خط روند (Trendline)
خط روند (به انگلیسی Trendline) خطی است که از بالاترین قیمتها (سقفهای قیمت) یا پایینترین قیمتها (کفهای قیمت) رسم میشود تا مسیر غالب قیمت را نشان دهد.
خطوط روند، حمایت و مقاومت را در هر بازه زمانی روی نمودار قیمت نمایش میدهند.
خطوط روند همچنین نشاندهنده مسیر، سرعت قیمت و الگوهای قیمت را در بازههای زمانی مختلف هستند.
نکات کلیدی:
- یک خط روند واحد را میتوان به یک نمودار اعمال کرد تا تصویر واضحتری از روند و سمت و سوی قیمت به دست آید.
- خطوط روند را میتوان به کفها و سقفهای قیمت اعمال کرد تا یک کانال به وجود آید.
- دوره زمانی تحلیل شده و نقاط دقیقی که جهت رسم خط روند استفاده میشوند برای هر معاملهگر متفاوت هستند.
خطوط روند به شما چه میگویند؟
خط روند یکی از مهمترین ابزار استفاده شده در تحلیل تکنیکال است.
به جای نگاه به عملکرد گذشته کسب و کار یا هر مبنای دیگری، تحلیلگران تکنیکال به دنبال روندها در عملکرد قیمت (price action) میگردند. خط روند به تحلیلگران تکنیکال کمک میکند تا مسیر کنونی قیمتهای بازار را مشخص کنند. تحلیلگران تکنیکال معتقدند روند مثل دوست شماست، و تعیین این روند اولین قدم در فرآیند انجام یک معامله خوب است.
برای ایجاد یک خط روند، تحلیلگر باید حداقل دو نقطه روی نمودار قیمت داشته باشد.
برخی تحلیلگران مایلند از بازههای زمانی متفاوت مانند یک دقیقه یا پنج دقیقه استفاده کنند. برخی دیگر از تحلیلگران نمودارهای روزانه یا هفتگی را در نظر میگیرند.
برخی تحلیلگران زمان را به طور کل کنار میگذارند و ترجیح میدهند روندها را به جای فواصل زمانی (intervals of time) بر اساس فواصل تیک (tick intervals) بررسی کنند.
آنچه باعث جذابیت و فراگیر شدن استفاده از خطوط روند میشود این است که میتوان از این خطوط صرفنظر از بازه، چارچوب، و فاصله زمانی در شناسایی روندها استفاده کرد.
اگر سهام یک شرکت روی 350 تومان معامله میشود و سپس در عرض چند روز به سمت 400 تومان و چند هفته دیگر به سمت 450 تومان حرکت کند، تحلیلگر سه نقطه برای ترسیم روی نمودار خواهد داشت که از 350 تومان آغاز و سپس به سمت 400 و 450 تومان حرکت میکند.
اگر تحلیلگر خطی بین این سه نقطه قیمت ترسیم کند، این خط روندی صعودی خواهد داشت. خط روند ترسیم شده دارای شیبی مثبت است و بنابراین به تحلیلگر میگوید که باید مطابق با مسیر روند خرید کند.
با این وجود، اگر قیمت سهام این شرکت از 350 تومان به 250 تومان برسد، خط روند شیبی منفی خواهد داشت و تحلیلگر باید مطابق با مسیر روند فروش داشته باشد.
ساختار کلی خط روند
خط روندها از وصل کردن پایینترین یا بالاترین نقاط قیمت در نمودار بدست میآیند.
خط روند نزولی از وصل کردن سقفهای قیمت و خط روند صعودی از وصل کردن کفهای قیمت بدست میآید.
روند سه جهت دارد
از بعد کلی و به طور ساده، روند جهت حرکت قیمت را در بازار نشان میدهد. ولی برای به کارگیری آن میبایست تعریف دقیقتری را ارائه کنیم.
پیش از هر چیز باید به یاد داشته باشیم که هرگز بازار در یک خط راست و در یک جهت خاص حرکت نمیکند. تغییرات بازار به صورت یکسری از حرکات زیگزاگ مشخص میشود.
این زیگزاگها همانند یکسری موجهای پی در پی میباشند که شامل موجهای صعودی (پیکها یا رالیها) و موجهای نزولی (حفرهها) میباشند.
برآیند حرکات این موجهای صعودی و نزولی روند بازار را تشکیل میدهد که شامل روندهای صعودی و نزولی و خنثی میباشد.
روند صعودی به عنوان یکسری از موجها و حفرههای بالارونده تعریف میشود و روند نزولی برخلاف آن از موجها و حفرههای پایین رونده تشکیل شده و روند خثی شامل موجها و حفرههایی است که جهت مستقیم دارند.
همانطور که ذکر شد به طور واضح سه روند صعودی، نزولی و خنثی داریم.
اکثر مردم فکر میکنند که بازار یا صعودی است یا نزولی ولی در حقیقت بازار در سه جهت حرکت میکند: صعودی، نزولی و خنثی.
تشخیص تفاوت این سه نوع روند بسیار مهم است. زیرا در بهترین برآورد حداقل در یکسوم مواقع قیمتها روند خنثی یا افقی به خود میگیرند.
روند خنثی نمایانگر مساوی بودن عرضه و تقاضا در یک دورة زمانی میباشد بدین معنی که نیروی عرضه و تقاضا به یک تعادل نسبی رسیدهاند (در نظریه داو این الگو به عنوان «خط» نامیده شد).
اگرچه ما تعریف «روند خنثی» را به بازار بدون تغییر نسبت دادیم اما بهتر است که از آن به عنوان بازار بدون روند نام ببریم.
اکثر ابزارها و سیستمهای تکنیکی ذاتاً به دنبال یافتن روند هستند که بدین معنی است که اساساً برای بازاری تعریف شدهاند که در جهت بالا و پایین حرکت میکنند.
آنها عموماً وقتی بازار در حالت بدون روند قرار دارد بسیار بد کار میکنند یا حتی اصلاً کار نمیکنند. نمیتوان این حالت را یک مشکل در بازار یا سیستم نامید بلکه اشکال در کسانی است که اصرار دارند تا از این ابزارها در چنین موقعیتهایی (بدون روند) استفاده کنند درحالیکه این ابزارها اصولاً برای چنین شرایطی طراحی نشدهاند.
