مدیریت بازده در بورس
چکیده: در کشور هایی که حجم نقدینگی بالا است بهترین مسیر برای این نقدینگی جذب آن ها توسط پر بازده-ترین پروژه ها است. چنین تخصص منابعی کمک چشمگیری هم به توسعه اقتصادی آن کشور می کند و هم بهترین بازده ممکن را برای صاحبان سرمایه به ارمغان می آورد. در تحقق این امر بازار های سرمایه نقش غیر قابل انکاری دارند. بازار های سرمایه پل ارتباطی مهمی بین سرمایه گذران و صنعت هستند و مهمترین ویژگی این پل ارتباطی کارایی آن است. بازار کارا بازاری است که کسی قادر به پیش بینی قیمت های آتی جهت کسب سود غیر عادی نیست. کارایی بازار دارای سه سطح ، ضعیف، نیمه قوی و قوی است. در سطح ضعیف با کمک اطلاعات تاریخی از قیمت ها، امکان پیش بینی قیمت ها آتی وجود ندارد. در سطح نیمه قوی با کمک هر نوع اطلاعات عمومی امکان پیش بینی قیمت های آتی وجود ندارد و نهایتاً در سطح قوی با کمک هر نوع اطلاعاتی حتی اطلاعات محرمانه امکان پیش بینی قیمت-های آتی وجود ندارد. در این تحقیق کارایی در سطح ضعیف و نیمه قوی بازار بورس اوراق بهادار تهران مورد آزمایش قرار گرفته است. برای آزمودن این دو سطح از توصیه های تکنیک CAN SLIM کمک گرفته شده است. تکنیک CAN SLIM شامل توصیه هایی برای بستن سبد سهام است که هر حرف مشمول یک توصیه می شود. در این تحقیق از دو فاکتور مهم که در توصیه های این تکنیک گنجانده شده است برای بررسی پیش بینی پذیری قیمت های سهام در بازار بورس اوراق بهادار بهادار تهران استفاده شده است.این دو فاکتور یک رشد سود به ازای هر سهم و دیگری اثر ضربه ای است. با توجه به نتایج به دست آمده مربوط به اثر ضربه ای ، بین بازده های متوالی روزانه، هفتگی و ماهانه همبستگی-های مثبت 3635/0 ، 2880/0 و 1957/0 وجود دارد که نشان دهنده پیش بینی پذیری قیمت های آتی با کمک قیمت های گذشته است.جهت بهره بردن از اثر ضربه ای موجود در قیمت های روزانه ، دو استراتژی برای خرید فروش و نگهداری ارایه شده است که یکی برای کسب بازده غیر عادی و دیگری برای جلوگیری از ضرر یا فروش استقراضی است. این دو استراتژی در 1193 روز کاری مختلف پیاده سازی شده اند. با توجه به نتایج به دست آمده از پیاده سازی این دو استراتژی، با سطح اطمینان 95% بازده حاصل از استراتژی اول حداقل %1 بیشتر از بازده متناظر حاصل از شاخص کل بازار است و بازده حاصل از استراتژی دوم کمتر از بازده متناظر حاصل از شاخص کل بازار است. این دو نتیجه نیز عدم کارایی بازار بورس اوراق بهادار تهران در سطح ضعیف را تایید می کنند. با توجه به نتایج بدست آمده از دومین فاکتور مورد بررسی در تحقیق، بین رشد سود به ازای هر سهم تعدیل شده نسبت به قیمت و بازده های آتی سهام های فعال در بورس بین 16/9/1387 تا 29/8/1392 همبستگی مثبت 1328/0 وجود دارد. با توجه به این همبستگی کم بین این دو متغیر می توان نتیجه گرفت که این دو متغیر نا همبسته هستند و در مورد کارایی در سطح نیمه قوی نتیجه خاصی نمی توان گرفت. برای بهره بردن از این فاکتور در بازار بورس اوراق بهادار تهران دو استراتژی خرید، نگهداری و فروش اریه شده است که یکی برای کسب بازده غیر عادی و دیگری برای جلوگیری از ضرر یا فروش استقراضی است. بازه نگهداری برای این دو استراتژی یک ساله است. این دو استراتژی در چهار سال متوالی پیاده سازی شده-اند. با توجه با نتایج به دست آمده از پیاده سازی این دو استراتژی استراتژی اول در سه سال موفق به کسب بازده بیش از بازده متناظر از شاخص کل شده است و در یک سال بازده آن %74/1 کمتر از بازده شاخص کل متناظر با آن شده است. استراتژی دوم که هدف آن کسب بازده کمتر از شاخص بود، در سه سال بازده کمتر از شاخص کسب کرده است و تنها در یک سال بازده آن بالاتر از بازده شاخص کل متناظر با آن شده است.
#بازار بورس اوراق بهادار تهران #کارایی در سطح ضعیف #کارایی در سطح نیمه قوی #CAN SLIM #اثر ضربه ای.
دانلود نسخه تمام متن (رایگان)
محل نگهداری: کتابخانه مرکزی دانشگاه صنعتی شاهرود
یادداشت: حقوق مادی و معنوی متعلق به دانشگاه صنعتی شاهرود می باشد.
