اندیکاتور چیست؟ + ویدیو
اندیکاتور ها در واقع یکسری توابع ریاضی میباشند که به وسیله ابزار های گرافیکی ترسیم شده،
و مورد استفاده جهت تحلیل بازار قرار میگیرند.
تحلیل تکنیکال یکی از روش های مهم در تحلیل قیمت سهام است.
در تحلیل تکنیکال، تحلیل قیمت بر عهده اندیکاتور ها میباشد.
اگر به نمودار قیمت سهام بازار نگاهی بندازید میبینید که این نمودار دو مولفه قیمت و زمان دارد.
اندیکاتور ها در زمان های خاص نمودار قبل یا همزمان با چرخش روند قیمت سهام را نشان میدهد که این امر بسیار مهم است،
و شما میتوانید با کمی دقت پیش بینی کنید که قیمت بالا میرود یا پایین میاید.
مثلا میتوانیم با استفاده از محاسبه میانگینهای روزانه قیمت، یک نماگر از میانگینهای قیمت ۵۰۰ روز اخیر بسازیم.
این نماگر در واقع اندیکاتور میانگین ۵۰۰ روزه قیمت میباشد.
در منابع مختلف آموزشی، اندیکاتورها را با نامهایی از قبیل ایندکس یا (Index) یا نماگر نیز نام بردهاند.
اندیکاتورها انواع مختلفی دارند. در منابع مختلف آموزشی تعاریف و دستهبندیهای بسیار متنوع و مختلفی برای اندیکاتورها بیان شده است.
حتی در بعضی موارد آنها مخالف عناوین و تعاریف یکدیگر هستند. اما نکته زیر نکته مهمی در آموزش بورس میباشد:
هیچیک از این اختلافات در عنوان یا تعریف مفاهیم، موضوع بااهمیتی در اصل و نتیجه تحلیل تکنیکال به حساب نمیآیند.
مثلا بعضی منابع نمودار قیمت را نیز یک اندیکاتور میدانند. اما برخی منابع به شدت با این تعریف مخالف هستند.
انواع اندیکاتور ها:
اندیکاتور ها به چند دسته اصلی تقسیم میشود:
Trend : اندیکاتورهای Trend ابزارهایی برای شناسایی روند هستند.
Oscillators: [Banded-Centered] : اسیلاتورها ابزارهایی برای تشخیص روند جاری و محدوده بیش خرید و بیش فروش هستند. اسیلاتورها خود به دو دسته Banded و Centered تقسیم بندی می شوند.
Volumes : اندیکاتورهای Volumes برای تشخیص حجم معاملات و استفاده از برایند تعداد پوینت های نوسانات استفاده می شود. این دسته از اندیکاتورها در بازار فارکس کاربرد روند یا trend چیست؟ چندانی به واسطه اهمیت نداشتن حجم ندارند.
Bill Williams : اندیکاتورهای Bill Williams برای تشخیص جابجایی سطوح قیمتی روند مورد استفاده قرار می گیرند.
مطمعنا اندیکاتور های زیادی وجود دارد و طرز استفاده از آن ها بسیار دشوار، اگر میخواهید آموزش اندیکاتور ها را مشاهده کنید حتما آموزش فارکس را مشاهده کنید.
اندیکاتور های بیشتری وجود دارد که در آینده توضیح کاملی درباره آن ها میدهیم.
انواع روند در تحلیل تکنیکال و ترسیم خطوط روند
در مقالات قبلی در مورد انواع نمودارها و نحوه نمایش تغییرات قیمت در یک بازه زمانی مشخص صحبت کردیم و گفتیم که قیمت را میتوان با نمودار میلهای، کندل استیک و یا خطی نمایش داد. حال میخواهیم در مورد انواع روند در تحلیل تکنیکال و نموداری که از کنار هم قرار گرفتن این میلهها و کندلها ایجاد میشود، بحث کنیم.
قیمت در بازارهای مالی به صورت مستقیم و خطی حرکت نمیکند و میلهها و کندلهای ایجاد شده در یک روز، با روز دیگر نسبت مشخصی ندارند. بنابراین وقتی نمودار قیمت در بازه زمانی طولانی با تعداد زیادی کندل یا میله بررسی میشود، تغییرات قیمت به صورت زیگزاگی و موجهای متنوع و پی در پی هست. برآیند این تغییرات موجی ممکن است به صورت صعودی، نزولی و یا خنثی باشد و جهت اصلی بازار را برای تحلیلگران مشخص کند.
در این مقاله سعی داریم انواع روند در تحلیل تکنیکال را بررسی کرده و نحوه ترسیم خطوط روند و کار با آنها را آموزش دهیم. با ما همراه باشید.
انواع روند در تحلیل تکنیکال
روند در واقع جهت حرکت قیمت، در بازارهای مالی را برای تحلیلگران مشخص میکند. روند در بازه زمانی بزرگتر از بازه زمانی نمایش نمودار، قابل بررسی است. به عنوان مثال اگر نمودار را در بازه زمانی روزانه نگاه میکنید، هر کندل نشان دهنده تغییرات قیمت در یک روز است. اما شما برای تشخیص روند حتما نیاز دارید که چند کندل روزانه در نمودار داشته باشید.
در این حالت میتوانید طبق مبانی اصولی که در ادامه توضیح داده خواهد شد، روند قیمت را تشخیص دهید و خطوط روند را ترسیم نمایید. انواع روند در تحلیل تکنیکال عبارت است از روند صعودی، نزولی و خنثی. در ادامه نحوه تشخیص و ترسیم هر کدام توضیح داده میشود.
انواع روند – روند صعودی
فرض کنید قیمت بیتکوین در اول فروردین 30.000 دلار و در آخر اردیبهشت 40.000 دلار میباشد. در این حالت در بازه زمانی دو ماهه مورد نظر قیمت بیتکوین صعودی بوده و به اندازه 10.000 دلار رشد کرده است. لذا روند قیمتی بیت کوین در این بازه زمانی صعودی بوده است. اما توجه کنید که این به این معنی نیست که در کل این دو ماه قیمت روند رو به رشد داشته است. به عنوان مثال ممکن است قیمت در اواخر فروردین به 35.000 دلار رسیده باشد اما 10 اردیبهشت 32.000 دلار قیمت داشته باشد.
