جهت اموزش میتوانید از سایت های زیر استفاده کنید
اندیکاتور باند بولینگر (Bollinger Bands) در تحلیل تکنیکال ارز دیجیتال چیست و چگونه از آن سیگنال خرید یا فروش بگیریم؟
بولینگر باند از اندیکاتورهای رایج و محبوب به منظور تحلیل تکنیکال ارزهای دیجیتال است که میتوان با استفاده از آن و ترکیب با دیگر اندیکاتورها به سیگنالهای خرید و فروش خوبی دست پیدا کرد. در این راهنمای مربوط به باندهای بولینگر (Bollinger Bands) شما را با ظاهر این اندیکاتور، اجزای سازنده آن، روشهای مختلف استفاده از آن و نحوه تفسیر این اندیکاتور فنی محبوب را به شما آشنا میکنیم.
بولینگر باند چیست؟
باندهای بولینگر از اجزای مهم در تحلیل تکنیکال است. ابزاری همهکاره است که در آن از ترکیب میانگینهای متحرک و انحراف معیارها برای شناسایی نواحی اشباع خرید و اشباع فروش یک کالا استفاده میشود. باندهای بولینگر یکی از محبوبترین ابزارهای تحلیل فنی است.
اجزای بولینگر باند
اندیکاتور بولینگر باند سه مؤلفه دارد:
- میانگین متحرک: به طور پیشفرض از یک میانگین متحرک ساده ۲۰ دورهای استفاده میشود.
- باند یا نوار بالایی: باند بالایی معمولاً ۲ انحراف استاندارد (محاسبه شده از ۲۰ دوره دادههای مربوط به قیمت بسته شدن) بالاتر از میانگین متحرک است.
- باند یا نوار پایینی: باند پایینی معمولاً ۲ انحراف استاندارد زیر میانگین متحرک است.
نمونه نمودار باندهای بولینگر
باندهای بولینگر (به رنگ آبی) مربوط به یک قرارداد آتی یا فیوچرز در نمودار ۱ زیر نشان داده شده است.
نمودار ۱: میانگین متحرک ۲۰ روزه باندهای بولینگر.
روشهای استفاده از بولینگر باند
معاملهگران ممکن است به سه روش اصلی از باندهای بولینگر استفاده کنند. در بخشهای زیر درمورد این تفسیرهای مختلف بحث خواهیم کرد:
- دنبال کردن باندها
- دنبال کردن بریک آوتهای باند بولینگر
- استراتژیهای نوسانهای قراردادهای آپشن
دنبال کردن باندهای بولینگر
دنبال کردن باندها بر اساس این فرض است که اکثریت قریب به اتفاق قیمتهای بسته شدن باید بین باندهای بولینگر باشد. در واقع قیمت کالا باید به ندرت از باندهای بولینگر خارج شود.
بنابراین قیمت نباید همیشه در خارج از باندها بماند و باید «خط میانه برگردد.» این خط میانه به طور کلی همان میانگین متحرک ساده ۲۰ دورهای است.
سیگنال خرید احتمالی
در مثالی که در نمودار ۲ نشان داده شده است معاملهگر میتواند زمانی که قیمت به زیر باند پایینی بولینگر رسید اقدام به خرید کند.
سیگنال فروش احتمالی
معاملهگر زمانی میتواند دارایی خود را بفروشد که قیمت سهام، قرارداد آتی یا قیمت ارز از باند بالایی بولینگر خارج شود.
این سیگنالهای خرید و فروش احتمالی به صورت گرافیکی در نمودار ۲ نشان داده شده است:
نمودار ۲: سیگنالهای خرید و فروش احتمالی با دنبال کردن باندهای بولینگر
دنبال کردن محافظه کارانهتر باندها
اقدام به خرید و فروش دقیقاً هنگامی که قیمت به باندهای بالایی و پایینی بولینگر برخورد میکند یک رویکرد معاملاتی پرریسک تلقی میشود.
شاید بهتر باشد معاملهگر منتظر بماند و ببیند آیا قیمت به طرف بالاتر یا پایینتر از باند بولینگر میرود. هنگامی که قیمت به داخل باند بولینگر بازگشته و در آنجا بسته میشود ممکن است محرک احتمالی خرید یا فروش رخ دهد.
فرصتهای از دست رفته
این رویه ممکن است در صورت خارج شدن قیمت از باندهای بولینگر به کاهش ضرر کمک کند. البته در این حالت امکان از محاسبات باند بولینگر دست رفتن بسیاری از فرصتهای معاملاتی سودآور نیز وجود دارد.
برای درک بهتر، نمودار ۲ در بالا بسیاری از فرصتهای از دست رفته احتمالی را نشان میدهد.
یک رویکرد محافظه کارانهتر
با این حال، در نمودار ۳ زیر میبینید که رویکرد محافظه کارانهتر ممکن است از بسیاری از ضررهای بزرگ جلوگیری کند.
همچنین ممکن است برخی از معاملهگران با نزدیک شدن قیمت به میانگین متحرک ۲۰ روزه معاملات خرید یا فروش خود را ببندند.
دنبال کردن بریک آوتهای باند بولینگر
به نقطه مقابل «دنبال کردن باندها» و امید داشتن به بازگشت قیمت به خط میانه دنبال کردن بریک آوتهای باند گفته میشود. بریک آوتها (شکست قیمت) پس از یک دوره تثبیت و زمانی که قیمت در خارج از باندهای بولینگر بسته میشود اتفاق میافتد.
زمانی که معاملهگر تصمیم میگیرد که آیا در جهت بریک آوت باید یک دارایی را بخرد یا بفروشد میتواند از معیارهای دیگری مانند خطوط حمایت و مقاومت بهره بگیرد.
نمودار ۳ مربوط به سهام وال مارت (WMT) در زیر دو مورد از بریک آوتهای باند بولینگر را نشان میدهد:
نمودار ۳: بریک آوت باند بولینگر از حمایت و مقاومت گذشته
سیگنال احتمالی خرید: بریک آوت قیمت باند بولینگر از سطح مقاومت
معاملهگر ممکن است در صورت شکسته شدن قیمت بالاتر از باند بالایی بولینگر بعد از یک دوره تثبیت قیمت اقدام به خرید کند.
معاملهگر میتواند از معیارهای تأییدکننده دیگر مانند شکسته شدن سطح مقاومت استفاده کند؛ این مورد در نمودار ۳ بالا نشان داده شده است.
سیگنال احتمالی فروش: بریک آوت قیمت باند بولینگر از حمایت
به همین ترتیب ممکن است معاملهگر در صورت شکست قیمت به زیر باند پایینی بولینگر اقدام به بفروش کند. او میتواند برای اطمینان بیشتر، همانطور که در نمودار ۳ مربوط به سهام وال مارت در بالا میبینید، از معیارهای تأییدکننده دیگر مانند شکسته شدن سطح مقاومت استفاده کند.
