پیش بینی بورس و انتقاد از تزریق ۵۰۰ میلیارد تومان به بازار ۶ هزارهزار میلیاردی
به گزارش پایگاه خبری بورس پرس، پیمان مولوی درباره شرایط حال و آینده بازار سهام و نحوه فعالیت سهامداران با انتشار متنی با عنوان" در واکاوی جعبه پاندورا در بازارهای مالی" در دنیای اقتصاد اعلام کرد: بازارهای مالی در سراسر دنیا بر اساس ریسکهای متعدد فعالیت میکنند و علاوهبر اینکه سایه ریسکهای پیشین کماکان بر روی اقتصاد ایران وجود دارد، تورم و تاثیر این عامل بر فضای کلان اقتصادی نیز همچنان پابرجا است. در این میان بورس ایران به دلیل داشتن ریسک زیاد، خالی از سرمایهگذاران حرفهای در شرایط فعلی است و بخشی از سرمایهگذاران فعال نیز در تلاش بر نگهداری سرمایه هستند.
این شرایطی تحت تاثیر دو عامل جهانی و اقتصاد ضعیف ایران است. فضای اقتصاد در دنیا به سمت کنترل تورم حرکت میکند که یقینا پیامد آن چیزی جز رکود برای سرمایهگذاران نخواهد بود. سیاستی که فدرال رزرو آمریکا به روشنی بیان کرده است. عامل دیگر هم ناشی از نبود خروجی مثبت از اقتصاد ایران است. در چنین حالتی با توجه به پایدار بودن تورم معاملهگران بازار سرمایه به دلیل هراس از بلوکه شدن دارایی ها با نبود خریدار، ناخودآگاه از گردونه معاملات کنار میکشند. این رفتار از سوی سهامداران از ابتدای سال بهوضوح نمایان است.
از طرفی اثر کشاکش حصول توافق با قدرتهای جهانی یا شکست مذاکرات در بازار سهام مشهود بوده و در چنین شرایطی بازار سرمایه به همین روند کج دار و مریز ادامه خواهد داد.
برآیند این موارد میتواند در قالب نوسان ۶ ماه آینده نمایان شود اما واقعیت این است که حداقل بازدهی مدنظر سرمایهگذاران، کسب نخواهد شد. بنابراین در بررسی روند کنونی بازار نمیتوان انتظار وقوع روند صعودی یکساله داشت. چرا که همچنان فعالان حرفهای بازار از بازدهی ۶۵۷ درصدی سالهای گذشته اشباع هستند. به عبارت سادهتر نمیتوان از بازاری که جهش جدی قیمتها در گذشتهای نزدیک را داشته، انتظار صعود قابلتوجهی را داشت.
در ترسیم چشمانداز بورس تا پایان سال هم توجه به سیاستهای انقباضی بانکهای مرکزی جهان حائز اهمیت است. حاصل این سیاست در محصولات صادراتی منفی است و تاثیر مثبتی هم بر کلیت بازار نخواهد داشت. در نقطه مقابل ممکن است تورم باعث ایجاد تحرک بازار سهام شود و شاخصها را به سمت صعود هدایت کند. در چنین شرایطی با توجه به شرایط کنونی، ارزش افزوده اقتصادی صفر خواهد بود. در این میان به نظر میرسد صنعتی مانند پتروشیمی از سایر گروهها کم ریسکتر است. بهشرطی که ریسکهای تحریمی جدیدتری وارد نشود.
گروه معدن و صنایع معدنی از جذابیت خاصی برخوردار نیست اما سود تقسیمی بالا و حاشیه سود مطلوب میتواند تا حدودی کمککننده باشد منتها با درک ریسک. به صنایع اینچنینی باید از درگاه سود تقسیمی نگریست. اعتقادی به صنعت پالایشگاهی به دلیل حقالعمل کاری وجود ندارد.
