تفاوت کندل چکش و مرد به دار آویخته
تحلیل تکنیکال یکی از بهترین روشهای تحلیلی برای پیشبینی آینده سهام، نوسانگیری و رسیدن به درآمد از بازار بورس است. این روش از نمودارها، اندیکاتورها و اسیلاتورهای زیادی تشکیل میشود. اما در این بین سه نمودار خطی، کندل استیک و میلهای بیشترین کاربرد را دارند.
تحلیل تکنیکال یکی از بهترین روشهای تحلیلی برای پیشبینی آینده سهام، نوسانگیری و رسیدن به درآمد از بازار بورس است. این روش از نمودارها، اندیکاتورها و اسیلاتورهای زیادی تشکیل میشود. اما در این بین سه نمودار خطی، کندل استیک و میلهای بیشترین کاربرد را دارند. در ادامه این مطلب به کندل استیکها و چند نمونه از الگوی معروف آن و همچنین کندل چکش معکوس میپردازیم و در آخر تفاوت کندل چکش و مرد به دار آویخته را بررسی میکنیم.
مفهوم کندل استیک
برای درک مفهوم کندل استیک، بهتر است نگاهی به معنی عبارت Candle Stack و دلیل نامگذاری آن داشته باشیم. Candle Stack در لغت به معنای شمعدان است و زمان استفاده در تحلیل تکنیکال، آن را نمودار شمعی مینامیم. بیشترین کاربرد نمودارهای کندل استیک زمانی است که تغییرات قیمت سهم دارای روند باشند. سهامداران برای ورود به سهم حتما الگوهای کندل را مد نظر قرار میدهند، اما برای خروج از سهم، توجه به این نمودارها به تنهایی کافی نیست.
دلیل انتخاب نام Candle Stack یا نمودار شمعی، اجزای تشکیلدهنده آن است. قرارگیری اجزا کنار هم، ظاهری شبیه شمعدان میسازد. در ادامه اجزای کندل استیک را بررسی میکنیم.
اجزای کندل استیک
اجزای اصلی کندل استیکها، بدنه، سایه بالا و پایین است. اجزای کندل استیک میتواند در اندازهها، سایهها و رنگهای مختلف ظاهر شود. بدنه کندل استیک نشاندهنده قدرت معاملهگران و سایهها بیانگر غلبه فروشندگان یا خریداران سهم بر یکدیگر هستند. همچنین در هر کندل، قیمت آغازین، قیمت پایانی، بالاترین و پایینترین قیمت در معنی الگوی شمعدان دوجی بازه زمانی انتخابی نمایش مییابد.
در تصویر روبرو نمونه یک کندل استیک و اجزای آن را مشاهده میکنید.
معروفترین الگوهای کندل استیک
الگوهای بسیار زیادی در یک نمودار شمعی میتواند ظاهر شود و هر الگو مفهوم خاصی را برای سهامدار در بر دارد. گاهی در یک نمودار چندین الگو ظاهر میشوند که میتواند هشدار بای تغییر روند، بازگشت سهم یا . باشد. برخی از معروفترین الگوهای کندل استیک به شرح زیر هستند:
- کندل چکش
- کندل مرد به دار آویخته
- کندل ماروبزو
- کندل دوجی
- هارامی
- ابر تیره تاسوکی
در ادامه به بررسی مفهوم و تفاوت کندل چکش و مرد به دار آویخته میپردازیم.
کندل چکش
کندل چکش از مهمترین کندلها در نمودار شمعی است. این الگو به صورت تک کندل و در انتهای روند نزولی ظاهر میشود. سرمایهگذار با تشخیص کندل چکش، میتواند سهم را در کمترین قیمت خریداری کند. اگر خرید در زمان درست انجام شود، روند به سرعت باز میگردد و سهم شروع به رشد میکند. نام کندل چکش برگرفته از ظاهر آن است. این کندل دارای سایه بلند و بدنه کوتاه و مربعی است.
در تصویر زیر دو نمونه از کندل چکش را مشاهده میکنید. کندل سمت چپ «چکش» و کندل سمت راست «چکش معکوس» نام دارد.
کندل مرد به دار آویخته
ظاهر الگوی کندل مرد به دار آویخته تا حدودی شبیه الگوی چکش، اما مفهوم آن کاملا متفاوت است. در واقع کندل مرد به دار آویخته در انتهای روند صعودی نمایش مییابد و هشداری برای نزول قیمت سهم تلقی میشود. این الگو زمانی اعتبار دارد که در خط مقاومت تشکیل شود و کندل پس از آن، حتما پایینتر از مرد به دار آویخته باشد. اگر کندل بعد از مرد به دارآویخته، بالاتر باشد، الگو اعتباری ندارد و تنها یک اصلاح قیمت بوده است. در تصویر زیر نمونهای از این الگو را مشاهده میکنید.