تعداد بازدید کننده:
[کلیدواژه ها: شاخص حاکمیت شرکتی، درصد اعضای غیرموظف هیئت مدیره، درصد سهامداران نهادی، نقدشوندگی سهام، بازده سهام، آمیهود تعدیل شده، بورس اوراق بهادار تهران]
[کلیدواژه ها: بورس اوراق بهادار تهران، اثرات ثابت شرکتی، اثرات تقویمی، رتبهبندی شرکتها، شاخصهای نقدینگی سهام]
[کلیدواژه ها: رتبه بندی، شاخص های بنیادی، مطلوبیت، سرمایه گذاری، ارزیابی نسبت تجمعی (ARAS)، یوتاستار(UTAASTAR)، بورس اوراق بهادار تهران.]
[کلیدواژه ها: سواد مالی، تصمیمات سرمایهگذاری، بورس اوراق بهادار تهران، مالی رفتاری، مدل پنج عاملی شخصیت]
[کلیدواژه ها: سرمایه گذاری های شرکتی، بازده، مومنتوم، معکوس،شرکت های پذیرفته شده، بورس اوراق بهادار تهران]
[کلیدواژه ها: بورس اوراق بهادار، بازار های مالی، ریسک، ارزش در معرض ریسک، ریزش مورد انتظار، نظریه ارزش فرین، مدل های گارچ و مدل های کاپیولا]
مدیریت سرمایه در بورس
مدیریت ریسک در بورس از اساسیترین نیازهای مهارتی هر سرمایهگذار هوشمند در این بازار میباشد.
سرمایهگذاری مالی منطقی، علمی و موفق در این بازار، نیازمند توان بالای مدیریت ریسک در بورس است.
اما مدیریت ریسک در این بازار، خود بخشی از مدیریت سرمایه درست یا مدیریت پول صحیح میباشد.
فعالان بازار بورس همواره با دو موضوع بسیار حیاتی باید سروکار داشته باشند، اولی مدیریت بازده در بورس بازده و دومی ریسک.
کسب بازده بیشتر و یا حداکثری، همان چیزی است که باعث حضور همه سرمایهگذاران در این بازار شده است.
اما قبل از رسیدن به آن، باید ریسکهای این بازار را بشناسیم و سپس توان مواجهه با آنها را داشته باشیم.
از جمله وجوه تمایز حرفهایهای بورس با سایرین در این بازار، توان عملکردی بالای آنها در شرایط ریسکی بازار میباشد.
مثلا وقتی اخبار بدی منتشر میشود، معمولا مبتدیها وارد صفهای فروش میشوند، اما حرفهایها قبلا حد ضرر منطقی را فعال کردهاند.
مدیریت بازده در بورس
مدیریت سرمایه Capital Management یا Money Management دو جزء اساسی دارد؛
- مدیریت بازده
- مدیریت ریسک
مدیریت بازده بخش اول راه است که به ما نشان میدهد:
- به احتمال زیاد و حداکثر، چقدر بازده در این آیتم سرمایهگذاری وجود دارد؟
- من تا چه حدی میتوانم در این مورد سرمایهگذاری بازدهی کسب کنم؟
- چطور باید در بهترین و مطمئنترین حالت، به آن بازده مورد انتظار برسم؟
- کجا وارد شوم؟ (بهترین قیمت خرید)
- کجا خارج شوم؟ (بهترین قیمت فروش)
این یک پلن ساده برای انجام مدیریت بازده در بازار بورس است و در مثالهای زیر بیشتر توضیح داده خواهند شد.
- برای مثال وقتی احتمال رشد ۳۰ درصدی سود سهامی وجود دارد، نباید انتظار یا توهم رشد ۱۰۰ درصدی در قیمت آن سهم را داشته باشیم.
اما معمولا تحت تاثیر تبلیغات، این اصل مدیریت بازده را فراموش کرده و در قیمتهای بالاتر از ارزش ذاتی سهم، ممکن است خرید کنیم!
- همچنین باید بدانیم که حرفهایهای بازار بورس، تنها دنبال کسب بازده، از بخشی از روند افزایشی قیمت یک سهم هستند و نه کل روند!
اما ممکن است بخاطر تجربه و مهارت کم، در پی کسب سود حداکثری از روند صعودی قیمت باشیم و در تله اصلاح قیمت سهام گرفتار شویم.
- گاهی هم ممکن است با فراموش کردن اصل عدم اطمینان در بورس، با همه یا بخش بزرگی از سرمایه خود معامله کنیم و در کوتاهمدت از کرده خود پشیمان شویم.
در حالی که حرفهایهای بورس، همه مهارتهای ورود و خروج پلهای در بازار بورس را میدانند و از آنها استفاده میکنند!
- تحلیل تکنیکال و بنیادی نیز ابزارهای بسیار پرقدرت، عالی و نیاز صددرصدی برای ورود و خروجهای صحیح در بازار هستند.
اما در کمال تعجب میبینیم که عده زیادی در این بازار فعالیت میکنند، در حالی که تحلیل تکنیکال و بنیادی را نیاموختهاند!
مدیریت ریسک در بورس
مدیریت ریسک در بورس و خطرات اثرگذار بر این بازار، بخش بسیار مهم وظیفه هر سرمایهگذار در این بازار میباشد.
معمولا ضربات بسیار سنگینی به سبب ناآگاهی و یا عملکرد بد در این بخش از کار، متوجه سرمایه فعالان بازار میشود.
مدیریت ریسک وقتی به درد ما خواهد خورد که بازار برخلاف روند مطلوب و مورد نظر ما حرکت نماید.
برای مثال فرض کنید که طی روزهای گذشته، تعداد زیادی از سهام شرکت خاصی را در قیمت متوسط ۳۰۰ تومان خریداری کرده باشید.
همه محاسبات و بررسی های شما، بیانگر احتمال بسیار بالای حرکت قیمت سهام به سمت هدف ۴۰۰ تومان بوده است.
