الگوی شمعی چیست؟


نمونه‌ی از یک چارت ساده بدون اندیکاتور که در پرایس‌ اکشن استفاده می‌شود – محدوده‌های حمایت و مقاومت مشخص شده‌اند

الگوی شمعی چیست؟

سبد خرید شما خالی است.

سبد خرید

سبد خرید شما خالی است.

نفوذی (پیرسینگ Piercing)

الگوی شمعی نفوذی از الگوهای بازگشتی است که در انتهای روند نزولی شکل می‌گیرد. این الگو از دو کندل مخالف هم تشکیل شده به نحوی که کندل اول قرمز و همجهت با روند قبلی و کندل دوم سبز است.
شرط اصلی این الگو این است که قیمت باز شدن کندل سبز پایین ­تر از حداقل قیمتِ کندل اول (قرمز) باشد و قیمت بسته شدن آن نیز از نصف بدنه کندل قرمز بالاتر باشد (به عبارت دیگر کندل سبز حداقل باید به 50 درصد بدنه کندل قرمز نفوذ کند).
توجه داشته باشید که قیمت بسته شدن کندل دوم نباید از قیمت باز شدن کندل اول بالاتر باشد. در صورت بالاتر رفتن الگوی دیگری شکل می‌گیرد که به آن الگوی انگلفینگ صعودی گفته می‌شود.
کندل­‌ها در الگوی نفوذی معمولاً دارای بدنه­‌هایی بلند هستند. بنابراین کندل­‌هایی با بدنه کوچک برای این الگو قابل قبول نیستن.
الگوی نفوذی نیازمند تأیید است. کندل تأیید در این الگو، کندلی است صعودی و سبز که قیمت باز شدن آن بالاتر از وسط بدنه کندل دوم و قیمت بسته شدن آن نیز بالاتر از قیمت بسته شدن کندل دومِ نفوذی باشد.
الگوی نفوذی نسبت به الگوهای دیگر مانند الگوهای انگلفینگ یا کیچر، الگویی ضعیف محسوب می‌شود و وقوع آن صرفاً هشداری در تغییر روند است. به همین دلیل این الگو علاوه بر کندل تأیید نیاز به تأیید دیگر ابزارهای تحلیل تکنیکال مانند اسیلاتورها نیز دارد.

الگوهای کندل استیک (شمعی ژاپنی)

Picture1

قیمت باز شدن و بسته شدن منطبق برهم اما سایه های بلندی در بالا و پایین وجود دارد.

نشانه بی تصمیمی و سردرگمی بین خریدار و فروشنده است.

یک گام صعودی به سمت بالا معمولا پس از این الگو دیده می شود.

فاقد سایه بالایی (یا سایه بسیار کوچک)

بدنه می تواند صعودی یا نزولی باشد- بدنه صعودی قوی تر است.

سایه پایینی باید بلند باشد.

نشانه شروع روند صعودی در انتهای روند نزولی.

Picture6

فاقد سایه پایینی (یا بسیار کوچک)

بدنه می تواند صعودی یا نزولی باشد- بدنه نزولی قوی تر است.

سایه بالایی بلند.

نشانه شروع روند صعودی در انتهای روند نزولی.

Picture7

کمربند نگهدارنده صعودی

یکی از گونه های Opening Marubozu است.

در انتهای روند نزولی با شکافی نسبت به قیمت پایانی کندل قبل ایجاد می شود- بدنه بلند

تک شمعی نزولی

برتری واضح فروشندگان – فاقد سایه بالایی و پایینی

Picture9

ماروبوز بدون سایه در قیمت آغازین

قدرت کمتر نسبت الگوی شمعی چیست؟ به ماروبوزو

ماروبوزیی که در قیمت پایانی آن سایه ندارد.

قدرت کمتر نسبت به ماروبوزو

قیمت باز شدن و بسته شدن منطبق برهم اما سایه های بلندی در بالا و پایین وجود دارد.

نشانه بی تصمیمی و سردرگمی بین خریدار و فروشنده است.

در ابتدا خریداران غالب هستند اما نهایتا برتری مطلق برای فروشندگان است.

مرد به دار آویخته شده

در انتهای روند صعودی- سایه پایینی بلند

فاقد سایه بالایی یا سایه بسیار کوتاه

رنگ بدنه مهم نیست اما اگر قرمز باشد، قدرت الگو بیشتر است.

روند قبلی باید صعودی باشد.

Picture13

در انتهای روند صعودی- فاقد سایه پایینی یا بسیار کوتاه – رنگ بدنه مهم نیست اما بهتر است قرمز (نزولی) باشد.

سایه بالایی بلند است.

Picture14

کمربند نگهدارنده نزولی

یکی از گونه های Opening Marubozu است.

در انتهای روند صعودی با شکافی نسبت به قیمت پایانی کندل قبل ایجاد می شود- بدنه بلند

Picture15

دو شمعی صعودی

دو شمع با رنگ متفاوت – وجود شکاف نزولی مهم است.

دوتایی پایینی (صعودی)

در انتهای روند نزولی- شمع اول نزولی و شمع دوم صعودی- سایه پایینی ندارد – پایین ترین قیمت هر دو کندل یکسان است.

شمع دوم درون شمع اول است.

شمع اول نزولی – شمع دوم کوچک و درون شمع اول – شمع اول نزولی و شمع دوم صعودی.

Picture18

صلیب هارامی صعودی

مانند هارامی صعودی است اما شمع دوم دوجی است.

دو شمع با رنگ بدنه متفاوت – شمع اول نزولی – وجود گپ الگو را تقویت می کند.

