ریسک چیست ؟ دلایل اهمیت ریسک سنجی پیش از سرمایه گذاری
ریسک چیست و چرا در سرمایه گذاری اهمیت دارد. الفبای سرمایه گذاری با تعریف ریسک شروع میشود، یعنی اگر با این مفهوم آشنایی ندارید و کاربرد و عوامل به وجود آورنده آن را نمیشناسید، به ندرت میتوانید سرمایه گذار موفقی باشید.
برخی از سرمایه گذاران سنتی ممکن است به صورت سنتی با مفهوم ریسک آشنا باشند و ناخودآگاه در فعالیتهای اقتصادی خود میزان ریسک را اندازه گیری کنند و براساس سطح ریسک تصمیم به سرمایه گذاری بگیرند.
اما در بازارهای پیچیده امروز دانستن مفهوم ریسک اهمیت بسیاری پیدا کرده است و باعث میشود تا در فعالیتهای اقتصادی و به خصوص در بازار بورس دچار ضررهای جبران ناپذیر نشوید. در ادامه با داراتو همراه باشید تا ضمن آشنایی با مفهوم ریسک ببینید که چطور میتوان میزان ریسک بازارهای مالی را اندازه گیری کرد و تا حد زیادی ریسک سرمایه گذاری را کاهش دهیم.
فهرست موضوعات مقاله
ریسک چیست؟
معادل کلمه ریسک در فارسی، واژه «خطر» یا «احتمال خطر» است. اما خطر نمیتواند تعریف مناسبی برای واژه ریسک در فعالیتهای اقتصادی باشد و به همین دلیل این واژه در ادبیات مالی ترجمه نمیشود. با این حساب ریسک را چطور میتوان تعریف کرد و تعریف ریسک را چگونه میتوان بیان کرد.
واژه ریسک در زبان انگلیسی دو بعد مثبت و منفی دارد و به معنای هشدار است. تابلوهای خطر جادههای کوهستانی را به یاد بیاورید. آیا تابلو خطر ریزش کوه به معنای توقف کامل خودرو یا ورود ممنوع است؟ خیر. این تابلوها هشدار دهنده هستند و به شما توصیه میکنند که در رانندگی احتیاط کنید.
ریسک هم مثل تابلوی هشدار دهنده است، با این تفاوت که مقدار آن میتواند کم یا زیاد باشد. مثلا برخی از فعالیتها ریسک خیلی کمی دارند و برخی دیگر آنقدر ریسک بالایی دارند که باید با احتیاط و مهارت بالا وارد آنها شد. در اینجا هم مثل رانندگی در کوهستان، کنترل سرعت عامل مهمی است و در فعالیتهای اقتصادی با ریسک بالا باید با سرعت کمتر و دید بلند مدتتر وارد شد.
به همین ترتیب میتوان ریسک را در بازارهای مالی ضرر بالقوه یا زیان احتمالی نهفته معنی کرد، یعنی ممکن است ضرر ده باشد، اما سود آور هم باشد. از طرفی قابل پیشگیری و حتی در بسیاری از مواقع قابل پیش بینی است.
تعریف ریسک در سرمایه گذاری
در ادبیات مالی زیان بالقوه و قابل اندازه گیری و گاهی قابل پیش بینی را ریسک مینامند. سادهتر بخواهیم بگوییم یعنی در نظر گرفتن اختلاف احتمالی که بین بازدهی واقعی سرمایه با بازدهی مورد انتظار ما وجود دارد.
ریسک برای سرمایه گذار مثل اکسیژن برای انسان است؛ یعنی بدون ریسک در سرمایه گذاری سربلند نخواهید بود. البته برخی از سرمایه گذاریها مثل صندوقهای بورسی طوری ساخته و پرداخته شدند که افراد مختلف با سطح ریسک متفاوت بتوانند سرمایه خود را در آنها قرار بدهند.
همانطور که گفتیم ریسک بخش جدانشدنی سرمایه گذاری است و به همین دلیل توصیه میشود برای محاسبات دقیقتر و سرمایه گذاری هوشمندانهتر و موفقیت آمیز در هر بازاری حد مشخصی برای ریسک در نظر داشته باشید. میزان ریسک نباید بیش از اندازه متعادل آن باشد. افرادی که فکر میکنند خیلی ریسک پذیرند و عمدتا صبر بالایی هم ندارند، معمولا در زمره شکست خوردگان بازارهای مالی قرار میگیرند. چون اندازه متعادل ریسک را نمیدانند و حد ریسک پذیری خود را نمیشناسند.
اهمیت ریسک سنجی در سرمایه گذاری
با تعریفی که تا اینجا ارائه دادیم میتوان نتیجه گیری کرد که هر سرمایه گذار قبل از ورود به بازارهای مختلف باید نسبت به میزان ریسک پذیری خود آگاه باشد. به همین دلیل ریسک سنجی یکی از اولین و مهمترین مراحل ورود به هر فعالیت اقتصادی است.
با این وجود بسیاری از افراد بدون سنجش ریسک وارد حوزههای مالی مختلف میشوند و ضررهای مالی بسیاری میبینند. همچنین بسیاری از معامله گران سنتی و حتی گاهی سرمایه گذاران مدرن شناختی نسبت به ریسک خود ندارند. در صندوقهای سرمایه گذاری که نوعی سرمایه گذاری مدرن به حساب میآید، به این موضوع توجه ویژهای شده است.
افراد قبل از شروع قرار دادن سرمایه در صندوقها باید از طریق پرسشنامه و آزمون، مورد ریسک سنجی قرار بگیرند. در این آزمون سرمایه گذار شناخت بهتری نسبت به خود و انگیزههایش برای سرمایه گذاری پیدا میکند.
این آزمونها با در نظر گرفتن صبر و حوصله فرد برای سرمایه گذاری و همچنین خطر پذیری که نسبت به از دست دادن سرمایه دارد، فرد را در یک طیف کم ریسک تا بسیار پر ریسک و خطر پذیر دسته بندی میکنند.
پیشنهاد میکنیم برای آگاهی از سطح ریسک پذیری خود وارد صفحه آزمون ریسک سنجی داراتو شوید. در این آزمون ریسک سنجی میزان ریسک پذیری مشخص میشود و در نهایت صندوقهایی متناسب با نوع شخصیت شما پیشنهاد داده میشود. تا اینجا با مفهوم ریسک و اهمیت آن در فعالیتهای مالی آشنا شدیم، در ادامه با بررسی انواع ریسک، اشکال مختلف آن را بررسی خواهیم کرد.
انواع ریسک
به طور کلی انواع ریسک شامل ریسکهای طبیعی، ریسک پویا، ریسک سیستماتیک و غیر سیستماتیک میشوند. در ادامه این موارد را به صورت کامل بررسی کردیم.
ریسک طبیعی یا خالص (Pure Risk)
«حادثه خبر نمیکند»، این جمله کاملا گویای ریسک طبیعی یا خالص است. انواع خطرات فیزیکی مثل تصادف، بیماری، بلایای طبیعی و… در دسته ریسکهای طبیعی قرار میگیرند. نتیجه این ریسکها هیچ وقت مثبت نیست و به همین دلیل با بیمه کردن میتوان جلوی ضرر و زیان مالی آنها را گرفت.
