ارزش آتی چیست؟


ارزشگذاری یکی از مهم‌ترین ارکان علم مالی است، به همین دلیل روش‌های زیادی برای ارزش گذاری دارایی‌ها و شرکت‌ها در طول زمان به وجود آمده است.

محاسبه خالص ارزش فعلی

با سلام خداقوت بابت زحمتی که برای جواب سوال ارزش فعلی کشیدین ارزش آتی چیست؟ ممنونم. فقط شرمنده میخواستم اگه میشه با نرخ تنزیل بالاتری حساب بشه که دوره برگشت سرمایه ۲.۵ بشه . میشه مجددا حساب کنید که هم دوره برگشت سرمایه ۲.۵ وهم نرخ بازده ۲۷درصد بشه . ممنون میشم

این جواب هاتون بود

محاسبه فرض می کنیم نرخ تنزیل ۱۸ درصد و دوره بهره برداری ۴ سال است؛ بنابراین:

۱-خالص عایدی سالیانه حاصل از طرح برابراست با:

۲- محاسبه ارزش فعلی خالص:

۳- دوره بازگشت سرمایه تقریبا برابر با ۱ سال و ۴ ماه

1 پاسخ

برای محاسبه محدد با نرخ جدید ابتدا می بایست خالص عایدی سالانه را محاسبه نماییم .

خالص عایدی سالانه یا oi تفاوت درآمد از مجموع هزینه ها می باشد که برابر است با :

برای محاسبه خالص ارزش فعلی می بایست ارزش فعلی را منهای هزینهه های سرمایه گزاری نماییم .

پس در ابتدا می بایست ارزش فعلی یا pv را محاسبه نماییم .

برای محاسبه ارزش فعلی می بایست خالص عایدی طرح را در ارزش فعلی عامل بهره ضرب نماییم .

پس در ابتدا می بایست ارزش فعلی عامل بهره را محاسبه نماییم .

برای محاسبه ارزش فعلی عامل بهره یا همان pvifa بدین ترتیب عمل می نماییم.

ابتدا با فرمول زیر pvif را محاسبه می نماییم :

که چهار در فرمول بالا دوره بهره برداری طرح می باشد.

حال با استفاده از pvif به دست آمده ارزش فعلی عامل بهره یا همان pvifa را محاسبه می نماییم .

حال که عامل بهره ارزش فعلی را محاسبه نمودیم می توانیم با حاصل ضرب این عامل در خالص عایدی ارزش فعلی طرح را محاسبه نماییم .

حال برای محاسبه خالص ارزش فعلی یا همان npv کافیست هزینه سرمایه گزاری را از ارزش فعلی کم کنیم .

برای محاسبه دوره بازگشت سرمایه می بایست جمع هزینه های سرمایه گزاری ثابت را تقسیم بر خالص عایدی سالانه طرح نماییم .

دوره بازگشت سرمایه برابر با 1.4 می باشد که قابل توجه است تغییر نرخ سرمایه گزاری بر روی خالص ارزش فعلی موثر بود ولی تاثیری در دوره بازگشت سرمایه نداشت.

محاسبه ارزش فعلی و ارزش آتی در اکسل

اگر به یاد داشته باشید در مطالب گذشته انواع توابع محاسبه استهلاک در اکسل و تفاوت های هرکدام از این توابع و همچنین چگونگی محاسبه اقساط یک وام با استفاده از تابع PMT را توضیح دادیم. در این مطلب و ذر ادامه مباحث مربوط به کاربرد اکسل در حسابداری و مالی چگونگی محاسبه ارزش فعلی و ارزش آتی در اکسل با استفاده از تابع PV و تابع FV در اکسل را توضیح میدهیم.

برای مطالعه مطالب قبل در زمینه کاربرد اکسل در مالی و حسابداری به صفحات زیر مراجعه کنید:

تابع PV در اکسل ؛ محاسبه ارزش فعلی

در ابتدا و قبل از اینکه به بررسی تابع PV در اکسل بپردازیم، بهتر است کمی در مورد مفهوم ارزش فعلی بدانیم. مفهوم ارزش قعلی و آتی ، به موضوع ارزش زمانی پول برمیگردد. در علم مالی و اقتصاد پول هرچقدر زودتر به دست شما برسد ارزش بالاتری دارد، به این معنی که اگر شما امروز(ارزش فعلی) X تومان بدست آورید میتوانید آن را با یک نرخ مشخص سرمایه گذاری کنید و از محل سرمایه گذاری مقادیری به پول شما افزوده خواهد شد. ( البته ما تورم را نیز در نظر نگرفتیم وگرنه تفاوت موضوع بسیار آشکارتر میشد). پس هرچه نرخ سرمایه گذاری بالاتر باشد ارزش فعلی پول شما نسبت به آینده نیز بیشتر خواهد بود.

