استراتژی بریک اوت


در زمان رسیدن به هدف قیمتی، چند روش برای مدیریت معامله وجود دارد. زمانی که قمیت به هدف قیمتی رسید، معامله‌گر می‌تواند تصمیم بگیرد که از معامله به صورت کامل خارج شود، یا مقداری از معامله را ببندد و حد ضرر را به محدوده‌ای تغییر دهد که اگر قیمت به آن رسید، معامله با سود بسته شود. در این صورت می‌تواند اجازه دهد قیمت کار خودش را انجام دهد و ممکن است حتی سود بیشتری نیز نصیبش شود.

بریک اوت (Breakout) چیست؟

بریک اوت (Breakout) چیست؟

یکی از اصطلاحات بازارهای مالی بریک اوت (Breakout) است، در بازارهای مالی همچون بورس و ارزهای دیجیتال (cryptocurrency) وقتی که شما به عنوان یک تریدر می خواهید در این بازار با استفاده از تحلیل تکنیکال به سودهای مستمر برسید، باید با این اصطلاحات آشنا باشید، قبل از اینکه در مورد Breakout بخواهیم در ادامه این مقاله صحبت کنیم باید بگوییم که این اصطلاح در سبک های دیگر به نحوه ای خاص ترید و معامله خواهد شد، دیدگاه های مختلف در این بازار باعث شده است سبک های نوین و جدیدی همچون پرایس اکشن RTM و پرایس اکشن ICT به وجود بیاید، اما لازم به ذکر است که تمامی این سبک های مدرن از سبک تحلیلی وایکوف به وجود آمده است.

تشخیص بریک اوت (Breakout)

تشخیص بریک اوت

اصطلاح بریک اوت را در زمانی به کار می‌بریم که نمودار قیمت، ناحیه مقاومت و یا حمایت را با قدرت بشکند و به سمت دیگر ناحیه حرکت کند و در آنجا تثبیت شود. Breakout نشان‌ دهنده‌ پتانسیل حرکت قیمت برای شروع یک روند در جهت شکسته‌ شده است. برای مثال، بریک اوت صعودی (شکست ناحیه مقاومتی) نشان دهنده این است که احتمالا قیمت، روند صعودی خود را شروع کرده است. Breakout هایی که با حجم معاملاتی بالایی (در مقایسه با حجم نرمال) اتفاق می‌ افتند از اعتبار بیشتری برخوردار خواهند بود زیرا احتمال بیشتری وجود دارد که در آن جهت، روند جدید پرقدرتی شکل بگیرد.

فرض کنید قیمت در سر راه خود یک مقاومت خوب دارد و شما انتظار این را دارید که این سطح بتواند جلو راه قیمت را بگیرد اما قیمت با یک مومنتوم خیلی خوب آن سطح را می شکند، زمانی که این سطح می شکند دیدگاه ها عوض می شود، چرا که شکست همچنین سطحی نشان از قدر خریداران (گاوها) در بازار است؛ این شکست نواحی اغلب با افزایش حجم معاملاتی نیز همراه است که نشان می‌ دهد بسیاری از معامله‌ گران منتظر شکست این ناحیه‌ ها بوده‌ اند.

حجم بالاتر نسبت به حجم نرمال معامله شده نیز تاییدی بر بریک اوت است. اگر Breakout با حجم معاملاتی کمی همراه باشد ممکن است برای بسیاری از معامله گران قابل پذیرش نباشد که این ناحیه شکسته شده‌ است یا اینکه هنوز معامله گران قانع نشده‌ اند که معاملاتی نزدیک به این نواحی و بر اساس شکست آن انجام دهند. به احتمال زیاد چنین شکست‌ های کم حجمی با عدم موفقیت همراه خواهند بود. به طور مثال در رابطه با بریک اوت صعودی، در صورت عدم موفقیت شکست ناحیه مقاومتی، قیمت دوباره به زیر این ناحیه سقوط خواهد کرد.

چند مثال از بریک اوت (Breakout)

آشنایی با بریک اوت

شاید از خودتان بپرسید قیمت چه چیزی را باید Breakout کرده و بشکند، برای جواب به این سوال باید بگوییم سطوح عرضه و تقاضا؛ این سطوح بستگی به سبک های معاملاتی شما می تواند متفاوت باشد اما در ادامه می خوایم چند Breakout را در الگوهای کلاسیک ببینیم، چگونه می توان بر روی این نکته معامله موفقی داشت، شناسایی شروع بریک اوت‌ها اغلب با روندهای رنج و غالبا بدون جهت و یا الگوهای نموداری از جمله مثلث، پرچم و الگوی سر و شانه به نمایش در می‌ آید. این الگوها زمانی به وجود می‌ آید که قیمت، ناحیه‌ های مقاومت یا حمایتی را تشکیل دهد.

معامله‌ گران با بررسی این نواحی منتظر Breakout می‌ مانند. حتی پس از بریک اوت با حجم بالا نیز قیمت‌ها غالبا (نه همیشه. )، قبل از اینکه در آن جهت حرکت کنند، به ناحیه شکسته‌ شده برمی‌ گردند یا به اصطلاح به آن پولبک می‌ زنند. این امر بدین خاطر است که معامله‌ گران کوتاه مدت اغلب در بریک اوت وارد معامله می‌ شوند و با اندکی سود، شروع به سیو سود می‌ نمایند و قدرت خریداران را کاهش می‌ دهند.

فراموش نکنیم که بسیاری از معامله گران نیز، که در جهت خلاف بریک اوت وارد معامله شده‌ اند و به حجم خود مدام اضافه می‌ کنند، هنوز چشم امیدی به بازگشت روند دارند تا از معاملات معکوس خود خارج شوند که این فروش به طور موقت قیمت را به نقطه شکست می‌ رساند. در آن لحظه است که معامله‌گران تازه نفس، وارد معامله در جهت بریک اوت شده و قیمت را در جهت ناحیه شکسته شده پرتاب می‌ کنند.

بریک اوت در الگو پرچم

بریک اوت در الگو پرچم

همان طور که در تصویر بالا نیز مشخص است، قیمت در یک الگو پرچم کلاسیک است، این پرچم می تواند قیمت را به ادامه مسیر خودش وادار کند، برای همین معامله گران برای اینکه رمز ارز خودشان که در اینجا بیت کوین است و یا در بورس که می تواند سایر سهام ها باشد، ورود کنند، نیاز به یک کندل قدرتمند دارند تا بتواند این اطمینان را بدهد که قیمت از قدرت بالایی برخوردار است و می تواند به روند کنونی خودش ادامه دهد.