نفوذ حداقل 50 درصدی کندل دوم در کندل اول مهم است.

Picture20

دو شمعی نزولی

شمع اول نزولی – شمع دوم کوچک و درون شمع اول – شمع اول نزولی و شمع دوم صعودی.

دو شمع با رنگ متفاوت – وجود شکاف صعودی مهم است.

شمع دوم تمام شمع اول را می پوشاند.

Picture22

دوتایی بالایی (نزولی)

در انتهای روند صعودی- شمع اول صعودی و شمع دوم نزولی – سایه بالایی ندارد – بالاترین قیمت هر دو کندل یکسان است.

شمع اول درون شمع دوم است.الگوی شمعی چیست؟

صلیب هارامی نزولی

مانند هارامی نزولی است اما شمع دوم دوجی است.

Picture24

دو شمع با رنگ بدنه متفاوت – شمع اول صعودی – وجود گپ الگو را تقویت می کند.

نفوذ حداقل 50 درصدی کندل دوم در کندل اول مهم است.

Picture25

سه شمعی صعودی

سه شمع صعودی پرقدرت متوالی – سایه بالایی ندارد- ادامه روند صعودی- برگشت قوی از نزول به صعود.

Picture26

کودک رها شده پایینی

در انتهای روند نزولی – دوجی با شکاف نسبت به کندل قبل و بعد- شمع قبل و بعد از دوجی با رنگ های متفاوت.

Picture27

شمع اول نزولی قوی شمع دوم با شکاف نسبت به شمع اول و شمع سوم مجددا با شکاف نسبت به شمع دوم.

Picture28

سه شمعی نزولی

سه شمع نزولی پرقدرت متوالی – سایه پایینی ندارد یا خیلی کوچک- ادامه روند نزولی برگشت قوی از صعود به نزول.

Picture29

کودک رها شده بالایی

در انتهای روند صعودی – دوجی با شکاف نسبت به کندل قبل و بعد- شمع قبل و بعد از دوجی با رنگ های متفاوت.

Picture30

شمع اول صعودی قوی شمع دوم با شکاف نسبت به شمع اول و شمع سوم مجددا با شکاف نسبت به شمع دوم.

Picture31

چند شمعی صعودی و نزولی

5 شمع – واگرایی زمانی – شمع اول صعودی قوی – سه شمع نزولی که از پایین شمع اول خارج نمی شوند و الگوی شمعی چیست؟ شمع پنجم صعودی و بالای شمع اول بسته می شود.

Picture32

5 شمع – واگرایی زمانی – شمع اول نزولی قوی – سه شمع صعودی که از بالای شمع اول خارج نمی شوند و شمع پنجم نزولی و پایین شمع اول بسته می شود.

نمودار کندل استیک چیست؟ نحوه خواندن نمودارهای شمعی

نحوه خواندن نمودارهای شمعی

آیا نمی‌دانید که ارزهای دیجیتال را چه زمانی بخرید و بفروشید؟ هنگامی که در مورد دارایی های کریپتو تحقیق می‌کنید، ممکن است با نوع خاصی از نمودار قیمت به نام نمودار کندل استیک مواجه شوید. بنابراین خوب است که برای یادگیری نحوه کار نمودارهای شمعی کمی زمان بگذارید.

نمودارهای شمعی و کندل‌ها شبیه به نمودارهای خطی و میله‌ای، زمان را در محور افقی و داده‌های قیمت را در محور عمودی نشان می‌دهند. اما برخلاف نمودارهای ساده تر، نمودارهای شمعی اطلاعات بیشتری را ارائه می‌دهند. شما در نمودار کندل استیک با یک نگاه، می‌توانید بالاترین و کمترین قیمتی را که یک دارایی در یک بازه زمانی معین به دست آورده است و همچنین قیمت های باز و بسته شدن کندل آن را مشاهده کنید.

اجزای یک نمودار شمعی چیست؟

در تصویر زیر نمونه‌ای از نمودار کندل استیک بیت کوین را در وب سایت کوین بیس پرو می‌بینید:

نمودار کندل استیک به شما یک تصویر فوری از مثبت یا منفی بودن حرکت قیمت بازار ارائه می‌دهد. بازه زمانی نمایش داده شده در یک کندل می‌تواند بسیار متفاوت باشد. به عنوان مثال، در Coinbase Pro زمان به طور پیش‌فرض روی شش ساعت تنظیم می‌شود که هر شمع نشان‌دهنده یک برش پنج دقیقه‌ای است، اما کاربران می‌توانند آن را طولانی‌تر یا کوتاه‌تر تنظیم کنند. همچنین شایان ذکر است برخلاف بازارهای سهام، بازارهای کریپتو 24 ساعته باز هستند. بنابراین قیمت‌های باز و بستن قیمت‌هایی هستند که در ابتدا و انتهای بازه زمانی انتخاب شده هستند.

شمع‌های سبز نشان می‌دهند که قیمت‌ها در حال افزایش است؛ در مقابل نیز شمع های قرمز نشان می‌دهد که قیمت ها در حال کاهش است.

  • هر کندل در نمودار کندل استیک از بدنه و دنباله تشکیل شده است. بدنه شمع به شما می‌گوید که قیمت باز و بسته شدن آن در بازه زمانی شمع چقدر بوده است.
  • خطوطی که از بالا و پایین بدن کشیده می‌شوند، دنباله ها هستند. اینها نشان دهنده بالاترین و کمترین قیمت هایی هستند که دارایی در طول چارچوب معاملاتی به دست آورده است.