با در نظر گرفتن مقدمه بالا به موضوع اصلی بحث خود یعنی تابع PV در اکسل میپردازیم. استفاده از فرمول های محاسباتی برای محاسبه ارزش فعلی نیز مرسوم است اما فلسفه وجودی اکسل این است که شما به زحمت نیافتید . ترکیب تابع PV در اکسل به شکل زیر است:

PV(rate, nper, pmt, [fv], [type])

  • rate: نرخ بهره یا نرخ سرمایه گذاری یا نرخ تنزیل
  • nper تعداد دوره هایی که میخواهید عمل تنزیل را انجام دهید
  • pmt: پرداخت هایی که در هر دوره اتفاق افتاده است. مقدار اصل وجوه
  • [fv]: مقدار ارزش آتی یا تراز نقدی که میخواهید در انتهای دوره در اختیار داشته باشید. این پارامتر اختیاری است و در صورتی که خالی قرار داده شود 0 در نظر گرفته میشود.
  • type: این پارامتر نیز اختیاری است و نشان میدهد که پرداخت ها در ابتدای دوره انجام میشود یا انتهای دوره. در صورتی که خالی قرار دهید به صورت اتوماتیک پرداخت های شما را در انتهای دوره در نظر می گیرد.

در انتهای این مطلب در مورد هرکدام از توابع محاسبه ارزش فعلی و ارزش آتی در اکسل یک مثال را بررسی میکنیم.

تابع FV در اکسل ؛ محاسبه ارزش آتی در اکسل

با استفاده از تابع FV در اکسل میتوانید مقدار ارزش آتی یک سرمایه گذاری را بدست آورید. این تابع دقیقا عکس تابع PV عمل میکند. یعنی در آنجا فرض میشد شما میخواهید ارزش فعلی مربوط به یک مبلغ در آینده را بدست آورید اما در اینجا فرض میکنیم که میخواهیم در حال حاضر یک سرمایه گذاری انجام دهیم و مشخص کنیم که این سرمایه گذاری پس از n دوره و با نرخ x درصد چه مقدار میشود. برای مثال میخواهیم بدانیم اگر امروز 10000 تومان با نرخ 20 درصد سرمایه گذاری کنید بعد از 3 سال چقدر میشود. ترکیب تابع FV در اکسل به شکل زیر است.

=FV (rate, nper, pmt, [pv], [type])

  • rate: نرخ بهره یا نرخ سرمایه گذاری یا نرخ تنزیل
  • nper تعداد دوره های سرمایه گذاری
  • pmt: مقادیر سرمایه گذاری شده
  • [fv]: این پارامتر اختیاری است و ارزش حال یک پرداخت در آینده را نشان میدهد. در صورتی که خالی قرار دهید 0 در نظر گرفته میشود.
  • type: این پارامتر نیز اختیاری است و نشان میدهد که پرداخت ها در ابتدای دوره انجام میشود یا انتهای دوره. در صورتی که خالی قرار دهید به صورت اتوماتیک پرداخت های شما را در انتهای دوره در نظر می گیرد.اگر پرداخت ها را در ابتدای هر دوره انجام میدهید، عدد 1 را قرار دهید.

نکات مربوط به توابع PV و FV در اکسل

  • همیشه به یاد داشته باشید که پارامتر nper و پارامتر rate را با هم هماهنگ کنید. برای مثال اگر نرخ سالیانه سود 20 درصد است و شما وجوه خود را به صورت ماهیانه سرمایه گذاری میکنید، می بایست 0.2 را تقسیم بر 12 کنید تا نرخ تنزیل ماهیانه بدست آید.
  • در مورد پارامتر pmt اینکه اگر سرمایه گذاری شما دارای جریان نقد خروجی است، برای مثال سرمایه گذاری و خرید بیمه نامه، واریز به حساب پس انداز و … می بایست این پارامتر را به صورت منفی وارد کنید. اما اگر جریان های نقد شما به صورت ورودی است مثل دریافت درآمد، سود سهام و … می بایست پارامتر pmt را به صورت مثبت وارد کنید.