اما در کمال تعجب متوجه میشوید که قبل از شروع بازار روز جاری، اخبار بسیار مهم و نامطلوبی در رسانهها منتشر شده است.
حال بلافاصله پس از شروع زمان ارسال سفارشات پیش گشایش بازار، صفهای فروش میلیونی تشکیل خواهد شد.
تکثیر و انتشار اخبار لحظهای Breaking News نامطلوب، ممکن است باعث ادامهدار شدن صفهای فروش طی روزهای آتی هم شود.
به همین راحتی و بدون آنکه بتوانید حتی ۱ سهم خود را هم بفروشید، ممکن است درصد قابل توجهی از سرمایه خود را از دست بدهید.
اما واقعیت مهم این است که در چنین زمانهایی، ممکن است به هیچ وجه نتوان برای نجات سرمایه خود کاری انجام داد!
در واقع در همه بازارهای مالی و در بازار بورس هم باید “علاج واقعه مدیریت بازده در بورس را قبل از وقوع” بدانیم و انجام دهیم.
مدیریت ریسک در بورس مجموعه دستوراتی است که به ما نشان میدهد چطور از قبل بتوانیم آماده اتفاقات نامطلوب باشیم.
۲۱ نکته مهم درباره مدیریت ریسک
دستورات زیر کمک بسیار بزرگی برای حداقل سازی زیان معاملات ما در بورس میباشند:
-
بدون آموزش بورس صحیح و کامل، اقدام به ورود به بورس ننمائیم.
هرگز با همه پول خود وارد بازار بورس نشویم.
هرگز بدون محاسبه حد ضرر یا SL معامله نکنیم.
کسب دانش و توانایی مدیریت ریسک در بورس رکن اساسی کنترل زیان در معاملات میباشد.
فراموش نکنیم که اوضاع بازار بورس مثل هر بازار دیگری، مبتنی بر شرایط عدم اطمینان است.
ریسک در بازار بورس قابل حذف کردن نیست و فقط میتوان آن را کنترل یا مدیریت نمود.
مدیریت بازده در بورس
یادگیری اصولی و صحیح قوانین مدیریت ریسک و سرمایه در آموزش فارکس به کاهش میزان ضرر در معاملات کمک بسیار زیادی می کند همچنین رعایت قوانین مدیریت سرمایه به شیوه صحیح به معامله گر کمک میکند تا در صورت ضرر تمام سرمایه اش را از دست ندهد.یک معامله گر تنها در صورتی میتواند انتظار سود کردن در بازار های مالی را داشته باشد که میزان ریسکی را که در معامله متقبل میشود را اندازه گیری و کنترل کند.
رعایت صحیح قوانین مدیریت سرمایه و ریسک یک شرط ضرروی برای موفقیت در بازار های مالی است که متاسفانه اغلب توسط معامله گران نادیده گرفته میشود .درصورت عدم رعایت قوانین مدیریت ریسک و سرمایه معامله گر می تواند تمام سودی را که در مدت طولانی بدست آورده در طی یک یا دو معامله ضرر ده از دست بدهد.دقت کنید که مدیریت سرمایه یک مفهوم شناور است.
چگونه می توانیم بهترین روش مدیریت ریسک و سرمایه را طراحی کنیم؟
در این مقاله تعدادی از استراتژی های ساده مدیریت ریسک و سرمایه ای را که شما میتوانید برای محافظت از سرمایه خود استفاده کنید معرفی می کنیم:
نکات کلیدی:
- معامله گری در بازار های مالی درصورتی که شخص معامله گر بتوانید در حین انجام معامله متمرکز باشد و واحساساتش را کنترل کند میتواند بسیار هیجان انگیز و در عین حال سود ده باشد.
- بهترین معامله گران هم نیاز دارند تا روش های مناسب مدیریت سرمایه را تمرین کنند و از انها استفاده کنند تا از پیشروی و غیر قابل مهار شدن ضرر هایشان در طی معاملات جلوگیری کنند.
- داشتن یک استراتژی مدیریت ریسک که بتواند به شما در کاهش میزان ضرر و افزایش سود و محافظت از سرمایتان کمک کند یک راه حل هوشمندانه و ضروری برای بقا و ادامه فعالبت در بازارهای مالی است.
معاملات خود را برنامه ریزی کنید!
از قول سان تزو ژنرال نظامی چینی:”برنده هر نبرد قبل از شروع جنگ مشخص میشود” این عبارت بیان میکند که برنامه ریزی های انجام شده قبل ازشروع جنگ و مبارزه مهم ترین عامل پیروزی در نبردهای نظامی است.
معامله گران موفق نیز معمولا این عبارت را نقل قول میکنند :”ابتدا برای معاملاتان برنامه ریزی کنید و سپس مطابق با برنامه ریزی انجام شده معامله کنید.”.دقیقا همانند میدان نبرد در بازار های مالی برنامه ریزی و امادگی برای اتفاقات اینده می تواند تفاوت بین موفقیت و شکست را در معامله رقم بزند.
در ابتدا مطمئن شوید که کارگزاری شما برای انجام معاملات مکرر و پی در پی مناسب است و این نوع معاملات در ان کارگزاری محدودیت ندارد زیرا برخی از کارگزاری ها فقط به معامله گرانی که که به ندرت معامله می کنند خدمات ارائه می دهند.
تعیین حدضرر و حد سود:
تعیین کردن مناطق حد ضرر (s/l) و حد سود(t/p) یکی از کلیدی ترین مباحثی است که معامله گران باید در زمان انجام معامله به آن توجه داشته باشند و برای آن برنامه ریزی کنند.