سه انتخاب کلی برای هر معاملهگری وجود دارد ـ وارد بازار شود (خرید) ـ از بازار خارج شود (فروش) یا اینکه نظارهگر بازار باشد.
زمانی که بازار رو به رشد است خرید ارجح است. وقتی بازار در حال نزول و افت است، دومین انتخاب یعنی فروش درستتر به نظر میرسد و در وضعیت خنثی بازار، عاقلانهترین کار بیرون رفتن و نظاره کردن بازار است.
روندها به سه دسته تقسیم میشوند
علاوه بر اینکه روند دارای سه جهت میباشد به سه دسته نیز تقسیم میشود:
در حقیقت تعداد نامحدودی روند وجود دارد که در فعل و انفعال با یکدیگر هستند و روندهای کوتاهی که فقط چند دقیقه تا چند ساعت را در بر میگیرند گرفته تا روندهای بسیار بلندمدت 50 تا 100 ساله.
هرچند غالب تحلیلگران به وجود سه دسته روند اصلی اعتقاد دارند اما قطعاً ابهاماتی در مورد تعاریف مختلف تحلیلگران از هر روند وجود دارد.
به عنوان مثال داو روند یکساله یا بیشتر را روند بزرگ نامیده است. داو مدت زمان روند متوسط را از سه هفته تا سه ماه میدانست و هر روند کمتر از سه هفته را نیز روند کوتاه مینامید.
هر روند (از کوتاه تا بلند ملدت) قسمتی از روند بزرگتر را تشکیل میدهد.
هر روند میتواند جزیی از روند بزرگ بعدی محسوب شود. برای مثال روند متوسط میتواند یک تصحیح در روند بزرگ پس از خودش شناخته شود. در روندهای بزرگ صعودی به طور معمول روند قبل از ادامة مسیر صعودی خود، در حدود یک یا دو ماه خود را تصحیح میکند.
این روند تصحیح نیز میتواند خود شامل روندهای کوتاهمدتتر که همان موجهای صعود و نزولی کوتاهمدت هستند باشد.
رسیدن به یک اجماع کلی درباره روند تقریباً غیرممکن است زیرا معاملهگران برداشتهای متفاوتی از یک روند دارند.
برای معاملهگران بلندمدت حرکت قیمت در چند روز یا چند هفته شاید بیاهمیت باشد ولی مفهوم قدرت روند برای کسانی که قصد انجام معاملات کوتاهمدت دارند حرکات قیمت در دو یا سه روز روند اصلی را تشکیل میدهد.
به بیان کلی اکثر روشهایی که بر اساس تعقیب روند کار میکنند بر روند متوسط که اغلب چندین ماه طول میکشد تأکید بیشتری دارند. از روند کوتاهمدت میتوان برای تنظیم زمان ورود و خروج از بازار استفاده کرد. در یک روند متوسط صعودی روندهای کوتاهمدت کاهشی فرصت خوبی برای ورود به بازار میباشند.
مثالهایی واقعی از خط روند
استفاده از خطوط روند نسبتا آسان است.
معاملهگر فقط باید نمودار قیمت (شامل قیمتهای باز شدن، بسته شدن، بالاترین و پایینترین) را در نمودار داشته باشد. امروزه نرمافزارهای تحلیل تکنیکال نمودارها را در انواع مختلف (نمودار شمعی، نمودار خطی، نمودار میلهای و…) نمایش میدهند.
در تصویر زیر نمودار قیمت سهام ایران خودرو را میبینید که خط روند صعودی (خط آبی) روی آن رسم شده است.
این خط روند مسیر صعودی سهام ایران خودرو را نشان میدهد و میتوان آن خط را به عنوان یک سطح حمایت در نظر گرفت.
در این مورد، معاملهگر ممکن است ترجیح دهد که نزدیک به خط روند خرید خود را انجام دهد و برای مدتی طولانی این موقعیت معاملاتی را حفظ کند.
اگر عملکرد قیمت خط قیمت را شکسته و پایینتر رود، معاملهگر میتواند آن را به عنوان سیگنالی برای بستن موقعیت (یعنی فروش) در نظر بگیرد. این امر به معاملهگر اجازه میدهد مطابق روند معامله کند و هنگامی که روندی که دنبال میکند شروع به ضعیف شدن کرده از معامله خرید خارج شود.
خطوط روند البته بستگی زیادی به بازه زمانی دارند. در مثال بالا، معاملهگر احتیاجی به ترسیم مداوم و چندباره خط روند ندارد. با این حال، در مقیاس زمانی دقیقه، ممکن است خطوط روند متفاوتی بتوان رسم کرد و معاملهها احتیاج به تنظیم مجدد و قاعدهمند داشته باشند.
نمودار زیر خط روند نزولی در نمودار سهام پارس خودرو را نمایش میدهد:
فیلم آموزش رسم خط روند
در این ویدئو، نحوه رسم خط روند بصورت کاربردی به شما آموزش داده میشود.
به این ترتیب یاد گرفتید چطور خط روند را در نرم افزارهای تحلیل تکنیکال رسم کنید.
اعتبار خط روند چگونه سنجیده میشود؟
اعتبار خط روند به عوامل متعددی ارتباط دارد که در ادامه بخشی از این عوامل را برایتان معرفی میکنیم:
1.شیب خط روند: هرچقدر شیب این خط بیشتر باشد اعتبار آن روند در پایداری کمتر است و احتمال شکست آن وجود دارد. شیب ۴۵ درجه مفهوم قدرت روند در تحلیل ها شیبی مناسب و معتبر تلقی می شود.
2. تعداد برخورد نمودار قیمت با خط روند: هرچه تعداد برخورد به خط روند بیشتر باشد آن خط دارای اعتبار بیشتری است.
3. شدت کاهش (افزایش) قیمت سهم: در این ارتباط هم هرچه کندل های بلند تری در نزول (صعود) ثبت شود احتمال شکست خط روند بالاتر می رود. برای مثال سهم برای چند روز متوال صف فروش(صف خرید) شود و با درصد های منفی چهار یا منفی پنج بسته شود.
4. بازه زمانی بررسی سهم: شما باید این نکته مهم را در نظر بگیرید که روند به بازه زمانی بررسی سهم بستگی دارد.
برای مثال سهم X ممکن است در بازه زمانی سه ماه اخیر نزولی باشد در حالی که در بازه زمانی یک ساله مفهوم قدرت روند صعودی باشد و نزولی که در سه ماه اخیر داشته صرفا یک اصلاح بوده باشد.به همین دلیل خط روند های بلند مدت اعتبار بیشتری دارند.