باید در نظر داشت که این می تواند یک تله گاوی برای به دام انداختن شما باشد؛ تله گاوی (bull trap) در معاملات نشان دهنده حالتی از کندل هاست که این حس و درک را به شما می رساند که روند نزولی به اتمام رسیده و حال شروع یک روند صعودی قدرتمند است و تریدر با تصور صعودی بودن یک دارایی، اقدام به خرید آن می کند، در حالی که ارزش دارایی پس از رسیدن به بالاترین قیمت جدید، شدیدا کاهش می یابد. در واقع می توان گفت زمانی تله گاوی رخ می دهد که سرمایه‌گذار یا تریدر با تصور این که یک روند نزولی تمام شده است، سهام یا جفت‌ ارزی را خریداری می‌کند که یک سطح مقاومتی را شکسته است اما این همان جایست که ضرر در انتظار است.

فیک اوت چیست؟

فیک اوت چیست؟

زمانی یک مقاومت بریک اوت می شود اما بعد از آن قیمت دیگر به روند خود ادامه نمی دهد چرا که که همان مسیر رفته خود را بر می گردد، در اینجا کندلی که با مومنتوم یک سطح را بریک کرده است توانسته، تمامی استاپ لاس ها را بزند، چرا که کسانی که فکر می کردند این مقاومت است و راه قیمت را میبندد، پوزیشن سل با اهرم های معاملاتی متفاوتی باز کرده اند که تمامی حد ضررها (استاپ لاس ها) پشت این ناحیه است و کسانی که فکر می کردند این ناحیه شکسته شده است و در پولبک آن دنبال پوزیشن خرید بودند نیز استاپ لاس های خودشان را زیر همان مقاومت شکسته شده قرار دادند، به همین صورت قیمت هم حد ضرر خریدارها را می زند و هم حد ضرر فروشندگان را می زند و این همان تامین نقدینگی است، بنابراین به این نوع شکست ها، شکست فیک می گویند.

چگونه با بریک اوت (Breakout) وارد معامله بشویم؟

استراتژی تشخیص سطوح و نواحی حمایت و مقاومت نیز بسته به هر فرد دارای ویژگی‌ های متفاوتی است. همه معامله گران ناحیه حمایت یا مقاومت یکسانی را مدنظر قرار نمی‌ دهند زیرا از تعاریف و برداشت‌های یکسانی استفاده نمی‌ کنند. به همین دلیل است که بررسی حجم معاملات در تشخیص شکست‌ های معتبر، مفید است. افزایش حجم معاملات در شکست نواحی، نشان دهنده اهمیت آن ناحیه است. نکته دیگری که حائز اهمیت است، استفاده از نواحی حمایت و مقاومت به جای سطح حمایت و مقاومت است زیرا در بازارهای مالی ما با یک خط یا یک سطح برگشتی سروکار نداریم بلکه معامله‌ گران، سفارشات خرید و فروش خود را در یک محدوده‌ ای از قیمت وارد بازار می‌ کنند و به دنبال ورود به معامله یا خروج از آ‌ن‌ ها هستند.

تعیین شکست‌ های معتبر و برگشت‌ های قیمتی توسط نواحی حمایت و مقاومت، معامله گر را کمتر دچار اشتباه می‌ کند. این سبک از معاملات با وجود نوسانات قیمتی می‌ تواند احساسات شما را به شدت درگیر کند چون قیمت به سرعت حرکت می‌ کند. با استفاده از نکات گفته‌ شده در این مقاله می‌ توانید برنامه معاملاتی برای خودتان طراحی کنید؛ اما مهم ترین چیز رعایت مدیریت سرمایه و مدیریت ریسک است تا بتوانید روانشناسی بازار را به درستی درک کنید.

آشنایی با فالس بریک اوت (بریک اوت کاذب) + استراتژی معامله بر اساس آن

بریک-اوت

احتمالا بریک اوت های کاذب یا فالس بریک اوت ها (False Breakout) را می‌شناسید و حتما از زبان معامله‌گران تکنیکالیست، این واژه را بارها شنیده‌اید.

در زمانی که استراتژی بریک اوت قیمت‌ها در نمودار، به سطوح حمایتی یا مقاومتی بسیار مهمی می‌رسند، یک جنگ تمام عیار بین خریدران و فروشندگان رخ می‌دهد. نتیجه این جنگ، برای معامله‌گران بازار و دیگر سرمایه‌گذاران، بسیار مهم خواهد بود. این سوال مطرح است که آیا این سطح قیمتی که اکنون در آن حضور داریم، حفظ خواهد‌شد و روند قیمت از همینجا باز می‌گردد و یا اینکه باید این محدوده را شکسته شده بدانیم؟ (بریک اوت کاذب = شکست کاذب = فالس بریک اوت = False breakout)

همواره جواب این مسئله به سادگی پاسخ داده نخواهد‌شد. نمودار قیمت گاهی آنقدر در این محدوده نوسان می‌کند و بالا و پایین می‌پرد که معامله‌گر را دچار اشتباه می‌کند و زمانی هم که معامله‌گر، تصمیم به ورود به معامله در جهت روند تشکیل شده می‌گیرد، قیمت از آن محدوده دور شده است و عملا ریسک به ریوارد خوبی به شما نمی‌دهد.

گاهی مسئله به همین سادگی ختم نمی‌شود و بریک اوت‌ها یا شکست‌هایی اتفاق می‌افتد که توانسته‌اند یک مقاومت یا حمایت مهم را بشکنند، اما در ادامه نتوانستند بالا یا پایین آن تثبیت شوند و به محدوده قبلی بازگشته‌اند.

الگوهای فالس بریک اوت از مهم‌ترین الگوهایی است که معامله‌گران پرایس اکشن باید آن را بدانند، زیرا یک بریک اوت کاذب غالبا سرنخی بسیار قوی برای تغییر جهت بازار یا حتی شروع یک روند جدید است. بریک اوت‌های کاذب را شاید بتوان یک حقه از جانب بازار دانست. زیرا در زمانی که به نظر می‌رسد قیمت بریک اوت داشته است و سطح بحرانی را شکسته است، جهت قیمت به سرعت عوض شده و تمام کسانی را که به هوای یک بریک اوت وارد معامله شده‌اند را فریب می‌دهد و موجب زیان آن‌ها می‌شود. اغلب اوقات معامله‌گران تازه‌کار پس از دیدن بریک اوت (شکست سطح)، وارد معامله می‌شوند و سپس حرفه‌ای‌های بازار، قیمت را در جهت مخالف باز می‌گردانند.

شما به عنوان یک معامله‌گر پرایس اکشن باید یاد بگیرید که چگونه از فالس بریک اوت‌ها به نفع خود استفاده کنید، نه اینکه قربانی آن‌ها شوید.

