انواع تحلیل در بازار


هنگامی که سناریو تحلیلی معامله‌گر درست از آب در نمی‌آید (معامله‌گر احتمال می‌دهد قیمت افزایش پیدا کند، اما به هر دلیلی این اتفاق رخ نمی‌دهد و قیمت شروع به نزول می‌کند)، معامله‌گر باید با حداقل زیان از معامله خارج شود. حد ضرر محدوده‌ای است که مشخص می‌کند تحلیل‌گر خطا کرده است و اگر قیمت به این ناحیه برسد، معامله‌گر باید سهامش را بفروشد. اما در بازار بورس ایران، به دلیل تشکیل صف خرید و صف فروش، گاهی ممکن است امکان فروش و خروج فوری از معامله وجود نداشته باشد

انواع تحلیل در بازار

شما از یک مرورگر منسوخ شده استفاده می کنید. لطفا مرورگر خود را ارتقا دهید تا کیفیت را تجربه کنید.

  • کتاب صوتی ۴۵ سال در وال استریت با ترجمه همایون فرزانه
  • فیلم آشنایی با مفاهیم بورس تهران توسط سعید نجفی
  • فیلم آموزشی تحلیل تکنیکال مقدماتی توسط محمد رضوانی
  • فیلم آموزش ایچیموکو توسط محمد رسول اسفندیاری
  • فیلم آموزشی استفاده از خطوط پیووت توسط علی نورانی
  • فیلم آموزشی بازار آتی کالای ایران توسط نیما کرامت و علیرضا شوشتری
  • فیلم آموزشی پرایس اکشن سبک اسمارت مانی با حسین همتی
  • فیلم آموزشی امواج الیوت پیشرفته با رضا خوش اندام
  • فیلم آموزشی موج شماری امواج الیوت توسط علی بهاری
  • سیستم معاملاتی، ابزار موفقیت یک معامله گر با محمود حسینی

اصطلاحات تحلیل تکنیکال

واژه لاتین توضیحات
روند Trend روند زمانی تشکیل می‌شود که تغییرات نرخ به صورت مداوم در یک مسیر به وقوع می‌پیوندد. در صورتیکه آن مسیر صعودی باشد این روند را صعودی گویند. و درصورتی که آن مسیر نزولی باشد این روند را نزولی گویند. در روند صعودی دارای کفها و سقفهای بالاتر و در روند نزولی کفها و سقفهای پایین تر داریم.
خط روند Trend line خط روند از اتصال حداقل دو دره کف یا دو قله سقف به یکدیگر ساخته میشود. در روند صعودی از اتصال دره ها و در روند نزولی از اتصال قله ها. (هر چه تعداد نقاط اتصال بیشتر باشد خط روند معتبر تر است)
روند نزولی Down trend به روندی نزولی گفته میشود که در آن کف ها و سقف های پایین تر از قبل تشکیل میشود.
روند صعودی Up trend به روندی صعودی گفته میشود که در آن کف ها و سقف های بالاتر ساخته میشوند.
کانال Channel محصور کردن نوسان قیمت در یک چهارچوب و کانال
چارت Chart نموداری که در بازارهای مالی برای ثبت نوسان قیمت بکار می رود. که دارای دو بخش زمان و قیمت می باشد.
ضرر Loss
حد ضرر Stop Loss به میزان ضرری که شما برای یک معامله در نظر می گیرید. مثلا سهامی را خریده اید و برای خود مشخص می کنید که ضرر من در این خرید نهایت ده درصد خواهد بود یا مثلا ضرر من در این معامله فلان میزان خواهد بود و اجازه ضرر بیشتر نمی دهم و معامله را با ضرر می بندم. هدف از داشتم حد ضرر یا حد توقف زیان این است که از ضرر بیشتر جلوگیری کنید.
هدف Target به معنای هدف می باشد. مثلا شما سهامی را در قیمت 200 تومان میخرید و پیش بینی می کنید که به قیمت 300 تومان خواهد رسید. این 300 تومان می شود هدف قیمتی یا تارگت شما.
حد سود Take Profit به اختصار(TP=Take Profit) هم گفته می شود و به معنای این است هنگامی که وارد معامله ای می شویم و آن معامله در جهت دلخواه ما پیش میرود، باید قیمتی را برای خارج شدن از آن معامله با سود در نظر بگیریم که به این قیمت حد سود یا تیک پروفیت گفته می شود.
خرید Long به معنای ورود و بازکردن معامله خرید است (شخص در این معامله از افزایش قیمت ها نفع میبرد)
فروش Short به معنای ورود و بازکردن معامله فروش است (شخص در این معامله از کاهش قیمت ها نفع میبرد)
خرید Buy به معنای آفست شدن و تسویه حساب از معامله فروش قبلی است (یعنی شخصی از قبل پوزیشن short باز کرده و اکنون قصد بستن و کلوز این پوزیشن را دارد)
فروش Sell به معنای آفست شدن و تسویه حساب از معامله ی خرید قبلی است (یعنی شخصی از قبل پوزیشن Long باز کرده و اکنون قصد بستن و کلوز این پوزیشن را دارد)
اشباع خرید Overbought به بازاری اطلاق می شود که در آن سرعت افزایش بهای ارزیا سهام بیش از میزان معمول است وامکان تغییر حالت وجود دارد.(خریداران به نهایت قدرت رسیده اند)
اشباع فروش Oversold به بازاری اطلاق می شود که در آن کاهش بهای ارز یا سهام با سرعتی بیش از میزان معمول صورت گرفته وامکان تغییر حالت وجود دارد.(فروشندگان به نهایت قدرت رسیده اند)
ماشه (تریگر) Trigger به آرایشی از قیمت گفته میشود که شما بعد از رویت آن تصمیم می گیرد وارد معامله ی خرید یا فروش شوید. مثلا شکست خط روند، شکست یک محدوده مقاومتی یا حمایتی، فتح یا شکست قله یا دره قبلی و …. (تریگر به معنای خیلی ساده یعنی رویت شواهد و نشانه هایی برای ورود به یک معامله)
حمایت Support به محدوه ای از قیمت گفته می شود که به هر دلیلی مانع ریزش و ادامه سقوط قیمت می شود. در سطوح حمایت عرضه ها کاهش و تقاضا زیاد می شود
مقاومت Resistance به محدوه ای از قیمت گفته می شود که به هر دلیلی مانع افزایش و انواع تحلیل در بازار رشد قیمت می شود و سدی برای قیمت محسوب می شود. در سطوح مقاومت عرضه بر تقاضا پیشی می گیرد.
پیوت Pivot پیوت یکی از تعاریف کلیدی تحلیل تکنیکال می باشد و به معنای نقاط چرخش و تغییر در نمودار قیمتی است در اصل به نقاطی اطلاق می شود که نمودار دچار تغییر مسیر می شود (به بیان ساده تر نقاطی که قله ها و دره های قیمتی را میسازد). پیووت ها دو نوع هستند مینور و ماژور. در پیوت مینور تغییر اندک و در نوع ماژور تغییر زیاد است.
سووینگ Swing در لغت به معنای موج و چرخش می باشد و در اصطلاح بازارهای مالی یک واژه لاکچری هست مترادف با پیوت (high و low)
های و لو Lowو High به همان قله ها و دره های قیمتی گفته می شود که نمودار دچار چرخش و تغییر مسیر شده. این چرخش ها می تواند در مقیاس کوچک (کم اهمیت) یا در مقیاس بزرگ (پر اهمیت) باشد.
سوپلای و دیماند Supply & Demand سوپلای به معنی محل عرضه و دیماند در بازار به معنی محل تقاضا میباشد.
پیوت لاین Pivot line خطوطی هستند که بر اساس محاسبات و فرمول های خاصی روی چارت بصورت افقی رسم می شوند و می توان از آنها برای خطوط حمایت و مقاومت استفاده کرد. پیوت لاین ها بر اساس نوع فرمولی که ساخته می شوند انواع مختلفی دارند از جمله : پیوت استاندارد، پیوت فیبوناچی، پیوت دیمارک، پیوت وودی و کامریلا
نکته: پیوت لاین با نقاط پیوت که به معنای قله و دره هست تفاوت دارد.
معامله Trade معامله کردن، تجارت کردن،دادوستد کردن یک محصول تجاری (کالا،سهام و ارز)
معامله گر Trader تریدر به شخصی گفته مشود که اقدام به خرید و فروش در بازارهای مالی می کند.
پولبک Pullback پولبک (در لغت یعنی برگشت به عقب) یا بوسه خداحافظی به برگشت قیمت به سطح مهم قبلی به منظور قدرت گرفتن برای ادامه حرکت گفته میشود (مثلا اگر خط روندی شکسته شود و قیمت بعد از کمی دور شدن از خط روند در حرکت اصلاحی خود به خط روندش سری بزند و برگردد به آن پولبک گفته میشود.)
بازار خرسی Bear Market اصطلاحا به بازاری گفته میشود که نزولی و کاهشی است (خرس نماد بازار نزولی است)
بیریش Bearish که از ریشه کلمه bear به معنی خرس است و یعنی بازار نزولی است
بازار گاوی Bull Market اصطلاحا به بازار صعودی گفته میشود (گاو نر نماد بازار صعودی است)
بولیش Bullish از ریشه کلمه bull به معنی گاو نر می‌آید و یعنی بازار صعودی است.
شکست به بیرون Break Out اصطلاح تحلیل فنی که برای توصیف تغییرات قیمت بکار میرود هنگامی که قیمت از حمایت یا مقاومتی فرار می کند.