نمودار کندل استیک چه اطلاعاتی به ما می‌دهد؟

کندل‌ها می‌توانند چیزهای بیشتری از حرکت قیمت را در طول زمان نشان دهند. معامله گران باتجربه به دنبال الگوهایی هستند تا احساسات بازار را بسنجند و پیش بینی کنند که بازار به کجا می‌رود. در ادامه برخی از اطلاعاتی که نمودارهای شمعی به ما نشان می‌دهند را ارائه می‌دهیم:

  • برای مثال یک دنباله بلند در کف یک شمع، ممکن است به این معنی باشد که معامله‌گران با کاهش قیمت‌ها، یک دارایی را خریداری می‌کنند، که ممکن است نشانگر خوبی باشد که دارایی در مسیر صعودی است.
  • با این حال یک دنباله بلند در بالای نمودار کندل استیک می‌تواند نشان دهد که معامله گران به دنبال کسب سود هستند، که نشان دهنده فروش بالقوه بزرگ در آینده نزدیک است.
  • اگر بدنه تقریباً تمام شمع را اشغال کند، با فتیله‌های بسیار کوتاه (یا بدون فتیله قابل مشاهده) در هر دو طرف، ممکن است احساسات شدید صعودی (روی شمع سبز) یا احساسات شدید نزولی (روی شمع قرمز) را نشان دهد.

درک اینکه کندل‌ها ممکن است در زمینه یک دارایی خاص یا در شرایط خاص بازار به چه معنا باشند، یکی از عناصر استراتژی معاملاتی به نام تحلیل تکنیکال است که سرمایه‌گذاران تلاش می‌کنند توسط آن از حرکت‌های قیمت گذشته برای شناسایی روندها و فرصت‌های بالقوه آینده استفاده کنند.

نحوه خواندن نمودار شمعی

معامله‌گرانی که در بازه‌های زمانی بسیار کوتاه فعالیت می‌کنند، گاهی اوقات فقط بر روی یک شمع تمرکز می‌کنند. آشنایی با سیگنال های یک شمع می‌تواند به عنوان یک مبتدی تمرین مفیدی باشد. در تصویر زیر، چهار سیگنال رایج یک نمودار شمعی را خواهید دید:

  1. سایه بالایی بلند می‌تواند نشانگر روند نزولی باشد، به این معنی که سرمایه گذاران به دنبال فروش و کسب سود هستند. هر چه سایه بالایی طولانی تر باشد، سیگنال قوی تر است.
  2. یک دنباله طولانی در پایین می‌تواند یک سیگنال صعودی باشد، که نشان می‌دهد سرمایه گذاران به دنبال خرید هستند، بنابراین قیمت ها را بالا می‌برند. هر چه دنباله پایین‌تر طولانی‌تر باشد، سیگنال قابل اعتمادتر است.
  3. کندل دوجی (Doji candle) بدنه ندارد، زیرا قیمت باز و بسته یکسان است. اینها معمولاً می‌توانند به این معنا تفسیر شوند که در بازار بلاتکلیفی وجود دارد و یک شاخص احتمالی برای تغییر قیمت در آینده است.
  4. کندل‌های Umbrellas دارای یک دنباله مشخص دراز هستند. چتر قرمز به عنوان چکش نیز شناخته می‌شود. وقتی یک چکش می‌بینید، اغلب به این معنی است که سرمایه گذاران اقدام به خرید جدی دارایی می‌کنند و ممکن است قیمت به زودی افزایش یابد. از سوی دیگر، چترهای سبز یک نام مستعار شوم دارند: الگوی شمعی کندل مردآویز یا hanging men. آنها اغلب سیگنالی هستند که فروشندگان آماده برای نقد کردن دارایی خود هستند و چرخه افزایش را معکوس می‌کنند.

سخن پایانی

توجه به این نکته مهم است که سیگنال‌های یک نمودار شمعی می‌توانند سرنخ مهمی باشند، اما خواندن دقیق بازار مستلزم درک زمینه وسیع‌تر است. تشخیص روندها و الگوها در نمودارهای شمعدانی آسان نیست. اگر مطمئن نیستید که چه استراتژی سرمایه گذاری برای شما مناسب است، با یک مشاور حرفه ای مشورت کنید.

علم کندل استیک و الگوهای بازگشتی در تحلیل تکنیکال

کندل استیک و الگوهای بازگشتی در تحلیل تکنیکال

باید بدانیم هیچ سیستم معامله گری وجود ندارد که فقط معاملات سودده تولید کند. تصمیمات اکثر معامله گران در بازار حاصل چند فاکتور اساسی است که شامل تجربیات شخصی، احساسات و توانایی‌ فرد در تحلیل جریان گسترده‌ای از اطلاعات است. این اطلاعات شامل داده‌های تحلیل بنیادی، تحلیل تکنیکال، اخبار و … هستند. تحلیل تکنیکال برای معامله گران یکی از ابزارهای ارزشمند محسوب می‌گردد. نمودارهای کندل استیک – Candlestick یا شمعی ژاپنی یکی از منحصر‌به‌فردترین و دقیق‌ترین روش‌های این نوع از تحلیل است، به گونه‌ای که می‌توان گفت درک نمودارهای کندل استیک برای هر معامله گر ضروری است.

کندل استیک و الگوهای بازگشتی در تحلیل تکنیکال

عامل اصلی حرکات قیمتی سهام احساسات و افکار معامله گران بازار است. نمودارهای شمعی ژاپنی می‌توانند به راحتی تصویری ساده از احساسات بازار و در مجموع تمامی معامله گران را در اختیار ما قرار دهند. از دیگر مزایای این نوع از تحلیل تکنیکال، قابلیت بالا در تفسیر حرکات قیمتی سهام است.

