده می‌کنید شکست خط روند کف به سمت پایین صورت گرفته است که پس از آن روند سهم نزولی شده است و خود سیگنالی برای فروش محسوب می‌شود.


همانطور که در تصویر بالا مشاهده می‌کنید روند سهم پس از شکست خط روند سقف به سمت بالا صعودی شده است و سیگنالی برای خرید محسوب می‌شود.

انحرافات استراتژی‌ معاملات CCI

در نظر داشته باشید که در استفاده از‌ اندیکاتور CCI قادر هستید، قوانین را سخت ‌گیرانه‌تر یا ملایم‌تر لحاظ کنید. به عنوان مثال، زمانی که چندین تایم ‌فریم را مورد استفاده قرار می دهید، قادر هستید در تایم فریم کوتاه ‌مدتی‌‌تر، تنها زمانی اقدام به خرید کنید که CCI به بیش از ۱۰۰+ رسیده است و در حقیقت با این کار تعداد سیگنال‌ها را کاهش خواهید داد، اما اطمینان پیدا خواهید کرد که روندی که وارد آن شده‌اید، از قدرت کافی برخوردار است. قوانین ورود و خروج از معاملات در بازه‌‌های زمانی کوتاه‌ مدت ‌تر هم می‌توانند در نظر گرفته شوند.

به عنوان مثال چنانچه روند در نمودار بلند مدت‌تر صعودی است، قادر هستید در نمودار کوتاه‌ مدت‌تر، پیش از این که برای خرید اقدام کنید، اجازه دهید CCI به پایین‌تر از ۱۰۰- برسد و در ادامه مجددا به بالای ۰ باز گردد، که در واقع این کار احتمالا موجب خواهد شد تا خرید را در قیمت بالاتری انجام دهید، اما اطمینان شما از پایان یافتن پولبک کوتاه‌ مدتی و ادامه روند بلند مدت، بیشتر خواهد بود.

برای فروش، این توانایی رو دارید که اجازه دهید قیمت به بیش از ۱۰۰+ برسد و در ادامه تا زیر صفر پایین‌اید و آن زمان برای فروش اقدام کنید که در واقع با این کار این امکان وجود دارد که مجبور شوید دارایی را در زمان چندین پولبک کوچک نگهداری نمایید، اما به احتمال زیاد در صورت وجود یک روند قوی، سود شما از معامله افزایش پیدا خواهد کرد.

در خصوص با انتخاب تایم فریم‌های معاملاتی باید این طور گفت که ترکیب دیگر نمودارها با بازه‌‌های زمانی گوناگون می‌تواند مناسب باشد، به عنوان مثال ترکیب نمودار روزانه و ۱ ساعته یا ترکیب نمودار ۱۵ دقیقه‌ای و ۱ دقیقه‌ای اغلب مناسب خواهد بود و چنانچه سیگنال‌های خیلی زیاد یا خیلی کمی را به شما داد، باید دوره CCI را عوض کنید و ببینید مشکل حل می‌شود یا خیر.

تفاوت بین‌اندیکاتور CCI و‌اندیکاتور RSI

«شاخص قدرت نسبی» ( Relative Strength Index ) یا همان RSI یک اسیلاتور شناخته شده تحلیل تکنیکال است که همانند CCI برای تشخیص رفتار افراطی قیمت استفاده می‌شود. با این تفاوت که CCI روی انحراف از میانگین متحرک قیمت یک دارایی تمرکز می‌کند تا واگرایی از خط روند‌ را تشخیص دهد.

RSI به مقایسه رابطه بین میانگین قیمت بسته‌شدن بالا و میانگین قیمت بسته‌شدن پایین در طول دوره زمانی معین (به طور معمول ۱۴ روز) می‌پردازد. مقادیر محاسبه شده توسط RSI ، سپس روی خط متحرکی زیر چارت قیمتی قرار می‌گیرند. تمام مقادیر بین صفر و صد نوسان می‌کنند و نقطه میانی ۵۰ است. استفاده از‌ اندیکاتور RSI امکان تشخیص بیش‌خرید احتمالی (بالای ۷۰) و بیش‌فروش (پایین ۳۰) را برای معامله‌گر فراهم می‌کند.

