تعریف روند خنثی


بار موثر هسته عناصر

حروف تعریف در زبان آلمانی

حرف تعریف یک نقش دستوری است که همیشه به‌همراه اسامی ظاهر می‌شود؛ حروف تعریف دارای معنای محتوایی مشخصی نیستند بلکه بیشتر برای تشریح اسم به کار می‌روند.

حرف تعریف

در زبان آلمانی همیشه اسامی به همراه حرف تعریفشان می‌آیند. حرف تعریف می‌تواند جنسیت (مذکر، مونث یا خنثی بودن)، تعداد (مفرد یا جمع بودن) و حالت (فاعلی، مفعولی مستقیم/غیر مستقیم یا مالکی) یک اسم را نشان دهد.
زبان آلمانی دو دسته اصلی از حروف تعریف را دارد:

  1. حروف تعریف معین: برای اسامی معین یا شناخته شده استفاده می‌شوند.
  2. حروف تعریف نامعین: برای اسامی نامعین یا ناشناخته استفاده می‌شود.تعریف روند خنثی

حروف تعریف نامعین

در آلمانی هم مشابه فارسی از واژه ein (یک) به عنوان حرف تعریف نامعین استفاده می‌شود. طبیعتا برای اشاره به اسامی جمع از این حرف تعریف استفاده نخواهیم کرد. از حرف تعریف نامعین عموما برای اشاره به چیزی که به طور مشخص تعریف نشده یا هویت و شناخت آن اهمیتی ندارد استفاده می‌شود. به مثال زیر توجه کنید:

من یک تخم مرغ خریدم.

در مثال بالا حرف تعریف ein نشان می‌دهد که ما به تخم مرغ مشخصی اشاره نمی‌کنیم و به طور نامشخص به یکی از نمونه‌های مشابه اشاره داریم.
حرف تعریف نامعین ein بسته به اینکه به اسمی نسبت داده شده ممکن است کمی متفاوت تعریف روند خنثی باشد. جدول زیر تغییرات این حرف تعریف را در حالات متفاوت نشان می‌دهد:

جنسیت فاعلی ملکی داتیو آکوزاتیو
مذکر ein eines einem einen
مونث eine einer einer eine
خنثی ein eines einem ein
جمع - - - -

حرف تعریف معین

در زبان آلمانی از حروف تعریف معین در کاربردهای متفاوتی استفاده می‌شود. این کاربردها عبارتند از:
1. برای اشاره به چیزی که برای مخاطب شناخته شده است، یا اشاره مشخص به یک چیز از یک مجموعه؛ به مثال زیر توجه کنید:

این بستنی مزه خوبی می‌دهد.

2. پیش از اسامی انتزاعی (اسامی برای چیزهای غیر فیزیکی). به مثال زیر توجه کنید:

او به زندگی بعد از مرگ باور دارد.

3. پیش از مصدر افعالی که به عنوان اسم در جمله استفاده شده اند. به مثال زیر توجه کنید:

عکاسی‌کردن ممنوع است.

4. پیش از اسامی زبان‌ها در صورتی که صرف شده باشند. به مثال زیر توجه کنید:

در آلمانی آدم این را نمی‌گوید.

5. پیش از اسامی ماه‌ها و فصل‌ها. به مثل زیر توجه کنید:

آوریل بارانی بود.

6. اسامی خیابان‌ها. به مثال زیر توجه کنید:

من در خیابان مارک زندگی می‌کنم.

7. تمام اسامی خاصی که با یک صفت توصیف شده‌اند. به مثال زیر توجه کنید:

آلمان امروز / آلمان مدرن

8. اسامی اعضای بدن و انواع لباس‌ها (وقتی اشاره به مالیکت آن توسط شخص دارد). به مثال زیر توجه کنید:

او چشمهایش را بست.

او دستش را در جیبش کرد.

در زبان آلمانی حروف تعریف معین هم بسته به اینکه برای چه اسمی مورد استفاده قرار گیرند تغییر شکل می‌دهند. جدول زیر تغییرات این حروف تعریف را در حالات متفاوت نشان میدهد:

جنسیت فاعلی ملکی داتیو آکوزاتیو
مذکر der des dem den
مونث die der der die
خنثی das des dem das
جمع die der den die

حروف تعریف و حروف اضافه

گاهی در مجاورت برخی از حروف اضافه، حروف تعریف تغییر می‌کنند (در واقع با حرف اضافه ترکیب می شوند.) جدول زیر تمام حالات ترکیب حروف اضافه و حروف تعریف را نشان میدهد:

مثال ترکیب
.Ich warte am Kino an dem = am
.Beim Spielen hat er die Zeit vergessen bei dem = beim
.Ich bin im Wohnzimmer in dem = im
?Kommst du auch ins Wohnzimmer in das = ins
.Ich komme gerade vom Einkaufen von dem = vom
.Ich gehe zum Sport zu dem = zum
.Wir gehen zur Disko zu der = zur

اسامی بدون حرف تعریف

در زبان آلمانی برای دسته از اسامی هرگز از حرف تعریف استفاده نمی‌شود. این اسامی شامل دسته‌های زیر می‌شوند:
1. اسامی مکان‌ها. به مثال زیر توجه کنید:

آنها در برمن زندگی می کنند.

