سود و ضرر انباشته


فرمول محاسبه ی سود هر سهم (EPS)

افزایش زیان انباشته بانک صادرات در بورس/سهامداران به جای کسب سود، ۱۸درصد ضرر کردند

بانک اول - ارزش سهام بانک‌ها از شهریور پارسال تاکنون ۹ هزار و ۳۷۳ میلیارد تومان معادل ۲۰ درصد افت کرده و این صنعت اکنون تنها صنعت زیان‌ده بازار سهام است.

به اشتراک بگذارید:

به گزارش بانک اول تازه‌ترین اطلاعات آماری از وضعیت بانک‌ها نشان می‌دهد که بحران در سیستم مدیریت منابع بانک‌ها در ۳دهه گذشته اکنون در بورس بحران‌زا شده و بانک مرکزی هم به لحاظ اجرایی توان و اراده سیاسی لازم برای حل بحران مالی بانک‌ها را ندارد و این بحران در طول یک سال گذشته به سهامداران بورس منتقل شده است.

اطلاعات آماری نشان می‌دهد صنعت بانکداری که روزگاری یک صنعت پربازده در ایران بود، اکنون با زیان‌های هنگفت مالی مواجه است و هیچ نهاد مقرراتی هم اطلاعاتی درباره عمق بحران در بانک‌ها ارائه نمی‌دهد. در عین حال به‌نظر می‌رسد با گذشت ۳سال از طرح‌شدن علنی بحران در نظام بانکی ایران، بانک مرکزی هم راه‌حلی برای عبور از این بحران ندارد چرا که نزدیک به یک سال است که معاملات چندین بانک بزرگ ایران که اتفاقا سهامداران زیادی هم دارد در بورس متوقف است و اطلاعات برخی از بانک‌ها هم مدت‌هاست در بورس منتشر نشده است.

برآورد و تخمین دقیق بحران مالی نظام بانکی ایران با توجه به دردسترس‌نبودن اطلاعات مالی همه بانک‌ها، کار دشواری است اما اخیرا وقتی عقیلی کرمانی، مدیرعامل بانک خاورمیانه به‌عنوان یک مقام ارشد بانکی ایران در کنفرانسی برای بررسی صنعت بانکداری ایران به زوریخ سوئیس سفر کرده بود، به صراحت اعلام کرد که برای اصلاح نظام بانکی در ایران ۱۸۰تا ۲۰۰میلیارد تومان پول لازم است.

داده‌های آماری نشان می‌دهد عمده‌ترین دلیل بحران نظام بانکی در ایران ضعف‌های مقرراتی در ۳دهه گذشته بوده که از یک سو موجب شده بانک‌ها و مؤسسات غیرمجاز همه منابع مالی را ببلعند و از سوی دیگر راه را بر مدیریت نا صحیح منابع مالی بانک‌ها باز کرده است.پ

با این رویداد‌ها اکنون بحران نظام پولی کشور به نظام مالی منتقل شده و طیف زیادی از سهامداران بانک‌ها را درگیر خود کرده، چرا که با بلوکه‌شدن منابع مالی بانک‌ها که شامل پس‌انداز‌های مردم است این بحران از سمت سپرده‌گذاران به سهامداران منتقل شده است.

افت ۹۳هزار میلیارد تومانی

اطلاعات آماری از وضع سهام بانک‌ها در بورس نشان می‌دهد ارزش سهام بانک‌ها از شهریور پارسال تاکنون ۹هزار و ۳۷۳میلیارد تومان کاهش یافته است.این اطلاعات در عین حال نشان می‌دهد حاشیه سود بانک تجارت به ۴۷-درصد و بانک صادرات به ۲۵-درصد رسیده است.

حاشیه سود صنعت بانکداری به‌ویژه این دو بانک بزرگ که از بزرگ‌ترین بانک‌های ایران هستند، به سرعت در حال کاهش است؛ به‌طوری که هم‌اکنون درصد افت حاشیه سود بانک تجارت به ۷۲۰درصد و بانک صادرات به ۲۸درصد رسیده؛ یعنی اینکه سرعت روند نزولی بانک‌ها بیشتر شده است. براساس آخرین اطلاعات ارائه شده پیش‌بینی سود بانک تجارت ۳۰۶درصد افت کرده است. این داده‌ها براساس اطلاعاتی که این بانک برای سال مالی ۱۳۹۶ارائه کرده، قابل استخراج است.

زیان ۱۸درصدی سهامداران

به نوشته همشهری، این همه واقعیت‌های صنعت بانکداری نیست. اطلاعات آماری همچنین نشان می‌دهد که سهامدارانی که در یک سال گذشته سهام بانک‌ها را خریده‌اند، نه فقط چیزی به ارزش سهامشان اضافه نشده بلکه به‌طور میانگین ۱۸درصد هم زیان کرده‌اند که اگر نرخ تورم را هم به این مقدار اضافه کنیم مقدار نزول و افت دارایی سهامداران بیشتر از این مقدار بوده است. داده‌های آماری نشان می‌دهد جمع کل زیان انباشته ۷بانک بزرگ بورس به مرز ۱٫۵میلیارد دلار معادل ۵۴۵۶میلیارد تومان رسیده است.پ

براساس آخرین اطلاعات ارائه شده از سوی بانک‌ها جمع کل زیان انباشته بانک صادرات هم‌اکنون به ۳۳۰۰میلیارد تومان رسیده است. این بالاترین زیان انباشته‌ای است که تاکنون در تاریخ بورس ثبت شده است.

اطلاعات دقیق‌تر از وضعیت رشد نقدینگی، پایه پولی، میزان منابع و مصارف بانک‌ها و همینطور دارایی‌ها و بدهی بانک‌ها نشان می‌دهد اولا در طول سال‌های گذشته توفیقی در جلوگیری از سرعت رشد نقدینگی به‌دست نیامده و ارزش کل نقدینگی در کشور از ۴۵۰هزار میلیارد تومان اکنون به ۱۴۰۰میلیارد تومان رسیده است این به‌معنای این است که متوسط نرخ رشد نقدینگی در طول این سال‌ها بیش از ۲۴درصد بوده است.

دولت سعی کرده که رشد نقدینگی مهار شود اما سیاست منجر به رشد نرخ سپرده‌های بانکی شد در نتیجه در بانک‌ها به‌صورت شبه پول رسوب کرد در عین حال جداول آماری نشان می‌دهد که بدهی دولت به سیستم بانکی مدام در حال افزایش است و از سال ۱۳۹۰که این روند متوقف شده بود شیب صعودی آن دوباره آغاز شده و از سال ۱۳۹۴تاکنون مدام در حال افزایش بوده است البته بخش عمده این رشد ناشی از وقوع تحریم‌ها بوده اما با وجود این همین رویه در سال ۹۵و نیمه نخست سال ۹۶هم تکرار شده است. این تحولات منجر شده که اکنون دولت بدهکار‌ترین فرد به نظام بانکی است.

همچنین از سال ۱۳۹۲تاکنون بدهی‌های دولت از طریق انتشار اوراق بدهی در حال افزایش است.همچنین در طول این سال‌ها نقش دولت و بانک مرکزی در تغییرات پایه پولی کشور به‌شدت پر رنگ شده؛ به‌طوری که پایه پولی ایران که قدرت خرید ریال را نیز نشان می‌دهد به‌دلیل رشد بدهی‌های دولت و بانک‌ها با روند صعودی مواجه شده است و رشد پایه پولی هم در عوض بیشترین تأثیر را بر نقدینگی و افزایش ضریب فزاینده پولی داشته است. از مرداد‌ماه امسال روند صعودی پایه پولی ایران بار دیگر آغاز شده است. در عین حال که همچنین آمار‌ها نشان می‌دهد بدهی بانک‌ها به بانک مرکزی در حال افزایش است به‌طوری که این مقدار هم‌اکنون در حال رسیدن به مرز ۱۲۰۰میلیارد ریال است.