از باندهای بولینگر میتوان برای تعیین جهت و قدرت روند نیز استفاده کرد. نمودار ۴ زیر مربوط به یک قرارداد آتی نشان دهنده یک روند صعودی قوی است:
نمودار ۴: باندهای بولینگر نشان دهنده قدرت روند
باند بولینگر نشان دهنده یک روند قوی
نمودار ۴ در بالا نشان میدهد که در طی یک روند صعودی قوی قیمتها در نیمه بالایی باند بولینگر باقی میمانند و میانگین متحرک ۲۰ دورهای (خط میانی باند بولینگر) به عنوان حمایت روند قیمت عمل میکند.
عکس این مسئله در طی روند نزولی صادق خواهد بود به این ترتیب که قیمتها در نیمه پایینی باند بولینگر قرار گرفته و میانگین متحرک ۲۰ دورهای به عنوان مقاومت روند نزولی عمل میکند.
باندهای بولینگر با نوسان سازگار میشوند و بنابراین برای معاملهگران قراردادهای آپشن، به ویژه معاملهگران نوسان گیر مفید هستند.
استراتژیهای نوسان آپشن
در این بخش نحوه استفاده معاملهگران از باند بولینگر برای انجام معاملات آپشن مبتنی بر نوسان را توضیح میدهیم.
معاملهگر به دو روش اصلی میتواند بر اساس نوسان معامله کند:
- معاملهگران سعی میکنند آپشنهایی را با نوسان کم خریداری کنند به امیدوار باشند که نوسان قیمت بیشتر شده و سپس آن قرارداد را با قیمت بالاتر بفروشند.
- معاملهگران آپشنهایی را با نوسانات بالا میفروشند به این امید که نوسان کاهش یافته و سپس همان قراردادها را با قیمت ارزانتر خریداری میکنند.
استفاده از باندهای بولینگر برای معامله کردن بر اساس نوسان
از آنجا که باندهای بولینگر با نوسان سازگار میشوند میتوانند گران بودن نسبی آپشنها (نوسان زیاد) یا ارزان بودن نسبی آپشنها (نوسان کم) را به خوبی به معاملهگر نشان دهند.
نمودار ۵ زیر مربوط به سهام وال مارت نحوه استفاده از باندهای بولینگر را برای معامله بر اساس نوسان نشان میدهد:
نمودار ۵: نوسانهای آپشنها با باندهای بولینگر
آپشنهای خرید بالقوه در هنگام کم بودن نوسان
وقتی آپشنها نسبتاً ارزان هستند، مانند زمانی که قیمت در مرکز نمودار سهام وال مارت در بالا و باندهای بولینگر به طور قابل توجهی منقبض شدهاند، خریدن قراردادهای آپشن میتواند یک استراتژی خوب باشد.
دلیل این امر این است که پس از حرکات شدید قیمت ممکن است مدتی در حالت خنثی مدتی استراحت کند. پس از استراحت قیمت، مانند دورههایی که باندهای بولینگر بسیار نزدیک به هم هستند، ممکن است قیمت مجدداً حرکت کنند.
بنابراین خرید کردن در هنگامی که باندهای بولینگر بسیار به هم نزدیک هستند میتواند یک استراتژی بسیار زیرکانه باشد.
آپشنهای خرید بالقوه هنگامی که نوسان زیاد است
هنگامی که قیمت آپشنها نسبتاً بالا است، مانند قیمت در سمت راست و چپ نمودار ۵ وال مارت در بالا هنگامی که باندهای بولینگر کاملاً از هم فاصله گرفتهاند، فروختن آپشنها میتواند گزینه خوبی باشد.
دلیل این است که هنگامی که قیمت صعود یا ریزش قابل توجهی کرده است، مانند دورههایی که باندهای بولینگر بسیار از یکدیگر فاصله دارند، ممکن است قیمت شروع به تثبیت کرده و نوسان آن کمتر شود.
بنابراین فروختن قراردادهای آپشن وقتی که باندهای بولینگر از یکدیگر دور هستند میتواند یک استراتژی معاملاتی زیرکانه باشد.
راهنمای ابزار رایگان تریدینگ ویو (TradingView) به زبان ساده برای تحلیل تکنیکال
آموزش آکادمیک تجارت الکترونیک
آموزش بورس و سهام - آتی سکه - ارزها -اونس-Academic training in e-commerc
نحوء محاسبه اندیکاتور Bollinger Bands
باندهای بولینگر سه تا هستند که همانطور که ذکر شد خط وسط، میانگین متحرک n دوره ای سهم میباشد. یعنی :
باند بالایی همان باند پایینی است که به اندازه انحراف معیار(یا ضریبی از آن) به بالا منتقل شده است. یعنی :
که D همان ضریبی است که بعضی مواقع در انحراف معیار(قبل از جمع با باند وسط) ضرب میگردد. این ضریب میتواند 1 یا 2 باشد . فرمول مشابهی نیز برای باند پایینی بولینگر وجود دارد. یعنی پس از ضرب کردن D در انحراف معیار باند وسط را به اندازه این مقدار به پایین منتقل میکنیم .
آقای بولینگر عدد 20 را بعنوان تعداد بازه مناسب برای رسم میانگین متحرک معرفی میکند. و نوع میانگین متحرک پیشنهادی ایشان ساده (Simple Moving Average) میباشد. آقای بولینگر ضریب D=2 را پیشنهاد کرده است. از دیگر یافته های آقای بولینگر این است که میانگین متحرک های زیر 10 روزه کارکرد خوبی برای رسم باندهای بولینگر ندارند .
زکات علم نشر ان است. برای تریددر بورس و اتی سکه – اونس – سرمایه گذاری در بازار اتی وفلزات – صادرات – واردات احتیاج به علم تجارت الکترونیک وزیر شاخه های ان داریم.
جهت اموزش میتوانید از سایت های زیر استفاده کنید
باند بولینگر و آموزش اندیکاتور بولینگر تنظیم Bollinger Band
اندیکاتور باند بولینگر جز اندیکاتورهای معروف بازار های مالی است و معاملهگران زیادی از آن استفاده میکنند. این اندیکاتور حدودی را برای میانگین متحرک در نظر میگیرد که قیمت ترجیح میدهد در این محدوده نوسان کند. در ادامه مقاله به طرز استفاده از این اندیکاتور و موارد استفاده و مفاهیم آن پرداختیم.قابل ذکر است که در دوره آموزش فارکس در مشهد یا دوره ارز دیجیتال باند بولینگر به طور کامل تشریح می شود. برای این که بیشتر با این اندیکاتور بولینگر آشنا شوید با ما همراه باشید.
باند بولینگر Bollinger Band چیست ؟
در این بخش قصد داریم راجع به این موضوع که اندیکاتور باند بولینگر چیست صحبت کنیم. این اندیکاتور یکی از اندیکاتورهای پرکاربرد و قدیمی است که توسط شخصی به همین اسم (جان بولینگر) در سال 1980 ساخته شده است. این اندیکاتور کاربرد زیادی دارد که میتوان به تعیین نقطه خریدوفروش بهعنوان یکی از کاربردهای آن اشاره کرد.
