افزایش سرمایه در بازارهای سرمایه
انتقال ریسک در بازارهای مشتقات مالی
کشف قیمت
داد و ستدهای بین المللی با همکاری بازارهای مالی جهان
انتقال نقدینگی در بازارهای پولی
معاملات بین المللی در بازارهای ارز
و در کل، افرادی که نیازمند سرمایه هستند را به افرادی که تمایل به سرمایه گذاری دارند معرفی می کنند.
دو نوع بازار عمومی (جایی که انواع زیادی از کالاها در آن معامله می شود) و بازار اختصاصی (جایی که تنها یک نوع کالا معامله می شود) وجود دارند. بازارها خریداران و فروشندگان علاقه مند زیادی شامل خانوارها، شرکت ها و آژانس های دولتی را در یک «مکان» جمع می کند، لذا پیدا کردن همدیگر را برای آن ها آسان می سازد. اقتصادی که اصولا برای اختصاص منابع بر معاملات میان خریداران و فروشندگان وابسته است، به عنوان اقتصاد بازاری شناخته می شود که در مقابل اقتصاد دستوری یا اقتصاد غیر بازاری مثل اقتصاد هدیه محور است.
در علم مالی، بازارهای مالی این موارد را تسهیل می کنند:
عموما قرض گیرنده رسیدی را به قرض دهنده می دهد که بازپرداخت سرمایه را تضمین می کند. این رسیدها اوراق ضمانت هستند که به سادگی خریده و فروخته می شوند. در مقابل قرض دادن پول به قرض گیرنده، قرض دهنده انتظار پاداشی در غالب بهره یا سود سهام دارد.
سیاست پولی چیست؟ بررسی دقیق انواع سیاست پولی
سیستم مالی و بازارهای مالی، همراه با بانک های تجاری و نهادهای غیره را می توان به موزاییک تشبیه کرد. زمانی که تک تک این قطعات از هم جدا هستند، به نظر نامرتبط و بیهوده می آیند اما وقتی که کنار هم قرار می گیرند، کاملا منسجم و باشکوه می شوند.
جالب است بدانید کل این سیستم به طور گسترده ای تحت تاثیر سیاست های پولی است و سیاست های پولی هم از طریق سیستم مالی به اقتصاد و تورم منتقل می شود. کافی است به بحران جهانی و چالش هایی که کووید و جنگ روسیه با اوکراین در جهان به وجود آورد، نگاه کنید؛ این مساله به خوبی وابستگی اقتصاد و کشورها را به سیاست های پولی، نشان می دهد.
اختلال در بخش های بزرگی از بازارهای مالی از طریق سیستم مالی گسترش یافت و باعث شد اقتصادها کند شده، مشاغل زیادی تعطیل شوند و کل جهان دچار اختلال شود. در یکی دیگر از سری مقالات ارزشمند وبسایت دنیای ترید؛ مرجع فارکس و ارزهای دیجیتال، در خدمت شما هستیم تا شما را با چیستی سیاست های پولی و اهمیت آن در اقتصادها، آشنا کنیم. امید ما این است که با مطالعه این مقاله گران سنگ، به درک جدیدی از سیاست پولی برسید.
سیستم مالی چیست؟
قبل از اینکه بخواهیم سروقت سیاست پولی برویم، بهتر است ابتدا با مفهوم سیستم مالی یا همان Financial System آشنا شویم.
سیستم مالی، سیستمی است که امکان تبادل وجه و اعتبار میان مشارکت کنندگان در بازارهای اقتصادی تعریف بازار پول چیست؟ مانند وام دهندگان، سرمایه گذاران و وام گیرندگان را فراهم میکند.
این سیستمها بطور خاص در سطوح شرکتی، منطقه ای و جهانی فعالیت می کنند. در حقیقت سیستمهای مالی برای برقرای ارتباط مؤثر و منظم میان سرمایه گذاران و سپرده گذاران، از اجزای مختلف و پیچیدهای تشکیل شده، که اغلب توسط بازارها و موسسات مالی پشتیبانی میشوند.
یک سیستم مالی مدرن از مجموعهای از بانکهای دولتی یا خصوصی، بازارهای مالی، ابزارهای مالی و خدمات مالی تشکیل میشود. سیستمهای مالی امکان سرمایه گذاری و جابجایی ابزارهای مالی را فراهم می نمایند و نیز تخصیص بودجه میان بخشهای مختلف اقتصاد را امکانپذیر میکنند، همچنین افراد و شرکتها را قادر میسازند تا ریسک موجود را به اشتراک بگذارند.