2. اسم بیشتر کشورها (با استثنای تعداد محدودی کشور مثل ایالات متحده، ایران، هلند و . ). به مثال زیر توجه کنید:

ما تعطیلات را به اتریش می رویم.

3. اسامی ای که به همراه sein و werden برای شناسایی و معرفی به کار می روند. به مثال های زیر توجه کنید:

(الان) ماه جولای است.

برادر من می‌خواهد دکتر شود.

4. اسامی مهارت‌ها و توانایی‌ها. به مثال‌های زیر توجه کنید:

من پیانو می‌نوازم. [پیانو زدن بلدم.]

"لئو" ژاپنی صحبت می‌کند. [ژاپنی بلد است.]

5. اسامی مصالح و مواد اولیه مانند: Papier (کاغذ)، Holz (چوب)، Wasser (آب) و . زمانی که به صورت کلی به آنها اشاره نشود (به یک نوع خاص از این مصالح اشاره نشود). به مثال زیر توجه کنید:

کاغذ از چوب ساخته می شود.

6. برای اشاره نامعین به اسامی غیر مفرد (حرف تعریف نامعین تنها در حالت مفرد استفاده می شود) و به معنای "مقداری/تعدادی". به مثال زیر توجه کنید:

بار موثر هسته چیست ؟ مفهوم، کاربرد و روند تغییرات آن

بار موثر هسته چیست ؟ مفهوم، کاربرد و روند تغییرات آن

بار موثر هسته (Effective nuclear charge) به مقدار بار مثبتی گفته می شود که یک الکترون که در فاصله مشخصی از هسته قرار دارد احساس می کند. در واقع بار مؤثر هسته قسمتی از بار مثبت هسته می باشد که یک الکترون با توجه به اثر پوششی سایر الکترون ‌ها احساس می‌کند و با * Z یا Zeff نشان داده می شود. در این مقاله در نشریه جهان شیمی فیزیک، توضیحات بیشتری در رابطه با بار موثر هسته ارائه شده است. لطفا همراهی بفرمایید.

فهرست مطالب این مقاله

۱- اثر پوششی الکترون های درونی

۲- مفهوم بار مؤثر هسته

۳- روند تغییرات بار موثر هسته عناصر

۱-۳- تغییرات بار موثر هسته عناصر در یک دوره

۲-۳- تغییرات بار موثر هسته عناصر در یک گروه

۴- کمترین و بیشترین میزان بار موثر هسته

۵- مقایسه بار موثر هسته

۶- روش محاسبه

۱-۶- روش اسلیتر

۲-۶- روش كلمانتی – ريموندی

اثر پوششی الکترون های درونی

به علت وجود الکترون های لایه های درونی و دافعه آن ها با یکدیگر، الکترون های لایه های خارجی، بار خالصی که احساس می کنند کمتر از بار واقعی هسته می باشد. در واقع الکترون های اوربیتال های درونی، تاثیر نیروی جاذبه هسته بر الکترون های لایه والانس را کاهش می دهند، که به این پدیده اثر پوششی، اثر حایل یا اثر S الکترون های درونی گفته می شود.

در حقیقت می توان گفت که الکترون های لایه های درونی جاذبه یا بار هسته را از الکترون های لایه های خارجی پوشش می دهند. این اثر پوششی الکترون های درونی در یک گروه از جدول تناوبی از بالا به پایین افزایش می یابد، در حالیکه در یک دوره از چپ به راست تقریبا ثابت می باشد. از طرف دیگر می توان گفت که الکترون هایی که در لایه خارجی یک اتم قرار دارند، علاوه بر بار مثبت و جاذبه ناشی از هسته، بار منفی و دافعه ناشی از الکترون های لایه های درونی تر را نیز احساس می کنند.

به بیان دیگر، در اتم های چند الكترونی، بار منفی هر الكترون، بخشی از بار مثبت هسته‌ آن اتم را خنثی می کند، پس از تاثیر همه بار مثبت هسته آن اتم بر الكترون های دیگر، به میزان مشخصی می ‌كاهد. به كسری از بار مثبت هسته اتم كه به وسیله هر الكترون در آن اتم پوشیده شده است، ثابت یا ضریب پوششی آن الكترون گفته می شود که با علامت سیگما یا s نشان می دهند.

نکته

لازم به ذکر است که هر چه الكترون به هسته نزدیكتر باشد، اثر حایل را برای الكترون های خارجی بیشتر انجام می ‌دهد. الكترون های داخلی و نزدیك به هسته، همانند سپری عمل می کنند و جلوی بار مثبت هسته را می تعریف روند خنثی تعریف روند خنثی گیرند. در واقع اجازه نمی دهند که الكترون های خارجی‌ تر، بار مثبت هسته را به صورت کامل احساس كنند.