در اینجا دو مثال واضح از فالس بریک اوت در سطوح کلیدی بالا و پایین نمودار را داریم. توجه داشته باشید که بریک اوت‌های کاذب می‌توانند اشکال متفاوتی داشته باشند. گاهی اوقات با الگوی پین بار (pin bar) یا الگوی فیکی پترن (fakey pattern) مشاهده می‌شوند:

falsebreaks

بریک اوت‌های کاذب (False Breakout)

بریک اوت‌های کاذب اساسا یک حرکت متضاد در بازار هستند، این موقعیت‌ها باعث می‌شوند، معامله‌گرانی که با احساسات خود وارد بازار شده‌اند و نه با منطق را از بین ببرند.

به طور کلی، یک بریک اوت کاذب، به این دلیل اتفاق می‌افتد که معامله‌گران آماتور یا ضعیف در بازار، تمایل دارند که تنها زمانی وارد بازار شوند که «احساس امنیت» می‌کنند. این بدان معنا است که این افراد تنها زمانی وارد بازار می‌شوند که بازار در یک جهت مشخص، در حال پیشرفت باشد. آن‌ها سعی می‌کنند بریک اوت از سطوح حمایتی یا مقاومتی را زودتر از دیگران پیش‌بینی کنند. معامله‌گران حرفه‌ای مراقب این رفتار اشتباه از جانب آماتورها هستند. در نتیجه فرصت معاملاتی مناسب‌تری برایشان ایجاد می‌شود که با حد ضرر بسیار کوچک و ریوارد بسیار بزرگ‌تری نسبت به قبل، از آن استفاده کنند.

برای اینکه بدانید چه زمانی احتمال وقوع یک بریک اوت کاذب وجود دارد، باید نظم و کمی جرات داشته باشید و تا زمانی که این الگوها شکل نگرفته باشند، نمی‌توانید از وجود آن «مطمئن» باشید. نکته مهم این است که بدانیم یک بریک اوت کاذب چه زمان رخ می‌دهد و چگونه می‌توان بر اساس آن معامله کرد. که در ادامه به آن می‌پردازیم.

چگونه بر مبنای بریک اوت کاذب معامله کنیم

بریک اوت‌های کاذب، در همه شرایط بازار رخ می‌دهند. بازارهای روندی (دارای روند)، ضد روند، نوسانی و… اما شاید بهترین راه برای معامله بر اساس بریک اوت کاذب، استفاده از فالس بریک اوت‌هایی که در روند‌های روزانه قابل مشاهده هستند است. در نمودار زیر، این بریک اوت‌های کاذب قابل مشاهده است.

falsebreaks

توجه داشته باشید که در نمودار بالا، ما روند نزولی آشکاری را مشاهده می‌کنیم که چندین بریک اوت کاذب در آن رخ‌داده‌است. وقتی یک بریک اوت کاذب را مشاهده می‌کنید که مخالف روند غالب است، معمولا در حال مشاهده یک سیگنال بسیار خوب، برای از سرگیری دوباره همان روند قبلی هستید.

معامله‌گران آماتور همواره دوست دارند که خلاف روند اصلی معامله کنند، البته نه به صورت عمدی، بلکه فکر می‌کنند، نقطه‌ی ورود آن‌ها به معامله، همان نقطه چرخش بازار می‌باشد. این موضوع می‌تواند، منجر به شکل‌گیری بریک‌ اوت‌های کاذب در روندهای اصلی بازار باشد.

همانطور که در نمودار بالا می‌بینید، هر یک از بریک اوت‌های کاذب، احتمالا جایی بوده‌است که، تحلیل یک معامله‌گر آماتور، آلارم تغییر روند را از نزولی به صعودی داده‌است. بنابراین شروع به خرید کرده‌است. بعد از شروع معاملات خرید، حرفه‌ای‌های بازار بازگشته‌اند و از قدرت روند نزولی و دلایل به وجود آمدن این روند، استفاده کرده‌اند. آن‌ها وارد بازار شده و قیمت را به داخل روند قبلی خود، بازگردانده‌اند. در اینجا است که تمام معامله‌گران آماتور، که سعی داشتند از یک بریک اوت سود مناسبی را کسب کنند، به ضرر قابل توجهی دچار می‌شوند.

در نمودار زیر، نمونه‌هایی از فالس بریک اوت را، در یک بازار نزولی مشاهده می‌کنید. توجه داشته باشید که در هرکدام دوباره به روند بازگشته‌ایم.

بریک اوت های کاذب در زمانی که قیمت، داخل یک محدوده مشخص، در حال نوسان است، بسیار رایج‌تر می‌باشد، زیرا اغلب معامله‌گران سعی می‌کنند از بریک اوت های احتمالی کسب سود کنند. اما معمولا قیمت برای مدت طولانی‌تری داخل محدوده نوسانی باقی می‌ماند. اینکه یک معاله‌گر متوجه شود که چه زمانی قیمت داخل یک محدوده نوسانی گیرکرده‌است، یک بخش ارزشمند از معامله بر اساس پرایس اکشن است.

معامله در محدوده‌های نوسانی، همانطور که می‌تواند بسیار اذیت‌کننده و سخت باشد، می‌تواند بسیار پرسود نیز باشد. زیرا معامله‌گر تنها کافی است که در مرزهای حمایتی و مقاومتی، منتظر بازگشت قیمت در جهت مخالف باشد.

بهترین راه برای اطمینان از اینکه در معامله کردن در محدوده‌های نوسانی، دچار یک فالس بریک اوت نمی‌شوید، این است که منتظر بمانید تا قیمت در خارج از محدوده نوسانی به اندازه دو کندل (در نمودار روزانه دو روز) یا بیشتر حرکت کند و یا منتظر بمانید تا قیمت در خارج از محدوده به استراتژی بریک اوت صورت کامل بسته شود. اگر این اتفاق رخ بدهد، به احتمال زیاد نوسان در آن محدوده به پایان رسیده و قیمت، دوباره شروع به حرکت می‌کند.

در نمودار زیر می‌بینیم که چگونه یک معامله‌گر پرایس اکشن می‌تواند از یک سیگنال بریک اوت کاذب پین بار، برای معامله خود استفاده کند. به پین باری که در سطح مقاومت کلیدی قیمت رخ داده است، توجه کنید. در پایین نمودار، دو بریک اوت کاذب در ناحیه حمایتی مشاهده می‌کنید. معامله‌گران با تجربه می‌توانند بریک اوت‌های کاذبی را که محرک قیمت نیستند (مانند الگوی پین بار) مشاهده و بر اساس آن معامله کنند. دو بریک اوت کاذب در نواحی حمایتی نیز فرصت‌های خوبی برای خرید بودند.

الگوهای بریک اوت کاذب گاهی اوقات می‌توانند نشانه آغاز یک روند جدید یا پایان روند فعلی باشند.