آموزش حرفه ای اسکالپ فارکس | یادگیری استراتژی اسکالپ در سریع ترین زمان

اسکالپ

آموزش اسکالپ یکی از مهمترین استراتژی های مهم بازار فارکس محسوب می شود. این استراتژی با عنوان های مختلف مانند نوسان گیری در سایر بازارهای مالی مانند بورس تهران نیز استفاده می شود. به طور کلی اسکالپ بر اساس نوسان قیمتی در زمان بسیار کوتاه صورت می گیرد.

بنابراین سود کمتری در هر پوزیشن به معامله گر می رسد. نکته اصلی در سود آوری اسکالپ در تعداد بالای معاملات است.

در ادامه به نکاتی مهم و اساسی در مورد اسکالپ ( با رویکرد فارکس ) اشاره خواهیم کرد. نکاتی که می تواند شما را در مسیر آموزش حرفه ای اسکالپ فارکس قرار دهد. با ما همراه باشید.

نکات پنهان اسکالپ

نکات پنهان آموزش اسکالپ فارکس

در بالا به نوعی ساده ترین استراتژی اسکالپ را به عنوان مثال برای شما تشریح کردیم تا با مفهوم عملی و کلی اسکالپ آشنا شوید. اما تمام داستان به این اندازه ساده نیست.

نوسان گیری همانطور که می تواند سریع یک معامله گر را به سود برساند همانقدر هم سریع می تواند فرد را درگیر ضرر انباشته بزرگی کند. در واقع حد تحمل ضرر در اسکالپ بسیار پایین است. یک اسکالپر به تغییر نوسان ۱۰ تا ۵۰ پیپ امیدوار است، اما اگر این تغییر پیپ در جهت منفی اتفاق بیفتد داستان عوض می شود. در این حالت به جای سود معامله گر درگیر ضرر انباشته می شود.

از طرف دیگر اگر بازار در این شرایط نوسان غیر عادی داشته باشد و تغییر پیپ بالاتری از خود در شرایط منفی نشان دهد، به راحتی اسکالپ می تواند تمام سود شما و حتی سرمایه شما را به نابودی بکشاند.

بنابراین از مجموعه این سخنان می توان اینگونه برداشت کرد که اسکالپ به نسبت سایر استراتژی ها از ریسک بالاتری برخوردار است. اما این ریسک بیشتر از این ها هم می شود. چرا که مهمترین عنصر در معامله گری و استراتژی های عادی در اسکالپ کارایی ندارد.

اسکالپ

در کلام ساده تر یک نوسان گیر نمی تواند بر اساس روند کلی سهم وارد معامله شود و این روند هیچ کمکی به او نمی تواند داشته باشد. یک روند کاملا مثبت و صعودی که برای یک سرمایه گذار یا معامله گر میان مدت می تواند بسیار جذاب باشد ممکن است یک اسکالپر را از زندگی ساقط کند. زیرا چند نوسان کوتاه منفی که برای هیچ معامله گر دیگر مهم نیست، برای اسکالپر می تواند یک فاجعه باشد.

پس عملا در اسکالپ نمی توان بر اساس روند سهم تصمیم به معامله گرفت. در کلام ساده تر محدوده دید و تحلیل نوسان گیر بسیار کوچک و بسته است. حال هر چه در تایم فریم های کوتاه تر وارد معامله شود گرچه سود بیشتری می تواند داشته باشد اما این کوچک تر شدن این محدوده تحلیلی ریسک را برای او افزایش می دهد. از این رو گفته می شود که حرفه ای های بازار تنها دست به اسکالپ می زنند.

اسکالپ برای چه کسانی مناسب است؟

آموزش اسکالپ فارکس برای چه کسانی مناسب است؟

قبل از این که بخواهید دست به آموزش حرفه ای اسکالپ فارکس بزنید بهتر است ابتدا به یک سوال پاسخ دقیق و درستی بدهید و آن این است که آیا آموزش اسکالپ فارکس برای شما مناسب است؟

در واقع مسئله معامله در مدت زمان های کوتاه گرچه به نظر بسیار جذاب و سودآور می باشد اما ریسک بسیار بالاتری را هم دارد. ریسک در این نوع معامله به نوعی یک شمشیر دولبه است. اگر بتوانید به درستی با این ریسک کنار بیایید شما می تواند یک نوسان گیر خوب باشید اما اگر ریسک های بازار بتوانند بر روان و تمرکز شما تاثیر بگذارد در واقع شما بازنده اصلی خواهید بود.

در کلام ساده تر نوسان گرفتن در مدت زمان بسیار کوتاه آن هم در بازاری که هیچ محدودیت نوسانی ندارد و می تواند نوسان های متنوعی داشته باشد بیش از آن که به تحلیل بازار بستگی داشته باشد، به شناخت شما از خودتان و کنترلی که روی خودتان دارید بستگی دارد.

همانطور که در بالاتر گفتیم، هر چه محدوده زمانی نوسان گیری کوچکتر و کوتاهتر می شود بازه تحلیل و محدوده زیر نظر شما هم کوچک تر می شود و این تحلیل را سخت تر می کند. بنابراین عملا این تحلیل نیست که کار اصلی را برای اسکالپرها انجام می دهد، بلکه این توانایی کنترل شخصی و تجربه در بازار است که به معامله گران نوسان گیر این قدرت را می دهند که بتوانند رفتار سهم را در مدت زمان های کوتاه شناسایی کنند و وارد آن معامله شوند.

ترس و استرس در این نوع معاملات به اوج خود می رسد. اگر چندان با این نوع ریسک های کوتاه اما وحشتناک نمی توانید کنار بیایید و هیجان بالا را ذاتا نمی توانید تحمل کنید بهتر است به نوسان گیری فکر هم نکنید. مدیریت شخصی و روحی خودتان مهمترین فاکتور برای موفقیت در این نوع استراتژی محسوب می شود. شما اگر نتوانید بر احساسات خودتان غلبه کنید عملا اسکالپ تبدیل به یک قمار برای شما می شود و در این حالت شکست منتظر شما خواهد بود.

ما در یک مقاله ای درباره معاملات اسکالپ صحبت کرده اید، اگر این موضوع برای شما جذاب است با مراجعه به این مقاله میتوانید اطلاعات خوبی کسب کنید.

برای یک نوسان گیری چه چیزهایی مهم است؟

برای یک نوسان گیری چه چیزهایی مهم است؟

اما فارغ از مسائل شخصی و توانایی کنترل روحیه در این نوع استراتژی های معامله گری، شرایط دیگری نیز برای نوسان گیری های کوتاه مدت در فارکس لازم است. مهمترین این شرایط از قرار زیر می باشند.(اگر میخواهید بدانید حداقل سرمایه برای فارکس چقدر است این مقاله را مطالعه نمایید.)