سیاست پولی چیست؟
حال که با مفهوم سیستم مالی آشنا شدید، می رویم تا با عبارت سیاست پولی بیشتر مانوس شویم.
سیاست پولی، مجموعه ای از ابزارهایی است که بانک مرکزی یک کشور برای ارتقای رشد اقتصادی پایدار از طریق کنترل عرضه کلی پول، در دسترس بانک ها، مصرف کنندگان و کسب و کارهای آن کشور، قرار می دهد.
به عنوان مثال، وزارت خزانه داری ایالات متحده امریکا توانایی ایجاد پول را دارد، اما فدرال رزرو بر عرضه پول در اقتصاد، که عمدتاً از طریق عملیات بازار آزاد (OMO) می باشد، تأثیر می گذارد.
اساسا فدرال رزرو این کار را از طریق خرید دارایی هایی مثل اوراق قرضه در زمان های بکارگیری سیاست پولی انبساطی و فروش اوراق قرضه در زمان های استفاده از سیاست انقباضی انجام می دهد.
ضمنا دارایی های مورد علاوه فدرال رزرو در بازار آزاد، اوراق قرضه خزانه داری (UST) و اوراق قرضه رهنی یا اوراق با پشتوانه رهن های بانکی (MBS) است.
در حقیقت هدف فدرال رزرو این است که نرخ تورم نه خیلی بالا یا اصطلاحا داغ و نه خیلی پایین یا اصطلاحا سرد شود.
بانک مرکزی ممکن است به منظور جلوگیری از افزایش تورم و ممانعت از خرج کردن بی رویه مصرف کنندگان، نرخ های بهره را افزایش دهد. این نهاد همچنین می تواند در صورت صلاحدید، برای تشویق مردم به هزینه کردن و به منظور رونق اقتصادی، نرخ های بهره را نیز کاهش دهد.
در حقیقت سلاح اصلی که بانک های مرکزی در اختیار دارند، پول مردم است.
بانک مرکزی همچنین مسئول تعیین نرخ وام به دیگر بانک های درون کشور است. به عنوان مثال، زمانی که بانک مرکزی نرخ هایش را کاهش می دهد، تمام مؤسسات مالی دیگر نرخهایی را که از مشتریان خود دریافت میکنند، تغییر می دهند.
این مساله شامل کسب و کارهای بزرگ که برای پروژههای عظیم خود وام میگیرند تا خریداران مسکن که متقاضی وام مسکن می باشند نیز، می شود.
همه مشتریان مذکور یک ویژگی مشترک دارند؛ آنها به شدت به نرخ های بهره حساس هستند. این مساله بدین منظور است که زمانیکه نرخ های بهره پایین است، آنها وام می گیرند و زمانیکه نرخ ها افزایش می باید، وام گرفتن را به تعویق می اندازند.
سیاست پولی به زبان ساده
به زبانی ساده سیاست پولی، کنترل مقدار پول موجود در اقتصاد و کانال هایی است که از طریق آن پول جدید عرضه می شود. هدف بانک مرکزی این است که با مدیریت عرضه پول، بر عوامل اقتصاد کلان از جمله تورم، نرخ مصرف، رشد اقتصادی و نقدینگی، تاثر بگذارد.
بانک مرکزی علاوه بر تعدیل نرخ های بهره، خرید و فروش اوراق قرضه دولتی و تنظیم نرخ ارزهای خارجی (فارکس) را بر عهده دارد. ضمنا بانک مرکزی عهده دار مقدار پول نقدی است که بانک ها به عنوان ذخایر بانکی، ملزم به نگهداری آن هستند.
اقتصاددانان، تحلیلگران، سرمایه گذاران و کارشناسان اقتصادی، مشتاقانه منتظر تصمیمات شورای سیاستگذاری پولی و حتی صورتجلسات مقامات فدرال رزرو هستند تا بتوانند در سرمایه گذاری هایشان، تصمیمات درست تری بگیرند.
این گزارش در بازارهای مالی، تاثیرات بلند مدتی روی صنایع و کل اقتصاد دارد و جزو اخبار اقتصادی با درجه اهمیت بسیار بالا، تلقی می شود.
