عوامل تاثیرگذار بر بازار


عوامل تاثیر گذار بر بازار ارز و نرخ دلار

عضو کمیسیون برنامه، بودجه و محاسبات مجلس به عوامل منفی بازار ارز و افزایش نرخ دلار اشاره کرد.

اعتمادآنلاین| غلامرضا حیدری در خصوص نحوه تعیین نرخ دلار در بودجه سال 98 اظهار داشت: تعیین نرخ دلار به مولفه های مختلفی بستگی دارد، در حال حاضر راه کارهای اقتصادی بیشتر تحت تاثیر راه کارهای سیاسی است، در راه کارهای سیاسی نیز باید نگاه به مسائل داخلی و روابط خارجی تغییر کند.

عضو کمیسیون برنامه،بودجه و محاسبات مجلس با بیان اینکه شرایط اقتصادی کشور را از بُعد سیاسی- اقتصادی تحلیل می کند، بیان داشت: کارشناسان به عنوان دانش آموختگان علم اقتصاد راه کارهای برای عبور از التهاب بازار ارائه کرده اند؛ اما نتیجه لازم دریافت نشده است به همین دلیل بر تغییر نگاه سیاسی داخلی و خارجی تاکید می کنم.

نماینده مردم تهران، ری، شمیرانات، اسلامشهر و پردیس در مجلس دهم شورای اسلامی ادامه داد: در روابط خارجی این ایده و ماموریت را می خواهیم دماغ آمریکا و دنیا را به خاک بمالیم را نمی فهمم، این چه ماموریتی است؟ باید این دیدگاه تغییر کند.

این نماینده مجلس با بیان اینکه اوضاع اقتصادی سخت است و با این رویه سخت تر خواهد شد، گفت: باندهای مافیای ذی عوامل تاثیرگذار بر بازار نفع در بازار و اقتصاد کشور تاثیر منفی دارد، این موارد مجموعه عامل های تاثیر گذار بر وضعیت ارز کشور است بنابراین عاقلانه نمی دانم که نماینده و خبرنگار برای پیش بینی نرخ دلار سال 98 اقدام کند، این پیش بینی به نفع منافع ملی نیست.

حیدری بااشاره به بسته جدید ارزی بانک مرکزی که انتظار می رفت باعث تعادل در بازار شود، بیان داشت: باید بانک مرکزی در زمینه بی تاثیری و چندگانگی بخشنامه های خود پاسخگو باشد، بانک مرکزی مسئولیت رسمی بازار ارز کشور را بر عهده دارد.

عضو کمیسیون برنامه، بودجه و محاسبات مجلس تاکید کرد: قوه مقننه به عنوان ناظر بر اجرای قوانین از دستگاه های ذی ربط گزارش گیری کرده است و این گزارش ها از اوضاع خوب اقتصادی در کشور حکایت می دهند.

عوامل تاثیرگذار بر بازار

عوامل مؤثر بر رفتار بازار بورس یکی از مهم‌ترین المان‌هایی است که فعالان بازار سرمایه علاقه‌مندند درباره آن‌ها اطلاعات دقیق و کاملی کسب کنند. در واقع آینده بازار‌ سرمایه و رفتارهای احتمالی آن، اهمیت قابل‌توجهی برای سرمایه‌گذاران دارد. مناسبات اقتصاد بین‌الملل و مناقشات سیاسی منطقه‌ای، قیمت نفت و کالاهای جهانی، عوامل تاثیرگذار بر اقتصاد کلان ازجمله نرخ ارز، سود بانکی و تعرفه بازرگانی، تحولات صنایع و اقتصاد شرکت‌ها ازجمله موارد مؤثر بر رفتار بازار بورس هستند. با تمام این تفاسیر این موارد آنچنان گسترده و متغیر هستند که هرکسی نمی‌تواند به تفسیری دقیق درباره آن‌ها دست یابد؛ فقط تحلیلگران خبره آن‌هم با استفاده از ابزارهایی نظیر «تحلیل بنیادی» و «تحلیل تکنیکال» در عوامل تاثیرگذار بر بازار کنار توجه به رویکرد «مالی-رفتاری»، قادر خواهند بود به تفسیری قابل استناد درباره عوامل موثر بر رفتار بازار بورس دست یابند.

عوامل بنیادی

نخستین ابزاری که برای بررسی رفتار بازار بورس و عوامل تاثیرگذار بر آن باید مد نظر قرار دهید، تحلیل بنیادی است. در تحلیل بنیادی از اطلاعات وسیعی مانند اطلاعات اقتصاد جهانی، اقتصاد کلان داخلی، تحلیل صنایع، اطلاعات درون شرکت، طرح‌های توسعه و. استفاده می‌شود.

در این بین نخستین مسئله‌ای که هر سرمایه‌گذار در تحلیل بنیادی باید حل کند، انتخاب صنعت است.