رویداد پیشرو در ۶ماه دوم مرتبط با قطع گاز صنایع است. وقایع این چنینی توسط فعالان حرفهای از پیش رصد شد و به همین دلیل این قشر از معاملهگران به برخی از حوزهها وارد نمیشوند. همانطور که سرمایهگذاران در فصل بهار به کمبود برق تابستان توجه داشتند و استراتژی معاملهگری را بر پایه این مهم پیاده سازی کردند، کمبود گاز فصل زمستان را در محاسبات درنظر میگیرند.
اما در بررسی سیاستهای پولی اتخاذشده اینکه بتوان به نرخ بهره استاندارد و از پیش تعیینشده رسید که بتواند پیروی همهگیر داشته باشد، یقینا به سرانجام نخواهد رسید. بانکمرکزی همانند جعبه پاندوراست و در هر موقعیتی متحوای جدیدی ارائه میدهد. بهعبارتی این نهاد، تصمیمگیرنده اصلی نیست و ذینفعان از اثرگذاری بیشتری برخوردارند.
نکته حائزاهمیت این است که اتفاقا بانک مرکزی در ۴ سال گذشته باید نرخ بهره را افزایش می داد و مانع از ایجاد تورم میشد اما عدم اتخاذ چنین سیاستی و در ادامه، مواجهشدن با شرایط کرونایی در دنیا توام با فشار ذینفعان مسیر را ناهموار کرد. اگر در گذشته چنین موضوعی را پیاده سازی و به عبارتی کنترل میکرد در حالحاضر اقتصاد در گرداب عدم اطمینان غوطهور نبود.
در شرایطی که مذاکرات برجام مبهم بوده، ریسک نرخ بهره وجود دارد و بازارهای جهانی درگیر سیاستهای انقباضی هستند، بهتر است سهامداران به سمت شرکتهای دارای سود تقسیمی بیش از ۸۰ درصدی توام با حاشیه سود بیش از ۴۰ درصدی ( به خصوص در حوزه صادراتیها) ، حرکت کنند. افرادی که قصد فعالیت در بورس را دارند نیز میتوانند حدود ۱۰ درصد از پول را به دیگر گزینه ها اختصاص دهند.
این دو روش برای افرادی که بورس منبع درآمد آنها نیست و فقط قصد سرمایهگذاری دارند،کافی است اما به افرادی که بورس راه اصلی کسب درآمد است، توصیه نمیشود.
به تازگی ۵۰۰ میلیاردتومان به صندوق تثبیت بازار سرمایه تزریق شده در حالیکه اندازه بورس ایران تقریبا ۶ هزار هزارمیلیاردتومان برآورد میشود. بنابراین آیا ۵۰۰ میلیاردتومان تاثیری بر این بازار خواهد داشت؟ بهنظر میرسد سیاست گذاران بازار سرمایه از جمله سازمان بورس و نمیتوانند اقدام خاصی انجام دهند. چرا که ریسکها خارج از کنترل آنها است.
ریسکهای اقتصاد خارج از دسترس سازمان بورس است و این نهاد نمیتواند در اقتصاد دستوری، تحریم، تورم و. فعالیت چندانی داشته باشد. بررسی بورس نیویورک هم حاکی از افت قیمتها در این بازار است اما رئیس این بورس چه اقدامی میتواند انجام دهد؟
شرایط فعلی بورس ایران، بهترین زمان برای بهبود زیرساختها، اصلاح قوانین و مقررات و مجوز زدایی بوده و باید اجازه داد افراد توانمند و شرکتهای مشاور سرمایهگذاری بتوانند قشر بیشتری را جذب بازار سهام کنند.