RSI برخلاف CCI بدون کران نیست و احتمالاً دریافت اطلاعات از آن ساده‌تر است. از آنجا که هر دوی شاخص‌های قدرت نسبی و کانال کالا‌ اندیکاتور‌های شتاب روند هستند، می‌توانند سیگنال واگرایی صعودی یا نزولی را بدهند. این اتفاق زمانی می‌افتد که قیمت جدید به قله می‌رسد و دره‌ها به وسیله قله‌ها و دره‌های‌ اندیکاتور انعکاس پیدا نکرده‌اند. این دوگانگی‌ها نشانی از معکوس شدن احتمالی روندها هستند. به صورت کلی، در بیشتر بازارها، RSI ابزار قابل اعتمادتری نسبت به CCI است و بسیاری از معامله‌گران سادگی نسبی آن را ترجیح می‌دهند.

اگر اطمینان ندارید که برای تشخیص سطوح بیش‌خرید یا بیش‌فروش از کدام‌یک از این‌ اندیکاتور‌ها استفاده کنید، می‌توانید هر دو شاخص را همزمان با توجه به مدل معامله‌تان در نظر بگیرید. این اسیلاتور‌ها داده‌های یکسانی را نمایش می‌دهند.

باید در نظر داشته باشیم که RSI سرعت تغییرات قیمت را در نظر می‌گیرد، حال آنکه هدف اولیه CCI این است که انحراف‌های دوره‌ای را پیگیری کند. از هر دوی این شاخص‌ها می‌توانید برای استراتژی‌های معاملاتی مختلف استفاده کنید. همچنین، این امکان وجود دارد که این دو را با هم ترکیب کنید و یک استراتژی معاملاتی به وجود آورید که نتایج حیرت‌انگیزی به دنبال داشته باشد.

نکات مهم در خصوص با‌اندیکاتور cci

  • در‌اندیکاتور cci می‌توان خط روند کشید و آن را مورد استفاده قرار داد.
  • چنانچه از سطح +۱۰۰ بالاتر رود، به معنای احتمال حرکت صعودی بیشتر است.
  • اندیکاتور های معکوس متوسط
  • چنانچه CCI از سطح -۱۰۰ بالاتر رود، به معنای حرکت نزولی بیشتر آن دارایی خواهد بود.
  • چنانچه CCI از سطح +۱۰۰ پایین‌تر برود، به معنای تغییر جهت ۱۸۰ درجه ای است و سینگال فروش محسوب خواهد شد.
  • چنانچه CCI از سطح -۱۰۰ پایین‌تر رود، به معنای تغییر جهت ۱۸۰ درجه ای است و سیگنال خرید محسوب خواهد شد.
  • چنانچه از پایین و به شکل صعودی خط میانی صفر را قطع نماید، به معنی تایید ورود به آن سهم خواهد بود.
  • چنانچه از بالا و به شکل نزولی خط میانی صفر را قطع نماید، به معنی تائید خروج از آن سهم خواهد بود.
  • اندیکاتور CCI برای ردیابی تغییرات بازار مورد استفاده قرار می گیرد که نشان‌دهنده خرید و فروش می‌باشد.
  • اندیکاتور CCI قیمت فعلی را با قیمت میانگین در یک دوره زمانی خاص مورد ارزیابی قرار می‌دهد.
  • اندیکاتور CCI در چندین تایم فریم برای شناسایی مهم ترین خط روند، پول بک یا نقاط ورود به آن خط روند هم کاربرد خواهد داشت.
  • بعضی از استراتژی‌های معاملاتی مبتنی بر‌اندیکاتور CCI وقتی قوانین شرایط نقض شود، قادرند چندین سیگنال‌های اشتباه یا معاملات ضررده را صادر نماید و باید حواستان جمع باشد.
  • مثل دیگر ابزار‌های تکنیکال از cci هم نمی‌توان به تنهایی به منظور ورود و خروج در سهام استفاده کرد، بلکه از این ابزار باید در کنار آموزش تحلیل تکنیکال و بنیادی بهره گرفت تا ریسک را کاهش داده و اطمینان تحلیل را بیشتر نماید.