در واقع چیزی که سبب محبوبیت این نوع از نمودارها گشته ارائه اطلاعات جامع در عین سادگی است.

علم کندل استیک تنها یک روش تحلیلی جهت تشخیص الگو نیست. بلکه این علم تعامل میان خریداران و فروشندگان را به روشنی نشان می‌دهد. تمام اطلاعات مورد نیاز جهت رسم نمودارهای کندل استیک شامل ۴ قیمت باز شدن، بسته شدن، بالاترین و پایین‌ترین (open-close-high- low) است.

علم کندل استیک احتمالاً یکی از قدیمی‌ترین اشکال تحلیل تکنیکال است و قدمت آن به اوایل قرن ۱۷ میلادی برمی‌گردد. زمانی که مانهیسا هما، تاجر ثروتمند ژاپنی، این روش را جهت تحلیل معاملات برنج ابداع کرد. در برخی منابع از مانهیسا هما با عنوان پدر علم کندل استیک یاد می‌شود. جالب است بدانید که او در سال ۱۷۵۵ کتابی را با عنوان ” The Fountain of Gold: The Three Monkey Record of Money ” نوشته است که احتمالاً اولین کتاب معامله گری تاریخ است. این یعنی تقریباً پیش از آنکه کشور کنونی ایالات‌متحده آمریکا وجود داشته باشد ژاپنی‌ها در معاملات خود ازین علم بهره می‌برده‌اند. متأسفانه معادل فارسی برای کتاب وجود ندارد.

مانهیسا هما در قالب این عنوان بیان می‌کند که یک معامله گر برای دستیابی به چشمه طلا باید از سه چیز دوری کند:

  • شیطان را نبین.(محو تماشای روند صعودی یا نزولی در بازار نشو) چرا که تغییر روند بازار جریانی همیشگی دارد. شاید دلیل تأکید بیشتر تکنیک‌های کندل استیک بر روی الگوهای بازگشتی در مقایسه با الگوهای ادامه‌دهنده نیز همین باشد.
  • به شیطان گوش نده.(به اخبار گوش نده و با تکیه بر اخبار معامله نکن)
  • با شیطان صحبت نکن.(پس از تحلیل در مورد معاملاتی که قصد اجرایشان را داری با دیگران صحبت نکن)( استیو نیسون، ۱۹۹۴)

در دسامبر سال ۱۹۸۹ استیو نیسون آمریکایی برای اولین بار علم نمودارهای شمعی ژاپنی را تحت عنوان مقاله‌ای به جهان معرفی کرد.

بدنه کندل شمعی ژاپنی

در هر کندل، حد فاصل میان قیمت باز شدن و بسته شدن سهم را بدنه کندل می‌نامیم. ارتفاع بدنه اختلاف میان قیمت باز شدن و بسته شدن خواهد بود. به‌صورت استاندارد اگر قیمت بسته شدن از قیمت باز شدن کمتر باشد، بدنه توپر و نزولی و در صورتی‌که قیمت بسته شدن بیشتر از قیمت باز شدن سهم باشد. بدنه توخالی یا صعودی خواهیم داشت.

سایه‌ کندل شمعی ژاپنی

هر کندل می‌تواند شامل خطوطی در بالا یا پایین بدنه نیز باشد که سایه یا shadow نامیده می‌شود. این خطوط نشان‌دهنده بالاترین و پایین‌ترین قیمتی است که در طول روز مورد معامله قرارگرفته‌اند. در تحلیل کندل استیک این سایه‌‌ها نشان‌دهنده هیجانات بازار است.

سایه بالایی: بالاترین قیمت

سایه پایینی پایین‌ترین قیمت

هر کندل بسته به شکل خود نام خاصی دارد. در نتیجه تحلیل و تفسیر متفاوتی نیز خواهد داشت. بلندی و کوتاهی بدنه، داشتن یا نداشتن سایه‌ها و یا بلندی و کوتاهی آن‌ها، هرکدام اطلاعات خاصی را از بازار به ما منتقل می‌کند. با استفاده از تفسیر و تحلیل کندل امروز می‌توان کندل فردای بازار را پیش‌بینی کرد.

شاید با داستان پرنده افسانه‌ای ققنوس آشنایی داشته باشید. این پرنده در انتهای عمر خود در تلی از خاشاک می‌سوزد و از خاکسترش ققنوس تازه‌ای حیات می‌یابد. در مورد کندل‌ها نیز می‌توان گفت کندل امروز از خاکستر کندل روز قبل ایجاد می‌گردد. به همین دلیل در علم کندل استیک هر کندل می‌تواند سناریوی محتمل خاصی را برای فردای بازار پیش‌بینی کند. الگوهای کندل استیک از یک یا چند کندل ( نهایتاً ۵ یا ۶ کندل) تشکیل می‌شوند.

این الگوها به دو دسته بازگشتی و ادامه‌دهنده تقسیم می‌شوند که در دوره آموزش بورس کالج تی بورس با برخی از آن‌ها آشنا شدیم. در این سری مقالات به بررسی و معرفی سایر الگوهای کندل استیک می‌پردازیم.

الگوهای بازگشتی کندل استیک

۱- الگوی تک کندلی Belt hold نزولی

این الگو در انتهای روند صعودی تشکیل می‌شود. در این الگو قیمت آغازین با گپ (شکاف) رو به بالا باز می‌شود، در ادامه شاهد هیچ سایه بالایی نیستیم قیمت از نقطه آغاز رو به پایین حرکت کرده و بدنه نسبتاً بزرگی را ایجاد می‌کند. در تحلیل علم کندل استیک اگر سایه و بدنه این الگو فاصله گپ (شکاف) را پُر نماید می‌تواند نشانگر آغاز روند نزولی باشد.