در نمودار زیر، ما می‌توانیم یک سطح مقاومت کلیدی را مشاهده کنیم که دوبار توسط قیمت امتحان شده‌است. سپس در نمودار قیمت، یک الگوی بزرگ پین بار پدیدار شده و نشان می‌دهد این یک بریک اوت کاذب است و یک حرکت نزولی احتمالی در راه است.

همانطور که در نمودار زیر می‌بینیم نه تنها بریک اوت کاذب نشانه حرکت نزولی بود، بلکه روند کلی را نیز به نزولی تغییر‌داد.

falsebreaks

نکات مهم در معامله بر اساس بریک اوت کاذب

در همه شرایط بازار باید مراقب این بریک اوت‌ ها بود، زیرا این الگو‌ها غالبا سرنخ‌های قدرتمندی برای تغییر جهت حرکت احتمالی بازار را ارائه می‌کنند.

در بازارهای مالی، معامله کردن بر خلاف روند، کار بسیار سختی است. اما یکی از بهترین راه‌ها برای معامله بر خلاف روند اصلی، این است که منتظر یک بریک اوت کاذب در یک سطح مقاومت یا حمایت کلیدی باشیم که این اتفاق، سیگنالی بر علیه روند فعلی، ارائه می‌دهد. درست مانند آنچه که در نمودارهای بالا مشاهده کردیم. اما در هر صورت، بریک اوت های کاذبی که در جهت حرکت روند اصلی شکل می‌گیرند، معامله‌پذیرتر می‌باشند.

فالس بریک اوت‌ها محل نبرد بین معامله‌گران آماتور و حرفه‌ای است، بنابراین اگر می‌خواهید که طعمه نباشید، بهتر است بیاموزید که چگونه می‌توان، بریک اوت‌های کاذب را شناسایی و بر اساس آن‌ها معامله کرد.

بریک اوت Breakout چیست و چگونه از آن استفاده کنیم؟

بریک اوت

اصطلاح بریک اوت را در زمانی به کار می‌بریم که نمودار قیمت، ناحیه مقاومت و یا حمایت را با قدرت بشکند و به سمت دیگر ناحیه حرکت کند و در آنجا تثبیت شود. بریک‌اوت نشان‌دهنده‌ی پتانسیل حرکت قیمت برای شروع یک روند در جهت شکسته‌شده است. برای مثال، بریک اوت استراتژی بریک اوت صعودی (شکست ناحیه مقاومتی) نشان دهنده این است که احتمالا قیمت، روند صعودی خود را شروع کرده است. بریک اوت‌هایی که با حجم معاملاتی بالایی (در مقایسه با حجم نرمال) اتفاق می‌افتند از اعتبار بیشتری برخوردار خواهندبود زیرا احتمال بیشتری وجود دارد که در آن جهت، روند جدید پرقدرتی شکل بگیرد.

بریک اوت چه پیامی به شما می‌دهد؟

زمانی که قیمت برای مدتی زیر ناحیه مقاومت یا بالای ناحیه حمایت قراردارد و اکنون خود را از قفس این ناحیه آزاد کرده‌است، بریک اوت رخ می‌دهد. ناحیه مقاومت یا حمایت به عنوان محدوده‌ی تعیین‌کننده تلقی می‌شوند که معامله گران زیادی برای نقاط ورود و خروج یا قرار دادن حد ضرر و حد سود خود از آن استفاده می‌کنند. زمانی که قیمت ناحیه حمایت یا مقاومت را می‌شکند، معامله‌گرانی که منتظر بریک‌اوت هستند وارد معامله می‌شوند و کسانی که فکر نمی‌کردند قیمت بریک‌اوت کند به منظور جلوگیری از ضرر بیشتر، از پوزیشن‌های خود خارج می‌شوند و قدرت مضاعفی را برای ادامه حرکت مهیا می‌کنند.

این شکست نواحی اغلب با افزایش حجم معاملاتی نیز همراه است که نشان می‌دهد بسیاری از معامله‌گران منتظر شکست این ناحیه‌ها بوده‌اند. حجم بالاتر نسبت به حجم نرمال معامله شده نیز تاییدی بر بریک اوت است. اگر بریک اوت با حجم معاملاتی کمی همراه باشد ممکن است برای بسیاری از معامله گران قابل پذیرش نباشد که این ناحیه شکسته شده‌است یا اینکه هنوز معامله گران قانع نشده‌اند که معاملاتی نزدیک به این نواحی و بر اساس شکست آن انجام دهند. به احتمال زیاد چنین شکست‌های کم حجمی با عدم موفقیت همراه خواهند بود. به طور مثال در رابطه با بریک اوت صعودی، در صورت عدم موفقیت شکست ناحیه مقاومتی، قیمت دوباره به زیر این ناحیه سقوط خواهد کرد. در بریک اوت نزولی نیز که اغلب بدان سقوط قیمت گفته می‌شود، در صورت عدم موفقیت در شکست ناحیه حمایتی، قیمت به بالای ناحیه حمایت بازمی‌گردد و به صعود ادامه می‌دهد که به اصطلاح به آن فالس بریک اوت (False Breakout) یا بریک اوت کاذب گفته می‌شود.

شناسایی شروع بریک اوت‌ها اغلب با روندهای رنج و غالبا بدون جهت و یا الگوهای نموداری از جمله مثلث، پرچم، مثلث جمع شونده و الگوی سر و شانه به نمایش درمی‌آید. این الگوها زمانی به وجود می‌آید که قیمت، ناحیه‌های مقاومت یا حمایتی را تشکیل دهد. معامله‌گران با بررسی این نواحی منتظر بریک‌اوت‌ می‌مانند. حتی پس از بریک اوت با حجم بالا نیز قیمت‌ها غالبا (نه همیشه. )، قبل از اینکه در آن جهت حرکت کنند، به ناحیه شکسته‌شده برمی‌گردند یا به اصطلاح به آن پولبک می‌زنند. این امر بدین خاطر است که معامله‌گران کوتاه مدت اغلب در بریک اوت وارد معامله می‌شوند و با اندکی سود، شروع به سیو سود می‌نمایند و قدرت خریداران را کاهش می‌دهند. فراموش نکنیم که بسیاری از معامله گران نیز، که در جهت خلاف بریک اوت وارد معامله شده‌اند و به حجم خود مدام اضافه می‌کنند، هنوز چشم امیدی به بازگشت روند دارند تا از معاملات معکوس خود خارج شوند که این فروش به طور موقت قیمت را به نقطه شکست می‌رساند. در آن لحظه است که معامله‌گران تازه نفس، وارد معامله در جهت بریک اوت شده و قیمت را در جهت ناحیه شکسته شده پرتاب می‌کنند.