کاستی‌های‌اندیکاتور CCI

  • با اینکه این شاخص برای تعیین موقعیت‌های بیش‌فروش و بیش‌خرید است، این امکان وجود دارد که این تشخیص به شدت وابسته به تحلیل و تصور خود شخص معامله‌کننده باشد.
  • این شاخص تاخیر دارد، به این معنی که بعضی اوقات این امکان وجود دارد که سیگنال‌ ضعیفی ارا‌ئه دهد. ممکن است که یک افزایش قیمت در شرف وقوع باشد، اما سیگنال آن را دیر دریافت کنیم و زمانی که بخواهیم اقدامی انجام دهیم، قیمت در حال اصلاح باشد و موقعیت خود را برای معامله از دست بدهیم.

در نتیجه، بهتر است در کنار‌اندیکاتور CCI ، از تحلیل قیمتی و دیگر ابزار‌ها و شاخص‌های تحلیل تکنیکال نیز استفاده کنیم تا ببینیم آیا باید سیگنال‌های دریافتی از شاخص CCI را جدی بگیریم یا نه.

زیر شاخه ها و مباحث اصلی تحلیل تکنیکال

دوره تحلیل تکنیکال از مباحث گوناگونی تشکیل شده که به تدریج و به مرور زمان توسط تحلیلگران و نظریه پردازان این عرصه ابداع گشته اند و امروزه به عنوان ابزارهایی متنوع و کارآمد در اختیار ما قرار دارند. همه این فنون در کنار یکدیگر می توانند یک تحلیل تکنیکال دقیق و بی نقص را تشکیل دهند که از زوایای گوناگون به بررسی یک موقعیت معاملاتی می پردازد.

برخی از مهمترین مباحث دوره تحلیل تکنیکال که در آموزش های مختلف بطور مفصل به آن ها خواهیم پرداخت عبارتند از:

جامع ترین دوره ترید و تحلیل تکنیکال ارزهای دیجیتال

الگوهای کندل استیک یا شمع های ژاپنی

این مبحث علی رغم سادگی، یکی از کارآمدترین روش ها برای انجام معاملاتی دقیق و پر بازده است. معتقد هستیم برخی از کندل ها بر مبنای شکل ظاهریشان می توانند به معامله گر کمک کنند حرکت بعدی بازار را با تقریب بسیار خوبی پیش بینی کند.

مسلما برایتان شگفت آور خواهد بود اگر بتوانید صرفا بر مبنای رفتار امروز بازار، حرکت فردای آن را پیش بینی نمایید و به شما مژده می دهیم که مبحث الگوهای کندل استیک اولین روشی است که این مهارت را در اختیار شما قرار خواهد داد!

از جمله الگوهای شمعی که در دوره تحلیل تکنیکال با آن ها آشنا خواهید شد، می توان به الگوهای چکش (Hammer) و مردآویخته (Hanging Man)، الگوی قدرتمند مارابوزو (Marubozo)، الگوهای پوشای صعودی و نزولی (Bullish Engulfing and Bearish اندیکاتور های معکوس متوسط Engulfing)، ستاره های صبحگاهی و شامگاهی (Morning Star and Evening Star)، نفوذگر و ابر سیاه پوشاننده (Piercing and Dark Cloud Cover)، سه سرباز سفید (Three white Soldiers) و سه کلاغ سیاه (Three Black Crows)، شهاب سنگ (Shooting Star)، انواع الگوهای دوجی (Doji)، هارامی (Harami) و غیره اشاره کرد.

الگوها و پترن های تکنیکال

در این روش به جستجوی برخی اشکال هندسی آشنا بر روی نمودار می گردیم که هر یک از آن ها می توانند موقعیت هایی بسیار سودآور را در اختیار معامله‌گر قراردهند.