برای درک بهتر موضوع به این مثال توجه کنید. اگر در بحران اقتصادی باشیم و میزان بیکاری نیز زیاد باشد و تمام سعی مردم تنها پرداخت بدهی‌هایشان باشد، احتمالاً صنایعی از قبیل صنایع غذایی و خرده‌فروشی مورد توجه قرار می‌گیرد و هرگاه که اوضاع اقتصادی کشور رونق داشته و نرخ بیکاری کاهش یابد، صنایعی تکنولوژیک که بر اوضاع کشور تأثیرگذار هستند، برای سرمایه‌گذاری بررسی می‌شوند. پس از انتخاب نوع صنعت، باید شرکت‌هایی را برای سرمایه‌گذاری انتخاب کرد که نسبت به رقبایشان سودآوری بیشتری دارند.

روش‌های دیگری مانند مدل‌های اقتصادسنجی مالی، مدل‌های دینامیکی با محوریت شبکه‌های عصبی و نظریه آشوب، مدل‌های نظری سقوط بازار سهام (نظریه رویدادهای ناگهانی) شاخص‌های پیشرو، روش‌های پیش‌بینی نقاط برگشت، مدل‌های نوسان، تحلیل روانشناسی بازار، تحلیل زیرساخت‌های بازار به‌طور کامل در دوطبقه قرار نگرفته‌اند و از جهت‌هایی شبیه به تحلیل بنیادی و از نظرهایی در گستره روش‌های تکنیکی قرار می‌گیرند.

لازم است بدانید هر چند در تحلیل بنیادی اقتصاد صنعت و شرکت کاملاً مورد مطالعه و بررسی قرار می‌گیرد -به‌طوری‌که سود سال‌های آتی نیز برای آن پیش‌بینی می‌شود- ولی درباره نتایج آن عدم قطعیت وجود دارد، به این صورت که ممکن است نرخ فروش و هزینه‌ها برای محصولات تغییر یابد یا اینکه تغییرات نرخ دلار ممکن است بر روی درآمد و هزینه‌های سال‌های آتی شرکت‌ تأثیرات قابل‌توجهی داشته باشد. از همین رو هر چند به استفاده از تحلیل بنیادی توصیه می‌شود، اما به‌دلایل گفته شده، استناد به نتایج تحلیل بنیادی قطعیت کامل ندارد؛ بنابراین بررسی عوامل مؤثر بر رفتار بازار بورس نباید صرفاً به تحلیل بنیادی اتکا کنیم.

تحلیل تکنیکال

تحلیل تکنیکال ابزاری است که به‌کرات توسط کارشناسان بازار سرمایه برای بررسی رفتار بازار بورس استفاده می‌شود. همان‌طور که می‌دانید در این تحلیل فقط از نمودار قیمت‌ها، حجم معاملات و مقادیر محاسبه‌ شده از قیمت‌ها استفاده می‌شود و محتوای اطلاعات فقط قیمت و حجم معاملات است.

لازم است بدانید تجزیه‌وتحلیل تکنیکی به‌هیچ‌وجه به بررسی نقاط ضعف یا قوت ساختار شرکت یا صنعت نمی‌پردازد؛ بلکه هدفش بررسی رفتار سرمایه‌گذار و روند تغییرات قیمت عوامل تاثیرگذار بر بازار است. به‌عبارتی‌دیگر، تحلیل تکنیکی، مطالعه رفتارهای بازار با استفاده از نمودارها و باهدف پیش‌بینی آینده روند قیمت‌ها است.

تحلیل تكنیكال به شما این امكان را می‌دهد تا با استفاده از روش‌ها و تکنیک‌هایی كه شامل یكسری ابزار، نمودار، اندیكاتور و. است، به پیش‌بینی قیمت‌ها بپردازید و مهم‌تر از آن این است كه در این نوع تحلیل به این مرحله می‌رسید كه اگر این اتفاقی برای سهم یا شاخصی رخ بدهد، انتظار بازار برای آن سهم یا شاخص چه خواهد بود. نکته‌ای كه اینجا مطرح می‌شود، این است كه تحلیل تکنیکال و تحلیل نموداری نه‌تنها در بازارهای مالی همچون بازار سرمایه به کار می‌رود، بلكه در سایر بازارها ازجمله بازار مسکن، بازار ارز و بازار‌های کالایی همچون فلزات رنگی و محصولات کشاورزی و. نیز استفاده می‌شود؛ بنابراین شما با تحلیل تكنیكال می‌توانید تنها با تکیه‌بر دانش تكنیكی و نموداری خود و بدون توجه به اخبار، شایعات و عوامل بنیادی به بررسی رفتار بازار و خریدوفروش در آن بپردازید. یادآوری می‌شود که براساس آموزه‌های تحلیل تکنیکال همه اطلاعات مهم بازار در قیمت‌ها و حجم معاملات منعکس ‌شده است.