پیش بینی بورس و انتقاد از تزریق ۵۰۰ میلیارد تومان به بازار ۶ هزارهزار میلیاردی
به گزارش پایگاه خبری بورس پرس، پیمان مولوی درباره شرایط حال و آینده بازار سهام و نحوه فعالیت سهامداران با انتشار متنی با عنوان" در واکاوی جعبه پاندورا در بازارهای مالی" در دنیای اقتصاد اعلام کرد: بازارهای مالی در سراسر دنیا بر اساس ریسکهای متعدد فعالیت میکنند و علاوهبر اینکه سایه ریسکهای پیشین کماکان بر روی اقتصاد ایران وجود دارد، تورم و تاثیر این عامل بر فضای کلان اقتصادی نیز همچنان پابرجا است. در این میان بورس ایران به دلیل داشتن ریسک زیاد، خالی از سرمایهگذاران حرفهای در شرایط فعلی است و بخشی از سرمایهگذاران فعال نیز در تلاش بر نگهداری سرمایه هستند.
این شرایطی تحت تاثیر دو عامل جهانی و اقتصاد ضعیف ایران است. فضای اقتصاد در دنیا به سمت کنترل تورم حرکت میکند که یقینا پیامد آن چیزی جز رکود برای سرمایهگذاران نخواهد بود. سیاستی که فدرال رزرو آمریکا به روشنی بیان کرده است. عامل دیگر هم ناشی از نبود خروجی مثبت از اقتصاد ایران است. در چنین حالتی با توجه به پایدار بودن تورم معاملهگران بازار سرمایه به دلیل هراس از بلوکه شدن سود تقسیمی بالا دارایی ها با نبود خریدار، ناخودآگاه از گردونه معاملات کنار میکشند. این رفتار از سوی سهامداران از ابتدای سال بهوضوح نمایان است.
از طرفی اثر کشاکش حصول توافق با قدرتهای جهانی یا شکست مذاکرات در بازار سهام مشهود بوده و در چنین شرایطی بازار سرمایه به همین روند کج دار و مریز ادامه خواهد داد.
برآیند این موارد میتواند در قالب نوسان ۶ ماه آینده سود تقسیمی بالا نمایان شود اما واقعیت این است که حداقل بازدهی مدنظر سرمایهگذاران، کسب نخواهد شد. بنابراین در بررسی روند کنونی بازار نمیتوان انتظار وقوع روند صعودی یکساله داشت. چرا که همچنان فعالان حرفهای بازار از بازدهی ۶۵۷ درصدی سالهای گذشته اشباع هستند. به عبارت سادهتر نمیتوان از بازاری که جهش جدی قیمتها در گذشتهای نزدیک را داشته، انتظار صعود قابلتوجهی را داشت.
در ترسیم چشمانداز بورس تا پایان سال هم توجه به سیاستهای انقباضی بانکهای مرکزی جهان حائز اهمیت است. حاصل این سیاست در محصولات صادراتی منفی است و تاثیر مثبتی هم بر کلیت بازار نخواهد داشت. در نقطه مقابل ممکن است تورم باعث ایجاد تحرک بازار سهام شود و شاخصها را به سمت صعود هدایت کند. در چنین شرایطی با توجه به شرایط کنونی، ارزش افزوده اقتصادی صفر خواهد بود. در این میان به نظر میرسد صنعتی مانند پتروشیمی از سایر گروهها کم ریسکتر است. بهشرطی که ریسکهای تحریمی جدیدتری وارد نشود.
گروه معدن و صنایع معدنی از جذابیت خاصی برخوردار نیست اما سود تقسیمی بالا و حاشیه سود مطلوب میتواند تا حدودی کمککننده باشد منتها با درک ریسک. به صنایع اینچنینی باید از درگاه سود تقسیمی نگریست. اعتقادی به صنعت پالایشگاهی به دلیل سود تقسیمی بالا حقالعمل کاری وجود ندارد.