ریسک پویا
این نوع از ریسکها مثل ریسک طبیعی ایستا نیستند، یعنی نمیتوان با بیمه کردن جلوی ضرر آنها را گرفت و کمتر قابل پیش بینیاند، چون نظم و قاعده دقیقی ندارند. ریسک پویا نتیجه تغییرات سیستمهای اقتصادی مثل تغییر قیمتها، تغییر سلیقه مصرف کنندگان، تکنولوژی و مواردی از این دست است. این ریسکها در بلند مدت ممکن است سودآور باشند، مثل نوسان قیمت دلار و طلا.
ریسک سیستماتیک
ریسکی که کل بازار سهام را تحت تاثیر قرار بدهد، ریسک سیستماتیک است. این ریسک در مقابل ریسک غیر سیستماتیک قرار میگیرد که به طور خاص سهام یک شرکت یا صنعت را تحت تاثیر قرار میدهد. به ریسک سیستماتیک، ریسک غیر قابل حذف یا ریسک بازار هم گفته میشود و قابل پیش بینی نیست و نمیتوان به طور کامل آن را حذف کرد.
برای کاهش این ریسک باید از استراتژی پوشش ریسک یا تخصیص دارایی استفاده کرد. برای مثال در صورت مشاهده نابسامانی در بازار میتوان با سرمایه گذاری در اوراق درآمد ثابت یا املاک ریسک سیستماتیک را کمتر کرد. با این حال هنوز هم پرتفوی شما تحت تاثیر این ریسک قرار میگیرد. مواردی مثل جنگ، تحریم، تورم، نرخ بهره و… باعث تشدید این نوع ریسک میشوند.
ریسک غیر سیستماتیک
تعریف ریسک غیر سیستماتیک عکس سیستماتیک است. این ریسک به طور خاص سهام یک شرکت یا صنعت خاص را تحت تاثیر قرار میدهد. وضعیت صنعت و شرکت، رفتار سهامداران و مواردی از این دست عوامل اصلی ایجاد این ریسک هستند و در صورت داشتن دانش کافی از تحلیل بازار قابل پیش بینیاند.
این ریسک قابل حذف است و با متنوع سازی و مدیریت حرفهای سبد سرمایه گذاری میتوان از وقوع آن جلوگیری کرد. در واقع میتوان گفت که در صورت داشتن دانش کافی و قدرت تحلیل بالا میتوان به طور کامل جلوی این ریسک را گرفت.
عوامل به وجود آورنده ریسک
عوامل بسیاری باعث به وجود آمدن ریسک میشوند، درک این موارد باعث میشود تا شناخت بهتری نسبت به انواع ریسکها پیدا کنیم و در صورت وقوع جلوی آنها را بگیریم. در ادامه به بررسی این عوامل پرداختهایم.
ریسک ناشی از تغییرات نرخ بهره
تغییرات بهره میتواند عامل مهمی در ایجاد ریسک باشد. این مدل زمانی اتفاق میافتد که در حال انجام معاملات اوراق مشارکت هستیم. در این حالت باید ببینیم که سایر روشهای سرمایه گذاری چه سطح ریسکی دارند. برای مثال در صورتی که خرید سهام فقط 20 درصد سودآور باشد و بانک نرخ سود اوراق درآمد ثابت را تا 20 درصد افزایش بدهد، خرید اوراق درآمد ثابت که ریسک کمتری دارند، عقلانی تر از خرید سهام است.
ریسک ناشی از تورم
بالارفتن تورم و نوسان قیمتها میتواند تاثیر مستقیمی روی بالا رفتن ریسک سرمایه گذاری شما داشته باشد. در این حالت بازار ثبات ندارد و بازدهی مورد انتظار شما را برآورده نمیکند. برای مثال فرض کنید تورم 15 درصد است و پول خود را در صندوق سرمایه گذاری سهامی قرار میدهید.
انتظار شما از بازده صندوق سهامی 40 درصد است، اما تورم براثر عواملی مثل تحریم، ضعفهای مدیریتی، جنگ و عواملی از این دست از 15 درصد به 30 درصد میرسد. در این حالت بازدهی 40 درصد صندوق خریداری شده دیگر برای شما به صرفه نیست. به این حالت پیش آمده ریسک تورم میگویند.
این نوع ریسک با ریسک نرخ بهره ارتباط مستقیم دارد، چون افزایش تورم باعث افزایش نرخ بهره میشود. دلیل آن هم بالا بردن نرخ بهره برای جبران ضرر ناشی از قدرت خرید است.
ریسک بازار
نوسانات کلی بازار از عوامل ریسک به حساب میآیند. مواردی مثل رکود اقتصادی، جنگ و تغییرات ساختاری اقتصاد کشور باعث ایجاد ریسک بازار و نوسانات آن میشوند. بازار سهام، سکه و فارکس بیشترین نوسانات را دارند.
ریسک فعالیت تجاری
ریسک فعالیت تجاری عموما مرتبط با یک صنعت یا کسب و کار است. این ریسک زمانی پیش میآید که سود یا زیان کسب و کار و صنعت با پیش بینیها تفاوت داشته باشد. عوامل مختلفی مثل عوامل بیرونی، رکود اقتصادی داخلی و جهانی و بحرانهای مالی میتوانند باعث ایجاد این ریسک شوند. همچنین مواردی مثل هزینه کالاها، حاشیههای سود، رقبا و سطح تقاضا نسبت به عرضه ریسک فعالیت تجاری را بیشتر میکنند.
ریسک مالی
تسهیلات و وامهای دریافتی شرکت باعث ایجاد ریسک مالی میشوند. هر چه بدهیهای شرکت و تعهدات مالی آن بیشتر باشد، ریسک مالی افزایش پیدا میکند. همچنین بیشتر شدن تعهدات و ناتوانی از پرداخت آنها باعث کاهش سود سهام شرکت میشود.
بسیاری از سهامداران این عامل را به عنوان عامل انتخاب یک شرکت برای سرمایه گذاری به حساب میآورند. به همین دلیل در شرکتهایی که تعهدات مالی زیادی دارند، سرمایه گذاری نمیکنند.
ریسک نقدینگی بازارها
دارایی شما هر چقدر سریعتر نقد شود، ریسک نقد شوندگی آن پایینتر است. ریسک نقدینگی در بازار ثانویه پیش میآید، که اوراق بهادار بدون محدودیت میزان خرید در حجمهای متفاوت خرید و فروش میشوند. ریسک نقد شوندگی بازار سرمایه نسبت به سایر بازارها کمتر است. به طور معمول ریسک نقد شوندگی زمانی در بازار بورس اتفاق میافتد، که به دلیل ضعف مدیریتی شرکت، ورشکستگی و… کسی سهام شرکت را نمیخرد.
ریسک نوسان نرخ ارز
نوسانات نرخ ارز عامل مهم دیگر ایجاد ریسک هستند. این ریسک زمانی اتفاق میافتد که به دلیل شرایط اقتصادی، مسائل سیاسی و مواردی از این دست نرخ ارز دچار نوسان میشود و میتواند در فواصل مختلف زمانی همراه با سود یا ضرر باشد.
گاهی هم ممکن است شرکتها دچار این نوع ریسک شوند. به خصوص شرکتهایی که مواد اولیه خود را وارد میکنند با نوسانات نرخ ارز دچار ریسک ارزی میشوند.