مثالی از بریک اوت

مثالی از یک بریک اوت صحیح

همانطور که در تصویر بالا مشاهده می‌کنید این نمودار استراتژی بریک اوت استراتژی بریک اوت افزایش قابل توجه حجم معاملاتی را نشان می‌دهد که با شکست ناحیه مقاومتی که همان ضلع بالایی الگوی مثلث است، رخ داده است. در این مثال شکست ناحیه به قدری شدید بوده که باعث ایجاد گپ قیمتی نیز شده است. قیمت به روند صعودی خود ادامه داده و به سطح شکست نیز بازنگشتی نداشته‌است. این امر نشان دهنده بریک اوتی بسیار شدید است.

معامله‌گران این امکان را داشتند تا با استفاده از بریک اوت وارد معاملات خرید شوند و یا از معاملات فروش خود خارج شوند. اگر وارد معاملات خرید شوند حد ضرر زیر سطح مقاومت الگوی مثلثی قرار می‌گیرد (یا حتی زیر سطح حمایت مثلث). به دلیل اینکه بریک اوت همراه با گپ بزرگی اتفاق افتاده است، ورود به معامله ممکن است دارای حد ضرر مناسب و ریسک به ریوارد معقولی نباشد.

Breakouts استراتژی معاملاتی استفاده از بریک اوت

در مبحث بریک اوت، شکست‌ها معمولا در تمام تایم‌فریم‌ها رخ می‌دهند. به همین دلیل، در این سبک مهم نیست که از چه تایم‌فریمی استفاده می‌کنید. مثلا اهمیتی ندارد، اگر از تایم‌فریم‌های ساعتی، روزانه، یا حتی هفتگی استفاده می‌کنید زیرا در تمامی این تایم فریم‌ها، نواحی را پیدا می‌کنید که نقش حمایت و یا مقاومت داشته‌باشند. از این استراتژی به‌ راحتی می‌توانید برای تمامی تایم فریم‌ها و سبک‌های معاملاتی استفاده کنید.

پیدا کردن نواحی مناسب

در این استراتژی پیدا کردن نواحی حمایت و مقاومت مناسب، بسیار مهم است. هر چه قیمت این نواحی را بیشتر لمس کرده باشد و به آن واکنش نشان داده‌باشد، اعتبار آن نواحی بیشتری خواهدبود. همچنین هرچه این حمایت و مقاومت‌ها برای مدت زمان طولانی‌تری در بازار تاثیرگذار باشند، به اهمیت آن‌ها افزوده خواهد شد و در زمان شکسته شدن، نتایج بهتری برای ما به ارمغان می‌آورند. زمانی که قیمت روند خنثی دارد، الگوهای متنوعی بر روی چارت تشکیل می‌شوند. الگوهایی مثل کانال قیمتی، مثلت و پرچم که همه این‌ها می‌توانند ابزارهای مفیدی برای معامله باشند. جدا از بحث الگوها، مدت زمانی که قیمت در حوالی مقاومت یا حمایت حرکت کرده باشد نیز می تواند، در پیدا کردن ناحیه مناسب برای ما نقش مفیدی داشته باشد.

resistance levels

نقطه ورود به معامله

بعد از پیدا کردن موقعیت مناسب، حالا نوبت به برنامه‌ریزی برای ورود به معامله می‌رسد. تقریبا می‌توان ادعا کرد، راحت‌ترین کار در این استراتژی، پیدا کردن نقطه ورود است. زمانی که قیمت در بالای سطح مقاومتی بسته می‌شود، معامله‌گران به‌دنبال معاملات خرید و برعکس زمانی که قیمت در زیر حمایت بسته می‌شود، معامله‌گران به‌دنبال معاملات فروش هستند.
برای تشخیص اینکه شکست رخ داده، معتبر است یا جعلی (fakeout)، باید منتظر تثبیت قیمت باشید. برای مثال بریک اوت کاذب زمانی رخ می‌دهد، که سهم در ساعات ابتدایی معاملات به بالای مقاومت یا پایین حمایت نفوذ کرده، اما با نزدیک شدن به پایان وقت معاملات، به سطوح قبلی باز می‌گردد. اگر معامله‌گر عجول باشد و یا بدون داشتن تاییدیه شکست وارد معامله شود، ممکن است قیمت به محدوده قبلی خود برگردد. داشتن تاییدیه حجم معاملات نیز، مورد مهمی بود که در بالا به آن اشاره کردیم.

زمان خروج از معاملات

یکی از مهم‌ترین عوامل موفقیت معامله‌گران، مشخص کردن نقطه خروج، قبل از وارد شدن به معامله است. در زیر دو روش برای پیدا کردن نقطه خروج از معامله را بیان کرده‌ایم:

۱. نقاطی که می‌توانیم با سود از معامله خود خارج شویم
زمانی که قصد دارید حد سودی برای معامله خود تعیین کنید، سعی کنید رفتار اخیر سهم یا جفت‌ارز را در نظر داشته باشید تا بتوانید اهداف منطقی‌تری برای حرکت جدید آن پیدا کنید. زمانی که از الگوها استفاده می‌کنید پیدا کردن حد سود و هدف قیمتی بر اساس حرکات اخیر قیمت (Price Action) ساده به نظر می‌رسد. مثلا اگر محدوده‌ای که قیمت در کانال حرکت کرده است، ۶ واحد باشد، در صورت شکسته استراتژی بریک اوت شدن این کانال، همین ۶ واحد را می‌توانیم به عنوان هدف قیمتی در نظر بگیریم (شکل زیر را مشاهده کنید).

Exit With a Profit

در زمان رسیدن به هدف قیمتی، چند روش برای مدیریت معامله وجود دارد. زمانی که قمیت به هدف قیمتی رسید، معامله‌گر می‌تواند تصمیم بگیرد که از معامله به صورت کامل خارج شود، یا مقداری از معامله را ببندد و حد ضرر را به محدوده‌ای تغییر دهد که اگر قیمت به آن رسید، معامله با سود بسته شود. در این صورت می‌تواند اجازه دهد قیمت کار خودش را انجام دهد و ممکن است حتی سود بیشتری نیز نصیبش شود.

۲. بستن معامله با ضرر
دانستن این نکته که در چه جاهایی شرایط معامله تغییر کرده و باید معامله را با ضرر ببندیم برای ما بسیار اهمیت دارد. در این استراتژی پیدا کردن این نقطه هم، بسیار استراتژی بریک اوت ساده است. بعد از اینکه سطحی شکسته می‌شود، مقاومت یا حمایت شکسته شده، کاربردشان تغییر می‌کند و به ترتیب به حمایت یا مقاومت تبدیل می‌شوند. (قاعده Change of Polarity)
دانستن این موضوع می‌تواند نکته کلیدی برای شما باشد. چون این نواحی می‌توانند تعیین‌کننده باشند که آیا معامله شما شکست می‌خورد یا نه. معامله‌گر می‌تواند این نقاط را برای حدضرر معامله خود تعیین کند. البته اندکی فاصله معقول از این سطوح برای حفظ معامله از نوسانات بازار نیر کار منطقی به شمار می‌آید.