برخی از مهمترین الگوها و پترن های کلاسیک که در دوره تحلیل تکنیکال آن‌ها را خواهید آموخت عبارتند از خطوط افقی (سطوح حمایت و مقاومت – Supports and Resistances)، خصوص مورب (خطوط روند و کانال های صعودی و نزولی – Trend Lines and Channels)، الگوهای سقف و کف دوقلو (Double Top and Double Bottom)، الگوهای سر و شانه مستقیم و معکوس (Head and Shoulders)، انواع مثلث مانند مثلث متقارن (Symmetrical Triangles)، کنج های صعودی و نزولی (Rising and Falling Wedges)، مثلث بازشونده (Expanding Triangles)، مثلث های صعودی و نزولی (Ascending and Descending Triangles)، الگوهای پرچم (Flag) و غیره.

اندیکاتورها و سیستم های معاملاتی اندیکاتوری

اندیکاتور ها مجموعه ای از فرمول های ریاضی هستند که بصورت یک ابزار قدرتمند در اختیار شما قرار می گیرند تا روندجاری را بهتر تشخیص دهید و بهترین نقاط را برای ورود و خروج بهینه و به موقع پیدا کنید.

اندیکاتورها علی رغم آنکه هیچ گونه ادعایی مبنی بر دارا بودن قابلیت پیش بینی آینده ندارند، اما در عوض بر مبنای خاصیت ریاضی گونه و روباتیکشان، می توانند شما را از دام بزرگترین آفت معامله گری، که همانا شک و تردید و دودلی است، نجات دهند!

در واقع اندیکاتورها می توانند نقش بهترین مشاور مالی را برای شما ایفا کنند. آن ها را در کنار خودتان به خدمت بگیرید، سپس خواهید دید که چگونه با رصد نمودن روزانه و مداوم بازار، بر مبنای توصیه های صریح این مشاور و بی احساس، بهترین تصمیم را جهت ورود و خروج به بازار اتخاذ خواهید نمود.

بدون تعارف به شما می گوییم که در پایان دوره های آموزشی ترید و تحلیل تکنیکال، پس از آنکه به قدر کافی بر روی تمامی مباحث تکنیکال تمرین کرده اید، بی شک به این نتیجه خواهید رسید که بهترین و کم خطاترین روش برای کسب درآمد مستمر از بازار، استفاده از سیستم های معاملاتی اندیکاتوری است!

اندیکاتورها در کمال سادگی و فروتنی می توانند بالاترین بازدهی مالی را برایتان رقم بزنند و اگر هدفتان از مشاهده این دوره صرفا کسب پول و ثروت از بازارهای مالی است و اگر علاقه و اشتیاق خاصی به یادگیری علم تکنیکال ندارید، به شما توصیه می کنیم سایر دوره های آموزشی را کنار گذاشته و یک‌راست به سراغ مبحث اندیکاتورها در دوره متوسط بروید!

تعداد اندیکاتورهای ابداعی در طول سال ها توسط تحلیلگران حقیقتا بی شمار است و حتی صرفا معرفی اجمالی تمامی آن ها نیز به نگارش دایره المعارف ویژه ای ختم خواهد شد!

اما سعی شده است که در طول دوره های آموزشی با تعدادی از مهمترین و پرکاربردترین اندیکاتورها آشنا شویم که از جمله می توان به اندیکاتورهای میانگین متحرک (Moving Average(MA))، باندبولینگر (Bollinger Bands(BB))، استوکاستیک (Stochastic)، شاخص قدرت نسبی (Relative Strength Index(RSI))، اندیکاتور مکدی (MACD)، اندیکاتورهای زیگزاگ (Zigzag) و فراکتال (Fractal)، پارابولیک سار (Parabolic SAR)، ایچیموکو (Ichimoku Kinko Hyo)، اندیکاتورهای ADX،ATR،CCI، اندیکاتورهای حجمی مانند شاخص جریان پول ( Money Flow Index(MFI) ) و OBV و غیره اشاره نمود.