فرض کنید به صورت ماهانه 200000 تومان با نرخ 20 درصد در بانک سرمایه گذاری میکنید و میخواهید بدانید پس از 5 سال که این سرمایه گذاری را انجام دهید، چه مقدار پول عاید شما خواهد شد. برای بررسی این موضوع می بایست از تابع FV در اکسل استفاده کرد.

همانطور که مشاهده میکنید به جای پارامتر PMT عدد 200000، به جای rate مقدار 20/12 % و به جای nper تعداد پرداخت ها یعنی 60 را قرار داده ایم. دقت داشته باشید که به دلیل اینکه پرداخت ها توسط شما انجام میگرفته، مقدار PMT در فرمول به صورت منفی است (قبل از B1‌ در فرمول علامت منفی قرار داده ایم)و به دلیل اینکه وجوه سرمایه گذاری در انتهای ماه پرداخت میشده پارامتر آخر خالی قرار داده شده است. بر این اساس شما بعد از 5 سال مقدار 20 میلیون و 351 هزار و 642 تومان بدست خواهید آورد.

مثال مربوط به تابع PV

بحث مربوط به محاسبه ارزش فعلی و ارزش آتی در اکسل را با یک مثال در مورد تابع PV به پایان می رسانیم . فرض کنید شخصی یک وام با نرخ سالانه ۲۵ درصد دریافت کرده و قرار است ماهانه 150000 تومان در انتهای هر ارزش آتی چیست؟ ماه بابت این وام پرداخت کند. تعداد اقساط نیز ۲۰ مورد اشت. به نظر شما مقدار اصل وام چقدر است:

ارزش گذاری چیست؟ با مفهوم دقیق ارزشگذاری بیش‌تر آشنا شویم

ارزش گذاری (Valuation) به فرایند تعیین ارزش فعلی (Present value) یک دارایی، شرکت یا کسب و کار گفته می‌شود. ارزش فعلی دارایی یا شرکت می‌تواند بر اساس روش به کار گرفته شده، برابر با ارزش ذاتی (Intrinsic value) یا ارزش اقتصادی (Economic value) آن باشد. در یک کلام، ارزش گذاری برای پاسخ به این سوال است که «دارایی یا شرکت چقدر می‌ارزد؟».

ارزشگذاری یکی از مهم‌ترین ارکان علم مالی است، به همین دلیل روش‌های زیادی برای ارزش گذاری دارایی‌ها و شرکت‌ها در طول زمان به وجود آمده است.

برای ارزشگذاری دارایی‌ها باید پتانسیل کسب درآمد، هزینه‌ی صرف شده، ارزش بازار و موارد مشابه دیگر مربوط به آن دارایی را بررسی کرد. ارزش گذاری شرکت‌ها نیز معمولاً بر اساس معیارهایی مانند پتانسیل رشد و گسترش، مدت زمان فعالیت، توانمندی تیم مدیریت، میزان درآمد فعلی و آتی و … انجام می‌شود.

مفهوم ارزش گذاری

برخی مفاهیم – مثل مفهوم زمان – به دلیل استفاده‌ی روزمره و گاهی بیش از حد، معنای واقعی خود را از دست می‌دهند. در رابطه با عبارت ارزش گذاری نیز که به خصوص در ارتباط با استارتاپ‌ها به فراوانی استفاده می‌شود، قبل از آن که به جزییات روش‌های آن بپردازیم، بهتر است با مفهوم دقیق ارزش گذاری بیش‌تر آشنا شویم.

در علوم مختلف تعاریف زیادی برای مفهوم «ارزش» وجود دارد. اما هنگامی که در علوم مالی و اقتصادی از ارزش سخن می‌گوییم، منظور ارزش فعلی یک دارایی یا کسب و کار است. ارزش فعلی می‌تواند نشان دهنده‌ی ارزش ذاتی، ارزش اقتصادی، ارزش منصفانه (Fair value) یا ارزش بازار (Market value) باشد. هر یک از این عبارات در علوم مالی معنای دقیق خود را دارند:

  • ارزش ذاتی به معنای ارزش واقعی یک شرکت، با در نظر گرفتن ارزش تمام دارایی‌های مشهود و نامشهود آن است که از طریق تحلیل بنیادین (Fundamental analysis) به دست می‌آید.
  • ارزش اقتصادی حداکثر ارزش یا قیمتی است که خریداران یا سرمایه‌گذاران برای یک دارایی یا شرکت قائل می‌شوند و حاضر به پرداخت آن هستند.
  • ارزش منصفانه گاهی اوقات با عبارت ارزش بازار جایگزین می‌شود. این دو عبارت مفاهیم بسیار نزدیکی به هم دارند اما تفاوت‌هایی جزئی میان آن دو وجود دارد. ارزش منصفانه، قیمتی منطقی از دیدگاه فعالان بازار و مورد توافق فروشنده و خریدار است، به شرطی که هر دو طرف با تمایل و آگاهی کامل حاضر به معامله شده باشند.
  • ارزش بازار قیمتی است که در بازار بر اساس میزان عرضه و تقاضا تعیین می‌شود.

هنگامی که از ارزش گذاری سخن می‌گوییم، منظور ما دقیقاً کدام ارزش است؟ پاسخِ این سوال به عوامل زیادی بستگی دارد: به نوع دارایی یا شرکتی که ارزشگذاری می‌کنیم، به اطلاعات در دسترس، به روش استفاده شده برای ارزشگذاری و غیره. برای مثال برای ارزش گذاری شرکت‌های بورسی عموماً با استفاده از تحلیل بنیادین، ارزش فعلی تمام جریان‌های نقدی آینده شرکت را محاسبه کرده تا در نهایت ارزش ذاتی آن به دست آید.

ارزش ذاتی یک شرکت ممکن است با ارزش بازار یا ارزش منصفانه آن برابر نباشد. ارزش منصفانه‌ی بسیاری از دارایی‌های مالی، مانند سهام، توسط عرضه و تقاضا تعیین می‌شود. اما چطور می‌توان ارزش منصفانه‌ی یک شرکت یا استارتاپ را به دست آورد؟ به دلیل آن که بازارِ مشخصی برای معامله‌ی شرکت‌ها وجود ندارد، باید از راه‌های دیگری ارزش منصفانه‌ی آن‌ها را محاسبه کرد. در اینجاست که مفهوم ارزش گذاری به عنوان راهی برای یافتن ارزش منصفانه‌ی یک کسب وکار مطرح می‌شود.

هدف از ارزشگذاری

هدف اصلیِ ارزش گذاری، تعیین ارزش فعلی یک شرکت یا استارتاپ است.

همانطور که گفتیم، ارزش فعلی شرکت می‌تواند برابر با ارزش ذاتی، ارزش اقتصادی، ارزش بازار یا ارزش منصفانه آن باشد. حال این سوال پیش می‌آید که تعیین ارزش فعلی یک کسب و کار چه کاربردی دارد؟

دلایل ارزش گذاری کسب و کارها

شرکت‌ها در مراحل مختلف فعالیت خود نیازمند ارزش گذاری دقیق هستند. برخی کسب و کارهای نوپا در ابتدای فعالیت خود برای جذب سرمایه و برخی شرکت‌های متوسط و بزرگ در هنگام ادغام و یا تملیک باید ارزشگذاری شوند. برخی از مهم‌ترین دلایل ارزش گذاری شرکت‌ها به شرح زیر است:

یافتن ارزش معامله

هنگامی که فرد یا نهادی قصد خرید شرکتی را داشته باشد، باید ارزش منصفانه یا همان ارزش معامله‌ی آن تعیین شود. ارزش معامله در واقع قیمتی است که هر دو طرف معامله بر سر آن توافق دارند. ارزش معامله‌ی شرکت می‌تواند کم‌تر یا بیش‌تر از ارزش ذاتی آن باشد که به کمک ارزش گذاری دقیق می‌توان آن را تعیین کرد.

جذب سرمایه

شرکت‌ها در زمان جذب سرمایه، برای تعیین سهم سرمایه‌گذار باید ارزش گذاری شوند. زیرا سهم سرمایه‌گذار بر اساس نسبت سرمایه‌ی وارد شده به شرکت تقسیم بر ارزش پس از جذب سرمایه شرکت تعیین می‌شود. برای مثال فرض کنید ارزش یک استارتاپ پیش از جذب سرمایه برابر با 8 میلیارد تومان باشد. در صورتی که یک سرمایه‌گذار به میزان 2 میلیارد تومان در استارتاپ سرمایه‌گذاری کند، ارزش پس از جذب سرمایه‌ی استارتاپ برابر با 10 میلیارد تومان خواهد شد. در نتیجه سرمایه‌گذار به نسبت سرمایه‌ای که به استارتاپ تزریق کرده (2 میلیارد تومان) تقسیم بر ارزش استارتاپ پس از جذب سرمایه (10 میلیارد تومان) صاحب 20% از سهام استارتاپ خواهد شد.

