تفاوت بین واگرایی و تایید


6 اندیکاتور مهم و قدرتمند کاربردی در بورس و فارکس

شما می‌توانید سرفصل مدنظر خود از فهرست محتوای این مقاله انتخاب کنید تا به قسمت مربوطه هدایت شوید:

از مهم ترین ابزارهای قابل استفاده در تحلیل تکنیکال می توان اندیکاتورهای مهم بورس را نام برد. برخی از اندیکاتورها در بورس مهم تر از سایرین هستند. بسیاری از افراد مبتدی و حرفه ای از این اندیکاتورها استفاده می کنند. زیرا اینها براحتی قابل کاربرد هستند. اندیکاتورها بعنوان ابزارهایی هستند که تحلیلگران با استفاده از آنها براحتی می توانند کارهای تحلیلی را انجام دهند. با استفاده از آنها می توان اطلاعات نمودارها را جمع آوری نموده و اطلاعات مختلف را به کمک فرمول های مختلف به نمایش گذاشت. در این مقاله، 6 اندیکاتور مهم و کاربردی بورس ایران را معرفی می کنیم.

6 اندیکاتور مهم و کاربردی بورس

پیش از بررسی اندیکاتورهای مهم و کاربردی بورس بهتر است بدانید تعداد این اندیکاتورها بسیار مهم و مفید است اما تمامی اینها کاربردی نبوده و مناسب بازار ایران نیست. همچنین معرفی این 6 مورد بدان معنا نیست که سیستم معاملاتی شما صرفا باید برپایه اینها برنامه ریزی شود. بلکه همواره بدنبال اندیکاتوری باشید که بیشترین سود را برای شما داشته و با سیستم معاملاتی شما دارای همخوانی کامل باشد. اندیکاتورهای مختلف شامل اندیکاتورهای رندی، حجمی، اسیلاتور و غیره هستند. اما تمامی اینها کاربردی نیستند و برخی نیز مناسب و کاربردی برای بازار ایران نیستند.

اندیکاتور میانگین متحرک

یکی از اندیکاتورهای روند و ضد روندی بسیار مناسب و کاربردی برای بسیاری از معامله گران و سرمایه گذاران، اندیکاتور میانگین متحرک است. به کمک میانگین های متحرک می توان میانگین قیمت پایانی در n روز گذشته تفاوت بین واگرایی و تایید را مشاهده نمود. با ثبت شدن قیمت پایانی جدید در یک سهم، یک قیمت پایانی از اطلاعات موردنیاز در ابتدای دوره توسط میانگین متحرک حذف می شود. روی خود نمودار می توان این اندیکاتور را رسم کرد. اما برخی از این ابزارها در قسمت های مجزا از نمودار قیمت قابل ترسیم است.

میانگین متحرک به دو دسته ساده و نمایی به شرح زیر تقسیم می شود:

  • در میانگین متحرک ساده که به اصطلاح SMA نامیده می شود، هر قیمت پایانی دارای وزن یکسانی است.
  • میانگین متحرک نمایی که EMA نامیده می شود، مانند SMA نیست. در این نوع از انواع میانگین متحرک، عوامل دیگری بر وزن دهی روی قیمت پایانی موثر هستند.

در بین دو نوع میانگین فوق، تاکید بیشتر معامله گران بر استفاده از EMA است. زیرا واکنش آن به تغییرات قیمت بیشتر است. اکثر معامله گران معمولا میانگین متحرک از نوع بلند مدت 100 یا 200 روزه را بکار می برند.

اندیکاتورهای مهم و کاربردی بورس

اندیکاتور مکدی (MACD)

اندیکاتور مکدی یکی از مهمترین و پرکاربردترین اندیکاتورهای بورس است. این اندیکاتور که مخفف عبارت واگرایی همگرایی میانگین متحرک معنا می دهد، یکی از بهترین اندیکاتورها محسوب می شود. با استفاده از آن، اندیکاتورهای روند و اسیلاتورها ترکیب شده و ابزاری جدید را خواهید داشت. اندیکاتور MACD متشکل از دو خط و یک هیستوگرام است. اندازه گیری اولین خط تفاوت میان دو میانگین متحرک با طول دوره های مختلف انجام می شود. خط دوم نیز بعنوان میانگین متحرک خط اول مکدی محسوب می شود.

تفاوت میان این دو خط در یک هیستوگرام گرافیکی نمایش داده می شود. بطور کلی، زمانی که این دو خط مکدی به یکدیگر رسیده و هم را قطع کنند، هیستوگرام به مقدار صفر خواهد رسید. بالا رفتن مکدی و کم یا زیاد شدن آن نسبت به صفر، با دور شدن این دو خط از هم رخ می دهد. بطورکلی، مکدی به منظور تایید یک روند در نمودار قیمت بکار می رود. مواقعی که یک میله در هیستوگرام نسبت به میله قبلی بالاتر است، یک روند صعودی آغاز می شود و بالعکس آن نیز صدق می کند.

اندیکاتور مهم فارکس

اندیکاتور فیبوناچی

دسته بندی ابزار فیبوناچی درمیان اندیکاتورها ممکن است غیرمنتظره به نظر برسد. اما به دلایل زیر، در بسیاری از منابع بعنوان اندیکاتور معرفی می شود:

  • این ابزار درتحلیل تکنیکال بازار بورس ایران و فارکس کاربردهای فراوانی دارد.
  • سهم های مختلف به سطوح این ابزار واکنش دقیق نشان می دهند.

مجموعه اعداد فیبوناچی به دنباله ای گفته می شود که در آن، هر عدد از اصل جمع دو عدد قبل از خودش بدست می آید. مانند 1-1-2-3-5-8- و غیره.

با تقسیم دو عدد متوالی در این دنباله بر یکدیگر، تقریبا همیشه نسبت 0.618 بدست می آید که نسبت طلایی نامیده می شود. این عدد اهمیت بسیار زیادی در تحلیل تکنیکال دارد و به منظور تشخیص سطوح اصلاح بازار می توان از آن استفاده کرد. نسبت های 0.5 و 0.38 در بازار سرمایه ایران قابل استفاده است. درمواقعی که این ابزار در سطوح فیبوناچی استفاده می کنید، نباید بعنوان خط های دقیق بازگشت قیمت به آن نگاه کرد. اغلب از اینها می توان برای مناطق بازگشت سهم بهره برد. بعنوان مثال، می توان سطح بین 0.38 و 0.618 را بعنوان یک منطقه حمایتی فوق العاده مهم در یک روند رو به بالا درنظر گرفت.

بهترین اندیکاتورهای مهم در بورس

اندیکاتور باند بولینگر

یکی از مهمترین و پرکاربردترین اندیکاتورها، اندیکاتور بولینگر باندز است که از میانگین متحرک ساده ساخته شده است. با این اندیکاتور می توان نوسانات بازار را تشخیص داد. بنابراین می توان آن را در هر دو دسته روندی و نوسانی تقسیم بندی کرد.

بولینگر باندز متشکل از سه خط به شرح زیر است:

  • خط میانی یا همان میانگین متحرک ساده
  • دو خط بالا و پایین که دو انحراف معیار نسبت به خط میانی محسوب می شوند. این دو خط با یکدیگر تشکیل یک نوار را خواهند داد.