درک کندل مرد به دار آویخته اهمیت زیادی برای معاملهگران دارد و در واقع آخرین زمان فروش سهم است. اگر سهم را نفروشید، قیمت دچار افت میشود و اگر موفق به فروش شوید، سود زیادی کسب میکنید. دقت داشته باشید که سهم برای زمان زیادی در این حالت باقی نمیماند، پس باید فروش در لحظه انجام شود. در صورت تشکیل صف فروش، معامله مربوط به سهم شما به مدتی بعد و زمان نزول قیمت موکول خواهد شد که به معنای زیان در سهم است.
تفاوت کندل چکش و مرد به دار آویخته
اصلیترین تفاوت کندل چکش و مرد به دار آویخته جایگاه نمایش آنها در نمودار است. کندل چکش در خط حمایت و کندل مرد به دار آویخته در خط مقاومت ظاهر میشوند. هر دو این الگوها هشداری برای معاملهگران به حساب میآیند، اما کندل چکش هشدار افزایش قیمت و کندل مرد به دارآویخته هشدار کاهش قیمت است.
اگرچه ظاهر این دو کندل تا حد زیادی شبیه هم است، اما معاملهگر با توجه به روند نمودار میتواند کندل چکش یا مرد به دار آویخته را شناسایی کند. تفاوت کندل چکش و مرد به دار آویخته در روند نمودار، نوع معاملات را مشخص میکند. کندل چکش به ما میگوید که تا این لحظه قدرت فروشندگان بیشتر بوده است، سهم به کف قیمت رسیده است و به زودی روند معکوس میشود.
کندل مرد به دار آویخته دقیقا برعکس حالت قبل است. غلبه خریداران و رسیدن سهم به سقف قیمتی را نشان میدهد و به ما میگوید که سهم تا چندی دیگر وارد روند نزولی میشود.
مورد دیگری که میتوان به عنوان تفاوت کندل چکش و مرد به دار آویخته در نظر گرفت، جایگاه بدنه کندل در این الگوها است. در کندل مرد به دار آویخته، بدنه کندل لزوما در قسمت بالای محدوده قیمتی معاملات آن بازه زمانی قرار میگیرد. رنگ بدنه میتواند سبز یا سفید هم باشد، اما در کندل مرد به دار آویخته، بدنه قرمز یا مشکی اعتبار بیشتری دارد.
در کندل چکش یا چکش معکوس، بدنه در پایین محدوده قیمتی معاملات آن بازه زمانی قرار میگیرد. اگر چکش معکوس باشد، بدنه در پایینترین قیمت است. در چکش معمولی اگرچه بدنه در کف قرار نمیگیرد، اما باز هم در محدوده پایین ظاهر میشود.
سخن آخر
شناخت الگوهای کندل استیک، درک تفاوتهای ظاهری و جایگاه نمایش آنها اهمیت زیادی در تصمیمات معاملهگران دارد. برخی الگوها از نظر ظاهری بسیار شبیه هم هستند و تنها در نقاط متفاوتی از نمودار قیمت نمایش مییابند. این موضوع درباره کندل چکش و مرد به دار آویخته صدق میکند، کندل اول در خط حمایت و کندل دوم در خط مقاومت ظاهر میشود و ظاهر آنها به هم شباهت دارد. درک تفاوت کندل چکش و مرد به دار آویخته باعث میشود معاملهگران بتوانند سهم را در کف قیمت خرید و در سقف قیمت بفروشند و بیشترین سود را از آن کسب کنند.
کندل استیک چیست؟
کندل استیک چیست؟ فکر میکنید پیشبینی روند بازار امکان پذیر است؟ اینکه باید چه ارز دیجیتالی را و در چه زمانی بخرید؟ با وجود این که بازارهای مالی مانند بازار رمز ارزها میتوانند بسیار غیرقابل پیشبینی باشند اما درک کارکرد روندها و روانشناسی بازار میتواند اطلاعات خوبی در اختیار معاملهگران قرار دهد. تحلیل کندلها به آنها کمک میکند تا در معاملات خود بهتر تصمیم بگیرند. شناخت دنیای جذاب نمودارهای شمعی نیز میتواند به شما در پیشبینی روند قیمتها در بازار رمزارزها کمک کند. اگر به کندل شناسی و یادگیری الگوهای نمودارهای شمعی علاقهمند شدهاید تا آخر این مقاله همراه ما باشید.
کندل چیست؟
کندل ها نوعی از نمودارها هستند که تاریخچه قیمت یک دارایی مانند یک ارز دیجیتال و خلاصهای از رفتار قیمتی آن را به ما نشان میدهند. در هر نمودار شمعی زمان در محور افقی و قیمتها در محور عمودی نشان داده میشود. کندل استیک ها در کنار نمودارهای خطی و میله یکی از مهم ترین روشهای تحلیل تکنیکال در بازار هستند.
کندل استیک (Candlestick) در انگلیسی به معنی شمعدان است.