ریسک سیاسی
عامل دیگر ریسک، وضعیت سیاسی کشور است که به عنوان ریسک کشور هم شناخته میشود. به طور معمول سرمایه گذاری در کشورهایی که از نظر اقتصادی و سیاسی ثبات کافی ندارد، ریسک بالایی دارد.
این ریسک در کشورهایی رخ میدهد که با کسری بودجه شدید مواجه اند. البته در بسیاری از مواقع ریسک سیاسی از نوع سیستماتیک است و بسیاری از اوقات غیر قابل مهار است.
چطور ریسک سنجی کنیم
ارزیابی ریسک از طریق بررسی انحراف معیار، بررسی بازده و از طریق آزمون ریسک سنجی قابل انجام است. در ادامه هر کدام از این موارد را به طور کامل شرح دادهایم.
محاسبه از طریق انحراف معیار
از طریق انحراف معیار میتوان مشخص کرد که پراکندگی بازده دارایی به چه صورت است. با انحراف معیار میتوان نوسانات موجود در بازار را اندازه گیری کرد. انحراف معیار زمانی کارکرد بیشتری پیدا میکند که یک سهم در حال ریزش باشد. در این حالت برخی از افراد پافشاری دارند که باید آن سهم را حفظ کنند و نفروشند. از طریق انحراف معیار میتوان محدوده ریسک پذیری تعیین کرد و در صورت رسیدن قیمت به آن محدوده تصمیم به فروش آن سهم گرفت.
محاسبه از طریق بررسی بازده
ریسک و بازده رابطهای مستقیم با یکدیگر دارند و هر چه بازده مورد انتظار بیشتر باشد، ریسک بیشتر میشود. البته یک نکته مهم هم وجود دارد که باید به آن توجه شود. در سرمایه گذاریهای بلند مدت عمدتا ریسک بیشتر باعث بازده بیشتر میشود و در کوتاه مدت کمتر این موضوع صدق میکند.
البته باید توجه داشت که گاهی هم ممکن است ریسک و بازده رابطه عکس داشته باشند و به همین دلیل باید بین ریسک و بازده توازن ایجاد کرد. عمدتا در سبد گردانیها چنین اتفاقی رخ میدهد و پرتفوی صندوقها و سبدهای دارایی طوری تنظیم میشود که بین بازده و ریسک توازن ایجاد شود. برای مثال مدیریت صندوق با اختصاص بخشی از دارایی صندوقهای پرریسک مثل صندوق سهامی به اوراق درآمد ثابت با ریسک کمتر باعث کاهش ریسک خرید آن صندوق میشود.
نتیجه گیری؛ ریسک سنجی گام اول سرمایه گذاری
در این مقاله از وبلاگ داراتو سعی ما این بود که به طور کامل با تعریف ریسک آشنا شوید و به این سوال پاسخ دهیم که ریسک چیست و عوامل ایجاد آن و روشهای کاهش ریسک را بشناسید. همانطور که گفتیم ریسک سنجی از مهمترین و اولین گامهای شروع سرمایه گذاری است و به همین دلیل هر فردی که قصد سرمایه گذاری دارد باید در آزمون ریسک سنجی شرکت کند.
پیشنهاد میکنیم برای آشنایی با سطح ریسک خود با کارشناسان داراتو در ارتباط باشید. شما میتوانید علاوه بر شناخت سطح ریسک پذیری خود در فعالیتهای مالی از کارشناسان ما بهترین پیشنهاد سرمایه گذاری در صندوقها را دریافت کنید.
تحریریه داراتو
ما در تیم تحریریه داراتو امیدواریم با مطالب آموزشی بتوانیم سطح دانش مالی شما را ارتقا بدهیم تا در آینده سرمایه گذاری را به شکل بهتری تجربه کنید. در این راه حمایتهای شما با نظرات و پیشنهادات بیشترین کمک را به ما خواهد کرد. پس منتظر شنیدن نظرات شما در بخش ارسال دیدگاهها هستیم. همیشه در سود باشید.
تصور شما از ریسک سرمایه گذاری چیست؟
ریسک به معنی خطر است. ریسک احتمال شکست شما می باشد. شما به عنوان یک سرمایه گذار نمی توانید احتمال شکست را به طور کامل نادیده بگیرید. در اصل احتمال تفاوت بین بازده واقعی و بازده مورد انتظار از سرمایه گذاری را ریسک می گویند و یا تغییر احتمالی منافع آینده ناشی از یک سرمایه گذاری را هم می گویند. بنابراین با این تعاریف متوجه شدیم در صورتی که از سرمایه گذاری خود انتظار بازدهی مشخصی داشته باشید، ولی در آینده آن بازدهی نصیب شما نشود، این اختلاف را ریسک می گویند.
چنانچه سرمایه گذاران ریسک و بازده سرمایه گذاری خود را محاسبه نکنند، نمی دانند در مقابل خطر های موجود چه اقداماتی باید انجام دهند. ضمن اینکه در نظرگرفتن این دو مورد باعث می شود که در تصمیم گیری خود جهت انجام سرمایه گذاری، بهترین کار ممکن را انجام دهید.
همان طور که در ادامه خواهم گفت هر نوع سرمایه گذاری با عدم اطمینان نسبت به آینده مواجه می شود که ممکن است منافع حاصل از سرمایه گذاری را با تغییراتی روبرو کند. بنابراین احتمال اینکه پیش بینی های یک سرمایه گذار به طور کامل محقق نشود، وجود دارد. به همین خاطر قبل از هر چیز باید ریسک سرمایه گذاری برآورد شود. سپس با توجه به بازده مورد توقع در آینده، می توانیم به سراغ سرمایه گذاری هایی که مطابق با شرایط ما می باشند، برویم.
برآورد ریسک سرمایه گذاری
برآورد خطر سرمایه گذاری های متفاوت یکسان نمی باشد. ولی به طور کلی باید شرایط محیطی را در نظر گرفت. همین طور تحلیل سنوات گذشته می تواند کمک بسیاری به سرمایه گذار کند. ضمن اینکه با توجه به اخبار و رویدادهای اقتصادی و سیاسی میبایست برآوردی از آینده سرمایه گذاری مورد نظر کرد. مهم تر از همه اینکه بین اطلاعات گذشته و تخمین آینده آن سرمایه گذاری، باید ارتباط برقرار کرد. با توجه به همین موارد می توان خطر سرمایه گذاری را تا حدودی محاسبه کرد. ولیکن باید تمام موارد اثرگذار را بررسی و تحلیل کنیم.
میزان ریسک پذیری
هر یک از فرصتهای سرمایه گذاری ریسک خاص خود را دارد. شما باید قبل از سرمایه گذاری میزان خطر پذیری خود را مشخص کنید. افراد خطرپذیری متفاوتی دارند. هیچ یک از شما درجه ریسک پذیری مشابهی ندارید. انجام هر نوع سرمایه گذاری ریسک های خاص خود را دارد و شما نیز باید میزان ریسک پذیری خود را تعیین کنید تا بتوانید بر اساس آن سرمایه گذاری متناسب با خود را نیز انجام دهید. بنابراین هر یک از شما درجه ای از ریسک پذیری را داراست که با بقیه نیز متفاوت می باشد. براساس ریسک پذیری خود، باید انتظار بازدهی معقولی را هم داشته باشید.