این اندیکاتور را می توان برای اندازه گیری نوسانات بکار برد. بدین صورت که دور شدن نوارها از یکدیگر، نشان دهنده نوسان بالا است و نزدیک شدن آنها بیانگر نوسان پایین است. از استراتژی های رایج برای کار با نوارهای بولینگر می توان گفت که با عبور شمع نمودار از نوار بالایی، می توان خرید انجام داد. با عبور شمع نمودار از نوار پایینی می توان فروش انجام داد.

بورس و اندیکاتورهای مهم ان چیست

اندیکاتور RSI

از اندیکاتورهای محبوب میان معامله گران تازه کار، می توان اندیکاتور RSI را نام برد. این اندیکاتور با وجود سادگی خود، سیگنال های مناسبی به ما ارائه می دهد. RSI مخفف عبارت «شاخص قدرت نسبی» بوده و برای اندازه گیری قدرت و جاذبه تغییرات اخیر قیمت بکار می رود. معمولا تغییرات را با عددی بین 0 تا 100 نمایش می دهد.

این اندیکاتور را می توان همچنین برای مشخص نمودن شرایط اشباع خرید یا اشباع فروش در بازار بکار برد. اشباع خرید با عدد بالاتر از 70 و اشباع فروش با عددی زیر 30 نشان داده می شود. این اعداد به ترتیب سیگنال فروش و خرید مناسبی به معامله گران ارائه می دهند. باتوجه به شرایط مختلف شاهد تغییر این اعداد هستیم. این اعداد در شرایط مختلف قابل تغییر است. نکته دیگر این است که در بازارهای فاقد روند خاص و دارای یک رنج، RSI کاربردهای بیشتری دارد. بکارگیری ترکیبی از RSI با سایر اندیکاتورهای کاربردی، بهترین پیشنهاد در این زمینه است.

اندیکتور خوب برای فارکس

اندیکاتور CCI

اندیکاتور CCI یا شاخص کانال کالا در دهه 80 میلادی مختص بازار کالا ایجاد و توسعه یافت. اما بعدها این اندیکاتور در سایر بازارها ازجمله بورس و فارکس قابل استفاده شد. با استفاده از این اندیکاتور امکان اندازه گیری قیمت فعلی یک سهم درمقایسه با میانگین قیمت آن در یک دوره زمانی معین وجود دارد. این قیمت بین -100 تا +100 درحال نوسان است. عدد شاخص بالاتر از صفر، نشان دهنده تغییرات سنگین قیمت است. در این حالت باید سهم بررسی شود. معمولا ترجیح داده می شود که این اندیکاتور در نمودارهای کوتاه مدت بکار رود. زیرا در این موارد، معمولا سیگنال های بهتری دریافت خواهد شد.

اندیکاتور ویژه برای بورس و فارکس

جمع بندی

در این مقاله سعی شد تعدادی از کاربردی ترین اندیکاتورهای مهم و کاربردی در بورس بررسی شود. این 6 اندیکاتور کاربردهای زیادی در تحلیل تکنیکال دارند. این اندیکاتورها به وسیله اغلب معامله گران بورس قابل استفاده و کاربردی است. اندیکاتورهای مهم و کاربردی زیادی در بورس وجود دارند. با استفاده از این اندیکاتورها می توان سرمایه گذاری مناسبی داشت و شاهد عملکرد مناسبی بود. در اینجا سعی کردیم مهمترین و پرکاربردترین اندیکاتورها را بررسی کنیم. پس از آشنایی با این اندیکاتورها می توانید سیستم معاملاتی مناسبی براساس هریک از این اندیکاتورها طراحی کنید. همچنین می توانید ترکیبی از این اندیکاتورهای مهم را بکار برید. امیدواریم با بکارگیری اندیکاتورهای مهم بورس شاهد موفقیت های زیادی در معاملات خود در بازار بورس باشید.

آموزش واگرایی منفی در تحلیل تکنیکال

واگرایی منفی در تحلیل تکنیکال

هنگامی‌که یک اندیکاتور با نمودار قیمت مخالفت می‌کند، معامله‌گران می‌توانند از این فرصت استفاده کنند و سود ببرند. چنین اتفاقی را واگرایی می‌گویند. واگرایی به دو دسته مثبت و منفی تقسیم می‌شود. واگرایی مثبت همان طور که از نامش پیدا است سیگنال خرید و واگرایی منفی سیگنال فروش است. ما امروز قصد داریم شما را با واگرایی منفی در تحلیل تکنیکال و انواع آن آشنا کنیم. پس با ما همراه باشید.

واگرایی چیست؟

فهرست عناوین مقاله

یک واگرایی زمانی ظاهر می‌شود که یک اندیکاتور فنی (معمولا یک اسیلاتور) شروع به ایجاد روندی کند که با حرکت واقعی قیمت در تضاد است. واگرایی نوعی هشدار است که برای کنترل ریسک اهمیت زیادی دارد. زیرا احتمال معکوس شدن روند بعد از رخداد واگرایی بالا است.

معامله‌گران از اندیکاتورهای فنی مانند اسیلاتورها برای تشخیص واگرایی استفاده می‌کنند. اسیلاتورها معمولاً برای نشان دادن زمانی که قیمت‌ها به حداکثر رسیده است و احتمال برگشت آن وجود دارد، به معامله‌گر هشدار می‌دهند. با این حال باید از دیگر اجزای تحلیل تکنیکال مانند سطوح حمایت و مقاومت نیز استفاده کرد تا بتوان سیگنال واگرایی را تایید نمود.

عدم توافق یا واگرایی بین نمودار قیمت و روند نوسانگر نشان‌دهنده این است که احساسات سرمایه‌گذار بیش از حد افراطی شده و احتمال تغییر جهت وجود دارد. واگرایی‌ها ممکن است باعث ایجاد معاملات در هر دو جهت شوند.

واگرایی منفی در تحلیل تکنیکال چیست؟

واگرایی‌ها می‌توانند یک سیگنال هشداردهنده مهم برای پایان روند صعودی باشند. چنین واگرایی را واگرایی منفی می‌نامند. واگرایی منفی در تحلیل تکنیکال زمانی رخ می‌دهد که قیمت‌ها همچنان به اوج‌های بالاتر (معمولاً در بازار صعودی) ادامه می‌دهند، در حالی که نوسانگر (مثلا RSI) در حال تشکیل اوج‌های بسیار پایین‌تری است (که نشان‌دهنده ضعف در روند صعودی است).

واگرایی منفی بیشتر زمانی اتفاق می‌افتد که اندیکاتور به اوج خود رسیده و در منطقه “اشباع خرید” قرار گرفته است. اگر از RSI برای جست‌وجوی واگرایی‌ها استفاده می‌کنید، باید زمانی که پیک‌های اندیکاتور بالای 70 یا در منطقه اشباع خرید هستند، بیشترین توجه را به واگرایی کنید. شما می‌توانید این نوع شکل از واگرایی را در نمودار زیر مشاهده کنید.

واگرایی منفی در تحلیل تکنیکال

هم معامله‌گران طولانی مدت و هم معامله‌گران کوتاه مدت باید نسبت به واگرایی منفی حساس باشند و از آن استفاده کنند. یک معامله‌گر طولانی مدت برای کنترل ریسک و جلوگیری از ازدست‌دادن سود خود بعد از رخداد واگرایی منفی اقدام به فروش دارایی خود می‌کند. یک معامله‌گر کوتاه‌مدت نیز برای به دست آوردن سود وارد موقعیت فروش می‌شود.