هر شمع نشان دهنده قیمت در دوره های زمانی یکسان است. به زبان ساده هر کندل شامل بیشترین و کمترین قیمت، قیمت باز شدن و بسته شدن یک ارز دیجیتال مانند بیت کوین در یک بازه زمانی مشخص است. تنها زمانی که تغییرات قیمت دارای روند مشخصی باشند میتوان از تحلیل الگوهای کندل استفاده کرد. چون نمودارهای شمعی میتوانند روند بازگشتی صعودی یا نزولی در بازار را نشان دهند، استفاده از آنها در معاملات رمز ارزهایی مانند بیت کوین یا اتریوم بسیار مهم است.
در واقع مهم ترین شرط برای استفاده از این الگوها شکلگیری یک روند قیمتی مشخص صعودی یا نزولی در بازار است؛ همچین برای تحلیل نقاط حمایت و مقاومت نیز میتواند از کندلها استفاده کرد. تحلیل گران تنها زمانی که یک محدوده حمایت یا مقاومت مهم تشکیل شده باشند از Candlestick استفاده میکنند.
پیشنهاد مطالعه: الگوهای کندل استیک
انتخاب بهترین زمان برای خرید یک ارز دیجیتال یکی از مهمترین نتایج تحلیل درست نمودارهای شمعی است. البته این نکته را هم فراموش نکنید که الگوهای کندل معمولا در انتخاب بهترین زمان فروش، عملکرد مناسبی ندارند. متاسفانه بسیاری از معامله گران در تحلیل های خود از کندل استیک ها استفاده نمیکنند. اما اگر شما در بازار رمز ارزها فعالیت میکنید و یا به تحلیل تکنیکال در این بازار علاقهمند هستید بهتر است کندل شناسی را یاد بگیرید و از این نمودارها در تحلیل های خود استفاده کنید. شما با استفاده از این نمودارهای شمعی میتوانید احساسات بازار را تحلیل کنید و بهترین زمان خرید یا فروش پیشبینی نمایید.
تاریخچه کندل استیک
تاریخچه استفاده از نمودارهای شمعی به قرن ۱۷م میلادی باز میگردد. مونهیسا هوما یک تاجر برنج ژاپنی و بنیانگذار تحلیل تکنیکال ژاپنی است. او توانست با ابداع الگوهای شمعی که روند بازار را تحلیل کند. مونهیسا هوما دریافت که با استفاده از این الگوها میتوان عرضه و تقاضای برنج در بازار را پیشبینی نمود؛ استفاده از دانش تحلیل تکنیکال هوما را به موفقترین تاجر تاریخ تبدیل کرد. او توانست با استفاده از الگوهای شمعی به بازار برنج تسلط یابد و به عنوان خدای بازارها شناخته شود.
مونهیسا هوما برای هر یک از این نمودارها نام مشخصی در نظر گرفت. ماروبوزو، سه کلاغ سیاه، ستاره دنبالدار، دوجی، ابر سیاه و … بخشی از نامهای انتخاب شده برای این الگوها است. درنهایت او مجموعهی این الگوها را به دلیل شباهتشان، شمعدان یا کندل استیک نام گذاری کرد.
بعدها الگوهای کندل استیکی او توسط استیونیسون به آمریکا برده شد. روش تحلیلی مونهیسا هوما توسط چارلز داو، پدر تحلیل تکنیکال و بسیاری افراد دیگر مورد تصحیح قرار گرفت. با اینکه در ابتدا از نمودارهای شمعی تنها برای تحلیل روند انواع بازارهای مالی مانند بورس استفاده میشد اما امروزه این نمودارها در تحلیل بازار کریپتوکارنسی هم کاربردهای بسیاری دارند.
نمودارهای شمعی به ما چه میگوید؟
کندل استیکها چیزی فراتر از روند قیمتها در طول زمان را به ما نشان میدهند. معاملهگران با تجربه از تحلیل الگوها برای ارزیابی احساسات بازار و پیشبینی روند آن در آینده استفاده میکنند. آنها در تحلیل کندلها معمولا به موارد زیر میگردند:
- به عنوان مثال در یک روند نزولی، وجود سایه بلند در پایین یک کندل میتواند به معنی تمایل معاملهگران برای خرید باشد. این اتفاق میتواند شاخصی برای پیشبینی صعودی شدن قیمت باشد.
- در یک مثال دیگر وجود سایه بلند در بالای کندل هم نشاندهنده این است که معاملهگران به دنبال گرفتن سود هستند و هم این نکته که ظرفیت فروش زیادی در آینده نزدیک وجود دارد.
- یا همچنین در حالتی که بیشتر کندل از بدنه تشکیل شده و سایههای دو طرف آن کوتاه است میتوان وجود احساس قدرتمند صعودی (برای کندل سبز) و احساس شدید نزولی (برای کندل قرمز) را دریافت کرد.