رویکرد مالی رفتاری

علوم رفتاری ازجمله دانش‌های کاربردی است که در قالب رشته تخصصی بنام روانشناسی به حوزه علم ورود پیداکرده است. زیربنای اساسی این دانش، انسان و پیچیدگی‌های ذاتی، رفتاری و شخصیتی است که مستلزم درك و شناخت آن در چارچوبی علمی تحت عنوان روانشناسی مورد پژوهش و بررسی قرار گرفته است. بررسی تاریخی دانش روانشناسی این واقعیت را آشکار کرده است که در تعامل با سایر علوم، ضمن پاسخ کاربردی به مسائل فرا روی انسان، موجب ارتقاء دانش روان‌شناسی ازیک‌طرف و زمینه تعامل با سایر علوم انسانی را نیز از طرف دیگر فراهم کرده است. مالی رفتاری شاخه‌ای از علوم رفتاری است که به بررسی مسائل مالی از یک نگاه علمی اجتماعی وسیع‌تر، شامل توجه به روانشناسی و جامعه‌شناسی و نیز حذف چارچوب‌های عقلی و منطقی صرف می‌پردازد. بر همین اساس در دو دهه اخیر تمرکز بسیاری از مباحث مالی از تحلیل‌های آماری و اقتصادسنجی بر روی قیمت‌ها و سودها به سمت روانشناسی انسانی تغییر کرده و با نگاهی بازتر و با استفاده از مفروضات واقعی‌تر نسبت به مدیریت مالی نوین به تبیین و توضیح رفتار بازارهای مالی می‌پردازند. مکتب یا دیدگاه مالی رفتاری که از تلفیق روانشناسی و مالی به وجود آمده، اظهار می‌دارد که روانشناسی در تصمیم‌گیری مالی نقش ایفا می‌کند.

ازآنجاکه خطاهای شناختی و انحرافات بر نظریات سرمایه‌گذاری اثر می‌گذارند، بنابراین بر گزینه‌های مالی نیز اثرگذارند. مالی رفتاری، مطالعه‌ی نحوه‌ی تحلیل و تفسیر افراد از اطلاعات برای اتخاذ تصمیم‌های سرمایه‌گذاری آگاهانه است. به‌عبارت‌دیگر مالی رفتاری به دنبال تأثیر فرآیندهای روان‌شناختی در تصمیم‌گیری است.

امروزه ایده‌ی رفتار کاملاً عقلایی سرمایه‌گذاران که همواره به دنبال حداکثر کردن مطلوبیتشان هستند، در راستای توجیه رفتار و واکنش بازارها کافی نیست، بنابراین مالی رفتاری را می‌توان پارادایمی دانست که با توجه به آن، بازارهای مالی با استفاده از مدل‌هایی مورد مطالعه قرار می‌گیرند که دو فرض اصلی و محدودکننده‌ی پارادایم سنتی یعنی بیشینه‌سازی مطلوبیت مورد انتظار و عقلانیت کامل را کنار می‌گذارد.

در مالی رفتاری این ادعا مطرح می‌شود که برخی اوقات به‌منظور یافتن پاسخی برای معماهای تجربی موجود در حوزه‌ی مالی، ضروری است تا این احتمال را بپذیریم که گاهی برخی از عوامل اقتصادی کاملاً منطقی رفتار نمی‌کنند.

طرفداران رویکرد مالی رفتاری اعتقاد راسخی دارند که آگاهی از تمایلات روان‌شناختی در عرصه سرمایه‌گذاری، کاملاً ضروری و نیازمند توسعه جدی دامنه مطالعاتی است و برای کسانی که نقش روانشناسی در دانش مالی را به‌عنوان عاملی اثرگذار بر بازارهای اوراق بهادار و تصمیمات سرمایه‌گذاران بدیهی می‌دانند، قبول وجود تردید در مورد اعتبار مالی رفتاری دشوار است.

تدام وضعیت قرمز در بورس

تدام وضعیت قرمز در بورس

دنیای معدن: امروز در حالی بازار سهام به کار خود پایان داد که هفته‌ای کم رمق و کم رونقی را پشت سر گذاشت.

به گزارش دنیای عوامل تاثیرگذار بر بازار معدن، به نظر می‌رسد یکی از دلایل این موضوع شایعاتی بود که در خصوص برجام در بازار مطرح شد که منجر به افت حجم معاملات در هفته جاری شده بود.

در این هفته وضعیت سهم‌های کوچک به نسبت سهم‌های بزرگ‌تر مساعدتر عوامل تاثیرگذار بر بازار بود که به نظر می‌رسد سرمایه گذاران بیشتر به دنبال سهم‌های کوچک بوده و کمترین توجه را به سهم‌های بزرگ داشته اند.

به گفته تحلیل گران بازار یکی از عوامل مؤثر در افت شاخص کل، خبرهای برجام بود که متأسفانه نشان داد بازار نسبت به این خبرها واکنش منفی نشان داده است.