با توجه به این مثال میتوان روند صعودی، اولین روند از انواع روند در تحلیل تکنیکال را به این صورت تعریف کرد. اگر تغییرات قیمت در بازار به نحوی باشد که کفهای قیمتی در طی زمان به سمت بالا حرکت کنند، در این حالت بازار، روند صعودی دارد. در صورتی که سقفهای قیمتی تشکیل شده نیز در طی زمان به سمت بالا حرکت کنند در این حالت روند صعودی قوی خواهد بود.
ترسیم خط روند صعودی
برای ترسیم نیاز هست که نمودار قیمتی حداقل دو کف تشکیل دادهباشد. (منظور از کف در اینجا پایینترین قیمت در درههای ایجاد شده نمودار است.) حتما نیاز است کف دوم قیمت بالاتری نسبت به کف اول داشته باشد. در این حالت خط روند صعودی خواهد بود که این دو کف را به هم وصل میکند.
برای این که خط رسمشده به نوعی تایید شود و اعتبار آن بیشتر باشد، لازم است که کف بعدی نمودار به این خط رسیده و به آن واکنش دهد. بنابراین هر چقدر تعداد نقاط برخورد کف نمودارها به این خط بیشتر باشد خط روند صعودی اعتبار بیشتری خواهد داشت.
بسیاری از تحلیلگران انتهای سایه کندلها را برای رسم این خط در نظر میگیرند. در مقابل عدهای دیگر بدنه کندلها را برای رسم انتخاب میکنند. در نمایش کندل استیک قیمت، بدنه قسمتی است که قیمت شروع و قیمت پایانی در بازه زمانی مورد نظر را مشخص میکند. سایهها، خطوط عمودی متصل به بدنه هستند که سایه بالا، بالاترین قیمت و سایه پایین، پایینترین قیمت در بازه زمانی را نشان میدهد.
در حالت کلی بهتر است که از سایهها برای ترسیم این خطوط استفاده شود چرا که سایهها در نتیجه معامله معاملهگران در بازار ایجاد میشوند لذا روی آینده قیمت تاثیر دارند. اما در مواقعی که در نظر گرفتن بدنه کندلها به جای سایه باعث ایجاد خط روند بهتری با تعداد نقاط برخورد بیشتری شود، در این حالت میتوان از سایهها صرف نظر کرد.
نمودار بالا یک روند صعودی و خط روند صعودی را نشان میدهد. همانطور که مشاهده میکنید خط روند صعودی از سایه کندلها پس از تشکیل کف دوم رسم شدهاست. قیمت پس از ایجاد سقف دوبار دیگر به این خط برخورد کرده و دوباره روند صعودی خود را ادامه دادهاست. این تعداد برخورد معتبر بودن خط روند رسم شده را نشان میدهد.
انواع روند – روند نزولی
حال فرض کنید قیمت اتریوم در اوایل فروردین 3.000 دلار بوده است و در اواخر اردیبهشت این قیمت به 2.000 دلار رسیده است. بنابراین در این دو ماه به طور کلی میتوان گفت قیمت نزول کرده و به اندازه 1.000 دلار کاهش داشته است. این کاهش قیمت در این مدت نشانگر روند نزولی قیمت در این مدت است. اگرچه ممکن است قیمت در این بین افت و خیزها و یا به عبارت نموداری کفها و قلههایی ساخته باشد.
قلهها نقاطی در نمودار هستند که اگر از آنها به سمت راست یا چپ حرکت کنیم قیمت کاهش مییابد. به عبارتی قلهها ماکزیمم قیمت محلی هستند. کفها نقاطی در نمودار هستند که اگر از آنها به سمت راست یا چپ حرکت کنیم قیمت افزایش مییابد. بنابراین کفها نشاندهنده مینیم قیمت محلی هستند.
با توجه به مثال ذکر شده میتوان گفت روند نزولی که دومین روند از انواع روند در تحلیل تکنیکال است، روندی است که در آن قیمت در طی بازه زمانی کاهش مییابد به نحوی که سقفهای قیمتی رفته رفته ارتفاع کمتری نسبت به قلههای قبلی ایجاد میکنند. در صورتی که کفهای قیمتی نیز در طی روند نزول قیمتهای پایینتری تجربه کنند روند نزولی قویتر خواهد بود.
ترسیم خط روند نزولی
برای ترسیم خط روند نزولی نیاز است که دو سقف قیمتی که سقف قیمتی دوم قیمت پایینتری نسبت به سقف اول دارد ایجاد شده باشد. در این حالت خطی که دو سقف را به هم وصل میکند خط روند نزولی است. برای اینکه خط روند نزولی اعتبار بیشتری پیدا کند حتما نیاز است که سقف بعدی قیمتی در روند نزولی به این خط واکنش نشان داده و دوباره قیمت کاهش یابد.
ترسیم خط روند نزولی نیز همانند خط روند صعودی، بهتر است که از سایهها باشد و فقط در صورتی که ترسیم از بدنهها باعث اعتبار بیشتر خط روند شد، در این حالت میتوان سایهها را نادیده گرفت.
نمودار بالا یک روند نزولی را نشان میدهد که پس از تشکیل سقف دوم با قیمت پایینتر از سقف اول رسم شده است. همانطور که مشاهده میکنید قیمت پس از مدتی کاهش دوباره روند صعودی داشته اما با رسیدن به خط روند نزولی به آن واکنش نشان داده و دوباره روند نزولی گرفته است. این موضوع نشاندهنده اعتبار بالای خط روند رسم شده است.
انواع روند – روند خنثی یا Side
روند سومی که از انواع روند در تحلیل تکنیکال مورد بررسی قرار میگیرد، روند خنثی یا ساید است. در روند خنثی بر خلاف روندهای صعودی و نزولی تغیرات قیمت منجر به سقفهای یا کفهای بالاتر و یا پایینتر نمیشود بلکه کفها تقریبا در یک سطح و سقفها نیز در یک سطح قرار دارند و معمولا اختلاف این دو سطح باهم برابر نیست. در این حالت ما یک خط روند نداریم بلکه دو خط در سقف و کفها داریم که قیمت بین این دو خط نوسان میکند.