درک این نکته که کندل شناسی در زمینه یک رمز ارز خاص یا در شرایط مشخصی از بازار به ما چه میگویند، یکی از اصول مهم در استراتژی تحلیل تکنیکال بازار است. در واقع هنگامی که بدانید نمودارهای شمعی را چگونه بخوانید و الگوها آن را چگونه درک کنید میتوانید بهترین تحلیل را به دست آورده و از آن برای کسب سود استفاده کنید.
فراموش نکنید الگوهای کندل رفتار بازار را هدایت نمیکنند بلکه با استفاده از این الگوها میتوانید رفتار احتمالی معاملهگران را پیشبینی کنید.
ساختار یک کندل استیک
ساختمان هر نمودار شمعی از سه بخش اصلی تشکیل شده است:
بدنه (Body)
بدنه معنی الگوی شمعدان دوجی یک شمع که قیمت شروع و پایان معامله را نشان میدهد.در یک کندل صعودی که نشان دهنده افزایش قیمت در آن بازه زمانی است، قیمت شروع معامله باید کمترتر از قیمت پایان آن باشد. همچین در یک کندل نزولی که بیانگر کاهش قیمت در آن دوره است، قیمت شروع از قیمت پایان معامله بیشتر خواهد بود؛ اندازه بدنه کندل منعکس کنندهی فشار بازار است. بلند بودن طول شمع نشانهای از یک حرکت قوی و کوتاه بودن آن نشانهای از یک حرکت جزئی در قیمت است.
سایه / فیتیله (Wick)
سایه یک شمع خطی نازک است که به بالا و پایین بدنه کندل متصل میشود. سایه بالاترین و پایینترین قیمت دارایی در آن بازه زمانی نشان میدهد. به عبارت دیگر سایه کندل نشان دهنده دامنه نوسان قیمت در طول یک دوره زمانی است.
رنگ بدنه شمع سومین بخش تشکیل دهنده یک کندل است، رنگ سفید یا سبز کندل نشانی از فشار خرید و صعودی بودن آن است؛ رنگ سیاه یا قرمز نیز خبر از فشار فروش و نزولی بودن کندل میدهد. به عبارت دیگر کندل استیکهای صعودی بدنهای سفید یا سبز و کندل استیکهای نزولی بدنهای سیاه یا قرمز دارند.
نکات مهم درباره کندلها
- از نمودارهای شمعی زمانی استفاده میشود که تغییرات قیمت دارای روندی صعودی یا نزولی باشد.
- اگر قیمت بسته شدن کندل از قیمت باز شدن آن بیشتر باشد، کندل صعودی است.
- اگر قیمت بسته شدن کندل از قیمت باز شدن آن کمتر باشد، کندل نزولی است.
- اندازه طول بدنه کندل با افزایش یا کاهش فشار خرید رابطهای مستقیم دارد.
- رنگ سفید (سبز) بدنه به معنی افزایش قدرت خریداران و رنگ سیاه (قرمز) بدنه به معنی افزایش قیمت فروشندگان است.
چند الگوی کندل استیک وجود دارد؟
به طور تقریبی بیش از ۱۰۰ الگو برای نمودارهای شمعی وجود دارد. الگوهای یک کندلی، دو کندلی و سه کندلی شناخته شدهترین نوع کندل استیکها هستند. از هرکدام از این الگوها برای شناخت روند افزایش، کاهش یا بازگشت قیمتها در بازار ازرهای دیجیتال استفاده میشود. بخشی از الگوهای کندل در کف قیمت و بخشی دیگر نیز در سقف قیمتی شکل میگیرند. در واقع تحلیلگران از نمودارهای برای شناسایی کف و سقف قیمتها در بازار استفاده میکنند.
الگوی ماروبزو، الگوی دوجی، الگوی چکش، الگوی مرد به دار آویخته، الگوی ستاره دنبالهدار، الگوی سه کلاغ سیاه و … همگی بخشی از الگوهای متداول کندل استیک هستند؛ با مطالعه مقاله آموزش جامع الگوهای کندل استیک میتوانید با نحوه شناخت و استفاده از آنها در تحلیلهای خود آشنا شوید.
سوالات متداول
کندل استیک چیست؟
کندل استیک به معنای شمعدان است و روشی برای پیشبینی روند قیمتها در بازار است.
چرا باید از کندل استیک استفاده کنیم؟
کندل استیکها یکی از سادهترین و قدرتمندترین ابزارهای نمایش اطلاعات قیمت در بازار هستند.
الگوهای کندل استیک چه کاربردی دارند؟
الگویهای کندل استیک بخشی از تحلیل تکنیکال هستند. تحلیلگران به کمک کندل استیکها به راحتی می توانند روند صعودی یا نزولی قیمت ارزهای دیجیتال در بازار را مشخص کنند.
چه بازه زمانی برای استفاده از نمودارهای کندل بهتر است؟
بیشتر الگوهای کندل استیک کوتاه مدت هستند و در بازهای ۱ تا ۳ روزه تشکیل میشوند. این الگوها برای مدت ۱ تا ۲ هفته معتبر هستند.
