تشخیص واگرایی با CCI
بررسی اندیکاتور mfi
اندیکاتور MFI یک نوسان ساز است که از قیمت و حجم برای اندازه گیری فشار خریداران و فروشندگان استفاده می شود. اندیکاتور mfi توسط Gene Quong و Avrum Soudack معرفی شده است. MFI با شروع بازار برای هر جفت ارز شروع می شود. روند در بازار هنگامی که قیمت افزایش می یابد، در واقع فشار خریداران زیاد می شود و زمانی که قیمت کاهش می یابد در واقع فشار فروشندگان زیاد می شود. سپس نسبتی از روند قیمت مثبت و منفی به فرمول RSI متصل می شود تا یک نوسان ساز ایجاد شود که بین صفر تا صد حرکت می کند. به عنوان یک نوسانگر مومنتوم (شتاب قیمت) که به حجم قیمت متصل است، MFI برای شناسایی برای تشخیص واگرایی هایی که در مورد تغییر روند قیمت هشدار می دهند استفاده می شود. نوسانگر بین 0 تا 100 حرکت می کند، بالا و پایین های بیش از حد قیمت با سیگنال های مختلف مناسب است و همچنین می توان از آن برای تشخیص واگرایی هایی که در مورد تغییر روند قیمت هشدار می دهند استفاده کرد.
بر خلاف اندیکاتورهای معمولی مانند اندیکاتور قدرت نسبی (RSI)، اندیکاتور MFI در مقایسه با نمودار قیمت فقط دادههای قیمت و حجم را در بر میگیرد. به همین دلیل، برخی از تحلیلگران اندیکاتور mfi را RSI وزنی حجمی می نامند.
تفسیر اندیکاتور mfi
به عنوان یک نوع از اندیکاتور حجمی، اندیکاتور MFI را می توان مشابه RSI تفسیر کرد. از آنجایی که حجم به ترکیب اضافه می شود، اندیکاتور mfi کمی متفاوت با RSI عمل می کند. RSI یک نوسان ساز حرکتی است تشخیص واگرایی با CCI که در حال حاضر قیمت ها را هدایت می کند. Quong و Soudack سه هدف اصلی را با استفاده از mfi شناسایی کردند. اول، چارتیست ها می توانند به دنبال سطوح بیش از حد خرید یا فروش بیش از حد باشند تا نسبت به افراط های قیمتی ناپایدار هشدار دهند. دوم، واگرایی صعودی و نزولی را می توان برای پیش بینی تغییر روند استفاده کرد. سوم، نوسانات شکست در 80 یا 20 نیز می تواند برای شناسایی روندهای معکوس قیمت استفاده می شود. یکی از راههای اصلی استفاده از اندیکاتور mfi زمانی است که واگرایی وجود دارد. واگرایی زمانی است که اندیکاتور در جهت مخالف قیمت حرکت می کند. به عنوان مثال، اندیکاتورMFI بسیار بالا است شروع به سقوط به زیر 80 می کند در حالی که قیمت یک جفت ارز به صعود خود ادامه می دهد، نشانه ای از برگشت قیمت به سمت نزول است. برعکس، زمانی اندیکاتور MFI زیر خط 20 است که به بالای 20 صعود می کند در حالی که قیمت یک جفت ارز به روند فروش خود ادامه می دهد، نشانه روند برگشتی قیمت به روند صعودی است.
مناطق اشباع اندیکاتور mfi
از سطوح بیش از حد خرید و فروش بیش از حد را می توان برای شناسایی افراط های قیمتی ناپایدار استفاده کرد. به طور معمول، MFI بالای 80 به عنوان خرید بیش از حد و اندیکاتور mfi زیر 20 به عنوان فروش بیش از حد در نظر گرفته می شود. روندهای قوی می تواند برای این سطوح کلاسیک بیش از حد خرید و فروش می شود مشکل ایجاد کند. MFI می تواند زمانی که بیش از حد خرید می شود (بیش از 80) و زمانی که روند صعودی قوی باشد قیمت بالاتر می رود. برعکس، اندیکاتور mfiمی تواند بیش از حد فروش شود (بیش از 20) و قیمت در زمانی که روند نزولی قوی است، پایین تر ادامه پیدا می کند. Quong و Soudack برای روندهای افراطی که شرایط آن را دارا باشد توصیه می شود. حرکت بالای خط 90 واقعاً بیش از حد خرید می شود و حرکت زیر 10 واقعاً اشباع فروش است. حرکت های بالای 90 و زیر 10 اتفاقات بسیار نادری هستند که نشان می دهد حرکت قیمت ناپایدار است. مسلماً، بسیاری از جفت ارزها برای روندهای طولانی مدت با حداقل ریسک معامله خواهند شد. با این حال، طراحان نمودار می توانند از سایت StockCharts.com برای یافتن کسانی که این کار را انجام می دهند استفاده کنند.