ادغام و تملیک

ادغام زمانی رخ می‌دهد که دو شرکت، به دلیل هم‌افزایی از منظر گسترش فعالیت‌ها، کاهش هزینه‌ها و دلایل دیگر به یک شرکت تبدیل شوند. تملیک به حالتی گفته می‌شود که یک شرکت، اکثر یا تمام سهام شرکت دیگری را خریداری کرده تا کنترل آن شرکت را بر عهده بگیرد. در زمان ادغام و تملیک شرکت‌ها، برای مشخص شدن ارزش معامله یا سهم دو طرف، لازم است شرکت‌ها ارزش گذاری شوند. گاهی اوقات در زمان ادغام و تملیک شرکت‌ها، طرفین برای پرداخت بهای معامله به جای پرداخت پول نقد از واگذاری سهام استفاده می‌کنند. در این حالت برای آن که بتوان ارزش دقیق سهم هر شرکت را حساب کرد، باید شرکت‌ها را ارزش گذاری کرد.

همکاری مشترک

در زمانی که دو یا چند شرکت با هدف هم‌افزایی برای به اشتراک گذاری منابع خود با هم توافق می‌کنند، ارزش گذاری شرکت‌ها پیش‌نیاز فرایند تعیین سهم و میزان مشارکت طرفین است.

چالش‌های موجود برای ارزش گذاری

ارزش گذاری فرایندی پیچیده و همراه با چالش ‌است. همان‌طور که گفتیم، هدف از ارزشگذاری یافتن ارزش ذاتی یک شرکت است. برای تعیین ارزش ذاتی یک شرکت نیازمند دانستن تمام اطلاعات مربوط به آن شرکت هستیم؛ از جریان‌های درآمدی فعلی و بالقوه، صورت‌های مالی و وضعیت فروش قبلی و پیش‌بینی شده گرفته تا اندازه بازار و سهم از بازار، ارزش برند، عملکرد مدیران و غیره. بنابراین بدیهی است که دسترسی به تمام این اطلاعات چندان آسان نباشد. می‌توان دو چالش اصلی برای ارزش گذاری کسب و کارها را در دو مورد زیر خلاصه کرد:

عدم دسترسی به اطلاعات شرکت‌ها

دسترسی به تمام اطلاعات یک شرکت، حتی در خصوص شرکت‌های بورسی که صورت‌های مالی آن‌ها به طور منظم در دسترس عموم قرار می‌گیرد، بسیار سخت است.

نبود اتفاق نظر بر سر انواع روش‌های ارزش گذاری

روش‌های متعددی برای ارزش گذاری شرکت‌ها وجود دارد. هر یک از این روش‌ها بر اساس میزان تناسب با نوع شرکت، میزان بلوغ و شرایط آن می‌تواند بکارگرفته شود. از طرفی به دلیل تفاوت‌های عمیق میان شرکت‌ها، بر سر روش‌های ارزش گذاری قابل بکارگیری اتفاق نظر وجود ندارد.

این دو چالش اصلی موجب می‌شود که تحلیل‌گران دائماً به دنبال یافتن دقیق‌ترین تخمین از ارزش گذاری یک کسب و کار باشند. یکی از انواع کسب و کارهایی که نیازمند ارزشگذاری دقیق است، استارتاپ‌ها هستند. می‌توان گفت ارزش گذاری دقیق یک استارتاپ‌، جذب سرمایه را به یک معامله‌ی بُرد-بُرد، برای سرمایه‌گذاران و موسسان تبدیل می‌کند. در ادامه به اختصار به بررسی فرایند ارزش گذاری استارتاپ‌ها می‌پردازیم.

ارزش گذاری استارتاپ

موسسان یک استارتاپ پیش از جذب سرمایه باید با سرمایه‌گذار بر سر ارزش استارتاپ به توافق برسند. ارزش گذاری استارتاپ عاملی مهم برای تعیین میزان سهام سرمایه‌گذار و معیاری اساسی در چگونگی پیشبرد مذاکرات بین طرفین است. هنگامی که عبارت ارزش گذاری را برای استارتاپ‌ها به کار می‌بریم، منظور رقمی است که سرمایه‌گذاران و موسسان استارتاپ مذکرات خود را بر پایه‌ی آن انجام می‌دهند.