در حالیکه، زمانیکه الكترون دورتر از هسته قرار گرفته باشد، الكترون های درونی بیشتری برای آنها به عنوان سپر عمل می کنند. در نتیجه الكترون های لایه های خارجی‌ تر آزادی عمل بیشتری دارند. زیرا این الکترون ها از طرف هسته كمتر جذب می‌شوند. به عبارت دیگر می ‌توان این طور بیان نمود كه الكترون های خارجی، از هسته دور شده اند و در نتیجه شعاع اتمی آن اتم افزایش می‌ یابد.

مفهوم بار موثر هسته

همانطور که می ‌دانید بارهای غیر هم نام یکدیگر را جذب و بارهای هم ‌نام یکدیگر را دفع می ‌کنند. در واقع بارهای مثبت هسته، یکدیگر را دفع، اما بارهای منفی الکترون های اطراف خود را جذب می‌ کنند. به طور مشابه، الکترون با بار منفی، بارهای مثبت هسته را جذب می‌ نماید، در حالیکه بارهای منفی دیگر الکترون های اطراف خود را دفع می‌ کند. در حقیقت نیرویی که ابر الکترونی را به هسته اتم متصل می‌ سازد، نیروی الکترومغناطیسی جاذبه بین الکترون‌ ها با بار منفی و پروتون‌ های درون هسته با بار مثبت می ‌باشد.

بار موثر هسته

بار موثر هسته

نیروی جاذبه ای که بین الکترون با بار منفی و هسته با بار مثبت وجود دارد از طریق معادله کولن محاسبه می شود. در واقع این نیرو، با با موثر هسته رابطه مستقیم و با مجذور فاصله الکترون از هسته رابطه معکوس دارد.

در نهایت مقداری از بار مثبت هسته (پس از تاثیر اثر پوششی الكترون های درونی) از بار حقیقی هسته اتم که برای الكترون مورد نظر باقی می ‌ماند را بار موثر هسته آن اتم می نامند. این بار موثر از رابطه زیر قابل محاسبه می باشد.

در این رابطه، Zeff بار مؤثر هسته، Z بار واقعی هسته که برابر با تعداد پروتون های موجود در هسته است و s ضریب پوششی می باشند. لازم به ذکر است که می ‌توان قدرت بار موثر هسته ای را با محاسبه عدد اکسایش اتم تعیین نمود.

توجه داشته باشید که هر چه بار مؤثر هسته بیشتر باشد، شعاع اتمی كمتر خواهد شد. زیرا با افزایش بار مؤثر، الكترون های لایه والانس با قدرت بیشتری به وسیله هسته به سمت داخل كشیده می ‌شوند، بنابراین شعاع اتمی كاهش پیدا می کند. از این رو، در یک دوره از سمت چپ به سمت راست جاذبه افزایش یافته، بنابراین شعاع اتمی کاهش می یابد. در حالیکه در یک گروه از بالا به پایین جاذبه کمتر شده، بنابراین سبب افزایش شعاع اتمی می گردد. علاوه بر آن، با افزایش بار موثر، خاصیت فلزی و حجم اتم نیز کاهش پیدا می کند، در حالیکه اثر پوششی و الکترونگاتیویته افزایش می یابد.

روند تغييرات بار موثر هسته

تغييرات بار موثر هسته اتم، همانند بسياري از خواص ديگر آن اتم مانند اندازه شعاع کووالانسی، انرژی يونش، انرژی الکترون خواهی، الكترونگاتيويته و غیره نسبت به عدد اتمی، روندی تناوبی دارد. این تغییرات را می توان در دو دسته مجزا بررسی کرد.

تغییرات بار موثر هسته عناصر در یک دوره

در یک دوره از جدول تناوبی و با افزايش عدد اتمی، اندازه شعاع كووالانسی اتم به تدريج كاهش می یابد. در واقع با افزایش عدد اتمی عناصر (افزایش تعداد پروتون ها) به همان اندازه تعداد الکترون نیز افزایش می یابد. از طرفی با ثابت بودن تعداد لایه در یک دوره، اثر افزایش Z بیشتر از اثر پوششی الکترون ها می باشد. بنابراین با افزایش عدد اتمی مقدار بار موثر هسته نیز به تدريج افزایش می یابد.

توجه داشته باشید که تغييرات بار مؤثر نسبت به عدد اتمی، در مورد عناصر واسطه در هر دوره بر خلاف عناصر اصلی، چندان محسوس نمی باشد. علت را می‌توان به عمقی بودن لایه الکترونی d (به ويژه در عناصر واسطه سری اول) نسبت داد. بنابراین به طور کلی می توان گفت که در هر دوره از جدول تناوبی، با افزايش عدد اتمی عناصر، مقدار بار مؤثر هسته آنها افزايش پیدا می کند.

تغییرات بار موثر هسته عناصر در یک گروه

در یک گروه از جدول تناوبي و با افزايش عدد اتمی، به طور همزمان اندازه شعاع كووالانسی نیز افزايش می يابد. در واقع در یک گروه، از بالا به پایین تعداد لایه ها نیز افزایش پیدا می کند. در این حالت، با افزایش فاصله الکترون های لایه ظرفیت از هسته اتم و بر طبق قانون کولن، جاذبه هسته بر روی الکترون های بیرونی تر کمتر می شود. بنابراین به طور کلی، با افزايش عدد اتمي عناصر در یک گروه از بالا به پایین، بار مؤثر هسته عناصر کاهش می یابد.