واگرایی منفی می‌تواند بر تعدادی از شاخص‌های فنی مختلف اعمال شود. تشخیص واگرایی‌ منفی مانند واگرایی مثبت تقریبا ساده است و می‌تواند نشان‌دهنده معکوس شدن یا ادامه روند بازار باشد. در ادامه در مورد اینکه چه زمان واگرایی منفی نشانه معکوس شدن روند و چه زمان نشانه ادامه روند است صحبت می‌کنیم.

واگرایی منفی در تحلیل تکنیکال

واگرایی منفی در تحلیل تکنیکال زمانی رخ می‌دهد که اندیکاتور در حال رسیدن به اوج‌های پایین‌تر یا بالاتر باشد. در حالی که نمودار قیمت در حال تکمیل اوج‌های بالاتر یا پایین‌تر است. حال اگر روند صعودی باشد معکوس می‌شود و اگر نزولی باشد ادامه می‌یابد.

اگر بتوانید بین واگرایی منفی و مثبت تفاوت قائل شوید بهتر می‌توانید از این دو سیگنال استفاده کنید. در واگرایی مثبت نیز اندیکاتور در خلاف جهت نمودار قیمت رفتار می‌شود با این تفاوت که در اینجا به جای اوجه‌های قیمتی به کف‌ها توجه می‌کنیم. دقت کنید معمولا برای تشخیص واگرایی‌ها از اندیکاتور RSI استفاده خواهیم کرد. چون این اندیکاتور نمایش مطمئن‌تری از احساسات سرمایه‌گذاران است و زمان اشبا خرید یا اشباع فروش بازار را به خوبی نشان می‌دهد.

یک مثال از واگرایی منفی در تحلیل تکنیکال

تصویر زیر نمونه‌ای از واگرایی منفی است:

آموزش واگرایی منفی در تحلیل تکنیکال

در تفاوت بین واگرایی و تایید این تصویر قیمت دارایی در یک روند صعودی طولانی مدت قرار دارد. یک معامله‌گر دقیق، متوجه می‌شود که اندیکاتور ROC در حال کاهش است، در حالی که قیمت همچنان به صعود خود ادامه می‌دهد. این نوع واگرایی منفی می‌تواند نشانه‌ای باشد که قیمت ممکن است معکوس شود. اگر قیمت به زیر خط روند صعودی سقوط کند، این امر معکوس شدن روند را تأیید می‌کند و معامله‌گر باید یک موقعیت کوتاه ایجاد کند.

انواع واگرایی منفی در تحلیل تکنیکال

واگرایی علاوه بر اینکه از لحاظ مثبت و منفی بودن دو نوع است، از لحاظ مخفی و معمولی بودن نیز به دو نوع تقسیم می‌شود. پس واگرایی منفی در تحلیل تکنیکال می‌تواند مخفی یا معمولی باشد. آنچه اهمیت دارد این است که در واگرایی منفی، هم در نمودار قیمت و هم در نمودار شاخص فنی به سقف‌های قیمتی توجه می‌کنیم.

حال در واگرایی منفی معمولی سقف دوم در نمودار قیمت بالاتر از سقف اول است، در حالی که سقف دوم در اندیکاتور پایین‌تر از سقف اول است. در واگرایی منفی مخفی سقف دوم در نمودار قیمت پایین‌تر از سقف اول است اما سقف دوم در اندیکاتور بالاتر از سقف اول است. تفاوت واگرایی مخفی و معمولی در این است که واگرایی معمولی سیگنال معکوس شدن روند است اما واگرایی مخفی معمولا سیگنالی بر ادامه روند است.

تفاوت دیگر در این است که واگرایی منفی معمولی در انتهای روند صعودی رخ می‌دهد اما واگرایی منفی مخفی در طول روند نزولی اتفاق می‌افتد. به همین دلیل گفته می‌شود واگرایی همیشه منجر به معکوس شدن روند نخواهد شد. اما در کل واگرایی منفی در تحلیل تکنیکال همان طور که از نامش پیداست یک سیگنال منفی و نزولی محسوب می‌شود. در تصویر زیر می‌توانید واگرایی منفی معمولی و مخفی را مشاهده کنید.

الگوی چکش (Hammer Pattern) و چکش وارونه ؛ معرفی به همراه آموزش استفاده

الگوی چکش و چکش وارونه

دو الگوی چکش و چکش وارونه کاربرد بسیاری در نمودارها دارد و استفاده از آنها می‌تواند اطلاعات مفیدی را در اختیار کاربران و سرمایه‌گذاران بازار قرار دهد. این دو الگو را می‌توان در وب سایت‌های تحلیلی مانند تریدنیگ ویو (Tradingveiw) استفاده کرد و از مزایای آن سود برد. در این مقاله به معرفی دو الگوی چکش و چکش وارونه در تحلیل تکنیکال می‌پردازیم.

الگوی چکش (Hammer Pattern) چیست؟

چکش یک الگوی قیمت در نمودار شمعی است. این الگو زمانی اتفاق می‌افتد که یک رمز ارز به میزان قابل‌توجهی پایین‌تر از نقطه آغازین آن معامله ‌شود، اما در بازه زمانی نزدیک به قیمت آغازین بسته ‌شود. این الگو یک کندل چکشی شکل را تشکیل می‌دهد که در آن سایه پایین حداقل دو برابر اندازه بدنه واقعی است و نشان دهنده سطوح حمایتی یا مقاومتی است. بدنه کندل نشان دهنده تفاوت بین قیمت باز و بسته شدن است در حالی که سایه، قیمت‌های بالا و پایین را برای دوره نشان می‌دهد.

الگوی چکش چگونه کار می‌کند؟

الگوی چکش پس از کاهش قیمت یک ارز اتفاق می‌افتد. الگوی چکش نشان تفاوت بین واگرایی و تایید تفاوت بین واگرایی و تایید می‌دهد بازار در تلاش است تا کف قیمت را تعیین کند. چکش‌ها نشانه تسلیم بالقوه فروشندگان برای تشکیل یک کف قیمت هستند. چکش‌ها زمانی بیشترین تاثیر را دارند که حداقل سه یا چند کندل در حال کاهش قبل از آنها باشند. الگوی چکش باید شبیه “T” روی نمودار باشد. T نشان دهنده پتانسیل یک کندل چکشی است.

اگر کندل بعدی چکش بالاتر از قیمت بسته شدن چکش، بسته شود به اصطلاح تایید اتفاق می‌افتد. در حالت ایده آل این کندل تایید، پتانسیل خرید را نشان می‌دهد. معامله‌گران معمولاً به دنبال وارد کردن موقعیت‌های خرید یا خروج از موقعیت‌های کوتاه در خلال کندل تایید یا بعد از کندل تأیید هستند.

چکش‌ها معمولاً به صورت جداگانه استفاده نمی‌شوند. معامله‌گران اغلب از تحلیل قیمت یا روند یا شاخص‌های فنی برای تأیید بیشتر الگوهای کندل استفاده می‌کنند. الگوی چکش در تمام تایم فریم‌ها از جمله نمودارهای یک دقیقه‌ای، نمودارهای روزانه و نمودارهای هفتگی رخ می‌دهند.