ارزش گذاری یک استارتاپ به هیچ وجه کار ساده‌ای نیست؛ به خصوص ارزش گذاری استارتاپ‌هایی که در مراحل اولیه فعالیت هستند.

به همین دلیل عموماً گفته می‌شود که ارزش گذاری استارتاپ بیش از آن که علم باشد، هنر است.

از دلایل دشواری ارزش گذاری استارتاپ‌ها می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

  • استارتاپ در مراحل اولیه اطلاعات تاریخی کم و غیرقابل اتکایی از عملکرد خود دارد.
  • استارتاپ به نسبت کسب و کارهای سنتی، دارایی‌های فیزیکی کم‌تری دارد.
  • استارتاپ، به خصوص در مراحل آغازین فعالیت، مدل کسب و کار مستحکمی ندارد.
  • ممکن است استارتاپ به درآمدزایی پایدار نرسیده باشد.

در مواردی که نمی‌توان به داده‌های موجود اکتفا کرد، برای ارزشگذاری استارتاپ باید فرضیات و احتمالات بسیاری را درباره آینده و پتانسیل موفقیت و رشد آن دخیل کرد. به همین سبب فرایند ارزش گذاری استارتاپ نسبت به کسب و کارهای سنتی پیچیده‌تر و دارای ظرافت‌های بیش‌تری خواهد بود.

روش‌های ارزش گذاری استارتاپ

مهم‌ترین عامل اثرگذار بر ارزش گذاری یک استارتاپ، پتانسیل رشد آن در آینده است. پتانسیل رشد یک استارتاپ تحت تأثیر ارزش پیشنهادی، حوزه فعالیت، اندازه بازار، سهم بازار، قدرت تیم و بسیاری عوامل دیگر است. برای ارزش گذاری استارتاپ‌ها روش‌های زیادی وجود دارد که برخی از مهم‌ترین روش‌ها شامل موارد زیر است:

روش‌های ارزش گذاری به ما کمک می‌کنند تا مقدار حدودی ارزش یک استارتاپ را تعیین کنیم تا مذاکرات با سرمایه‌گذار را در فرآیند جذب سرمایه بر اساس آن پیش ببریم. ارزشگذاری هر استارتاپ بسته به روش استفاده شده می‌تواند متفاوت باشد. برای مثال ممکن است ارزش یک استارتاپ با روش ارزشگذاری «جریان‌های نقد تنزیل شده» برابر با 10 میلیارد تومان و با روش ارزش گذاری «ضرایب» برابر با 5 میلیارد تومان به دست آید.

کدام ارزش گذاری دقیق‌تر است؟ جواب این سوال به فرضیات در نظر گرفته شده در هر روش وابسته است. بنابراین در نهایت، ارزشگذاری یک استارتاپ به صورت توافقی در جلسات مذاکره با سرمایه‌گذار مشخص می‌شود.

ارزش ذاتی سهم چیست و چگونه محاسبه می‌‌شود؟

زمانی که اقدام به خرید و فروش سهام می‌کنیم یا از طریق معرفی دوستان و آشنایان این کار را انجام می‌دهیم یا با استفاده از تحلیل تکنیکال و فاندامنتال. نوع اول معامله که به ((رد و بدل کردن سیگنال)) مشهور است از نظر بسیاری از کارشناسان غیر قابل قبول به حساب می‌آید. اما نوع دوم نیاز به آموزش و کسب مهارت دارد که بهترین راه برای سرمایه گذاری مستقیم در بورس به صورت فردی به حساب می‌آید. اما موضوعی که مطرح است این است که ما برای آشنایی و تسلط داشتن به بازار بورس باید با مفاهیم پایه‌ای آن نیز آشنا شویم. یکی از مفاهیم پایه‌ای، ارزش ذاتی سهم است و این که چگونه محاسبه می‌شود. در ادامه با این مفهوم آشنا خواهیم شد و راه محاسبه آن را یاد می‌گیریم.