۲- الگوی تک کندلی Belt hold صعودی

این الگو در روند نزولی تشکیل می‌شود. در این الگو الگوی شمعی چیست؟ قیمت آغازین با گپ (شکاف) رو به پایین باز می‌شود ،در ادامه شاهد هیچ سایه پایینی نیستیم. قیمت از نقطه آغاز رو به بالا حرکت کرده و بدنه نسبتاً بزرگی را ایجاد می‌کند. اگر سایه و بدنه این الگو، فاصله گپ (شکاف) را پُر نماید می‌تواند نشانگر آغاز روند صعودی باشد.

۳- الگو دو کندلی Matching High

این الگو در انتهای روند صعودی و از دو کندل تشکیل می‌گردد، بدین صورت که کندل روز اول یک کندل صعودی بلند است، کندل روز دوم نیز یک کندل صعودی بلند یا نیمه بلند (فول بادی، نیمه فول بادی) خواهد بود. اما قیمت بسته شدن کندل روز دوم تقریباً برابر با قیمت بسته شدن کندل روز اول است. نکته آخر این که دو کندل فاقد سایه بالایی بوده و یا سایه بالایی کوچکی خواهند داشت. در تحلیل و تفسیر علوم کندل استیک این الگو می‌تواند نشان‌دهنده تشکیل یک پیووت سقف و آغاز روند نزولی باشد.

۴- الگو دو کندلی Matching low

این الگو در انتهای روند نزولی و از دو کندل تشکیل می‌گردد. دقیقاً برعکس الگوی قبلی کندل روز اول یک کندل نزولی بلند، کندل روز دوم نیز کندل نزولی بلند یا نیمه بلند (فول بادی یا نیمه فول بادی) و قیمت بسته شدن کندل روز دوم تقریباً برابر با قیمت بسته شدن کندل روز اول است. دو کندل فاقد سایه پایینی یا دارای سایه پایینی کوچک خواهند بود. تشکیل الگو بیانگر ایجاد پیووت کف و آغاز روند صعودی خواهد بود.

۵- الگو دو کندلی هارامی متقاطع ( مادر و بچه متقاطع) نزولی

با الگوی هارامی در دوره آموزش بورس کالج تی بورس آشنا شدیم. اساس تشکیل این الگوی مادر و بچه یک کندل با بدنه بلند و کندل دوم با بدنه کوچک‌تر است. الگوی هارامی متقاطع در مقایسه با هارامی معمولی اعتبار بیشتری دارد؛ چراکه کندل دوم در هارامی متقاطع یک کندل دوجی است. درحالی‌که در هارامی معمولی کندلی با بدنه کوچک‌تر است.

هرچه میزان شک و تردید بازار در کندل دوم بیشتر باشد احتمال برگشت بازار و اعتبار الگو نیز بیشتر می‌شود. همان‌طور که می‌دانیم کندل دوجی نشان‌دهنده تردید و دودلی بازار است. الگوی هارامی متقاطع نزولی در انتهای روند صعودی تشکیل می‌شود و می‌تواند نشان‌دهنده برگشت بازار و آغاز روند نزولی باشد.

۶- الگو دو کندلی هارامی متقاطع (مادر و بچه متقاطع) صعودی

این الگو در انتهای روند صعودی تشکیل می‌شود. کندل اول بدنه بلند یا فول بادی و کندل دوم یک کندل دوجی خواهد بود که در دل کندل اول جای می‌گیرد. به طور کلی در الگوی هارامی بدنه کندل اول همرنگ روند پیشین بازار خواهد بود. یعنی در روند صعودی بدنه کندل اول توخالی و در روند نزولی ، توپر خواهد بود.

۷- الگو دو کندلی MEETING LINES نزولی

به طول کلی الگوی MEETING LINES زمانی تشکیل می‌شود که کندل‌هایی با دو رنگ متفاوت و قیمت بسته شدن یکسان در کنار هم ایجاد می‌شوند. کندل اول بیانگر روند قبلی سهم و کندل دوم بیانگر احتمال تغییر روند است. در برخی از منابع این الگو به خطوط ضد حمله نیز معروف است. در نوع نزولی آن روز اول با یک کندل توخالی بلند برخورد می‌کنیم، در ابتدای روز دوم شاهد افزایش تقاضا خواهیم بود به گونه‌ای که نقطه باز شدن سهم در قیمت‌های بالاتر است اما در ادامه با افزایش عرضه قیمت بسته شدن در محدوده قیمت بسته شدن روز قبل قرار می‌گیرد.

۸- الگو دو کندلی MEETING LINES صعودی

در این الگو با شرایطی عکس الگوی قبل مواجهیم. پس در روز اول با یک کندل توپر بلند برخورد می‌کنیم. در حالیکه روز دوم اگرچه در ابتدا با افزایش عرضه مواجه می‌شویم اما در ادامه شاهد افزایش تقاضا و در نتیجه افزایش قیمت خواهیم بود. به گونه‌ای که قیمت بسته شدن کندل روز دوم برابر با قیمت بسته شدن کندل روز اول خواهد بود. این دو الگو می‌توانند نشان‌دهنده تغییر روند قیمتی سهم باشند. اما نکته مهم اینجاست که هر دو نیازمند کندل تائید می‌باشند.