واگرایی ها و شکست ها در اندیکاتور mfi
نوسانات شکست و واگرایی ها را می توان برای ایجاد سیگنال های قوی تر ترکیب کرد. یک نوسان شکست صعودی زمانی اتفاق میافتد که MFI به زیر 20 بیش از حد فروخته میشود، به بالای 20 میرسد، بالای 20 بماند و سپس بالاتر از واکنش قبلی خود میشکند. یک واگرایی صعودی زمانی شکل میگیرد که قیمتها به سمت پایینتر حرکت میکنند. در نمودار Aetna (AET) زیر، یک واگرایی صعودی و تشخیص واگرایی با CCI نوسان شکست در ژانویه 2010 شکل گرفت. ابتدا، توجه کنید که چگونه سهام در فوریه به پایین ترین حد خود رسید و MFI برای واگرایی صعودی بسیار بالاتر از پایین ترین سطح ژانویه خود نگه داشت. دوم، توجه کنید که چگونه اندیکاتور mfi در ژانویه به زیر 20 سقوط کرد، در فوریه بالای 20 نگه داشت و در اواخر فوریه به بالاترین سطح قبلی خود رسید. این ترکیب سیگنال پیشبینیکننده یک پیشرفت قوی در ماه مارس بود.
نوسان شکست نزولی زمانی اتفاق میافتد که اندیکاتور mfi بیش از حد 80 برود، به زیر 80 سقوط کند، در یک جهش از 80 تجاوز نکند و سپس به پایینتر از واکنش قبلی شکسته شود. واگرایی نزولی زمانی شکل میگیرد که سهام به بالاترین حد خود برسد و اندیکاتور mfi به شکل زیر تشکیل شده است.
در نمودار Aetna بالا، یک واگرایی نزولی و نوسان شکست در ماه اوت سپتامبر شکل گرفت. سهام در ماه سپتامبر به بالاترین حد خود رسید، اما mfi به میزان قابل توجهی پایین تر بود. یک نوسان شکست نزولی رخ داد زیرا MFI در اواخر آگوست بیش از 80 خرید کرد، با جهش سپتامبر نتوانست به 80 برسد و با کاهش در اواخر سپتامبر، پایینترین سطح قبلی را شکست.
تفاوت بین اندیکاتور mfi و اندیکاتور RSI
MFI و RSI بسیار نزدیک به هم مرتبط هستند. تفاوت اصلی این است که mfi حجم را در خود جای می دهد، در حالی که RSI اینطور نیست. طرفداران تحلیل تکنیکال معتقدند که این یک اندیکاتور پیشرو است. بنابراین، آنها همچنین معتقدند که اندیکاتور mfi سیگنالها را ارائه میکند و نسبت به برگشتهای احتمالی به موقعتر از RSI هشدار میدهد. یک نشانگر بهتر از دیگری نیست، آنها به سادگی عناصر مختلفی را در خود جای می دهند و بنابراین سیگنال ها را در زمان های مختلف ارائه می دهند.
اندیکاتورها لزوماً بهتر از یکدیگر نیستند، بلکه اساساً فقط عناصر متنوعی را شامل می شوند و به این ترتیب سیگنال ها را در بازه های زمانی مختلف ارائه می دهند.
محدودیت های اندیکاتور mfi
MFI قادر به تولید سیگنال های نادرست است. این زمانی است که اندیکاتور کاری را انجام می دهد که نشان می دهد یک فرصت معاملاتی خوبی وجود دارد، اما پس از آن قیمت آنطور که انتظار می رود حرکت نمی کند و در نتیجه معامله زیاد می شود. اندیکاتور همچنین ممکن است در مورد چیزی مهم هشدار ندهد. برای مثال، در حالی که یک واگرایی ممکن است منجر به معکوس شدن قیمت در برخی مواقع شود، واگرایی برای همه معکوسهای قیمت وجود نخواهد داشت. به همین دلیل، توصیه میشود معاملهگران از سایر اشکال تحلیل و کنترل ریسک استفاده کنند و منحصراً به یک اندیکاتور تکیه نکنند.
اندیکاتورهای پیشنهادی کنار اندیکاتور mfi
اندیکاتورهای که در کنار اندیکاتور mfi پیشنهاد می شود با آنها کار کرد تا با ریسک کمتری معامله کرد معرفی می کنیم که با کلیک روی آن به تفصیل آشنا خواهید شد
تعریف و کاربردهای اندیکاتور CCI : اندیکاتور CCI یک اندیکاتور تحلیل تکنیکال است که تفاوت بین قیمت فعلی و میانگین قیمتی گذشته را اندازه گیری می کند.
اندیکاتور قدرت نسبی ( RSI ) : اندیکاتور قدرت نسبی (RSI) یک اندیکاتور حرکتی است که میزان تغییرات اخیر قیمت را برای تجزیه و تحلیل شرایط خرید یا فروش بیش از حد اندازه میگیرد.
واگرایی میانگین متحرک همگرایی ( MACD ) : واگرایی میانگین متحرک همگرایی (MACD) به عنوان یک روند به دنبال اندیکاتور حرکت تعریف می شود که رابطه بین دو میانگین متحرک قیمت بازار را نشان می دهد.