میزان ریسک پذیری به چه عواملی بستگی دارد؟
هر فردی میزان خطرپذیری متفاوتی را دارا می باشد. ریسک افراد مختلف یکسان نمی باشد. علت این تفاوت هم تا حدودی به ویژگیهای شخصیتی افراد مرتبط می باشد. ممکن است شما فردی با خطرپذیری بالایی باشید و در سرمایه گذاری های پرخطر وارد شوید. شاید هم ریسک پذیری شما پایین باشد و ترجیح دهید وارد سرمایه گذاری های کم ریسک تری شوید. در هر صورت این به خودتان بستگی دارد که قابلیت پذیرش چه میزان ریسک را دارید. پس مهم است که به ریسک و بازده خود توجه داشته باشید. شاید در نظر نگرفتن یکی از این دو نتایج خوبی را برای شما رقم نزند.
یکی دیگر از مواردی که ریسک شما را تحت تاثیر قرار می دهد، ترس شما از سرمایه گذاری می باشد. اینکه چه مقدار ترس بر شما غلبه کند، نیز اثرگذار است. ممکن است که شما انسان ترسویی باشید، بالطبع تحمل پذیرش خطررا ندارید و نباید انتظار بازدهی بالایی را هم داشته باشید. ولی اگر ترس کمتری نسبت به سرمایه گذاری داشته باشید، می توانید برای کسب منافع بیشتر، خطر بیشتری را هم قبول کنید.
وضعیت سیاسی و اقتصادی کشور می تواند در ریسک پذیری افراد دخیل باشد. اگر در دوران رونق اقتصادی باشیم، افراد تمایل بیشتری برای سرمایه گذاری دارند و در نتیجه به دلیل ایمن بودن سرمایه های آنها، ریسک بالاتری را هم می پذیرند. چنانچه در رکود اقتصادی باشیم، معمولا سرمایه ها بلوکه شده و افراد نمی توانند خطر کنند. همین حالت در مورد شرایط سیاسی کشور هم صدق می کند.
برای خواندن مطالب بیشتر در مورد معامله گری حرفه ای در بازار بورس به سایت تحلیل برتر مراجعه کنید.
ریسک چیست ؟ دلایل اهمیت ریسک سنجی پیش از سرمایه گذاری
ریسک چیست و چرا در سرمایه گذاری اهمیت دارد. الفبای سرمایه گذاری با تعریف ریسک شروع میشود، یعنی اگر با این مفهوم آشنایی ندارید و کاربرد و عوامل به وجود آورنده آن را نمیشناسید، به ندرت میتوانید سرمایه گذار موفقی باشید.
برخی از سرمایه گذاران سنتی ممکن است به صورت سنتی با مفهوم ریسک آشنا باشند و ناخودآگاه در فعالیتهای اقتصادی خود میزان ریسک را اندازه گیری کنند و براساس سطح ریسک تصمیم به سرمایه گذاری بگیرند.
اما در بازارهای پیچیده امروز دانستن مفهوم ریسک اهمیت بسیاری پیدا کرده است و باعث میشود تا در فعالیتهای اقتصادی و به خصوص در بازار بورس دچار ضررهای جبران ناپذیر نشوید. در ادامه با داراتو همراه باشید تا ضمن آشنایی با مفهوم ریسک ببینید که چطور میتوان میزان ریسک بازارهای مالی را اندازه گیری کرد و تا حد زیادی ریسک سرمایه گذاری را کاهش دهیم.
فهرست موضوعات مقاله
ریسک چیست؟
معادل کلمه ریسک در فارسی، واژه «خطر» یا «احتمال خطر» است. اما خطر نمیتواند تعریف مناسبی برای واژه ریسک در فعالیتهای اقتصادی باشد و به همین دلیل این واژه در ادبیات مالی ترجمه نمیشود. با این حساب ریسک را چطور میتوان تعریف کرد و تعریف ریسک را چگونه میتوان بیان کرد.
واژه ریسک در زبان انگلیسی دو بعد مثبت و منفی دارد و به معنای هشدار است. تابلوهای خطر جادههای کوهستانی را به یاد بیاورید. آیا تابلو خطر ریزش کوه به معنای توقف کامل خودرو یا ورود ممنوع است؟ خیر. این تابلوها هشدار دهنده هستند و به شما توصیه میکنند که در رانندگی احتیاط کنید.
ریسک هم مثل تابلوی هشدار دهنده است، با این تفاوت که مقدار آن میتواند کم یا زیاد باشد. مثلا برخی از فعالیتها ریسک خیلی کمی دارند و برخی دیگر آنقدر ریسک بالایی دارند که باید با احتیاط و مهارت بالا وارد آنها شد. در اینجا هم مثل رانندگی در کوهستان، کنترل سرعت عامل مهمی است و در فعالیتهای اقتصادی با ریسک بالا باید با سرعت کمتر و دید بلند مدتتر وارد شد.
به همین ترتیب میتوان ریسک را در بازارهای مالی ضرر بالقوه یا زیان احتمالی نهفته معنی کرد، یعنی ممکن است ضرر ده باشد، اما سود آور هم باشد. از طرفی قابل پیشگیری و حتی در بسیاری از مواقع قابل پیش بینی است.
تعریف ریسک در سرمایه گذاری
در ادبیات مالی زیان بالقوه و قابل اندازه گیری و گاهی قابل پیش بینی را ریسک مینامند. سادهتر بخواهیم بگوییم یعنی در نظر گرفتن اختلاف احتمالی که بین بازدهی واقعی سرمایه با بازدهی مورد انتظار ما وجود دارد.
ریسک برای سرمایه گذار مثل اکسیژن برای انسان است؛ یعنی بدون ریسک در سرمایه گذاری سربلند نخواهید بود. البته برخی از سرمایه گذاریها مثل صندوقهای بورسی طوری ساخته و پرداخته شدند که افراد مختلف با سطح ریسک متفاوت بتوانند سرمایه خود را در آنها قرار بدهند.
همانطور که گفتیم ریسک بخش جدانشدنی سرمایه گذاری است و به همین دلیل توصیه میشود برای محاسبات دقیقتر و سرمایه گذاری هوشمندانهتر و موفقیت آمیز در هر بازاری حد مشخصی برای ریسک در نظر داشته باشید. میزان ریسک نباید بیش از اندازه متعادل آن باشد. افرادی که فکر میکنند خیلی ریسک پذیرند و عمدتا صبر بالایی هم ندارند، معمولا در زمره شکست خوردگان بازارهای مالی قرار میگیرند. چون اندازه متعادل ریسک را نمیدانند و حد ریسک پذیری خود را نمیشناسند.
اهمیت ریسک سنجی در سرمایه گذاری
با تعریفی که تا اینجا ارائه دادیم میتوان نتیجه گیری کرد که هر سرمایه گذار قبل از ورود به بازارهای مختلف باید نسبت به میزان ریسک پذیری خود آگاه باشد. به همین دلیل ریسک سنجی یکی از اولین و مهمترین مراحل ورود به هر فعالیت اقتصادی است.