· کم بودن اسپرد معامله: اسپرد به فاصله میان قیمت خرید و فروش گفته می شود که توسط کارگزاری اعمال می شود. در کلام ساده تر اسپرد همان کارمزد است. شما اگر یک سهم را بخرید و آن را با همان قیمت خرید بفروشید سرمایه شما کمتر خواهد شد. زیرا در این بین اسپرد نیز پرداخت کرده اید. فاصله بین خرید و فروش یک نوسان گیر در هر بار معامله چیز حدود ۵۰ پیپ خواهد بود.

مسلما این مقدار چندان زیادی برای یک معامله محسوب نمی شود. حال اگر قرار باشد درصدی از آن را هم صرف پرداخت اسپرد کند عملا سود معامله گر بسیار کمتر از چیزی خواهد شد که فکرش را می کنید. بنابراین یک معامله گر کوتاه مدتی دوست ندارد در کارگزاری فعالیت کند که میزان اسپرد بالاتری دارد. از این رو این افراد بیشتر سراغ کارگزاری های حساب مستقیم یا همان ECN می روند. این کارگزاری ها با حذف واسطه های مختلف عملا درصد کارمزد را کمتر کرده اند.

· سرعت تریدهای بالا: اسکالپ به سرعت عمل بسیار وابسته است. اگر شما به عنوان یک معامله گر نتوانید به موقع خرید و فروش کنید عملا فرصت های بازار را از دست می دهید و درگیر ضرر خواهید شد. سرعت از مهمترین فاکتورهای یک نوسان گیر محسوب می شود.

· عدم وجود ریکوت: یک معامله نوسان گیری وقتی باز می شود نباید درگیر قیمت های جدید یا همان ریکوت ها شود که توسط کارگزاری اعلام می شود. معمولا ECN ها این موقعیت را می توانند فراهم کنند.

چند توصیه برای معامله گران

توصیه آموزش اسکالپ برای معامله گران چیست؟

همانطور که مشخص است آموزش اسکالپ می تواند سود خوب در مدت زمان کوتاه و تعداد دفعات بالا برای معامله گر داشته باشد. اما این نوع معاملات درصد ریسک بسیار بالاتری دارند. پس اگر تحمل این ریسک را ندارید خودتان را وارد آتش نکنید. اما برای کسانی که می خواهد به این بازی وارد شوند چند توصیه داریم.

اول این که سعی کنید تا می توانید احساسات خودتان را خاموش کنید. در واقع با چند بار سود یا ضرر رفتار اصلی خودتان را عوض کنید. اگر ضرر کردید با فکر انتقال و جبران ضرر معامله ای باز نکنید. پس با هر بار باز کردن معامله ذهن خودتان را نیز از نوع چینش کنید و سعی کنید کمترین تاثیرات احساسی در معامله وجود داشته باشد.

ثانیا حتما و حتما روی یک جفت ارز ( جفت ارز چیست )مشخص دست به نوسان گیری بزنید. شناخت مسئله بسیار مهمی در اسکالپ محسوب می شود. شما با تعداد دفعات معامله ای که روی یک جفت ارز انجام می دهید می توانید رفتار بازار آن را کم کم بشناسید و این به شما کم می کند تا در تایم فریم های کوچک تر وارد معامله شوید.

ثالثا مدیریت سرمایه خودتان را از دست ندهید. یعنی همیشه در هر صورت یک مدیریت سرمایه قوی داشته باشید تا تحت هیچ استراتژی این سرمایه از دست نرود. هیچگاه یادتان نرود شما در یک بازار سرمایه ای حضور دارید و نه در یک قمارخانه! پس قرار نیست تمام زندگی خودتان را بر سر یک استراتژی یا یک معامله از دست بدهید یا سود چند صد برابری داشته باشید.

مهمترین فاکتوری که باید در نظر بگیرید این است که شما یک معامله گر و سرمایه گذار هستید و مهمترین ویژگی این باید داشته باشید این است که میان سود و ضرر انتخاب درستی داشته باشید. غیر از این باشد، شما بازار فارکس را با یک بازی پوکر یا قمار اشتباه گرفته اید!

در صورتی که قصد راه اندازی ساخت اکانت بیت کوین را دارید، مقاله ای که میداس سرمایه تهیه کرده را مطالعه کرده تا اطلاعات خوبی از آن کسب نمایید. و همچنین اگر مبخواهید با اهرم درفارکس و نحوه نوسان گیری ارز آشنا شوید این مقاله را مطالعه کنید.

سود هر سهم (EPS) و هرآنچه باید پیرامون آن بدانیم

سود هر سهم یا EPS

فرض کنیم می‌خواهیم سهام یک شرکت بورسی را بخریم یا سهامی که اکنون داریم بفروشیم. با مشاهده‌ی چه متغیری روی تابلوی tsetmc می‌توانیم به ارزش‌گذاری سهم و پیش‌بینی سوددهی یا ضرردهی یک شرکت بورسی در آینده بپردازیم؟

ازآنجاکه بزرگ‌ترین هدف هر کسب‌وکاری بالابردن سود خالص و رساندن سرمایه‌گذاران و سهام‌داران به بیشترین سود است، پرداختن به مبحث سود خالص، نحوه‌ی تقسیم سود و تخصیص آن به هر واحد سرمایه‌گذاری، به‌طور خاص درمورد شرکت‌های سهامی یا صندوق‌های سرمایه‌گذاری که از تجمیع سرمایه‌های عمومی تشکیل شده‌اند، بسیار ضروری می‌نماید. در این مقاله به یکی از مهم‌ترین موضوعاتی خواهیم پرداخت که می‌تواند معیار مناسبی برای ارزش‌گذاری یا ارزش‌یابی سهام شرکت‌ها باشد. این مفهوم چیزی نیست جز سود خالص هر سهم یا eps. تا انتهای این مطلب با ما همراه باشید.

محاسبه‌ی سود خالص و اثر آن بر سود سهام (EPS):

در هر دوره با افزودن سود (زیان) ناخالص (حاصل از فعالیت اصلی شرکت) به سود (زیان) غیرعملیاتی (حاصل از فعالیتی غیر از فعالیت اصلی شرکت)، سپس کسر سایر هزینه‌ها اعم از مالی، بیمه و مالیاتی از عدد باقیمانده می‌توان به سود (زیان) خالص شرکت در پایان آن دوره‌ی مالی رسید. به‌صورت بسیار ساده‌شده می‌توان سود خالص را از این فرمول محاسبه نمود:

کل درآمدها (اعم از درآمد فروش و درآمد غیرعملیاتی) – کل هزینه‌ها (بهای تمام‌شده، هزینه‌های ثابت، بیمه، مالی و مالیات) = سود خالص

سود خالص یکی از معیارهای ارزش‌گذاری قیمت قابل معامله‌ی سهام و عملکرد شرکت است که نشان می‌دهد شرکت در طی دوره تا چه میزان از منابع و سرمایه‌های موجود به‌درستی استفاده نموده است و ادامه‌ی فعالیت شرکت سودده خواهد بود یا منجر به زیان خواهد شد.

پس از رسیدن به سود خالص می‌توان میزان سود به‌دست‌آمده به‌ازای هر برگ سهام (eps) را نیز محاسبه نمود تا هر شخص بداند به‌ازای هر واحد سرمایه‌گذاری در شرکت مذکور، در پایان دوره چه میزان سود از سرمایه‌ی خود حاصل کرده یا خواهد کرد.

فرمول محاسبه ی سود هر سهم (EPS)

نحوه‌ی محاسبه‌ی سود هر سهم بسیار ساده است. برای این کار کافیست سود خالص شرکت را بر تعداد کل سهام آن تقسیم کنید.