کمترین و بیشترین میزان بار مؤثر هسته

به طور کلی در جدول تناوبی، بار موثر هسته عناصر در یک دوره از چپ به راست افزایش و در یک گروه از بالا به پایین کاهش پیدا می‌کند. بنابراين بیشترین بار موثر مربوط به عناصر در گوشه بالای سمت راست جدول تناوبی و كمترين میزان مربوط به عناصری است که در گوشه بالا سمت چپ جدول قرار تعریف روند خنثی گرفته اند. بر این اساس فلزات قليايی، كمترين مقدار و گازهاي نجیب بيشترين مقدار بار مؤثر هسته را نسبت به عناصر اصلي ديگر نشان می دهند.

روند تغييرات بار مؤثر هسته

روند تغييرات بار مؤثر هسته

مقایسه بار موثر هسته

برای مقایسه بار موثر هسته از سه عامل زیر استفاده می کنند.

۱- در قدم اول تعداد لایه های الكترونی را در نظر می گیرند. همانطور که بیان شد هر چه تعداد لایه های الكترونی بیشتر باشد، بار موثر نیز بیشتر می باشد.

۲) دومین عامل عدد اتمی می باشد. هر چه عدد اتمی بیشتر باشد بار موثر نیز بیشتر خواهد بود.

۳) حال اگر عدد اتمی هر دو اتم برابر باشد، لایه والانس مهم می باشد. بنابراین هر چه تعداد الكترون ها بیشتر باشد، بار موثر كمتر خواهد بود.

در این قسمت مقایسه بار موثر در یک اتم و یون مربوطه را در نظر بگیرید. با توجه به آنکه عدد اتمی یک اتم مورد نظر و یون مربوطه آن اتم، ثابت می باشد، بنابراین هر چه تعداد الکترون های یون مربوطه کمتر باشد، اثر پوششی الکترون ها نیز کمتر خواهد بود. در نتیجه بار موثر هسته آن بیشتر می شود. به عبارت دیگر می ‌توان این طور بیان نمود كه بار موثر هسته یک اتم خنثی نسبت به کاتیون مربوطه، همواره کمتر می باشد. در حالیکه عکس روند فوق درباره یک اتم خنثی و آنیون مربوطه مشاهده می شود.

بار موثر هسته عناصر

بار موثر هسته عناصر

روش محاسبه

بار موثر هسته در بسیاری دیگر از بررسی های کمی (مانند تعیین شعاع اتمی، شعاع یونی، انرژی الکترون خواهی، انرژی یونش، الکترونگاتیویته عناصر) موثر می باشد. بنابراین در روند تغییرات این خواص نیز نقش اساسی ایفا می کند. متاسفانه برای محاسبه آن روش دقیقی وجود ندارد. از این رو دو روش تقریبی زیر برای محاسبه آن ارایه گردیده است.

۱- روش اسیلتر

این روش که روشی قدیمی، تجربی و تقریبی می باشد توسط اسلیتر در سال ۱۹۳۰ ارائه شد. نتایج حاصل از این روش تقریبی می باشند. بنابراین در بررسی های مقایسه ‌ای، تعریف روند خنثی کیفی و در نتیجه توجیه روند تغییرات خواص عناصر، می‌توان از آن استفاده نمود.

در این روش اسلیتر دافعه و اثر پوششی الکترون هایی را که در تراز بالاتر از الکترون مورد نظر قرار گرفته اند را نادیده گرفت (اثر پوششی آنها برابر با صفر می باشد). علاوه بر آن، اسلیتر تنها عدد کوانتومی اصلی را مورد توجه قرار داد. بنابراین بین الکترون های ترازهای فرعی مربوط به یک تراز اصلی انرژی تفاوتی قایل نشد. به عنوان نمونه، براي تمام الكترون های ترازهای فرعي ۳s، ۳p و ۳d ضریب پوششی برابری در نظر گرفت.

در واقع برای الكترون های هم تراز اصلی با الكترون مورد نظر ثابت پوششی برابر با ۰/۳۵، برای الكترون های تراز پايين تر، ثابت پوششی برابر با ۰/۸۵ و براي بقيه الكترون ها عدد ۱ را در نظر گرفت.

روش اسیلتر

روش اسیلتر

به عنوان مثال، بار مؤثر هسته اتم Br و آنیون – Br را برای الكترون لايه ظرفيت آنها به روش اسليتر محاسبه كنيد. با توجه به آرايش الكتروني اتم برم داریم :

۳۵Br : 1s ۲ ۲s ۲ ۲p ۶ ۳s ۲ ۳p ۶ ۳d ۱۰ ۴s ۲ ۴p ۵

σ = (۶×۰.۳۵) + (۱۸×۰.۸۵) + (۱۰×۱) = ۲۷.۴۰

Zeff = Z – σ = ۳۵ – ۲۷.۴۰ = ۷.۶۰

در مورد – Br که در واقع یک الکترون اضافی در لایه ظرفیت نسبت به اتم خنثی دارد، می‌توان نوشت:

σ = (۷×۰.۳۵) + (۱۸×۰.۸۵) + (۱۰×۱) = ۲۷.۷۵

Zeff = Z – σ = ۳۵ – ۲۷.۷۵ = ۷.۲۵

۲- روش كلمانتی – ريموندی

اين روش اولین بار در سال ۱۹۶۳، توسط كلمانتی و ريموندی، ارائه شد. توجه داشته باشید که نتايج حاصل از این روش در مورد عناصر سبك (از هليم تا كريپتون)، تا حدودی دقيق می باشد. در اين روش علاوه بر الکترون های داخلی، الکترون هایی را که در تراز بالاتر از الکترون مورد نظر قرار دارند نیز در نظر گرفته می شوند.