کندل چکشی (Hammer candlestick) چیست؟

کندل چکشی

کندل چکشی یکی از انواع استراتژی معاملاتی ارز دیجیتال که شبیه یک “T” است که به موجب آن، روند قیمت یک ارز به زیر قیمت اولیه خود می‌رسد و سایه طولانی پایین‌تری را نشان می‌دهد. الگوهای کندل چکشی پس از کاهش قیمت ارز و معمولاً طی سه روز معاملاتی رخ می‌دهند. آنها اغلب سیگنال‌هایی برای الگوی معکوس در نظر گرفته می شوند.

نمودار کندل چکش، نشان دهنده چیست؟

کندل چکشی یک الگوی معاملاتی صعودی است که ممکن است نشان دهنده این باشد که یک ارز به کف قیمت خود رسیده است و برای تغییر روند در موقعیت قرار گرفته است. کندل چکشی نشان می‌دهد که فروشندگان وارد بازار شده و قیمت را پایین می‌آورند. مهم این است که برگشت قیمت صعودی باید تایید شود، به این معنی که کندل بعدی باید بالاتر از قیمت بسته شدن قبلی چکش، بسته شود.

الگوی چکش وارونه (Inverted Hammer Pattern) چیست؟

الگوی چکش وارونه

همانطور که از نامش پیدا است، الگوی چکش وارونه یک چکش برعکس روی نمودار تحلیلی است. این الگو، یک سایه بلند روی نمودار تشکیل می‌دهد. این پترن همیشه در انتهای یک روند نزولی رخ می‌دهد که نشان دهنده تغییر روند قریب الوقوع است. شکل گیری کندل چکش وارونه عمدتاً در پایین روندهای نزولی رخ می‌دهد و می‌تواند به عنوان هشداری درباره الگوی برگشت صعودی عمل کند.

نحوه تشخیص الگوی چکش وارونه

برای شناسایی الگوی چکش وارونه می‌توان از معیارهای زیر استفاده کرد:

  • کندل باید پس از یک روند نزولی رخ دهد
  • سایه بالایی باید حداقل دو برابر ارتفاع بدنه کندل باشد
  • سایه پایین یا نباید وجود داشته باشد یا خیلی کوچک باشد
  • بدنه باید در انتهای پایین محدوده معاملاتی قرار گیرد

به طور خلاصه، الگوی چکش وارونه در طول یک روند نزولی با سایه بالایی طولانی رخ می‌دهد که منعکس کننده تلاش برای قیمت‌های بالاتر است.

نحوه استفاده از الگوی چکش وارونه

شکل گیری کندل چکش وارونه عمدتاً در پایین روندهای نزولی رخ می‌دهد و می‌تواند به عنوان هشداری در مورد معکوس شدن روند تفاوت بین واگرایی و تایید عمل کند.

  • هر چه سایه بالایی طولانی‌تر باشد، احتمال برگشت بیشتر است.
  • یک فاصله کمتر از بسته شدن کندل قبلی، بازگشت قوی‌تری را ایجاد می‌کند.
  • حجم زیاد در لحظه‌ای که چکش معکوس رخ می‌دهد، احتمال وقوع افزایش قیمت را افزایش می‌دهد.
  • بدنه سفید دارای جهت گیری صعودی است. یک بدنه سیاه دارای جهت گیری نزولی است.
  • این الگو یک هشدار در مورد تغییر احتمالی قیمت است.

معایب الگوی چکش وارونه

هیچ الگوی ایده آلی وجود ندارد که در هر زمان و در هر شرایطی کار کند. الگوی چکش وارونه نیز از این قاعده مستثنی نیست. تشخیص این الگو کار سختی نیست. چکش وارونه یک شکل قابل تشخیص را در نمودار نشان می‌دهد و نمی توان آن را با الگوهای دیگر اشتباه گرفت.

اما نقطه ضعف اصلی در همه استراتژی‌ها و سناریوها این است که ممکن است الگو بدون دلیل شکست بخورد. کندل چکش وارونه ممکن است سیگنالی از یک جهش کوتاه مدت باشد. معامله‌گران کم تجربه می‌توانند این الگو را با نوع نزولی آن که به Shooting Star معروف است، اشتباه بگیرند چرا که شباهت‌های بسیاری از لحاظ ظاهری با یکدیگر دارند.

نکات کلیدی استفاده از الگوی چکش وارونه

وقتی با استفاده از الگوی چکش وارونه شروع به تجزیه و تحلیل تکنیکال یک ارز می‌کنیم، جنبه‌های خاصی وجود دارد که باید به دنبال آنها باشیم.

تایید الگو چکش وارونه

معیارهای تایید خاصی وجود دارد که معامله‌گران باید هنگام انجام معامله با استفاده از کندل چکش معکوس در نظر بگیرند. معامله گر ابتدا باید بررسی کند که طول سایه بالایی بیش از دو برابر بدنه واقعی است. اگر شکل‌گیری الگوی چکش‌ وارونه با شکاف پایین‌تر از کندل روز قبل تفاوت بین واگرایی و تایید اتفاق بیفتد، احتمال برگشت قوی‌تر است. همچنین حجم معاملات باید در روز شکل گیری الگوی کندل چکش وارونه بالا باشد. حجم بالا به معنای ورود خریداران به بازار و اعمال فشار بر افزایش قیمت ارز است.

روانشناسی الگوی چکش وارونه

روند قبلی ارز باید روند نزولی باشد، به این معنی که قیمت ها باید به پایین ترین حد خود برسند و فشار فروش توسط فروشندگان برای کاهش قیمت اعمال شود. وقتی کندل چکش وارونه شکل می‌گیرد، نشان می‌دهد که بازار صعودی است.

شباهت با سایر الگوها

معامله‌گران اغلب الگوی چکش وارونه با Shooting Star اشتباه می‌گیرند. اما باید توجه داشت که الگوی چکش وارونه پس از روند نزولی رخ می‌دهد در حالی که Shooting Star پس از یک روند صعودی اتفاق می‌افتد.

دو ابزار مناسب برای معامله

الگوی چکش و چکش وارونه هر دو الگوهای معکوس صعودی هستند که در پایان یک روند نزولی رخ می‌دهند. در نتیجه، هر دو وارونه یک برگشت قریب الوقوع و تغییر جهت روند را نشان می‌دهند. نکته مهم اما این است که هر دوی این الگوها، احساسات بازار و هیجانات آن را نشان می‌دهد و نمی‌توان به عنوان ابزاری صرف از آن استفاده کرد. بلکه در کنار سایر الگوها و تحلیل‌ها می‌تواند برای سرمایه‌گذاران مفید باشد.

اندیکاتور مکدی (MACD) چیست؟ | آموزش نحوه استفاده از مکدی در معاملات

اگر شما نیز از فعالان حوزه‌های مالی و طرفداران تحلیل تکنیکال باشید، بدون شک نام اندیکاتور مکدی به گوشتان خورده است. این اندیکاتور را می‌توان یکی از برجسته‌ترین و پرکاربردترین‌های این حوزه به حساب آورد که طرفداران زیادی نیز دارد. مکدی در دسته اندیکاتورهای پیرو یا مومنتوم قرار دارد که اندازه و قدرت یک روند را به ما نشان می‌دهد. اگر شما نیز می‌خواهید از جزئیات این اندیکاتور و نحوه استفاده از آن در معاملات آشنا شوید، تا پایان این مقاله همراه ما باشید.