فرمول محاسبه ی سود هر سهم (EPS)

فرمول محاسبه ی سود هر سهم (EPS)

همان گونه که فرمول سود هر سهم یا eps می‌بینید، EPS از تقسیم کل سود خالص پایان دوره، بر تعداد سهام جاری (منتشر شده و موجود در دست سهام‌داران) به‌دست می‌آید که نشان می‌دهد شرکت به‌ازای هر واحد سرمایه‌گذاری، در این دوره چه میزان سود ساخته و نصیب سرمایه‌گذاران خود ساخته است.

نکته: ازآنجاکه تعداد سهام موجود در بازار می‌تواند در طول زمان تغییر کند، برای محاسبه‌ی دقیق‌تر EPS، توصیه می‌شود از میانگین وزنی تعداد سهام در طول دوره استفاده گردد، نه صرفاً تعداد سهام موجود در زمان محاسبه (پایان دوره).

از فرمول یادشده می‌توان برای محاسبه‌ی سود محقق شده (TTM EPS) یا سودی را که در آینده برای هر واحد سرمایه‌گذاری تخمین زده می‌شود (EPS FORWARD) محاسبه نمود. در ادامه به تفاوت این دو دیدگاه که به‌اصطلاح EPS گذشته‌نگر و eps آینده‌نگر نامیده می‌شوند و کاربرد هر یک از آنها می‌پردازیم.

TTM EPS یا eps گذشته‌نگر چیست؟

در تابلوی بورس، در کنار عدد EPS عبارت TTM را مشاهده می‌کنیم که مخفف Trailing Twelve Months به معنای «پس از 12 ماه» است. این عبارت نشان می‌دهد رویکرد محاسبه‌ی عدد پیش روی ما با رویکرد گذشته‌نگر یعنی بر پایه‌ی کل سود (زیان) خالص محقق‌شده در 12 ماه اخیر، تقسیم بر میانگین سهامِ منتشر شده‌ی موجود در بازار محاسبه گردیده است. این رویکرد برای محاسبه‌ی سود تقسیمی بین سهام‌داران و به‌عنوان معیاری برای بهینه بودن یا نبودن عملکرد شرکت طی دوره‌های گذشته کاربرد دارد.

eps گذشته نگر

تحلیل EPS گذشته نگر

در رویکرد گذشته‌نگر بهتر است علاوه بر TTM EPS، به روند سوددهی یا زیان دهی شرکت در بازه‌های مالی کوتاه‌مدت‌تر (۳ماهه) نیز توجه داشته باشیم زیرا ممکن است در روش TTM زیان‌های سود و ضرر انباشته رخ‌داده در ۳ماهه یا ۶ ماهه‌ی ابتدایی دوره، روند مثبت و رشد عملکرد شرکت را طی دوره‌‌های اخیر از نظر پوشانده، در کل شرکت را به زیان‌دهی معرفی نماید و موجب تصمیم سهام‌دار برای خروج از سرمایه‌گذاری گردد. یا ممکن است شرکت تحت‌تأثیر سودهای ناشی از سرمایه‌گذاری در دوره‌های قبل، تا اواسط دوره‌ی ۱۲ماهه سودده بوده، اما طی یکی دو دوره‌ی 3 ماهه‌ی اخیر عملکردی زیان‌ده داشته است، اما با نگاه صِرف به میانگین سود 12 ماهه‌ی اخیر (TTM EPS) از روند نزولی عملکرد شرکت غفلت نمود.

سود پیش‌بینی‌شده به‌ازای هر سهم (forward EPS) چیست و چگونه محاسبه می‌شود؟

در رویکرد آینده‌نگر EPS نگاه به‌سوی آینده‌ی سهم است نه گذشته‌ی آن؛ در واقع در این روش سود قابل پیش‌بینی به‌ازای هر سهم (forward earning per share) به اطلاع سهام‌داران موجود و سهام‌داران بالقوه می‌رسد تا دیدگاه شفافی برای خرید یا فروش سهام موردنظر به آنان ارائه دهد.

همان‌طور که گفتیم در محاسبه‌ی EPS از سود خالص محقق‌شده استفاده می‌کردیم اما در محاسبه‌ی forward EPS از سود خالصی که پیش‌بینی می‌شود شرکت بتواند تا پایان دوره بسازد، تقسیم بر تعداد سهام موجود و بالقوه برای انتشار تا پایان دوره استفاده می‌کنیم؛ پس forward EPS بالاتر یعنی پتانسیل رشد بیشتر سهم در آینده.

از طریق محاسبه‌ی EPS forward تخمین می‌زنند که یک کسب‌وکار قادر است در پایان دوره چقدر سود به‌ازای هر سهم خود ایجاد نماید، در نتیجه EPS forward را به‌عنوان شاخص سوددهی یک کسب‌وکار در دوره‌های پیشِ رو موردتوجه قرار می‌دهند. این عدد همان معیاری است که اغلب برای تخمین قیمت قابل معامله‌ی سهم، ارزش‌گذاری آن روی تابلوی بورس و حد رشد سهم در تحلیل بنیادی استفاده می‌شود. EPS بالاتر نشان‌دهنده ارزش بیشتر سهام شرکت است زیرا اگر سرمایه‌گذاران فکر کنند شرکتی سوددهی بیشتری نسبت به قیمت سهم دارد، برای خرید سهام آن پول بیشتری می‌پردازند.

نکاتی در محاسبه‌ی forward EPS

  • ازآنجاکه تعداد سهام موجود در بازار می‌تواند در طول زمان تغییر کند، برای محاسبه‌ی دقیق‌تر forward EPS، توصیه می‌شود از میانگین وزنی تعداد سهام در طول دوره یعنی تعداد سهام موجود و بالقوه برای انتشار استفاده گردد.
  • در این محاسبه باید نرخ تنزیل سود بانکی را هم در نظر گرفت، زیرا سهام وقتی ارزش خواهد داشت که پیش‌بینی گردد حداقل میزانی بیش از نرخ سود بانکی سوددهی داشته باشد، در غیر این صورت انگیزه‌ای برای سهام‌داری وجود نخواهد داشت.
  • درصورتی‌که شرکت دارای ساختار مالی پیچیده‌ای است، لازم است عوامل بنیادی مؤثر بر صنعت، بدهی‌های قابل تبدیل، ضمانت‌نامه‌ها و عملیات ادامه‌دار نیز در معادلات در نظر گرفته شود، بدین ترتیب محاسبه‌ی سود تخمینی، دقیق‌تر خواهد بود. واضح است که هر چه سود تخمینی به‌ازای هر سهم در ابتدای سال شفاف‌تر باشد، در طول دوره نیاز کمتری به تغییر و تعدیل آن وجود خواهد داشت و اعتماد سهام‌دار نیز به سوددهی شرکت بیشتر خواهد شد.