معامله گران موفق همیشه می دانند که در چه قیمتی مایل به خرید و در چه قیمتی مایل به فروش هستند،.سپس انها می تواند میزان سود و ضرر احتمالی را که در صورت رسیدن قیمت به اهدافشان متحمل می شوند را اندازه گیری و بررسی کنند و درصورت مطابقت نتیجه بررسی با شیوه مدیریت سرمایشان معامله را انجام دهند.دقت کنید شما همواره باید از محل حد سود و حد ضرر خود آگاهی داشه باشید تا درصورت لزوم در آن مناطق از مارکت خارج شوید.برای معامله گران مبتدی بهتر است این مناطق با گذاشتن حدود سود و ضرر بصورت ثابت مشخص شود.بعد از تسلط روی استراتژی و مدیریت بازده در بورس مارکت معامله گران حرفه ای می توانند این مناطق را بصورت شناور در نظر بگیرند و در صورت لزوم معاملات خود را مدیریت کنند.انجام اینکار نیاز به توانایی بالایی در روانشناسی فردی دارد.
معامله گران تازه کار غالباً بدون داشتن هیچگونه تصوری از نقاطی که مایل به خرید یا فروش هستند، وارد معامله می شوند و مانند قماربازان زمانی که در یک زنجیره سود یا ضرر های پی در پی قرار میگیرند و احساسات بر آنها غلبه می کند و بدون توجه به پلن مدیریت سرمایه و پلن معاملاتیشان به معامله کردن احساسی ادامه میدهند.
ضرر های پی در پی معمولا معامله گران تازه کار را تحریک میکند و آنها به امید پس گرفتن پول از دست داده خود به معامله بر اساس احساسات ادامه می دهند و در مقابل سود کردن پی در پی معامله گران را فریب میدهد تا بی پروا برای بدست اوردن سود های بیشتر به معامله کردن ادامه دهند.
قانون ریسک یک درصدی را در نظر بگیرید!
بسیاری از معامله گران میان روزی از قانون یک درصد ریسک پیروی می کنند.به طور خلاصه این قانون بیان میکند که در هر معامله نباید بیشتر از یک درصد سرمایه را ریسک کنیم.به طور مثال اگر شما یک حساب ده هزار دلاری دارید میزان ریسک شما در هر معامله نباید بیشتر از ۱۰۰ دلار باشد.این استراتژی اغلب برای حساب هایی که زیر ۱۰٫۰۰۰ دلار موجودی دارند مورد استفاده قرار میگیرد.
بعضی از افرادی که توانایی تحمل ضرر بیشتری را دارند می توانند ۲ درصد از سرمایشان را در هر معامله ریسک کنند.بسیاری از معامله گرانی که حساب های بالاتر از ۱۰۰۰۰ دلار دارند از درصد های ریسک کمتری در هر معامله استفاده می کنند زیرا هرچه میزان موجودی حساب افزایش پیدا کند به همان نسبت اندازه پوزیشن نیز افزایش میابد.
استفاده از قانون “ریسک کمتر از دو درصد در هر معامله” بهترین روشی است که مبتدیان می توانند به کمک آن ضرر هایشان را کنترل کنند زیرا هر چه ریسک های بالاتری را انجام دهند امکان از دست دادن مقدار قابل توجهی از سرمایه آنها بیشتر می شود.
مشخص کردن حد ضرر و حد سود در هر معامله:
استاپ لاس یا حد ضرر محلی هست که معامله گر ,معامله باز خودش را در آن قیمت با ضرر می بندد این مورد اغلب هنگامی اتفاق می افتد که معامله مطابق با انتظار معامله گر پیش نرود.نقاط حد ضرر برای جلوگیری از ذهنیت “احتمالا قیمت بر میگردد” تنظیم می شود و جلوی ضررهای بسیار بزرگ را می گیرد. به عنوان مثال اگر قیمت یک ناحیه حمایتی کلیدی را بشکند اغلب معامله گران در اولین فرصتی که بدست می اورند از معامله خودشان خارج می شوند.
از طرف دیگر حد سود قیمتی است که معامله گران از معامله خود خارج میشوند و سود خودشان را برداشت می کنند.به عنوان مثال ، اگر سهام پس از یک حرکت صعودی بزرگ به یک سطح مقاومت کلیدی نزدیک شود ، ممکن است معامله گران بخواهند قبل از اینکه قیمت وارد فاز اصلاحی شود از معامله خودشان مدیریت بازده در بورس خارج شوند و حفظ سود کنند.
چگونه نقاط حد ضرر را با دقت بیشتری انتخاب کنیم؟
انتخاب نقاط حد ضرر و حد سود اغلب بر اساس تحلیل تکنیکال است اما تحلیل بنیادی و فاندامنتال نیز نقش اساسی را در زمان بندی نقاط خروج ایفا میکند. به طور مثال زمانی که معامله گر یک معامله باز دارد ممکن است بخواهد قبل از اینکه یک خبر مهمی که تاثیر زیادی در جهت اینده بازار دارد اعلام شود ،جدا از اینکه قیمت به حد سودش رسیده یا نه، به جهت حفظ سود ان معامله را ببندد.
میانگین های متحرک به دلیل در دسترس بودن و استفاده گسترده یکی از محبوب ترین روش های تعیین حد سود و ضرر است.