همچنین علاوه بر عدد كوانتومی اصلی، عدد کوانتومی فرعی نیز در محاسبات دخالت داده می‌ شوند. بر این اساس ضریب پوششی الکترون های تراز فرعی ns و np برابر و یکسان در نظر گرفته نمی شود. در واقع بر خلاف روش اسلیتر، ضریب پوششی يكسان برای همه الكترون های يك تراز اصلی انرژی، در نظر نمی ‌گیرند. لازم به ذکر است که در این روش برای الکترون های بیرونی در صورتیکه فاصله زیاد با الکترون مورد نظر داشته باشند اثر پوششی منفی در نظر گرفته می شود. علاوه بر آن، به کمک این روش می توان بار موثر هسته در مولکول ها را نیز محاسبه کرد.

توجه داشته باشید که مقدار عددی بدست آمده براي بار مؤثر هسته در مورد هر اتم يا حتی يون، در روش كلمانتی – ريموندی، همواره بيشتر از مقداری است كه با روش اسليتر بدست می ‌آيد (به ويژه در اتم های سنگين تر).

با این اصول، خودت بازار رو تحلیل کن + اصول کلی تحلیل تکنیکال

با ما همراه باشید تا با یکی از بهترین روش های تحلیل تکنیکال بازار آشنا شوید:

با این اصول، خودت بازار رو تحلیل کن

تعریف تحلیل تکنیکال:

دو روش اصلی برای تحلیل بازار بورس و فارکس، عبارتند از:

  • تحلیل بنیادی یا فاندامنتال: اگر نیاز به تحلیل رویداد های اقتصادی شرکت ها باشد، از روش تحلیل فاندامنتال استفاده میکنیم.
  • تحلیل تکنیکال: اگر بخواهیم از روی نمودار ها بازار را تحلیل کنیم، از این روش استفاده میکنیم.

علم تکنیکال، بر اساس رویدادهای گذشته بازار کالا و خدمات، اقدام به پیش بینی وضعیت بازار میکند.

برای استفاده از تحلیل تکنیکال، نیاز به داشتن نمودار هست. ساده ترین نمودار، نمودار خطی است که دیدی کلی از بازار به ما میدهد.

برای بررسی فنی تر بازار، نیاز به نمودار های پیشرفته تری وجود دارد.

دو نمونه از این نمودار ها را با هم بررسی میکنیم:

نمودار میله ای

بسیاری از تریدرهای دنیا از این نمودار استفاده می‌کنند. این نمودار، به ازای هر روز یا بازه زمانی مشخص، یک وضعیت به ما اعلام میکند.

نمودار شمعی

به آن نمودارهای کندل هم گفته میشود. (کندل به معنای شمع است)

این نمودار، همه وضعیت های موجود در یک بازه زمانی مشخص را به ما نشان میدهد.

نمودار های کندلی

بنابر این، تفاوت بین نمودار های میله ای و شمعی، در مقدار دقت آنهاست. به اینصورت که در نمودار میله ای تمام وضعیت روز نشان داده نمی شود و برای تحلیل بازار و درک روند آن، نیازمند صرف دقت بیشتری نسبت به نمودار شمعی است.

تعریف روند :

به طور کلی یک نمودار وضعیت بازار را به سه حالت زیر میتواند نشان دهد:

  • صعودی: در این وضعیت، قله ها و دره ها نسبت به قله ها و دره های پیش از خود بلند تر و بالاتر هستند.
  • نزولی: دقیقا بلعکس نمودار صعودی، یعنی در این وضعیت، قله ها و دره ها نسبت به قله ها و دره های پیش از خود کوتاه تر و پایین تر هستند.
  • خنثی: در این وضعیت، موقعیت و طول دره ها و قله ها نسبت به هم ثابت است.

همانطور که مستحضر هستید، در نمودار کندل، می توان با کلیک بر روی هر یک از کندل ها، به برسی نزولی یا صعودی بودن بازار پرداخت.

نکته مهم در اینجا این است که در یک بازه زمانی کوتاه ( مثلا ساعتی یا روزانه )، دقت تحلیل بالاتر میرود.

اما کجا بفروشیم؟ کجا بخریم؟ برای پاسخ به این سوالات، باید با تعریف مقاومت ها و حمایت ها آشنا باشیم.

مقاومت چیست؟

مقاومت به معنای چرخش نمودار در یک نقطه و ثبت حداکثر قیمت است.