اندیکاتور MACD چیست؟

اندیکاتور مکدی، مخفف عبارت "Moving Average Convergence Divergence"، به معنای "میانگین متحرک همگرایی-واگرایی" است که به اختصار MACD گفته می‌شود. این اندیکاتور در سال 1970 توسط یک فیزیکدان و محقق آمریکایی با نام «جرالد اپل» طراحی شد. MACD در خانواده اسیلاتورها قرار داشته و از محبوب‌ترین اندیکاتورها در بین معامله‌گران تکنیکال کار به شمار می‌رود.

همانطور که از اسم آن نیز پیداست، در محاسبات این اندیکاتور از میانگین‌های متحرک استفاده شده و فرمول محاسباتی پیچیده‌ای ندارد. MACD شامل 3 میانگین متحرک بوده که به سرمایه‌گذاران کمک می‌کند تا جهت، قدرت و شدت روند را شناسایی کنند. میانگین‌های متحرک استفاده شده در این اندیکاتور، شامل میانگین‌های 9، 12 و 26 روزه می‌باشند که پر کاربردترین زمان‌ها در MACD هستند.

  • اسیلاتورها که با نام نوسانگر نماها نیز شناخته می‌شوند، دسته‌ای از اندیکاتورها هستند که به ما در تشخیص ورود درست کمک می‌کنند.

آشنایی با اجزای اندیکاتور مکدی (MACD)

پیش از شروع آموزش کار با اندیکاتور MACD، لازم است تا با اجزای آن نیز آشنا شویم. به طور کلی، این اندیکاتور در نمایش نموداری از سه جز اساسی تشکیل شده است که عبارتند از:

  • خط MACD: خط مکدی از تفاضل دو میانگین متحرک نمایی (EMA) 26 دوره ای و 12 دوره‌ای بدست آمده که به طور پیش فرض با رنگ آبی نمایش داده می‌شود. نوسانات این خط بسیار بالا و تند می‌باشد.
  • خط سیگنال: این خط در اصل همان میانگین متحرک نمایی (EMA) 9 دوره‌ای می‌باشد که تحت عنوان «خط سیگنال» شناخته می‌شود. به طور پیش فرض، خط سیگنال با رنگ قرمز نمایش داده شده و نوسانات آن نیز در مقایسه با خط مکدی، بسیار کند می‌باشد. دلیل این امر، تفاوت میانگین‌گیری خط سیگنال با خط مکدی است. خط سیگنال بر روی خط MACD ترسیم شده و در نتیجه آن، سیگنال‌های خرید و فروش صادر می‌گردد.
  • میله‌های هیستوگرام: هیستوگرام را می‌توان نشان‌دهنده اختلاف بین دو خط مکدی و خط سیگنال دانست که در قالب خطوطی عمودی ترسیم می‌گردد. به این صورت که، زمانی که خط مکدی و سیگنال، اختلاف زیادی داشته باشند، هیستوگرام بزرگ‌تر و چنانچه اختلاف آنها کم باشد، هیستوگرام کوچک‌تر خواهد شد. باید اشاره کرد که هیستوگرام، خط صفر مخصوص به خودش را دارد.

تنظیمات اندیکاتور مکدی

همانطور که گفته شده، اندیکاتور مکدی به طور پیش فرض با سه عدد 12، 9 و 26 مورد استفاده قرار می گیرد. این اعداد با توجه به روش معاملاتی معامله‌گر قابلیت تغییر نیز دارند. برای این کار کافیست از منوی تنطیمات، اعداد مورد نظر خود را در قسمت‌های مربوط به هر یک وارد نمایید.

توجه داشته باشید که چنانچه معامله‌گر به دنبال کاهش حساسیت در این اندیکاتور باشد، می‌بایست اعداد بزرگتری را برای EMA ها در نظر بگیرد. به عنوان نمونه، اعداد (5،35،5) برای شما مناسب خواهد بود که در تایم فریم‌های طولانی‌تر، مانند هفتگی یا ماهانه مورد استفاده قرار می‌گیرد. در این حالت، مکدی همچنان نوسانات خود را داشته، اما دره ها و قله های کمتری شکل می گیرد. از طرف دیگر، چنانچه معامله گر به دنبال افزایش حساسیت باشد، می بایست از اعداد کوچکتری استفاده نماید.

اندیکاتور مکدی کلاسیک و تفاوت آن با مکدی جدید

اندیکاتور MACD به طور پیش فرض، در دو حالت مکدی و مکدی کلاسیک مورد استفاده قرار می‌گیرد. باید بدانید عملکرد این دو اندیکاتور چندان متفاوت نبوده و تنها مربوط به شکل ظاهری آنهاست. همانطور که گفتیم، اندیکاتور مکدی کلاسیک دارای دو خط (MACD و سیگنال) و هیستوگرام می‌باشد. در حالیکه اندیکاتور مکدی تنها یک خط (خط MACD) و هیستوگرام را دارا می‌باشد.

در واقع، خط سیگنال در اندیکاتور مکدی حذف شده و به نوعی هیستوگرام، نشان دهنده این خط نیز می‌باشد. همین امر سبب شده است تا برخی صاحب نظران، اندیکاتور مکدی جدید را در مقایسه با مکدی کلاسیک ناقص بدانند. البته باید اشاره کرد که به جز این یک مورد، بین این دو اندیکاتور هیچ تفاوت دیگری وجود ندارد.

مکدی و شناسایی روندهای آن

در اندیکاتور مکدی، دو فاز مثبت و منفی را می‌توانیم در نظر داشته باشیم. این فازها در نتیجه حرکت خطوط مکدی در بازه زمانی چند روزه و یا چند ماهه شکل خواهند گرفت. چنانچه حرکت بازار در یک جهت قدرت بیشتری داشته باشد، مدت زمان باقی ماندن روند نیز بیشتر خواهد بود. به طور کلی فاز مثبت و منفی به روش‌های زیر شناسایی می‌شود:

  • فاز منفی مکدی، حالتی است که خط EMA سریع (شامل دوره های کمتر)، از خط EMA کند، پایین‌تر قرار گرفته باشد. علاوه بر این، در روند نزولی، میله های هیستوگرام نیز در زیر خط صفر قرار خواهند گرفت.
  • فاز مثبت مکدی، حالتی است که خط EMA کند در زیر خط EMA سریع قرار گرفته است. به علاوه، میله‌های هیستوگرام نیز در بالای خط صفر قرار خوهند داشت.

نکته: توجه داشته باشید که هر چه روند قدرتمندتر باشد، خطوط مکدی نیز ارتفاع بیشتری خواهند داشت.