میانگین های متحرک کلیدی میانگین های دوره های ۵-۹-۲۰-۵۰-۱۰۰ و ۲۰۰ هستند.بهتر است در زمان استفاده از میانگین های متحرک به این نکته دقت کنیم که آیا این میانگین ها در گذشته نقش سطوح حمایت و مقاوت را برای قیمت ایفا کرده اند یا نه.
یکی دیگر از راه های تعیین نقاط حد سود و ضرر استفاه از خطوط روند است. خطوط روند را می توان با وصل کردن های و لوی های قبلی قیمت که در آن ها افزایش حجم قابل توجه و بالاتر از میانگین حجم رخ داده است رسم کرد.
همانند میانگین های متحرک بررسی اینکه قیمت در گذشته به خطوط رسم شده واکنش داشته است یا نه یکی از راه های پیدا کردن خطوط روند کلیدی است.
هنگام تعیین نقاط حد سود و ضرر به نکات کلیدی زیر توجه کنید:
- برای سهامی که در ان نوسانات تند و شارپ رخ می دهد از میانگین های متحرکی با دوره های بالاتر استفاده کنید تا حدد ضرر شما از حرکت های هیجانی در امان باشد و حد ضرر شما به اشتباه فعال نشود.
- میانگین های متحرک را متناسب با میزان حد سود مورد انتظارتان انتخاب کنید به طور مثال برای حد سود های بزرگ تر باید از میانگین های متحرکی با دامنه بالاتر استفاده کنید تا سینگال های جعلی و اشتباه را فیلتر کند.
- حد ضرر نباید کمتر از ۵ برابر فاصله اخرین “های” تا اخرین”لوی” تایید شده در منطقه قیمتی ورود به معامله باشد در غیر این صورت امکان دارد حد ضرر شما به خاطر نوسانات کوچک قیمت فعال شود.
- حد ضررتان را متناسب با میزان حرکات بازار و بر اساس سطوح حمایت و مقاومتی تنظیم کنید.به این صورت که اگر میزان نوسانات بازار کم باشد میتوان از حد ضرر های کوچک تر استفاده کرد.
- از اخبار اصلی که نتایج قابل پیشبینی ندارد مانند انتشار خبر “NFP” برای وارد یا خارج شدن از معامله استفاده نکنید زیرا معمولا در زمان اعلام این اخبار امکان رخ دادن حرکات سریع و شارپ افزایش پیدا می کند. بهترین کار در زمان انتشار این اخبار معامله نکردن است.
“بازده مورد انتظار“ را محاسبه کنید:
انتخاب حد ضرر و حد سود برای محاسبه بازده مورد انتظار ضروری و لازم است.در میزان اهمیت محاسبه بازده مورد انتظار نمی توان اغراق کرد.این روش به معامله گر کمک میکند تا در مورد معاملات خود تفکر کند و فقط معاملاتی که عقلانی و منطقی هستند را انجام دهد.این روش همچنین یک روش سیستماتیک است که به معامله گر امکان مقایسه بین معاملات مختلف را می دهد تا تریدر بهترین و سودآورترین معامله را انتخاب کند.
بازده مورد انتظار را میتوان با بررسی شکست ها و حرکت های انجام شده بر روی سطوح حمایت و مقاوت و یا تخمین میزان آن توسط معامله گران با تجربه محاسبه کرد.
تنوع بخشی:
“اطمینان حاصل کنید که تمام تخم مرغ هایتان را در یک سبد قرار ندهید!”اگر شما تمام موجودی اکانت خودتان را بر روی یک سهم سرمایه گذاری کنید باید خودتان را برای یک ضرر بزرگ اماده کنید. بنابراین به یاد داشته باشید که باید سرمایه گذاری های خود را متنوع کنید – هم در بخش صنعت و هم در نوع بازار سرمایه و همچنین مناطق جغرافیایی.تنوع بخشیدن به سبد سهامتان نه تنها به شما کمک می کند ریسک خود را مدیریت کنید ، بلکه به شما فرصت های معاملاتی بیشتری را می دهد.
سخن پایانی
معامله گران همیشه باید قبل از انجام یک معامله نقاط ورود و خروج خودشان را مشخص کنند.با انتخاب دقیق و صحیح حد ضرر معامله گر علاوه بر اینکه از ضرر های بزرگ جلو گیری میکند از خروج های احساسی و غیر ضروری نیز پیش گیری می کند و اینگونه مشکلات را به حداقل می رساند. برای موفقیت بیشتر همیشه قبل انجام یک معامله همه جوانب را بسنجید و برای همه حالت های ممکن آمادگی داشته باشید.علاوه بر موارد کلی که در این مقاله عنوان شد توصیه می کنیم مقاله” ۱۰ روش مدیریت ریسک در فارکس“را مطالعه کنید تا بصورت تخصصی با برخی روش های مدیریت ریسک در بازار فارکس آشنا شوید.
روشهای تشکیل سبد سهام و مدیریت پورتفوی
برای مشارکت و سرمایهگذاری در بازار بورس و اوراق بهادار تنها کافی است کد بورسی دریافت کنید. این کد که توسط شرکتهای کارگزاری صادر میشود کلید ورود به دنیای سرمایهگذاری بورس است. از آن پس شما میتوانید در سبد سهام خود که اصطلاحا آن را پورتفوی مینامند؛ اقدام به خرید و فروش سهمهای مختلف کنید اما مدیریت پورتفوی بر چه اساس و اصولی استوار است؟ شما از دو طریق میتوانید در بازار بورس و اوراق بهادار مشارکت داشته باشید. روش اول، روش مستقیم است. یعنی فرد سهامدار، خود مدیریت پورتفوی را بر عهده دارد و اقدام به خرید و فروش سهام شرکتهای مختلف میکند. بر این اساس فرد باید اطلاعات و دانش کافی را نسبت به بازار سرمایه کسب کند و زمان لازم برای مدیریت سبد سهام خود را مهیا سازد.