سود نقدی (DPS) و ارتباط آن با EPS چیست؟

شاید این سؤال برای شما پیش آید که آیا EPS همان سودی است که به‌صورت نقدی به سهام‌داران پرداخت می‌شود؟ در شرکت‌های سهامی که دارایی آن‌ها متشکل از سرمایه‌گذاری چندین سرمایه‌گذار (سهامی خاص) یا عده‌ی کثیری از عموم مردم (سهامی عام) است، کل سود خالص حاصل‌شده در هر دوره بین سهام‌داران تقسیم نمی‌گردد و بخشی از آن در پایان هر دوره بر مبنای رأی اکثریت سهام‌داران یا سهام‌دار عمده‌ی شرکت در مجمع سالانه به‌عنوان سود انباشته برای توسعه‌ی کسب‌وکار ذخیره می‌گردد و آنچه باقی می‌ماند به‌عنوان سود قابل تقسیم نقدی اعلام می‌گردد.
با تقسیم کل سود قابل پرداخت نقدی بر تعداد سهام موجود در بازار، به عدد سود نقدی به‌ازای هر سهم (Dividend Per Share) می‌رسیم.
شرکت‌های سهامی اغلب پس از تشکیل مجمع تصمیم می‌گیرند چه میزان از سود خالص را به‌عنوان سود انباشته ذخیره و چه میزان را به‌عنوان سود نقدی تقسیمی (DPS) بین سهام‌داران توزیع کنند. مجمع گاه حتی کل سود خالص را به سود انباشته اختصاص داده، مبلغی برای تقسیم به‌صورت نقدی بین سهام‌داران در نظر نمی‌گیرد؛ این اتفاق اغلب در شرکت‌های نوپا و استارتاپی رخ می‌دهد که نیاز به افزایش سرمایه‌ی زیادی برای تحقیق و توسعه دارند.
برای آشنایی بیشتر با DPS و جزئیات آن می‌توانید به مقاله‌ی سود نقدی به‌ازای هر سهم (DPS) چیست؟ مراجعه فرمایید.

نکاتی در تفسیر EPS (مزایا و معایب)

EPS معیار خوبی برای سنجش عملکرد یک شرکت در کوتاه‌مدت نیست زیرا هزینه‌ی فرصت سرمایه را در نظر نمی‌گیرد و ممکن است با اقدامات کوتاه‌مدت دست‌کاری شود (بالاتر یا پایین‌تر نمایش داده شود)؛ یا برخی ضمانت‌نامه‌ها یا وام‌ها ممکن است طی دوره‌های بعدی نقد شوند و سود خالص شرکت را افزایش دهند که اقساط یا هزینه‌‌های آنها در سود و زیان این دوره محاسبه‌ شده است و EPS این دوره متأثر از آن است. پس برای تفسیر صحیح EPS باید دیدگاهی بلندمدت و جامع به عملکرد گذشته و آینده‌ی شرکت داشت و حداقل یک دوره‌ی دوازده‌ماهه تا تحقق EPS صبر نمود تا سودهای انباشته که به چرخه‌ی کسب‌وکار بازگشته‌اند و در محاسبه‌ی EPS لحاظ نشده بودند (EPS پایین‌تر نشان داده شده بود)، به سوددهی برسند.

به‌علاوه در تحلیل EPS شرکت‌ها باید در نظر داشته باشیم که سود محقق شده ناشی از فعالیت‌های مستمر و اصلی شرکت است. برای مثال در ارزش‌‌گذاری شرکت‌ها با استفاده از EPS اگر یک شرکت تولیدی سودی ناشی از فروش یک زمین شناسایی کرده باشد، آن سود به معنای موفقیت شرکت در خلق ارزش ناشی از فعالیت‌های اصلی نیست.

از سوی دیگر صِرف درنظرگرفتن EPS بالاتر نمی‌توان حکم به عملکرد بهتر یک شرکت داد، زیرا لازم است سود به‌دست‌آمده به‌ازای هر سهم در مقایسه با قیمت آن سهم در نظر گرفته شود. قطعاً 50 تومان سود برای سهمی 100 تومانی بسیار ارزشمندتر از 50 تومان سود برای سهمی 1000 تومانی است. پس ملاک صحیح‌تر برای تشخیص ارزشمندی یک سهم بر اساس میزان سوددهی آن، معیار P به E یعنی مقیاس قیمت (Price) به میزان سوددهی آن (EPS) است.

نسبت P/E (price/earnings ratio) و ارتباط آن با سود هر سهم چیست؟

تناسب بین قیمت سهم و سود سهم (نسبت P/E)، احتمالاً پرکاربردترین شاخص در بحث ارزش اوراق بهادار است که قیمت سهم را به میزان سوددهی هر سهم (EPS) مرتبط می‌کند. نسبت P/E بالاتر نشان می‌دهد که سرمایه‌گذاران به دلیل انتظارات رشد در آینده، حاضرند امروز قیمت بالاتری برای سهم بپردازند. در این فرمول P به معنای قیمت سهم (price) و E همان EPS است که میزان سوددهی به‌ازای هر سهم را نشان می‌دهد. باید در نظر داشته باشید که P/E شرکت‌ها متناسب با سایر شرکت‌های صنعت سنجیده می‌شود؛ به تعبیری دیگر P/E شرکتی در صنعت تکنولوژی نباید با P/E شرکتی در صنعت فولاد مقایسه شود.

جمع‌بندی آکادمی دانایان

در این مقاله دانستیم که سود خالص چگونه محاسبه می‌شود و نقش آن در تعیین EPS چیست؛ همچنین دانستیم اصطلاح سود تقسیمی به‌ازای هر سهم (DPS) به سودی اشاره دارد که شرکت در پایان یک دوره‌ (فصلی یا ۱۲ماهه) پس از کسر مبالغ مجاز برای اندوخته‌ها و پس‌اندازها (سود انباشته)، به‌ازای هر سهم جاری موجود در بازار واقعاً به سهام‌داران خود پرداخت می‌کند، پس در بسیاری از شرکت‌ها DPS از EPS بسیار کمتر است و گاه نمی‌توان آن را به‌عنوان درآمد چشمگیری در نظر گرفت.
همچنین دانستیم EPS معیار ارزش‌گذاری سهم بر اساس سود تحقق‌یافته و Forward EPS معیاری برای تخمین بازه‌ی رشد یا نزول قیمت آتی سهم، پیش از پایان دوره و تحقق واقعی سود، بر اساس اطلاعات در دسترس از عملکرد گذشته‌ی شرکت و پیش‌بینی‌های آتی مدیران از سوددهی شرکت است؛ این عدد مبنای قیمت‌گذاری سهم روی تابلوی بورس و معاملات خریداران و فروشندگان سهم، تحلیل‌های تکنیکال و بنیادی خواهد بود.
همان‌طور که گفته شد هنگام سرمایه‌گذاری در شرکت‌های سهامی، عده‌ای صرفاً از نوسان‌گیری سود (یا ضرر) می‌کنند و به دنبال سود نقدی در پایان دوره یا حتی در بلندمدت‌تر بهره‌بردن از سود انباشته نیستند. اما عده‌ای که دیدگاه بلندمدت (چندین ساله) نسبت به سرمایه‌گذاری در شرکت دارند باید بر اساس سودده یا زیان‌ده بودن شرکت مدنظر در سال‌های گذشته، رویکرد شرکت نسبت به میزان برداشت بخشی از سود خالص به‌عنوان سود انباشته، طرح‌های توسعه‌ای شرکت و سیاست تصمیم‌گیری شرکت برای میزان سود نقدی تقسیمی بین سهام‌داران تصمیم‌گیری کنند.