معامله گری و مدیریت سرمایه

معرفی ما

فراچارت یک پایگاه آموزشی و اطلاع رسانی رایگان در زمینه بازارهای مالی می باشد. ما سعی داریم با فراهم آوردن یک بستر حرفه ای، دریچه کوچکی باشیم برای کمک به معامله گران و کسانی که در بازاهای مالی فعالیت می کنند.

حق نشر

لطفا هنگام برداشت از مطالب، با ذکر منبع به رشد و شکوفایی ما کمک کنید. استفاده از حاصل زحمات دیگران بدون اجازه و بدون ذکر منبع نه تنها مورد رضایت نویسندگان فراچارت نیست بلکه در نهایت باعث ترویج بی اعتمادی و ایجاد محیط ناسالم برای رقابت خواهد شد. ( توضیحات بیشتر )

انواع بازارهای مالی در تحلیل تکنیکال (قسمت اول) | بیدارز

انواع بازارهای مالی در تحلیل تکنیکال (قسمت اول) | بیدارز

بازار side way یا range در جایی اتفاق می افتد که قیمت در یک بازه نسبتاً پایدار معامله شود، بدون آنکه روند خاصی را برای مدتی ایجاد کند.

اقدامات قیمتی در عوض در یک محدوده یا کانال افقی نوسان می کند، بدون آنکه گاوها یا خرس ها کنترل قیمت ها را در دست بگیرند.

مبانی بازار ساید وی

فعالان بازار می توانند با پیش بینی شکست، از سطح معاملات یا بالاتر از مرز تجاری یا تلاش برای سودآوری همزمان با حرکت قیمت بین حمایت و مقاومت در داخل ساید یا رنج، از یک بازار جانبی بهره ببرند.

معامله گرانی که از یک استراتژی محدود استفاده می کنند باید اطمینان حاصل کنند که بازار ساید یا رنج به اندازه کافی گسترده است تا بتواند نسبت ریسک پاداش حداقل نسبت 1 به 3 را تعیین کند.

این بدان معنی است که برای هر دلار در معرض خطر، سرمایه گذاران سه دلار سود می برند. بازارهای ساید یا رنج نیز به عنوان بازارهای متلاطم یا غیرروند شناخته می شوند.

اگر پیش بینی می شود که sideway یا range برای مدت طولانی باقی بماند، سرمایه گذاران می توانند با فروش در سقف کانال و خرید در کف کانال سود های نوسانی خوبی کسب کنند.

مزایای استفاده از بازار های ساید وی یا رنج:

یک بازار فرعی معمولاً دارای سطح حمایتی و مقاومت مشخصی است که ابهام را در مورد محل ورود و خروج از بین می برد. به عنوان مثال، یک معامله گر می تواند یک اوراق بهادار را خریداری کند که از تست قیمت حمایتی می کند و هدف سود را در مقاومت تعیین می کند. یک دستور توقف ضرر که کمی زیر سطح حمایتی بازار جانبی قرار گرفته است ، نزول معاملات را به حداقل می رساند.