در روش دوم که روش غیر مسقیم نام دارد، فرد سهامدار یا اقدام به خرید سهام صندوقهای سرمایهگذاری میکند یا سراغ شرکتهای سبدگرانی و مدیریت دارایی میرود. در ادامه، به بررسی روشهای تشکیل سبد سهام و مدیریت پرتفوی میپردازیم.
در این مطلب عناوین زیر را بررسی خواهیم کرد:
پرتفوی یا سبد سهام چیست؟
سبد سهام یا پرتفوی بورسی ترکیبی از انواع سهام است که یک سرمایهگذار آنها را خریداری کرده است. هدف از تشکیل سبد سهام، تقسیم کردن ریسک سرمایهگذاری بین چند سهم است. از این رو، سود یک سهم میتواند ضرر سهام دیگر را جبران کند. یک پرتفوی بورسی شامل سهمهایی از انواع گروههای بورسی است که میتواند به لحاظ بنیادی باهم تفاوت بسیاری داشته باشد. فلسفه تشکیل سبد سهام همان ضرب المثل قدیمی است که میگوید: همه تخم مرغها را در یک سبد نگذارید!
استراتژیهای مدیریت پورتفوی
برای مدیریت پورتفوی به طور کلی دو استراتژی منفعل و فعال وجود دارد که در ادامه به معرفی آنها خواهیم پرداخت:
استراتژی منفعل یا انفعالی
در این نوع استراتژی، به دلیل عدم توانایی پیشبینی جریان آتی بازار یا عملکرد قیمت سهام، هدف اصلی نزدیک کردن بازده پرتفوی به بازده شاخص مورد نظر است. در استراتژی منفعل نوع مدیریت پرتفوی به صورت خرید و نگهداری است. در این شرایط خرید سهام بر مبنای چندین معیار انجام شده و تا پایان دوره سرمایهگذاری حفظ میشود. بنابراین هیچگونه فعالیت خرید و فروشی پس از ایجاد پرتفوی وجود نخواهد داشت. استراتژی منفعل به نامهای مختلفی همچون استراتژی سرمایهگذاری در شاخص نیز معروف است.
چگونه پرتفوی انفعالی تشکیل دهیم؟
برای ایجاد پرتفوی با نگاه استراتژی انفعالی، سه روش مرسوم وجود دارد:
روش پیگیری کامل: در این روش همه سهام موجود در شاخص به نسبت وزنشان در آن شاخص خریداری میشوند.
روش نمونهگیری: در روش نمونه گیری مدیر پرتفوی تنها سهامی را میخرد که در شاخص مبنا حضور دارد.
روش بهینهسازی یا برنامهریزی غیرخطی: در این روش از اطلاعات تاریخی تغییرات قیمتها و همبستگی بین سهام (ارتباط هر سهم با سهم دیگر) استفاده میشود و بر این اساس ترکیب پرتفوی مشخص خواهد شد.
استراتژی فعال
این استراتژی عمدتاً به منظور هماهنگی با پیشبینیهای کوتاهمدت یا میانمدت بازار و سهم مورد استفاده قرار میگیرد. یعنی مدیر پرتفوی به صورت دائم در حال خرید و فروش سهم است تا بتواند بازدهی بیش از بازدهی شاخص بازار (بازدهی متوسط بازار) کسب کند.
برای مدیریت فعال پورتفوی نیز سه نوع استراتژی وجود دارد:
استراتژی سنجش موقعیت بازار: سرمایهگذار با پیشبینی آینده بازار، حجم سرمایهگذاری را بین اوراق بهادار تغییر میدهد و در صورت پیشبینی بازده بالاتر از متوسط برای پرتفوی، نسبت به تعدیل و اصلاح ریسک پرتفوی اقدام میکند.
یعنی مدیر پرتفوی اگر بداند بازار در روند نزولی (صعودی) قرار خواهد گرفت، بیشتر (کمتر) در اوراق بهادار با درآمد ثابت (مثل اوراق مشارکت یا اوراق خزانه اسلامی) سرمایهگذاری میکند و حجم سرمایهگذاری در سهام را کاهش (افزایش) میدهد.
استراتژی گلچین سهام: سرمایهگذار وزن سهام زیر قیمت را در پرتفوی افزایش و وزن سهام بالای قیمت را کاهش میدهد. از این طریق ریسک پرتفوی نیز متنوع میشود و انتخابهای سهم بر سایر سهام اثر میگذارد.
استراتژی تمرکزبخش: این روش مشابه استراتژی گلچین سهام است با این تفاوت که واحد مورد نظر بهجای سهام، صنعت است.
عوامل موثر در انتخاب استراتژی مدیریت پرتفوی
اما چه عواملی باعث میشود مدیر پورتفوی استراتژی خود را برای سرمایهگذاری انتخاب کند؟ به چند مورد آن اشاره میکنیم.
شرایط حاکم در بازار و نوع بازار: مدیر پرتفوی در شرایط رونق بازار از استراتژی فعال و در شرایط رکودی از استراتژی مدیریت منفعل در بازار بهره میگیرد.