تفاوت بین خطوط روند و کانالها
بر یک نمودار بیش از یک خط روند را میتوان اعمال کرد.
معاملهگران معمولا برای ایجاد کانال خط روندی برای اتصال قیمتهای بالا و همچنین خط روندی برای اتصال قیمتهای پایین رسم میکنند. کانال میتواند هم حمایت و هم مقاومت را برای بازه زمانی مورد بررسی مشخص کند.
مشابه با خط روند واحد، معامله گران به دنبال رشد و افت ناگهانی قیمت یا شکست هستند تا وقتی قیمت به خارج از کانال رسید، متناسب به جهت حرکت قیمت، معامله خود را انجام دهد. نقطه شکست کانال میتواند به عنوان نقطه خروج یا نقطه ورود استفاده شود.
محدودیتهای خط روند
خطوط روند محدودیتهایی مشابه سایر ابزارهای تحلیل تکنیکال دارند.
هرگاه داده قیمت بیشتری در نمودار اضافه شود، خطوط روند نیز باید دوباره تنظیم شوند.
یک خط روند گاهی برای مدتی طولانی ادامه پیدا میکند و قیمت به اندازه کافی از آن فاصله خواهد گرفت و از این رو نیاز به بروزرسانی دارد. علاوه بر این، معاملهگران اغلب نقاط داده متفاوتی را برای اتصال انتخاب میکنند.
ممکن است خط روندی که توسط یک معاملهگر رسم شده، توسط معاملهگران دیگر به شکل دیگری مشاهده شود.
به عنوان مثال، برخی معاملهگران در یک بازه از کفهای قیمت استفاده میکنند درحالیکه دیگران ممکن است از پایینترین قیمت بسته شدن در یک دوره زمانی استفاده کنند.
نکته آخر این است که خطوط روند اعمال شده بر چارچوبهای زمانی کوچکتر میتوانند به حجم حساس باشند. یک خط روند که در طول ان حجم قیمت پایینی وجود داشته، ممکن است به سادگی و هرگاه حجم در طول یک بازه معاملاتی بالا رفت شکسته شود.
این اصطلاح در واژهنامه جامع بورسینس منتشر شده است.سایر اصطلاحات و واژههای اقتصادی و مالی را ببینید .
قصد شروع سرمایهگذاری در بورس را دارید؟ اولین قدم این است که افتتاح حساب رایگان را در یکی از کارگزاریها انجام دهید:
برای سرمایهگذاری و معامله موفق، نیاز به آموزش دارید. خدمات آموزشی زیر از طریق کارگزاری آگاه ارائه میشود:
حجم معاملات؛ معیاری برای قدرت روند قیمتها در بورس
معاملهگران و سرمایهگذاران به شاخص کل توجه ویژهای دارند و تغییرات آن را مد نظر قرار میدهند. ولی این تنها نکتهای نیست که باید مورد توجه فعالان بازار سرمایه قرار گیرد. در کنار عواملی مانند شاخصها و قیمت سهام، حجم معاملات نیز عامل مهمی است که باید در تحلیل روند سهام در بورس به آن توجه کرد. به همین دلیل است که افراد بسیاری هر روز نمودار حجم معاملات را بررسی می کنند. حجم معاملات در واقع نشانگر قدرت یک روند است و بررسی آن از این جهت اهمیت دارد. در ادامه این مطلب توضیح میدهیم که حجم معاملات نشانگر چیست و چگونه بر وضعیت سهام تاثیر میگذارد.
حجم معاملات در بازار بورس چیست؟
هر روز در بازار بورس معاملات زیادی در نمادهای مختلفی انجام میشود. این میزان معاملات دستخوش تغییراتی میشود که در روند سهام اثرگذار است. این تغییر میتواند در قالب اثرات مثبت و یا منفی در سهام بروز کند. تعداد این معاملات در بورس در قالب مفهومی به نام حجم معاملات شناخته میشود. حجم معاملات در بورس را میتوان در بازههای زمانی متفاوت (روزانه، هفتگی، ماهانه) مورد بررسی قرار داد. این آمار همچنین میتواند به طور جداگانه در تحلیل شاخص بورس، یک سهم خاص و یا شاخص صنعت بررسی شود. حجم معاملات هر سهم را میتوان در صفحه مربوط به هر نماد در سایت tsetmc.com مشاهده کرد.
توجه به این نکته ضروری است که این حجم، باید در راستای تایید روند معاملات باشد. اگر بخواهیم این جمله را سادهتر بیان کنیم، میتوانیم بگوییم که هنگامی که حجمی سنگین را مشاهده میکنیم، این امر نشان از وجود میل به خرید یا فروش دارد. در واقع این مسئله به صورت موازی با روند سهم رخ میدهد. اگر سهمی درگیر روند نزولی باشد، حجم معاملات سنگین در روزهای منفی بازار، حاکی از ادامه روند نزولی خواهد بود. در سمت مقابل نیز برای استمرار روند صعودی یک سهم، به افزایش این حجم در روزهای مثبت بازار نیاز داریم. این امر بیانگر ارتباط میان میزان معاملات بازار و قدرت روند سهم است.
اندیکاتور حجم معاملات چیست؟
گفتیم که روند معاملات، متاثر از میزان حجم آن است. دو سهم A و B را با روند صعودی در نظر بگیرید. همچنین فرض کنید که سهم A میزان معاملات بیشتری در قیاس با سهم B دارد. نکتهای که از این مطلب میتوان دریافت، برتری سهم A بر سهم B است.
افرادی که طبق تحلیل تکنیکال اقدام به سرمایهگذاری در بازارهای مالی میکنند، از اندیکاتورهای مختلفی استفاده میکنند. یکی از مهمترین و معروفترین اندیکاتورهایی که در تحلیل تکنیکال سهام در بورس نیز استفاده میشود، اندیکاتور حجم معاملات است. این اندیکاتور را در نمودارها میتوان به شکل میلههای قرمز و سبز رنگ مشاهده کرد. در این اندیکاتور، افزایش حجم با رنگ سبز و کاهش آن با رنگ قرمز نمایش داده میشود. برای آشنایی بیشتر با اندیکاتورها، توصیه میکنیم که مقاله «اندیکاتور چیست» را مطالعه کنید.