الگوی صعودی کندل چیست؟
الگوهای صعودی (Bullish Patterns) معمولا پس از روند نزولی بازار شکل میگیرند. این الگوها نشان دهنده حرکت صعودی قیمتها در بازار هستند.
الگوی نزولی کندل چیست؟
الگوهای نزولی (Bearish Patterns) ممکن است پس یک روند صعودی شکل بگیرند و نشان دهنده نقطه مقاومت در بازار هستند.
الگو های پایه کندل استیک ژاپنی
شمع های ژاپنی با سایه بلند بالا، سایه های طولانی پایین و بدنه های واقعی کوچک، Spinning top نامیده می شوند. رنگ بدن واقعی بسیار مهم نیست. الگوی نشان دهنده عدم تصمیم گیری بین خریداران و فروشندگان است.
بدن واقعی کوچک (چه توخالی چه پر) حرکت کوچکی از باز تا بسته شدن را نشان می دهد و سایه ها نشان می دهند که هر دو جبهه خریداران و فروشندگان در حال مبارزه بودند اما هیچکس نتوانسته به بالاترین حد دست یابد.
با وجود این که جلسه با تغییر کمی باز و بسته شد، قیمت ها به طور چشمگیری به سمت بالا و پایین حرکت کرد. نه خریداران و نه فروشندگان نتوانستند به بالاترین حد دست یابند و نتیجه مساوی بود. (الگو های پایه کندل استیک ژاپنی)
- اگر یک چرخش در طول روند صعودی شکل بگیرد، معمولا این بدان معنی است که خریداران زیادی باقی نمانده اند و ممکن است تغییر مسیر در جهت مخالف انجام شود.
- اگر یک چرخش در طول روند نزولی شکل بگیرد، معمولا این بدان معنی است که فروشندگان زیادی باقی نمانده اند و ممکن است تغییر مسیر در جهت مخالف انجام شود.
ماروبوزو
به نظرچیزی شبیه سحر و جادو می آید. Marubozu به این معنی است که بدنه ها بدون سایه هستند. بسته به اینکه آیا بدنه ی شمع پر یا توخالی است، بالا و پایین آن همانند باز یا بسته شدن آن است. دو نوع Marubozu را در تصویر زیر چک کنید.
Marubozu سفید حاوی بدن بلند سفید بدون سایه است. قیمت باز با قیمت پایین برابر است و قیمت بسته با قیمت بالا برابر است. این یک شمع بسیار صعودی است زیرا نشان می دهد که خریداران تمام مدت جلسه را کنترل می کنند.
یک Marubozu سیاه دارای بدن سیاه بلند بدون سایه است. باز برابر با بالا و بسته برابر با پایین است. این یک شمع بسیار نزولی است زیرا نشان می دهد که فروشندگان جلسه قیمت را کنترل می کنند.
شمعدانهای Doji همان قیمت باز و بسته را دارند یا حداقل بدن آنها بسیار کوتاه است. یک دوجی باید بدن بسیار کوچکی داشته باشد که به عنوان یک خط نازک ظاهر می شود. شمع های Doji عدم تصمیم گیری را نشان می دهند و یا مبارزه برای موقعیتی که هر دو طرف خریداران و فروشندگان به آن حس مالکیت دارند.
قیمتها در طول جلسه به بالا و پایین قیمت باز حرکت می کنند، اما قیمت باز و بسته کندل نزدیک به یکدیگر می باشند. نه خریداران و نه فروشندگان نتوانستند کنترل را به دست گیرند و نتیجه اساسا مساوی بود. چهار نوع خاص از شمع های Doji وجود دارد.
طول سایه های بالا و پایین می تواند متفاوت باشد و شمعدان هایی که نتایج فارکس را نمایش می دهند همانند یک صلیب، یا یک صلیب بر عکس و یا یک علامت جمع به نظر می رسند.
هنگامی که یک Doji در نمودار شما شکل می گیرد، توجه ویژه ای به شمعدان های قبل داشته باشید. اگر یک Doji پس از یک سری شمع با بدن توخالی بلند (مثل White Marubozus) شکل بگیرد، Doji بیانگر این مطلب است که خریداران خسته و ضعیف شده اند.
به منظور ادامه ی روند افزایش قیمت، خریداران بیشتری نیاز است، اما دیگر وجود ندارد! فروشندگان تقاضای انها را قاپیده اند و به دنبال وارد شدن هستند تا قیمت را پایین بکشند.
اگر یک Doji پس از یک سری شمع با بدن پر و بلند (مانند Black Marubozus) شکل بگیرد، Doji بیانگر این مطلب است که فروشندگان خسته و ضعیف هستند. برای اینکه قیمت ها روند نزولی خود را ادامه دهند، فروشندگان بیشتری نیاز است، اما فروشنده ای وجود ندارد! خریداران منتظر یک فرصت می مانند تا با معاملات خرید آنها، قیمتها افزایش یابد.