در این اندیکاتور نوارهایی در محاسبات باند بولینگر بالا و پایین میانگین متحرک ساده رسم میشود که این فواصل بر اساس انحراف استاندار قیمت تعیین میشود. از این طریق میتوان سطح خریدوفروش را تشخیص داد. درواقع ایده پشت این اندیکاتور این است که قیمت تمایل دارد در بین این باند قرار بگیرد. در بخشهای بعدی بیشتر راجع به این اندیکاتور صحبت خواهیم کرد.
باندبولینگر از چه اجزایی تشکیل شده است ؟
در بخش قبل به طور خلاصه راجع به این اندیکاتور معروف صحبت کردیم حال سؤال اینجاست که اندیکاتور باند بولینگر از چه اجزایی تشکیل شده است. بعد از فعالسازی این اندیکاتور بر روی چارت اولین چیزی که توجه شما را به خود جذب میکند یک خط میانی و 2 خط در اطراف آن است که این خطوط به باندهای بالا (Upper Band) و پایین (Lower Band) معروف هستند.
از طریق این اندیکاتور میتوان متوجه شد که بازار پرنوسان است یا خیر. این اندیکاتور به این صورت عمل میکند که در صورت پرنوسان بودن بازار باندها را از هم دور و در صورت کم نوسان بود بازار باندها به یکدیگر نزدیکتر میشوند. درواقع باندها درجه نوسانات قیمت در طول زمان را اندازهگیری میکند.
نحوه محاسبه باندبولینگر (Bollinger Band)
در بخشهای قبل درباره مفاهیم اندیکاتور بولینگر گفته شد اما در این بخش قصد داریم نحوه محاسبه این اندیکاتور را بیان کنیم. همانطور قبلاً به آن اشاره شد این اندیکاتور شامل دو حد بالا و پایین و یک خط وسط است. درواقع این خط وسط میانگین متحرک ساده است. بهصورت پیشفرض میانگین متحرک ساده 20 در نظر گرفته شده است یعنی خط وسط حاصل میانگین قیمت 20 کندل آخر است. اما میتوان این پیشفرض را بهاندازه دلخواه تغییر داد.
میزان فاصله دو حدود بالا و پایین در باند بولینگر با استفاده از انحراف استاندارد مشخص میشود. انحراف استاندارد به معنی پراکندگی قیمتی است. اگر شما انحراف استاندار را یک در نظر بگیرید طبق قضایای آماری تقریباً 68 درصد کندلها در این حدود قرار میگیرند و اگر انحراف استاندارد را 2 در نظر بگیرید تقریباً 95 درصد کندلها در این حدود قرار خواهند گرفت. برای شروع کار نیاز نیست ذهن خودتان را با انحراف استاندارد درگیر کنید از پیشفرض خود اندیکاتور میتوان استفاده کرد در اینجا قصد داشتیم به مفهوم آن اشاره کنیم.
فرمولی که برای محاسبه این اندیکاتور باند بولینگر در نظر گرفت شده است بهصورت زیر است.
بالا حد=MA(TP,n)+m* σ(TP,n)
پایین حد=MA(TP,n)-m* σ(TP,n)
میزان حد بالا و پایین از دو فرمول بالا به دست میآید. تعداد کندلهای که برای میانگین متحرک در نظر گرفته میشود n است. پس از مشخص کردن این عدد میانگین متحرک حساب میشود. m محدودة حدود بالا و پایین را مشخص میکند هرچه m بیشتر باشد؛ این محدوده شامل کندلهای بیشتری میشود. m بهصورت پیشفرض 2 هست که 95 درصد کندلها را در محدوده جای میدهد. TP میانگین هر کندل را نشان میدهد.
چگونه باندبولینگر را در Tradingview به نمودار خود اضافه کنیم ؟
در محاسبات باند بولینگر این بخش قصد داریم راجع به این موضوع صحبت کنیم که چگونه باند بولینگر را در Tradingview به نمودار خود اضافه کنیم. تریدینگ ویو یک سایت جامع و عالی برای بررسی نمودار قیمتی ارزهای دیجیتال و بازار بزرگ فارکس است. برای استفاده از این اندیکاتور در این سایت باید ابتدا بر روی بخش اندیکاتور کلیک کنید. سپس لیستی از اندیکاتورهای موجود برای شما نمایش داده میشود. حال در قسمت جستجو آن نام اندیکاتور باند بولینگر را مطابق عکس زیر جستجو کنید.
پس از انتخاب این گزینه مطابق شکل زیر اندیکاتور به چارت شما اضافه میشود که پنج گزینه را در اختیار شما قرار میدهد.
با کلیک بر روی گزینه 1 میتوانید چارت را از روی صفحه مخفی کنید و اگر دوباره بر روی همین گزینه کلیک کنید چارت را مشاهده میکنید.
با کلیک بر روی گزینه 2 میتوانید با تغییر دادن تبهای بالای آن سه صفحه زیر را ببینید. در صفحه اول (Inputs) میتوانید مقادیر پیشفرض که در بخشهای قبل راجع به آن صحبت کردیم تغیر دهید مثل تعداد روزی که برای میانگینگیری در نظر گرفته میشود و انحراف معیار نمودار.
در صفحه دوم باند بولینگر، اطلاعات شامل نحوه نمایش رنگها و… است که ویژگیهای ظاهری نمودار بهحساب میآیند و در صفحه سوم به شما امکان میدهد که میزان تایم فریمها را دستکاری یا خاموش کنید که نیازی به تغییر این موارد نیست.
گزینه سوم سورس کد این اندیکاتور را نشان میدهد که نیازی به تغییر این موارد در سورس کد نیست.
با گزینه چهارم میتوانید این اندیکاتور را از این قسمت حذف کرده و برای استفاده دوباره باید مرحله 1 را تکرار کنید و دوباره اندیکاتور را بیاورید. بهتر است در صورت نیاز نداشتن به اندیکاتور آن را مخفی کنید.
گزینه پنجم امکانات بیشتری را در اختیار شما قرار میدهد که این امکانات شامل موارد زیر هستند.
باندبولینگر چه اطلاعاتی را در اختیار تحلیل گر می گذارد ؟
تا اینجا درباره مفاهیم پشت باند بولینگر و چگونگی اضافه کردن این اندیکاتور به چارت تریدینگ ویو صحبت کردیم اما سؤال اصلی اینجاست که باند بولینگر چه اطلاعاتی را در اختیار تحلیلگر میگذارد؟ ایده اصلی پشت این اندیکاتور این است که حدودی برای قیمت طبق میانگین متحرک در نظر بگیرد که قیمت تا جایی که امکان دارد در بین این حدود حرکت کند. درواقع این حدود همانند سطوح حمایت و مقاومتی عمل میکنند.
همانطور که از چارت بیتکوین مشخص است قیمت پس از برخورد به حدود بالا و پایین در تایم فریم روزانه بازگشته است و سعی کرده در محدوده مشخص شده بماند.