مقدمه تعریف واگرایی در تحلیل تکنیکال
واگرایی مفهومی در تحلیل تکنیکال است که زمانی را توصیف میکند که قیمت تشخیص واگرایی با CCI دارایی در جهت مخالف دادههای دیگر، حرکت میکند. منظور از دادههای دیگر معمولاً دادههای مربوط به یک شاخص فنی (اندیکاتور) است. با ما همراه باشید تا شما را با تعریف واگرایی در تحلیل تکنیکال آشنا کنیم.
تعریف واگرایی در تحلیل تکنیکال
واگرایی را میتوان با یک مثال توضیح داد. فرض کنید نمودار قیمت با یک اندیکاتور، همبستگی منفی ایجاد کرده است، در این صورت میتوان گفت واگرایی شکل گرفته است. منظور از همبستگی منفی است که مثلا “بالاترین سطح” در نمودار قیمت در مقابل “پایینترین سطح” در اندیکاتور قرار بگیرد. این اتفاق میتواند به عنوان یک سیگنال برای تغییر بالقوه قیمت در نظر گرفته شود. نمونهای از واگرایی در تصویر زیر قابل رویت است.
واگراییها توسط معاملهگرانی که در تلاشند تا ضعف در روند بازار را تشخیص دهند استفاده میشود. چون واگرایی ممکن است منجر به معکوس شدن روند شود. حجم معاملات یک مثال ساده از یک شاخص است که میتواند واگرایی ایجاد کند. در این صورت، اگر جرکت قیمت در جهت خلاف حجم معاملات باشد، واگرایی ایجاد میشود. به عنوان مثال، اگر افزایش قیمت با کاهش حجم همراه باشد، واگرایی وجود دارد.
در حالی که واگرایی میتواند بین قیمت دارایی و هر داده دیگری رخ دهد، بیشتر در مورد شاخصهای فنی، به ویژه با نوسانگرهای حرکتی، مانند شاخص کانال کالا (CCI)، شاخص قدرت نسبی (RSI)، اسیلاتور استوکاستیک، و ویلیامز استفاده میشوند.
انواع واگرایی در تحلیل تکنیکال
در کل دو نوع واگرایی داریم که شامل واگرایی منظم و واگرایی پنهان میشود. هر نوع واگرایی شامل یک سوگیری صعودی یا یک سوگیری نزولی خواهد بود.
واگرایی منظم
دو کف پشت سر هم از نمودار قیمت و نوسانگر را در نظر بگیرید. اگر در نمودار قیمت کف دوم پایینتر از کف قبلی باشد (LL)، اما در نوسانگر کف دوم بالاتر از کف قبلی باشد (HL)، این به عنوان یک واگرایی منظم صعودی در نظر گرفته میشود. این نوع واگرایی معمولا در انتهای یک روند نزولی رخ میدهد و تشخیص واگرایی با CCI موجب تغییر روند میشود.
برای درک ادامه تعریف واگرایی در تحلیل تکنیکال اکنون دو سقف پشت سر هم از نمودار قیمت و نوسانگر را در نظر بگیرید. اگر سقف دوم در نمودار قیمت بالاتر باشد (HH)، اما سقف دوم در نواسانگر پایینتر باشد (LH)، در این صورت شما یک واگرایی نزولی منظم خواهید داشت. این نوع واگرایی معمولا در انتهای یک روند صعودی رخ میدهد و موجب تغییر روند میشود.
واگرایی پنهان
حال اگر در نمودار قیمت کف دوم بالاتر از کف قبلی باشد (HL) و در نوسانگر کف دوم پایینتر از کف قبلی باشد (LL)، شما یک واگرایی صعودی پنهان دارید. این نوع واگرایی معمولا در انتهای یک روند نزولی رخ میدهد و موجب تداوم روند میشود.
حال اگر در نمودار قیمت سقف دوم پایینتر از سقف قبلی باشد (LH) و در نوسانگر سقف دوم بالاتر از سقف قبلی باشد (HH)، شما یک واگرایی نزولی پنهان دارید. این نوع واگرایی معمولا در انتهای یک روند صعودی رخ میدهد و موجب تداوم روند میشود.
پس به خاطر داشته باشید که واگراییهای منظم سیگنالهای احتمالی برای معکوس شدن روند هستند در حالی که واگراییهای پنهان سیگنال تداوم روند هستند. یعنی:
- واگراییهای منظم، نشانه معکوس شدن روند احتمالی است.
- واگراییهای پنهان، نشانه ادامه روند احتمالی است.
9 قانون برای معامله با توجه به تعریف واگرایی در تحلیل تکنیکال
بعد از تعریف واگرایی در تحلیل تکنیکال و قبل از اینکه شروع به جستجوی واگراییهای بالقوه کنید، بهتر است 9 قانون جالب در مورد معامله با توجه به واگراییها را بدانید. آنها را بیاموزید و به کار بگیرید تا به شما در تصمیمگیریهای معاملاتی تشخیص واگرایی با CCI کمک کنند.
1. به نمودار قیمت دقت کنید.
برای اینکه واگرایی وجود داشته باشد، قیمت باید یکی از موارد زیر را تشکیل دهد:
- اوجی بالاتر از اوج قبلی
- کفی پایینتر از کف قبلی
- دو اوج متوالی مسطح
- دو کف متوالی مسطح
پس تا زمانی که یکی از این چهار حالت بر نمودار قیمت رخ نداده زحمت نگاه کردن به اندیکاتور را به خود ندهید چون هیچ فایدهای ندارد.