سرمایه گذاری آنلاین با کیان دیجیتال

ارزش ذاتی سهم (Intrinsic Value)

اولین موردی که باید در ذهن داشته باشیم این است که هر سهمی چه در رشد باشد و چه در نزول، در واقع متمایل به ارزش ذاتی‌ خود در حال حرکت است. ارزش ذاتی سهام مانند اوراق بهادار بر مبنای دو عامل به نام‌های قدرت سودآوری و کیفیت کسب سود محاسبه می‌شود. در گام اول به بررسی و شناخت قدرت سودآوری می‌پردازیم؛ قدرت سودآوری یک سهم بر اساس قابلیت‌های واحد اقتصادی آن محاسبه می‌شود. ثبات سودآوری و این که سودآوری سهم در سال‌های آینده نیز تکرار شود یکی از عواملی است که ارزش ذاتی سهم را بالا و یا پایین می‌آورد. کسب سود یک سهم با سنجش قدرت رقابت آن سهم با دیگر سهم‌های هم‌خانواده‌اش و البته کسب رضایت مشتری پدید می‌آید. ارزش ذاتی هر سهمی رابطه مستقیم با ریسک نسبی و دارایی‌های حال حاضر شرکت دارد و بسیاری از کسانی که می‌خواهند به سرعت برای خرید یک سهم نتیجه گیری کنند به بررسی ارزش فعلی (Present Value) سهم توجه می‌کنند. ارزش فعلی به خریداران این پیش بینی را می‌دهد که آیا شرکت مربوطه خواستار اجرای پروژه‌های بیش‌تر و یا کسب سود در آینده هست یا خیر.

ارزش ذاتی سهام در مقایسه با ارزش بازاری آن

این اصل را باید به خاطر بسپاریم که ارزش بازار همیشه با ارزش ذاتی سهام یکسان نیست. در واقع بسیاری از سرمایه گذاران با توجه به تفاوت قیمت ذاتی و بازاری سهام اقدام به خرید می‌کنند. دو اصطلاح Undervalue و Overvalue در زمان معاملات مدنظر قرار می‌گیرد که Undervalue به زمانی گفته می‌شود که قیمت بازار یک سهم از ارزش ذاتی آن پایین‌تر است و Overvalue مربوط به زمانی می‌شود که ارزش بازاری از ارزش ذاتی سهم بالاتر است.

با چند اصل آشنا شویم

در میان دو عامل اصلی در ارزش ذاتی سهم، چند اصل وجود دارد که باید آن‌ها را شناخت. اصل انتظاری بودن نرخ‌ها و اصل تفکیک اقلام غیر عملیاتی ارزش آتی چیست؟ اصولی هستند که باید برای شناخت ارزش ذاتی سهم با آن‌ها آشنا شد.

اصل تفکیک غیر عملیاتی

برای این که بتوان فهمید که اندازه‌گیری‌های عملکرد یک شرکت و اقلام و متغیرهای آن به درستی انجام شده است باید از این اصل استفاده کرد.

اصل انتظاری بودن نرخ ها

رشد و بازده سرمایه گذاری و بازده سهامداران از دیگر مواردی است که در اصل انتظاری بودن نرخ‌ها سنجیده می‌شود. دلیل اصلی بررسی نرخ های فعلی برای به دست آوردن نرخ های آتی سهم یک شرکت انجام می‌شود.

آشنایی با اختصارهای ارزش ذاتی سهم

روش‌های دیگر برای به دست آوردن ارزش ذاتی سهم، آشنایی با علائم اختصاری محاسباتی آن است. ضرایب مختلفی وجود دارد که این امکان را برای محاسبه ارزش ذاتی سهم به ما می‌دهد؛ P/E (نسبت قیمت به سود)، P/S ( نسبت قیمت بر فروش)، P/B (قیمت بر سود دفتری)، P/D (قیمت بر سود تقسیمی)، EV/S (ارزش شرکت به فروش).

نتیجه گیری

بی شک برای شناخت ارزش ذاتی سهم باید تمام موارد نام برده بارها و بارها تمرین شوند تا ملکه ذهن هر سرمایه گذاری شود که می‌خواهد بنا بر اصل ارزش‌ها اقدام به خرید سهم کند.

ارزش ذاتی سهام مانند اوراق بهادار بر مبنای دو عامل به نام‌های قدرت سودآوری و کیفیت کسب سود محاسبه می‌شود.

مفهوم ارزش زمانی پول چیست؟ به زبان ساده

مفهوم ارزش زمانی پول چیست؟ به زبان ساده

پول وسیله ای برای مبادله کالا و خدمات در یک کشور است. این وسیله ی مبادله، در طول تاریخ بشریت اشکال مختلفی به خود دیده است. از پول های کالایی و فلزی گرفته تا نسل جدید آن، که به بیت کوین معروفه. اما مهمترین وجه آن ارزش زمانی پول است. پول دارای دو بعد است؛ یک بعد آن مبلغ پرداختی، و بعد دیگر آن زمان پرداخت. در این مقاله قصد بررسی بعد دوم یا همان ارزش زمانی پول را داریم و در انتها، فرمول محاسبه ارزش پول را در زمان های متفاوت ارائه خواهیم داد.