چگونگی استفاده از اندیکاتور برای تشخیص بازار رنج:

از اندیکاتور های حجم می توان برای تایید روند رینج استفاده کرد. معمولا در روند های رنج، مقادیر آنها باید کمتر از سایر مواقع باشد. با این حال، اگر کانال قیمتی، محدوده وسیعی داشته باشد، تریدر باید از ابزار های دیگری برای تشخیص وضعیت بازار استفاده کند.

اگر اندیکاتور iVAR پایین تر از سطح 0.5 باشد، نشان دهنده تضعیف روند و شروع یک اصلاح است.

اگر اندیکاتور iVAR بیشتر از 0.5 باشد، یک بازار رنج را نشان می دهد. اگر مقدار اندیکاتور خیلی بالاتر از 0.5 باشد نشان دهنده شروع یک روند می باشد.

اگر اندیکاتور iVAR در نزدیکی سطح 0.5 باشد، نشان دهنده عدم قطعیت بازیگران بازار است و بهتر است در این جور مواقع معامله نکنید.

اندیکاتور iVAR را میتوان به عنوان تایید سیگنال اندیکاتورهای دیگر استفاده کرد. این اندیکاتور مدل شکل گیری روند را نمایش می دهد، اما قادر به تشخیص جهت حرکت روند نیست.

انواع تحلیل در بازارهای سرمایه گذاری

انواع بازار های سرمایه گذاری به عنوان مثال عبارتند از: بازار ملک، بازار طلا، بازار بورس و بازار ارزهای دیجیتال. فعالیت در بازار ارزهای دیجیتال جدیدترین نوع سرمایه گذاری است که این روزها بعضی افراد به این بازار روی آورده اند. اگر شما هم جز افرادی هستید که قصد سرمایه گذاری در بازار ارزهای دیجیتال دارید پیشنهاد میکنم این مقاله را با دقت بخوانید تا با انواع تحلیل در بازار ارزهای دیجیتال آشنا شوید.

انواع تحلیل

برای فعالیت در بازار ارز دیجیتال برای خرید، نگهداری و فروش ارزهای دیجیتال، باید قدرت تحلیل این بازار را داشته باشیم. در بازار ارزهای دیجیتال ۳ نوع روش تحلیل وجود دارد.

  • تحلیل فاندامنتال (پایه ای)
  • تحلیل تکنیکال
  • تحلیل احساسات

تحلیل فاندامنتال (پایه ای)

روش تحلیل فاندامنتال یکی از انواع تحلیل در بازار ارزهای دیجیتال است و برای بررسی بلندمدت و تعیین چشم انداز ارز دیجیتال استفاده می شود. در روش فاندامنتال برای تعیین ارزش حقیقی ارزها از شاخص های مالی و اقتصادی برای بررسی اهداف، نقشه راه، انواع صرافی های معامله گر و رقبا استفاده می شود. در بازار بورس هم این نوع تحلیل وجود دارد منتها تفاوت آن در اینست که صورت‌های مالی در بورس برای ارزیابی پایه ای یک شرکت استفاده می‌شوند اما در ارزهای دیجیتال این گزارش می‌تواند به صورت وایت‌پیپر (اوراق سفید) یا عملکرد تیم برنامه‌نویسی ارائه شود.

عوامل مورد بررسی در تحلیل فاندامنتال:

1- مارکت کپ یا ارزش کل بازار ( BTC)

2- بررسی حجم معاملات ارز دیجیتال طی۲۴ساعت شبانه روز

3- بررسی ارزش شبکه نسبت به میزان تراکنش ها (NVT)

4- بررسی میزان به صرفه بودن استخراج ارز دیجیتال

5- بررسی عامل FCAS

6- دانستن سابقه پروژه و نحوه کارکرد آن ( ROI)

7- بررسی رقبا و صرافی ها

8- بررسی نرخ بازگشت سرمایه

*مارکت کپ یا ارزش کل بازار ( BTC) که در سایت کوین مارکت کپ مشخص شده است که به محاسبه کل سرمایه در گردش برحسب دلار محاسبه می شود به این نحو:

تعداد کل سکه‌های در گردش* قیمت ۱ واحد از آن سکه = ارزش کل بازار ( BTC)

بالا بودن مقدار مارکت کپ نشانگر اینست که حجم سرمایه زیادی وجود دارد که این امر می تواند عاملی باشد که ریسک سرمایه گذاری را کاهش می دهد. بطور کلی هرچه مقدار مارکت کپ کمتر باشد به معنی بالا بودن ریسک سرمایه گذاری آن است.

*حجم معاملات طی۲۴ ساعت شبانه روز نشانگر مقدار توکن هایی است که در ۲۴ ساعت خرید و فروش شده اند که بررسی این عامل از قسمت (Historical Data) که حجم معاملات یک ماه اخیر را نشان می دهد. پایین بودن مقدار حجم معاملات این مشکل را برای شما بوجود می‌آورد که در صورت خرید آن ارز، از آنجایی‌ که حجم خرید و فروش‌های روزانه آن پایین است، اگر قصد فروش آن را داشته باشید، با مشکل مواجه شوید که به آن مشکل نقدشوندگی می‌گویند.

نکته مهم: اگر قیمت یک ارز افزایش یابد و همراه با افزایش قیمت، حجم تراکنش‌های ۲۴ ساعته آن نیز افزایش یابد، این نشان می‌دهد که افراد زیادی در حال خرید و فروش آن ارز هستند و احتمالا افزایش قیمت آن ادامه خواهد داشت. اما اگر قیمت یک ارز به صورت لحظه‌ای افزایش یابد، اما حجم معاملات آن، خیلی کم تغییر کند، نشانگر اینست که تعداد کمی از افراد به خرید و فروش آن ارز پرداخته اند و احتمالا این روند صعودی خیلی زود به پایان می رسد.