تغییر روند در اندیکاتور مکدی

در قسمت قبل، با روندهای اندیکاتور مکدی آشنا شدیم. حال باید بدانید که تغییر در این روندها، با چه نشانه‌هایی قابل شناسایی است. چنانچه یک روند صعودی یا نزولی در این اندیکاتور قصد تغییر داشته باشد، نشانه‌های زیر ظاهر خواهد شد:

  • کاهش یافتن ارتفاع میله‌های هیستوگرام
  • خارج شدن خط سیگنال از هیستوگرام مکدی

توجه داشته باشید که برای درک بهتر از روندهای این اندیکاتور، لازم است تا تایم فریم آن را کاهش دهید. این نکته را نیز مد نظر داشته باشید که با شروع روند جدید، EMA سریع زودتر از EMA کند واکنش نشان داده و به نوعی آن را قطع خواهد کرد.

آموزش تصویری اندیکاتور MACD و سیگنال گیری از آن

مکدی شاخصی بسیار مهم جهت شناسایی فاز منفی یا مثبت سهم، شاخص کل و. می‌باشد. همانطور که گفتیم، اندیکاتور مکدی، از دو خط سیگنال و MACD استفاده کرده که هر دو میانگین‌های متحرک نمایی هستند. تحلیل این دو خط به صورت زیر انجام می‌گیرد:

دریافت سیگنال فروش از اندیکاتور MACD

هرگاه خط MACD در بالای صفر قرار گرفته باشد و از سمت بالا به پایین خط سیگنال را قطع نماید، دو حالت زیر متصور خواهد بود. حالت اول آن است که یک حرکت اصلاحی برای سهم در پیش خواهد بود و حالت دوم آنکه، ممکن است یک روند منفی در حال شکل‌گیری باشد که منجر به شکسته شدن روند مثبت خواهد گردید. این مورد را می‌توان به عنوان سیگنالی برای فروش سهم در نظر گرفت.

علاوه بر این، چنانچه میله‌های هیستوگرام در بالای خط صفر قرار داشته باشد و خط سیگنال از میله‌های هیستوگرام خارج شود، سیگنالی برای فروش خواهد بود. البته در صورتی که میله‌های هیستوگرام در پایین خط صفر قرار داشته باشند و خط سیگنال در این موقعیت وارد میله‌های هیستوگرام شود، نیز سیگنال فروش صادر می‌گردد.

دریافت سیگنال خرید از اندیکاتور MACD

چنانچه، خط مکدی در ناحیه زیر صفر قرار داشته و از خط سیگنال به سمت بالا عبور نماید، نشانه شروع روندی مثبت و یا افزایشی موقت برای موج کاهشی است. این وضعیت را می‌توان سیگنالی برای ورود به سهم دانست.

به تفاوت بین واگرایی و تایید تفاوت بین واگرایی و تایید علاوه، اگر میله‌های هیستوگرام زیر خط صفر قرار داشته و خط سیگنال از آنها خارج شود، سیگنالی برای خرید صادر شده است. البته چنانچه میله‌های هیستوگرام بالای خط صفر بوده و خط سیگنال داخل میله‌های هیستوگرام شود نیز سیگنال خرید صادر خواهد شد.

در تصویر زیر، سیگنال خرید در سهم وسپه را مشاهده می‌نمایید:

واگرایی چیست؟

واگرایی را می‌توان وضعیتی تعریف کرد که بین قیمت و سایر ابزارهای تحلیل تکنیکال، اختلاف و تضاد وجود داشته باشد. به عبارتی، حرکت اندیکاتور و قیمت در خلاف جهت یک‌دیگر بوده و می‌توان آن را نشانه و هشداری دانست که روند فعلی قیمت ضعیف بوده و در آینده، تغییر جهت خواهد داد. واگرایی را می‌توان به عنوان سیگنالی بسیار پرکاربرد و قدرتمند در بین طرفداران تحلیل تکنیکال به شمار آورد.

واگرایی در مکدی (MACD)

همانطور که گفته شد، واگرایی را می‌توان سیگنالی قوی در تحلیل یک سهم به حساب آورد. این سیگنال به کمک اندیکاتور مکدی نیز قابل تشخیص می‌باشد. در واقع یکی از کاربردهای اصلی اندیکاتور مکدی، استفاده از آن در شناسایی واگرایی‌ها بوده که ارائه سیگنال‌های آن با بالاترین کیفیت ممکن صورت می‌گیرد. به عقیده بسیاری از تحلیلگران، مکدی یک از بهترین‌ها جهت بررسی قدرت روند می‌باشد. معامله‌گران نیز باید در زمان وقوع سیگنال‌های واگرایی، تفاوت بین واگرایی و تایید انتظار تغییر روند را داشته و هوشیار باشند. در ادامه با انواع واگرایی‌های این اندیکاتور به همراه تصاویر هر یک آشنا خواهیم شد.

گریزی بر انواع واگرایی با اندیکاتور مکدی

به طور کلی، واگرایی‌ها را می‌توان در دو دسته معمولی و مخفی دسته‌بندی کرد که هر کدام انواع خود را خواهند داشت:

1. واگرایی معمولی (Regular Divergence)

واگرایی معمولی به دوسته واگرایی مثبت و منفی قابل تقسیم بوده که به اختصار با عبارت RD نیز از آنها یاد می‌شود:

  • واگرایی معمولی منفی: در صورتی که قیمت سقف جدیدی تشکیل دهد اما اندیکاتور موفق به تشکیل سقفی بالاتر از سقف قبلی خود نشود، واگرایی معمولی منفی رخ خواهد داد. این وضعیت را می‌توان به عنوان هشداری برای نزول قیمت، قلمداد نمود. از این رو، لازم است تا معامله‌گران توجه و دقت کافی به خرج دهند.
  • واگرایی معمولی مثبت: چنانچه قیمت کفی پایین‌تر از کف قبلی خود تشکیل دهد اما کف جدید اندیکاتور بالاتر از کف پیشین آن باشد، واگرایی معمولی مثبت رخ داده است. در این حالت، می‌توانیم انتظار افزایش و رشد قیمت سهم را داشته باشیم

2. واگرایی مخفی (Hidden Divergence)

به طور کلی، واگرایی مخفی زمانی رخ می‌دهد که قیمت در حال اصلاح باشد و به اختصار به آن HD نیز گفته می‌شود. این واگرایی نیز به دو دسته مثبت و منفی قابل تقسیم می‌باشد:

  • واگرایی مخفی منفی: در HD منفی، قیمت سقفی پایین تر از سقف قبلی خود زده، در حالیکه اندیکاتور موفق به ثبت سقفی بالاتر از سقف پیشین خود شده است. پس از وقوع این حالت، می‌توان انتظار داشت که قیمت افت و ریزش خواهد داشت.
  • واگرایی مخفی مثبت: در حالتی که قیمت کفی بالاتر از کف قبلی خود تشکیل دهد، اما اندیکاتور کفی پایین‌تر کف قبلی خود داشته باشد، واگرایی مخفی مثبت رخ داده است. در این حالت، می‌توان انتظار داشت که سهم با افزایش تقاضا و قیمت رو به رو خواهد شد.