این گزارش حاکی است امروز شاخص کل با افت ۷ هزار و ۹۷۵ واحدی به یک میلیون و ۴۱۲ هزار و ۸۵۸ واحد و شاخص کل هم وزن نیز با افت ۴۴۹ واحد به ۴۱۰ هزار و ۳۲۵ واحد رسید.

از مهمترین نمادهای تأثیرگذار در بازار امروز می‌توان به نماد شبریز، نوری، شستا، فارس، شبندر، فملی و کچاد اشاره کرد.

همچنین نمادهای پرتراکنش در بازار امروزهای وب، خساپا، آسیاتک، خگستر و شپنا بود.

همچنین در بازار فرابرس نیز نمادهای دی، فجهان، کرمان، سبزوا، آریا و غویتا، از نمادهای پرتراکنش در این بازار بودند.

جزئیات خبر

عوامل مؤثر بر رفتار بازار بورس

عوامل مؤثر بر رفتار بازار بورس یکی از مهم‌ترین المان‌هایی است که فعالان بازار سرمایه علاقه‌مندند درباره آن‌ها اطلاعات دقیق و کاملی کسب کنند. در واقع آینده بازار‌ سرمایه و رفتارهای احتمالی آن، اهمیت قابل‌توجهی برای سرمایه‌گذاران دارد. مناسبات اقتصاد بین‌الملل و مناقشات سیاسی منطقه‌ای، قیمت نفت و کالاهای جهانی، عوامل تاثیرگذار بر اقتصاد کلان ازجمله نرخ ارز، عوامل تاثیرگذار بر بازار سود بانکی و تعرفه بازرگانی، تحولات صنایع و اقتصاد شرکت‌ها ازجمله موارد مؤثر بر رفتار بازار بورس هستند. با تمام این تفاسیر این موارد آنچنان گسترده و متغیر هستند که هرکسی نمی‌تواند به تفسیری دقیق درباره آن‌ها دست یابد؛ فقط تحلیلگران خبره آن‌هم با استفاده از ابزارهایی نظیر «تحلیل بنیادی» و «تحلیل تکنیکال» در کنار توجه به رویکرد «مالی-رفتاری»، قادر خواهند بود به تفسیری قابل استناد درباره عوامل موثر بر رفتار بازار بورس دست یابند.

عوامل بنیادی

نخستین ابزاری که برای بررسی رفتار بازار بورس و عوامل تاثیرگذار بر آن باید مد نظر قرار دهید، تحلیل بنیادی است. در تحلیل بنیادی از اطلاعات وسیعی مانند اطلاعات اقتصاد جهانی، اقتصاد کلان داخلی، تحلیل صنایع، اطلاعات درون شرکت، طرح‌های توسعه و. استفاده می‌شود.

در این بین نخستین مسئله‌ای که هر سرمایه‌گذار در تحلیل بنیادی باید حل کند، انتخاب صنعت است.

برای درک بهتر موضوع به این مثال توجه کنید. اگر در بحران اقتصادی باشیم و میزان بیکاری نیز زیاد باشد و تمام سعی مردم تنها پرداخت بدهی‌هایشان باشد، احتمالاً صنایعی از قبیل صنایع غذایی و خرده‌فروشی مورد توجه قرار می‌گیرد و هرگاه که اوضاع اقتصادی کشور رونق داشته و نرخ بیکاری کاهش یابد، صنایعی تکنولوژیک که بر اوضاع کشور تأثیرگذار هستند، برای سرمایه‌گذاری بررسی می‌شوند. پس از انتخاب نوع صنعت، باید شرکت‌هایی را برای سرمایه‌گذاری انتخاب کرد که نسبت به رقبایشان سودآوری بیشتری دارند.

روش‌های دیگری مانند مدل‌های اقتصادسنجی مالی، مدل‌های دینامیکی با محوریت شبکه‌های عصبی و نظریه آشوب، مدل‌های نظری سقوط بازار سهام (نظریه رویدادهای ناگهانی) عوامل تاثیرگذار بر بازار شاخص‌های پیشرو، روش‌های پیش‌بینی نقاط برگشت، مدل‌های نوسان، تحلیل روانشناسی بازار، تحلیل زیرساخت‌های بازار به‌طور کامل در دوطبقه قرار نگرفته‌اند و از جهت‌هایی شبیه به تحلیل بنیادی و از نظرهایی در گستره روش‌های تکنیکی قرار می‌گیرند.