Exit With a Loss

بازگشت قیمت از سطح شکسته شده

زمانی که قصد دارید از معامله با ضرر خارج شوید، از سطوح حمایت یا مقاومت شکسته شده استفاده کنید. قرار دادن حد ضرر در این نقاط آسان ترین راه برای محافظت کردن، از معامله و سرمایه‌ شماست و این کار باعث می‌شود که بیش از حد ریسک نکنید.
معمولا قیمت قبل از این که حرکت اصلی خودش را شروع کند، سطح شکسته شده را دوباره تست می‌کند و به همین دلیل بهتر است حد ضرر خود را خیلی نزدیک نقطه ورود قرار ندهید. در این صورت حدضرر شما قبل از اینکه قیمت حرکت اصلی خودش را شروع کند، فعال نمی‌شود.

محدودیت‌های استفاده از بریک اوت

دو مشکل اصلی در رابطه با استفاده از بریک اوت وجود دارد. مشکل اصلی بریک اوت، احتمال ادامه نیافتن روند در جهت شکست قیمت است. در این حالت قیمت اغلب اندکی بالای سطح مقاومت یا زیر حمایت می‌رود و معامله‌گرانی که بر اساس بریک اوت وارد معامله شده‌اند را فریب می‌دهد زیرا بعد از آن قیمت برمی‌گردد و در جهتی که سطح شکسته شده‌بود، ادامه حرکت نمی‌دهد. این اتفاق ممکن است قبل از اینکه بریک‌اوتی واقعی رخ دهد، چندین بار اتفاق بیافتد. که باعث می‌شود معامله گران در دام فالس بریک اوت گرفتار شوند که در بالا به آن اشاره کردیم.

استراتژی تشخیص سطوح و نواحی حمایت و مقاومت نیز بسته به هر فرد دارای ویژگی‌های متفاوتی است. همه معامله گران ناحیه حمایت یا مقاومت یکسانی را مد نظر قرار نمی‌دهند زیرا از تعاریف و برداشت‌های یکسانی استفاده نمی‌کنند. به همین دلیل است که بررسی حجم معاملات در تشخیص شکست‌های معتبر، مفید است. افزایش حجم معاملات در شکست نواحی، نشان دهنده اهمیت آن ناحیه است.

نکته دیگری که حائز اهمیت است، استفاده از نواحی حمایت و مقاومت به جای سطح حمایت و مقاومت است. زیرا در بازارهای مالی ما با یک خط یا یک سطح برگشتی سروکار نداریم بلکه معامله‌گران، سفارشات خرید و فروش خود را در یک محدوده‌ای از قیمت وارد بازار می‌کنند و به دنبال ورود به معامله یا خروج از آ‌ن‌ها هستند. تعیین شکست‌های معتبر و برگشت‌های قیمتی توسط نواحی حمایت و مقاومت، معامله گر را کمتر دچار اشتباه می‌کند.

این سبک از معاملات با وجود نوسانات قیمتی می‌تواند احساسات شما را به شدت درگیر کند چون قیمت به سرعت حرکت می‌کند. با استفاده از نکات گفته‌شده در این مقاله می‌توانید برنامه معاملاتی برای خودتان طراحی کنید. با درست اجرا کردن این برنامه و ریسک مدیریت شده می‌توانید به بازدهی عالی نیز دست پیدا کنید.

به طور خلاصه برای استفاده از این سبک معاملاتی باید این موارد را رعایت کنید:
۱. پیدا کردن نواحی مناسب
۲. انتظار برای شکست معتبر ناحیه
۳. انتظار برای تست مجدد ناحیه و برگشت قیمت به آن
۴. تعیین هدف قیمتی معقول و در دسترس
۵. تعیین حد ضرر و حد بی‌اعتباری تحلیل
۶. ورود، صبر و مدیریت در معامله

برای پیگیری اخبار روز و فوری فارکس و بازارهای جهانی به کانال تلگرام UtoFX بپیوندید.

استراتژی ساده و سودده مجیک بریک اوت (Magic Break Out) برای فارکس

بریک اوت

شکست یا Breakout (بریک اوت) زمانی اتفاق می افتد که قیمت از یک قله یا دره مهم به سمت بالا (برای قله ها) و یا به سمت پایین (برای دره ها) حرکت کرده و قله یا دره جدیدی را می سازد.

بریک اوت

به نظر ساده می رسد. بسیاری از تریدرها از همین استراتژی معاملاتی ساده، برای معاملات خود استفاده کرده و به سود رسیده اند. این تریدرها، معمولا سفارش خود را از نوع Buy Stop در محلی بالاتر از قله اصلی قبلی و یا از نوع Sell Stop در محلی پایین تر از دره اصلی قبلی می گذارند. و منتظر عبور قیمت از قله یا دره قبلی می مانند تا بریک اوت اتفاق افتد. در صورتیکه قیمت نتواند از سقف یا کف قبلی عبور کند و در جهتی مخالف حرکت کند، این سفارشات را لغو نموده و منتظر موقعیت های بعدی میشوند. دلیل استفاده از این استراتژی، حرکت پرشتاب قیمت پس از بریک اوت می باشد که معمولا اتفاق می افتد. اما همیشه هم اینطور نیست. بسیاری از مواقع بریک اوت های اشتباه (False Breakout) خواهیم داشت که ریسک از دست دادن سرمایه را زیاد می کند.

راز پشت پرده شکست (بریک اوت) اشتباه

بسیاری از اوقات، قیمت از یک قله مهم عبور کرده، سفارش خرید را فعال نموده و بلافاصله در جهت مخالف حرکت کرده و استاپ لاس تعیین شده را نیز فعال می کند که منجر به ضرر میشود. ضررهای کوچک ذاتا مشکلی ندارند و هر تریدری با ضررهای اینچنین مواجه می شود. ضرر جزئی از معاملات است و باید پذیرفته شود. اما یک تریدر موفق، تعداد معاملات پرسود بیشتری نسبت به تعداد معاملات با ضرر خود دارد و به مرور زمان این نسبت بیشتر نیز می شود. ما طی ده سال گذشته سیستم های مبتنی بر بریک اوت زیادی را بر روی بیشتر جفت ارزها مطالعه و امتحان نموده ایم. بیشتر این بریک اوتها اشتباه بوده اند و یا به سودهای خیلی ناچیزی ختم شده اند. به طور قطع و یقین، هر سیستمی که فقط بر اساس بریک اوت ساخته شده باشد، نمی تواند به طور مستمر سودده باشد. بنابراین تلاش نمودیم تا اطلاعاتی را که بانکها و مؤسسات مالی بزرگ تمایل ندارند شما آنها را بدانید، گردآوری نماییم!