رویداد پیشرو در ۶ماه دوم مرتبط با قطع گاز صنایع است. وقایع این چنینی توسط فعالان حرفهای از پیش رصد شد و به همین دلیل این قشر از معاملهگران به برخی از حوزهها وارد نمیشوند. همانطور که سرمایهگذاران در فصل بهار به کمبود برق تابستان توجه داشتند و استراتژی معاملهگری را بر پایه این مهم پیاده سازی کردند، کمبود گاز فصل زمستان را در محاسبات درنظر میگیرند.
اما در بررسی سیاستهای پولی اتخاذشده اینکه بتوان به نرخ بهره استاندارد و از پیش تعیینشده رسید که بتواند پیروی همهگیر داشته باشد، یقینا به سرانجام نخواهد رسید. بانکمرکزی همانند جعبه پاندوراست و در هر موقعیتی متحوای جدیدی ارائه میدهد. بهعبارتی این نهاد، تصمیمگیرنده اصلی نیست و ذینفعان از اثرگذاری بیشتری برخوردارند.
نکته حائزاهمیت این است که اتفاقا بانک مرکزی در ۴ سال گذشته باید نرخ بهره را افزایش می داد و مانع از ایجاد تورم میشد اما عدم اتخاذ چنین سیاستی و در ادامه، مواجهشدن با شرایط کرونایی در دنیا توام با فشار ذینفعان مسیر را ناهموار کرد. اگر در گذشته چنین موضوعی را پیاده سازی و به عبارتی کنترل میکرد در حالحاضر اقتصاد در گرداب عدم اطمینان غوطهور نبود.
در شرایطی که مذاکرات برجام مبهم بوده، ریسک نرخ بهره وجود دارد و بازارهای جهانی درگیر سیاستهای انقباضی هستند، بهتر است سهامداران به سمت شرکتهای دارای سود تقسیمی بیش از ۸۰ درصدی توام با حاشیه سود بیش از ۴۰ درصدی ( به خصوص در حوزه صادراتیها) ، حرکت کنند. افرادی که قصد فعالیت در بورس را دارند نیز میتوانند حدود ۱۰ درصد از پول را به دیگر گزینه ها اختصاص دهند.
این دو روش برای افرادی که بورس منبع درآمد آنها نیست و فقط قصد سرمایهگذاری دارند،کافی است اما به افرادی که بورس راه اصلی کسب درآمد است، توصیه نمیشود.
به تازگی ۵۰۰ میلیاردتومان به صندوق تثبیت بازار سرمایه تزریق شده در حالیکه اندازه بورس ایران تقریبا ۶ هزار هزارمیلیاردتومان برآورد میشود. بنابراین آیا ۵۰۰ میلیاردتومان تاثیری بر این بازار خواهد داشت؟ بهنظر میرسد سیاست گذاران بازار سرمایه از جمله سازمان بورس و نمیتوانند اقدام خاصی انجام دهند. چرا که ریسکها خارج از کنترل آنها است.
ریسکهای اقتصاد خارج از دسترس سازمان بورس است و این نهاد نمیتواند در اقتصاد دستوری، تحریم، تورم و. فعالیت چندانی داشته باشد. بررسی بورس نیویورک هم حاکی از افت قیمتها در این بازار است اما رئیس این بورس چه اقدامی میتواند انجام دهد؟
شرایط فعلی بورس ایران، بهترین زمان برای بهبود زیرساختها، اصلاح قوانین و مقررات و مجوز زدایی بوده و باید اجازه داد افراد توانمند و شرکتهای مشاور سرمایهگذاری بتوانند قشر بیشتری را جذب بازار سهام کنند.