نکتهای که در این خصوص اهمیت دارد این است که تایم فریمهای بالاتر محدودههای حمایتی و مقاومتی قویتری در باند بولینگر تشکیل میدهند. برای مثال حدودی که در تایم فریم هفتگی تشکیل میشود اعتبار بیشتری نسب به خطوط تایم فریم روزانه دارد و… .
نکته دیگری که میتوان از این اندیکاتور متوجه شد این است که هرچه حدود نوسان تشکیل شده توسط این اندیکاتور بر روی چارت بیشتر باشد نشاندهنده آن است که بازار در آن زمان نوسانات زیادی داشته است. از این رو معاملات در آن زمانها ریسک زیادی دارد.
نحوه سیگنال گیری از اندیکاتور باندبولینگر
درواقع قیمت تمایل دارد بر روی میانگین متحرکش نوسان کند از این رو پس از فاصله گرفتن از این حدود سعی میکند خودش را به میانگین متحرک نزدیک کند. از این رو میتوان از این اندیکاتور باند بولینگر بهعنوان سیگنال استفاده کرد. زمانی که قیمت به کف پایین برخورد میکند احتمال برگشت قیمت به میانگین متحرک زیاد است و سرمایهگذاران میتوانند با خرید سهم و یا ارز سود کنند و با برخورد قیمت با حد بالایی میتوان با فروش سهم سود کرد.
اما همیشه موارد بالا صحیح نیست. زمانی که کندل شروع به شکستن حدود بالا و پایین کنند احتمال این که قیمت به سمت بالا پامپ یا به سمت پایین دامپ کند (بسته به این که به سمت بالا بشکند یا پایین) زیاد است و در این حین به علت نوسان زیاد بازار محدوده اندیکاتور هم بزرگ میشود. به دو مثال زیر که نشان دهنده دامپ و پامپ حاصل از شکست است توجه کنید.
باید این نکته را در نظر داشت که برخلاف این که باند بولینگر در ظاهر خیلی خوب عمل میکند اما سیگنالهای خریدوفروش دقیقی ارائه نمیدهد. خیلی از جاها ممکن است برخلاف این که باند شکسته است قیمت به میانگین برگردد و دامپ یا پامپ رخ ندهد. پس در استفاده از این اندیکاتور باید به استاپلاس یا حد ضرر در نظر گرفت که در صورت مغایرت با سیگنال داده شده ارز یا سهم را بفروشید.
استفاده از دو باند
همانطور در قسمت قبل متوجه شدید نمیتوان گفت برخورد کندل با حدهای بالا و پایین سیگنال خرید یا فروش است. همچنین نمیتوانستیم به طور دقیق بگوییم که برخورد قیمت باعث میشود که قیمت صعودی شده و بر روی محدوده مشخص شده حرکت کرده بالا رود و یا به میانگین متحرک برگردد. از این رو بهتر است از باند بولینگر برای تشخیص روند بازار و یا صعودی یا نزولی بودن بازار و یا فشار خرید یا فروش بیش از حد استفاده کرد.
اما اگر قصد دارید از این اندیکاتور بهعنوان سیگنال خریدوفروش استفاده کنید بهتر است از روش دو باندی استفاده کنید. همانطور که در فرمول اشاره کردیم m بهصورت پیشفرض 2 در نظر گرفته شده است اما میتوانید m=1 هم به چارت اضافه کنید در این صورت یک محدوده بین دو باند ایجاد میشود که به کمک آن میتوانید حدود خطری برای خریدوفروش در نظر بگیرید.
معایب اندیکاتور باندبولینگر (Bollinger Band)
همانطور که در بخشهای قبل به آن پرداختیم این اندیکاتور باند بولینگر در ابتدا بدون عیب و خوب به نظر میآید اما باید این نکته را در نظر گرفت که هیچ اندیکاتوری خالی از عیب نیست و این اندیکاتور نیز از این موضوع مستثنی نیست. از این رو قصد داریم در این بخش به معایب اندیکاتور باند بولینگر بپردازیم. معایب این اندیکاتور را میتوان موارد زیر عنوان کرد:
- سیگنال دقیقی برای فروش و یا خرید نیست.
- بیشتر برای پیداکردن نوسانات قیمت و روند بازار مناسب است.
- استفاده از این اندیکاتور بهتنهایی ممکن است زیاد کارآمد نباشد.
- سیگنال کاذب خریدوفروش زیاد رخ خواهد داد.
نتیجهگیری
کاربردهای متعددی برای اندیکاتور باند بولینگر وجود دارد. از آن میتوان بهعنوان سیگنال خریدوفروش و یا ابزاری برای تشخیص فشار خرید یا فروش استفاده کرد که در این مقاله به طور مفصل به آن پرداختیم. معاملهگران نیز میتوانند با اضافهکردن چندین باند به سیگنال دقیقتری برسند. اما باید در استفاده از این اندیکاتور یا هر اندیکاتور دیگری حد ضرر را در نظر داشت زیرا هرکدام از این اندیکاتورها درصدی خطا دارند.
آموزش اندیکاتور باند بولینگر (Bollinger Bands)
یکی از محبوبترین اندیکاتورهایی که معاملهگران موفق بازار بهطور گسترده استفاده میکنند، اندیکاتور باند بولینگر است. اندیکاتور Bollinger Bands را میتوان برای پیکهای لحظهای قیمت، کفهای قیمتی و فرصتهای معاملات شورت استفاده کرد. اوج کاربرد اندیکاتور باند بولینگر در ارز دیجیتال، زمانی است که بازار درگیر رالیهای طولانیمدت و خستهکننده باشد یا در نمودار مدنظر، پولبک (Pullback) اتفاق افتاده باشد.
برای دریافت بهترین تجربه از تحلیل تکنیکال، باید بدانید که اندیکاتور چیست . در این مقاله، به آموزش اندیکاتور باند بولینگر، موارد استفاده از آن، استراتژیهای مختلف و مسائلی درباره این ابزار میپردازیم. با کلینیک سرمایه همراه باشید.
فهرست عناوین مقاله
اندیکاتور باند بولینگر چیست؟
جان بولینگر اندیکاتور Bollinger Bands را در دهة 1980 ابداع کرد. این اندیکاتور از باندی میانی تشکیل شده که میانگین متحرک ساده (SMA) است. به این میانگین متحرک به صورت پیشفرض، مقدار SMA بیستروزه نمودار داده شده است. همچنین دو باند یا کانال بیرونی به صورت انحراف استاندارد بهعنوان سایه یا Shadow در زیر و بالای باند میانی وجود دارد.
اساسیترین کاربرد این ابزار، تشخیص این است که قیمت بهصورت نسبی از جایی که باید باشد، بالاتر است یا پایینتر. اگر قیمت بالاتر از باند بالایی باشد، دارایی تحت فشار فروش قرار خواهد گرفت. از سوی دیگر، اگر قیمت به زیر باند پایینی نزول کند، اعتقاد بر این است که آن دارایی خاص درگیر فشار فروش است.