در حالی که کاهش ناگهانی ناشی از عدم حضور فروشندگان جدید است، قدرت خرید بیشتر لازم است تا حرکت معکوس را تایید کند. به دنبال یک شمع سفید برای بستن قیمت بالای قیمت باز شمع سیاه بلند شوید. در بخش های بعدی، ما نگاهی می اندازیم به الگوی شمعدان خاص ژاپنی و آنچه که به ما می گویند.
امیدواریم با پایان دادن به این درس درباره شمعدان ها شما بدانید که چگونه انواع مختلف الگوهای شمعدانی فارکس را تشخیص دهید و تصمیمات تجاری صحیحی را بر اساس آن ها بگیرید.
الگوی سقوط پایه :الگوی سقوط پایه در فارکس
افت پایه افت یک الگوی قیمت است که نشان دهنده ایجاد منطقه عرضه در نمودار است. فروشندگان بیشتری مایل به فروش از منطقه عرضه ایجاد شده توسط الگوی افت پایه هستند.
اساسی ترین نوع عرضه و تقاضا در تحلیل تکنیکال است. برای تبدیل شدن به یک معامله گر عرضه و تقاضا باید اصول اولیه عرضه و تقاضا را یاد بگیرید.
به طور خلاصه، drop base drop نیز DBD نامیده می شود.
چگونه افت پایه افت را تشخیص دهیم؟
از دو موج تکانشی نزولی و یک موج برگشتی تشکیل شده است. موج اصلاحی بین دو موج ضربه ای نزولی قرار می گیرد.
پس از عمیق تر شدن در تحلیل تکنیکال، یک موج ضربه ای نزولی را می توان در یک کندل بزرگ نزولی مشاهده کرد. کندل Doji حرکت جانبی قیمت یا تغییر قیمت را نشان می دهد.
بنابراین، برای شناسایی یک الگوی افت پایه در نمودار کندل، به دنبال دو کندل بزرگ با کندل Doji باشید که بین دو کندل بزرگ نزولی قرار گرفته است. مانند تصویر زیر.
فرمول ساده زیر را برای DBD دنبال کنید
DBD = کندل نزولی بزرگ + کندل دوجی + کندل نزولی بزرگ
نسبت بدنه به فتیله شمعدان
نسبت بدنه به فتیله شمعدان های بزرگ نزولی باید بیشتر از 70 درصد باشد. لازم است زیرا بدنه بزرگ شمعدان نشان دهنده حرکت عظیم فروشندگان است.
نسبت بدنه به فتیله شمعدان دوجی زیر 25 درصد است. باز و بسته شدن یکسان کندل نشان دهنده حرکت جانبی قیمت در نمودار است. همچنین نشان دهنده عدم تصمیم گیری در بازار است.
چگونه یک منطقه عرضه ترسیم کنیم؟
برای ترسیم یک منطقه عرضه، به سادگی بالا و پایین کندل پایه را برجسته کنید. حالا یک مستطیل با ارتفاع و پایین شمعدان پایه رسم کنید و مستطیل را به سمت راست به طول مناسب بکشید.
یک منطقه پایه اساساً یک منطقه عرضه در تحلیل تکنیکال است. منطقه پایه می تواند از بیش از یک کندل تشکیل شده معنی الگوی شمعدان دوجی باشد. اما برای ترسیم منطقه عرضه، همیشه باید بالا و پایین کل منطقه پایه را بگیرید.
الگوی DBD به معامله گران چه می گوید؟
روانشناسی پشت این الگو بر اساس یک الگوی طبیعی است. مانند طبیعت، زندگی واقعی پر از فراز و نشیب است. به همین ترتیب بازار مملو از امواج تکانشی و اصلاحی است. قیمت از یک منطقه به منطقه دیگر در قالب امواج تکانشی حرکت می کند.
این طبیعت است و الگوی DBD یک الگوی کاملا طبیعی است. هنگامی که الگوی DBD شکل می گیرد، به طور طبیعی یک منطقه عرضه ایجاد می کند. منطقه عرضه همیشه مورد معنی الگوی شمعدان دوجی توجه تجار بزرگ و مؤسسات بزرگی است که مایل به فروش از آن منطقه هستند.
منطقه عرضه در الگوی DBD ردپای سازندگان بازار در تحلیل تکنیکال است. اگر می خواهید یک جفت ارز بفروشید، باید با بازارسازان مناطق عرضه بفروشید.
چگونه الگوی سقوط پایه Drop را معامله کنیم؟
دو روش برای تجارت الگوی DBD وجود دارد
- روش اول فروش اوراق بهادار زمانی است که قیمت پس از تشکیل منطقه عرضه، به عرضه کننده بازگردد
- روش دوم فروش اوراق بهادار زمانی است که قیمت پس از نوسان کامل به منطقه عرضه لمسی بازگردد
پس از بک تست، به این نتیجه رسیدهایم که معنی الگوی شمعدان دوجی اگر قیمت زمان بیشتری برای بازگشت به منطقه عرضه برای انتخاب سفارشهای فروش طول بکشد، منطقه عرضه ضعیف میشود. بنابراین، ما یک استراتژی برای روش بعدی ساخته ایم.