۹- الگو سه کندلی سه سرباز سفید

این الگو که در روند نزولی شکل می‌گیرد، از مجموعه‌ای از کندل‌های تو خالی بلند تشکیل‌شده است. اگر قیمت باز شدن هر کندل در میانه بدنه کندل قبلی باشد بهتر است. این حرکت صعودی پله‌ای بیانگر اتمام روند نزولی و آغاز روند صعودی خواهد بود.

۱۰- الگو سه کندلی سه کلاغ سیاه

این الگو دقیقاً برعکس الگوی سه سرباز سفید در روند صعودی شکل می‌گیرد و از سه کندل تو پر بلند تشکیل می‌شود. اگر قیمت باز شدن هر کندل در میانه بدنه کندل قبلی باشد بهتر است. وقوع این الگو از منظر هلم کندل استیک، پیامی واضح مبنی بر تغییر روند صعودی قیمت می‌باشد. (ال-موریس،۲۰۰۶)

طی دو دهه گذشته نمودارهای کندل استیک محبوبیت زیادی را در میان سرمایه گذاران و معامله گران کسب کرده‌اند. این نوع از تحلیل جهت پیش‌بینی روند قیمتی تنها در چند روز آینده سهم مناسب است. این در حالی است که سایر روش‌های تحلیل تکنیکال می‌توانند رفتار قیمتی سهم را در هفته‌ها یا ماه‌های آتی پیش‌بینی کنند.

در حقیقت می‌توان گفت ارزش تحلیل الگوهای شمعی ژاپنی در ترکیب با سایر روش‌های تحلیلی آشکار می‌شود و نمی‌توان تنها با اکتفا به این نوع از تحلیل به معامله گری پرداخت. در استفاده از الگوهای کندل استیک توجه به این نکته ضروری است که الگوهای کندلی تنها در روندهای مشخصی از اهمیت برخوردارند؛ بنابراین پیش از بررسی آن‌ها باید روند حرکات قیمتی سهم را تعیین کنیم. پس از آن با بررسی الگوهای کندل استیک می‌توانیم رفتار معامله گران را با نزدیک شدن به نقاط حمایتی یا مقاومتی چارت تحلیل و تفسیر کرده و از این طریق رفتار آن‌ها را در روزهای آتی پیش‌بینی نماییم.

نتیجه‌گیری

در حقیقت می‌توان گفت که با استفاده از سایر روش‌های تحلیل تکنیکال می‌توان نقاط و نواحی مهم و حیاتی را بر روی چارت مشخص کرد و سپس با استفاده از علم کندل استیک نگرش و احساس بازار نسبت به این نواحی آشکار می‌شود.

می‌توان گفت علم کندل استیک برای افرادی که تنها با دید سرمایه‌گذاری بلندمدت وارد بازار سهام می‌شوند کاربرد زیادی ندارد. این نوع از تحلیل تکنیکال ابزاری جهت معامله گری و تعیین دقیق نقاط ورود یا خروج در آن می‌باشد. به نظر شما در بازار سهام تفاوت میان دیدگاه سرمایه‌گذاری با معامله گری چیست ؟ شما کدام یک را ترجیح می‌دهید؟

پرایس اکشن چیست؛ آموزش معامله با Price Action

پرایس اکشن چیست؛ آموزش معامله با Price Action

پرایس اکشن (Price Action) به یکی از شیوه‌های معامله‌گری گفته می‌شود که تریدر تنها بر مبنای داده‌های قیمتی و الگوی کندل‌ها خرید و فروش می‌کند. توجه به اخبار فاندامنتال یا استفاده از اندیکاتورهایی که داده‌های ورودی آن‌ها قیمت و حجم معاملات است، در پرایس اکشن مورد استفاده قرار نمی‌گیرد.

معامله‌گران پرایس‌اکشن در این روش بر روی نمودار قیمتی ساده‌ای تحلیل خود را انجام می‌دهند و این تکنیک به آن‌ها اجازه می‌دهد تا حرکات زنده و واقعی قیمت را دنبال کنند. شناسایی سطوح و نواحی عرضه (Demand) و تقاضا (Supply)، وضعیت کندل‌ها در نقاط بحرانی و چینش متوالی کندل‌ها از جمله مباحث مهمی هستند که تریدرهای پرایس اکشن باید با آن‌ها آشنا باشند.

پرایس اکشن چیست؛ آموزش ترید به سبک پرایس اکشن

نمونه‌ی از یک چارت ساده بدون اندیکاتور که در پرایس‌ اکشن استفاده می‌شود – محدوده‌های حمایت و مقاومت مشخص شده‌اند

پرایس اکشن چیست؛ آموزش ترید به سبک پرایس اکشن

نمونه‌ای از یک چارت نسبتا شلوغ که از اطلاعات زیادی اشباع شده است و تمرکز معامله‌گر را بر هم می‌زند

براساس سایت اینوستوپدیا، نکات کلیدی پرایس اکشن شامل موارد زیر می‌شود:

  • پرایس اکشن به نوسانات قیمت که در یک بازه زمانی بر روی نمودار رسم شده، اشاره دارد.
  • برای مشخص کردن روندهای قیمتی در پرایس اکشن برای معامله‌گران، می‌توان دیدگاه‌های مختلفی را اعمال کرد.
  • الگوهای نموداری از پرایس اکشن به دست می‌آیند. همچنین ابزارهای تحلیل تکنیکال مانند میانگین متحرک که از آن‌ها برای پیش‌بینی در آینده استفاده می‌شود، با استفاده از پرایس اکشن محاسبه می‌شوند.