نمودار بالا یک روند خنثی یا ساید را نشان میدهد. همانطور که میبینید سقفها و کفهای تشکیل شده تقریبا با هم ارتفاع برابری دارند و اختلاف بین سقفها و کفها مقدار قابل توجهی نیست.
نکات مهم انواع روند در تحلیل تکنیکال برای معاملهگران
در مورد انواع روند در تحلیل تکنیکال نکات مهمی وجود دارد که بدون توجه به آنها امکان موفقیت در تحلیلگری وجود روند یا trend چیست؟ ندارد. در این بخش ما سعی میکنیم به طور کامل این نکات را به شما عرضه کنیم اما لازم است شما نیز با دقت و حوصله نکات گفته شده را مطالعه کنید تا ملکه ذهنتان شود.
روند بهترین دوست معاملهگران است
تشخیص انواع روند در تحلیل تکنیکال و ترسیم خطوط روند پایهی بسیاری از تحلیلها و سیستمهای معاملاتی است. تحلیلگران معمولا پیش از هر کاری در نمودار به این کار میپردازند. روند بهترین دوست معاملهگران است و اکثر افراد با تجربه در بازارهای مالی این نکته را در تمامی تحلیلها و معاملات خود رعایت میکنند. معامله بر خلاف روند، معمولا جزو فعالیتهای پرریسک در بازارهای مالی تقسیمبندی میشود و به هیچ عنوان توصیه نمیشود معاملهای بر خلاف روند بازار انجام شود.
قیمت به انواع روند احترام میگذارد
خطوط روند معتبر معمولا خطوطی هستند که قیمت به آنها احترام میگذارد. بنابراین تا زمانی که نشانهی مهمی از تغییر روند دیده نشده است فرض بر ادامه روند فعلی است. با تشخیص درست روند میتوان در نقاطی که قیمت به خط روند نزدیک شده است آماده ورود به معامله شد. برخورد سوم معمولا بهترین نقطه برای ورود به معاملات است. نقاط برخورد بعدی هم با بررسی شرایط هر کدام نقطهی مناسبی برای ورود به معامله هستند.
قیمت پایانی، بهترین قیمت برای تشخیص انواع روند
برای ترسیم خطوط روند بهترین قیمت، قیمت پایانی است و اکثر تحلیلگران از این قیمت برای رسم استفاده میکنند. در صورت عدم دسترسی به این قیمت میتوان از قیمت باز شدن کندلها (قیمتی که در اولین معامله آن روز ثبت میشود) استفاده کرد. در این صورت معمولا خط روند از وسط کندلها عبور میکند.
خطوط روند به همدیگر تبدیل میشوند
خط روندها معمولا به همدیگر تبدیل میشوند. به این معنی که وقتی روند نزولی شکسته میشود همان خط روند نزولی برای قیمت به عنوان حمایت عمل میکند. در این حالت، قیمت در روند جدید ایجاد شده نیز میتواند به این خط واکنش نشان دهد.روند یا trend چیست؟
انواع روند در تایم فریمهای مختلف متفاوتند
روند در تایم فریمهای مختلف باهم متفاوت است. انواع روند در تحلیل تکنیکال شامل روند صعودی، روند نزولی و روند خنثی را میتوانیم درتایم فریمهای مختلف مشاهده کنیم. به عنوان نمونه خط روندی که در تایم فریم ماهانه رسم میشود ممکن است صعودی باشد اما در تایم فریم هفتگی قیمت روند نزولی و اصلاحی داشته باشد. هر چقدر تایم فریم مورد استفاده بلند مدتی باشد، اعتبار خط روند نیز بیشتر است.
معمولا تحلیلگران خط روندها را به صورت چند زمانی ترسیم میکنند. به این معنی که در تایم فریمهای مختلف مثل ماهانه، هفتگی، روزانه و … خطوط روند را ترسیم میکنند. نوسانگیرها معمولا از تایم های کوچکتر چند ساعته تا چند دقیقه برای ترسیم خط روند استفاده میکنند. آنها روند یا trend چیست؟ با استفاده از خطوط رسم شده،آنی وارد معامله شده با کسب سود از آن خارج میشوند.
اگر خط روند ترسیم شده برای مدت زمان بیش از یک سال باشد به آن خط روند بلند مدتی میگویند. خط روندی که برای حدود سه ماه رسم میشود خط روند میان مدتی است. به خط روندی که برای زمان کمتر از یک ماه رسم شده باشد خط روند کوتاه مدتی میگویند. خط روند بلند مدتی در درون خود چند خط روند میان مدتی تشکیل میدهد. ممکن است این خطوط در جهت روند بلند مدتی یا خلاف جهت آن باشد. معاملهگران بسته به شخصیت معاملهگری خود میتوانند با استفاده از این خطوط وارد معامله شوند.
خط روند، خط قرمز معاملهگران است
خط روند، خط قرمز معاملهگران است به این معنی که عبور قیمت از آن برای معاملهگران بسیار مهم است. در این حالت معاملهگران معمولا معامله باز نمیکنند. آنها منتظرند تا با دیدن نشانههای بیشتر، تغییر شرایط و روند را بررسی کنند. در صورت اطمینان از تغییر روند وارد معامله شوند. برای شکست خط روند حتما نیاز است که حجم بالایی از معامله در آن قسمت انجام شده باشد. اگر قیمت با کندل قدرتمندی از خط رد شد، تاییدیه صادر شده است.
معامله در روندهای خنثی
در روندهای خنثی معمولا معاملهگران در سقفها وارد موقعیت فروش و در کفها وارد موقعیت خرید میشوند. اگرچه توصیه این است که در روندهای خنثی به کل وارد معامله نشد. این مساله در تایم های کوتاه اهمییت بیشتری دارد. باید صبر کنید تا اینکه قیمت یک روند صعودی یا نزولی به خود بگیرد و بعد وارد معامله شوید. بنابراین معامله در انواع روندها باهم متفاوت است و حتما باید به این نکته توجه شود.