با مقایسه‌ی عملکرد شرکت مدنظر در سال‌های گذشته و نیز با شرکت‌های مشابه، به این نتیجه برسند که آیا برای بلندمدت تصمیم به نگهداری سرمایه در آن شرکت دارند یا بهتر است منتظر تشکیل مجمع نشده، به سود حاصل از نوسانات قیمت سهام بسنده نموده، با خروج به‌موقع سرمایه‌ی خود پیش از توقف در مجمع، آن را در زمینه‌های سودده دیگری سرمایه‌گذاری نمایند.
در صورتی خود صاحب کسب‌وکاری هستید یا به سرمایه‌گذاری یا شراکت در کسب‌وکاری علاقه دارید، برای آشنایی بهتر با مفاهیمی چون نحوه‌ی محاسبه‌ی سود و زیان و عوامل مؤثر بر آن از جمله‌ بهای تمام‌شده، سود ناخالص، هزینه‌های غیرعملیاتی، سود غیرعملیاتی و در آخر سود یا زیان خالص می‌توانید از دیگر مقالات مربوط به مبحث سود در سایت آکادمی دانایان استفاده نمایید.

ده سوال مهم که برای جلوگیری از ضرر در معامله باید از خود بپرسید

ده سوال مهم که برای جلوگیری از ضرر در معامله باید از خود بپرسید

معامله‌گر و نویسنده در حوزه سرمایه‌گذاری، با نام مستعار کونکودا (Concoda)، در یادداشتی در وب‌سایت مدیوم پرسش‌هایی را مطرح می‌کند که اگر هر سرمایه‌گذار پیش از ورود به معامله‌ای خاص آن‌ها را از خود بپرسد، می‌تواند از بسیاری از اشتباهات رایج در روند سرمایه‌گذاری خود جلوگیری کند. این مطلب نه یک مشاوره سرمایه‌گذاری، بلکه راهنمایی برای طرح‌ریزی برنامه‌ای روتین و همیشگی پیش از شروع معاملات است. مطلب زیر را به نقل از کونکودا می‌خوانید.

بهترین مشاوره سرمایه‌گذاری‌ عمرم را در حین کنفرانسی دریافت کردم که در سال ۲۰۱۴ برگزار شد. یکی از سخنران‌ها توضیح داد که چگونه حتی بهترین سرمایه‌گذارها اشتباهات قدیمی و مشابهی را به‌طور مکرر انجام می‌دهند، اشتباهاتی که درنهایت به ضررهای بزرگی منجر می‌شود و هر سودی را که پیش از آن به‌سختی کسب شده است، از بین می‌برد. این سخنران اظهار داشت:

فکر نکنید که مصون از اشتباه هستید. با ازدست‌دادن سرمایه، سردرگم نشوید. به دلیلِ اصلی این ضرر فکر و آن را یادداشت کنید. در طول زمان، این کار تنها راه مؤثر برای تشخیص اشتباهاتی است که متوجه آنها نیستید.

بر اساس این توصیه، من فهرستی کامل از نکاتی تهیه کردم که پیش از معامله باید رعایت کنم. این فهرست شامل مجموعه‌ای از پرسش‌ها است که پیش از ورود به هر معامله یا سرمایه‌گذاری باید از خودم بپرسم. داشتن این فهرست به من کمک می‌کند تا از اشتباهات بزرگِ سرمایه‌گذاری اجتناب کنم و مهم‌تر از آن، در بلندمدت معاملاتی پرسود داشته باشم.

من هر اشتباه بزرگی را که در زمینه سرمایه‌گذاری و معاملات تصور کنید انجام داده‌ام تا سرانجام به فهرستی از ده پرسش مهمی رسیدم که به من کمک کرد تا در طول دوره سرمایه‌گذاری خود از ضررهای چندهزار دلاری اجتناب کنم. در ادامه، این ده پرسش را با شما به اشتراک خواهم گذاشت.

۱. آیا به تبعیت از جمع وارد معامله می‌شوم؟

ورود به معامله به تبعیت از اکثریت معامله‌گرها، اشتباهی بزرگ است که هر سرمایه‌گذاری حداقل یک بار در عمر خود انجام می‌دهد. ما مجذوب خبری فریبنده می‌شویم، در برابر وسوسه تسلیم می‌شویم و بدون تأمل به عده کثیری می‌پیوندیم که همگی موقعیتی مشابه را نسبت به یک معامله اتخاذ می‌کنند.

اما چند روز بعد، معامله‌گرهای بزرگ بازار که ماه‌ها در این معامله بوده‌اند و متوجه شده‌اند که نگاه تعداد بسیاری از معامله‌گرها نسبت به آینده این دارایی صعودی یا نزولی است، به‌ ناگاه از جمعیت جدا می‌شوند و موضعی متفاوت در پیش می‌گیرند. چه این دارایی طلا باشد، چه سهام شرکت اپل یا نوشیدنی آب پرتقال، در هر صورت بخشی از دارایی خود را از دست می‌دهید و با ۱۰ درصد ضرر از معامله خارج می‌شوید. پس به یاد داشته باشید که هم‌نظر بودن تعداد زیادی از افراد در مورد یک موضوع، الزاما به‌معنی درست‌بودن آن نیست.

ده سوال مهم که برای جلوگیری از ضرر در معامله باید از خود بپرسید

هم‌رنگ بقیه نباشید!

برای جلوگیری از این اشتباه، از خود بپرسید که آیا دیر رسیده‌اید؟ آیا هنگامی قصد خرید دارایی را دارید که قیمت‌اش به اوج رسیده و بازار اشباع شده است؟ آیا اگر به‌ناگاه فروشی گسترده آغاز شود، دچار اضطراب شدید می‌شوید؟ اگر پاسخ شما به یک یا چند پرسش مذکور «بله» باشد، بدانید که در حال ورود به معامله به تبعیت از اکثریت هستید و درنهایت، یا ضرری سنگین متحمل می‌شوید یا سود ناچیزی به دست می‌آورید.

۲. سود و زیان معامله چقدر است؟

من هنوز روزی را که شاهد بزرگ‌ترین ضرر معاملاتی‌ام بودم، به یاد دارم. از سودآوری معامله شورت (short) برای سهام شرکت فناوری رد هت (Red Hat) مطمئن بودم. همه برآوردهای لازم را انجام داده بودم. می‌دانستم که رشد درآمد این شرکت در آستانه سقوط است. بنابراین این معامله را انجام دادم.

سه روز بعد، شرکت آی‌بی‌ام (IBM) اعلام کرد که قرار است شرکت رد هت را بخرد و با آن ادغام شود. نتیجه، جهش ۵۰ درصدی سهام رد هت بود. من و سایر افرادی که در موقعیت شورت بودیم، هیچ زمانی برای واکنش نداشتیم. سبد سهامم دچار افت سنگینی شد و سه هفته طول کشید تا ضررها را جبران کنم.

اگر نیمه پر لیوان را نگاه کنم، من در این معامله باارزش‌ترین درس را در زمینه مدیریت ریسک آموختم؛ همیشه از میزان سود و زیان احتمالی خود، خصوصاً در معاملات لانگ (long) و شورت، آگاه باشید. اکنون که به آن معامله نگاه می‌کنم، با وجود سود فوق‌العاده‌ای که می‌توانست برایم داشته باشد، هرگز ریسک حرکت نامطلوب قیمت و ضرر معامله را محاسبه نکرده بودم. فراموش کردم که در حال شورت‌کردن سهام یک شرکت فناوری هستم و در معرض ضرری نامحدود قرار دارم. برای کاهش ریسک و ضرر، به‌سادگی می‌توانستم قراردادهای اختیار فروش (put option) بخرم.