اندیکاتورها را می توان به سه رده اصلی تحت عنوان اندیکاتورهای روندنما (Trend Follower)، نوسان نما (Oscillator) و اندیکاتورهای حجمی (Volume Indicators) طبقه بندی نمود.اندیکاتور های معکوس متوسط

بعنوان مثال اندیکاتور میانگین متحرک در گروه اندیکاتورهای روندنما قرار می گیرد و مهمترین وظیفه آن مشخص نمودن جهت روند بازار می باشد، در حالی که بعنوان نمونه اندیکاتور استوکاستیک با هدف پیدا کردن نقاط مناسب برای ورود و خروج به بازار طراحی شده است و نهایتا برخی اندیکاتورهای دیگر مانند MFI و OBV به منظور تشخیص جریان نقدینگی و آشکار سازی تحوه ورود و خروج پول هوشمند (Smart Money) به بازار ساخته شده اند که این پول هوشمند، بدون شک مهمترین عامل جهت به حرکت درآوردن روندهاست.

ابزار فیبوناچی در دوره تحلیل تکنیکال

در این مبحث با ابزار فیبوناچی و نسبت های آشنای آن مانند درصدهای 26.4 و 38.2 و 61.85 و غیره آشنا خواهید شد. معتقد هستیم بازار به طرز مرموزی به این ارقام واکنش نشان می دهد! در این دوره روش کار با ابزار فیبوناچی را خواهید آموخت که شامل انواع ابزارهای فیبوناچی اصلاحی (ریترسمنت – Retracement)، بسط یافته (اکستنشن – Extension ) و اکسپنشن (Expansion) است.

همچنین روش های متنوعی را جهت معامله گری بر روی سطوح فیبوناچی فرا خواهید گرفت و قادر خواهید بود که نقاط به مراتب بهتری را برای ورود و خروج به سهام دلخواه‌تان پیدا کنید و نیز، خواهید دانست که چگونه با استفاده از ابزار فیبوناچی می توان حرکت بعدی بازار را بر مبنای حرکات قبلی آن، با تقریب شگفت آوری پیش بینی نمود!

الگوهای هارمونیک (Harmonic Patterns) نیز زیر شاخه ای از همین مبحث هستند و برخی الگوهای تکرارشونده را شامل می شوند که همواره از نسبت های خاص و هماهنگ فیبوناچی در بین امواج درونی‌شان تبعیت می کنند و دقیقا به همین دلیل است که آن ها را الگوهای هارمونیک به معنی الگوهای هماهنگ می نامند. در مبحث الگوهای هارمونیک به معرفی الگوهایی مانند گارتلی (Gartly)، خفاش (Bat)، پروانه (Butterfly)، کوسه (Shark) و خرچنگ (Crab) و غیره خواهیم اندیکاتور های معکوس متوسط پرداخت.

تئوری امواج الیوت

نظریه امواج الیوت یکی از اعجاب انگیزترین مباحث نوین تحلیل تکنیکال است و جزو معدود زیرشاخه های تحلیل تکنیکال به شمار می رود که طرفداران آن مدعی پیش بینی آینده بازار هستند! و البته در عمل نیز شاهد پیشگویی های شگفت آوری توسط مبدعین این نظریه بوده ایم.

نظریه امواج الیوت سعی می کند به نمودار قیمت به عنوان مجموعه ای از امواج نگاه کند و تلاش می کند بر مبنای نحوه چیدمان این امواج در کنار یکدیگر بتواند روند آتی بازار را حدس بزند.

در تئوری الیوت، تمامی امواج در یکی از دو گروه اصلی امواج ایمپالسیو (Impulsive) و اصلاحی (Corrective) طبقه بندی می شوند: امواج ایمپالسیو آن هایی هستند که قیمت را به جلو پیش می برند و امواج اصلاحی در مواقعی رخ می دهند که قیمت مجبور به توقف، تنفس و تجدیدقوا می شود.

هریک از امواج ایمپالسیو و اصلاحی از قواعد و قوانین خاص و ویژه ای برخوردارند و همچنین هرکدام به زیر گروه های ریزتر و متنوع تری تقسیم می شوند که شاید همه دشواری نظریه امواج الیوت نیز در پیدا کردن همین حالت های خاص و تطبیق آن ها با شرایط جاری بازار است.

در مباحث مربوط به امواج الیوت با اصطلاحاتی از قبیل امواج ایمپالسیو، انواع اصلاح های ساده (Simple) و پیچیده (Complex)، امواج بسط یافته (Extended waves)، اصلاح های زیگزاگ (Zigzag) و مسطح (Flat) و مثلثی، سیکل های الیوتی بازار، نسبت ها و روابط زمانی بین امواج، ریزموج ها و ابرموج ها، ساختار فراکتالی بازار، زیر ساخت های درونی امواج الیوت، تضاد و تناوب، ارتباط بین امواج الیوت با پترن های کلاسیک و غیره آشنا خواهید.