سطح کارایی بازار: در بازاری که کارایی آن در سطح بالایی قرار دارد، مدیریت منفعل استفاده میشود و مدیران به سمت سرمایهگذاری در صندوقهای شاخصی و متنوع حرکت میکنند. در مقابل در بازارهای غیرکارا بهتناسب وجود شکافها و فرصتهای آربیتراژی، مدیران به سمت بهرهگیری از توان تحلیلگری و مدیریت فعال حرکت میکنند.
نگاه و ویژگی شخصیتی مدیران: ظرفیت ریسکپذیری و محافظهکاری مدیران پرتفوی، نوع استراتژی که آنها در سبد سهام خود به کار میگیرند را مشخص میکند.
اندازه و حجم پرتفوی: مدیران پرتفویهایی باارزش و حجم بالا، از سیستم مدیریتی منفعل استفاده میکنند و دلیل آن حجم بالای معاملاتی است که در صورت تغییر پرتفوی، باید انجام دهند و در مقابل مدیر یک پرتفوی کوچک بهراحتی میتواند با اجرای مدیریت فعال به جابهجایی سهام در پرتفوی خود بپردازد.
سطح تحمل ریسک پرتفوی: هرچه پرتفوی تحمل ریسکش بالاتر رود از استراتژی منفعل به سمت استراتژی مدیریت فعال حرکت خواهیم کرد.
انتظار و توقع سرمایهگذار: سهامداران محافظهکار مدیریت بازده در بورس معمولا استراتژی منفعل را به کار میگیرند و در مقابل سهامدارانی که انتظار سود بیشتری دارند از مدیریت پرتفوی فعال استفاده میکنند.
۳ اصل مهم در تشکیل سبد سهام
برای مدیریت بهینه سبد سهام سه اصل اساسی وجود دارد که به توضیح آنها میپردازیم:
اصل اول: تک سهم نشوید
توزیع وزن سرمایه بر روی چند سهم بهجای تک سهم شدن، اولین گام استاندارد در امر تشکیل سبد سهام است. البته اگر جزو معامله گران ریسکپذیر هستید و قصد تک سهم شدن را دارید توصیه میکنیم قید پولتان را هم در بدو شروع سرمایهگذاری بزنید! حتی با تشکیل سبد سهام و متنوع سازی نیز کار به پایان نمیرسد.
اگر پرتفوی خود را از درون یک صنعت تشکیل داده باشیم، در حال کوبیدن آب در هاون هستیم. تشکیل سبد سهام از درون یک صنعت خاص، بهاندازهی عدم تشکیل سبد سهام ریسک دارد.
فرض کنیم سبد سهام خود را صرفاً از یک صنعت انتخاب کردهایم. بر همین اساس چنانچه براثر رویدادهای اقتصادی کل صنعت فوق دچار رکود شود، احتمالا تمامی سهمها افت قیمت خواهند داشت و قسمت زیادی از سرمایه شما به ضرر تبدیل خواهد شد.
اصل دوم: توزیع مناسب وزنهای سبد اوراق بهادار در پرتفوی بورسی
پس از انتخاب موارد لازم برای تشکیل سبد اوراق بهادار، باید آن را به صورت دورهای تحلیل کنید و تعادل آن را دوباره به وجود آورید؛ زیرا حرکات بازار میتواند وزندهی اولیه شما را تغییر دهد.
برای تخصیص دارایی واقعی سبد اوراق بهادار شما باید سرمایهگذاریها را به صورت کمّی دستهبندی کنید و نسبت ارزش هر کدام از آنها را نسبت به کل سبد بسنجید. سایر عواملی که طی زمان تغییر میکنند عبارتند از: وضعیت مالی فعلی شرکت، نیازهای آینده شما و تحمل نوسان ریسک از جانب شما.
اگر چنین تغییراتی وجود داشته باشد، باید مدیریت پرتفوی خود را نیز به نسبت آنها تغییر دهید. اگر تحمل ریسک شما کمتر شده باشد، باید میزان سهام سبد خود را کاهش دهید. شاید هم ریسک پذیری شما افزایش یابد. در این صورت باید در تخصیص داراییهای خود بخش کوچکی را به سهامهای پرریسکتر اختصاص دهید.
اساسا برای ایجاد تعادل مجدد باید تعیین کنید که در وزندهی موقعیت خود، به کدام طبقه از داراییها وزن کمتری داده و به کدام وزن بیشتری دادهاید.
اصل سوم: ایجاد تعادل مجدد به شکلی استراتژیک
بعد از آن که به اهمیت اصل دوم پی بردید و آن را در مدیریت پرتفوی خود اجرایی کردید، لازم است مشخص کنید کدام داراییها را به عنوان جایگزین سهام قبلی باید خریداری کنید. تشخیص خرید سهام مناسب به عنوان جایگزین اهمیت بسیار بالایی دارد. چنانچه توازن لازم را در سبد سهام ایجاد نکنید، میتواند اثرات به مراتب بدتری نسبت به قبل داشته باشد. بنابراین توصیه میکنیم برای خرید سهام، حتما از تحلیل استفاده کنید.
در نظر داشته باشید که یک پرتفوی مناسب میتواند شامل همه گروههای بورسی باشد. لذا شما میتوانید از هر گروه یک یا دو سهم مناسب را در سبد خود داشته باشید. یک پرتفوی بورسی میتواند شامل شرکتهای سرمایهگذاری، گروه خودرویی، دارویی، پتروشیمی، غذایی، پالایشی و … باشد. اما اگر پول شما آنقدر نیست که بتوانید از همه گروهها سهام خریداری کنید، جای نگرانی نیست. صندوق های سرمایهگذاری گزینه بسیار مناسبی برای شما هستند.