*بررسی ارزش شبکه نسبت به میزان تراکنش ها (NVT)، این عامل برای تعیین نسبت ارزش کل شبکه به فعالیت های سرمایه گزاران است که اینطور محاسبه می شود:

حجم تراکنش های۲۴ساعته / مارکت کپ یا ارزش کل= NVT

نکته مهم: اگر در یک ارز دیجیتال، مارکت‌کپ (ارزش کلی شبکه) بالا باشد و فعالیت معامله گران (حجم تراکنش‌های) آن پایین باشد، عامل NVT مربوط به آن ارز بالا بوده و بالا بودن این عامل یکی از نشانه‌های نزولی بودن روند قیمتی آن ارز است.این تحلیل به این صورت است که وقتی NVT برای ارزی بالا باشد، نشان می‌دهد که ارزش شبکه که معادل مارکت‌کپ آن است، بر حجم معامله شده انواع تحلیل در بازار غلبه دارد که این اتفاق زمانی رخ می دهد که قیمت به صورت حبابی بالا رفته و بی‌ثبات است.

اگر مقدار عامل NVT از ۱۵ کمتر باشد، می‌تواند یکی از نشانه‌های روند صعودی در تحلیل طولانی مدت قیمت آن ارز باشد و اگر NVT بیشتر از ۱۵ باشد، می‌تواند نشانه‌ای از نزولی بودن روند کلی بازار در طولانی مدت نسبت به سایر ارزها باشد.پایین بودن عامل NVT، به معنای اختلاف کم بین مارکت کپ و حجم تراکنش‌های روزانه است. هنگامی که حجم تراکنش‌های روزانه در م قایسه با مارکت‌کپ ارزی بالا باشد، به این معناست که فعالیت سرمایه‌گذاران آن ارز بسیار زیاد است و می‌تواند به عنوان یک سیگنال صعودی تلقی شده و یک موقعیت خرید برای سرمایه‌گذاران از این طریق تشخیص داده شود.

اما باید توجه داشت که گاهی حجم معاملات روزانه معتبر نبوده و به روش‌های مختلف می‌تواند دستکاری شود، پس بهتر است برای محاسبه پارامتر NVT به جای استفاده از حجم معاملات ۲۴ ساعت اخیر از میانگین حجم معاملات در یک ماه اخیر استفاده شود.

*بررسی میزان به صرفه بودن استخراج ارز دیجیتال، اگر هزینه‌ای که برای استخراج یک ارز مصرف می شود در مقایسه با قیمت آن ارز به صرفه نباشد، ماینرها مایل به استخراج آن ارز نخواهند بود و با کاهش استخراج ارزهای دیجیتال توسط ماینرها، قیمت آنها وارد یک روند نزولی خواهد شد.

  • بررسی عامل FCAS) ، Fundamental Crypto Asset Score) این عامل که به تازگی در کوین مارکت اضافه شده است به امتیازدهی پروژه ها از نظر فعالیت معامله گران و عملکرد برنامه نویسان بصورت نسبی و مقایسه ای می پردازد که این امتیازدهی در بازه عددی ۱۰۰۰-۰ است. هرچند عامل FCAS اطلاعات مفیدی در اختیار ما قرار می دهد اما بررسی عوامل تاثیرگذار بر FCAS به صورت جداگانه توسط خودمان با در نظر گرفتن امکان دستکاری اطلاعات و اشراف داشتن به روش‌های تشخیص این دستکاری‌ها می‌تواند دید درست‌تری از یک پروژه در اختیارمان قرار دهد.
  • بررسی نرخ بازگشت سرمایه ( ROI) مقدار سود حاصل از یک ارز دیجیتال بر اساس تغییرات قیمتی آن از ابتدای راه‌اندازی (با قیمت ICO) (یا اولین قیمت معامله آن) تا قیمت کنونی آن را بررسی می‌کند.
  • بر اساس این تعریف مقدار ROI مربوط به بیت کوین در زمان نگارش این مقاله برابر با ۶۳۵۳% است که نشان می‌دهد قیمت بیت کوین از ابتدای راه اندازی و معامله آن تا به امروز ۵۷۳۶% رشد داشته است.
  • برای محاسبه ROI بیت کوین، بر اساس داده‌های کوین‌مارکت‌کپ، اولین قیمت ثبت شده در کوین مارکت کپ برای بیت کوین، ۱۳۵ دلار در تاریخ ۲۸ آوریل ۲۰۱۳ است و قیمت آن در تاریخ ۲۸ می ۲۰۱۹، ۸,۷۳۱ دلار است. (هرچند قیمت اولیه بیت کوین مربوط به سال ۲۰۰۸ می‌شود اما در اینجا از داده‌های کوین‌مارکت کپ برای بدست آوردن این پارامتر استفاده شده است ).
  • دانستن سابقه پروژه و نحوه کارکرد آن
  • بررسی رقبا و صرافی ها

تحلیل تکنیکال،از مهم ترین انواع تحلیل در بازار ارزهای دیجیتال

یکی از انواع تحلیل در بازار ارزهای دیجیتال تحلیل تکنیکال است. روش تحلیل تکنیکال مانند بازار های سنتی بورس و کالا با توجه به دو شاخص تاریخچه قیمت و حجم معاملات به پیشبینی آینده بازار پرداخته می شود که عرضه، تقاضا و احساسات معامله گران مشخص کننده قیمت هستند. تحلیل تکنیکال را نباید تحلیلی قطعی و دقیق بدانیم بلکه این تحلیل مشابه پیشبینی های هواشناسی است که بیانگر وضعیت احتمالی در آینده است. تحلیل تکنیکال در شکل ابتدایی خود در قرن ۱۷ در آمستردام هلند و در قرن ۱۸ در ژاپن مورد استفاده قرار می‌گرفت، اما شکل مدرن این تحلیل از فعالیت‌های چارلز داو، خالق شاخص اقتصادی میانگین صنعتی داو جونز، آغاز شد. با وجود آنکه در تحلیل تکنیکال با شاخص‌ها، اعداد و نمودارها سروکار دارید، این تحلیل به نوعی مطالعه رفتار انسان‌ها در بازارهای مالی محسوب می‌شود. به عبارتی دیگر نیروهای «عرضه» (Supply) و «تقاضا» (Demand) که هسته بازارهای مالی را شکل می‌دهند، به نوعی از احساسات معامله‌گران ناشی می‌شوند که بر اساس آن‌ها حرکات قیمتی شکل می‌گیرد. پس تحلیل تکنیکال را می‌توان به نوعی تحلیل رفتارهای انسانی نیز تعریف کرد.

تحلیل احساسات

روش تحلیل احساسات یکی دیگر از انواع تحلیل در بازار ارزهای دیجیتال است. روش تحلیل احساسات با توجه به احساسات معامله گران مثل: طمع و ترس و واکنش به یک شایعه است.