در بخش قبل، از رابطه مستقیم میان میزان معاملات و روند حرکتی سهم در بازار بورس صحبت کردیم. زمانی که قیمت سهم بالا میرود، باید در پی آن افزایش حجم داشته باشیم. مشابه این مطلب در افت قیمت نیز صادق است. اما هنگامی که این رابطه منطقی میان حجم و قیمت از بین میرود، این امر را باید به عنوان اختلال در روند سهم تلقی کرد. اصطلاحی که برای این وضعیت به کار برده میشود، واگرایی نام دارد.
بیشتر بخوانید
حجم معاملات کاربردهای دیگری نیز در تحلیل تکنیکال بازار بورس دارد. یکی از این کارکردها، تثبیت الگوهای بازگشتی یا الگوهای ادامه دهنده است که در این روش تحلیلی وجود دارد. الگوهایی مانند الگوی دوقلوی کف یا سقف، مثلث، سر و شانه، کانال و یا پرچم بر مبنای این مفهوم تایید میشوند. در صورتی که افزایش حجم در قسمتهای حساس این الگوها مشاهده شود ولی این افزایش در راستای تایید این الگوها نباشد، آنگاه کیفیت این الگوها زیر سوال خواهد رفت و قطعا نمیتوان بر آنها تکیه کرد.
جمعبندی
یکی از مهمترین فاکتورهایی که در بررسی روندها در بازارهای مالی مورد بررسی قرار میگیرد، حجم معاملات است. حجم معاملات بیانگر تعداد معاملات است که در بازههای مختلف زمانی یا در هر صنعت، بازار یا سهم صورت گرفته است. میزان این عدد در واقع بیانگر قدرت یا سستی یک روند است. از همین رو، از اندیکاتور حجم معاملات در تحلیل تکنیکال بورس یا بازارهای دیگر استفاده فراوانی میشود.
فارغ از اینکه روند سهم مثبت است یا منفی، بالا بودن میزان حجم معاملات در آن نکتهای مثبت است و به معنای قدرت نقدشوندگی بالای سهام است. قدرت نقدشوندگی به این دلیل حائز اهمیت است که به سهامداران این اطمینان را میدهد که در هر روندی (چه مثبت و چه منفی)، امکان خرید و فروش سهم به مفهوم قدرت روند میزان مناسبی وجود خواهد داشت.
۷ اندیکاتور تکنیکال جهت تکمیل مجموعه ابزار لازم برای ترید!
تریدر ها از یک اندیکاتور تکنیکال (Technical Indicator) به منظور کسب دانش و آگاهی در مورد عرضه و تقاضای یک دارایی استفاده میکنند.
این اندیکاتورها مانند حجم به ما نشان میدهند که آیا یک حرکت قیمتی ادامه پیدا میکند یا نه. به این شیوه، میتوان از این اندیکاتورها برای ایجاد سیگنال خرید و فروش استفاده کرد.
در این مقاله به بحث در مورد ۷ اندیکاتور تکنیکال پرداخته میشود که شما میتوانید آنها را به مجموعه ابزارهای ترید خود استفاده نمایید. لازم نیست که همه این اندیکاتورها را با هم مورد استفاده قرار دهید، بلکه میتوانید تعدادی از آنها را انتخاب کنید که در تصمیم گیری بهتر به شما کمک میکنند. این اندیکاتورها در تحلیل ارز های دیجیتال بسیار مورد استفاده قرار می گیرند.
۱- اندیکاتور تکنیکال حجم موجود یا OBV
از این اندیکاتور تکنیکال برای اندازه گیری جریان مثبت و منفی یک دارایی در خلال یک دوره زمانی خاص استفاده میکنند. این اندیکاتور تکنیکال (OBV) با کم کردن حجم بازار در یک روند صعودی از حجم بازار در یک روند نزولی اندازه گیری میشود. حجم این اندیکاتور تکنیکال روزانه افزایش مییابد و یا از آن کاسته میشود و این بستگی به به بالاتر رفتن و یا پایینتر رفتن قیمت دارد.
زمانی که OBV افزایش پیدا میکند، نشانگر افزایش قدرت خریداران است و زمانی که OBV کاهش مییابد، به معنی کاهش قدرت خریداران است. از این اندیکاتور تکنیکال میتوان به عنوان یک ابزار تایید روند هم استفاده کرد. اگر قیمت و اندیکاتور OBV با هم افزایش پیدا کنند، این بر ادامه روند دلالت دارد.
تریدرهایی که از این اندیکاتور تکنیکال استفاده میکنند، به جستجوی واگرایی نیز میپردازند. واگرایی وقتی روی میدهد که اندیکاتور و قیمت در جهتهای مخالف هم حرکت میکنند. اگر قیمت افزایش پیدا کند اما OBV کاهش پیدا کند، این میتواند نمایانگر این باشد که روند توسط خریدارانی قوی پشتیبانی نمیشود و به زودی میتواند برعکس شود.
۲- خط انباشت/ توزیع (A/D)
این ابزار یک اندیکاتور تکنیکال محبوب است و برای تعیین ورود و خروج پول از یک دارایی مورد استفاده قرار میگیرد. این اندیکاتور تکنیکال مانند OBV است؛ با این تفاوت که تنها به قیمت بسته شدن یک دارایی اهمیت نمیدهد، بلکه دامنه ترید را نیز مورد توجه قرار میدهد.
اگر یک دارایی نزدیک قله بسته شود، این اندیکاتور تکنیکال برای حجم، ارزش بیشتری به نسبت وقتی که نزدیک نقطه میانی آن دامنه بسته میشود، قائل خواهد شد. محاسبات مختلف نشان داده که OBV در بعضی مواقع از اندیکاتور تکنیکال انباشت/ توزیع (A/D) بهتر عمل کند و گاهی نیز این اندیکاتور انباشت/ توزیع است که بهتر کار میکند.
اگر خط این اندیکاتور به سمت بالا باشد، این نشان دهنده علاقه به خرید است و روند رو به بالا را تایید میکند. اما اگر خط این اندیکاتور رو به پایین باشد، این یعنی که قیمت در بخش پایینتری از دامنه روزانه خود در حال تمام شدن است و بنابراین حجم منفی تلقی میشود. این به تایید یک روند رو به پایین کمک میکند.