نحوه ی پیدا کردن سود تقسیمی مجامع و دریافت سودهای قبلی شرکتها
میدونی تکلیف سودهای قبلی که از شرکت نگرفتی چی میشه
میدونی از کجا باید بفهمی چقدر سود دریافت نکرده داری؟
در قسمت های قبل در مورد سود مجامع و اینکه به چه کسانی تعلق میگیره صحبت کردیم داخل این قسمت میخواییم بفهمیم از کجا شرکت چقدر سود تو مجمع تقسیم کرده
توضیحات فیلم داخل پرانتر آورده شده: (((( برای اینکه بفهمیم در مجمع سالانه شرکت چه مقدار سود تقسیم شده، باز هم باید به سامانه کدال مراجعه کنیم. ابتدا سامانه کدال را باز و نام یا نماد شرکت موردنظر را جستوجو کنید. اکنون کافی است در قسمت «نوع اطلاعیه» گزینه خلاصه تصمیمات مجمع عمومی عادی سالانه را انتخاب و روی دکمه «جستجو» کلیک کنید
اکنون کافی است روی آخرین اطلاعیه کلیک کنید و در این اطلاعیه به دنبال عبارت سود نقدی هر سهم بگردید.
عددی که در برابر عبارت «سود نقدی هر سهم» نوشته شده، همان سود تقسیمی مصوب مجمع عمومی است و به همه سهامداران شرکت در تاریخ برگزاری مجمع تعلق گرفته است.)))
حال اگر سود مجمع را دریافت نکنیم چه میشود؟
اگر به هر دلیلی در مهلت مقرر موفق به دریافت سود نقدی سهاممان نشویم، این مبلغ به حساب طلبکاریمان از شرکت میرود. برای دریافت این مبلغ میتوانید با امور سهام شرکت تماس بگیرید و شیوه دریافت سودتان را جویا شوید. اگر حتی این کار را هم نکنید، همچنان از شرکت طلبکار خواهید بود و بعدا اگر در افزایش سرمایه بعدی شرکت از محل آورده نقدی شرکت کنید، میتوانید از سود تقسیمی بالا محل همین طلبکاری حق تقدمهایتان را به سهم تبدیل کنید.
نکته ی مهم این است که حتی اگر سهم خود را یک روز بعد مجمع تقسیم سود به فروش برسانید این سود یه شما تعلق میگیردو همانطور که در قسمت های قبل گفتیم این سود به کسانی تعلق میگیرد که در مجمع عمومی سالیانه سهامدار شرکت بوده باشند و
چگونگی اطلاع از میزان سود نقدی سود تقسیمی بالا شرکتها در سجام گاهی ممکن است در مجمع یکی از شرکتهای بورسی شرکت کرده باشیم و بعدا در گیرودار مسائل روزمره فراموشمان شده باشد که سود نقدی را از شرکت دریافت کنیم. خوشبختانه سامانه سجام امکانی را فراهم آورده است که بفهمیم در کدام مجامع شرکت کردهایم و احتمالا از کدام شرکتها سود مجمع طلب داریم.
اگر در سامانه سجام ثبتنام کرده باشید و سود تقسیمی بالا تایید هویتتان تکمیل شده باشد، در این صورت به سامانه ذینفعان بازار سرمایه دسترسی خواهید داشت. برای ورود به این سامانه اول باید در مرورگرتان آدرس اینترنتی این سامانه ddn.csdiran.ir را باز کنید و بعد از وارد کردن شماره ملی و رمز یکبار مصرف (که به شماره تلفنتان ارسال میشود) و رمز عبور وارد سامانه شوید.
شاخص کل بورس و شاخص هم سود تقسیمی بالا وزن چیست؟
افراد تازه وارد به بازار سرمایه همیشه این سوال را مطرح میکنند که «شاخص کل بورس» چیست؟ زیرا این شاخص همیشه در خبرها شنیده میشود و مردم تعرف دقیقی از کلمه «شاخص کل بورس» ندارند. همچنین کلمه دیگری که مردم باید با آن آشنا شوند «شاخص هم وزن» است.
به گزارش منیبان، شاخص کل چیست؟
شاخص کل تغییرات سطح عمومی قیمت تمامی شرکتهایی سود تقسیمی بالا که در بازار سرمایه مورد معامله قرار میگیرد را محاسبه میکند و برای این کار از میانگین قیمت سهمها استفاده میکنند.