وجود شاخص‌هایی که با گرفتن داده‌های اولیه، احساسات حاکم در بازار و وضعیت معامله‌گران را ارزیابی می‌کنند، می‌تواند دید خوبی نسبت به روند فعلی و احتمالات پیش‌رو در اختیار فرد معامله‌‌گر قرار دهد. یکی از این شاخص‌ها که احساسات بازار را نشان می‌دهد، شاخص ترس و طمع (Fear and Greed) نام دارد. داده ها در مقیاسی ساده بین اعداد صفر تا صد قرار‌ دارند، عدد صفر به معنای “ترس شدید” و عدد صد برابر “طمع شدید” است

  • ترس شدید نشانگر این است که سرمایه‌گذاران نگران هستند و این موضوع می‌تواند از یک فرصت خرید خبر دهد.
  • وقتی سرمایه‌گذاران بیش از حد حریص می‌شوند، می‌تواند نشان از این باشد که یک اصلاح قیمتی در راه است.

بنابراین شاخص ترس و طمع احساسات جاری سرمایه‌گذاران را تجزیه و تحلیل می‌کند و این داده‌ها را در مقیاسی ساده بین اعداد صفر تا صد قرار‌ می‌دهد.

تحلیل تکنیکال چیست و چه کاربردهایی دارد؟

تحلیل تکنیکال چیست

پایه اساسی تحلیل تکنیکال بررسی دقیق رفتار قیمت سهام است که در نتیجه رفتار عموم معامله‌گران شکل می‌گیرد. برخلاف تحلیل‌گر بنیادی که تلاش می‌کند ارزش ذاتی سهام شرکت‌ها را بر مبنای داده‌های بنیادی از قبیل مقدار فروش و حاشیه سود و غیره برآورد کند، تحلیل‌گر تکنیکال به دنبال آن است که حجم معاملات و روند قیمت سهام شرکت را زیر ذره‌بین بگذارد.

ابزارهای تحلیل تکنیکال به این منظور توسعه داده شده‌اند که تحلیل‌گر بتواند تاثیرات فرایند عرضه و تقاضا را روی قیمت سهام به دقت بررسی کند. معمولا از این تحلیل برای یافتن سیگنال‌های معاملاتی در بازه‌های زمانی کوتاه استفاده می‌شود، اما این امکان هم وجود دارد که از ابزارهای این روش تحلیلی برای مقایسه عملکرد یک شرکت با کلیت صنعتی که در آن فعالیت دارد و نیز با عملکرد کلی بازار استفاده شود.

تاریخچه تحلیل تکنیکال

تحلیل تکنیکالی که تحلیل‌گران امروزی می‌شناسند و به کار می‌برند، نخستین بار از طرف شخصی به نام چارلز داو در اواخر قرن نوزدهم معرفی شد. چارلز داو روزنامه‌نگار و کارآفرین هم بود و نشریه معروف «وال‌استریت ژورنال» را هم او پایه‌گذاری کرده است. همچنین او با همکاری ادوارد جونز شاخص صنعتی داو جونز را معرفی کرد. از آن به بعد کارشناسان و تحلیل‌گران دیگری از قبیل ویلیام همیلتون، ادسون گلد و جان مگی کمک کردند تا پایه‌های اصلی این روش تحلیلی شکل بگیرد. در حال حاضر و بعد از گذشت چندین دهه تحقیق و بررسی، صدها الگوی تحلیلی و روش سیگنال‌یابی به بدنه تحلیل تکنیکال راه یافته است.

فرض اصلی تحلیل تکنیکال این است که روند معاملات و نوسان‌های قیمت در گذشته، می‌تواند شاخص مناسبی برای تخمین قیمت در آینده باشد. تحلیل‌گران حرفه‌ای معمولا این روش تحلیلی را در کنار روش‌های تحلیلی دیگر به کار می‌گیرند. اما از آن‌جا که یادگیری مقدمات تحلیل تکنیکال به نسبت ساده‌تر از فراگیری تحلیل بنیادی است، بسیاری از معامله‌گران خرد فقط بر این نوع تحلیل تکیه دارند و تلاش می‌کنند با استفاده از سیگنال‌های تحلیل تکنیکال، روند قیمت را در کوتاه‌مدت تخمین بزنند و با ورود و خروج سریع به سهام یک شرکت، درآمد کسب کنند.

پیش‌فرض‌های اساسی تحلیل تکنیکال

تحلیل‌گران تکنیکال روی هم رفته ۳ پیش‌فرض اساسی را برای روش تحلیلی خودشان می‌پذیرند:

۱. همه چیز در قیمت لحاظ شده است

تحلیل‌گران تکنیکال بر این باورند که همه اخبار و مولفه‌های تاثیرگذار، از وضعیت بنیادی شرکت گرفته تا مولفه‌های موثر بر اقتصاد کلان و روانشناسی و احساسات معامله‌گران، در قیمت منعکس شده است. این فرضیه را می‌توان به‌نوعی با نظریه «بازار کارا» مقایسه کرد که می‌گوید اطلاعات جدید با سرعت بالا بر بازار انواع تحلیل در بازار تاثیر می‌گذارد و قیمت‌ها با توجه به این داده‌ها تعدیل می‌شوند. آنچه باقی می‌ماند روند عرضه و تقاضا است که روند حرکت قیمت را در آینده تعیین می‌کند.

۲. قیمت در قالب یک روند مشخص تغییر می‌کند

تحلیل‌گران تکنیکال قبول دارند که حتی تغییرات قیمت در بازار، حتی اگر تصادفی به نظر برسد، در قالب یک روند مشخص انجام می‌گیرد. به زبان ساده‌تر، قیمت سهام یک شرکت بیشتر احتمال دارد که روند (نزولی یا صعودی) قبلی خود را ادامه بدهد. بیشتر استراتژی‌های معاملاتی که بر مبنای تحلیل تکنیکال استوارند بر مبنای این فرض طراحی شده‌اند.