سیاست پولی، بر اساس ورودی های منابع مختلف تدوین می شود. در این راستا مقامات پولی به ارقام اقتصاد کلان مانند: تولید ناخالص داخلی (GDP)، تورم، صنایع و نرخ رشد دیگر بخش های مربوطه، نگاه می کنند.
در این جلسات همچنین، تحولات ژئوپلیتیکی نیز مورد ارزیابی قرار می گیرد. به عنوان مثال: تحریم های نفتی، لغو آنها، بستن تعرفه های تجاری و مواردی از این شکل، رصد می شوند.
بانک مرکزی همچنین، نگرانی های گروه هایی که نماینده بعضی صنایع و کسب و کارها هستند، نظرسنجی های انجام شده توسط سازمان های خصوصی و دیگر ورودی های سازمان های دولتی را، در نظر گرفته و به حساب می آورند.
احکام دوگانه فدرال رزرو چیست؟
معمولا به مقامات پولی، اختیارات گسترده ای برای دستیابی به افزایش پایدار در تولید ناخالص داخلی (GDP)، پایین نگه داشتن نرخ بیکاری، حفظ ثبات در نرخ ارزهای خارجی (Forex) و تورم در محدوده قابل پیش بینی، داده می شود.
نکته مهم: علاوه بر سیاست های پولی یا Monetary Policy، یک ابزار اقتصادی دیگر نیز به نام سیاست مالی یا Fiscal Policy وجود دارد. دولت تعریف بازار پول چیست؟ ها ممکن است با افزایش هزینه ها و استقراض خود، بخواهند رشد اقتصادی را تحریک کنند.
فدرال رزرو در ایالات متحده امریکا، مسئول سیاست های پولی کشور است. در همین راستا، فدرال رزرو چیزی دارد که معمولا به آن "احکام دوگانه یا ماموریت دوگانه" گفته می شود. این احکام، عبارتند از: رسیدن به حداکثر اشتغال و حفظ ثبات قیمت ها.
به زبانی ساده، فدرال رزرو همیشه موظف است رشد اقتصادی و تورم را تنظیم کرده و آن را متعادلانه حفظ کند. در همین راستا، فد باید نرخ های بهره بلند مدت را تقریبا پایین نگه دارد.
در کل، وظیفه اصلی فدرال رزرو این است که "آخرین پناهگاه" دیگر بانک ها و موسسات مالی باشد. وی باید نقدینگی دیگر بانک ها را تامین کند و به طور مستمر روی آنها نظارت داشته باشد تا بتواند در زمان های بحرانی، مانع از ورشکستگی و وحشت آنها بشود.
انواع سیاست های پولی
به طور کلی، سیاست های پولی به دو دسته: انبساطی و انقباضی، تقسیم می شوند.
سیاست پولی انبساطی
اگر کشوری به دلیل رشد کند اقتصادی و رکود با معضل بیکاری بالا مواجه شود، مقامات پولی کشور می توانند از سیاست پولی انبساطی استفاده کنند. این نوع سیاست منجر به رشد صنایع و در کل اقتصاد، خواهد شد.
به عنوان قسمتی از سیاست پولی انبساطی اغلب، مقامات پولی نرخ های بهره را به منظور تشویق مصرف کنندگان به خرج کردن، کاهش می دهند. آنها در واقع با این کار، پس انداز کردن را ناخوشایند و غیر قابل توجیه، می کنند.
فراموش نکنید که افزایش عرضه پول در بازار، با هدف افزایش سرمایه گذاری و هزینه مصرف کنندگان است. نرخ های بهره پایین تر بدین معنی است که اشخاص حقیقی و حقوقی، تاجران و دیگر کسبه، می توانند به وام های بسیار ارزان دسترسی داشته باشند.
بسیاری از اقتصادهای پیشرو در جهان، از بحران سال 2008 به این طرف، شروع به استفاده از این رویکرد کرده اند. آنها با انجام این کار، نرخ های بهره شان را صفر و یا نزدیک به صفر، نگه می دارند.
یکی از معایب سیاست پولی انبساطی، تضعیف ارز کشور مورد نظر و به وجود آمدن، تورم است.
سیاست پولی انقباضی
سیاست پولی انقباضی، درست نقطه مقابل سیاست پولی انبساطی است.
در سیاست پولی انقباضی، نرخ های بهره به منظور کاهش رشد عرضه پول و کاهش تورم، افزایش داده می شود.