بااینحال، بسیاری از معاملهگران بهاشتباه فرض میکنند قیمت دارایی همیشه با رسیدن به باند بالایی کاهش مییابد؛ یا زمانی که قیمت به باند پایینتر میرسد، بهطور قطعی افزایش قیمت آغاز میشود.
این موضوع بهطور کلی فقط زمانی رخ میدهد که قیمت در یک محدوده گیر کرده باشد. مانند هر اندیکاتور دیگری، فرضیات نادرست میتوانند بهراحتی به زیانهای بزرگ و بازگشتناپذیر منجر شوند؛ بهویژه اگر بازار هدف، بازاری در حال رشد باشد. با دریافت کامل آموزش اندیکاتور باند بولینگر، میتوانید تا حد زیادی از احتمال وقوع این زیانها جلوگیری کنید.
به صورت کلی، بهترین روش تحلیل تکنیکال استفاده از چندین ابزار است تا بتوان تمام جوانب را با هم بررسی کرد.
کارکرد اندیکاتور باند بولینگر چیست؟
برای دریافت آموزش اندیکاتور باند بولینگر، باید با کارکرد این ابزار آشنا باشید. اندیکاتور باند بولینگر از سه خط تشکیل شده است. مرسوم است که این اندیکاتور از میانگین متحرک ساده بیستروزه (SMA) برای باند میانی استفاده میکند. باند بالایی با گرفتن مقدار از باند میانی و افزودن دوبرابر انحراف استاندارد روزانه به آن مقدار محاسبه میشود. باند پایینی نیز با در نظر گرفتن باند میانی منهای دوبرابر انحراف استاندارد روزانه محاسبه میشود. میتوانید برای تکمیل آموزش اندیکاتور باند بولینگر، مقادیر SMA و انحراف استاندارد را تغییر دهید؛ اما مرسوم است که به صورت گفتهشده از آنها استفاده شود.
این اندیکاتور بهخودیخود به شما سیگنال خرید یا فروش نمیدهد. معاملهگرانی که بهطور مداوم سعی میکنند «در کف بخرند» و «در اوج بفروشند»، در بیشتر موارد با چالش مواجه میشوند. این چالشها گاه از این سطح هم فراتر میرود و سبب زیانهای جبرانناپذیر میشود.
کاربرد اصلی اندیکاتور Bollinger Bands شناسایی نوسانات است. این بهترین راه استفاده از این ابزار است. با داشتن دانش کافی درباره این اندیکاتور و ترکیب آن با دیگر ابزارهای موجود، میتوان بیشترین بازدهی را از باند بولینگر گرفت.
مفهوم جهش بولینگر چیست؟
در فرایند آموزش اندیکاتور باند بولینگر، مفهومی به نام جهش بولینگر یا Bollinger Bounce وجود دارد. این مفهوم به این واقعیت اشاره میکند که قیمت میخواهد در نقاط بین کانالهای بالایی و پایینی این اندیکاتور قرار بگیرد. باندهای بولینگر بهعنوان سطوح حمایت و مقاومت پویا عمل میکنند. هرچه تایم فریم یا بازة زمانی که نمودار خود را بر اساس آن تنظیم کردهاید، طولانیتر باشد، عملکرد این باندها نیز قویتر خواهد بود.
استراتژیهای استفاده از اندیکاتور باند بولینگر چیست؟
برای استفاده از این ابزار، میتوانید استراتژیهای مختلفی را مدنظر بگیرید. در ادامه، به هرکدام از آنها به تفصیل خواهیم پرداخت.
فراموش نکنید قسمتی از آموزش اندیکاتور باند بولینگر، تمرین عملی آن است. پس از بررسی مثالها، سعی کنید در نمودارهای مختلف از این ابزار استفاده کنید.
باند بولینگر میتواند نوسانات کم یا زیاد را تشخیص دهد
به گفته جان بولینگر، نمودار داراییها فازهای کمنوسان و پرنوسان دارند؛ بنابراین، پس از دورههای کمنوسان، ممکن است معاملهگران انتظار داشته باشند نوسانات شدیدتر شوند که این میتواند به ایجاد روندها منجر شود.
اندیکاتور باند بولینگر که به اختصار آن را BB نیز میخوانند، میتواند میزان نوسانات بازار را نشان دهد. وقتی کانالهای بالایی و پایینی از هم فاصله میگیرند، به این معنی است که بازار پُرنوسان است؛ برعکس آن، زمانی که این دو کانال یا باند به هم نزدیک میشوند، نشاندهنده این است که بازار نوسان زیادی ندارد.
افزایش نوسانات
نمودار بالا نشان میدهد که چگونه نوسانات ارز ریپل (XRP) از اواسط سپتامبر تا اواسط نوامبر 2020، کاهش یافت. این کاهش نوسانات با یک بیضی در نمودار مشخص شده است. پس از گذشت حدود دو ماه از این مرحلة کمنوسان، نوسانات افزایش یافت. میبینیم که در دورة افزایش نوسانات، کانالها از هم فاصله گرفتهاند. در این مرحله جفت ارز XRP/USDT، فرصتی عالی را برای معاملات ارائه کرد.
کاهش نوسانات
در مثال بعدی، بایننس کوین (BNB) در روندی نزولی قرار دارد و نوسانات بین پایان سپتامبر تا اواسط نوامبر 2018 کاهش مییابد. در نمودار، این قسمت را هم با یک بیضی مشخص کردهایم. در اینجا، نوسانات رو به کاهشاند. در ادامه، جفت ارز BNB/USDT روند نزولی خود را از سر گرفت.
میزان نوسانات جهت روند بعدی را پیشبینی نمیکند. گاهی اوقات، بازارسازان قیمت را به بالای کانال بالایی بولینگر باند یا پایینتر از کانال پایینی این اندیکاتور میآورند. در این شرایط ممکن است معاملهگران تازهکار به دام بیفتند؛ بنابراین، فعالان بازار باید از پیشبینی روند با استفاده از این ابزار اجتناب کنند. یادتان هست که خط روند چیست؟ بیشترین قطعیت درباره روندها را شکسته شدن سطوح حمایت و مقاومت ارائه میدهد.
کاهش نوسانات و رسیدن قیمت به سقف یا کف به معنی شروع قطعی روند جدید نیست
نمودار بعدی نشان میدهد که چگونه افراد عجول ممکن است در دام بیفتند. دریافت آموزش اندیکاتور باند بولینگر سبب میشود تا هنگام استفاده از این ابزار در بازار، بهراحتی اشتباه نکنید. در 22 اکتبر 2020، خریداران قیمت را به بالای باند بالایی اندیکاتور رساندند، اما نتوانستند مقاومت را در 5/77 دلار بشکنند. پس از چند روز، در سوم نوامبر 2020، قیمت به کمتر از باند پایینی رسید؛ اما حمایتِ مستقر در قیمت 4/58 دلار شکسته نشد.