2. اوجها متوالی یا کفهای متوالی را به هم متصل کنید.
به یاد داشته باشید، شما فقط با یکی از چهار حالت قانون اول مواجه میشوید. اکنون دو اوج متوالی یا دو کف متوالی موجود بر نمودار قیمت را به هم وصل کنید.
3. در تشخیص اوجها و کفها دقت کنید.
شاید در بین اوجها یا کفهایی که قرار است به هم وصل کنید اوجها و کفهای دیگری وجود داشته باشد. شما باید موارد اصلی را بیابید و به هم متصل کنید.
4. نمودار قیمت را با اندیکاتور مقایسه کنید.
اکنون به اندیکاتور خود نگاه کنید و آن را با نمودار قیمت مقایسه کنید. از هر شاخصی که استفاده میکنید، به یاد داشته باشید که باید نقاط متناظر با اوج و کفی که روی نمودار تعیین کردهاید را مقایسه نمایید. برخی از شاخصها مانند MACD یا Stochastic دارای خطوط متعددی هستند که همگی تشخیص واگرایی با CCI روی یکدیگر قرار دارند. در این صورت تنها کافی است بر اوجها و کفهای آن تمرکز کنید.
5. سازگاری بین نمودار قیمت و اندیکاتور را رعایت کنید.
یکی از مهمترین قوانین که بعد از تعریف واگرایی در تحلیل تکنیکال باید رعایت شود سازگاری بین نمودار قیمت و اندیکاتور است. اگر در نمودار قیمت تشخیص واگرایی با CCI دو اوج را به هم متصل کردهاید، در اندیکاتور نیز باید دو اوج را به هم وصل کنید. در مورد کف نیز باید به همین صورت عمل کنید.
اگر بر نمودار قیمت خطی را رسم کردهاید که دو کف را به هم وصل میکند، در اندیکاتور نیز باید خطی بکشید که دو کف تشخیص واگرایی با CCI را به هم وصل میکند. در کل بین آنها باید مطابقت وجود داشته باشد.
6. نوسانات قیمت و نشانگر را در تراز عمودی نگه دارید.
اوج یا کفهایی که در نشانگر شناسایی میکنید باید آنهایی باشند که بهطور عمودی با اوج یا کفها در نمودار قیمت مطابقت دارند. تراز عمودی بین اوجها و کفها در نمودار قیمت و اندیکاتور را حفظ کنید.
7. شیبها را تماشا کنید
واگرایی فقط در صورتی وجود دارد که شیب خط اتصالدهنده اوج/کف نشانگر با شیب خط اتصالدهنده اوج/کف قیمت متفاوت باشد. اگر شیبها یکی باشد به جای واگرایی، همگرایی داریم. از طرفی حتی اگر یکی صعودی یا نزولی و دیگری مسطح باشد باز میتوان گفت واگرایی رخ داده است.
8. اگر کشتی حرکت کرده است، سوار کشتی بعدی شوید.
اگر تعریف واگرایی در تحلیل تکنیکال را به درستی متوجه شده و واگرایی را تشخیص دادید اما دیر متوجه آن شدید دیگر اقدام به معامله از روی آن نکنید. اکنون تنها کاری که میتوانید انجام دهید این است که منتظر بمانید تا یک نوسان بالا/پایین دیگر شکل بگیرد و جستجوی واگرایی خود را دوباره شروع کنید.
خط روند و روش صحیح رسم آن
از سری مقالات مشابه این مطلب
9. یک قدم به عقب بردارید.
سیگنالهای واگرایی در بازههای زمانی طولانیتر دقیقتر هستند. در این دورههای زمانی سیگنالهای نادرست کمتری دریافت میکنید. این به معنای معاملات کمتر است، اما اگر تجارت خود را به خوبی ساختار دهید، پتانسیل سود شما میتواند بسیار زیاد باشد. واگرایی در بازههای زمانی کوتاهتر بیشتر اتفاق میافتد، اما کمتر قابل اعتماد هستند. در نتیجه توصیه میکنیم فقط در نمودارهای 1 ساعته یا بیشتر به دنبال واگرایی باشید.
جمعبندی تعریف واگرایی در تحلیل تکنیکال
واگرایی یکی از تکنیکهایی است که در تحلیل تکنیکال به کار میرود. در کل دو نوع واگرایی داریم که یکی تغییر روند و دیگری تداوم روند را نشان میشود. اگر بتوانید واگرایی را به درستی تشخیص دهید میتوانید معاملات پرسودی بر حسب آن انجام داده و به موفقیتهای زیادی دست یابید. از طرفی چند قانون برای استفاده از واگرایی وجود دارد که اگر این قوانین را دنبال کنید شانس بیشتری برای موفقیت دارید.
برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد تعریف واگرایی در تحلیل تکنیکال میتوانید از طریق کانال تلگرام یا صفحه اینستاگرام با لیدوما فارکس تماس بگیرید و سوالات خود در این زمینه را از ایشان بپرسید.