لازم است بدانید هر چند در تحلیل بنیادی اقتصاد صنعت و شرکت کاملاً مورد مطالعه و بررسی قرار می‌گیرد -به‌طوری‌که سود سال‌های آتی نیز برای آن پیش‌بینی می‌شود- ولی درباره نتایج آن عدم قطعیت وجود دارد، به این صورت که ممکن است نرخ فروش و هزینه‌ها برای محصولات تغییر یابد یا اینکه تغییرات نرخ دلار ممکن است بر روی درآمد و هزینه‌های سال‌های آتی شرکت‌ تأثیرات قابل‌توجهی داشته باشد. از همین رو هر چند به استفاده از تحلیل بنیادی توصیه می‌شود، اما به‌دلایل گفته شده، استناد به نتایج تحلیل بنیادی قطعیت کامل ندارد؛ بنابراین بررسی عوامل مؤثر بر رفتار بازار بورس نباید صرفاً به تحلیل بنیادی اتکا کنیم.

تحلیل تکنیکال

تحلیل تکنیکال ابزاری است که به‌کرات توسط کارشناسان بازار سرمایه برای بررسی رفتار بازار بورس استفاده می‌شود. همان‌طور عوامل تاثیرگذار بر بازار که می‌دانید در این تحلیل فقط از نمودار قیمت‌ها، حجم معاملات و مقادیر محاسبه‌ شده از قیمت‌ها استفاده می‌شود و محتوای اطلاعات فقط قیمت و حجم معاملات است.

لازم است بدانید تجزیه‌وتحلیل تکنیکی به‌هیچ‌وجه به بررسی نقاط ضعف یا قوت ساختار شرکت یا صنعت نمی‌پردازد؛ بلکه هدفش بررسی رفتار سرمایه‌گذار و روند تغییرات قیمت است. به‌عبارتی‌دیگر، تحلیل تکنیکی، مطالعه رفتارهای بازار با استفاده از نمودارها و باهدف پیش‌بینی آینده روند قیمت‌ها است.

تحلیل تكنیكال به شما این امكان را می‌دهد تا با استفاده از روش‌ها و تکنیک‌هایی كه شامل یكسری ابزار، نمودار، اندیكاتور و. است، به پیش‌بینی قیمت‌ها بپردازید و مهم‌تر از آن این است كه در این نوع تحلیل به این مرحله می‌رسید كه اگر این اتفاقی برای سهم یا شاخصی رخ بدهد، انتظار بازار برای آن سهم یا شاخص چه خواهد بود. نکته‌ای كه اینجا مطرح می‌شود، این است كه تحلیل تکنیکال و تحلیل نموداری نه‌تنها در بازارهای مالی همچون بازار سرمایه به کار می‌رود، بلكه در سایر بازارها ازجمله بازار مسکن، بازار ارز و بازار‌های کالایی همچون فلزات رنگی و محصولات کشاورزی و. نیز استفاده می‌شود؛ بنابراین شما با تحلیل تكنیكال می‌توانید تنها با تکیه‌بر دانش تكنیكی و نموداری خود و بدون توجه به اخبار، شایعات و عوامل بنیادی به بررسی رفتار بازار و خریدوفروش در آن بپردازید. یادآوری می‌شود که براساس آموزه‌های تحلیل تکنیکال همه اطلاعات مهم بازار در قیمت‌ها و حجم معاملات منعکس ‌شده است.

رویکرد مالی رفتاری

علوم رفتاری ازجمله دانش‌های کاربردی است که در قالب رشته تخصصی بنام روانشناسی به حوزه علم ورود پیداکرده است. زیربنای اساسی این دانش، انسان و پیچیدگی‌های ذاتی، رفتاری و شخصیتی است که مستلزم درك و شناخت آن در چارچوبی علمی تحت عنوان روانشناسی مورد پژوهش و بررسی قرار گرفته است. بررسی تاریخی دانش روانشناسی این واقعیت را آشکار کرده است که در تعامل با سایر علوم، ضمن پاسخ کاربردی به مسائل فرا روی انسان، موجب ارتقاء دانش روان‌شناسی ازیک‌طرف و زمینه تعامل با سایر علوم انسانی را نیز از طرف دیگر فراهم کرده است. مالی رفتاری شاخه‌ای از علوم رفتاری است که به بررسی مسائل مالی از یک نگاه علمی اجتماعی وسیع‌تر، شامل توجه به روانشناسی و جامعه‌شناسی و نیز حذف چارچوب‌های عقلی و منطقی صرف می‌پردازد. بر همین اساس در دو دهه اخیر تمرکز بسیاری از مباحث مالی از تحلیل‌های آماری و اقتصادسنجی بر روی قیمت‌ها و سودها به سمت روانشناسی انسانی تغییر کرده و با نگاهی بازتر و با استفاده از مفروضات واقعی‌تر نسبت به مدیریت مالی نوین به تبیین و توضیح رفتار بازارهای مالی می‌پردازند. مکتب یا دیدگاه مالی رفتاری که از تلفیق روانشناسی و مالی به وجود آمده، اظهار می‌دارد که روانشناسی در تصمیم‌گیری مالی نقش ایفا می‌کند.