تریدرها از خط این اندیکاتور تکنیکال برای تشخیص واگرایی هم استفاده میکنند. اگر قیمت افزایش پیدا کند و جهت خط این اندیکاتور به سمت پایین باشد، این میتواند نشانگر مشکل در روند بازار باشد و احتمال این که بازار به زودی برگردد، وجود دارد. عکس این قضیه نیز صادق است.
۳- شاخص جهتدار میانگین یا ADX
از این اندیکاتور تکنیکال برای اندازه گیری قدرت و حرکت آنی یک روند استفاده میشود. وقتی که ADX بالای ۴۰ است، روند دارای قدرت زیادی است و وقتی که این اندیکاتور پایین ۲۰ است، این به معنی ضعف روند و یا عدم وجود روند است.
ADX خط اصلی در اندیکاتور است و معمولا سیاه است. دو خط اضافی هم وجود دارند که به طور اختیاری نشان داده میشوند. این خطوط DI+ و DI- هستند. این خطها معمولا به ترتیب دارای رنگ قرمز و سبز هستند. این سه خط با همدیگر کار میکنند و جهت روند به همراه حرکت آنی روند را نشان میدهند.
در صورتی که ADX بالای ۲۰ باشد و DI+ در بالای DI- قرار گرفته باشد، این وضعیت به معنی روند صعودی است.
در صورتی که ADX بالای ۲۰ باشد و DI- در بالای DI+ قرار گرفته باشد، این وضعیت به معنی روند نزولی است.
ADX پایین ۲۰ به معنی یک روند ضعیف و یا دوره دامنه دار است که اغلب همراه با DI- و DI+ حرکت میکند که سریعا یکدیگر را قطع میکنند.
۴- اندیکاتور آرون (Aroon)
از این اندیکاتور تکنیکال برای این استفاده میشود که مشخص شود که آیا یک دارایی دارای روند است یا نه؟ و آیا این دارایی در طول مدت زمان محاسبه، قلهها و یا کفهای جدیدی را ثبت کرده است؟
این اندیکاتور تکنیکال همچنین برای تشخیص شروع یک روند جدید مورد استفاده قرار میگیرد. اندیکاتور تکنیکال آرون متشکل از دو خط است: خط رو به بالا و خط رو به پایین.
وقتی که خط رو به بالا از بالای خط رو به پایین عبور میکند، این اولین نشانه از تغییر روند احتمالی است. اگر خط رو به بالا با ۱۰۰ برخورد کند و نسبتا نزدیک آن سطح باقی بماند و خط رو به پایین نیز نزدیک صفر قرار گیرد، این به معنی تایید مثبت یک روند صعودی است.
عکس این قضیه نیز صادق است. اگر خط رو به پایین از بالای خط رو به بالا بگذرد و نزدیک ۱۰۰ قرار بگیرد، این به معنی اعتبار روند نزولی است.
۵- مک دی (MACD)
این اندیکاتور تکنیکال به تریدرها کمک میکند که جهت روند و حرکت آن را ببینند. این اندیکاتور تکنیکال مفهوم قدرت روند ، سیگنال ترید نیز فراهم میکند. وقتی که مک دی در بالای صفر قرار دارد، قیمت در یک فاز صعودی است. اگر مک دی در پایین صفر باشد، قیمت وارد یک مرحله نزولی شده است.
این اندیکاتور تکنیکال متشکل از دو خط مک دی و سیگنال است که خط سیگنال آهستهتر حرکت میکند. وقتی که مک دی از زیر خط سیگنال عبور میکند، نشان دهنده افت قیمت است. وقتی که مک دی از بالای خط سیگنال عبور میکند، قیمت در حال افزایش است.
این اندیکاتور به سیگنالدهی هم کمک میکند. به عنوان مثال، اگر این اندیکاتور بالای صفر باشد، منتظر شوید تا مک دی از بالای خط سیگنال عبور کند و سپس اقدام به خرید کنید. اگر مک دی پایین صفر باشد، منتظر شوید که مک دی از زیر خط سیگنال گذر کند و این ممکن است یک سیگنال فروش باشد.
۶- شاخص قدرت نسبی یا RSI
این اندیکاتور تکنیکال بین صفر و صد حرکت میکند و رشد و افت اخیر قیمت را تشخیص میدهد. این اندیکاتور به اندازه گیری قدرت روند و حرکت آن کمک میکند.
از این اندیکاتور تکنیکال برای مشخص کردن خرید بیش از حد و فروش بیش از حد استفاده میشود. زمانی که این اندیکاتور بالای ۷۰ باشد، این یعنی که دارایی مورد نظر بیش از حد خرید شده و احتمال برگشت قیمت وجود دارد. زمانی هم که این اندیکاتور تکنیکال پایین ۳۰ باشد، بیش از حد فروش صورت گرفته و امکان افزایش قیمت وجود دارد؛ اما این فرض ممکن است خطرناک باشد، چرا که تعدادی از تریدرها منتظر میشوند که اندیکاتور به بالای ۷۰ صعود کند و سپس میفروشند و یا برای خرید منتظر میشوند تا اندیکاتور به زیر ۳۰ برسد. گاهی رسیدن به این ارقام اصلا روی نمیدهد و بازار زودتر تغییر جهت میدهد.
این شاخص در تحلیل تکنیکال بسیار مورد استفاده قرار میگیرد و در تحلیل بازارهای بیت کوین و دیگر ارزهای دیجیتال نیز میتواند استفاده شود.
به علاوه، از این اندیکاتور تکنیکال میتوان برای تشخیص واگرایی استفاده کرد. یکی مفهوم قدرت روند دیگر از کاربردهای RSI، سطوح حمایت و مقاومت هستند. در خلال روندهای صعودی، یک دارایی اغلب بالای سطح ۳۰ میماند و معمولا به ۷۰ و یا بالاتر میرسد. وقتی که یک دارایی دارای روند نزولی است، RSI معمولا در زیر ۷۰ قرار میگیرد و اغلب به ۳۰ و یا پایینتر میرسد.
۷- نوسانگر استوکاستیک (Stochastic)
این اندیکاتور تکنیکال که در واقع یک اسیلاتور است، قیمت حال حاضر را در ارتباط با دامنه قیمت در چند دوره اندازه گیری میکند. دامنه استوکاستیک بین صفر و صد است و وقتی که روند صعودی است، قیمت باید قلههای جدیدی ایجاد کند و در روند نزولی، قیمت کفهای جدیدی را شکل میدهد.