سقف مقاومت: در گذشته گفته شد که هر نمودار شامل قله ها و دره هایی است، اگر نمودار در بازه ای دچار چرخش ناگهانی و ایجاد سقف شد، می توان انتظار داشت که در بازه زمانی مشابه، مجددا شاهد ایجاد سقف باشیم. به این نقطه سقف مقاومت گفته میشود.

شکست مقاومت: اگر یک سطح مقاومت نتواند در یک تکرار مجددی مقاومت کند و باعث چرخش قیمت نشود، به آن شکست قیمت می گویند.

حمایت چیست؟

مقاومت به معنای تعریف روند خنثی چرخش نمودار در یک نقطه و ثبت حداقل قیمت است.

تمام حالت قابل انتظار برای مقاومت، می تواند برای حمایت هم رخ دهد.

  • برای استفاده از حمایت ها و مقاومت ها در تحلیل تکنیکال، بایستی بیشتر از یک بار رخ دهند و باید در نظر داشت که مقاومت ها و حمایت ها قابلیت تبدیل شدن به یکدیگر را دارند.

خط روند:

خط روند خطی مورب است که نقاط پیچش نمودار ( چه قله ها و چه دره ها ) را به یکدیگر متصل میکند ، و از روی شیب آن میتوان برای خرید یا فروش یک سهم تصمیم گیری نمود.

‌اگر بخش عمده ای از نمودار تعریف روند خنثی زیر خط روند قله ها قرار گیرد، قیمت نزولی است. حال اگر دره های یک چارت را به هم وصل کنیم، با خط روند قله ها تشکیل یک کانال می دهند، در اینصورت اگر کانال نزولی بود، در کف قیمت آن باید فروش داشته باشیم و اگر کانال صعودی بود، در کف قیمت آن باید خرید انجام شود.

اگر دنبال تحلیلی صحیح از بازار هستید، باید کار را به کامپیوتر بسپارید، اما ابزار های رایانه ای برای تحلیل بازار کدامند؟ با ما همراه باشید.

اندیکاتورها:

برای تحلیل بازار، نیاز به محاسبات پیچیده ای بر اساس آمار و ارقام جفت ارز ها و سهام ها بر روی یک چارت وجود دارد. این محاسبات پیچیده را اندیکاتور ها انجام میدهند و سپس بر اساس نتایج این محاسبات، اقدام به رسم نموداری جدید میکنند.

به طور مثال، یکی از اولیه ترین اندیکاتور ها، اندیکاتور میانگین متحرک ( Moving Average ) است. همانطور که از نام آن مشخص است، این اندیکاتور روی چارت اقدام به میانگین گیری میکند و بر اساس میانگین های مختلف در بازه های زمانی، نمودار جدیدی رسم میکند.

مثلا ما می‌خواهیم از قیمت طلای روزانه را در بازه های زمانی مختلف از میانگین گرفته و این میانگین ها را برای هر روز جداگانه محاسبه کنیم و از به هم وصل کردن آنها یک نمودار جدید به دست آورده و از آن نمودار استفاده کنیم. ما از نرم افزار می خواهیم که هر ۱۰۰ روز را برای طلا به عنوان یک مبنا قرار بدهد و میانگین قیمت طلا را در مدت ۱۰۰ روز محاسبه کند.

دوستانی که این مطلب را مطالعه کرده اند، از مقالات زیر نیز استقبال کرده اند

واقعیت بورس ،قمار یا سرمایه گذاری ؟ فتوای 13 تن از مراجع تقلید در سال 1400

واقعیت بورس ،قمار یا سرمایه گذاری ؟ فتوای 13 تن از مراجع تقلید در سال 1400

بورس قمار است یا حلال یا حرام ؟ در این مقاله پاسخ مراجع تقلید در مورد بورس خواهید یافت و ساز کار بورس و حلال بودن ان بررسی خواهد شد

آموزش بورس ماهان پهلوان مختصر، ساده و کاربردی

آموزش بورس ماهان پهلوان مختصر، ساده و کاربردی

فقط در یک ساعت آموزش بورس ماهان پهلوان با مفاهیم ابتدایی بورس به سادگی آشنا شوید

آموزش خط روند (Trendline) در تحلیل تکنیکال+ مثال 3 خط روند

trendline introduce

خط روند ساده ترین و مهم ترین ابزاری است که برای تحلیل تکنیکال از آن استفاده می شود. خطی که برخلاف اسم پیچیده اش، بسیار ساده بوده و می تواند کمک بسیار زیادی به تحلیلگران برای پیش بینی قیمت ارزهای دیجیتال در آینده کند.

تحلیل گر تکنیکال برای رسم خط روند کافی است نگاهی به نمودار بیاندازد و خطی را با توجه به نکاتی که در ادامه به شما آموزش می دهیم رسم کند تا جهت قیمتی ارز دیجیتال در بازه زمانی مورد نظر او مشخص شود. با رسم همین خط های ساده تحلیلگر می تواند روند صعودی یا نزولی بودن ارز دیجیتال را تعیین کرده و قیمت آن در آینده را تخمین بزند.