پرایس اکشن به معامله‌گر چه می‌گوید؟

همانطور که گفته شد، داده‌های خام قیمتی مبنای داده‌های پرایس اکشن است که می‌توان آن را در قالب‌های مختلف نموداری مانند شمع ژاپنی (کندل استیک) به کار گرفت. نمودار کندل استیک به دلیل نمایش گرافیکی مناسب نوسانات و حرکات قیمتی، به همراه نمایش داده‌هایی چون ارزش باز، بسته، بالاترین و پایین‌ترین به محبوبیت بالایی بین معامله‌گران دست یافته است. الگوهای شمعی هارامی، انگالفینگ و سه سرباز سفید نمونه‌هایی از پرایس اکشن‌های تفسیرشده‌ای هستند که معامله‌گر حین مشاهده آن‌ها می‌تواند تصمیمات معینی را اتخاد کند. الگوهای کندل استیک بسیاری وجود دارند که هر یک از آن‌ها انتظارات خاصی را در تریدر به وجود می‌آورند.

الگوی مثلث صعودی

الگوی مثلث صعودی

برای نمونه از یک مثلث صعودی که با خطوط روند بر روی نمودار یافت شده، می‌توان برای پیش‌بینی یک شکست مقاومتی استفاده کرد. پرایس اکشن در این الگو به ما می‌گوید که خریداران چندین بار برای شکستن مقاومت تلاش کرده‌اند و هر بار قدرتمندتر از قبل ظاهر شده‌اند.

چگونه از پرایس اکشن استفاده کنیم؟

پرایس اکشن همانند اندیکاتورهایی مثل MACD و RSI یک ابزار به شمار نمی‌آید و منبعی از داده‌هایی است که ابزارهای مختلف براساس آن ساخته شده‌اند. معامله‌گران نوسانی (Swing Trader) و تریدر روند (Trend Trader) بیشتر ترجیح می‌دهند با پرایس اکشن کار کنند تا تحلیل فاندامنتال و اندیکاتورها را برای تمرکز بر روی محدوده‌های حمایت و مقاومت و پیش‌بینی شکست‌ها و تثبیت‌های قیمتی رها کنند. حتی این تریدرها هم باید به عوامل دیگری از جمله حجم معاملات و تایم‌فریم‌هایی که از آن برای یافتن سطوح حمایت و مقاومتی استفاده کرده‌اند، توجه داشته باشند؛ چرا که می‌تواند بر روی درست بودن تحلیل‌هایشان تاثیر بگذارد.

معامله‌گران برای اینکه تحلیل پرایس اکشن موفقی داشته باشند، باید حداقل با چند مفهوم اولیه مانند حمایت، مقاومت و خطوط روند آشنایی داشته باشند. همچنین انواع دیگر تحلیل‌های پیشرفته‌تری که بر مبنای پرایس‌اکشن انجام می‌شود را نیز می‌توانید در آموزش‌ «چگونه با پرایس اکشن معامله کنیم» بخوانید:

  • چگونه با پرایس اکشن معامله کنیم؛ آموزش تحلیل بالا به پایین

همچنین با مطالعه مجموعه در حال تکمیل آموزش تحلیل تکنیکال می‌توانید اصول و پایه‌های مقدماتی آن را فرا بگیرید:

خطوط حمایت و مقاومت

خطوط حمایت و مقاومت

معامله‌گران در پرایس اکشن باید به دنبال سطوح و محدوده‌هایی باشند که قیمت در مواجهه با آن‌ها واکنش نشان داده است. به این محدوده‌ها حمایت و مقاومت گفته می‌شود. خطوط حمایت و مقاومت پس از اینکه می‌شکنند، قابل تبدیل شدن به یکدیگر هستند. یعنی برای نمونه خط حمایتی که شکسته می‌شود، در ادامه سدی در برابر افزایش قیمت خواهد بود و به یک مقاومت تبدیل می‌شود. این خطوط را باید در تایم‌فریم مخصوص خود استفاده کرد، چرا که قیمت بسته شدن یا باز شدن در یک تایم‌فریم خاص می‌تواند شکسته شدن یا نشدن این خطوط را در آن تایم فریم تعیین کند. برای مثال استفاده از خطوط حمایتی که برای دوره زمانی هفتگی رسم شده، احتمالا در نمودار یک ساعته کارایی چندانی نخواهد داشت.

خطوط روند

خطوط روند

شناسایی روند و یافتن خطوط روند از اولین‌ کارهایی است که معامله‌گر باید انجام دهد. اصطلاح «روند دوست شماست» که در بازارهای مالی از آن استفاده می‌شود، یکی از نکات مهمی است که معامله‌گران باید به یاد بسپارند تا در هنگام ترید کردن با روند بازار نجنگند. خطوط روند که با اتصال کف‌ها و سقف‌ها به همدیگر ساخته می‌شوند، نقاط احتمالی برگشت روند (در صورت شکسته شدن) را مشخص می‌کنند تا در اولین شمعی که از خط روند عبور می‌کند، معامله‌گر تصمیم به خریدن یا فروختن بگیرد.

الگوهای کندل استیک

آرایش به خصوص کندل‌ها در کنار یکدیگر، معامله‌گر را برای حرکت بعدی قیمت آماده می‌کند. در ادامه تعدادی از این الگوها و ویژگی‌های آن‌ها معرفی شده است.

کندل استیک

مشخصات یک شمع (کندل)

ماروبزو (Marubozu) در این الگو سایه‌ای از سمت بالا یا پایین بر روی بدنه شمع دیده نمی‌شود. فشار شدید خریداران (ماروبزو سبز) و فروشندگان (ماروبزو قرمز) از مشخصه‌های بارز این شمع است. این شمع اولین مرحله از شروع روند صعودی و نزولی در بازار است.