اندیکاتور تکنیکال استوکاستیک نسبتا سریع بالا و پایین میرود؛ زیرا به ندرت اتفاق میافتد که قیمت همچنان بالا و پایین برود. بنابراین از این اندیکاتور هم برای تعیین زمان خرید و فروش استفاده میکنند. ارزشهای بالای ۸۰ به منزله خرید بیش از حد تلقی میشوند و سطوح پایین ۲۰ هم به عنوان فروش بیش از حد در نظر گرفته میشوند.
نتیجه گیری
تعیین روند حرکت داراییها، هدف تریدرهاست. برای این منظور، تعداد زیادی اندیکاتور تکنیکال وجود دارند که تریدرها میتوانند از آنها استفاده کنند.
تریدرها برای آزمایش این اندیکاتورها و توسعه استراتژیهای خود، میتوانند از حسابهای آزمایشی (Demo) استفاده کنند و در آنجا به تحقیق و بررسی بپردازند.
در مجموع، استفاده از این اندیکاتورها در کنار مطالعه بنیادین بازار و داراییها، به تریدرها کمک بسیاری خواهد کرد. شما کدام یک از این اندیکاتورها را میپسندید؟ نظرات خود را با ما در میان بگذارید.
تشخیص ضعف یا قدرت بازار
در تمامی کتابهای تحلیل گری بازار با جملات آشنایی رو به رو می شویم که: در جهت روند معامله کنید، هر وقت می خرند شما هم بخرید و هر وقت می فروشند شما هم بفروشيد، خلاف روند اصلی بازار معامله نکنید و . . سؤال اینجاست از کجا متوجه شوم افرادی که در بازار در حال خرید هستند، خریدشان پرقدرت است؟ و افرادی که در حال فروش می باشند، از کجا متوجه شوم باید با آنها فروش انجام بدهم؟
بارها شده بازار در حال ریزش بود و من نیز فروختم اما به یکباره بازار برگشت رو به بالا نمود و من متضرر شده ام. در واقع ناآشنایی به ساختار حرکتی بازار و عدم تمیز دادن حرکت از اصلاح، ریشه تصمیمات نادرست و اشتباه در بازار می باشد. با استفاده از تکنیک اصلاح قیمتی به راحتی می توانیم در موارد زیادی قدرت یا ضعف خریداران و فروشندگان را در بازار شناسایی نماییم. اصولاً تا زمانی که عیار قدرتی خریداران یا فروشندگان برایمان آشکار نشود همگامی و همراهی با آنها سخت و ضررده خواهد بود. زمانی که بازار در اصلاحی قرار دارد برای اینکه تشخیص دهیم که اصلاحی ما پر قدرت است یا خیر، از شمارش کندل ها استفاده میکنیم که روش بسیار ساده ای می باشد. چنانچه ساختار شماتیک بازار را به فرم شکل زیر درنظر بگیریم:
فاز حرکتی بازار در حالت صعودی و نزولی به صورت AB می باشد و BC فاز اصلاحی بازار است. چنانچه نسبت اصلاح زمانی بیش از نسبت اصلاح قیمتی باشد می گوییم حرکت کند است و در حقیقت اصلاحی واقعی را شاهد هستیم که پس از آن مجدد قیمت در جهت روند قبل حرکت می کند. اما اگر نسبت اصلاح زمانی کمتر از اصلاح قیمتی باشد، می گوییم حرکت بازار تند است و احتمالا اصلاح تبدیل به یک حرکت در جهت عکس در بازار می شود. به عنوان نمونه اگر نسبت تعداد کندل های فاز BC به AB معادل 80% باشد و در این زمان، قیمت تنها 61.8% اصلاح نموده باشد می گوییم حرکت ما کند می باشد و در اصلاحی قرار داریم.
در شکل زیر که مربوط به سهام ایران خودرو در بورس تهران می باشد، همان طور که در شکل پیداست در AB که فاز حرکتی ما می باشد تعداد کندل ها 63 عدد است و در فاز اصلاحی که BC است تعداد کندل ها 60 عدد می باشد اما قیمت نتوانست خود را به اصلاحی 50% برساند که بیانگر عدم توانایی بازار برای خرید در فاز BC در مقایسه با حرکت قبل از آنکه فروشنده ها در بازار بودند است. به بیان بهتر، فروشنده ها قدرتشان در فاز حرکتی AB، بیش از قدرت فشار خریداران در فاز BC می باشد.
به عنوان نمونه ای دیگر در نماد خکار (گروه خودرو و قطعات) در بورس تهران، عملا قیمت مستعد رشد می باشد و این سوال مطرح می گردد که فروشندگانی که باعث افت قیمتی از 515 تا 337 ریال در سال 97 شدند، آیا هنوز قدرت فروش دارند؟ آیا خریداران کماکان دست از خرید کشیده اند و منتظر فروش بیشتر از سوی فروشندگان هستند؟ با نگاهی به ساختار ریزشی بازار و مقایسه آن با روند رو به رشد قبلی می بینیم که وقتی تعداد کندلهای اصلاحی بیش از حرکت می باشد و میزان اصلاحی نیز حتی به 61.8% نرسیده است، قدرت خریداران به شدت فزونی می یابد، به عبارت دیگر هر معامله گر خریدار با هر روش معامله گری می تواند معامله خرید خود را در این محدوده توجیه نماید. همان طور که در شکل پیداست تعداد کندل های اصلاحی 131 عدد می باشد و در حرکت رو به رشد تعداد کندل ها 93 عدد است، در واقع زمانی که گواه های معاملاتی ورود به ، معامله خرید فزونی می یابد قدرت عملکرد بازار در جهت تحلیل که در اینجا رشد است، افزایش می یابد.
اصولاً یکی از تکنیک های قوی برای ورود یا عدم ورود در اصلاحی ها، اندازه گیری عیار قدرتی بازار در اصلاحی می باشد. به راحتی می توان در خصوص زور معامله گران در انتهای اصلاحی اظهارنظر تقریباً قوی نمود، چنانچه عطش بازار بر ریزش یا رشد بیشتر در جهت حرکت باشد، خود را در قالب یک حرکت کم شتاب در اصلاح نشان می دهد، اما اگر روال حرکتی در اصلاحی پرشتاب باشد یک اخطار جدی مبنی بر عدم ورود معامله گران در اصلاحی تلقی می گردد.