طرح معاملاتی روش دوم
پس از ترسیم منطقه عرضه، زمانی که قیمت پس از یک نوسان کامل / مدتی به منطقه بازگشت، منتظر تشکیل یک نوار پین نزولی یا هر الگوی کندل نزولی دیگری باشید.
یک سفارش فروش برای تشکیل یک پین بار نزولی در منطقه عرضه باز کنید و حد ضرر را بالای منطقه عرضه قرار دهید. منطقه پایه از استاپ لاس شما در برابر خطاهای تقلبی محافظت می کند.
در الگوی افت پایه افت، منطقه عرضه در مورد سطح سود برداشت به ما نمی گوید. بنابراین، برای رفع این مشکل، باید منطقه عرضه را با الگوی نمودار دیگری یا هر الگوی معاملاتی دیگری معامله کنید.
استراتژی معاملاتی Drop Base Drop: راهنمای کامل معاملات
ویدیوی معاملاتی دراپ بیس
نتیجه
DBD مفهوم اساسی در تحلیل تکنیکال است. استفاده از این الگو به عنوان تلاقی برای تجارت سایر الگوهای نمودار یا سطوح کلیدی، احتمال برنده شدن را افزایش می دهد.
همچنین به رفع افت توقف مناسب در بالای منطقه عرضه کمک می کند و نسبت ریسک به پاداش را افزایش می دهد.
من به شما پیشنهاد میکنم که این الگوی سقوط پایه Drop را حداقل 100 بار قبل از معامله در یک حساب کاربری زنده آزمایش کنید.
الگوی پوششی صعودی
صرفاً هر شمع سفیدی که کندل سیاهی را دنبال می کند، الگوی پوششی صعودی نیست. برای اینکه یک الگوی صعودی شکل بگیرد، سهام باید در معنی الگوی شمعدان دوجی معنی الگوی شمعدان دوجی روز دوم با قیمت کمتری نسبت به شمع سیاه روز قبل بسته شود.
الگوی پوششی صعودی چیست؟
الگوی پوششی صعودی (bullish engulfing pattern) یک نمودار شمعی سفید است که قیمت اولیه و پایانی آن بیشتر از قیمت اولیه و قیمت پایانی روز قبل است. زمانی که یک کندل سیاه کوچک که نشان دهنده روند نزولی است، روز بعد با یک کندل سفید بزرگ که نشان دهنده روند صعودی است دنبال شود، بدنه کندل سفید با بدنه کندل سیاه کاملاً همپوشانی دارد یا آن را میبلعد که به راحتی میتوان این الگو را تشخیص داد.
یک الگوی پوششی صعودی ممکن است با یک الگوی پوششی نزولی در تضاد باشد.
نکات مهم
- الگوی پوششی صعودی یک الگوی شمعی است و زمانی شکل میگیرد که یک کندل بزرگ سفید کندل سیاه کوچک روز بعد را بپوشاند.
- الگوهای پوششی صعودی زمانی که شامل چهار یا چند کندل شمعی سیاه باشند نشانه ای از بازگشت روند هستند.
- سرمایه گذاران باید نه تنها به دو کندلی که الگوی صعودی را تشکیل می دهند، بلکه به کندل های قبلی نیز توجه کنند.
درک الگوی پوششی صعودی
الگوی پوششی صعودی یک الگوی معکوس دو شمعی است. شمع دوم بدون توجه به طول سایههای دم، بدن واقعی شمع اول را کاملاً می بلعد. این الگو در یک روند نزولی ظاهر می شود و ترکیبی از یک شمع تیره و به دنبال آن یک شمع توخالی بزرگتر است. در روز دوم این الگو، قیمت پایینتر از کف حد قبلی باز میشود، اما فشار خرید، قیمت را به سطح بالاتری نسبت به سقف قبلی سوق میدهد، که منجر به یک برد بدیهی برای خریداران میشود.
نکته: توصیه می شود زمانی که قیمت بالاتر از سقف شمع پوششی دوم حرکت می کند، یک موقعیت خرید اتخاذ کنید،یعنی زمانی که بازگشت روند نزولی تأیید شد.
الگوی پوششی صعودی به شما چه میگوید؟
صرفاً هر شمع سفیدی که کندل سیاهی را دنبال می کند، الگوی پوششی صعودی نیست. برای اینکه یک الگوی صعودی شکل بگیرد، سهام باید در روز دوم با قیمت کمتری نسبت به شمع سیاه روز قبل بسته شود.