ازآنجاکه خطاهای شناختی و انحرافات بر نظریات سرمایه‌گذاری اثر می‌گذارند، بنابراین بر گزینه‌های مالی نیز اثرگذارند. مالی رفتاری، مطالعه‌ی نحوه‌ی تحلیل و تفسیر افراد از اطلاعات برای اتخاذ تصمیم‌های سرمایه‌گذاری آگاهانه است. به‌عبارت‌دیگر مالی رفتاری به دنبال تأثیر فرآیندهای روان‌شناختی در تصمیم‌گیری است.

امروزه ایده‌ی رفتار کاملاً عقلایی سرمایه‌گذاران که همواره به دنبال حداکثر کردن مطلوبیتشان هستند، در راستای توجیه رفتار و واکنش بازارها کافی نیست، بنابراین مالی رفتاری را می‌توان پارادایمی دانست که با توجه به آن، بازارهای مالی با استفاده از مدل‌هایی مورد مطالعه قرار می‌گیرند که دو فرض اصلی و محدودکننده‌ی پارادایم سنتی یعنی بیشینه‌سازی مطلوبیت مورد انتظار و عقلانیت کامل را کنار می‌گذارد.

در مالی رفتاری این ادعا مطرح می‌شود که برخی اوقات به‌منظور یافتن پاسخی برای معماهای تجربی موجود در حوزه‌ی مالی، ضروری است تا این احتمال را بپذیریم که گاهی برخی از عوامل اقتصادی کاملاً منطقی رفتار نمی‌کنند.

طرفداران رویکرد مالی رفتاری اعتقاد راسخی دارند که آگاهی از تمایلات روان‌شناختی در عرصه سرمایه‌گذاری، کاملاً ضروری و نیازمند توسعه جدی دامنه مطالعاتی است و برای کسانی که نقش روانشناسی در دانش مالی را به‌عنوان عاملی اثرگذار بر بازارهای اوراق بهادار و تصمیمات سرمایه‌گذاران بدیهی می‌دانند، قبول وجود تردید در مورد اعتبار مالی رفتاری دشوار است.

پیش بینی نرخ رشد اقتصادی ایران تا پایان سال ۱۴۰۱/ عوامل تاثیرگذار بر اقتصاد کشور

براساس پیش بینی مرکز پژوهش‌های مجلس رشد اقتصادی ایران تا پایان سال به ۳/۷درصد خواهد رسید.

پیش بینی نرخ رشد اقتصادی ایران تا پایان سال ۱۴۰۱/ عوامل تاثیرگذار بر اقتصاد کشور

به گزارش سلام نو لخه نقل از تجارت‌نیوز، جدیدترین اطلاعات مرکز آمار ایران نشان می‌دهد نرخ رشد اقتصادی بدون احتساب نفت ۴.۳درصد و با احتساب آن ۳.۸درصد در بهار ۱۴۰۱ بوده است.

به نقل از دنیای‌اقتصاد، پس از انتشار گزارش رشد اقتصادی مرکز آمار ایران در فصل نخست سال جاری، مرکز پژوهش‌های مجلس در گزارشی ضمن بررسی عملکرد اقتصاد ایران در بهار ۱۴۰۱، بازی‌سازان رشد اقتصادی سال جاری را بررسی کرد.

این گزارش ۲۴صفحه‌ای با پیش‌بینی رشد ۳/۷درصدی برای سال جاری، جزئیات قابل‌توجهی از وضعیت تمام بخش‌ها ارائه کرده است. بر اساس این گزارش، در حالی که رشد اقتصادی سال ۱۴۰۰ تحت‌تاثیر کاهش اثرات پاندمی کرونا و رشد بخش خدمات رخ داده بود، در سال ۱۴۰۱ رشد اقتصادی کشور تحت‌تاثیر عوامل دیگری خواهد بود.

سیاست انقباضی اقتصادهای بزرگ جهان و کاهش تقاضای جهانی، حذف ارز ترجیحی و تاثیر آن بر صنایع غذایی و کشاورزی و اثر منفی قطع برق و گاز صنایع اصلی‌ترین مواردی هستند که در سال جاری اقتصاد ایران را متاثر می‌کنند. پیش‌بینی می‌شود بخش معدن با رشد ۷/۹درصدی و بخش کشاورزی با رشد ۷/۹درصدی بیشترین رشد در سال جاری را تجربه کنند. صندوق بین‌المللی پول و بانک جهانی نیز در آخرین گزارش‌های خود رشد اقتصادی ایران در سال ۲۰۲۲ را به ترتیب ۳ و ۳/۷درصد پیش‌بینی کرده‌اند.

بنابراین روایت مرکز پژوهش‌ها با نهادهای بین‌المللی در یک راستاست. نکته قابل‌توجه این است که رشد سال ۱۴۰۰ از سوی بانک مرکزی، به میزان ۴/۴درصد گزارش شده بود. مرکز آمار ایران نیز رشد سال گذشته را ۴/۳درصد عنوان کرده بود. بنابراین در صورت تحقق رشد اقتصادی ۳/۷درصدی تا پایان سال، از سطح رشد اقتصادی ایران کاسته می‌شود.