معرفی بهترین استراتژی معاملاتی روزانه ارز دیجیتال

استراتژی ترید روزانه

معامله‌گری (Trading) یکی از جذاب‌ترین فعالیت‌هایی است که می‌توان آن‌را با سرمایه بسیار پایین نیز شروع کرد و به عنوان یک منبع درآمد جانبی در نظر گرفت. ترید یا معامله در بازارهای مالی به معنای خرید دارایی در قیمت پایین و فروش آن در قیمت بالاتر است. البته در برخی بازارها می‌توان ابتدا فروش انجام داد و سپس خرید (معاملات Short trading). معامله‌گری (تریدینگ) و سرمایه‌گذاری با هم تفاوت دارند. تریدها معمولا در دوره ماهانه تا سالانه انجام می‌شود. تریدرها ممکن است از ترکیبی از تحلیل بنیادی و تحلیل تکنیکال در خرید و فروش استفاده کنند. استراتژی ترید روزانه (Day Trading) به سبکی از ترید گفته می‌شود که تریدر در طول یک روز، پوزیشن معاملاتی را باز کرده و می‌بندد. به عبارت دیگر در استراتژی ترید روزانه، معامله‌گر دارایی خود را برای روز بعد نگه نمی‌دارد و ترید را در عرض حداکثر چند ساعت انجام می‌دهد.

استراتژی‌های ترید روزانه

در استراتژی ترید روزانه معاملات در طول چند دقیقه تا چند ساعت انجام می‌شود و به همین خاطر، در این سبک معاملاتی تحرکات بزرگ قیمت متداول نیست. پس معامله‌گران روی سودهای کوچک تمرکز دارند. همچنین برای افزایش قدرت خرید، تریدرها از اهرم معاملاتی (لوریج) و مارجین استفاده می‌کنند تا با وارد کردن سرمایه بیشتر در یک معامله سود بیشتری بدست آورند. در حالت صحیح، همه معاملات روزانه با قرار دادن یک حد سود (profit target)، حدضرر (stop loss) یا زمان خروج (time exit) پایان می‌یابد. در این مقاله به معرفی چند استراتژی مهم و اولیه در ترید روزانه می‌پردازیم.

ترید روزانه بر اساس تحلیل حجم معاملات

حجم معامله به تعداد سهام یا کوینی که در یک بازه زمانی مشخص معامله می‌شود، می‌گویند. این شاخص به شما دید با ارزشی نسبت به میزان فعال بودن خریداران و فروشندگان در یک بازار، مثلا بازار بیت کوین می‌دهد. با استفاده از حجم معامله در استراتژی ترید روزانه می‌توانید چیز‌هایی را درباره میزان تقاضای یک سهام، سرعت تغییر قیمت آن و این که چه زمانی یک روند معکوس می‌شود، متوجه شوید. Volume اندیکاتوری است که تعداد معاملات را در یک رنج قیمتی و در یک بازه زمانی مشخص نشان می‌دهد. اما در اکثر مواقع تریدرها به دلیل ساده بودن این اندیکاتور استفاده‌ای از آن نمی‌کنند. در حالی که با استفاده از اندیکاتور volume سرمایه گذار می‌تواند سود خود را افزایش داده و همچنین ریسک معاملات خودش را به حداقل برساند.

تجزیه و تحلیل حجم معاملات (volume) این امکان را به تریدر می‌دهد که قوی بودن یا ضعیف بودن روند را تشخیص دهد.

استراتژی‌های ترید روزانه بر اساس حجم، تعداد بالایی دارد و مطرح کردن تمام آن‌ها زمانبر است و در این مقاله استراتژی ترید براساس حجم در Breakouts یا شکست قیمتی را که مهم‌ترین و کاربردی‌ترین استراتژی مبتنی بر حجم است را مطرح می‌کنیم. حجم مثل هر اندیکاتور دیگری در بازار می‌تواند سیگنال خرید و فروش بدهد و یا سیگنال‌های خرید و فروش را تایید کند. جهت درک بهتر مفهوم تاثیر حجم معاملات در شکست قیمتی به این مثال توجه کنید.