یک بانک بزرگ، سرمایه کافی برای به حرکت درآوردن بازار برای یک مدتی را دارد. زمانیکه قیمت به یک قله نزدیک می شود، بانکها و معامله گران آنها، بلافاصله سفارشات خرید با حجم بسیار بالا (در حد میلیون ها دلار) ثبت نموده و باعث می شوند بازار در حد چند پیپ با سمت بالا حرکت نماید. در این زمان است که سفارشات خرد دیگر معامله گران نیز با عبور قیمت از قله فعال می شود و باز هم چند پیپ دیگر به سمت بالا حرکت می کند. در این زمان است که بانکها با استفاده از چند پیپ سود حاصله، سفارشات بزرگ خود را بسته میلیونها دلار خود را برداشت می کنند و باعث می شوند جهت حرکت قیمت تغییر کند. بانکها معمولا این کار را چندین بار در طول روز انجام میدهند.

راه حل چیست؟! راه حل، ورود به بریک اوت قبل از سایر معامله گران است!

شکست روند و سطح (Break Out) چیست و چگونه می توانم از آن استفاده کنم؟

Break-Out

در این قسمت از سری مقالات آموزش فارکس، به بررسی شکست روند و سطوح که به اصلاح بریک اوت هم گفته می‌شود می‌پردازیم. با ایران بروکر در این مقاله همراه باشید.

شکست زمانی رخ می دهد که قیمت از سطح خاصی از محدوده معاملاتی خارج شود.

شکست همچنین می تواند زمانی رخ دهد که به سطح قیمت خاصی برسد مانند سطوح حمایت و مقاومت، نقاط محوری، سطوح فیبوناچی، و غيره.

یکی از استراتژی هایی که اکثر معامله گران از آن بهره میبرند، استراتژی شکست یا بریک اوت است. در این استراتژی زمانی که سطح خاص یا خط روندی شکسته می‌شود معامله گران وارد می‌شوند و در روند پیش رو استراتژی بریک اوت با قیمت همراه می‌شوند. اما برای شناسایی شکست معتبر چه راه‌هایی وجود دارد؟ از کجا بفهمیم شکست واقعی بوده یا نه؟

راه‌های تشخیص شکست معتبر

نوسان قیمت ابزاری است که می‌توانیم برای زمانی که به دنبال فرصتهای معاملاتی بر اساس استراتژی شکست هستیم استفاده کنیم. نوسان به اندازه گیری حرکات کلی قیمت در دوره زمانی خاص می‌پردازد و این اطلاعات می‌تواند برای تشخیص شکست معتبر استفاده شود. چند اندیکاتور وجود دارد که می‌تواند برای سنجش نوسانات فعلی جفت ارز به شما کمک کند. در زمانی که به دنبال فرصت شکست هستید، استفاده از این اندیکاتور می‌تواند به شما کمک کند.

1. میانگین متحرک

میانگین متحرک احتمالاً شایع‌ترین اندیکاتور مورد استفاده توسط معامله گران است و اگرچه ابزار ساده‌ای است، داده‌های ارزشمندی فراهم می‌کند.

به عبارت ساده، میانگین متحرک به اندازه گیری میانگین حرکت بازار برای مقدار زمانی X می‌پردازد که در آن X عدد دلخواه است. به عنوان مثال اگر دوره ۲۰ را به نمودار روزانه اعمال کنید، میانگین متحرک در ۲۰ روز گذشته را به شما نشان می‌دهد. انواع دیگری از میانگین متحرک وجود دارد مانند نمایی و وزنی، اما برای هدف این درس، زیاد وارد جزئیات نمی‌شویم. برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد میانگین متحرک و یا مرور بر آنها، درس میانگین متحرک را بررسی کنید.

69 1

۲. باندهای بولینگر

باندهای بولینگر ابزار بسیار عالی برای اندازه گیری نوسانات هستند چرا که دقیقاً برای انجام همین کار طراحی شده‌اند. باندهای بولینگر در واقع ۲ خط هستند که به اندازه ۲ انحراف معیار در بالا و پایین میانگین متحرک برای مقدار زمانی X رسم می‌شوند که X مقدار دلخواه است.

زمانی که باندها جمع می‌شوند، یعنی نوسانات کم است. هنگامی که باندها باز می‌شوند، یعنی نوسانات زیاد است. برای توضیح کامل‌تر، درس باندهای بولینگر را بررسی کنید.

69 2

۳. میانگین محدوده واقعی (ATR)

ATR ابزار عالی برای اندازه گیری نوسانات است چرا که میانگین محدوده نوسان بازار برای یک دوره خاص از زمان را به ما می‌گوید. بنابراین اگر ATR را به 20 در نمودار روزانه تنظیم کنید، محدوده معاملات میانگین برای ۲۰ روز گذشته را نشان می‌دهد.

69 3

هنگامی که ATR در حال سقوط است، نشان می‌دهد که نوسانات در حال کاهش است.

هنگامی که ATR در حال افزایش است، نشان می‌دهد که نوسانات رو به افزایش است.

انواع شکست

هنگام معامله با استراتژی شکست، مهم است بدانید که دو نوع اصلی وجود دارد:

  1. شکست ادامه دار
  2. شکست بازگشتی

دانستن اینکه چه نوع شکستی را می‌بینید به درک وقایع در تصویر بزرگ از بازار کمک خواهد کرد. شکست‌ها مهم هستند چرا که تغییر در عرضه و تقاضای جفت ارزی را که معامله می‌کنید نشان می‌دهند. این تغییر در تمایلات می‌تواند موجب حرکت‌های گسترده‌ای شود که فرصت بسیار عالی برای به دست آوردن چند پیپ فراهم می‌کند.

شکست ادامه دار

گاهی اوقات که حرکت گسترده در یک جهت بازار وجود دارد، قیمت اغلب مکث خواهد کرد. این امر هنگامی رخ می‌دهد که خریداران و فروشندگان مکث می‌کنند تا برای اقدام بعدی فکر کنند. در نتیجه، شاهد دوره‌ی حرکت محدود موسوم به تثبیت خواهید بود(بازار رنج یا خنثی).

69 4

زمانی که در همان جهت روند قبلی شکست اتفاق بیوفتد، در نتیجه شکست ادامه دار است. فقط آن را به صورت ادامه روند اولیه در نظر بگیرید.

شکست‌های بازگشتی

شکست بازگشتی به همان شیوه قبلی شروع می‌شود تنها تفاوت این است که پس از این تثبیت، معامله گران تصمیم می‌گیرند که روند به پایان رسیده است و قیمت را در خلاف جهت یا جهت «معکوس» فشار می‌دهند. در نتیجه، «شکست بازگشتی یا معکوس» رخ می‌دهد.