سه عامل موثر بر رشد اقتصادی ۱۴۰۱

مرکز پژوهش‌های مجلس در گزارشی عملکرد بخش‌های مختلف اقتصاد ایران در سال جاری را بررسی کرد و عوامل مهم و تاثیرگذار بر اقتصاد ایران در سال ۱۴۰۱ را برشمرد. این گزارش بیان می‌کند براساس آخرین شواهد از عملکرد اقتصاد ایران در سه‌ماهه اول سال ۱۴۰۱ و روندهای قابل‌تحلیل تا پایان سال، رشد اقتصادی ایران در سال ۱۴۰۱ به حدود ۳/۷درصد با احتساب نفت و ۳/۹درصد بدون احتساب نفت خواهد رسید.

این نهاد در گزارش خود وقایع و روندهای تاثیرگذار بر اقتصاد ایران را برشمرده است. بر این اساس اولین مساله تاثیرگذار بر رشد اقتصادی ایران در سال جاری مساله سیاست‎‌های انقباضی بانک‌های مرکزی بزرگ جهان است. نخست اینکه سیاست‌های انبساطی دوران پاندمی کرونا و افزایش محسوس نرخ تورم در سراسر جهان موجب شد اقتصادهای بزرگ جهان با افزایش نرخ بهره به دنبال کنترل تورم باشند. همین مساله با کاهش تقاضای کل در سطح جهان موجب کاهش قیمت مواد اولیه در بازارهای جهانی شده است. این موضوع باعث شده میزان صادرات و درآمدهای ارزی کشور با کاهش مواجه شود. برای مثال ارزش دلاری صادرات فولاد ایران در سه‌ماهه نخست سال جاری با کاهش ۱۷درصدی مواجه شده است.

دومین عامل موثر در رشد اقتصادی سال جاری مساله حذف ارز ترجیحی است. در بهار امسال دولت عوامل تاثیرگذار بر بازار تصمیم گرفت ارز ترجیحی واردات دانه‌های روغنی و نهاده‌های دامی را حذف کند. با وجود افزایش قیمت این دسته از کالاها و به مشکل خوردن واحدهای تولیدی در تامین سرمایه در گردش، تقاضا برای این دسته از کالاها با کاهش مواجه شد. اما پیش‌بینی می‌شود با اصلاحات قیمتی انگیزه تولید داخلی کالاهای اساسی افزایش پیدا کند. سومین عامل موثر و مهم بر رشد اقتصادی ایران در سال جاری مساله تامین انرژی صنایع است. در سال ۱۴۰۰ قطعی برق در فصل تابستان و قطعی گاز در فصل زمستان آسیب‌های جدی به بخش صنعت وارد کرد. ریسک‌های مربوط به این موضوع در سال جاری نیز همچنان برقرار است و در صورت تداوم به‌شدت می‌تواند انگیزه برای سرمایه‌گذاری‌های آتی در بخش صنعت را تحت‌تاثیر قرار دهد.

بهبود تولیدات کشاورزی

این گزارش در بخش دیگر، دورنمایی از وضعیت گروه‌های اصلی را نیز به تصویر کشیده است. بخش کشاورزی با سهم ۱۲/۷درصدی از تولید ناخالص داخلی کشور، دارای اهمیت قابل‌توجهی است. این بخش در سال ۱۴۰۰ و به دنبال کاهش بارش‌ها و خشکسالی با کاهش روبه‌رو شده بود. اما گزارش اخیر مرکز پژوهش‌های مجلس حاکی از آن است که به دنبال افزایش قابل‌توجه بارندگی‌ها نسبت به سال آبی گذشته، افزایش تولید این بخش قابل‌انتظار است.

از طرفی افزایش قیمت خرید تضمینی گندم از پنج‌هزار تومان در سال ۱۳۹۹ به ۱۱۵۰۰ تومان در سال ۱۴۰۱ چشم‌انداز مثبتی برای تولید این کالای استراتژیک رقم زده است. به‌ طور کلی براساس برآوردهای وزارت جهاد کشاورزی از میزان تولید انواع محصولات کشاورزی، اعم از محصولات زراعی، باغی و دامی، رشد حدود ۷/۹درصدی ارزش‌افزوده بخش کشاورزی در سال ۱۴۰۱ مورد انتظار است.

افول سوخت بخش نفت

یکی از کلیدی‌ترین بخش‌‎های اقتصاد ایران که نقش موتور محرک تقاضا در اقتصاد ایران را برعهده دارد بخش نفت است. با وجود اینکه این بخش از اقتصاد ایران در سال ۱۴۰۰ رشدی حدودا ده‌درصدی را تجربه کرد، به نظر می‌رسد این رشد قابل‌توجه در سال ۱۴۰۱ فروکش کرده است.