با این وجود بسیاری از افراد بدون سنجش ریسک وارد حوزههای مالی مختلف میشوند و ضررهای مالی بسیاری میبینند. همچنین بسیاری از معامله گران سنتی و حتی گاهی سرمایه گذاران مدرن شناختی نسبت به ریسک خود ندارند. در صندوقهای سرمایه گذاری که نوعی سرمایه گذاری مدرن به حساب میآید، به این موضوع توجه ویژهای شده است.
افراد قبل از شروع قرار دادن سرمایه در صندوقها باید از طریق پرسشنامه و آزمون، مورد ریسک سنجی قرار بگیرند. در این آزمون سرمایه گذار شناخت بهتری نسبت به خود و انگیزههایش برای سرمایه گذاری پیدا میکند.
این آزمونها با در نظر گرفتن صبر و حوصله فرد برای سرمایه گذاری و همچنین خطر پذیری که نسبت به از دست دادن سرمایه دارد، فرد را در یک طیف کم ریسک تا بسیار پر ریسک و خطر پذیر دسته بندی میکنند.
پیشنهاد میکنیم برای آگاهی از سطح ریسک پذیری خود وارد صفحه آزمون ریسک سنجی داراتو شوید. در این آزمون ریسک سنجی میزان ریسک پذیری مشخص میشود و در نهایت صندوقهایی متناسب با نوع شخصیت شما پیشنهاد داده میشود. تا اینجا با مفهوم ریسک و اهمیت آن در فعالیتهای مالی آشنا شدیم، در ادامه با بررسی انواع ریسک، اشکال مختلف آن را بررسی خواهیم کرد.
انواع ریسک
به طور کلی انواع ریسک شامل ریسکهای طبیعی، ریسک پویا، ریسک سیستماتیک و غیر سیستماتیک میشوند. در ادامه این موارد را به صورت کامل بررسی کردیم.
ریسک طبیعی یا خالص (Pure Risk)
«حادثه خبر نمیکند»، این جمله کاملا گویای ریسک طبیعی یا خالص است. انواع خطرات فیزیکی مثل تصادف، بیماری، بلایای طبیعی و… در دسته ریسکهای طبیعی قرار میگیرند. نتیجه این ریسکها هیچ وقت مثبت نیست و به همین دلیل با بیمه کردن میتوان جلوی ضرر و زیان مالی آنها را گرفت.
ریسک پویا
این نوع از ریسکها مثل ریسک طبیعی ایستا نیستند، یعنی نمیتوان با بیمه کردن جلوی ضرر آنها را گرفت و کمتر قابل پیش بینیاند، چون نظم و قاعده دقیقی ندارند. ریسک پویا نتیجه تغییرات سیستمهای اقتصادی مثل تغییر قیمتها، تغییر سلیقه مصرف کنندگان، تکنولوژی و مواردی از این دست است. این ریسکها در بلند مدت ممکن است سودآور باشند، مثل نوسان قیمت دلار و طلا.
ریسک سیستماتیک
ریسکی که کل بازار سهام را تحت تاثیر قرار بدهد، ریسک سیستماتیک است. این ریسک در مقابل ریسک غیر سیستماتیک قرار میگیرد که به طور خاص سهام یک شرکت یا صنعت را تحت تاثیر قرار میدهد. به ریسک سیستماتیک، ریسک غیر قابل حذف یا ریسک بازار هم گفته میشود و قابل پیش بینی نیست و نمیتوان به طور کامل آن را حذف کرد.
برای کاهش این ریسک باید از استراتژی پوشش ریسک یا تخصیص دارایی استفاده کرد. برای مثال در صورت مشاهده نابسامانی در بازار میتوان با سرمایه گذاری در اوراق درآمد ثابت یا املاک ریسک سیستماتیک را کمتر کرد. با این حال هنوز هم پرتفوی شما تحت تاثیر این ریسک قرار میگیرد. مواردی مثل جنگ، تحریم، تورم، نرخ بهره و… باعث تشدید این نوع ریسک میشوند.
ریسک غیر سیستماتیک
تعریف ریسک غیر سیستماتیک عکس سیستماتیک است. این ریسک به طور خاص سهام یک شرکت یا صنعت خاص را تحت تاثیر قرار میدهد. وضعیت صنعت و شرکت، رفتار سهامداران و مواردی از این دست عوامل اصلی ایجاد این ریسک هستند و در صورت داشتن دانش کافی از تحلیل بازار قابل پیش بینیاند.
این ریسک قابل حذف است و با متنوع سازی و مدیریت حرفهای سبد سرمایه گذاری میتوان از وقوع آن جلوگیری کرد. در واقع میتوان گفت که در صورت داشتن دانش کافی و قدرت تحلیل بالا میتوان به طور کامل جلوی این ریسک را گرفت.
عوامل به وجود آورنده ریسک
عوامل بسیاری باعث به وجود آمدن ریسک میشوند، درک این موارد باعث میشود تا شناخت بهتری نسبت به انواع ریسکها پیدا کنیم و در صورت وقوع جلوی آنها را بگیریم. در ادامه به بررسی این عوامل پرداختهایم.
ریسک ناشی از تغییرات نرخ بهره
تغییرات بهره میتواند عامل مهمی در ایجاد ریسک باشد. این مدل زمانی اتفاق میافتد که در حال انجام معاملات اوراق مشارکت هستیم. در این حالت باید ببینیم که سایر روشهای سرمایه گذاری چه سطح ریسکی دارند. برای مثال در صورتی که خرید سهام فقط 20 درصد سودآور باشد و بانک نرخ سود اوراق درآمد ثابت را تا 20 درصد افزایش بدهد، خرید اوراق درآمد ثابت که ریسک کمتری دارند، عقلانی تر از خرید سهام است.
ریسک ناشی از تورم
بالارفتن تورم و نوسان قیمتها میتواند تاثیر مستقیمی روی بالا رفتن ریسک سرمایه گذاری شما داشته باشد. در این حالت بازار ثبات ندارد و بازدهی مورد انتظار شما را برآورده نمیکند. برای مثال فرض کنید تورم 15 درصد است و پول خود را در صندوق سرمایه گذاری سهامی قرار میدهید.
انتظار شما از بازده صندوق سهامی 40 درصد است، اما تورم براثر عواملی مثل تحریم، ضعفهای مدیریتی، جنگ و عواملی از این دست از 15 درصد به 30 درصد میرسد. در این حالت بازدهی 40 درصد صندوق خریداری شده دیگر برای شما به صرفه نیست. به این حالت پیش آمده ریسک تورم میگویند.
این نوع ریسک با ریسک نرخ بهره ارتباط مستقیم دارد، چون افزایش تورم باعث افزایش نرخ بهره میشود. دلیل آن هم بالا بردن نرخ بهره برای جبران ضرر ناشی از قدرت خرید است.
ریسک بازار
نوسانات کلی بازار از عوامل ریسک به حساب میآیند. مواردی مثل رکود اقتصادی، جنگ و تغییرات ساختاری اقتصاد کشور باعث ایجاد ریسک بازار و نوسانات آن میشوند. بازار سهام، سکه و فارکس بیشترین نوسانات را دارند.