پس از آن معامله، همیشه میزان سود و ضرر احتمالی را برآورد و یادداشت می‌کنم، به‌عنوان مثال:

شورت‌کردن سهام رد هت

سود احتمالی: ۵۰,۰۰۰ دلار

ضرر احتمالی: نامحدود

خرید قراردادهای اختیار فروش رد هت

سود احتمالی: ۵۰,۰۰۰ دلار

ضرر احتمالی: ۲,۰۰۰ دلار

این درس را به‌خوبی آموختم.

۳. به‌اندازه کافی تجربه و آگاهی دارم؟

اگر تنبلی کنید، بازار خیلی زود شما را پیدا می‌کند و به این علت که سعی دارید یک‌شبه پولدار شوید، شما را تنبیه خواهد کرد. با معامله دارایی‌هایی که به آن‌ها علاقه دارید و در معاملات آن‌ها تجربه کسب کرده‌اید، می‌توانید تنبلی را از خود دور کنید؛ زیرا با معامله و تلاش بیشتر، آگاه‌تر شده و از انجام معاملات لذت بیشتری خواهید برد.

روی دارایی‌هایی که می‌شناسید سرمایه‌گذاری کنید. بقیه دارایی‌ها قلمروی ناشناخته محسوب می‌شوند.

ده سوال مهم که برای جلوگیری از ضرر در معامله باید از خود بپرسید

در حوزه‌ای که با آن آشنایی دارید معامله‌گری کنید

۴. برای ورود به معامله خیلی زود است؟

ورود زودهنگام به معامله تعبیر مؤدبانه‌ای برای اشتباه‌کردن است. اگر زود وارد معامله شوید و مجبور باشید ضرر را کاهش دهید، احتمالاً یکی از اشتباهات بزرگ معامله‌گری را مرتکب‌ شده‌اید: جنگ با روند.

اگر با روند بجنگید، دو ادعای غیرمنطقی را مطرح می‌کنید؛ اول اینکه بازار یا همان ذهن جمعی بیش از یک میلیون معامله‌گر بازار، اشتباه کرده است، دوم اینکه شما به‌اندازه‌ای مهارت دارید که می‌توانید کف‌ها و سقف‌های قیمت را تشخیص دهید، کاری که تقریباً غیرممکن است.

ورود به معامله در جهت خلاف روند، بازی خطرناکی است. قطعاً در مواردی نادر سودآور خواهد بود؛ اما اگر اغلب اوقات شبیه به مایکل بری (Micheal Burry) یا استیو آیسمن (Steve Eisman) فکر کنید، سرانجام تمام سرمایه خود را از دست خواهید داد.

مایکل بری و استیو آیسمن دو معامله‌گری هستند که بخش اعظم شهرت معامله‌گری خود را در بحران مالی سال ۲۰۰۸ به دست‌ آوردند. در آن زمان، هنگامی که اکثر افراد دچار ضررهای سنگین بودند، این دو معامله‌گر به‌شکلی ناباورانه با اتخاذ رویکردی با ریسک بسیار بالا و خلاف جهت بازار به سودی کلان دست یافتند.

نقل‌قول مشهوری در وال استریت می‌گوید:

گاوها سود می‌برند، خرس‌ها سود می‌برند، خوک‌ها ذبح می‌شوند.

۵. آیا مجبور به معامله شده‌ام؟

شرکت‌های مالی بزرگ در بازار دارایی‌های مختلف، موقعیت‌هایی با سرمایه کلان باز می‌کنند. از این‌ رو، برای کسب سود و خروج از موقعیت، نیاز دارند که در طرف دیگر معامله به‌اندازه کافی نقدینگی وجود داشته باشد. یکی از حیله‌های شناخته‌شده‌ای که برخی شرکت‌ها به کار می‌گیرند، این است که با استفاده از رسانه‌های جمعی، سرمایه‌گذاران خُرد را مجاب می‌کنند که خلاف جهت بازار دست به معامله بزنند. این کار شرافتمندانه نیست؛ اما اتفاق می‌افتد. بنابراین، مراقب این نوع فریب‌کاری‌ها باشید.

برای جلوگیری از ضرر، پیش از خرید از خود بپرسید که در ابتدا چگونه از این موقعیت و معامله آگاه شدید. آیا از طریق فرد، شرکت یا نهادی بود که با شما تضاد منافع دارد؟ اگر چنین است، بیشتر فکر کنید و آگاهی بیشتری در مورد این موقعیت خاص کسب کنید. این کار می‌تواند جلوی ضررهای هنگفت شما را بگیرد.

۶. این معامله چه تأثیری بر تنوع‌بخشی سبد سهام من دارد؟

ده سوال مهم که برای جلوگیری از ضرر در معامله باید از خود بپرسید

تأثیر هر دارایی بر پورتفولیو و تنوع آن را بسنجید

هر بار موقعیتی را به سبد سهام خود اضافه می‌کنید، آرایش سبد سهام خود را تغییر می‌دهید. ورود شما به یک کلاس دارایی، یک حوزه یا یک سهم خاص، تعادل سبد سهام شما را برهم می‌زند و این تعادل‌نداشتن ممکن است از چشم شما پنهان بماند. تشخیص اینکه یک دارایی چه تأثیری بر ریسک سبد سهام شما دارد، امری حیاتی است. نقاط ضعف و نقایص موجود در ساختار آنها را پیدا کنید. در این صورت اگر اتفاق ناگواری برای سبد سهام شما بیفتد، برای پیامدهای آن آمادگی لازم را خواهید داشت.

۷. برنامه جایگزین من چیست؟

ده سوال مهم که برای جلوگیری از ضرر در معامله باید از خود بپرسید

همیشه راهی برای بازگشت از ضرر باقی بگذارید

پس از ورود به یک موقعیت، به واکنش‌ احتمالی‌ در برابر سناریوهای محتمل و رایجی که ممکن است اتفاق بیفتد، فکر کنید. اگر معامله به حد ضرر برسد، آیا موقعیت را کماکان حفظ می‌کنید یا از آن خارج می‌شوید؟ اگر معامله به حد سود برسد، آیا به‌طور کامل از موقعیت خارج می‌شوید یا نیمی از سرمایه را باقی می‌گذارید؟

این پرسش‌ها، نه‌تنها شما را برای آینده آماده می‌کند، بلکه به شما کمک می‌کنند تا ایده‌های ناکارآمد را نیز از برنامه معاملاتی خود حذف کنید. با این کار، به برنامه‌ای عملی دست خواهید یافت که هر آنچه را که باید بدانید، در اختیارتان می‌گذارد.

۸. برای ورود به معامله خیلی دیر است؟

دیررسیدن به معامله تعبیر مؤدبانه دیگری برای اشتباه‌کردن است. خرید یک دارایی که به اوج قیمت خود رسیده است، بسیار بدتر از تلاش برای خرید دارایی در پایین‌ترین قیمت ممکن است. در اوج خریدن بیشتر از اینکه یک اشتباه باشد، یک شکست محسوب می‌شود.

با این حال، همه ما ممکن است اشتباه کنیم. نمودارها توانایی عجیبی در بیدارکردن دیوِ طمعی که در وجود ما پنهان است، دارند. اگر ببینیم سهام شرکت تسلا (Tesla) سر به آسمان گذاشته و تا ۱,۸۰۰ دلار اوج گرفته یا طلا با صعودی خیره‌کننده به ۲,۰۰۰ دلار رسیده است، نمی‌توانیم مقاومت کنیم و در مقابل ترس از عقب افتادن (FOMO)، تسلیم می‌شویم و در خرید آن دارایی به سایرین می‌پیوندیم. اما بعد از یک هفته بازار به‌شدت سقوط می‌کند. تنها آن زمان است که متوجه می‌شویم چه تصمیم احمقانه‌ای گرفته‌ایم.