واگرایی در بازار فارکس چیست و چگونه بر اساس واگرایی ها معامله کنیم؟
در این مطلب قصد داریم تکنیکی را به شما آموزش بدهیم که به کمک آن میتوانید در کفها بخرید و در سقفها بفروشید. اگر سابقه حضور در بازار را داشته باشید احتمالا تجربه تلخ از دست دادن سودهایتان یا از دست دادن بخشی از یک روند را داشتهاید. یک ضرب المثل معروف در بازارها وجود دارد که میگوید سود مثل بستنی است! اگر سریع برای خوردن آن اقدام نکنید آب میشود. با توجه به فصل تابستان و گرم بودن هوا نیاز دیدیم تا مبحث واگرایی و نحوه معامله بر اساس آن را به طور کامل بررسی کنیم تا حواستان به بستنیهایتان باشد😅! این مطلب را از دست ندهید.
واگرایی در فارکس چیست؟
Divergence در فارکس زمانی اتفاق میافتد که یک دارایی در خلاف جهت یک اندیکاتور تکنیکال، مثل Rsi یا اسیلاتور حجم حرکت میکند. هنگام معامله جفت ارزها در فارکس، دایورجنس معمولا به عنوان نشانهای از تضعیف جهت قیمت فعلی، از دست دادن حرکت و در نتیجه تغییر احتمالی روند است.
Divergence ها یک شاخص پیش رو هستند که میتوانند تغییرات قیمت و چرخش در بازار را قبل از رخ دادن پیش بینی کنند. به همین علت بهتر است آنها را یاد بگیرید. اگر به خوبی بتوانید بر آنها مسلط شوید میتوانید راهکاری برای بهبود استراتژی معاملاتیتان باشد. برای Take profit و Stop loss نیز میتوانید بر اساس سطوح پرایس اکشنی، کندل استیک و سطوح حمایتی و مقاومتی اقدام کنید.
نحوه یافتن واگرایی در فارکس
در گام اول تریدر باید مشخص کند که از چه اندیکاتورهای تکنیکالی میخواهد استفاده کند. Indicator ها و اسیلاتورهای زیادی برای این کار وجود دارند که عبارتند از:
- Commodity Channel Index (CCI)
- MACD (Moving Average Convergence Divergence)
- Momentum
- Relative Strength Index (RSI)
- Stochastic Oscillator
- Williams Percent Range
نوع اندیکاتوری که انتخاب میکنید تاثیری بر تحلیل نخواهد داشت بنابراین نیازی نیس در این مورد وسواس زیادی به خرج بدهید.
همانطور که در بالا گفته شد معمولا ابزارهایی که مورد استفاده قرار میگیرند عبارتند از Rsi، Macd، Cci، Stochastic و … . پس از انتخاب آن را بر روی چارت بیاندازید و شروع به پیدا کردن مناطقی کنید که اندیکاتور و قیمت با هم، هم سو نیستند.
بررسی انواع واگرایی
برای این که بتوانید راحت تر واگرایی ها را تشخیص دهید بهتر است بدانید که Divergence ها به 3 دسته کلی تقسیم میشوند که عبارتند از:
دایورجنسهای معمولی و مخفی هر کدام به دو دسته تقسیم میشوند. بنابراین شما باید در مجموع بر روی چارت به دنبال چهار حالت زیر باشید:
واگرایی معمولی مثبت (RD+)
این حالت زمانی رخ میدهد که قیمت میتواند یک کف جدید (L) بزند اما اندیکاتور نمیتواند این کار را بکند. در پایان یک روند نزولی شاهد آن هستیم و نوید یک روند صعودی و گرفتن پوزیشن لانگ را میدهد. این Divergence به ما میگوید که قدرت خریداران بیشتر از فروشندگان است.
واگرایی معمولی منفی (RD-)
در انتهای یک روند صعودی به وجود میآید. قیمت سقف جدیدی میزند اما اندیکاتور موفق نمیشود سقفی بالاتر از سقف قبلی ایجاد کند.
واگرایی مخفی مثبت (HD+)
این اتفاق هنگامی رخ میدهد که که قیمت کفی بالاتر از کف قبلی خود تشکیل میدهد ولی اندیکاتور یک کف پایین تر تشکیل میدهد. این حالت در انتهای یک روند اصلاحی و در یک کانال صعودی پیش میآید. پس از این که اصلاح قیمت تمام شد شما میتوانید در جهت ادامه روند پوزیشن بگیرید. این واگرایی نوید دهنده ادامه روند صعودی است و شما با مشاهده آن میتوانید وارد موقعیت خرید شوید.
وگرایی مخفی منفی (HD-)
در یک روند نزولی به وجود میآید که قیمت توانایی رسیدن به سقف قبلی را ندارد ولی اندیکاتور موفق میشود یک سقف جدید بزند. معمولا در کانالهای نزولی در زمانی اتفاق میافتد که قیمت به منظور اصلاح رو به بالا حرکت میکند. واگرایی مخفی منفی نشاندهنده ادامه روند نزولی است و موقع گرفتن پوزیشن Sell است.
واگرایی زمانی (TD)
دایورجنس زمانی به دو دسته معمولی و هوشمند تبدیل میشود.