ریسک فعالیت تجاری
ریسک فعالیت تجاری عموما مرتبط با یک صنعت یا کسب و کار است. این ریسک زمانی پیش میآید که سود یا زیان کسب و کار و صنعت با پیش بینیها تفاوت داشته باشد. عوامل مختلفی مثل عوامل بیرونی، رکود اقتصادی داخلی و جهانی و بحرانهای مالی میتوانند باعث ایجاد این ریسک شوند. همچنین مواردی مثل هزینه کالاها، حاشیههای سود، رقبا و سطح تقاضا نسبت به عرضه ریسک فعالیت تجاری را بیشتر میکنند.
ریسک مالی
تسهیلات و وامهای دریافتی شرکت باعث ایجاد ریسک مالی میشوند. هر چه بدهیهای شرکت و تعهدات مالی آن بیشتر باشد، ریسک مالی افزایش پیدا میکند. همچنین بیشتر شدن تعهدات و ناتوانی از پرداخت آنها باعث کاهش سود سهام شرکت میشود.
بسیاری از سهامداران این عامل را به عنوان عامل انتخاب یک شرکت برای سرمایه گذاری به حساب میآورند. به همین دلیل در شرکتهایی که تعهدات مالی زیادی دارند، سرمایه گذاری نمیکنند.
ریسک نقدینگی بازارها
دارایی شما هر چقدر سریعتر نقد شود، ریسک نقد شوندگی آن پایینتر است. ریسک نقدینگی در بازار ثانویه پیش میآید، که اوراق بهادار بدون محدودیت میزان خرید در حجمهای متفاوت خرید و فروش میشوند. ریسک نقد شوندگی بازار سرمایه نسبت به سایر بازارها کمتر است. به طور معمول ریسک نقد شوندگی زمانی در بازار بورس اتفاق میافتد، که به دلیل ضعف مدیریتی شرکت، ورشکستگی و… کسی سهام شرکت را نمیخرد.
ریسک نوسان نرخ ارز
نوسانات نرخ ارز عامل مهم دیگر ایجاد ریسک هستند. این ریسک زمانی اتفاق میافتد که به دلیل شرایط اقتصادی، مسائل سیاسی و مواردی از این دست نرخ ارز دچار نوسان میشود و میتواند در فواصل مختلف زمانی همراه با سود یا ضرر باشد.
گاهی هم ممکن است شرکتها دچار این نوع ریسک شوند. به خصوص شرکتهایی که مواد اولیه خود را وارد میکنند با نوسانات نرخ ارز دچار ریسک ارزی میشوند.
ریسک سیاسی
عامل دیگر ریسک، وضعیت سیاسی کشور است که به عنوان ریسک کشور هم شناخته میشود. به طور معمول سرمایه گذاری در کشورهایی که از ارتباط ریسک و بازده چیست؟ نظر اقتصادی و سیاسی ثبات کافی ندارد، ریسک بالایی دارد.
این ریسک در کشورهایی رخ میدهد که با کسری بودجه شدید مواجه اند. البته در بسیاری از مواقع ریسک سیاسی از نوع سیستماتیک است و بسیاری از اوقات غیر قابل مهار است.
چطور ریسک سنجی کنیم
ارزیابی ریسک از طریق بررسی انحراف معیار، بررسی بازده و از طریق آزمون ریسک سنجی قابل انجام است. در ادامه هر کدام از این موارد را به طور کامل شرح دادهایم.
محاسبه از طریق انحراف معیار
از طریق انحراف معیار میتوان مشخص کرد که پراکندگی بازده دارایی به چه صورت است. با انحراف معیار میتوان نوسانات موجود در بازار را اندازه گیری کرد. انحراف معیار زمانی کارکرد بیشتری پیدا میکند که یک سهم در حال ریزش باشد. در این حالت برخی از افراد پافشاری دارند که باید آن سهم را حفظ کنند و نفروشند. از طریق انحراف معیار میتوان محدوده ریسک پذیری تعیین کرد و در صورت رسیدن قیمت به آن محدوده تصمیم به فروش آن سهم گرفت.
محاسبه از طریق بررسی بازده
ریسک و بازده رابطهای مستقیم با یکدیگر دارند و هر چه بازده مورد انتظار بیشتر باشد، ریسک بیشتر میشود. البته یک نکته مهم هم وجود دارد که باید به آن توجه شود. در سرمایه گذاریهای بلند مدت عمدتا ریسک بیشتر باعث بازده بیشتر میشود و در ارتباط ریسک و بازده چیست؟ کوتاه مدت کمتر این موضوع صدق میکند.
البته باید توجه داشت که گاهی هم ممکن است ریسک و بازده رابطه عکس داشته باشند و به همین دلیل باید بین ریسک و بازده توازن ایجاد کرد. عمدتا در سبد گردانیها چنین اتفاقی رخ میدهد و پرتفوی صندوقها و سبدهای دارایی طوری تنظیم میشود که بین بازده و ریسک توازن ایجاد شود. برای مثال مدیریت صندوق با اختصاص بخشی از دارایی صندوقهای پرریسک مثل صندوق سهامی به اوراق درآمد ثابت با ریسک کمتر باعث کاهش ریسک خرید آن صندوق میشود.
نتیجه گیری؛ ریسک سنجی گام اول سرمایه گذاری
در این مقاله از وبلاگ داراتو سعی ما این بود که به طور کامل با تعریف ریسک آشنا شوید و به این سوال پاسخ دهیم که ریسک چیست و عوامل ایجاد آن و روشهای کاهش ریسک را بشناسید. همانطور که گفتیم ریسک سنجی از مهمترین و اولین گامهای شروع سرمایه گذاری است و به همین دلیل هر فردی که قصد سرمایه گذاری دارد باید در آزمون ریسک سنجی شرکت کند.
پیشنهاد میکنیم برای آشنایی با سطح ریسک خود با کارشناسان داراتو در ارتباط باشید. شما میتوانید علاوه بر شناخت سطح ریسک پذیری خود در فعالیتهای مالی از کارشناسان ما بهترین پیشنهاد سرمایه گذاری در صندوقها را دریافت کنید.
تحریریه داراتو
ما در تیم تحریریه داراتو امیدواریم با مطالب آموزشی بتوانیم سطح دانش مالی شما را ارتقا بدهیم تا در آینده سرمایه گذاری را به شکل بهتری تجربه کنید. در این راه حمایتهای شما با نظرات و پیشنهادات بیشترین کمک را به ما خواهد کرد. پس منتظر شنیدن نظرات شما در بخش ارسال دیدگاهها هستیم. همیشه در سود باشید.
تاثیرات نرخ بهره بر بازار سهام
نرخ بهره برای اکثر مردم مهم است و همچنین میتواند در بازار سهام تاثیرگذار باشد، اما چرا؟ در این مقاله به ارتباط بین نرخ بهره با بازار سهام و اینکه چگونه ممکن است بر زندگی ما تاثیر بگذارند، پرداخته میشود.
بهره در واقع هزینهای است که فرد در قبال استفاده از پول فرد دیگری به وی می پردازد. خانوارها با این مفهوم بهخوبی آشنا هستند، آنها باید برای خرید خانه از بانک وام رهنی دریافت کنند و در عوض بهره آن را بپردازند. دارندگان کارتهای اعتباری نیز این مفهوم را خوب میدانند، آنها پول را به صورت کوتاهمدت قرض میگیرند و به وسیله آن خرید خود را انجام میدهند. اما زمانی که صحبت از بازار سهام و تاثیر نرخ بهره می شود شرایط فرق میکند.