همه چیز در مورد اندیکاتور RSI
یکی از محبوبترین اندیکاتورهای تحلیل تکنیکال در میان معاملهگران، اندیکاتور RSI است. دلایلی مانند انعطافپذیری و ارائه سیگنالهای معاملاتی قدرتمند – البته در صورت استفاده درست – باعث شده تا معاملهگران علاقه زیادی به این اندیکاتور از خود نشان دهند. «RSI» اندیکاتوری از خانواده «مومنتوم» است. یکی از اصلیترین کاربردهای این اندیکاتور، تشخیص جهت و قدرت تحرکات قیمتی به شمار میرود. برای آشنایی هر چه بیشتر با این اندیکاتور با خانه سرمایه همراه باشید.
تلاش برای درک ماهیت اندیکاتور «RSI»
عدد ۱۴ به عنوان تنظیمات دورهای پیشفرض «RSI» انتخاب شده است؛ یعنی این اندیکاتور دادههای قیمتی ۱۴ کندل یا میله اخیر را تحلیل و مقایسه میکند. در واقع «RSI» طی آن دوره، میانگین افزایش و کاهشها، تعداد و همچنین اندازه کندلهای صعودی و نزولی را بررسی میکند و آنها را نسبت به یکدیگر میسنجد. خروجی اندیکاتور «RSI» به صورت یک عدد بین ۰ تا ۱۰۰ و در قالب یک محدوده نموداری جداگانه نمایش داده میشود. به همین دلیل، «RSI» به عنوان یک «اسیلاتور» شناخته میشود. مثلا اگر چند کندل اخیر صعودی باشند، احتمالا اندیکاتور «RSI» عدد ۱۰۰ را نشان میدهد.
در نقطه مقابل با تشکیل چند کندل نزولی، مقدار «RSI» به سمت صفر میل میکند. اگر شرایطی را در نظر بگیریم که نیمی از کندلها صعودی و بقیه نزولی باشند و اندازه آنها نیز به هم شبیه باشد به احتمال زیاد، خروجی این اندیکاتور، عددی در محدوده ۵۰ خواهد بود. البته متناسب با جهت – صعودی یا نزولی – قدرت و اندازه کندلاستیکها، مقدار «RSI» نیز به سمت ۰ یا ۱۰۰ میل میکند. چیزهایی که تا اینجا گفتیم، تفسیرهایی ابتدایی از این اندیکاتور هستند. در ادامه با دو مثال، جزئیات بیشتری از نمودار قیمت را تحلیل و بررسی کنیم.
نمودار مثال اول: روند صعودی جریان قیمت
در تصویر زیر، محدوده مشخص شده یک روند صعودی را در جریان ۱۴ کندل متوالی نشان میدهد که تمام آنها به جز دو مورد، شمعهای صعودی بودهاند. همچنین تعداد زیادی از این کندلهای افزایشی تقریبا بزرگ هستند و سایه چشمگیری نیز ندارند. در نتیجه «RSI» عدد ۷۵ را نشان داده و روند صعودی با مومنتوم بالا را تایید میکند.
اندیکاتور «RSI» اندازه و جهت ۱۴ کندلاستیک اخیر را بررسی نموده و قدرت حرکات فعلی قیمتی را نشان میدهد.
نمودار مثال دوم: روند نزولی جریان قیمت
در تصویر زیر، سه ناحیه متفاوت از نمودار قیمت به صورت مستطیلهای عمودی مشکیرنگ مشخص شدهاند. در قسمت اول یک روند نزولی قوی را مشاهده میکنیم که در جریان آن تقریبا تمام کندلها به جز چند شمع کوچک دوجی همگی نزولی بودهاند. بنابراین مقدار «RSI» به ۱۷ رسیده و برقراری روند نزولی قوی را تایید کرده است. ناحیه وسط یک روند صعودی نسبتا قوی را نشان میدهد که در آن «RSI» تا سطح ۷۰ افزایش یافته و مفهوم قدرت روند اندازه کندلهای نزولی نیز پیوسته در حال کاهش بوده است. در واقع، وجود چنین شرایطی نشاندهنده این است که بیشتر معاملهگران، خریدار هستند. بخش سوم نیز یک بازار تقریبا خنثی را طی ۱۴ کندل به تصویر میکشد. خروجی «RSI» عدد ۴۲ است که عدم وجود روند در بازار را گوشزد میکند. اگرچه قیمت، کمی افت کرده و این موضوع به واسطه «RSI» کمتر از ۵۰ نیز قابل تایید است. اما تقریبا نسبت قدرت بازیگران بازار متعادل به شمار میرود.
میتوان از اندیکاتور «RSI» در جریان فازهای روندی و خنثی بازار استفاده کرد.
همواره به این نکته دقت داشته باشید که استفاده از اندیکاتورها شرط لازم و کافی تحلیل دقیق نمودار قیمت نیست. اما در بیشتر مواقع، استفاده از این ابزار راهکار مناسبی برای تحلیل سریع نمودار قیمت و تایید پیشبینیهای سایر ابزارهای تحلیل تکنیکال به شمار میرود.
افسانه ای به نام «نواحی اشباع خرید و فروش»
با رواج تفکرات غلط، مفهوم نواحی اشباع خرید و فروش به یکی از بزرگترین سوءتفاهمها در مورد اندیکاتورها تبدیل شدهاند. تعریف ساده این نواحی در اندیکاتور «RSI» به شرح زیر است:
- اشباع خرید: مقدار «RSI» بین ۷۰ تا ۱۰۰
- اشباع فروش: مقدار «RSI» بین ۳۰ تا ۰
بسیاری از معاملهگران به اشتباه معتقد هستند که در آن نواحی، قیمت تمایل بیشتری به بازگشت دارد. اما این تصور کاملا اشتباه است. زیرا همانگونه که مشاهده کردیم، مقدار بالای «RSI» روند صعودی قوی و مقادیر کم اندیکاتور «RSI» روند نزولی قدرتمند را نشان میدهند. در واقع، قرار گرفتن خط «RSI» در نواحی انتهایی بازه نوسانی خود همیشه ضعف و بازگشت زود هنگام روند را نشان نمیدهد. بلکه فقط وجود مومنتوم حرکتی بالا در وضعیت جاری را تایید میکند. معاملهگری که تنها به دلیل ورود قیمت به ناحیه اشباع خرید در جریان یک روند صعودی میخواهد در موقعیت معاملاتی فروش قرار بگیرد بسیار سریع متوجه اشتباه خود خواهد شد.