ماروبزو

دوجی (Doji) زمانی شکل می‌گیرند که قیمت آغازین و نهایی یک شمع با هم برابر باشند. اندازه سایه‌ها در دوجی متغیر است. این الگو نبرد میان خریداران و فروشندگان را نشان می‌دهد که هیچ یک از دو گروه بر دیگری برتری نیافته‌اند. این الگو می‌تواند هم به صورت ادامه‌دهنده روند و هم بازگشت روند باشد.

دوجی

هارامی (Harami) یکی از الگوهای بازگشتی که از دو شمع تشکیل شده است. کندل اول که شمع مادر نام دارد، بازار را به نقطه اوج یا نزول می‌رساند. کندل بعدی یک شمع دوجی است یا اینکه بدنه کوچکی دارد و درون بازه خرید و فروش شمع مادر تشکیل می‌شود.

هارامی

پوششی (Engulfing) در این الگو دو شمع پشت سر هم قرار گرفته‌اند که رنگ‌های متضادی دارند. این الگو به صورت بازگشتی است و بدنه شمع دوم، کندل اول را به صورت کامل در بر می‌گیرد. اینکه شمع پوششی چه تعداد از شمع‌های قبلی را در بر می‌گیرد، قدرت الگو را نشان می‌دهد.

پوششی

شروع به کار برای ترید با پرایس اکشن

معامله‌گران پس از اینکه با مفاهیم اولیه آشنا شدند، باید نمودار خود را برای تحلیل کردن آماده کنند. خالی کردن نمودار از هر شکل، خط و اندیکاتور اضافه‌ای برای هر چه ساده‌تر کردن آن، از لازمه‌های استفاده از پرایس اکشن در معاملات است.

پرایس اکشن چیست؛ آموزش ترید به سبک پرایس اکشن

نمودار بالا که قیمت بیت کوین را در ماه جولای ۲۰۱۹ نشان می‌دهد، برای تحلیل آماده است. در این تحلیل از نمودار شمعی استفاده شده و رنگ مشکی، بیانگر کندل نزولی و رنگ سفید بیانگر شمع صعودی است.

پرایس اکشن چیست؛ آموزش ترید به سبک پرایس اکشن

در ابتدا با رسم محدوده‌های مقاومت و حمایت (به ترتیب قرمز و سبز رنگ) بر روی نمودار، مناطقی را که قیمت به آن‌ها واکنش نشان می‌دهد را تعیین می‌کنیم. با همین کار ساده می‌توان در صورت شکسته شدن این محدوده‌ها اقدام به خرید یا فروش کرد. با استفاده از الگوهای شمعی که تعداد آن‌ها بسیار بیشتر از آن چیزی است که در این مطلب معرفی شد، می‌توان وضعیت روانی بازار را در آن لحظه تحلیل کرد.

برای نمونه الگوی چکش که یک الگوی بازگشتی صعودی است، موفق عمل کرده و موجب رشد قیمت شده است. الگوی دوجی که پس از یک شمع سفید بزرگ ظاهر شده، عدم اطمینان را در بازار نشان می‌دهد و لزوم مشخص شدن شمع‌ بعدی را بیش از پیش می‌سازد. الگوی کندل بازگشتی صعودی که کمترین قیمت آن (Low Price) نسبت به شمع قبلی پایین‌تر بوده و به صورت صعودی نیز بسته شده، از ورود به معامله پس از عبور قیمت از بالاترین قیمت آن (خط چین قرمز) حکایت دارد. الگوهای کندل استیک در این نمودار تنها به موارد گفته شده محدود نمی‌شود. برای همین آشنایی با این الگوها و نتایجی که از پس ظهور آن‌ها در نمودار به وقوع پیوسته، برای کسانی که از پرایس اکشن استفاده می‌کنند ضروری است.

مزایا و محدودیت‌های پرایس اکشن

تحلیل پرایس اکشن شخص به شخص می‌تواند متفاوت باشد. بارها اتفاق افتاده که دو معامله‌گر با نگاه به حرکات قیمتی مشابه، به دو نتیجه‌گیری کاملا مختلف برسند. یکی از آن‌ها شاید ادامه روند نزولی را پیش‌بینی کند و دیگری انتظار بازگشت روند را در آینده نزدیک داشته باشد. البته دوره زمانی که معامله‌گر استفاده می‌کند، تاثیر فراوانی بر روی تحلیل او خواهد گذاشت؛ بطوریکه قیمت یک ارز دیجیتال می‌تواند در طول چند هفته به صورت نزولی باشد، اما در تصویر بزرگتر هر ماه رشد کرده باشد.

نکته مهم این است که الگوها همیشه بلافاصله درست از آب در نمی‌آیند و تحلیلگر باید برای گرفتن تایید از الگو به آن فرصت کافی (نه زیاد و نه کم) بدهد. این نوع تحلیل نسبت به سایر شیوه‌های معامله‌گر مزیت‌هایی هم دارد که از جمله آن‌ها می‌توان به سریع بودن و کاربردی بودن آن در هر بازاری اشاره کرد. در عین حال که بیشتر استراتژی‌های پرایس اکشن ساده است، یادگیری و استفاده از آن در نمودارها نیازمند تمرین فراوان است. پرایس اکشن به تریدر اجازه خواهد داد تا نظم موجود بین خریداران و فروشندگان را از بی‌نظمی بین داده‌های قیمتی بیرون بکشد و بر اساس آن حرکت بعدی را پیش‌بینی کند.

شما می‌توانید با شرکت در دوره اطلس ارزدیجیتال، تحلیل تکنیکال را به صورت ویدیویی و با پشتیبانی اساتید باتجربه یاد بگیرید.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.