نرخهای بهره در واقع همان هزینههای هستند که بانکها برای استقراض پول از بانک مرکزی متحمل میشوند. چرا این ارقام مهم هستند؟ بانک مرکزی توسط این نرخها سعی در کنترل تورم دارد. تورم، ناشی از تقاضا زیاد و یا عرضه کم است که سبب افزایش قیمتها می شود. بانک مرکزی با اثر گذاری بر مقدار پول در دسترس، می تواند تورم را کنترل کند. در حقیقت با افزایش نرخ بهره بانک مرکزی عرضه پول را کم میکند و به نوعی دسترسی به آن را گرانتر میکند.
هنگامی که بانک مرکزی نرخ بهره را افزایش می دهد، این اقدام تاثیر آنی بر بازار سهام نمیگذارد. در عوض تاثیر مستقیمی بر بانکها برای وام گرفتن از بانک مرکزی میگذارد. اولین اثر غیرمستقیم افزایش نرخ بهره این است که بانکها نرخهای بهره را برای مشتریان افزایش میدهند. افراد برای گرفتن وام رهنی و کارتهای اعتباری تحت تاثیر این افزایش قرار میگیرند، به خصوص اگر از نرخهای بهرهی شناور استفاده کنند. این اقدام بر مقدار پولی که مردم می توانند خرج کنند اثر میگذارد. علاوه بر این، افراد همچنان باید قبوض را پرداخت کنند وقتی این قبوض گرانتر میشوند، پول کمی از درآمد خانوارها باقی میماند. این بدین معناست که خانوارها محتاطانه تر خرج می کنند. به همین علت، شرکتها بهصورت غیرمستقیم ازعکس العمل مشتریان در برابر کاهش نرخ بهره تاثیر میگیرند. اما افزایش نرخ بهره بهصورت مستقیم بر شرکتها نیز تاثیر میگذارد. آنها باید برای گسترش فعالیتهای عملیاتی خود باید از بانکها وام بگیرند. وقتی بانکها استقراض را گرانتر میکنند، شرکتها شاید دیگر نتوانند به مقدار زیاد وام بگیرند و مجبور هستند تا بهره بالاتری پرداخت کنند. هنگامی که شرکتها کمتر هزینه می کنند کمتر رشد خواهند کرد که این امر سبب کاهش سود آوری آنها نیز می شود.
همانطور که گفته شد تغییر در نرخ بهره بر شرکتها و مردم اثر میگذارد، اما علاوه بر آن بر بازار سهام نیز تاثیر میگذارد. یکی از راههای ارزشگذاری شرکتها، جمع ارزش فعلی جریانات نقد آتی شرکتها است. برای بدست آوردن قیمت سهام، مجموع ارزش فعلی جریانات نقد آتی بر تعداد سهام موجود تقسیم میشود. نوسانات قیمت سهام نشان دهنده انتظارات سرمایهگذران زمانهای مختلف از شرکت دارند. به خاطر این تفاوتها سرمایه گذاران تمایل دارند که در قیمتهای متفاوت سهمی را بخرند یا بفروشند.
اگر تصور شود که شرکت در آینده رشد و یا سود کمتری خواهد داشت (در اثر بهره بالا بدهی و یا درآمد کم) مقدار جریانات آتی آن کاهش یافته و در نتیجه قیمت سهامش کاهش می یابد. اگر قیمت سهام بسیاری از شرکتها کاهش پیدا کند، کل بازار و شاخصهایی از قبیل داو جونز و اس اند پی افت می کنند.
برای بسیاری از سرمایه گذاران افت قیمت سهام و بازار خوشایند نیست. سرمایه گذاران تمایل دارند ارزش سرمایهگذاری آنها افزایش یابد که این افزایش ارزش میتواند ناشی از افزایش قیمت سهام، دریافت سود تقسیمی و یا هر دو این موراد است. با انتظار رشد کم وجریانات نقد آتی کمتر، سرمایه گذاران رشد قیمتی مورد انتظار خود را دریافت نخواهند کرد و این باعث میشود تا سرمایه گذاری در سهام برای آنها جذاب نباشد. بهعلاوه، سرمایهگذاری در سهام از سایر سرمایهگذاریها ریسک بیشتری دارد. هنگامی که بانک مرکزی نرخ بهره را افزایش میدهد، اوراق بهادار دولتی مانند اوراق خزانه که سرمایهگذاریها مطمئنتری هستند را پیشنهاد می کند. به عبارت دیگر، نرخ بازده بدون ریسک افزایش مییابد و این سرمایهگذاریها را جذابتر می کند. هنگامی که افراد در سهام سرمایهگذاری میکنند، توقع دارند در ازای قبول ریسک، پاداش بگیرند و نرخ بازده سرمایهگذاری از نرخ بازده بدون ریسک بیشتر باشد. بازده مورد انتظار سرمایهگذاری در سهام برابر است با نرخ بازده بدون ریسک بهعلاوهی صرف ریسک. افراد مختلف، بسته به میزان ریسک پذیری و شرکتی که در آن سرمایهگذاری میکنند، انتظار بازدههای متفاوتی دارند. در اصل، هرچه نرخ بازده بدون ریسک افزایش یابد، بازده مورد انتظار سرمایهگذاری در سهام نیز افزایش مییابد، به همین خاطر اگر صرف ریسک مورد انتظار کاهش یابد در حالی که بازده ثابت باشد و یا کاهش یابد، سرمایه گذاران سهام را پر ریسک دانسته و جای دیگری سرمایهگذاری می کنند.
تغییر در نرخ بهره تاثیر گستردهای بر اقتصاد می گذارد. وقتی که نرخ بهره افزایش می یابد، مقدار پول در گردش کاهش مییابد و در نتیجه تورم کاهش مییابد، همچنین وام گرفتن گرانتر میشود و این عامل نیز بر مردم و شرکتها نیز تاثیر میگذارد، به گونهای که هزینهها افزایش و درآمدها کاهش مییابد. در نهایت، افزایش نرخ بهره باعث میشود بازار سهام جذابیت خود را برای سرمایه گذاران از دست بدهد.
به خاطر داشته باشید که تمامی این عوامل و نتایج آنها به هم وابسته هستند. آنچه در بالا شرح داده شد را نمیتوان مستقل از سایر عوامل در نظر گرفت، نرخ بهره تنها عامل اثر گذار بر قیمت سهام نیست و عوامل بسیاری بر تغییرات قیمت سهام موثر هستند و تغییر نرخ بهره تنها یکی از این عوامل است. بنابرین نمیتوان با قطعیت گفت که افزایش نرخ بهره توسط بانک مرکزی همیشه اثر منفی بر بازار میگذارد.
تاثیرات نرخ بهره بر بازار سهام
نرخ بهره برای اکثر مردم مهم است و همچنین میتواند در بازار سهام تاثیرگذار باشد، اما چرا؟ در این مقاله به ارتباط بین نرخ بهره با بازار سهام و اینکه چگونه ممکن است بر زندگی ما تاثیر بگذارند، پرداخته میشود.