69 5

شکست کاذب

شکست کاذب زمانی رخ می‌دهد که قیمت پس از سطح معینی (حمایت، مقاومت، مثلث، خط روند، و غیره) می‌شکند اما به حرکت سریع در آن جهت ادامه نمی‌دهد و پس از آن قیمت به محدوده نوسان خود برگردد.

69 6

یک راه خوب برای ورود به شکست این است که صبر کنید تا زمانی که قیمت به سطح شکست اصلی پولبک بزند و سپس صبر کنید و ببینید که بر می‌گردد تا سقف یا کف جدیدی ایجاد کند یا خیر.

69 8

راه دیگر برای مقابله با شکست‌های کاذب این است که اولین شکستی را که می‌بینید در نظر نگیرید. صبر کنید تا ببینید قیمت به حرکت در جهت مورد نظر ادامه خواهد داد یا خیر، و اینگونه شانس بهتری برای گرفتن معامله سود آور به دست می‌آورید. نقطه ضعف آن در این است که ممکن است برخی معاملات را که در آن قیمت به سرعت حرکت می‌کند را از دست بدهید.

تشخیص شکست

نکته خوب در مورد معاملات بر روی شکست روند این است که تشخیص فرصت معامله با چشم غیر مسلح خیلی آسان است! هنگامی که شروع به استفاده از نشانه‌های شکست می‌کنید، قادر خواهید بود معاملات خوب را نسبتاً سریع تشخیص دهید. الگوهای نمودار

در حال حاضر باید به نمودارها و شناخت الگوها که نشان دهنده شکست معکوس هستند عادت کرده باشید. برخی از آنها عبارتند از:

  • الگوی Double Top/ Double Bottom
  • الگوی Head and Shoulders
  • الگوی Triple Top/ Triple Bottom

برای اطلاعات بیشتر، درس الگوهای نمودار را بررسی کنید.

علاوه بر الگوهای نمودار، چند ابزار و اندیکاتور وجود دارد که می‌توانید برای تشخیص بهتر از آنها استفاده کنید. خطوط روند اولین راه برای تشخیص شکست احتمالی بر روی نمودار است. برای رسم خط روند، به نمودار نگاه کنید و خطی رسم کنید که با روند فعلی حرکت کند.

69 8 1

هنگام رسم خطوط روند، بهتر است حداقل دو سقف و کف را متصل کنید. هر چه سقف و کف بیشتری را متصل کنید، خط روند قوی‌تر خواهد بود. زمانی که قیمت به خط روند نزدیک می‌شود، فقط دو چیز می‌تواند رخ دهد. قیمت می‌تواند به به روند ادامه دهد یا می‌تواند خط روند را بشکند و باعث باز گشت شود.

به هر حال نگاه کردن به قیمت کافی نیست. استفاده از یک یا چند اندیکاتور ذکر شده در این درس می‌تواند فوق العاده به شما کمک کند.

69 9

توجه داشته باشید که وقتی EUR / USD خط روند را شکست، MACD حرکت نزولی را نشان می‌داد. با استفاده از این اطلاعات، می‌توانیم با خیال راحت بگوییم که شکست، یورو را پایین می‌کشد و ما به عنوان معامله گر، باید این جفت ارز را به فروش برسانیم.

کانال‌ها

راه دیگر برای تشخیص فرصتهای شکست، رسم کانال‌های روند است. رسم کانال‌های روند تقریباً مثل رسم خطوط است با این تفاوت که بعد از رسم خط روند، باید طرف دیگر را اضافه کنید.

69 10

کانال‌ها مفید هستند زیرا می‌توانید شکست‌ها را در هر دو جهت روند تشخیص دهید. این رویکرد شبیه به رویکرد خطوط روند است، از این لحاظ که منتظر می‌مانیم تا قیمت به یکی از خطوط کانال برسد و سپس تصمیم گیری می‌کنیم.

69 11

توجه کنید که وقتی EUR / استراتژی بریک اوت USD زیر خط پایینی کانال روند قرار داشت، MACD حرکت نزولی قوی را نشان داد. این نشانه خوبی برای

مثلث‌ها

راه سوم برای تشخیص فرصتهای شکست جستجوی مثلثها است. مثلث زمانی شکل می‌گیرد که قیمت بازار شروع به نوسان می‌کند و شروع به تثبیت در محدوده باریکی می‌کند. هدف ما وارد شدن به موقعیت در زمانی است که بازار تثبیت می‌شود تا وقتی شکست رخ می‌دهد بتوانیم یک حرکت را بگیریم.

سه نوع مثلث وجود دارد:

مثلث صعودی مثلث صعودی زمانی به وجود می‌آید که سطح مقاومت وجود دارد و قیمت بازار همچنان کف‌های بالاتر ایجاد می‌کند. این نشانه آن است که خریداران به آرامی شروع به غلبه بر فروشندگان می‌کنند.

69 12

ماجرای مثلث صعودی این است که هر دفعه قیمت به سقف خاصی می‌رسد، چند معامله گر هستند که در مورد فروش در این سطح متقاعد شده‌اند، در نتیجه قیمت سقوط می‌کند.

از طرف دیگر، چند معامله گر هستند که بر این باورند که قیمت باید بالاتر باشد، و وقتی قیمت شروع به افت می‌کند، بالاتر از کف قبلی خرید می‌کنند. نتیجه مبارزه بین خریداران و فروشندگان است که در نهایت در مرحله فینال به نقطه واحدی می‌رسند.

69 13

ما به دنبال شکست برای حرکت صعودی هستیم زیرا مثلث‌های صعودی معمولاً بیانگر حرکت رو به بالاست. وقتی که شاهد نقض مقاومت هستیم، تصمیم مناسب، خرید است.

69 14

مثلث نزولی

مثلث نزولی، نقطه مقابل مثلث صعودی است. فروشندگان همچنان به اعمال فشار بر خریداران ادامه می‌دهند، و در نتیجه، می‌بینیم که سقف‌های پایین‌تر با سطح حمایت قوی برخورد می‌کنند.

69 15

مثلث نزولی

مثلث‌های نزولی به طور کلی بیانگر حالت نزولی‌اند. برای استفاده از آن، هدف ما این است که اگر قیمت در سطح حمایت شکسته شد، اقدام به فروش نمایید.

69 16

مثلث متقارن

نوع سوم، مثلث متقارن است. به جای داشتن سطح حمایت یا مقاومت افقی، هر دوی خریداران و فروشندگان به ایجاد کف‌های بالاتر و سقف‌های پایین‌تر می‌پردازند و جایی در وسط، یک رأس تشکیل می‌دهند.

69 17

بر خلاف مثلث‌های صعودی و نزولی که معمولاً سیگنالهای صعودی و نزولی‌اند، مثلث متقارن تمایل به جهت خاصی ندارد. باید آماده معاملهی شکست در هر دو طرف شوید!



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.