تحلیل‌گران تکنیکال توجهی به اخبار و وضعیت بنیادی سهام شرکت ندارند و فقط روی نمودار قیمت تمرکز می‌کنند. در حال حاضر نرم‌افزارها و سایت‌های متعددی وجود دارد که روند تاریخی قیمت سهام را به‌راحتی در اختیار تحلیل‌گران قرار می‌دهند و ابزارهای متعدد تحلیل تکنیکال را در اختیارشان می‌گذارند. همین موضوع باعث می‌شود تحلیل‌گران تکنیکال بتوانند با صرف کمترین زمان ممکن روند قیمت سهام مورد نظرشان را تحلیل کنند

۳. تاریخ تمایل دارد خودش را تکرار کند

تحلیل‌گران تکنیکال معتقدند تاریخ تکرار می‌شود. طبیعت تکرار‌شونده نواسان‌های قیمت را هم معمولا به برآیند روانشناسی معامله‌گران و فعالان بازار نسبت می‌دهند که بر اساس احساساتی انسانی از قبیل ترس و طمع و هیجان شکل می‌گیرد. تحلیل‌گران تکنیکال با مطالعه دقیق الگوهای تکرارشونده در نمودار قیمت سهام تلاش می‌کنند این احساسات را تحلیل کنند تا درک بهتری نسبت به تحرکات قیمت داشته باشند. اگرچه بیش از یک قرن است که صاحب‌نظران تحلیل تکنیکال سبک‌های تحلیلی مختلفی را توسعه داده‌اند و به کار گرفته‌اند، اما این اعتقاد وجود دارد که همه این روش‌ها در اصل یک چیزند، چرا که مبنای آن‌ها الگوهای تکرارشونده در رفتار قیمت‌ها است.

انواع تحلیل تکنیکال

همان‌طور که گفتیم، از معرفی تحلیل تکنیکال بیش از یک قرن می‌گذرد و در این مدت معامله‌گران و تحلیل‌گران بزرگ روش‌های تحلیل را شاخ‌وبرگ داده‌اند و در قالب کتاب‌ها و مقاله‌هایی که نوشته‌اند، ابزارها و روش‌های متعددی برای این نوع تحلیل معرفی کرده‌اند. در اینجا بعضی از معروف‌ترین و پرکاربردترین روش‌های تحلیل تکنیکال را به‌اجمال مرور می‌کنیم.

تحلیل تکنیکال کلاسیک

بیشتر اوقات منظور از تحلیل تکنیکال کلاسیک، اصول و مقدمات روش تحلیل است. معرفی انواع نمودار قیمت (نمودار میله‌ای، نمودار خطی و نمودار شمعی)، مفهوم حمایت و مقاومت، خط روند، کانال‌کشی، میانگین‌های متحرک و غیره همگی از پایه‌ای‌ترین مفاهیم تحلیل تکنیکال هستند. علاوه بر این، انواع اندیکاتور (مک‌دی، آر‌اس‌آی، استوک آر‌اس‌ای و غیره) در این روش تحلیلی به کار گرفته می‌شود.

ابزارها و روش‌هایی که با عنوان تحلیل تکنیکال کلاسیک شناخته می‌شوند به‌نوعی پیش‌نیاز درک و یادگیری سایر روش‌های تحلیل تکنیکال به شمار می‌آیند. البته این روش تحلیلی هم به نوبه خود روش کاملی است و می‌شود بر اساس آن استراتژی‌های مختلف معاملاتی تعریف کرد، اما به‌مرور زمان در کنار این روش‌های اولیه، روش‌ها و ابزارهای پیچیده‌تری هم توسعه داده شده‌اند که هر کدام فلسفه خاص خودش را دارد.

پرایس اکشن

روش پرایس اکشن (یا تحرکات قیمت) را شاید بتوان در دسته تحلیل تکنیکال کلاسیک جا داد، اما معامله‌گرانی که از این روش تحلیلی استفاده می‌کنند در سال‌های اخیر کوشیده‌اند روش تحلیلی خودشان را یک روش تحلیل تکنیکال مستقل معرفی کنند. روی هم رفته تحلیل‌گران پرایس اکشن تلاش می‌کنند تمام توجه خودشان را به خود قیمت معطوف کنند و تا جایی که می‌توانند از روش‌ها و ابزارهای پیچیده دور بمانند. این روش تحلیلی تاکید بسیار کمی روی اندیکاتورها دارد و بیش از همه از الگوهای شمعی ژاپنی و خط روندهای ساده استفاده می‌کنند.

روش ایچی‌موکو

روش ایچی‌موکو یکی از روش‌های تحلیل تکنیکال است که روزنامه‌نگار و تحلیل‌گری ژاپنی به نام هوسودا گوئیچی توسعه داده است. این روش تحلیلی در واقع روشی تکمیلی برای تحلیل نمودارهای شمعی است که علاوه بر بعد قیمت، بعد زمان را هم در نظر می‌گیرد. ایچی‌موکو را با اصطلاح «نمودار ابری» هم می‌شناسند و اگر نمودارهای مبتنی بر این روش تحلیلی را دیده باشید، حتما چشم‌تان به ابرهای ایچی‌موکو آشناست!

نظریه امواج الیوت

رالف نلسون الیوت در دهه ۱۹۳۰ نظریه‌ای را معرفی کرد که تا امروز هم کاربرد دارد. اساس نظریه الیوت شباهت زیادی به نظریه چارلز داو دارد، اما شهرت الیوت بیش از همه به خاطر معرفی الگوی امواج حرکتی قیمت‌ها است. الیوت در بررسی‌هایش متوجه شد که قیمت‌ها در یک روند صعودی بلندمدت، ابتدا در قالب یک روند صعودی پنج‌موجی حرکت می‌کنند و پس از رسیدن به اوج، در قالب یک روند اصلاحی سه‌موجی تعدیل می‌شوند.

در دهه‌های اخیر، تحلیل‌گران و معامله‌گران زیادی سراغ نظریه امواج الیوت رفته‌اند و کتاب‌های متعددی در این زمینه نوشته‌اند و کوشیده‌اند با ارائه مثال‌های متعدد، روش تحلیلی الیوت را بیش از پیش توسعه بدهند.

روش تحلیلی نئوویو

روش تحلیل نئوویو در واقع یکی از روش‌هایی است که بر مبنای تحلیل تکنیکال امواج الیوت توسعه یافته است. این روش تحلیلی را شخصی به نام گلن نیلی پایه‌گذاری کرده است و کوشیده است قواعدی را وضع کند که تا تحلیل‌گر بتواند با اتکا به این قواعد، تا جای ممکن با مشکلات و ضعف‌های روش تحلیل الیوت مواجه نشود.