جمعبندی
در این مقاله انواع روند در تحلیل تکنیکال و نحوه رسم و استفاده از آنها تشریح شد. این مبحث پایه بسیاری از تحلیلهای پیشرفته است و اکثر تحلیلگران از آن در سایر روشهای تحلیلی خود استفاده میکنند. بنابراین توجه به مطالب ارائه شده در این مقاله میتواند کمک شایانی به شما در مسیر تحلیلگری کند.
بازار گاوی چیست؟ تعریف، مثال و تکنیک در ترید
یکی از اساسیترین و مهم ترین مسائل در بازارهای مالی، روند بازار نام دارد. روند بازار یا (Market Trend) را اغلب میتوان به عنوان جهت کلی حرکت یک دارایی یا بازار در نظر گرفت. درواقع به همین خاطر است که تحلیل گران تکنیکال و بنیادین، روند بازار را به نحوی دقیق بررسی میکنند. در این میان روند صعودی بازار با نام بازار گاوی شناخته میشود.
بازار گاوی برای ترید و معامله بسیار ساده است و میتوان از آسانترین استراتژیهای معاملهگری و سرمایهگذاری در چنین بازاری بهره برد. حتی معاملهگرهای بیتجربه نیز میتوانند با توجه به شرایط مطلوب بازار گاوی، روند یا trend چیست؟ پرسود عمل کنند. با این اوصاف درک چگونگی حرکت بازار در انواع دورهها نیز از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است.
در این مقاله بیشتر در خصوص بازار گاوی و نحوه ترید و معامله در این روند صحبت خواهیم کرد.
بازار گاوی چیست؟
احتمالاً اصطلاحات بازار گاوی و یا خرسی را از زبان معاملهگران شنیده باشید. زمانی که یک معاملهگر از بازار گاوی صحبت میکند، به این معناست که انتظار دارد قیمتها بیشتر شوند و زمانی که از بازار خرسی صحبت میشود روند رو به کاهش قیمتها مدنظر است.
تعریف ساده بازار گاوی به زمانی اختصاص مییابد که در آن قیمتها صعودی و رو به افزایش است. از اصطلاح بازار گاوی اغلب در بازار سهام استفاده میشود. بااینحال میتوان این روند صعودی را در انواع بازارهای مالی از جمله فارکس، اوراق قرضه، کالاها، املاک و حتی ارزهای دیجیتال مشاهده کرد. علاوه بر این، اصطلاح بازار گاوی ممکن است درباره دارایی خاص مانند بیت کوین، اتریوم یا بایننس کوین هم استفاده شود.
البته استفاده از این اصطلاح به اینجا ختم نشده و میتواند به بخشهای مختلف نیز اشاره داشته باشد. بهعنوانمثال در توکنهای کاربردی(Utility token)، ارزهای مبتنی بر روند یا trend چیست؟ حفظ حریم خصوصی(Privacy coins) یا سهام بیوتکنولوژی (Biotech) نیز اصطلاح بازار گاوی مورداستفاده قرار میگیرد.
از اصطلاح گاوی همچنین میتوان به مفهوم سوددهی یک بازار در فاصلههای بلندمدت هم استفاده کرد، هرچند ممکن است این سناریو رخ ندهد. بهطورکلی گاوی بودن بازار لزوماً به این معنی نیست که در حال حاضر یک فرصت ترید طولانیمدت برای معاملهگر مهیا است بلکه به این مفهوم است که قیمتها در حال افزایشاند و یا انتظار میرود که افزایش پیدا کنند.
فراموش نکنید که بازار گاوی ابداً به این معنا نیست که افت یا نوسان قیمت وجود ندارد. به همین دلیل است که باید بازارهای گاوی را در بازه زمانی بزرگتری در نظر گرفت. باید توجه داشت که بازارهای گاوی میتوانند دارای دورههای افت یا ثبات نیز باشند. بااینوجود روند اصلی صعودی بازار شکسته نخواهد شد.
با نگاهی به نمودار بیت کوین در عکس پایین بیشتر متوجه این مسئله خواهید شد.
نمودار قیمتی بیت کوین (۲۰۲۰-۲۰۱۰)
همانطور که میبینید در این نمودار دورههای کاهش قیمت و حتی چند مورد سقوط شدید قیمت دیده میشود. بااینوجود این بازار از لحظه تأسیس تا به امروز صعودی است.
بنابراین تعریف بازار گاوی تا حد زیادی به دوره زمانی مورد نظر وابسته است. بهطورمعمول زمانی که از اصطلاح بازار گاوی استفاده میشود بازههای مورد نظر چندماهه یا چندساله است.
در تحلیل بازار، روند در بازه زمانی بزرگتر از اعتبار بیشتری نسبت به روند در بازه زمانی کوچکتر برخوردار است. بنابراین ممکن است در یک بازار گاوی طولانیمدت، دورههای بلندمدت افول قیمتی نیز مشاهده شود و ازآنجاییکه این حرکات خلاف روند اصلی است، آثار سوء ی از جمله بیثباتی بر بازار دارد.
نمونههای بازار گاوی
برخی از معروفترین نمونههای بازار گاوی در بورس اوراق بهادار آمریکا مشاهدهشده است. در این زمانها قیمت سهام و شاخصهای بازار (مانند Nasdaq 100) به طور مداوم در حال افزایش بوده است.
آنچه مشخص است اقتصاد جهانی بین بازارهای گاوی و بازار خرسی در نوسان است. این چرخههای اقتصادی میتواند سالها یا حتی دههها طول بکشد.
برخی معتقدند که بازار گاوی از دوران پس از بحران مالی ۲۰۰۸ آغازشده و تا زمان شیوع ویروس کرونا ادامه داشته است “طولانیترین بازار گاوی در طول تاریخ”. هرچند این مسئله با توجه به دیدگاه ما، میتواند درست یا نادرست تلقی شود.