بهره در واقع هزینهای است که فرد در قبال استفاده از پول فرد دیگری به وی می پردازد. خانوارها با این مفهوم بهخوبی آشنا هستند، آنها باید برای خرید خانه از بانک وام رهنی دریافت کنند و در عوض بهره آن را بپردازند. دارندگان کارتهای اعتباری نیز این مفهوم را خوب میدانند، آنها پول را به صورت کوتاهمدت قرض میگیرند و به وسیله آن خرید خود را انجام میدهند. اما زمانی که صحبت از بازار سهام و تاثیر نرخ بهره می شود شرایط فرق میکند.
نرخهای بهره در واقع همان هزینههای هستند که بانکها برای استقراض پول از بانک مرکزی متحمل میشوند. چرا این ارقام مهم هستند؟ بانک مرکزی توسط این نرخها سعی در کنترل تورم دارد. تورم، ناشی از تقاضا زیاد و یا عرضه کم است که سبب افزایش قیمتها می شود. بانک مرکزی با اثر گذاری بر مقدار پول در دسترس، می تواند تورم را کنترل کند. در حقیقت با افزایش نرخ بهره بانک مرکزی عرضه پول را کم میکند و به نوعی دسترسی به آن را گرانتر میکند.
هنگامی که بانک مرکزی نرخ بهره را افزایش می دهد، این اقدام تاثیر آنی بر بازار سهام نمیگذارد. در عوض تاثیر مستقیمی بر بانکها برای وام گرفتن از بانک مرکزی میگذارد. اولین اثر غیرمستقیم افزایش نرخ بهره این است که بانکها نرخهای بهره را برای مشتریان افزایش میدهند. افراد برای گرفتن وام رهنی و کارتهای اعتباری تحت تاثیر این افزایش قرار میگیرند، به خصوص اگر از نرخهای بهرهی شناور استفاده کنند. این اقدام بر مقدار پولی که مردم می توانند خرج کنند ارتباط ریسک و بازده چیست؟ اثر میگذارد. علاوه بر این، افراد همچنان باید قبوض را پرداخت کنند وقتی این قبوض گرانتر میشوند، پول کمی از درآمد خانوارها باقی میماند. این بدین معناست که خانوارها محتاطانه تر خرج می کنند. به همین علت، شرکتها بهصورت غیرمستقیم ازعکس العمل مشتریان در برابر کاهش نرخ بهره تاثیر میگیرند. اما افزایش نرخ بهره بهصورت مستقیم بر شرکتها نیز تاثیر میگذارد. آنها باید برای گسترش فعالیتهای عملیاتی خود باید از بانکها وام بگیرند. وقتی بانکها استقراض را گرانتر میکنند، شرکتها شاید دیگر نتوانند به مقدار زیاد وام بگیرند و مجبور هستند تا بهره بالاتری پرداخت کنند. هنگامی که شرکتها کمتر هزینه می کنند کمتر رشد خواهند کرد که این امر سبب کاهش سود آوری آنها نیز می شود.
همانطور که گفته شد تغییر در نرخ بهره بر شرکتها و مردم اثر میگذارد، اما علاوه بر آن بر بازار سهام نیز تاثیر میگذارد. یکی از راههای ارزشگذاری شرکتها، جمع ارزش فعلی جریانات نقد آتی شرکتها است. برای بدست آوردن قیمت سهام، مجموع ارزش فعلی جریانات نقد آتی بر تعداد سهام موجود تقسیم میشود. نوسانات قیمت سهام نشان دهنده انتظارات سرمایهگذران زمانهای مختلف از شرکت دارند. به خاطر این تفاوتها سرمایه گذاران تمایل دارند که در قیمتهای متفاوت سهمی را بخرند یا بفروشند.
اگر تصور شود که شرکت در آینده رشد و یا سود کمتری خواهد داشت (در اثر بهره بالا بدهی و یا درآمد کم) مقدار جریانات آتی آن کاهش یافته و در نتیجه قیمت سهامش کاهش می یابد. اگر قیمت سهام بسیاری از شرکتها کاهش پیدا کند، کل بازار و شاخصهایی از قبیل داو جونز و اس اند پی افت می کنند.
برای بسیاری از سرمایه گذاران افت قیمت سهام و بازار خوشایند نیست. سرمایه گذاران تمایل دارند ارزش سرمایهگذاری آنها افزایش یابد که این افزایش ارزش میتواند ناشی از افزایش قیمت سهام، دریافت سود تقسیمی و یا هر دو این موراد است. با انتظار رشد کم وجریانات نقد آتی کمتر، سرمایه گذاران رشد قیمتی مورد انتظار خود را دریافت نخواهند کرد و این باعث میشود تا سرمایه گذاری در سهام برای آنها جذاب نباشد. بهعلاوه، سرمایهگذاری در سهام از سایر سرمایهگذاریها ریسک بیشتری دارد. هنگامی که بانک مرکزی نرخ بهره را افزایش میدهد، اوراق بهادار دولتی مانند اوراق خزانه که سرمایهگذاریها مطمئنتری هستند را پیشنهاد می کند. به عبارت دیگر، نرخ بازده بدون ریسک افزایش مییابد و این سرمایهگذاریها را جذابتر می کند. هنگامی که افراد در سهام سرمایهگذاری میکنند، توقع دارند در ازای قبول ریسک، پاداش بگیرند و نرخ بازده سرمایهگذاری از نرخ بازده بدون ریسک بیشتر باشد. بازده مورد انتظار سرمایهگذاری در سهام برابر است با نرخ بازده بدون ریسک بهعلاوهی صرف ریسک. افراد مختلف، بسته به میزان ریسک پذیری و شرکتی که در آن سرمایهگذاری میکنند، انتظار بازدههای متفاوتی دارند. در اصل، هرچه نرخ بازده بدون ریسک افزایش یابد، بازده مورد انتظار سرمایهگذاری در سهام نیز افزایش مییابد، به همین خاطر اگر صرف ریسک مورد انتظار کاهش یابد در حالی که بازده ثابت باشد و یا کاهش یابد، سرمایه گذاران سهام را پر ریسک دانسته و جای دیگری سرمایهگذاری می کنند.
تغییر در نرخ بهره تاثیر گستردهای بر اقتصاد می گذارد. وقتی که نرخ بهره افزایش می یابد، مقدار پول در گردش کاهش مییابد و در نتیجه تورم کاهش مییابد، همچنین وام گرفتن گرانتر میشود و این عامل نیز بر مردم و شرکتها نیز تاثیر میگذارد، به گونهای که هزینهها افزایش و درآمدها کاهش مییابد. در نهایت، افزایش نرخ بهره باعث میشود بازار سهام جذابیت خود را برای سرمایه گذاران از دست بدهد.
به خاطر داشته باشید که تمامی این عوامل و نتایج آنها به هم وابسته هستند. آنچه در بالا شرح داده شد را نمیتوان مستقل از سایر عوامل در نظر گرفت، نرخ بهره تنها عامل اثر گذار بر قیمت سهام نیست و عوامل بسیاری بر تغییرات قیمت سهام موثر هستند و تغییر نرخ بهره تنها یکی از این عوامل است. بنابرین نمیتوان با قطعیت گفت که افزایش نرخ بهره توسط بانک مرکزی همیشه اثر منفی بر بازار میگذارد.
دیدگاه شما