همانطور که مشاهده می‌کنید در نقطه A بیت کوین افزایش قیمت خوبی را تجربه کرده است اما بلافاصله در دو کندل بعدی با اصلاح زیادی مواجه شده است در صورتی که به حجم معاملات توجهی نداشته باشیم این وضعیت نشان دهنده شکست قیمت و آغاز یک روند نزولی می‌باشد اما توجه به حجم معاملات نشان می‌دهد که مجموع حجم معاملات انجام شده در دو کندل قرمز رنگ کمتر از حجم معاملات در کندل سبز رنگ قبلی خود است که این نشان دهنده ضعیف بودن روند نزولی است.

توجه داشته باشید که در حالت شکست قیمت اگر در استراتژی ترید روزانه خود، روند بازار را در نظر بگیرید، 33 درصد احتمال درست بودن تحلیل شما وجود دارد و اگر حجم معاملات را وارد تحلیل خود کنید میزان احتمال صحت تحلیل شما به 66 درصد خواهد رسید و با در نظر گرفتن عوامل دیگر از جمله میانگین متحرک، این میزان افزایش پیدا می‌کند.

ترید روزانه با میانگین متحرک ساده

میانگین‌های متحرک(Moving Avarage)، قیمت متوسط یک رمزارز یا سهام را در طی یک دوره زمانی مشخص نشان می‌دهد. با این حال، روش‌های مختلفی برای محاسبه‌ی این میانگین‌ها وجود دارند و به همین دلیل است که انواع مختلفی از میانگین‌های متحرک را در نرم‌افزارهای تحلیل تکنیکال مشاهده می‌کنید و حتی می‌توانید میانگین متحرک سفارشی خود را ایجاد کنید. دلیل نام متحرک نیز این است که، همانطور که قیمت حرکت می‌کند، داده‌های جدیدی در محاسبات میانگین متحرک وارد می‌شود و بنابراین میانگین دائماً تغییر پیدا می‌کند. به عنوان مثال، در محاسبه میانگین متحرک ساده 30 روزه (Simple Moving Avarage)، قیمت‌های پایانی 30 روز آخر با هم جمع و بر عدد 30 تقسیم می‌شود و برای محاسبه میانگین متحرک 15 روزه نیز، قیمت‌های پایانی یک دوره 15 روزه با هم جمع و سپس بر 15 تقسیم می‌کنیم. فرض کنید اعداد زیر قیمت بیت کوین در ده روز پیاپی باشد:

9800$; 9855$; 9900$; 9810$; 9900$; 9980$; 10050$; 10400$; 10950$; 11500$

جهت محاسبه میانگین متحرک ساده 10 روزه مجموع این اعداد را محاسبه می‌کنیم و بر 10 تقسیم می‌کنیم.

که میانگین متحرک ساده 10 روزه برای این داده‌ها 10215 می‌شود.

استراتژی ترید روزانه

پس از درک مفهوم میانگین متحرک حال یک استراتژی ترید روزانه واقعی بر اساس میانگین متحرک را بررسی می‌کنیم. نمودار زیر نشان دهنده تغییرات قیمت بیت کوین در طول چند ساعت است.

در اینجا برای ترید از اندیکاتور های معکوس متوسط میانگین متحرک ساده 30 دقیقه ای استفاده کرده‌ایم(نمودار آبی رنگ). همانطور که مشاهده در منطقه A سقف‌های قیمتی و کف‌های قیمتی تشکیل شده همگی بالاتر از میانگین متحرک ساده قرار گرفته است که این یک سیگنال قوی برای تریدرها می‌باشد و نشان دهنده یک روند صعودی خوب می‌باشد که در منطقه B مشاهده می‌کنید. بنابر‌این تریدر با آغاز استراتژی ترید روزانه در نقطه A حداقل سود 6 درصدی به دست می‌آورد.