در این نوع Divergence تضاد رفتاری بین قیمت و زمان از اهمیت برخوردار است و اندیکاتورها در آن نقشی ندارند. زمانی که قیمت در زمان بیشتری نسبت به گام قبلی اصلاح کند واگرایی اتفاق میافتد.
واگرایی معمولی: دایورجنس زمانی معمولی زمانی اتفاق میافتد که تعداد کندلهای فاز اصلاح بیشتر از کندلهای فاز قبل باشد.
واگرایی زمانی هوشمند: بر خلاف واگرایی زمانی معمولی تعداد کندلها اصلاح کمتر از کندلهای حرکت فاز قبل است. اما درصد اصلاح زمانی بیشتر از اصلاح قیمتی است.
سخن پایانی
حتی اگر واگرایی بخشی از استراتژی معاملاتی شما نباشد، ارزش آن را دارد که از آن به عنوان مکمل استفاده کنید. زیرا میتوانند مانند یک سیگنال اضافی عمل کنند. به هر حال استفاده از آنها به تنهایی توصیه نمیشود. اما یکی از سیگنالهای قوی در بازار به حساب میآید.
شاخص کانال کالا CCI چیست؟
شاخص کانال کالا CCI توسط دونالد لمبرت توسعه یافته و در سال ۱۹۸۰ منتشر شد. شاخص کانال کالا CCI یک شاخص همه کاره است که می تواند برای شناسایی روند جدید یا هشدار نسبت به شرایط برگشتی بازار مورد استفاده قرار گیرد.
لمبرت در ابتدا CCI را برای شناسایی چرخشهای دورهای کالاها ایجاد کرد ، اما این شاخص را می توان با موفقیت برای شاخص ها ، ETF ، سهام و سایر اوراق بهادار اعمال کرد. به طور کلی ، CCI سطح قیمت فعلی را نسبت به یک سطح متوسط قیمت در یک بازه زمانی مشخص اندازه گیری می کند.
شاخص کانال کالا CCI وقتی قیمتها خیلی بالاتر از حد متوسط باشد نسبتاً بالا است اما وقتی قیمتها خیلی کمتر از حد متوسط باشد نسبتاً پایین است. به این ترتیب می توان از CCI برای شناسایی سطح اشباع خرید و فروش استفاده کرد.
تفسیر:
شاخص کانال کالا CCI تفاوت بین تغییر قیمت یک اوراق بهادار و میانگین تغییر قیمت آن را اندازه می گیرد. قرائت مثبت زیاد، نشان می دهد که قیمتها کاملاً بالاتر از حد متوسط خود هستند ، که این نشان دهنده قدرت روند است. قرائت منفی پایین، نشان می دهد که قیمت ها کاملاً کمتر از حد متوسط هستند که نشان دهنده ضعف روند است.
شاخص کانال کالا CCI می تواند به عنوان یک شاخص همزمان یا پیشرو استفاده شود. به عنوان یک نشانگر تصادفی ، افزایش بیش از ۱۰۰+ نشان دهنده عملکرد قوی قیمت است که می تواند آغاز روند صعودی باشد. پلاگین های زیر -۱۰۰ عملکرد ضعیف قیمت را نشان می دهد که می تواند آغاز روند نزولی باشد.
از شاخص کانال کالا CCI تحلیلگران تکنیکال می توانند به دنبال سطوح اشباع خرید و فروش باشند و یک محدوده بازگشتی را پیش بینی کند. به همین ترتیب ، واگرایی های صعودی و نزولی می توانند برای تشخیص تغییرات اولیه حرکت و پیش بینی روند معکوس روند استفاده شوند.
شروع روند جدید:
همانطور که گفته شد ، بیشترین حرکت CCI بین -۱۰۰ و +۱۰۰ اتفاق می افتد. حرکتی که بیش از این محدوده باشد قدرت یا ضعف غیرمعمولی را نشان می دهد که می تواند حرکت گسترده را پیش بینی کند. این سطوح را به عنوان فیلترهای صعودی یا نزولی در نظر بگیرید. در تحلیل تکنیکال ، شاخص کانال کالا CCI گاوها را مثبت و خرس ها را منفی میداند. با این حال ، استفاده از کراس اوورهای ساده با خط صفر می تواند سیگنالهای زیادی را ایجاد کند. لازم به ذکر است که سیگنالهای خرید و فروش با تاخیر صادر می شوند.
سطوح اشباع خرید و فروش:
تعریف خرید بیش از حد یا فروش بیش از حد برای شاخص کانال کالا CCI متفاوت است. شناسایی سطوح اشباع خرید و فروش می تواند با شاخص کانال کالا (CCI) قدری مشکل باشد. اولاً ، CCI یک نوسان ساز بی حد و مرز است و از نظر تئوری ، هیچ محدودیتی برای بالا و پایین وجود ندارد و شناسایی سطوح اشباع را با گذشت زمان و تجربه امکانپذیر خواهد بود.
دوم ، اوراق بهادار می تواند با اینکه به محدوده های اشباع وارد شده باشند همچنان به حرکت در همان روند قبلی ادامه دهند.