میانگین تغییرات از سال پایه مورد محاسبه قرار میگیرد و سال پایه سال ۱۳۹۶ است. منظور از سال پایه سالی است که نوسانات قیمت در آن کمتر است و به عنوان مبدأ تغییرات انتخاب میشود.
برای توضیح دقیقتر باید گفت که ارزش جاری برای هر شرکت برابر با حاصل ضرب تعداد سهام آن در قیمت هر سهم شرکت است که روزانه مورد معامله قرار میگیرد؛ و از مجموع ارزش جاری شرکتهای پذیرفتهشده در بورس، ارزش جاری بازار به دست میآید.
لازم به ذکر است که در این شاخص مقدار سود تقسیمی شرکتهای بورسی محاسبه نمیشود، ایراد دوم این است که این شاخص فقط برای شرکتهای بورس تهران کاربرد دارد، به عبارت دیگر این شاخص برای شرکتهای پذیزفته شده در فرابورس ایران تعریف نشده است.
ایراد سوم شاخص کل بورس این است که سهام شرکتهای بزرگتر و با ارزش بازار بالاتر، اثر بیشتری بر مقدار شاخص کل دارند و شرکتهای کوچکتر تاثیر کمتری بر شاخص کل بورس دارند. به عنوان نمونه شرکت فولاد مبارکه ارزش بسیار بالایی دارد، به طوری که مجموع ارزش شرکتهای گروه خودروسازی به اندازه ارزش شرکت فولاد مبارکه نمیرسند. در نتیجه شرکت فولاد مبارکه وزن بیشتری در شاخص کل بورس دارد و اگر قیمت سهم بسیاری از شرکتهای بورسی ریزش کند، اما اگر تنها شرکت فولاد مبارکه رشد قوی داشته باشد، میتواند شاخص کل بورس را بالا بکشد.
لازم به ذکر است که وقتی میگوییم شاخص کل ۵ درصد رشد کرده است، یعنی میانگین قیمت سهام شرکتهای بورس تهران به میزان ۵ درصد نسبت به سال پایه رشد یافته است.
**شاخص هم وزن چیست؟
با توجه به معایبی که شاخص کل بورس دارد، تحلیل گران بازار سرمایه از شاخص دیگری به نام شاخص کل هم وزن استفاده میکنند که دید بهتری به تحلیلگر میدهد. زیرا در شاخص هم وزن به تمام شرکتها یک وزن میدهند و فرقی بین شرکتهای کوچک و شرکت بزرگ بازار وجود ندارد. وقتی شاخص هم وزن منفی است یعنی بازدهی بیش از نصف شرکتهای بازار کاهش یافته است.
اگر در یک روز شاخص کل رشد کند، اما شاخص هم وزن منفی باشد، بدین معنی است که شرکتهای بزرگ بازار سرمایه رشد قیمتی تجربه کرده اند و اکثر شرکتهای کوچک ریزش قیمتی را تجربه کرده اند و نقدینگی به سمت شرکتهای بزرگ رفته است.
در پایان لازم به ذکر است که شاخص کل بورس همیشه مورد انتقاد فعالان بازار سرمایه قرار داشته است، زیرا آن چه که در شاخص کل دیده میشود، در پرتفوی سهام داران دیده نمیشود، بنابراین رئیس سازمان بورس به تازگی خبر داده است که به دنبال ایجاد شاخص جدیدی است تا واقعیتهای بازار سرمایه را به روشنی بیان کند.
شاخص کل بورس و شاخص هم وزن چیست؟
افراد تازه وارد به بازار سرمایه همیشه این سوال را مطرح میکنند که «شاخص کل بورس» چیست؟ زیرا این شاخص همیشه در خبرها شنیده میشود و مردم تعرف دقیقی از کلمه «شاخص کل بورس» ندارند. همچنین کلمه دیگری که مردم باید با آن آشنا شوند «شاخص هم وزن» است.