معنی خط روند (Trendline)

اگر بخواهیم در یک کلمه و به ساده ترین شکل ممکن خط روند را برایتان توضیح دهیم. خط روند، خط صافی است که روی نمودار رسم شده و جهت کلی حرکت در آینده را مشخص خواهد کرد. یادگیری مفهوم خط روند در تحلیل تکنیکال شاید شروع خوبی باشد ولی به خاطر داشته باشید که همه چیز نیست.

خط روند

برای کشیدن خط روند روی نمودار کافی است از یک خط کش یا ابزار خط کش داخل نرم افزار استفاده کنید. سپس سقف ها یا کف ها را به وسیله یک خط صاف به هم وصل کنید. خط روند تصویری از حمایت ها و مقاومت ها در بازه های زمانی نمودار هستند که جهت تغییر قیمت را برای ما نمایان می کنند.

در نتیجه متوجه شدیم که خط ترند یا خط روند به خطی رسم شده روی نمودار شمعی یا … گفته می شود که تعدادی از قیمت های در امتداد هم را به هم متصل کرده و اطلاعات خوبی در اختیار تحلیلگر قرار می دهد. در نتیجه خط روند به ما می گوید که در آینده نمودار در چه جهتی حرکت می کند و چگونه می توانیم سرمایه گذاری با ارزش تری داشته باشیم.

خط روند چه چیزی به ما می گوید؟

خط روند یکی از مهم ترین ابزارها برای تحلیل تکنیکال در دنیا است که تقریباً همه طرفدار آن هستند. در این شیوه تحلیلگران به جای نگاه کردن به عملکرد ارز دیجیتال یا اخبار فاندامنتال به خط روند قیمت نگاهی می اندازند. خط روند در تحلیل تکنیکال (Technical Analysis) به شما کمک می کند تا جهت کنونی قیمت در بازار را متوجه شوید. معمولاً تحلیلگران خط روند را یک دوست به حساب می آورند که رسم آن اولین قدم برای انجام یک معامله خوب خواهد بود.

برای رسم یک خط روند یا همان ترندلاین، تحلیلگر باید حداقل دو نقطه بر روی نمودار قیمتی داشته باشد که آن ها را به هم متصل کرده و یک خط به دست بیاید. البته بازه های زمانی مختلفی وجود داشته و بهتر است قبل از رسم خط روند بازه زمانی مورد نظر خود را اجرا کنید. بعضی از تحلیلگرها نیز بازه های زمانی مختلف را در کنار هم قرار می دهند تا تفسیر بهتر و دقیق تری از وضعیت بازار داشته باشند.

یکی از نکات بسیار مهمی که باعث جهانی شدن این ابزار ساده شده محدود نبودن آن به بازه زمانی خاصی است و هر موقع و هرجایی که بخواهید می توانید از آن استفاده تعریف روند خنثی کنید.

مثال خط روند

فرض کنید که مشغول تحلیل ارز دیجیتالی با نام A هستید. ابتدا نمودار این ارز دیجیتال را در بازه زمانی مورد نظر خود بارگذاری می کنید. سپس داخل نمودار مشاهده می کنید که در روز اول این ارز دیجیتالی با قیمت 35$ دلار معامله شده و در روز بعد به قیمت 40$ دلار رسیده و روز سوم تا 45$ دلاری شدن هم پیش رفته است. خب در چنین وضعیتی شما 3 نقطه تعیین کننده برای رسم خط روند خود در اختیار دارید که اگر همه این نقطه ها را به هم متصل کنید، یک خط صعودی را تشکیل خواهند داد.

در نتیجه تحلیل گر بعد تعریف روند خنثی از رسم این خط روند صعودی می تواند به این نتیجه برسد که روند بازار صعودی است و بهتر است برای جا نماندن از سود بیشتر، اقدام به خرید این ارز دیجیتالی کند.

حالا بیایید برعکس این مثال را درنظر بگیریم. شخصی قصد دارد تا ارز دیجیتالی B را تحلیل کند. ابتدا نمودار ارز دیجیتالی B در بازه زمانی مورد نظر خود را بارگذاری کرده و سپس نگاهی به قیمت آن در زمان های مختلف می اندازد. به عنوان مثال ارز دیجیتال B در روز اول 35$ دلاری بوده و بعد از گذشت یک روز به قیمت 25$ رسیده است.

اکنون تحلیلگر دو نقطه در اختیار دارد که می تواند با آن یک خط روند نزولی با توجه به کاهش قیمت ارز دیجیتال مورد نظر رسم کند. در چنین شرایطی او متوجه می شود که روند قیمتی نزولی است در نتیجه بهتر است از خرید صرفه نظر کند زیرا با این روند قیمتی ممکن است قیمت ارز دیجیتالی B در آینده کمتر از این نیز بشود.

چگونه خط روند را بخوانیم؟

خواندن خط روند از کشیدن آن هم ساده تر است. کافی است نگاهی به خط بیاندازید و شیب خط را در نظر بگیرید تا متوجه روند قیمت شوید. مثلاً اگر شیب خط مثبت بود و خط به سمت بالا رفته بود یعنی افزایش قیمت داشته ایم. برعکس اگر شیب خط منفی بود و خط به سمت پایین رفته بود یعنی شاهد کاهش قیمت بوده ایم.