واگرایی های صعودی / نزولی:
واگرایی ها نشان دهنده یک نقطه بازگشت بالقوه هستند تشخیص واگرایی با CCI زیرا حرکت جهشی قیمت را تأیید نمی کند. واگرایی صعودی زمانی اتفاق می افتد که قیمت سطح پایین تری را ایجاد می کند و CCI پایین ترین سطحی را تشکیل می دهد که حرکت نزولی کمتری را نشان می دهد. واگرایی نزولی زمانی شکل می گیرد که قیمت یک بالاترین سطح را ثبت کند و CCI یک بالاترین سطحی را تشکیل می دهد که حرکت صعودی کمتری را نشان می دعهد.
قبل از اینکه بیش از حد از واگرایی ها به عنوان شاخص های معکوس بزرگ توجه شما را به خود جلب کنند، توجه داشته باشید که واگرایی ها در یک روند قوی می توانند گمراه کننده باشند. یک روند صعودی قوی می تواند واگرایی های نزولی بی شماری را قبل از واقعی شدن قیمت بالایی نشان دهد. برعکس ، واگرایی های صعودی اغلب در روند نزولی گسترده ظاهر می شوند.
تأیید کلید واگرایی است. در حالی که واگرایی ها منعکس کننده تحولی است که می تواند روند معکوس را پیش بینی کند ، تحلیلگران باید یک نقطه تأیید برای CCI یا نمودار قیمت تعیین کنند. واگرایی نزولی را می توان با شکست زیر صفر در CCI یا شکست حمایت در نمودار قیمت تأیید کرد. برعکس ، یک واگرایی صعودی می تواند با شکست بالای صفر در CCI یا شکست مقاومت در نمودار قیمت تأیید شود.
واگرایی چیست ؟ واگرایی معمولی و مخفی کدامند
چه خوب می شد اگر یک موقعیت خرید می داشتید و می توانستید پیشاپیش محل دقیق بستن موقعیت را بدانید که مبادا بعدا حسرت سودهای تحقق نیافته خود را بخورید ، و دود شدن بوگاتی و شلوار آرمانی و عطر دیور که می خواستید بخرید را نظاره کنید چراکه جهت معامله شما برعکس شده است!
چه خوب می شد اگر می شد بدانید جفت ارزی که همچنان در حال ریزش است کجا باید با قیمت بهتر فروش بگیرید یا ورود کم خطر تری داشته باشید؟
خب چه فکر می کنید؟ بله، راهی وجود دارد!
نام تشخیص واگرایی با CCI آن معامله واگرایی است. واگرایی چیست ؟
به طور خلاصه ، با مقایسه قیمت (پرایس اکشن) و حرکت یک اندیکاتور می توان شاهد یک واگرایی بود.
چندان مهم نیست که از چه اندیکاتوری استفاده می کنید.
می توانید از RSI ، MACD ، Stochastic ، CCI و غیره استفاده کنید.
نکته قابل توجه در مورد واگرایی ها این است که می توانید از آنها به عنوان اندیکاتور پیشرو استفاده کنید که پس از چند بار تمرین ، تشخیص آن چندان دشوار نیست.
واگرایی ها اگر به درستی معامله شوند ، می توانند سودآور باشند.
بهترین چیز در مورد واگرایی ها این است که شما معمولاً در نزدیکی کف می خرید یا در نزدیکی سقف می فروشید.
این باعث می شود که نسبت ریسک به پاداش بالقوه در معاملات شما بسیار کم باشد.
چی-چینگ! پول واریز شد!
معامله واگرایی ها
فقط به “سقف های بالاتر” و “کف های پایین تر” فکر کنید.
قیمت و مومنتوم در حالت عادی دست در دست هم هستند ، مثل هانسل و گرتل ، نخود و لوبیا ، بتمن و رابین ، جی زی و بیانسه ، نمک و فلفل … داستان رو گرفتید.
اگر قیمت در حال زدن سقف های بالاتر باشد ، اسیلاتور نیز باید در حال زدن سقف های بالاتر باشد. اگر قیمت در حال ساختن کف های پایین تر است ، اسیلاتور نیز باید در حال ساختن کف های پایین تر باشد.
اگر چنین نیست ، بدان معنی است که قیمت و اسیلاتور در حال واگرا شدن هستند. و به همین دلیل است که این حالت “واگرایی” نامیده می شود.
معاملات واگرایی ابزاری عالی در جعبه ابزار شما هستند زیرا واگرایی ها به شما علامت می دهند که اتفاقات بودار است و باید توجه بیشتری داشته باشید.
استفاده از معاملات واگرایی می تواند در شناسایی یک روند در حال تضعیف یا برگشت مومنتوم موثر و مفید باشد. حتی گاهی می توانید از آن به عنوان سیگنالی برای ادامه روند استفاده کنید!
دو نوع واگرایی وجود دارد:
در ادامه درس ، به شما آموزش می دهیم که چگونه این واگرایی ها را تشخیص داده و آنها را معامله کنید.
یک سورپرایز شیرین هم در پایان برای شما داریم.
واگرایی معمولی چیست ؟
از واگرایی معمولی به عنوان سیگنال احتمالی تغییر جهت روند استفاده می شود.