به گزارش منیبان، شاخص کل چیست؟
شاخص کل تغییرات سطح عمومی سود تقسیمی بالا قیمت تمامی شرکتهایی که در بازار سرمایه مورد معامله قرار میگیرد را محاسبه میکند و برای این کار از میانگین قیمت سهمها استفاده میکنند.
میانگین تغییرات از سال پایه مورد محاسبه قرار سود تقسیمی بالا میگیرد و سال پایه سال ۱۳۹۶ است. منظور از سال پایه سالی است که نوسانات قیمت در آن کمتر است و به عنوان مبدأ تغییرات انتخاب میشود.
برای توضیح دقیقتر باید گفت که ارزش جاری برای هر شرکت برابر با حاصل ضرب تعداد سهام آن در قیمت هر سهم شرکت است که روزانه مورد معامله قرار میگیرد؛ و از مجموع ارزش جاری شرکتهای پذیرفتهشده در بورس، ارزش جاری بازار به دست میآید.
لازم به ذکر است که در این شاخص مقدار سود تقسیمی شرکتهای بورسی محاسبه نمیشود، ایراد دوم این است که این شاخص فقط برای شرکتهای بورس تهران کاربرد دارد، به عبارت دیگر این شاخص برای شرکتهای پذیزفته شده در فرابورس ایران تعریف نشده است.
ایراد سوم شاخص کل بورس این است که سهام شرکتهای بزرگتر و با ارزش بازار بالاتر، اثر بیشتری بر مقدار شاخص کل دارند و شرکتهای کوچکتر تاثیر کمتری بر شاخص کل بورس دارند. به عنوان نمونه شرکت فولاد مبارکه ارزش بسیار بالایی دارد، به طوری که مجموع ارزش شرکتهای گروه خودروسازی به اندازه ارزش شرکت فولاد مبارکه نمیرسند. در نتیجه شرکت فولاد مبارکه وزن بیشتری در شاخص کل بورس دارد و اگر قیمت سهم بسیاری از شرکتهای بورسی ریزش کند، اما اگر تنها شرکت فولاد مبارکه رشد قوی داشته باشد، میتواند شاخص کل بورس را بالا بکشد.
لازم به ذکر است که وقتی میگوییم شاخص کل ۵ درصد رشد کرده سود تقسیمی بالا است، یعنی میانگین قیمت سهام شرکتهای بورس تهران به میزان ۵ درصد نسبت به سال پایه رشد یافته است.
**شاخص هم وزن چیست؟
با توجه به معایبی که شاخص کل بورس دارد، تحلیل گران بازار سرمایه از شاخص دیگری به نام شاخص کل هم وزن استفاده میکنند که دید بهتری به تحلیلگر میدهد. زیرا در شاخص هم وزن به تمام شرکتها یک وزن میدهند و فرقی بین شرکتهای کوچک و شرکت بزرگ بازار وجود ندارد. وقتی شاخص هم وزن منفی است یعنی بازدهی بیش از نصف شرکتهای بازار کاهش یافته است.
اگر در یک روز شاخص کل رشد کند، اما شاخص هم وزن منفی باشد، بدین معنی است که شرکتهای بزرگ بازار سرمایه رشد قیمتی تجربه کرده اند و اکثر شرکتهای کوچک ریزش قیمتی را تجربه کرده اند و نقدینگی به سمت شرکتهای بزرگ رفته است.
در پایان لازم به ذکر است که شاخص کل بورس همیشه مورد انتقاد فعالان بازار سرمایه قرار داشته است، زیرا آن چه که در شاخص کل دیده میشود، در پرتفوی سهام داران دیده نمیشود، بنابراین رئیس سازمان بورس به تازگی خبر داده است که به دنبال ایجاد شاخص جدیدی است تا واقعیتهای بازار سرمایه را به روشنی بیان کند.
دیدگاه شما