4 مزیت اساسی اندیکاتور MACD

مکدی از اندیکاتورهای بسیار محبوب در میان تحلیل‌گران تکنیکال می‌باشد. از مهم‌ترین مزایای استفاده از این اندیکاتور، می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

  1. مکدی علاوه بر تحلیل روند بازار، قدرت روند را نیز به ما نشان خواهد داد. این امر، به معامله‌گران کمک می‌کند تا روندها و سیگنال‌های قوی را شناسایی کرده و معاملات سودآورتری داشته باشند. قدرت روند در MACD، با استفاده از میله‌های هیستوگرام مشخص می‌شود.
  2. مکدی تا حد زیادی اشتباهات تحلیلی ما را کاهش خواهد داد. در واقع این اندیکاتور، سیگنال‌های خود را در مقایسه با سایر ابزارهای تحلیل تکنیکال همچون moving average بسیار زودتر ارائه می‌دهد. از این رو، می‌توان ورود به موقعی به بازار داشت.
  3. اندیکاتور مکدی قابلیت اجرا بر روی هر تایم فریمی، از یک دقیقه تا یک ماه را دارد.
  4. سیگنال‌هایی که این اندیکاتور ارائه می‌دهد به راحتی قابل تفسیر بوده و می‌توان بهترین زمان ورود و خروج را بر اساس آنها شناسایی کرد.

ترکیب مکدی و RSI برای دست یابی به بازدهی بیشتر

بسیاری از معامله‌گران به دنبال این هستند که با ترکیب تعداد زیادی از اندیکاتورها به بازدهی بیشتری در تحلیل‌های خود دست یابند. اما باید توجه داشته باشید که نباید خود را درگیر اندیکاتورهای فراوان سازید. چرا که این کار، تمرکز شما را سلب کرده و از چهارچوب اصلی معاملات خود خارج خواهید شد. البته استفاده از چندین ابزار تحلیل تکنیکال در کنار هم به شرط رعایت اعتدال، برای شما کمک‌ کننده خواهد بود.

با این حال، چنانچه به دنبال تقویت اعتبار سیگنال‌های دریافتی خود از اندیکاتور مکدی هستید، ترکیب آن با RSI، به شما کمک شایانی خواهد کرد. بر اساس تست‌هایی که صورت گرفته است، استفاده همزمان از این دو اندیکاتور مومنتوم، سیگنال‌های قوی‌تری داده و می‌توانید با اطمینان بیشتری معاملات خود را انجام دهید.

دانلود اندیکاتور مکدی

باید توجه داشته باشید که بر خلاف باور بسیاری از تازه‌واردان، اندیکاتور مکدی نیاز به دانلود نداشته و در تمامی سامانه‌های معاملاتی قابل دسترس می‌باشد. جهت اجرای اندیکاتور مکدی در سامانه‌های معاملاتی (برای نمونه متاتریدر)، کافی است پس از ورود، بر روی گزینه اندیکاتور (indicator) کلیک نمایید. در صفحه باز شده، عبارت "MACD" را وارد و انتخاب نمایید. جهت ایجاد تغییراتی در تنظیمات این اندیکاتور نیز تنها کافی است بر روی آن راست کلیک کرده و گزینه فرمت را برگزینید.

سیگنال های اشتباه و نقاط ضعف اندیکاتور MACD

اندیکاتور مکدی علیرغم اینکه بسیار پر کاربرد می باشد اما محدودیت‌هایی را نیز می توان برای آن در نظر گرفت. یکی از اساسی‌ترین مواردی که می‌توان به آن اشاره کرد، مشکلات مربوط به واگرایی این اندیکاتور است. به این صورت که مکدی، سیگنال بازگشتی صادر کرده اما در واقعیت بازگشتی اتفاق نمی‌افتد. به عبارتی، سبب ایجاد یک واگرایی مثبت کاذب می‌شود. علاوه بر این، واگرایی قادر نیست تمامی بازگشت‌ها را پیش‌بینی کند. به عبارتی، مکدی، برای بازگشت‌های واقعی سیگنالی به ما نداده و در عین حال، بازگشت های زیادی را پیش‌بینی کرده که در عمل اتفاق نمی‌افتند. این امر در جریان تحلیل‌ها مشکل‌ ساز خواهد بود.

برای غلبه نمودن بر بروز چنین اشتباهاتی در معاملات، لازم است تا فیلترهای بیشتری را جهت ورود برای خود تعریف نماییم. به عنوان مثال در زمان خرید، چنانچه سیگنال خرید را از واگرایی دریافت نمودیم، تقاطع خط سیگنال و مکدی را نیز بررسی نماییم. در صورتی که هر دو، مورد تایید بودند، اقدام به معامله نماییم. با این کار اگرچه احتمال کاهش معاملات و کاهش سود متصور خواهد بود، اما در مقابل، سیگنال‌های اشتباه و گمراه کننده نیز به حداقل خواهند رسید.

  • واگرایی مثبت خطا، زمانی اتفاق می‌افتد که قیمت یک طرفه حرکت کند، مانند زمانی که سهم یک الگوی مثلثی روی نمودار ایجاد کرده یا در حال رنج زدن باشد. این حرکت یک طرفه یا آهسته قیمت، سبب می‌شود که MACD از کف و سقف‌های قیمتی خود فاصله گرفته و به سمت صفر برود.

اندیکاتور مکدی در یک پاراگراف

اندیکاتور مکدی را می‌توان یکی از تفاوت بین واگرایی و تایید پر‌کاربردترین و محبوب‌ترین اندیکاتورها در بین طرفداران تحلیل تکنیکال معرفی نمود. همانطور که گفته شد مکدی از دسته اندیکاتورهای پیرو یا مومنتوم بوده که پس از شروع یک روند، سیگنال‌هایی در خصوص اندازه آن می‌دهد. این اندیکاتور علیرغم محدودیت‌های اندکی که برای آن اعلام شد، در تشخیص روندها و قدرت آنها بسیار کمک کننده خواهد بود. اگر شما نیز از تازه‌واردان بازار هستید، توصیه می‌کنیم استفاده از این اندیکاتور را در روند تحلیل‌های خود، از یاد نبرید.

این مقاله به کوشش فاطمه محمدجانی و دیگر اعضای تیم نظارت تولید شده است. تک‌تک ما امیدواریم که با تلاش خود، تاثیری هر چند کوچک در بهبود کیفیت وب فارسی داشته باشیم.

آشنایی با مفهوم (Divergence) یا واگرایی در تحلیل تکنیکال

what-is-divergence

میدانید که آشنایی و تسلط به مفاهیم و ابزارهای تحلیل تکنیکال بازارهای مالی، یکی از ارکان مهم درروند معاملات چنین بازارهایی است. بنابراین معامله‌گران موفق معمولاً با بهره‌مندی از این اطلاعات و تکنیک‌های معاملاتی، سودهای خوبی را به ‌دست می‌آورند. افزایش آگاهی و سطح دانش بورسی در فرایند سرمایه‌گذاری از اهمیت بالایی برخوردار است؛ از این‌رو در این مطلب قصد داریم به یکی از مفاهیم مهم در تحلیل تکنیکال بازارهای مالی یعنی واگرایی بپردازیم.

درحقیقت امروز به سراغ یکی از ابزارهای تحلیل تکنیکال رفته‌ایم که برای تخمین روند سهم یا یک دارایی به کار می‌رود و تشخیص آن به‌کمک اندیکاتورها و روندهای قیمتی امکان‌پذیر است. این ابزار که یکی از مفاهیم پرکاربرد در بازار سهام و دیگر سایر بازارهای مالی مثل بازار ارزها و فارکس است، واگرایی یا دایورجنس‌ نامیده می‌شود.