ده سوال مهم که برای جلوگیری از ضرر در معامله باید از خود بپرسید

آیا واقعا می‌خواهید در اوج خرید کنید؟!

جلوگیری از این اشتباه چندان دشوار نیست؛ فقط باید دیدگاه خود را تغییر دهید. اگر با نمودار و قیمتی روبه‌رو شدید که به‌شکل یک منحنی سهمی رشد کرده است، از آن بگذرید و سراغ دارایی‌های دیگر بروید. شما این رشد قیمت را از دست داده‌اید.

۹. خسته شده‌ام؟

معامله‌گری از روی خستگی و بی‌حوصلگی سریع‌ترین راه برای باختن سرمایه است. اگر علت خاصی برای سرمایه‌گذاری روی یک دارایی مشخص ندارید، احتمالاً سودی نیز کسب نخواهید کرد. اگر پیش از کلیک روی دکمه «خرید» یا «فروش»، عبارت‌هایی که به کار می‌برید، «چه مسخره!»، «دیگر چه‌چیزی برای از دست‌دادن دارم؟» و «چرا که نه؟» هستند، شما از روی خستگی و بی‌حوصلگی معامله می‌کنید. در آن زمان، ممکن است مشخص نباشد، اما هنگامی‌که ضرر روی ضرر انباشته شد، از خود خواهید پرسید چرا اصلاً از ابتدا وارد این معامله شدم؟

۱۰. چرا اصلاً وارد این معامله شدم؟

گاهی اوقات، فقط باید از خود بپرسید:

اصلاً چرا باید پولی را سود و ضرر انباشته که به این سختی به دست آورده‌ام، در این بازارهای آشفته سرمایه‌گذاری کنم؟

این پرسش ساده و تلقینی می‌تواند جایی که فکرش را هم نمی‌کنید از سرمایه شما محافظت کند. شاید علت ورود شما به معامله‌ای خاص، طمع، خستگی یا ترس از دست‌دادن باشد، که اگر این سؤال را از خود نپرسید، متوجه آن نخواهید شد.

از طرف دیگر، اگر بعد از ساعت‌ها تحلیل و بررسی منسجم و مستدل به ایده‌ای دست یافته‌اید که کاملاً از آن مطمئن هستید، زمان ورود به معامله فرا رسیده است.

سخن پایانی؛ هر کس مسئول مستقیم حفظ سرمایه خود است

هر بار قصد سرمایه‌گذاری دارید، این پرسش‌ها را از خود بپرسید. پس از آن شگفت‌زده خواهید شد که چگونه به‌راحتی می‌توانید نقایص احتمالی برنامه معاملاتی خود را شناسایی کنید، چقدر سریع متوجه می‌شوید که تعصب‌های شناختی شما را وادار به ورود به معاملات زیان‌بار کرده‌اند و مدیریت ریسک ضعیف تا چه‌اندازه می‌تواند خطرناک باشد.

اما مهم‌تر از همه، در طول زمان یاد می‌گیرید که چگونه محافظ سرمایه خود باشید، از اشتباه‌ها، شتاب‌زدگی‌ها و خطاهایی که فرصت‌هایتان را خراب می‌کند، دوری کنید و برای همیشه تبدیل به یک سرمایه‌گذار موفق شوید.

زیان انباشته سال گذشته خودروسازان به ۱۱۰ هزار میلیارد تومان رسید

زیان-انباشته-سال-گذشته-خودروسازان-به-۱۱۰-هزار-میلیارد-تومان-رسید

به گزارش الفباخبر ، مطابق پیش بینی وزارت صمت تا پایان سال جاری ۲۰۰ هزار خودرو صرفاً توسط دو شرکت اصلی خودروساز داخلی بیش از میزان هدف گذاری تعیین شده تولید می شود و این رقم به یک میلیون و ۶۰۰ هزار خودرو خواهد رسید. هدف گذاری رشد ۵۰ درصدی از سوی سیاست گذاران این است که شکاف میان عرضه و تقاضا پر شود و از طریق تولید پرفشار داخلی بازار خودرو تنظیم گردد.

بیشتر بخوانید:

خودرو سازان داخلی نور چشمی نیستند
انجمن خودروسازان: تأیید ایمنی خودروها را به یکسال برگردانید

قیمت یا تاوان اجرای این سیاست گذاری این است که صنعت خودرو با ضرر محصولاتش را به بازار عرضه کند ولو آنکه این زیان به ۱۱۰ هزار میلیارد تومان در سالی که گذشت منتهی شود !

از طرف دیگر موضوع سود در سمت مصرف نیز چه مصرف کننده نهایی و چه واسطه شد، استفاده از رانت بازار به خاطر اختلاف قیمت کارخانه و سود و ضرر انباشته بازار است که در حال حاضر این اختلاف بسیار زیاد است بنابراین تا رانت در بازار هست دلال هم هست و طرح های فروش محصولات خودروسازان شانس واسطه ها را برای برنده شدن در لاتاری ها بالا می برد.

بنگاه های بزرگ تولید خودرو مدعی هستند که قیمت‌گذاری دستوری باعث شده است هزینه تولید با قیمت فروش خودرو تناسبی نداشته باشد و اساساً بنگاهی که سودآوری نداشته باشد از منظر اقتصادی توجیهی برای فعالیت آن وجود ندارد و در چنین شرایطی خودروسازان نیز چندان میلی به رشد تیراژ ندارند.

بنابر آنچه گفته شد و در تحلیلی که از سوی دنیای اقتصاد ارائه شده رابطه میان جهش تولید و زیان انباشته خودروسازان یک رابطه مستقیم است و بالا رفتن میزان تولید به بالارفتن زیان انباشته شرکت‌های خودروساز منتهی می شود. تراز مالی این شرکت ها نشان می دهد که حتی با اضافه شدن سود غیر عملیاتی شرکت ها از راه فروش اموال مازاد و مشابه آن به سود عملیاتی که مستقیماً از طریق تولید حاصل می‌شود باز هم تراز مالی خودروسازان منفی است.

وقتی آب از سرچشمه گل آلود می شود قطعاً سیاست گذاری های غیر اصولی مثل صافی های کوچک و پراکنده ای عمل می‌کند که خروجی آن به آب زلال با میزان مورد نیاز نمی رسد.

یکی از این گلوگاه ها قطعاً فروش مواد اولیه سه حوزه محصول اصلی خودرو شامل بخش فلزی، بخش پتروشیمی و بخش الکتریکی به نرخ آزاد است که انگار در بازار بخش های تامین کننده دولتی این مواد خام به بخش وابسته دولتی مثل خودروساز به جای معامله ریالی به سمت معامله دلاری می رود و به این ترتیب خودروسازان با دلار خرید می کنند و با ریال می فروشند تا به این ترتیب سیاستهای شعارگونه کنترل واردات خودرو ، تعادل میان عرضه و تقاضای بازار خودرو و نظایر آن را به ها ترتیب قاعده‌مند کنند!

اگر واقعاً حال حکمرانان صنعت خودرو خوب باشد هم الان باید در فکر تامین سرمایه در گردش خودروسازان باشند تا حداقل به شعار تولید یک میلیون و ۴۰۰ هزار خودروی ادعایی خود در سال جدید دست پیدا کنند و موضوع زیان انباشته خودروسازان بماند برای بعد!



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.