محدودیت‌های تحلیل تکنیکال

بعضی از منتقدان تحلیل تکنیکال می‌گویند تاریخ دقیقا به همان شکلی که سابقا رخ داده تکرار نمی‌شود. بنابراین مطالعه روند قیمت‌ها در گذشته فایده مشخصی ندارد و می‌شود از آن صرف نظر کرد. عده دیگری از منتقدان معتقدند که اگرچه تحلیل تکنیکال در مواردی درست کار می‌کند، اما فقط به این دلیل است که تحلیل تکنیکال نوعی پیش‌بینی خودمحقق‌کننده است؛ یعنی اینکه پیش‌بینی‌های این روش تحلیلی باعث می‌شوند این پیش‌بینی‌ها در نهایت محقق شوند.

مثلا وقتی تعداد زیادی از معامله‌گران با استفاده از روش‌های تحلیل تکنیکال به این نتیجه می‌رسند که در قیمت مشخصی اقدام به فروش سهام‌شان بکنند، سهام شرکت پس از رسیدن به این قیمت با عرضه شدید همراه می‌شود و در نتیجه قیمت سهامش افت می‌کند و به این ترتیب پیش‌بینی تحلیل‌گران محقق می‌شود. وقتی هم که قیمت شروع به نزول می‌کند، ممکن است بقیه معامله‌گران هم از ترس ریزش بیشتر قیمت‌ها، اقدام به فروش سهام‌شان بکنند و به این ترتیب فشار فروش مضاعفی روی سهم شکل بگیرد.

با این حال، تحلیل‌گران بنیادی می‌گویند اگر قیمت سهام شرکت زیر ارزش ذاتی باشد، این نوسان‌ها و هیجانات کوتاه‌مدت تاثیری روی روند بلندمدت سهام ندارد و قیمت سهام در نهایت به سمت ارزش ذاتی میل خواهد کرد.

افزایش سرمایه شرکت ها در بورس

معایب و مزایای تحلیل تکنیکال

هر ابزاری اگر درست و به‌جا استفاده شود می‌تواند مفید باشد، ولی اگر کسی بدون دانش و مهارت کافی سراغ آن ابزار برود ممکن است به خود یا دیگران آسیب برساند. تحلیل تکنیکال هم از این نظر تفاوتی با ابزارهای دیگر ندارد. پس بهتر است هنگام استفاده از این ابزار با معایب و مزایای آن به‌خوبی آشنا باشیم.

مزایای تحلیل تکنیکال

یادگیری آسان: ایده کلی، مفاهیم و ابزارهای تحلیل تکنیکال به‌نسبت ساده‌اند و تقریبا هر کسی که به عالم معامله‌گری علاقه‌مند باشد می‌تواند با صرف مدت‌زمانی کوتاه، در این زمینه به دانش و مهارت کافی دست پیدا کند.

توجه: فرایند تحلیل با فرایند معامله بسیار متفاوت است. ممکن است شخصی به‌سرعت به ابزارهای تکنیکال مسلط شود و بتواند به‌خوبی استراتژی‌های معاملاتی را توضیح بدهد، اما نتواند معاملات خوبی در بازار سرمایه داشته باشد. معامله‌گری مهارتی است که فقط از راه کسب مهارت تحلیل تکنیکال به دست نمی‌آید.

تعیین محدوده‌های مناسب برای خریدوفروش: استراتژی‌های معاملاتی که بر مبنای تحلیل تکنیکال طراحی می‌شوند، از آنجا که به مفهوم ریسک به ریوارد (یا نسبت ریسک به بازده انتظاری) توجه دقیق دارند، می‌توانند محدوده‌های مناسب قیمتی برای خرید یا فروش یک سهم را انواع تحلیل در بازار به‌دقت مشخص کنند.

سرعت بالا در فرایند تحلیل: تحلیل‌گران تکنیکال توجهی به اخبار و وضعیت بنیادی سهام شرکت ندارند و فقط روی نمودار قیمت تمرکز می‌کنند. در حال حاضر نرم‌افزارها و سایت‌های متعددی وجود دارد که روند تاریخی قیمت سهام را به‌راحتی در اختیار تحلیل‌گران قرار می‌دهند و ابزارهای متعدد تحلیل تکنیکال را در اختیارشان می‌گذارند. همین موضوع باعث می‌شود تحلیل‌گران تکنیکال بتوانند با صرف کمترین زمان ممکن روند قیمت سهام مورد نظرشان را تحلیل کنند.

هنگامی که سناریو تحلیلی معامله‌گر درست از آب در نمی‌آید (معامله‌گر احتمال می‌دهد قیمت افزایش پیدا کند، اما به هر دلیلی این اتفاق رخ نمی‌دهد و قیمت شروع به نزول می‌کند)، معامله‌گر باید با حداقل زیان از معامله خارج شود. حد ضرر محدوده‌ای است که مشخص می‌کند تحلیل‌گر خطا کرده است و اگر قیمت به این ناحیه برسد، معامله‌گر باید سهامش را بفروشد. اما در بازار بورس ایران، به دلیل تشکیل صف خرید و صف فروش، گاهی ممکن است امکان فروش و خروج فوری از معامله وجود نداشته باشد

معایب تحلیل تکنیکال

عدم توجه به ارزش ذاتی: بسیاری اوقات آنچه که انواع تحلیل در بازار توجه خریداران را به سهام یک شرکت جلب می‌کند ارزش ذاتی آن شرکت است، ولی تحلیل تکنیکال هیچ توجهی به این موضوع ندارد. در واقع ممکن است سهام شرکتی مدت‌ها بالاتر از ارزش ذاتی خود معامله شود، ولی از نظر تحلیل تکنیکال، قیمت سهام آن شرکت مناسب خرید تشخیص داده شود. در چنین حالتی، خرید سهام آن شرکت ممکن است ریسک بالایی داشته باشد و احتمال افت قیمت بسیار زیاد باشد.