اگر نگاهی به عملکرد بلندمدت شاخص ( Dow Jones Industrial Average (DJIA بیندازیم. میتوان مشاهده کرد که این بازار در یک قرن گذشته همواره گاوی بوده است. مطمئناً دورههایی از افول هم دیده میشود و سالها ادامه داشته است، مانند سال ۱۹۲۹ یا ۲۰۰۸ ، اما روند کلی همچنان رو به بالا بوده است.
عملکرد شاخص DJIA از سال ۱۹۱۵
برخی معتقدند که میتوان چنین روند مشابهی را در بازار بیت کوین نیز مشاهده کرد. اما مسلماً نمیتوان با قطعیت بیان کرد که آیا بیت کوین با یک بازار خرسی چندساله مواجه خواهید شد یا خیر. همچنین توجه داشته باشید که اکثر ارزهای دیجیتال دیگر (altcoins) احتمالاً هرگز افزایش قیمتی مشابه بیت کوین را تجربه نخواهند کرد، پس با دانستن این نکته آگاهانه سرمایهگذاری کنید.
تفاوت بازار گاوی با بازار خرسی در چیست؟
درواقع این دو اصطلاح مفاهیم متضادی هستند. به همین خاطر دریافتن تفاوت آنها نباید چندان کار دشواری باشد. اگر روند قیمت در بازار گاوی افزایش باشد، این روند در بازار خرسی رو به کاهش است.
تفاوت این دو بازار موضع معاملهگران و سرمایهگذاران را نیز مشخص میکند. در بازار گاوی، معاملهگران و سرمایهگذاران معمولاً موقعیت لانگ (Long) داشته درحالیکه در یک بازار خرسی موقعیت آنها روی شورت (Short) تنظیم میشود و یا حتی ترجیح میدهند وارد معاملات نشده و سرمایه خود را به صورت نقد نگهداری کنند.
در بعضی موارد، تبدیل سرمایه به پول نقد یا ارزهای دیجیتال با نرخ ثابت (Stable coins) ممکن است به معنای گرفتن موقعیت Short یا محافظت سرمایه (Hedge) محسوب شود، چرا که روند نزولی قیمتها کاملاً قابل انتظار است.
البته بد نیست بدانید که استراتژی نقد شدن به حفظ سرمایه میانجامد و موقعیت شورت (Short) گرفتن به معنای کسب سود از کاهش قیمت یک دارایی است. همینطور اگر یک دارایی را به امید اینکه با قیمت پایین خریداری کنید به فروش برسانید، حتی اگر از این کاهش به صورت مستقیم سودی به شما نرسد باز هم موقعیت شورت (Short) گرفتهاید.
در این میان نباید کارمزدها را از یاد ببرید. استراتژی تبدیل سرمایه و نگهداری آن به صورت ارزهای دیجیتال با نرخهای ثابت هزینهبر نیست و مجبور به پرداخت کارمزدهای احتمالی در زمانهای متفاوت نخواهید شد و تنها در زمان برداشت و انتقال به کیف پول است که باید کارمزد پرداخت کنید.
فراموش نکنید که بسیاری از موقعیتهای شورت (Short) برای باز ماندن سفارش نیازمند پرداخت کارمزد یا پرداخت نرخ بهره هستند. به همین خاطر معاملات آتی یا فیوچر (Futures) برای معاملات بلندمدت شورت (Short) ایدئالتر است زیرا برای انجام این معاملات کارمزدی شامل آنها نمیشود.
چگونه معاملهگران میتوانند از بازارهای گاوی کسب سود کنند؟
مسئله اساسیای که در پشت معاملات بازارهای گاوی وجود دارد، نسبتاً ساده است. قیمتها در حال افزایش است، به همین خاطر گرفتن موقعیت لانگ (Long) بر معاملات و خرید در کف (Buying dips)، بهطورکلی یک استراتژی منطقی به شمار میرود. به همین دلیل استراتژی خرید و نگهداری (Hold Strategy) و میانگین هزینه دلار (Dollar-cost averaging) بهطورکلی برای بازارهای بلندمدت گاوی مناسب است.
به قول جمله معروف که ” روند دوست شماست، تا زمانی که دیگر دوست شما نباشد!” شما باید جهت معاملات را با روند بازار تنظیم کنید و در عین حال فراموش نکنید که هیچ روندی همیشگی نیست و ممکن است یک استراتژی در بخشهایی از یک چرخه بازار عملکرد مناسبی نداشته باشد.
در بازار تنها مسئله قطعی این است که هیچ قطعیتی وجود ندارد و همهچیز میتواند تغییر کند و قطعاً تغییر خواهد کرد. همانطور که با شروع همهگیری ویروس COVID-19 مشاهده کردیم، بازارهای گاوی چندساله میتواند تنها ظرف چند هفته از بین بروند.
به طور طبیعی، بیشتر سرمایهگذاران در بازار گاوی تمایل دارند پول بیشتری برای هر دارایی بپردازند یا اصطلاحاً رفتار گاوی (Bullish) از خود نشان دهند. این امری منطقی است زیرا میدانند قیمتها در حال افزایش است بنابراین احساس کلی (Sentiment) به بازار نیز باید گاوی باشد. بااینحال، حتی در بازار گاوی، برخی از سرمایهگذاران رفتاری خرسی خواهند داشت و اگر از استراتژی معاملاتی مناسبی بهره ببرند، حتی ممکن است در معاملات کوتاهمدت نزولی، با شورت (Short) گرفتن سود هم کسب کنند.
به همین ترتیب، برخی از معاملهگران تلاش میکنند تا از سقفهای اخیر در بازار گاوی موقعیت شورت (Short) بگیرند. بااینوجود، اینها استراتژیهای پیشرفتهای هستند و بهطورکلی برای تریدرهای حرفهای مناسبتر است. به عنوان یک معاملهگر کمتجربه، معقولتر است تا بر اساس روند ترید کنید. بسیاری از سرمایهگذاران در تلاش برای گرفتن موقعیت شورت (Short) در بازار گاوی به دام افتادهاند. هرگز فراموش نکنید که قدم گذاشتن در مقابل یک گاو خشمگین یا یک لوکوموتیو کاری خطرناک است.