اینکار می تواند جلوی رشد اقتصادی را بگیرد، آن را آهسته کند، و حتی بیکاری را افزایش دهد. ولی معمولا مقامات بانکی از این ابزار برای خنک کردن اقتصاد گر گرفته (منظور تورم بالا است) و چک کردن مداوم قیمت ها، استفاده می کنند.
یکی از مزایای سیاست پولی انقباضی، قوی تر شدن ارز کشور مورد نظر است.
ابزارهای بانک مرکزی تعریف بازار پول چیست؟ برای اجرای سیاست پولی
بانک های مرکزی برای اجرای سیاست های شان به یکسری ابزار نیاز دارند. فراموش نکنید این ابزارها ممکن است از هر منطقه به منطقه ای دیگر و یا از هر کشور به کشوری دیگر، متفاوت باشند.
ما در این مقاله از ابزارهای فدرال رزرو امریکا برای اجرای سیاست های مالی اش، پرده برداری می کنیم.
1- خرید و فروش اوراق قرضه از طریق عملیات بازار آزاد
اولین ابزاری که فدرال رزرو امریکا از آن استفاده می کند، خرید و فروش اوراق قرضه کوتاه مدت از طریق عملیات بازار آزاد یا همان Open Market Operation است. به این مساله، OMO که مخفف سه کلمه بالا می باشد نیز، گفته می شود.
عملیات بازار آزاد، نرخ های بهره کوتاه مدت مانند نرخ وجوه فدرال یا همان Federal Fund Rate را هدف قرار می دهد. در حقیقت بانک های مرکزی اینکار را با تزریق پول به مارکت از طریق خرید دارایی ها و یا حذف پول از مارکت از طریق فروش دارایی ها، انجام می دهد.
بانک های زیر مجموعه بانک مرکزی نیز در واکنش به این کار فدرال رزرو، با دادن وام های ارزان از طریق نرخ های بهره پایین تر و یا وام های گران تر از طریق نرخ های بهره بالاتر، آنقدر این کار را ادامه می دهند تا نرخ بهره تارگت بانک مرکزی محقق شود.
2- نرخ تنزیل
ابزار بعدی که فدرال رزرو در اختیار دارد، نرخ تنزیل یا همان Discount Rate است. اگر دیگر بانک ها برای امور اضطرای خود از بانک مرکزی (به عنوان آخرین پناهگاه یا وام دهنده) درخواست وام کنند، فدرال رزرو این کار را با تغییر نرخ بهره انجام خواهد داد.
به زبانی ساده تر نرخ تنزیل نرخ بهره ای است که فدرال رزرو، دیگر بانک های تجاری و موسسات مالی را برای دریافت وام های شبانه یا کوتاه مدت، شارژ می کند.
3- سپرده قانونی
ابزار دیگری که فدرال رزرو در اختیار دارد، سپرده یا ذخیره قانونی یا همان Reserve Requirements است. مقامات بانک های مرکزی می توانند سپرده های قانونی را دستکاری کنند.
در حقیقت سپرده قانونی، مبالغی است که بانک ها برای اطمینان از اینکه مشتری ها قادر به پرداخت بدهی های شان هستند، نزد خود نگهداری می کنند.
کاهش مقدار این سپرده های قانونی، به بانک ها کمک می کند تا مبالغ بیشتری برای وام دادن یا خریدن دارایی های دیگر، داشته باشند. برعکس، افزایش این ذخایر باعث کاهش وام دهی بانک ها و در نتیجه کند تر شدن رشد اقتصاد می شود.
4- سیاست های پولی نامتعارف
ابزار دیگری که فدرال رزرو امریکا در اختیار دارد، استفاده از سیاستی است که به آن سیاست پولی نامتعارف یا غیر متدوال گفته می شود. این سیاست، اخیرا محبوبیت زیادی بین بانک های مرکزی به وجود آورده است.
همزمان با شروع بحران مالی سال 2008 و یا بحران همه گیری کووید، فدرال رزرو شروع به افزایش ترازنامه بانکی خود کرد. فد این کار را با خرید اوراق قرضه خزانه داری و اوراق قرضه رهنی یا همان اوراق قرضه با پشتوانه وام های مخصوص خرید مسکن کرد.