بی‌توجهی به مفهوم سرمایه‌گذاری: معامله‌گرانی که صرفا به روش‌های تکنیکال تکیه دارند، شاید هیچ توجهی به مفهوم سرمایه‌گذاری و سهامداری نداشته باشند. سرمایه‌گذاران بلندمدت در تلاشند سراغ شرکت‌هایی بروند که در طول زمان، ارزش ذاتی‌شان بالا می‌رود و در نتیجه قیمت سهام‌شان هم در بازار افزایش می‌یابد. این سرمایه‌گذاران توجهی به نوسان‌های کوتاه‌مدت بازار سهام ندارند و سعی می‌کنند در بازه‌های زمانی بلندمدت سودهای دلچسب کسب کنند. مشخص است که این سرمایه‌گذاران از آنجا که می‌دانند روی چه کسب‌وکاری سرمایه‌گذاری کرده‌اند، استرس و نگرانی از آینده سهام‌شان ندارند. اما تحلیل‌گران تکنیکال ممکن است بیش از اندازه روی تحرکات کوتاه‌مدت قیمت توجه کنند و از توجه به تصویر کلی غافل شوند. طبیعی است که در چنین حالتی، کوچک‌ترین نوسان بازار می‌تواند باعث ایجاد فشار روانی برای معامله‌گر شود.

مشکل حد ضرر در بازار بورس ایران: یکی از مهم‌ترین نکاتی که در استراتژی‌های معاملاتی مبتنی بر تحلیل تکنیکال در نظر گرفته می‌شود «حد ضرر» است. به زبان ساده، هنگامی که سناریو تحلیلی معامله‌گر درست از آب در نمی‌آید (معامله‌گر احتمال می‌دهد قیمت افزایش پیدا کند، اما به هر دلیلی این اتفاق رخ نمی‌دهد و قیمت شروع به نزول می‌کند)، معامله‌گر باید با حداقل زیان از معامله خارج شود. حد ضرر محدوده‌ای است که مشخص می‌کند تحلیل‌گر خطا کرده است و اگر قیمت به این ناحیه برسد، معامله‌گر باید سهامش را بفروشد. اما در بازار بورس ایران، به دلیل تشکیل صف خرید و صف فروش، گاهی ممکن است امکان فروش و خروج فوری از معامله وجود نداشته باشد.

تفاوت تحلیل تکنیکال و تحلیل بنیادی

وقتی بحث تحلیل بازارها در میان باشد، تحلیل تکنیکال و تحلیل بنیادی دو مکتب فکری‌اند که به دو انتهای یک طیف تعلق دارند. از هر دوی این روش‌ها برای تحلیل و بررسی و پیش‌بینی روند آینده بازارها استفاده می‌شود و مانند هر استراتژی سرمایه‌گذاری یا معاملاتی، هر دوی این روش‌های تحلیلی طرفداران و مخالفان خودشان را دارند.

تحلیل بنیادی روشی برای برآورد ارزش ذاتی سهام یک شرکت است. تحلیل بنیادی تلاش می‌کند همه چیز را از اقتصاد کلان و وضعیت صنایع مختلف گرفته تا وضعیت مالی و شیوه‌های مدیریتی یک شرکت، به دقت بررسی کند. مطالعه دقیق مواردی از قبیل سود خالص، هزینه‌ها، دارایی‌ها و بدهی‌های یک شرکت از اجزای جدایی‌ناپذیر تحلیل بنیادی است.

در طرف دیگر طیف تحلیل‌گران تکنیکال نشسته‌اند که می‌گویند قیمت یک سهام و حجم معاملات آن سهام تنها ورودی‌های تحلیل هستند و به اطلاعات دیگر نیازی وجود ندارد. آن‌ها می‌گویند همه داده‌های بنیادی در قیمت انعکاس یافته و بنابراین لازم نیست این داده‌ها را بررسی کنیم. تحلیل‌گران تکنیکال کاری به ارزش ذاتی سهام ندارند، بلکه تلاش می‌کنند با تحلیل نمودار قیمت سهام و شناسایی الگوها و روندها، تخمین بزنند که قیمت سهام در آینده چه تغییراتی خواهد داشت.

نکته: بیشتر ابزارهای تحلیل تکنیکال را می‌توان برای هر چیزی که در هر بازاری معامله می‌شود به کار برد. از قیمت طلا و دلار در بازار ایران گرفته تا قیمت سهام و اختیار فروش و نرخ برابری ارزها در بازار فارکس و قیمت رمزارزها. می‌شود گفت به همین دلیل است که بسیاری از تازه‌کارها اول از همه سراغ این روش تحلیلی می‌روند؛ روش تحلیلی که از ابزارهای آن می‌شود در بازارهای مختلف استفاده کرد. اما معامله‌گران و سرمایه‌گذاران حرفه‌ای به‌ندرت خودشان را به تحلیل تکنیکال محدود می‌کنند و تلاش‌شان این است که این روش تحلیلی را در کنار روش‌های دیگر به کار بگیرند.

انواع تحلیل در بازار

مروری بر آخرین خبرها
1 همایش "سرمایه‌گذاری در صندوق‌های سرمایه‌گذاری برای مقابله با تورم"
2 مراسم اکران فیلم مستند "سهمی از آینده"
3 اخبار انتخابات کارگروه "سبدگردانی و مدیریت دارایی"
4 برگزاری همایش "سرمایه‌گذاری در صندوق‌های سرمایه‌گذاری برای مقابله با تورم"
5 دعوت به کاندیداتوری در کارگروه «سبدگردانی و مدیریت دارایی»

گزارش بازار- شانزدهم شهریور هزار و چهارصد و یک

چهارشنبه, 16 شهریور 1401

گزارش بازار - پانزدهم شهریور هزار و چهارصد و یک

سه شنبه, 15 شهریور 1401

گزارش بازار - چهاردهم شهریور هزار و چهارصد و یک

دوشنبه, 14 شهریور 1401

گزارش بازار - دوازدهم شهریور هزار و چهارصد انواع تحلیل در بازار و یک

شنبه, 12 شهریور 1401

گزارش بازار - نهم شهریور هزار و چهارصد و یک

چهارشنبه, 09 شهریور 1401

تحلیل برتر "آشنایی با بازار اوراق بهادار با درآمد ثابت و انواع ریسک‌های مرتب بر آن" (ویدئو)

دوشنبه, 12 مهر 1400 | 15:00:25

ویدئو برنامه تلویزیونی تحلیل برتر با موضوع آشنایی با بازار اوراق بهادار با درآمد ثابت و انواع ریسک‌های مرتب بر آن



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.