دو نوع واگرایی معمولی وجود دارد: صعودی و نزولی.
واگرایی معمولی صعودی
اگر قیمت در حال ساختن کف های پایین تر (LL) باشد ، اما اسیلاتور در حال ساختن کف های بالاتر (HL) باشد ، واگرایی معمولی صعودی در نظر گرفته می شود.
چنین حالتی به طور معمول در پایان روند نزولی اتفاق می افتد.
پس از ایجاد کف دوم ، اگر اسیلاتور نتواند کف جدیدی را تشکیل دهد ، احتمالاً قیمت افزایش خواهد یافت ، زیرا در حالت عادی انتظار می رود که قیمت و مومنتوم در راستای یکدیگر حرکت کنند.
در عکس زیر یک واگرایی صعودی معمولی به تصویر کشیده شده است.
واگرایی معمولی نزولی
حال ، اگر قیمت در حال ساختن سقف های بالاتر (HH) باشد ، اما اسیلاتور در سقف پایین تر (LH) باشد ، شما واگرایی نزولی معمولی دارید.
این نوع واگرایی را می توان در یک روند صعودی یافت.
بعد از اینکه قیمت سقف دوم را می زند ، اگر اسیلاتور سقف پایین تر بزند ، احتمالاً می توانید انتظار داشته باشید که قیمت برگشته و پایین بیاید.
در تصویر زیر ، می بینیم که قیمت پس از زدن سقف دوم برگشته است.
همانطور که در تصویر بالا مشاهده می کنید ، واگرایی معمولی هنگام تلاش برای زدن سقف ها و کف ها استفاده می شود.
شما به دنبال منطقه ای هستید که قیمت در آن متوقف شده و برگشت می کند.
اسیلاتورها به ما علامت می دهند که مومنتوم شروع به تغییر کرده است و گرچه قیمت سقف بالاتر (یا کف پایین تر) زده است ، اما احتمال پایدار ماندن آن وجود ندارد.
حال که واگرایی معمولی را یاد گرفتید ، وقت آن است که سراغ نوع دوم واگرایی برویم …. یعنی واگرایی مخفی.
نگران نباشید ، واگرایی مخفی مخزن الاسرار نیست و تشخیص آن هم تا آن حد سخت نیست.
دلیلی که به آن “مخفی” می گویند این است که در داخل روند فعلی خود را مخفی کرده است.
واگرایی مخفی چیست ؟
در قسمت قبلی واگرایی های معمولی را با هم بررسی کردیم ، حال بیایید ببینیم که واگرایی مخفی چیست.
واگرایی ها نه تنها سیگنال دهنده برگشت احتمالی روند هستند ، بلکه می توانند به عنوان نشانه ادامه داشتن روند نیز مورد استفاده قرار گیرند (قیمت همچنان در مسیر فعلی خود به حرکت ادامه می دهد).
همیشه به یاد داشته باشید ، روند دوست شماست ، بنابراین هر زمان که بتوانید سیگنالی مبنی برای ادامه داشتن روند فعلی دریافت کنید ، نور علی نور است!
واگرایی مخفی صعودی زمانی اتفاق می افتد که قیمت کف بالاتر (HL) می زند ، اما اسیلاتور کف پایین تر (LL) را نشان می دهد.
واگرایی مخفی صعودی
وقتی می توان آن را مشاهده کرد که جفت ارز در یک روند صعودی باشد.
هنگامی که قیمت کف بالاتر (HL) می زند ، نگاه کنید و ببینید آیا اسیلاتور نیز همین کار را انجام می دهد یا خیر.
اگر چنین نشد و کف پایین تر (LL) زد ، در اینصورت واگرایی مخفی رخ داده است.
واگرایی مخفی نزولی
و در نهایت ، ما واگرایی مخفی نزولی را داریم.
این آرایش زمانی اتفاق می افتد که قیمت سقف پایین تر (LH) را نشان می دهد ، اما اسیلاتور یک سقف بالاتر (HH) را می زند.
همانطور که حدس می زنید چنین اتفاقی در روند نزولی رخ می دهد.
هنگامی که واگرایی مخفی نزولی را مشاهده می کنید ، احتمال زیاد این جفت ارز به روند نزولی خود ادامه داده و پایین تر می رود.
بیایید مروری داشته باشیم بر آنچه که تا اینجا در مورد واگرایی مخفی آموختید.
اگر دنباله روی روند هستید ، باید برای شناسایی واگرایی مخفی نیز وقت بگذارید.
اگر دست بر قضا آن را تشخیص دادید ، در اینصورت می تواند به شما کمک کند تا از همان اوایل شکل گیری بتوانید روند را بگیرید.
خیلی خوب است ، نه؟
به خاطر داشته باشید که واگرایی های معمولی سیگنال های احتمالی برای برگشت روند هستند در حالی که واگرایی های مخفی سیگنال ادامه روند هستند.
- واگرایی های معمولی = سیگنال احتمالی برگشت روند
- واگرایی های مخفی = سیگنال احتمالی ادامه روند
در درس بعدی ، ما نمونه هایی واقعی از واگرایی ها و نحوه معامله آنها را به شما نشان خواهیم داد.
دیدگاه شما