مفهوم ارزش زمانی پول

نمودار زمانی پول

در مباحث مالی برای صحبت در خصوص جابه جایی پول از نمودار زمانی استفاده می کنند. این نمودار نشان دهنده میزان جابه جایی پول از دید یک شخص (سرمایه گذار یا بنگاه اقتصادی) در زمان های متفاوت است. در این نمودار عدد صفر نشان دهنده ابتدای دوره اول (زمان حال یا شروع پروژه) و عدد «1» نشانگر انتهای دوره اول است. به همین روال عدد «2» به انتهای دوره دوم و ابتدای دوره سوم اشاره دارد. این دوره ها می تونه سالیانه، ماهیانه و یا حتی هفتگی باشه. عدد منفی نشانگر پرداخت پول و عدد مثبت نیز نشان دهنده دریافت پول است.

تاثیر نرخ بهره بدون ریسک

اگر در یک اقتصاد فرضی تورم صفر باشد و قدرت خرید شما تغییری نکند، باز هم یک میلیون امسال را به سال بعد ترجیح میدین؟ جواب مثبت است و دلیل آن نرخ بهره بدون ریسک در کشور است. پول فرصت سرمایه گذاری به شما می دهد و دلیل دیگر ارزش زمانی پول، امکان سرمایه گذاری و کسب سود است.

اگر نرخ بهره بدون ریسک در کشور شما 10 درصد باشد، با سپرده گذاری یک میلیون تومان امسال، سال بعد شما صاحب یک میلیون و صد هزار تومان خواهید شد. پس حتی اگر نرخ تورم صفر باشد، با توجه به فرصت کسب سودی که پول شما دارد، طبیعی است که پول امسال را به سال بعد ترجیح دهید.

محاسبه ارزش زمانی پول

محاسبات مربوط به ارزش زمانی پول، همیشه محدود به یک یا دو سال آینده نیست. بعضی وقتا لازمه که ما ارزش مقدار پول خود را در 10 سال آینده بدونیم. برای محاسبه ارزش زمانی پول در زمان های مختلف، به نرخ بهره مرکب نیاز داریم.

100 تومان شما پس از یکسال با نرخ بهره 10 درصد، 110 تومان می شود. حال اگر بهره ساده را در نظر بگیریم، در سال دوم پول شما به 120 می رسد. چون فقط 100 تومان اولیه شما مبنا محاسبه سود بوده:

120 = (10% * 100 ) + 110

ولی از دید یک سرمایه گذار فرع پول هم جزو کل پول بحساب میاد و باید شامل سود گردد. پی اگر بهره مرکب را حساب کنیم، پول شما در دو سال آینده به 121 تومان می رسد.

121 = (10% * 110) + 110

پس آنچه برای سرمایه گذاران اهمیت دارد نرخ بهره مرکب است. پس در محاسبات ارزش زمانی پول بهره مرکب را در نظر می گیرند.

فرمول ارزش زمانی پول

(PV) Present Value : ارزش فعلی پول (پول در زمان صفر)

(FV) Future Value : ارزش آتی پول ( پول پس از گذشت n دوره)

(i) Interest Rate : نرخ بهره مرکب

(n) Number of Period : تعداد دوره

با استفاده از این فرمول می تونین ارزش زمانی پول خود را در هر زمانی محاسبه کنید. فقط دقت داشته باشین که نرخ بهره مرکب را متناسب با دوره ها در نظر بگیرین. مثلا نرخ بهره سالیانه برای سال و …

امیدوارم از مطالعه این مقاله کاربردی لذت برده و چیزای جدید یاد گرفته باشین….منتظر نظرات با ارزش شما هستم.

تاریخ آخرین ویرایش این مطلب: ۳۰٫ بهمن ۱۳۹۸ 3:40

سلام.کیوان هستم، کارشناسی ارشد ریاضیات مالی و علاقمند به مباحث سرمایه گذاری در اوراق بهادار و بورس می باشم..به نویسندگی و نوشتن علاقمند هستم و همیشه در پی یادگیری مطالب جدید . با نظرات خود بنده و تیم بلاگر نت نظر را دلگرمی دهید..



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.