سخن آخر
بهطورکلی سادهترین استراتژی معاملات در هر روند، پیروی از جهت و روند کلی بازار است و همانطور که اشاره شد، بازارهای گاوی نه تنها برای تریدرهای حرفهای که حتی برای معاملهگران مبتدی و تازهکارهای بازار نیز فرصتی مناسب باشد. با وجود همه این مسائل فراموش نکنید که مدیریت ریسک صحیح و یادگیری مداوم از اشتباهات برای کم کردن امکان خطا تا حد ممکن ضروری است.
مفهوم تحلیل روند و کاربرد آن
مفهوم تحلیل روند و کاربرد آن
تحلیل روند شامل مجموعه ای از روند یا trend چیست؟ اطلاعات مرتبط با بازه های زمانی مختلف جهت بازنگری های متنوع در سیاست های سازمانی می باشد. هدف از این تحلیل، رسیدن به الگوهای عملی مناسب جهت تصمیم گیری های کلان می باشد.
در کسب و کار، تحلیل روند بطور معمول برای رسید به دو هدف انجام می شود.
تحلیل درآمد و هزینه
میزان درآمد و هزینه های یک شرکت را می توان به صورت یک نمودار خطی برای بازه های زمانی مختلف جهت بررسی و کشف تناقضات، مورد بررسی قرار داد. به عنوان مثال، افزایش ناگهانی هزینه و کاهش ناگهانی درآمد در یک دوره زمانی می تواند یک هشدار جدی برای ادامه کار سازمان باشد، که با توجه به روند پیش آمده می توان اقدام به کشف و در نهایت رفع مشکل نمود. بنابراین با توجه به این نکته می توان به اهمیت تجزیه تحلیل روند تغییرات برای صورت های مالی و درآمدی اشاره داشت.
این گزارش ها زمانی دارای حداکثر صحت و اعتبار خواهند بود که سازمان قبل از ارائه مکتوب آنها، اقدام به انتشار عمومی نمودارها نماید تا با استفاده از نظرات سایر صاحب نظران بتواند بهترین تحلیل را از روند موجود ارائه نماید.
تحلیل های سرمایه گذاری
سرمایه گذار، با طراحی یک نمودار trend می تواند میزان تغییرات در ارزش سرمایه و یا سهام خود را بررسی نماید و درباره خرید، فروش و یا هرگونه اعمال تغییر دیگر در میزان سرمایه خود تصمیم گیری نماید. در این مورد می توان با استفاده از نمودارهای تحلیل روند و سایر اطلاعات موجود، یک رابطه علت و معلولی استخراج نمود که در نهایت با استفاده از آن یک پیش بینی مناسب برای آینده، در حوزه سرمایه گذاری استخراج گردد.
از نموارهای تحلیلی روند در امور داخلی سهام نیز می توان استفاده نمود. برای کاربرد این تحلیل ها در این بخش می توان به موارد زیر اشاره نمود:
بررسی الگوهای درآمد بر اساس، محصول، مشتری و منطقه
بررسی روند هزینه ها و کشف گزارشات جعلی
کشف هزینه های غیر ضروری و غیر معمول در دوره های زمانی مختلف
شکست معتبر خط روند را چطور تشخیص دهیم؟
شرایط شکست معتبر خط روند
یکی از مهمترین مسائلی که در تحلیل تکنیکال با آن سر و کار داریم، خط روند است. در مرحلهی اول و پیش از هر چیز مهم است که بتوانیم خط روند را به درستی تشخیص بدهیم. وقتی این کار را انجام دادیم، باید حواسمان به شکست معتبر و استاندارد خط روند هم باشد. چرا که وقتی خط روند شکسته میشود، سیگنال های معاملاتی فعال میشوند. در این مقاله از اخبار بورس میتوانید شرایط شکست معتبر خط روند و چگونگی وقوع آن را یاد بگیرید و به درستی تشخیص بدهید.
فهرست مطالب با دسترسی سریع
منظور از شکست خط روند چیست؟
قبل از اینکه شرایط شکست خط روند را بررسی کنیم، بهتر است توضیح کوتاهی در مورد خط روند بدهیم. خط روند در حقیقت همان جهت حرکت سهم است. مثلا وقتی میگوییم روند فلان سهم صعودی است، نشان از آن دارد که سهم تمایل به حرکت به سمت قیمتهای بالا دارد. به همین ترتیب وقتی روندمان نزولی است قیمت سهم کاهش پیدا میکند. گاهی هم میگویند بازار رنج است که به معنای آن است که روند خاصی ندارد و سهم به اصطلاح در یک محدودهی مشخص درجا میزند.
اما شکست خط روند یا بریکاوت (Breakout) در تحلیل تکنیکال به شرایطی اشاره دارد که در آن نمودار قیمت، خط روند را قطع میکند. این اتفاق باعث میشود روند تغییر کند و سهم در جهتی دیگر حرکت کند. پس برای یک معاملهگر بسیار مهم است که بتواند شرایط شکست معتبر خط روند را بررسی کند و از این مسئله اطمینان پیدا کند. در آن صورت سیگنال هایی که دریافت کرده است با احتمال بالاتری درست خواهند بود.
شکست خط روند میتواند هم در حرکتهای صعودی رخ بدهد و هم در حرکتهای نزولی سهم. گاهی پیش میآید که شاهد شکسته شدن خط روند هستیم ولی این شکست استاندارد و معتبر نیست. پس باید شرایط وقوع این اتفاق را با دقت بررسی کنیم تا مبادا سیگنال های نادرست و غلط موجب خطا و ضررمان شوند.