قیمت اتریوم کلاسیک (ETC) در هجدهم نوامبر 2020 به بیش از 5/77 دلار رسید؛ اما باز هم شرایط کامل برای شروع معامله ایجاد نشد؛ زیرا قیمت یک روند صعودی قوی را شروع نکرده بود. بازارسازان به دنبال این بودند که پوزینشهای خریداران را با رساندنشان به حد سود تعیینشده متوقف کنند. همچنین سعی کردند فروشندگان را با افت شدید قیمت در 23 دسامبر 2020 به دام بیندازند.
بااینحال، در 24 دسامبر 2020، قیمت بهسرعت به بالای باند پایینی بازگشت و جفت ارز ETC/USDT خیلی زود، حرکت صعودی قویای را آغاز کرد؛ بنابراین، معاملهگران به جای تکیه بر گرفتن سیگنال از اندیکاتور بولینگر باند، باید به دنبال تأیید اندیکاتورهای دیگر نیز باشند. همچنین استفاده از خطوط حمایت و مقاومت برای تشخیص روندها ضروری است.
بولینگر باند میتواند موقعیت خرید را در هنگام پولبک سیگنال دهد
پولبک در روند صعودی معمولاً فرصت خرید است؛ زیرا قیمت به پایین بازگشته است، اما تمایل دارد یک رالی صعودی را پیش بگیرد. زمانی که باند میانی شیب زیادی دارد و قیمت در ناحیه بین باند میانی و باند بالایی قرار دارد، نشانه وجود روندی صعودی است. در این سناریو، معاملهگران ممکن است منتظر جهش از باند میانی بهعنوان سیگنال خرید باشند. فراگیری آموزش اندیکاتور باند بولینگر میتواند به شما در شناسایی پولبکها کمک کند.
نمودار لایتکوین (LTC) شروع روندی صعودی را در اواسط فوریه 2019 نشان میدهد. همانطور که میبینید، قیمت از باند میانی بالاتر رفته است و بین باند میانی و باند بالایی قرار دارد. پس از این اتفاق، معاملهگران تلاش میکنند دارایی را در موقعیت خط میانی بخرند. آنها حد ضرر را نیز درست زیر باند پایینی اندیکاتور Bollinger Bands قرار میدهند.
برای معاملهگر محافظهکار ممکن است پنج فرصت ورود وجود داشته باشد. در این نمودار میبینیم که چهار مورد از آنها نتیجه دادهاند؛ اما یکی از آنها به موفقیت نرسیده است. این نشان میدهد هیچ استراتژیای کامل نیست؛ بنابراین، همیشه باید از حد ضرر برای محدود کردن ریسک استفاده کرد.
سولانا (SOL) در یکم سپتامبر 2020 از باند بالا رد شد و در سوم سپتامبر 2020 به زیر باند میانی رسید. از آن زمان، قیمت تا حد زیادی در باند پایینی باقی ماند. در دوم اکتبر حتی از آن هم پایینتر رفت. این اتفاق روندی نزولی را تأیید کرد و به معاملهگران فرصت داد در سیزدهم اکتبر 2020 با پولبکی که اتفاق افتاد، قبل از شروع روند نزولی اصلی، وارد پوزیشنهای شرت شوند.
میتوان از دو اندیکاتور Bollinger Bands برای ردیابی روندهای صعودی قوی استفاده کرد
یکی از سودآورترین راههای معامله، خرید و نگهداری دارایی در طول روندهای صعودی قوی است. بااینحال، حرف زدن دربارة این مسائل آسانتر از انجام دادن آنهاست؛ زیرا معمولاً معاملهگران به خاطر ترس، خیلی زود دارایی خود را میفروشند. نکته مهم دیگر این است که آموزش اندیکاتور باند بولینگر را بهخوبی دریافت کرده باشید؛ وگرنه با استفاده کردن از دو اندیکاتور Bollinger Bands، ضریب اشتباهتان بسیار بالا میرود.
کیتی لین (Kathy Lien)، مدیرعامل شرکت FX Strategy، با استفاده از این استراتژی برای مدیریت داراییهای خود، سبب رواج آن شد.
برای تنظیمات اندیکاتور، معاملهگران از مقدار پیشفرض برای اولین باندهای بولینگر استفاده میکنند. برای باند بولینگر دوم، باید مقدار میانگین متحرک را در SMA بیستروزه ثابت نگه داشت و مقدار انحراف استاندارد باندهای بیرونی را به یک کاهش داد.
همانطور که در تصویر زیر نشان داده شده است، بهترین موقعیت خرید در روند صعودی، زمانی است که قیمت بین باندهای بالایی هر دو اندیکاتور باشد.
فرصتهای متعددی برای ورود به معامله وجود دارد. معاملهگر قبل از خرید، سه روز متوالی منتظر میماند تا قیمت بین باندهای بالایی بسته شود. این موضوع میتواند به جلوگیری از زیانهای غیرمنتظره کمک کند. این مرحله جایی است که دو اندیکاتور باند بولینگر میتوانند مفید باشند.
معاملهگران میتوانند حد ضرر اولیه را زیر باند میانی نگه دارند؛ اما برای کاهش ریسک و محافظت از سود، آن را در محدودههای بالاتر قرار میدهند. یکی از موقعیتهای مناسب برای خروج از معامله، زمانی است که قیمت، زیر باند بالایی اندیکاتور و در محدوده انحراف استاندارد قرار دارد.
نمودار بالا نحوه استفاده از این استراتژی را نشان میدهد. معاملهگران ممکن است در نوزدهم دسامبر 2020 وارد معامله شده باشند و تا زمان توقف روند در یازدهم ژانویه 2020، در معامله باقی مانده باشند. فرصت خرید بعدی در هفتم فوریه به وجود آمده است که درنهایت، این روند هم در 23 فوریه به پایان میرسد.
هنگامی که قیمت در محدودهای در نوسان است، باید از این استراتژی پرهیز کرد. برای گرفتن بهترین نتیجه، معاملهگران تنها زمانی میتوانند پوزیشنهای جدید باز کنند که قیمت مقاومت مهمی را بشکند.
سخن پایانی
اندیکاتور باند بولینگر از سه قسمت اصلی تشکیل شده است: خط میانی (بر اساس میانگین متحرک ساده بیستروزه)، کانال بالایی و کانال پایینی (این کانالها با استفاده از انحراف استاندارد مشخص میشوند). دور شدن محاسبات باند بولینگر کانالها از هم نشاندهنده نوسانات زیاد بازار و نزدیک شدن آنها، نشاندهنده کاهش نوسانات بازار است. از این ابزار همچنین میتوان برای شناسایی پولبکها استفاده کرد. در این مقاله با بررسی مثالهایی برای حالتهای مختلف این ابزار، به آموزش اندیکاتور باند بولینگر پرداختیم.
آیا شما هم از اندیکاتور Bollinger Bands استفاده کردهاید؟ در کدام یکی از استراتژیهای ذکرشده آن را به کار گرفتهاید؟ نظر خود را با ما در میان بگذارید.