به‌رغم عدم انتشار آمارهای رسمی از سوی وزارت نفت، اطلاعات منتشرشده از سوی اوپک نشان می‌دهد تولید نفت ایران در زمستان ۱۴۰۰ و بهار ۱۴۰۱ به ترتیب ۲/۵۶ و ۲/۵۲میلیون بشکه در روز بوده است که با احتساب مصرف ۱/۷میلیون‌بشکه‌ای در کشور، به معنای صادرات روزانه ۸۳۰ و ۸۶۰هزاربشکه‌ای نفت در این فصول است.

پیش‌بینی می‌شود در صورت تداوم وضعیت موجود صادرات نفت، رشد قابل‌توجهی در این بخش اتفاق نیفتد. بر این اساس برای سال ۱۴۰۱ انتظار رشد ۱/۱درصدی در بخش نفت و گاز وجود دارد.

گزارش مرکز پژوهش‌های مجلس برای پیش‌بینی روند بخش معدن، از اطلاعات منتشرشده از سوی شرکت‌های معدنی حاضر در بورس استفاده کرده است. بر این اساس با وجود عدم دسترسی به اطلاعات دقیق تولید صنایع معدنی و آمارهای جانبی آن‌ها، می‌‎توان پیش‌بینی کرد با توجه به رشد ۱۳/۸درصدی شاخص تولید شرکت‌های معدنی حاضر در بورس در فصل بهار ۱۴۰۱، در سال ۱۴۰۱ رشدی ۹/۷درصدی را تجربه می‌کند.

رشد صنعت در مدار مثبت

بخش صنعت یکی از کلیدی‌ترین بخش‌های اقتصاد ایران به شمار می‌رود که با سهم ۲۱/۷درصدی از تولید ناخالص داخلی کشور، ‌نقشی اساسی در رشد و اشتغال دارد و از کانال دوم می‌تواند بر تقاضای کل اثرگذار باشد. تولید صنعتی بر اساس شاخص تولید رشته فعالیت‌های صنعتی بورسی در سه‌ماهه ابتدایی ۱۴۰۱ با رشد ۲/۹درصدی مواجه شده است.

در این مدت در رشته‌ فعالیت‌های ماشین‌آلات و تجهیزات، خودرو و قطعات، کک و پالایش، کاشی و سرامیک و منسوجات رشد ملموسی مشاهده می‌شود. پیش‌بینی می‌شود در سال ۱۴۰۱ بخش صنعت ۴/۶درصد رشد کند. بخش خدمات به عنوان بزرگ‌ترین بخش تشکیل‌دهنده اقتصاد ایران در سال گذشته به دنبال بازیابی اقتصاد کشور از خسارات پاندمی کرونا، رشد قابل‌توجهی را تجربه کرد.

آمار منتشرشده از رشد این بخش در بهار ۱۴۰۱ حاکی از بازیابی کامل خدمات دارد و تداوم رشد ۱۴۰۰ در ۱۴۰۱ چندان تحقق‌پذیر نیست. به‌ طور کلی با در نظر گرفتن تحولات زیربخش‌های خدمات، رشد این بخش در سال ۱۴۰۱ حدود ۳/۶درصد برآورد می‌شود.

ورود مسکن به فاز کاهشی

بخش مسکن آخرین بخش از اقتصاد ایران است که در این گزارش مورد توجه قرار گرفته است. شواهد موجود از پروانه‌های ساختمانی صادرشده در سال ۱۴۰۰ نشان‌دهنده رشد منفی سرمایه‌گذاری در ساختمان است.

از سوی دیگر، عملکرد بودجه عمرانی دولت در سه‌ماهه اول سال ۱۴۰۱ نشان از رشد منفی سرمایه‌گذاری در ساختمان‌های غیرمسکونی دولتی دارد. درمجموع، رشد بخش ساختمان عوامل تاثیرگذار بر بازار در سال ۱۴۰۱ حدود منفی ۳/۴درصد برآورد شده است.

ذکر این نکته ضروری است که این برآورد با فرض تداوم روند طی‌شده در سه‌ماهه نخست سال ۱۴۰۱ انجام شده و برای مثال در صورت اینکه طرح جهش ملی مسکن در ادامه سال به‌ صورت جدی دنبال شود می‌تواند رشد این بخش را متاثر کند. در مجموع گزارش مرکز پژوهش‌های مجلس اعلام می‌کند رشد اقتصادی ایران تا پایان سال به ۳/۷درصد خواهد رسید، اما به نظر می‌رسد در این تحلیل جای یک عامل خالی است و آن دخیل دانستن عامل توافق هسته‌ای است.

از نگاه بسیاری از کارشناسان، لغو تحریم‌ها و حضور ایران در بخش جهانی می‌تواند سناریوی دومی را برای رشد اقتصادی رقم بزند که بسیار بالاتر از پیش‌بینی مرکز پژوهش‌های مجلس است.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.