شرایط شکست معتبر خط روند
برای اینکه بفهمیم از میان شکست هایی که در خط روند اتفاق میافتد کدامش معتبر است، باید به چند عامل مهم توجه کنیم. در اینجا پنج فاکتور را بررسی میکنیم که شروط اساسی شکست استاندارد خط روند هستد. این پنج شرط عبارتاند از:
- هجوم قیمت به سطوح حمایت و مقاومت
- افزایش شیب شکست موج فعلی نسبت به موج قبلی
- بالا رفتن حجم معاملات
- شکست حمایت یا مقاومت با یک کندل قوی
حالا هر کدام از این پنج شرط را با جزئیات بیشتر بررسی میکنیم تا بهتر بر این مسئله مسلط شویم.
هجوم قیمت به سطح حمایت یا مقاومت
وقتی روند معتبر را در یک سهم رسم میکنیم، ممکن است بعد از گذشت مدتی، شاهد نزدیک شدن قیمت به این خط روند باشیم. با توجه به اینکه خط روند صعودی است یا نزولی، باید منتظر باشیم که نقش حمایت یا مقاومت را از این سطح ببینیم. یعنی این احتمال وجود دارد که قیمت نسبت به این سطوح واکنش نشان بدهد. پس انتظار وقوع شکست روند هم دور از ذهن نیست. در اینجا آنچه مهم است توجه به عرضه و تقاضاست. اگر خریداران برای خرید سهم هجوم بیاورند، کفهی تقاضا سنگینی میکند و اگر شاهد فشار فروش باشیم، عرضه بیشتر خواهد بود. تابلوخوانی در این مورد به ما کمک میکند بتوانیم قدرت خریداران و فروشندهها را بررسی کنیم.
هرچقدر تعداد برخورد قیمت به خط روند بیشتر باشد، در نتیجه خط روندمان معتبرتر است. هرچقدر هم اعتبار بیشتر باشد، اهمیت این سطح افزایش پیدا میکند. به جز این مسئله باید ببینیم قیمت چه مدت در محدودهی حمایت یا مقاومت میماند. یعنی اگر خط روندمان مدتی طولانی است که پابرجاست، نشان از قدرت آن دارد.
افزایش شیب شکست موج فعلی نسبت به موج قبلی
اگر شیب برخورد قبلی قیمت با خط روند، کمتر از شیب برخورد فعلی باشد، اعتبار شکست هم بیشتر میشود. به بیان دیگر اگر آخرین برخورد قیمت به خط روند نسبت به برخورد قبلی شیب بیشتری داشته باشد، میفهمیم که این شکست معتبرتر است. برای اینکه درک درستی از شیب قیمت داشته باشیم، باید به مفهوم شتاب توجه کنیم. شتاب را هم میتوانیم با اندیکاتور مومنتوم اندازهگیری کنیم. هر چه مومنتوم تمایل بیشتری برای حرکت رو به بالا داشته باشد، نشانگر آن است که قدرت کندل ها بیشتر است و بدنههای آنها هم بزرگتر خواهد بود.
بالا رفتن حجم معاملات
پای ثابت شکست معتبر و استاندارد خط روند، حجم معاملات بالاست. این مسئله به خاطر آن است که برای شکستن سطوح معتبر حمایت یا مقاومت، به کندلهای پرقدرت نیاز داریم. یعنی حجم معاملات بالا میتواند اهرمی باشد برای فشار وارد کردن به این سطوح. اما یک نکتهی بسیار مهم در اینجا وجود دارد که خیلی از مواقع تازهکاران را گرفتار میکند.
بعضی وقتها پیش میآید که خط روند شکسته میشود و کندل آخر هم بالاتر یا پایینتر از این خط بسته میشود. اما کندل بعدی در جهتی معکوس تشکیل میشود. یعنی اگر روند سعم صعودی باشد، ابتدا کندلی که خط روند را میشکند پایین این خط بسته میشود. یک معاملهگر تازهکار ممکن است این مسئله را به عنوان شکستن خط روند تلقی کند. ما در اینجا نیاز به تثبیت داریم. ممکن است کندل بعدی، باز هم بالای خط روند بسته شود و سهم همچنان به حرکت صعودیاش ادامه بدهد. این شکست فیک، Fakeout نام دارد. اگر به اندیکاتور حجم معاملات در هنگام شکست توجه کنیم، به میزان زیادی میتوانیم از این گونه شکستهای فیک در امان بمانیم.
شکست حمایت یا مقاومت با یک کندل قوی
یکی دیگر از شرایط شکست معتبر خط روند صعودی یا نزولی این است که یک کندل قوی بالاتر از خط روند بسته شود. معمولا کندل باید بدنهای بزرگ با سایهی کوتاه داشته باشد. حتما و حتما دقت کنید که کندل بالاتر از خط روند بسته شود. در غیر این صورت شرایط وقوع شکست معتبر خط روند برقرار نخواهد بود.
در سمت دیگر روند صعودی را داریم که همین قانون برای آن هم وجود دارد. یعنی اگر روندمان صعودی است، یه یک کندل قوی نیاز داریم که پایین خط روند بسته شود.
پولبک
آخرین شرطی که برای معتبر بودن شکست خط روند باید آن را بررسی کنیم، وجود پولبک است. پولبک خطوط حمایت و مقاومت را امتحان میکند. فرض کنید یک خط روند صعودی داریم که شکسته میشود. در اینجا خط روندمان نقش حمایتی دارد. یعنی در حرکات صعودی، خط روند مانع از آن میشود که قیمت سهم ریزش کند. اما وقتی شکست اتفاق میافتد، این خط تبدیل به مقاومت میشود. وظیفه پولبک این است که صحت این اتفاق را آزمایش کند. بعد از شکست، قیمت به این سطح نزدیک میشود تا این آزمون را انجام بدهد. این حرکت پولبک نامیده میشود.
در روند نزولی هم همین مسئله را داریم. در روندهای نزولی، خط روند نقش مقاومت دارد. وقتی شکسته میشود این خط نقش حمایت پیدا میکند و باید ببینیم آیا این حمایت مانع از ریزش قیمت و باعث آغاز روند صعودی میشود یا خیر.