در استفاده از میانگین متحرک ساده دقت داشته باشید که، استفاده از تعداد زیادی میانگین متحرک سفارشی شده، باعث ایجاد پیچیدگی و آشفتگی در تصمیم‌گیری‌ها خواهد شد.

استراتژی ترید روزانه

ترید روزانه با مکدی (MACD)

میانگین متحرک همگرا واگرا (Moving Average Convergence Divergence) توسط جرالد اپل فیزیکدان و محقق آمریکایی در اواخر سال ۱۹۷۰ طراحی شد. مکدی در گروه نوسانگرها قرار می‌گیرید و اخیرا یکی از پر استفاده‌ترین اندیکاتورها در بین تحلیلگران می‌باشد. همانطور که از اسم این اندیکاتور مشخص است، از میانگین‌ متحرک در محاسبات این اندیکاتور استفاده شده‌است لذا بر خلاف برخی از نوسانگرها از فرمول محاسباتی پیچیده‌ای برخوردار نیست.

از اندیکاتور مکدی در استراتژی ترید روزانه برای به دست آوردن قدرت، جهت و شتاب در یک روند استفاده می‌شود.

اندیکاتور مکدی با دو ظاهر متفاوت و با نام‌های مکدی کلاسیک و مکدی در بین تریدرها مورد استفاده هست. در نظر داشته باشید که عملکرد هر دو یکسان است و صرفا در ظاهر تفاوت‌هایی با هم دارند. اندیکاتور مکدی شامل یک هیستوگرام (خطوط عمودی قرمز و سبز) و دو خط است که در اینجا این دو خط با آبی و قرمز نشان داده شده‌اند. خط قرمز رنگ با نام خط سیگنال و خط آبی رنگ با نام خط MACD شناخته می‌شوند.

استراتژی ترید روزانه

سیگنال اندیکاتور مکدی (MACD)

استراتژی ترید روزانه

در استراتژی ترید روزانه، سیگنال مکدی معمولا از تقاطع خط مکدی و خط سیگنال صادر می‌شود. زمانی که خط مکدی (خط آبی) از ناحیه زیر صفر، خط سیگنال (اندیکاتور های معکوس متوسط خط قرمز) را از پایین به بالا قطع می‌کند (الگوی دسته فنجان) سیگنال خرید صادر می‌شود. همچنین زمانی که خط مکدی (خط آبی) از ناحیه بالای صفر، خط سیگنال (خط قرمز) را از بالا رو به بالا قطع کند در آن صورت سیگنال فروش صادر خواهد شد. سیگنال‌های صادر شده توسط مکدی را در تصویر زیر که تغییرات قیمت بیت کوین را طی 3 ساعت نشان می‌دهد، مشاهده کنید.

مکدی در کنار سادگی، امکان بررسی همزمان قدرت روند و قدرت بازگشت را دارد که همین ویژگی‌های مثبت آن‌را بین اندیکاتورها محبوب کرده‌است و تقریبا تمام تریدرها در استراتژی ترید روزانه از اندیکاتور مکدی در کنار سایر اندیکاتورها استفاده می‌کنند.

سخن پایانی

رشد ارزهای دیجیتال فرصتی مناسب برای ایرانیان مشتاق به معامله‌گری ایجاد کرده زیرا محدودیت‌های بسیار کمتری در بازار ارزهای دیجیتال وجود دارد و یک شخص عادی به سادگی و بدون داشتن شرایط خاص می‌تواند خرید و فروش ارز دیجیتال را انجام دهد. با این حال، شروع استراتژی ترید روزانه در این بازار فرایند پیچیده‌تری نسبت به بورس دارد. با وجود این که این کار سختی‌های بسیاری دارد اما به دلیل مزایایش مورد توجه بسیاری افراد به خصوص تازه واردها قرار گرفته است. معامله گرانِ رمزارزها، برای انجام ترید روزانه‌ی خود نیازمند عملکرد و واکنش‌های سریع هستند؛ از طرفی بررسی طیف گسترده ای از اندیکاتورها فرایندی دقیق می‌باشد و نیازمند داشتن اطلاعات کافی در مورد تحلیل تکنیکال ارز دیجیتال می‌باشد.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.