استفاده از اندیکاتور باند بولینگر برای ارزیابی روند بازار
باندهای بولینگر یک نوع اندیکاتور برای تحلیل تکنیکال هستند و در خیلی از بازارها از جمله بازار بورس، آتی و ارزها کاربرد زیادی دارند. این باندها که در دهه 1980 میلادی توسط جان بولینگر طراحی شدند، دیدگاه منحصربفردی نسبت به قیمت و نوسان بیتکوین ایجاد میکنند. باندهای بولینگر کاربرد زیادی دارند مثل تعیین سطوح اشباع خرید و اشباع فروش، ابزاری برای دنبال کردن روند و نظارت بر بریک اوتها.
نکات کلیدی
- باندهای بولینگر ابزار معاملاتی هستند که برای تعیین نقاط ورود و خروج به معامله استفاده میشوند.
- معمولاً از این باندها برای تعیین شرایط اشباع خرید و اشباع فروش استفاده میشود.
- تنها در نظر گرفتن باندهای بولینگر برای اجرای معامله، یک استراتژی پرخطر است چون این اندیکاتور متمرکز بر نوسان و قیمت است و محاسبات باند بولینگر خیلی از اطلاعات مرتبط دیگر را نادیده میگیرد.
- باندهای بولینگر ابزار معاملاتی نسبتاً سادهای هستند و بین تریدرهای خانگی و حرفهای محبوبیت زیادی دارند.
محاسبات باندهای بولینگر
باندهای بولینگر از سه خط تشکیل شده اند. در یکی از پرکاربردترین روشهای محاسبه، از یک میانگین متحرک ساده 20 روزه (SMA) برای باند میانی استفاده میشود. باند بالایی با در نظر گرفتن باند وسطی و اضافه کردن دو برابر انحراف معیار روزانه به آن محاسبه میشود. باند پایینی با در نظر گرفتن باند وسطی منهای دو برابر انحراف معیار روزانه محاسبه میشود.
فرمول باند بولینگر به این صورت محاسبه میشود:
که در اینجا BOLU باند بولینگر بالایی، BOLD باند بولینگر پایینی، MA میانگین متحرک، TP قیمت تیپیکال (جمع اوج، کف و نرخ بستن شدن تقسیم بر سه)، n تعداد روزها در دوره هموارسازی، m تعداد انحراف معیارها و σ[TP,n] انحراف معیار روی n دوره اخیر از TP است.
استراتژی اشباع خرید و اشباع فروش
یکی از روشهای پرکاربرد برای استفاده از باندهای بولینگر، تشخیص اشباع خرید و اشباع فروش در بازار است. وقتی نمودار قیمت یک دارایی از باند بولینگر پایینی خارج میشود، احتمالاً قیمت بیش از حد ریزش کرده و به زودی جهش خواهد داشت. از طرفی وقتی خط نمودار قیمت از باند بولینگر بالایی خارج شود، احتمالاً بازار در وضعیت اشباع خرید قرار داشته و به زودی یک پول بک خواهیم داشت.
استفاده از اندیکاتورهای اشباع خرید/ اشباع فروش متکی بر مفهوم معکوس شدن میانگین قیمت است. بر اساس این اصل اگر نمودار قیمت به صورت چشمگیری از میانگین یا میانه فاصله بگیرد، در نهایت باز هم به قیمت میانگین برخواهد گشت.
باندهای بولینگر، ارزهایی که فاصله چشمگیری با میانگین پیدا کرده اند را شناسایی میکنند.
در بازارهایی با رنج محدود، استراتژیهای معکوس شدن میانگین میتوانند کارآمد باشند چون در این بازارها نمودار قیمت مثل یک توپ بین دو باند حرکت میکند. اما اندیکاتور باند بولینگر همیشه هم سیگنال خرید و فروش دقیقی ایجاد نمیکند. مثلاً در یک روند قوی، احتمال اینکه تریدر معاملاتی روی سمت اشتباهی از نمودار قرار دهد وجود دارد چون ممکن است اندیکاتور به سرعت و پشت محاسبات باند بولینگر سر هم سیگنالهای اشباع خرید یا اشباع فروش را نشان دهد.
تریدرها میتوانند برای بهبود این شرایط، جهت کلی نمودار قیمت را در نظر بگیرند و بعد فقط سیگنالهایی را در نظر بگیرند که تریدر را با روند همسو میکنند. مثلاً اگر روند کند است، هنگام لمس نمودار قیمت با باند بالایی، تنها پوزیشنهای Short در نظر گرفته میشود. باز هم در صورت تمایل میتوان از باند پایینی به عنوان سیگنال خروج استفاده کرد اما یک پوزیشن long جدید باز نمیشود چون این کار یعنی حرکت کردن بر خلاف روند.
ایجاد چند باند برای دید بهتر
به گفته جان بولینگر "تگهای باندها فقط تگ هستند نه سیگنال." یک تگ (یا برخورد) با باند بولینگر بالایی به خودی خود سیگنال فروش محسوب نمیشود. تگ باند بولینگر پایینی به خودی خود سیگنال خرید محسوب نمیشود. نمودار قیمت در اغلب مواقع میتواند به اصطلاح روی باند راه برود. در چنین بازارهایی تریدرهایی که دائماً سعی به فروش در اوج یا خرید در کف دارند با تعداد بی شماری حد توقف طاقت فرسا روبرو میشوند یا حتی بدتر با حرکت بیشتر قیمت و دور شدن آن از نقطه ورود اصلی با ضرر چشمگیر مواجه میشوند.
می توان گفت که روش بهتر برای اجرای معامله بر اساس باند بولینگر، استفاده از آن محاسبات باند بولینگر برای ارزیابی روند است.
باندهای بولینگر در اصل فاصله گرفتن را مشخص میکنند و به همین دلیل برای تشخیص وضعیت روند مناسب هستند. با ایجاد دو مجموعه باند بولینگر که یکی با استفاده از "یک انحراف معیار" و دیگری با استفاده از تنظیم متداول تر یعنی "دو انحراف معیار" ایجاد شده باشد، میتوانیم نسبت به قیمت دیدگاه کاملاً جدیدی پیدا کنیم. به خروجی این کار باندهای باند بولینگر گفته میشود.
در نمودار پایین مشاهده میشود که هر زمان نمودار قیمت بین باند بولینگر بالایی + یک انحراف معیار و + 2 انحراف معیار از میانگین باقی میماند، روند رو به صعود است بنابراین میتوانیم این کانال را به عنوان محدوده خرید تعریف کنیم. بالعکس اگر کانالهای قیمت بین باندهای بولینگر -1 انحراف معیار و -2 انحراف معیار باشند، به آن محدوده فروش میگوییم. در نهایت اگر نمودار قیمت بین باند +1 انحراف معیار و باند -1 انحراف معیار باقی میماند، یعنی وضعیت خنثی دارد و میتوان گفت در محدودهای نامعین هستیم.