از آنجایی که سهام، هم کمتر از قیمت پایانی روز اول باز می شود و هم بالاتر از قیمت اولیه روز اول بسته می شود، شمع سفید در الگوی پوششی صعودی نشان دهنده روزی است که در آن خرس ها قیمت سهام را در صبح کنترل کردند که فقط گاوها تا پایان روز آن را به دست بگیرند.
شمع سفید با الگوی پوششی صعودی، معمولاً دارای یک دم بالایی کوچک است. به این معنی که سهام در بالاترین قیمت یا نزدیک به آن بسته شد، و نشان میدهد روز به پایان رسید در حالی که قیمت همچنان در حال افزایش بود.
این فقدان فتیله بالایی باعث میشود که روز بعد شمع سفید دیگری تولید شود که بالاتر از قیمت پایانی الگوی پوششی صعودی بسته میشود، اگرچه ممکن است روز بعد پس از باز شدن در دهانه، یک شمعدان سیاه تولید شود. از آنجایی که الگوهای پوششی صعودی سیگنال هایی از معکوس شدن روند را نشان می دهند، تحلیلگران توجه خاصی به آنها دارند.
مقایسه الگوی پوششی صعودی با الگوی پوششی نزولی
این دو الگو متضاد یکدیگر هستند. یک الگوی پوششی نزولی پس از افزایش قیمت رخ می دهد و نشان دهنده کاهش قیمت در آینده است. در اینجا اولین شمع، در الگوی دو شمعی، یک شمع بالا معنی الگوی شمعدان دوجی است. شمع دوم یک شمع بزرگتر است، همراه با بدنه واقعی که شمع کوچکتر را کاملاً میبلعد.
سهام شرکت فیلیپ موریس (PM) را در نظر بگیرید. سهام این شرکت در سال 2011 روند صعودی داشت، اما در سال 2012، سهام در حال عقب نشینی بود.
در 13 ژانویه 2012، یک الگوی پوششی صعودی رخ داد. قیمت از سطح اولیه 76.22 دلار به قیمت پایانی 77.32 دلار رسید. این روز صعودی محدوده روزانه روز قبل را کوچکتر کرد، جایی که سهام با کاهش اندکی به پایان رسید. این حرکت نشان داد که گاوها هنوز در تکاپو هستند و ممکن است روند صعودی دیگری رخ دهد.
بازگشت کندل پوششی صعودی
سرمایه گذاران نه تنها باید به دو کندل که الگوی صعودی را تشکیل می دهند توجه کنند، بلکه باید کندل های قبلی را نیز در نظر بگیرند. این بستر بزرگتر تصویر واضح تری از اینکه آیا الگوی پوششی صعودی بازگشت روند واقعی را نشان می دهد ارائه می دهد.
الگوهای پوششی صعودی زمانی که همراه با چهار یا چند شمع سیاه قبل از خود باشند، بازگشت روند را نشان میدهند. هر چه شمعهای مشکی قبلی بیشتر باشد، احتمال تغییر روند بیشتر میشود، که با بسته شدن شمع سفید دوم بالاتر از شمع صعودی، تأیید میشود.
عملکرد الگوی پوششی صعودی
در نهایت، معاملهگران میخواهند بدانند که آیا الگوی افزایشی نشاندهنده تغییر احساسات است یا خیر، به این معنی که ممکن است زمان خوبی برای خرید باشد. اگر حجم به همراه قیمت افزایش یابد، ممکن است معامله گران فرصت طلب نزدیک به پایان روز شمع پوششی صعودی خرید کنند و پیش بینی ادامه حرکت صعودی روز بعد را داشته باشند. معامله گران محافظه کارتر، ممکن است تا روز بعد منتظر بمانند و با اطمینان بیشتر مبنی بر شروع روند بازگشت معامله انجام دهند.
محدودیت ها
یک الگوی پوششی صعودی می تواند سیگنال قدرتمندی باشد، به خصوص زمانی که با روند فعلی ترکیب شود. با این حال، آنها بی نقص نیستند. الگوهای پوششی پس از حرکت نزولی قیمت قابل استفاده هستند زیرا الگو تغییر حرکت به سمت صعودی را نشان می دهد. اگر حرکت قیمت پر نوسان باشد، حتی درصورتی که قیمت در حال افزایش باشد، اهمیت الگوی پوششی کاهش مییابد زیرا یک سیگنال نسبتاً رایج است.
شمع پوششی یا شمع دوم نیز ممکن است بزرگ باشد. اگر معاملهگر با این الگو معامله کند، میتواند حد ضرر زیادی را برای معاملهگر تعیین کند. پاداش زیاد حاصل از آن معامله ممکن است ریسک را توجیه نکند.
دریافت سود با استفاده از الگوهای فراگیر می تواند دشوار باشد، زیرا کندل ها هدف قیمتی را ارائه نمی دهند. در عوض، معاملهگران باید از روشهای دیگری مانند اندیکاتورها یا تحلیل روند برای انتخاب هدف قیمت یا تعیین زمان خروج از یک معامله سودآور استفاده کنند.
دیدگاه شما