به‌طورکلی هدف تحلیلگران از یادگیری این مفهوم، مشاهده نوعی وارونگی میان نمودار قیمت و اندیکاتور است؛ به بیانی دیگر تحلیلگران به کمک این مفهوم می‌توانند به شناسایی اولیه بازگشت روند و معکوس‌شدن آن پرداخته و از این طریق کسب سود کنند.

درحقیقت بسیاری از تحلیل‌گران با استفاده از این سیگنال ایجادشده در سهم‌ها یا دارایی‌های مختلف، بهترین زمان را برای ورود به یک سهم یا دارایی تشخیص می‌دهند؛ از این‌رو پیشنهاد می‌کنیم برای آشنایی با این تکنیک پرکاربرد در بازارهای مالی، تا انتهای این مطلب همراه ما باشید.

واگرایی (Divergence) چیست؟

اساساً دایورجنس‌ به معنای تفاوت و تناقض رفتاری میان اندیکاتور و قیمت یک سهم یا دارایی در نمودار قیمتی است. درواقع وقتی‌ خریداران و فروشندگان در تصمیم خود دچار تردید شده باشند، شاهد ین سیگنال خواهیم بود. این موضوع از طرفی می‌تواند نشان‌دهنده بازگشت قیمت از روند باشد و از طرفی نیز می‌تواند نمایانگر ادامه روند قبلی باشد؛ به بیانی دیگر دایورجنس‌ هم می‌توانند مانند الگوهای بازگشتی عمل کند و هم به‌عنوان الگوی ادامه‌دهنده باشد.

از طرفی Divergence نشان‌دهنده ضعف معاملات و احتمال رخ‌دادن بازگشتی قدرتمند است که در تصمیم‌گیری برای خرید و فروش نقش بسیار مهمی خواهد داشت. درواقع این مفهوم یکی از مهم‌ترین و کاربردی‌ترین مباحث تحلیل تکنیکال است که می‌توان از آن برای شناسایی سطوح حمایت و مقاومت بالقوه استفاده کرد.

براساس تعریفی ساده‌تر، وقتی‌ قیمت یک ارز دیجیتال (سهام) و اندیکاتور خلاف جهت یکدیگر در حرکت باشند، Divergence در تحلیل تکنیکال رخ می‌دهد. این مفهوم ضعیف‌بودن یک روند را نشان می‌دهد و در چنین حالتی، قیمت به انتهای روند خود رسیده و تمایل دارد روند خود را تغییر دهد.

به‌ظورکلی از این مفهوم می‌توان برای شناسایی سطوح قیمتی ارزها یا سهام، مثل سطوح حمایتی و مقاومتی استفاده کرد. درصورت رخ‌دادن صحیح این سیگنال درباره یک دارایی، به‌ احتمال ‌زیاد قیمت آن بازخواهد گشت. نتیجه اینکه وقتی‌ خریداران و فروشندگان تردید زیادی در تصمیم‌گیری خوددارند، دایورجنس رخ‌داده است.

اندیکاتورهای مهم در واگرایی

اساساً در تحلیل تکنیکال بازارهای مالی می‌توان از اندیکاتورهایی که با آن‌ها آشنا هستیم، برای شناسایی این سیگنال در یک دارایی دیجیتال یا سهام استفاده کنیم، ولی اندیکاتورهایی که به‌صورت معمول به‌وسیله تحلیلگران حرفه‌ای بازار جهت تشخص دایورجنس استفاده می‌شوند، اندیکاتورهای MACD تفاوت بین واگرایی و تایید و RSI هستند که از اعتبار بیشتری در این خصوص برخوردار هستند.

اهمیت این مفهوم در ارتباط با اندیکاتور RSI اساساً دایورجنس ‌ها نقش کلیدی را در خصوص اندیکاتور RSI بازی می‌کنند. در حقیقت نقش ِDivergence‌ها این است که بازگشت نمودار قیمت را نمایش دهند؛ یعنی با مشاهده اعدادی خارج از محدوده ۳۰ تا ۷۰، نشانه اخطار جدی بوده و باید به‌دقت آن را بررسی کرد.

درحقیقت وقتی‌ روند صعودی باشد، باید بین نمودار قیمتی و دایورجنس اندیکاتور، تراز ۷۰ یا بالاتر را مشاهده کنیم، ولی وقتی‌ روند نزولی باشد، باید تراز ۳۰ یا کمتر را مشاهده کنیم. البته این دایورجنس‌ها ممکن است در ترازهایی کمتر از ۷۰ و بیشتر از ۳۰ نیز رخ بدهد، اما اعتبار این واگرایی‌ها، کمتر از موارد گفته‌شده در بالاست و نیاز نیست آن‌ها را چندان جدی بگیرید.

دایورجنس‌ها به تریدرها کمک می‌کنند قدرت تقریبی قیمت فعلی دارایی را در مقایسه با قیمت هنگام بسته‌شدن معاملات روز قبل به‌ دست بیاورند. از طرفی دایورجنسRSI می‌تواند در تأیید نقاط ورود و خروج کمک شایانی به ما کند و مثل دیگر اندیکاتورها، بازگشت احتمالی روند قیمت را نشان دهد. درحقیقت تریدرهای حرفه‌ای برای اینکه بتوانند حرکات اساسی و مهم در نمودار قیمت یک دارایی را ارزیابی و احتمال بازگشت قیمت به روند قبلی را ارزیابی کنند، از این مفهوم استفاده می‌کنند.

Divergence چه مواردی را در اختیار ما می‌گذارد؟

در تحلیل تکنیکال، ممکن است این مفهوم، سیگنال یک حرکت بزرگ مثبت یا یک حرکت بزرگ منفی را در اختیار ما قرار دهد. یک دایورجنس مثبت زمانی رخ می‌دهد که قیمت سهم در حال ثبت کف‌های جدید است، ولی اندیکاتور تکنیکال مورد استفاده مانند اندیکاتور جریان پول (Money Flow Indicator) شروع به ثبت سقف‌های جدید می‌کند. بالعکس در دایورجنس منفی، قیمت سهم در حال ثبت قله‌های جدیدی است؛ درحالی‌که اندیکاتور تکنیکالی ما در حال ثبت کف‌های جدیدی است.

به‌طورکلی تریدرها می‌توانند از دایورجنس‌ها برای تخمین شتاب پایه‌ای قیمت یک دارایی استفاده کنند. به‌دست آوردن شتاب پایه‌ای می‌تواند احتمال وقوع یک بازگشت قیمتی را نشان دهد؛ برای مثال تریدرها می‌توانند با استفاده از اسیلاتورهایی مانند شاخص قدرت نسبی روی جدول خود استفاده کنند.

در چنین شرایطی اگر قیمت در حال صعود بوده و مرتب قله‌های جدیدی را ثبت می‌کرد، در حالت عادی اندیکاتور شاخص قدرت نسبی نیز می‌بایست قله‌های جدیدی را ثبت می‌کرد، اما اگر قیمت در حال ثبت قله‌های جدید باشد و اندیکاتور شاخص قدرت نسبی شروع به ثبت کف‌های جدید کند، نشان‌دهنده این است که امکان تضعیف روند صعودی وجود دارد.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.