با افزایش و کاهش نوسان، باندهای بولینگر به صورت پویا متناسب با افزایش و کاهش قیمت تطبیق پیدا میکنند. بنابراین این باندها به صورت طبیعی و همگام با پرایس اکشن وسیع تر و باریک تر میشوند و شاخص بسیار دقیقی برای ارزیابی روند تشکیل میدهند.
ابزاری برای تریدرهای روند
پس از مشخص کردن قوانین پایه باندهای باند بولینگر، حالا میتوانیم نحوه استفاده از این اندیکاتور توسط تریدرهای روند که به دنبال بهره برداری از مومنتوم هستند و تریدرهای مبتنی بر محو شدگی روند که به دنبال بهره برداری از خستگی یا معکوس شدگی روند هستند، را بررسی کنیم. با توجه به همان مثال بالا میتوان دید که تریدرهای روند، زمان ورود قیمت به محدوده خرید وارد پوزیشن long میشوند. از آنجایی که باندهای باند بولینگر بیشتر پرایس اکشن که حالت صعودی دارد را پوشش میدهند، چنین تریدرهایی در معامله خواهند ماند.
در رابطه با نقطه خروج، شرایط برای هر تریدری متفاوت است اما یکی از روشهای منطقی این است که اگر کندل روی نمودار کندل استیک قرمز شد و بیش از 75 درصد بدنه آن زیر محدوده خرید قرار داشت، معامله long بسته شود. با استفاده از قانون 75 درصد، در این نقطه نمودار به وضوح خارج از روند است اما چرا اصرار میکنیم که کندل هم باید قرمز شود؟ این کار برای پیشگیری از خروج معامله گران مبتنی بر روند از پوزیشن خودشان، به دلیل یک حرکت سریع که در انتهای دوره معاملاتی دوباره به وضعیت قبل برمی گردد، انجام میشود.
در نمودار زیر توجه کنید که تریدر چگونه میتواند با بخش عمدهای از روند صعودی همگام بماند و تنها زمانی از پوزیشن خارج شود که نمودار قیمت شروع به تحکیم در بالای محدوده جدید میکند.
باندهای باند بولینگر برای تریدرهایی که به دنبال بهره برداری از خستگی روند هستند هم مفید است و به آنها کمک میکند چرخش قیمت را تشخیص دهند. اما دقت داشته باشید که اجرای معامله در جهت عکس روند نیاز به حاشیه خطای بسیار بزرگتری دارد چون معمولاً خط روند چندین بار برای تداوم روند جاری تلاش میکند تا اینکه در نهایت معکوس شود.
در مثال پایین مشاهده میشود که تریدرهایی که بر اساس محو شدن روند (یا استراتژی ضد روند) کار میکنند، با استفاده از باندهای باند بولینگر میتوانند به سرعت اولین سرنخ از ضعیف شدن روند را مشاهده کنند. ممکن است چنین تریدرهایی با دیدن خارج شدن نمودار قیمت از کانال روند تصمیم بگیرند که با ورود به پوزیشن Short در برخورد بعدی با باند بولینگر بالایی، به روش کلاسیک از باندهای بولینگر استفاده کنند.
در رابطه با نقطه حد توقف، قرار دادن این حد درست بالای نقطه اوج سوئینگ روش مطمئنی است چون معمولاً قیمت در این محدوده نوسان زیادی دارد به این دلیل که خریداران سعی میکنند روند جاری را گسترش دهند. در عوض گاهی اوقات خوب محاسبات باند بولینگر است که عرض محدودهی موسوم به "سرزمین هیچکس" (فاصله بین +1 و -1 انحراف معیار) را ارزیابی کرده و آن را به باند بالایی اضافه کنیم. تریدرها میتوانند با استفاده از نوسان بازار برای تنظیم سطح حد توقف، از خروج زودهنگام پیشگیری کرده و زمانی که قیمت شروع به سقوط کرد، باز هم در پوزیشن Short بمانند.
استراتژی جمع شدگی (اسکوئیز) باندهای بولینگر
یکی دیگر از استراتژیهای استفاده از باند بولینگر، استراتژی اسکوئیز است. اسکوئیز زمانی رخ میدهد که نمودار قیمت حرکت شدیدی داشته و بعد شروع به حرکت افقی در یک محدوده تحکیم فشرده میکند.
تریدر میتواند به صورت بصری تشخیص دهد که چه زمان یک دارایی در وضعیت تحکیم قرار دارد چون در این حالت باندهای بالایی و پایینی به یکدیگر نزدیک میشوند. این یعنی نوسان دارایی مورد نظر کاهش یافته است. پس از یک دوره تحکیم، معمولاً نمودار قیمت یک حرکت بزرگتر در یک جهت (در حالت ایده آل، با حجم زیاد) انجام میدهد. افزایش حجم هنگام وقوع بریک اوت نشان میدهد که تریدرها معتقدند نمودار قیمت در جهتی مشابه بریک اوت حرکت خواهد کرد.
زمانی که نمودار قیمت از باند بالایی یا پایینی عبور میکند، تریدرها دارایی مورد نظر را به ترتیب خریده یا میفروشند. سفارش حد توقف معمولاً خارج از تحکیم روی جهت مخالف بریک اوت قرار میگیرد.
مقایسه بولینگر و کلتنر
اندیکاتورهای باند بولینگر و کانالهای کلتنر با هم تفاوت دارند اما شبیه هم هستند.
باند بولینگر از انحراف معیار دارایی مورد نظر استفاده میکند اما کانالهای کلتنر از میانگین محدوده واقعی (ATR) که نوسان را بر اساس محدوده معاملات سهام ارزیابی میکند. به غیر از شیوه ایجاد، تفسیر این دو تقریباً به یک صورت است.
نمی توان گفت که یکی از این اندیکاتورهای تکنیکال از دیگری بهتر است بلکه خود تریدرها باید تصمیم بگیرند که برای استراتژی مد نظر آنها کدام روش مناسب تر است.
از آنجایی که کانالهای کلتنر به جای انحراف معیار از میانگین محدوده واقعی استفاده میکنند، نسبت به باند بولینگر سیگنالهای خرید و فروش بیشتری ایجاد میکنند.
جمع بندی
اندیکاتور باند بولینگر کاربردهای مختلفی دارد از جمله تشخیص اشباع خرید و اشباع فروش. تریدرها محاسبات باند بولینگر میتوانند چند باند مختلف را اضافه کنند که به تشخیص قدرت حرکات قیمت کمک میکند. یکی دیگر از روشهای استفاده از باندها، بررسی فشرده شدن محدوده نوسان است. معمولاً پس از این انقباضها یک بریک اوت قیمت چشمگیر ایجاد میشود (در حالت ایده آل با حجم بالا). نباید اندیکاتور باند بولینگر را با کانال کلتنر اشتباه گرفت. گرچه این دو اندیکاترو شبیه هم هستند اما دقیقاً یکسان نیستند.
دیدگاه شما