البته دقت داشته باشید که همیشه خط روند نشان دهنده آینده قیمت نبوده و همیشه پیشگوی خوبی نیستند. در بعضی از مواقع خط روند شکسته شده و ممکن است همه چیز طبق تحلیل شما پیش نرود.

انواع مختلف خط روند

به طور کلی سه نوع خط روند در تحلیل تکنیکال وجود دارد که با وصل کردن نقاط مختلف قیمت ممکن است یکی از آن ها به دست بیاید.

خط روند صعودی (Uptrend): این خط روند نشان دهنده افزایش قیمت است و زمانی می توانید آن را رسم کنید که چندین نقطه در جهت شیب مثبت بازار داشته باشید. در چنین بازاری بهترین کار خرید و صبر برای افزایش قیمت است.

خط روند صعودی

دقت کنید که در خط روند صعودی نقطه ها در زیر نمودار رسم شده و خط روند نقش یک حمایت را بازی می کند. در نتیجه در صورت شکسته شدن خط روند صعودی، احتمالاً تمایل خرید در بازار کم شده و می تواند نشان دهنده کاهش قیمت در آینده باشد.

خط روند نزولی (Downtrend): این خط روند نشان دهنده کاهش قیمت است و زمانی می توانید آن را رسم کنید که چندین نقطه در جهت شیب منفی بازار داشته باشید. در چنین بازاری بهترین کار فروش و صبر برای بازگشت قیمت است.

خط روند نزولی

دقت کنید که در خط روند نزولی نقطه ها در بالای نمودار رسم شده و خط روند نقش مقاومت را بازی می کند. در نتیجه در صورت شکسته شدن خط نزولی، احتمالاً تمایل خرید در بازار افزایش پیدا کرده و می تواند نشان دهنده افزایش قیمت در آینده باشد.

خط روند خنثی یا جانبی (Sideway trend): خط روند خنثی نشان دهنده حرکت افقی قیمت در نمودار است که بیانگر برابر بودن میزان عرضه و تقاضا در بازار است. معمولاً این خط روند صاف و بدون شیب قبل از شروع یک روند صعودی یا نزولی در بازار شکل می گیرد.

معمولاً چنین خط روندی در سطوح حمایت و مقاومتی قوی شکل گرفته و طولانی شدن چنین روندی اصلاً عجیب و غیرطبیعی نیست. در روند خنثی معمولاً حجم ارز دیجیتال صاف و دست نخورده باقی می مانند زیرا در چنین شرایطی بین گاوها و خرس ها تعادل برقرار شده است.

در زمان مشاهده چنین خط روندهای بی طرفی بهتر است به دیگر اندیکاتور و الگوهای چارت نگاهی بیاندازید، زیرا چنین شرایطی ممکن است نشان دهنده یک بریک اوت (رشد یکباره قیمت) باشد.

حمایت و مقاومت استاتیک و داینامیک

به بیان خیلی ساده محدوده حمایتی محدوده ای در نمودار قیمتی است که در آن خریدارها به صورت پرقدرت ظاهر می شوند و فروشنده ها ضعیف عمل می کنند و در واقع از سهم حمایت صورت می گیرد .

از این رو قاعدتا این انتظار وجود دارد که در محدوده حمایت ، تقاضا برای Buy کردن (خرید سهم ) افزایش پیدا کند . به گونه ای که قدرت فروشندگان را خنثی کرده و از کاهش بیشتر قیمت جلوگیری می شود .

محدوده مقاومت

محدوده مقاومتی محدوده ای در نمودار قیمتی است که در آن فروشنده ها به صورت پرقدرت ظاهر می شوند و خریداران ضعیف عمل می کنند و در واقع در آن بازه ، سهم به بالا رفتن بیشتر قیمت مقاومت نشان می دهد .

از این رو قاعدتا این انتظار وجود دارد که در محدوده مقاومت ، تقاضا برای Sell کردن ( فروش سهام ) افزایش پیدا کند . به گونه ای که قدرت خریداران را خنثی کرده و از افزایش بیشتر قیمت جلوگیری می شود .

خطوط حمایت داینامیک :

ترند لاین ( خط روند )

خطوط سقف و کف کانال (Center Line & Action Line)

این خطوط معمولا به صورت شیب دار رسم می شوند و مکان آن ها بر اثر زمان تغییر می کند . بیشتر مواقع این خطوط ساده از برخورد چند نقطه قیمت با خطوط روند تشکیل می شوند و هرچه تماس های قیمت در یک روند با این خطوط بیشتر باشد ، اعتبار آن ها بیشتر خواهد بود .

نمونه ای از حمایت و مقاومت داینامیک

خطوط حمایت ایستا ( استاتیک ) :

خطوط افقی پر برخورد در منحنی

سقف و کف های تاریخی

خطوط Pivot Point

این خطوط در نمودار به صورت کاملا افقی نمایش داده می شوند و حداقل از برخورد 2 نقطه با قیمت تشکیل می شوند .

این خطوط به دلیل اینکه در گذشته در مقابل افزایش یا کاهش قیمت واکنش نشان داده اند مورد توجه تریدرها قرار می گیرند .



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.