بسیاری از کارشناسان سرمایهگذاری توصیه میکنند بخشی از سبد سهام خود را به شرکتها و هولدینگها اختصاص بدهید و همچنین از ترکیب سهام کوچک و بزرگ در سبد خود استفاده کنید.
نکته: از هیجانات و شایعات دوری کنید! در نظر داشته باشید که بازار بورس نوسانهایی دارد و باید در مواجهه با این فراز و نشیبها، احساسات و هیجانات خود را مدیریت کنید. این نوسانات ممکن است به دنبال برخی از تصمیمگیریهای سیاسی در کشوری دنیا و … به وجود آمده باشند اما اگر شما با استراتژی معاملاتی صحیح خود گام برداشته باشید جای نگرانی نیست و فقط باید در مسیر معاملات خود ثابت قدم باشید.
آشنایی با خدمات مدیریت دارایی
با توجه به توضیحاتی که ارائه دادیم، مشخص شد که برای مدیریت سبد سهام و سرمایهگذاری مستقیم در بازار، باید دانش و مهارت کافی داشته باشید و زمان زیادی را صرف رصد بازار و بازنگری سبد سهامتان کنید. در غیر این صورت دچار ضرر و زیان خواهید شد. اگر نمیتوانید این شرایط را برای خود مهیا کنید، استفاده از خدمات مدیریت دارایی بهترین گزینه برای شما است.
مدیریت دارایی در بازار بورس به دو روش انجام میشود:
• سبدگردانی اختصاصی
• صندوقهای سرمایهگذاری
همانطور که در مطلب سبدگردانی اوراق بهادار در کارگزاری آگاه ذکر شد، سبدگردانی یعنی خرید، فروش یا نگهداری اوراق بهادار، بنام سرمایهگذار معین و توسط سبدگردان که در قالب قراردادی مشخص و بهمنظور کسب انتفاع برای سرمایهگذار انجام میگیرد. از مزیت این شرکتها، میتوان به اداره آنها توسط مدیران و کارشناسانی خبره در زمینه سرمایهگذاری اشاره کرد.
صندوقهای سرمایهگذاری نیز یکی دیگر از خدمات مدیریت دارایی هستند. هر صندوق سرمایهگذاری یک نهاد مالی است که نقدینگی مردم را جمع و در داراییهای مختلف سرمایهگذاری میکند. افراد به میزان سرمایهگذاری خود، در سود و زیان صندوق شریک هستند.
کارکرد صندوقها با سبدگردانی اختصاصی متفاوت است. از جمله این تفاوتها میتوان به این موضوع اشاره کرد که در سبدگردانی، مدیریت پورتفوی به صورت خاص برای هر فرد برنامهریزی میشود در نتیجه اهداف فرد سرمایهگذار، میزان ریسکگریزی و افق زمانی او در سبد سهام نظر گرفته خواهد شد.
در این سبدها، فرد سرمایهگذار مالکیت مستقیم سرمایه خود را در اختیار دارد و در واقع سرمایهگذاری با نام او و بر اساس اهداف و میزان ریسکپذیری او انجام میشود؛ این در حالی است که مالکیت در صندوقها به صورت مشاع است و افراد با خرید هر واحد به همان میزان در سود و زیان صندوق سهیم میشوند.
برای آشنایی با خدمات مدیریت دارایی، کلیک کنید:
سخن آخر
در انتها باید گفت برای انتخاب استراتژی مدیریت پورتفوی، عوامل مختلفی تاثیرگذار است. به طور کلی سبد اوراق بهاداری که به خوبی تنوع بخشی شده باشد، بهترین شانس را برای شما در جهت رشد پایدار و طولانی مدت در سرمایهگذاری شما خواهد داشت. تشکیل سبد سهام، دارایی شما را از ریسک سقوط زیاد حاصل از عوامل مختلف در بازار محافظت میکند.
ارزیابی عملکرد مدیریت پرتفوی شرکتهای سرمایهگذاری در بورس اوراق بهادار تهران
تعیین معیاری مناسب برای ارزیابی عملکرد شرکتهای سرمایهگذاری یکی از مهم ترین مباحث امروزین در دانش مدیریت سرمایهگذاری است. در انتخاب معیارهای ارزیابی نمی توان یک پروژهی سرمایهگذاری را تنها بر اساس بازدهی بالا و بدون توجه به ریسک آن انتخاب کرد. مدلهایی برای ارزیابی عملکرد پرتفوی با توجه توأمان به ریسک و بازده ارائه شده است. این تحقیق با هدف بررسی تحلیلی عملکرد شرکت سرمایهگذاری در مقایسه با شاخص بازار و سایرشرکتهای سرمایهگذاری به کمک مدلهای ارزیابی ترینر، جنسن، شارپ، M2 و نسبت ارزیابی انجام گرفته است.جامعهی آماری این تحقیق شامل 14 شرکت سرمایهگذاری در قالب 188 شرکت سرمایهپذیر است که سهام آن ها از فروردین 1381 تا اسفند 1387 مورد معامله قرار گرفته و دادههای آن به طور ماهانه از طریق بورس اوراق بهادار تهران جمع آوری شده است. در تحقیق حاضر از آزمونهای آماری تی استیودنت و ضریب همبستگی اسپیرمن استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان میدهد که شرکتهای سرمایهگذاری عملکرد بهتری از سبد بازار نداشتهاند و برای ارزیابی عملکرد شرکتهای سرمایهگذاری توجه به ریسک سیستماتیک و غیر سیستماتیک توأمان ضروری است.
دیدگاه شما