آموزش تشخیص شکست استاندارد خط روند صعودی
حالا میخواهیم مسائلی را که توضیح دادیم در دو بخش شکست معتبر خط روند صعودی و نزولی با هم بررسی کنیم. اول به سراغ روند صعودی میرویم. تصویر زیر را در نظر بگیرید:
اینجا یک روند صعودی داریم. میبینیم که این خط روند نقش حمایتی را ایفا میکند و نمیگذارد قیمت سهم پایین بیاید. در این تصویر سه نقطهی برخورد داریم که اعتبار روند را مشخص میکنند.
وقتی در بالاترین سقفی که ایجاد شده است یک خط افقی را مطابق شکل رسم کنیم، میبینیم که سقف بعدی در نقطهای پایینتر تشکیل شده است. این نخستین مسئلهای است که میتواند توجه ما را به خودش جلب کند و ما را برای شکست آماده کند. حالا به فلش قرمزی که با علامت تعجب در تصویر مشخص است نگاه کنید. شیب این حرکت نزولی از شیب حرکت قبلی بیشتر و تندتر است. فاصلهی بین دو فلش قرمز آخر هم کمتر از فاصلهی بین فلشهای قبلی است.
نقطهی C در این تصویر آخرین پیوت ماست. از این نقطه یک خط افقی رسم میکنیم. ممکن است سهم تا این سطح افقی ریزش داشته باشد و مجددا به حرکت صعودیاش ادامه بدهد. این مسئله نشان میدهد که هر شکست خط روند معتبر نیست و باید شرایط را به دقت بررسی کرد. لازم است که منتظر تثبیت شکست بمانیم. یعنی باید قیمت از محدودهی دایرهی نارنجی خارج شود و به سمت پایین حرکت کند. در این صورت است که میتوانیم بگوییم شکست خط روند معتبر و قطعی است. پولبک ممکن است به خط روند یا به همان سطح افقی C اتفاق بیفتد. بعد از این که این شرایط برقرار شوند، میتوانیم منتظر ریزش بمانیم.
مثال شکست خط روند صعودی
حالا به سراغ بورس ایران میرویم تا سهمی را بررسی کنیم و ببینیم شرایط معتبر شکست خط روند چگونه است. نمودار نماد توریل در تصویر زیر مشخص است:
اول از همه خط روندمان با دستکم سه برخورد داشته باشد که این اتفاق افتاده است. پس خط روند معتبر است. میبینید که سقف آخر از سقفهای قبلی پایینتر است که این نشانهای است برای شکست روند. بعد از آن هم میبینید که یک کندل قوی خط روند را شکسته و پس از آن پولبک زده است. با اتمام این مراحل، یک ریزش شدید را در سهم میبینیم که اگر از اول به این مسائل دقت کرده بودیم میتوانستیم از احتمال وقوع شکست باخبر شویم.
آموزش شناسایی شکست معتبر خط روند نزولی
حالا اگر روندمان نزولی باشد چه میشود؟ هیچ تفاوتی ندارد. باز هم همان مراحل را باید بررسی کنیم. تصویر زیر را در نظر بگیرید.
اگر آخرین کف ایجاد شده بالاتر از کف قبلی باشد به منزلهی سیگنال مهمی است که ما را از احتمال شکست معتبر خط روند نزولی باخبر میکند. همچنین اگر شیب فلش صعودی در نقطهی C را بررسی کنیم میفهمیم که از فلش قبلی تندتر است. به جز این فاصلهی برخورد دو فلش سبزرنگ آخر هم کمتر از فلشهای قبلی است. این مسئله هم به عنوان یکی دیگر از نشانههای شکستن خط روند تلقی میشود. در نهایت باز هم باید منتظر تثبیت شکست بمانیم. یعنی لازم است قیمت از دایرهی نارنجی خارج شود و به سمت بالا حرکت کند. پولبک هم یا همتراز با سطح افقی C خواهد بود (خط چین آبی) یا به خط روند برخورد میکند.
مثال شکست خط روند نزولی
در پایان یک مثال هم از شکست استاندارد خط روند نزولی بررسی میکنیم. تصویر زیر نمودار نماد فزرین را نشان میدهد:
اول از همه به این نکته توجه کنید که در حرکات آخر سهم، قیمت چقدر به خط روند نزدیک شده است. در سمت راست نمودار مشخص است که کف جدید از کف قبلی بالاتر است. شکست هم به کمک یک کندل با بدنهای قوی انجام شده است و پس از آن پولبک به سطح مقاومت شکسته شده را داریم. در نتیجه تمام این شرایط در کنار هم، موجب شکست خط روند نزولی و آغاز حرکت صعودی شدهاند.
جمع بندی
خط روند یکی از مهمترین مولفههای تحلیل تکنیکال است که به کمک آن میتوانیم جهت حرکت سهم را تشخیص بدهیم. وقتی این خط شکسته میشود، روند فعلی به پایان میرسد و روندی جدید از سر گرفته میشود. منتهی شکست روند باید به صورت معتبر و استاندارد انجام شود. هر شکستی را نمیتوانیم به منزلهی تغییر روند در نظر بگیریم. عواملی مثل حجم معاملات بالا، شکست سطوح حمایت یا مقاومت به کمک کندل قوی، پولبک، هجوم نمودار قیمت به سمت خط روند و افزایش شیب شکست موج فعلی در مقایسه با موج قبلی همگی عواملی هستند که میتوانند به ما در تشخیص شکست معتبر خط روند کمک کنند.
سوالات متداول با پاسخ های کوتاه
به معنای برخورد نمودار قیمت با روند حاکم بر سهم است که منجر به تغییر روند میشود.
با توجه به عواملی مثل: افزایش حجم معاملات، پولبک، شکست سطوح حمایت یا مقاومت به کمک یک کندل با بدنهای قوی، افزایش شیب شکست موج فعلی نسبت به شیب موج قبلی و حرکت کندلها به نزدیکی خط روند میتوانیم از اعتبار شکست مطلع شویم.
به ما کمک میکند زمان مناسب برای خرید و فروش و به طور کلی معامله سهم را بهتر بفهمیم. وقتی بتوانیم اعتبار شکست را به درستی بررسی کنیم، سیگنالهایی که از این طریق میگیریم هم معتبر خواهند بود.
دیدگاه شما