تصویر زیر، مثالی از این شرایط را نشان میدهد. در مستطیل سمت چپی قیمت برای اولین بار به بیش از سطح ۷۰ رسیده و وارد ناحیه اشباع خرید شده است. همانگونه که مشاهده میکنید روند صعودی برای طولانیمدت ادامه یافته و حتی با وجود مسطح شدن حدودی روند نیز بازگشت قیمت رخ نداده است. در بخش دوم تصویر نیز «RSI» دوباره به ناحیه اشباع خرید بازگشته و قیمت، روند صعودی خود را از سر گرفته است. در نتیجه میتوان اینطور برداشت کرد که مقادیر بیش از ۷۰ یا کمتر از ۳۰ اندیکاتور «RSI» تنها به معنی قدرت بالای روند صعودی یا نزولی هستند و مسلط بودن یک گروه غالب از بازیگران بازار (خریداران یا فروشندگان) را نشان میدهد. به عبارت دیگر، ورود به نواحی اشباع خرید و فروش دلیل قاطعانهای برای تغییر جهت قیمت و گرفتن موقعیتهای معاملاتی برخلاف روند نخواهد بود.
نواحی اشباع خرید و فروش، نشانههایی برای بازگشت زود هنگام روند قیمت نیستند. اما وجود یک روند قوی در جهتی مشخص را به معاملهگران یادآوری میکنند.
اندیکاتور «RSI» به عنوان حمایت و مقاومت
از آنجا که این اندیکاتور در تحلیل مومنتوم و قدرت حرکات روند، عملکرد مناسبی دارد میتوان از آن برای تشخیص سطوح حمایت و مقاومت مهم در نمودار قیمت استفاده کرد. در تصویر زیر، خط افقی یک سطح مقاومتی قوی در نمودار قیمت را نشان میدهد که قیمت، بارها آن را لمس کرده است. در بررسی اندیکاتور «RSI» نیز وجود این ناحیه مقاومتی کاملا مشخص است. در دو نقطه تماس اولیه، مقدار ۵۰ عدد «RSI» و ۶۱ بوده که نشان از قدرت بیشتر خریداران در حالت معمولی و بدون اکثریت مطلق است. در سومین نقطه تماس، «RSI» مقدار ۶۸ را نشان داده، که وجود تحرکات قیمتی قدرتمندتری را به نمایش میگذارد. اگرچه قیمت در این نقطه ناتوان از شکست آن سطح مقاومتی بوده است اما خیلی سریع به سمت این نقطه باز میگردد.
همانطور که با هم گفتیم، بازگشت سریع قیمت به سطوح قیمتی گذشته، ناشی از افزایش قدرت خریداران یا فروشندگان است. در جریان آخرین تلاش برای شکست نهایی مقاومت، «RSI» به سطح ۷۴ رسیده است. با بررسی دقیق نمودار قیمت متوجه میشویم که کندلهای صعودی قوی در نهایت منجر به شکست این سطح نموداری شدهاند. این شکست با یک جهش قیمتی همراه بوده است که اغلب اوقات یک سیگنال قوی برای خرید به شمار میرود. باید بر این نکته تاکید کنیم که سیگنال نهایی شکست با بسته شدن قیمت بالاتر یا پایینتر از یک سطح قیمتی صادر میشود.
اندیکاتور «RSI» میتواند در معاملهگری بر اساس شکست سطوح نیز مورد استفاده قرار گیرد. در نمودار بالا شکست قیمت به همراه مقادیر بیش از ۷۰ «RSI» شانس موفقیت موقعیت معاملاتی را افزایش میدهد.
واگرایی «RSI» محبوب و پرطرفدار
ایجاد واگرایی در اندیکاتور «RSI» مفهوم قدرت روند یکی از محبوبترین سیگنالهای معاملاتی است. برخلاف نواحی اشباع خرید و فروش، واگراییها به معنای واقعی، نشانهای از وجود پتانسیل بازگشت قیمت هستند. واگرایی شرایطی را در نمودار قیمت نشان میدهد که وضعیت قیمت و اندیکاتور مطابقت نداشته باشد. مثلا یک واگرایی نزولی زمانی رخ میدهد که با وجود ایجاد یک نقطه سقف بالاتر در جریان روند صعودی، اندیکاتور سقف پایینتری ایجاد کرده باشد. در تصویر زیر، نمودار سمت چپ یک واگرایی کلاسیک نزولی را نشان میدهد. در این شرایط، قیمت، سقفهای بالاتری را ایجاد میکند. واگرایی اندیکاتور «RSI» نیز نشاندهنده ضعیفتر بودن موج صعودی اخیر نسبت به حرکات قبلی است.
واگرایی «RSI» میتواند تغییر در جهت روند بازار را از قبل پیشبینی کند. زیرا نشاندهنده کاهش مونتوم حرکت قیمت است.
بنابراین، یک واگرایی زمانی به وجود میآید که بر اساس قیمت، پتانسیل ادامه روند وجود داشته باشد. اما وضعیت اندیکاتور «RSI» بیانگر تغییر در نسبت قدرت بین خریداران و فروشندگان و ضعف موج قیمتی اخیر است. در نمودار تصویر زیر و در پایان روند نزولی، اندیکاتور «RSI» یک واگرایی ایجاد کرده است و جهت آتی روند را قبل از بازگشت قیمت، پیشبینی میکند. اگرچه قیمت کف پایینتری را ثبت کرده اما موج قبلی نزولی به طرز قابل ملاحظهای کوتاهتر و در نتیجه ضعیفتر بوده است. در چنین وضعیتی، قیمت به سختی توان ایجاد یک کف جدید را دارد. این کاهش قدرت در روند بازار به واسطه ایجاد واگرایی در «RSI» تایید میشود. در واقع، دانش ما از شیوه تحلیل امواج قیمت، تحلیل نمودار به واسطه «RSI» را تکمیل میکند. با این وصف این تئوری کاملا قابل درک است که امواج قیمت، پایههای اصلی مفاهیم روند و تحلیل نموداری را تشکیل میدهند.
اگرچه آخرین موج قیمت یک کف جدید ثبت نموده است، اما واگرایی اندیکاتور «RSI» نشان از این دارد که آخرین موج، روند قدرت خود را از دست داده است. بنابراین در ادامه میتوانیم بازگشت مجدد قیمت را مشاهده کنیم.
دیدگاه شما