دلیل نامگذاری سیاست پولی نامتعارف این است که این روش قبلا مرسوم نبود و با شروع اینگونه بحران های مالی در جهان، فدرال رزرو از آن رونمایی کرد. در همین راستا، دیگر بانک های مرکزی نیز از آن بهره مند شده و استفاده کردند.
همینطور که مشاهده می کنید، بانک های مرکزی ابزارهای بسیار متنوع و قدرتمندی برای شکل دادن توقعات و انتظارات مارکت، در اختیار دارند. فدرل رزرو امریکا، این کار را در جلسات ماهانه و سالانه خود که به صورتجلسات بانک مرکزی امریکا معروف است و از طریق صدور بیانیه های خود، انجام می دهد.
در این راستا، سرمایه گذارانی که قادر هستند از قبل نتایج درست این جلسات را حدس بزنند، سودهای کلانی به جیب می زنند.
هرکس که دستی در بازارهای مالی دارد، حتما با این دو عبارت سیاست پولی و سیاست مالی مواجه شده و یا حداقل آن را شنیده است. هر زمان که صحبت از تاثیرگذاری روی نتایج اقتصاد کلان می شود، دولت ها معمولا به یکی از دو روش زیر، چنگ می اندازند: سیاست پولی (Monetary Policy) و سیاست مالی (Fiscal Policy).
سیاست پولی
در واقع زمانی که صحبت از سیاست پولی می شود، منظور مدیریت عرضه پول و نرخ بهره توسط بانک های مرکزی است. هر زمان که ایالات متحده امریکا دچار یک بحران مالی می شود، فدرال رزرو برای به حرکت درآوردن چرخ اقتصاد، شروع به ارائه وام های ارزان قیمت و تزریق پول زیاد از طریق خریدن اوراق قرضه می کند.
بانک مرکزی امریکا این کار را با کاهش نرخ های بهره بانکی انجام می دهد.
برعکس اگر تورم شروع به افزایش کند و اصطلاحا اقتصاد گر بگیرد، بانک مرکزی از ابزار دیگری استفاده می کند. در این نوع سیاست، فدرال رزرو شروع به افزایش نرخ های بهره می کند تا وام گرفتن برای موسسات و کسب و کارهای مالی، دشوار شود.
در حقیقت این کار فدرال رزرو امریکا، پول فراوانی که باعث ایجاد تورم شده را از چرخه اقتصاد حذف می کند.
سیاست مالی
نحوه کسب درآمد دولت مرکزی ایالات متحده از طریق دریافت مالیات و نحوه خرج کردن پول است که به آن، سیاست پولی گفته می شود.
دولت فدرال امریکا برای تحریک و توسعه اقتصاد، نرخ های مالیات را کاهش می دهد که این کار در واقع باعث افزایش هزینه های خودش می شود. برعکس این کار نیز صادق است، یعنی دولت امریکا برای مبارزه با تعریف بازار پول چیست؟ تورم بالا، شروع به افزایش مالیات ها کرده که این کار باعث کاهش هزینه های دولت می شود.
در حقیقت سلاح اصلی بانک مرکزی امریکا یا همان سیاست پولی برای این کار، نرخ بهره است و سلاح اصلی دولت ایالات متحده یا همان سیاست مالی، مالیات است.
هرکدام از این سیاست ها، منظور سیاست پولی و سیاست مالی، مزایا و معایب خودشان را دارند که در حوصله این مقاله، نمی گنجد.
نتیجه گیری
به پایان آمد این دفتر، حکایت همچنان باقی است.
همینطور که در این مقاله مشاهده نمودید سیاست پولی، در واقع نحوه تاثیرگذاری بانک های مرکزی بر عرضه، تقاضا، قیمت پول و اعتبار به منظور هدایت سکان اقتصادی یک کشور است. به دنبال قوانین تصویب شده فدرال رزرو در سال 1913، این اختیار به فدرال رزرو داده شد تا سیاست های پولی ایالات متحده امریکا را تعیین و تدوین کند. فدرال رزرو نیز به نوبه تعریف بازار پول چیست؟ خود برای اجرای این سیاست ها، از ابزارهایی مثل: عملیات بازار آزاد فدرال، نرخ تنزیل، سپرده های قانونی و سیاست های پولی نامتعارف استفاده می کند .
سرمایه گذاران و معامله گران بازارهای مالی نیز از نزدیک این جلسات و تصمیم گیری های مقامات بانک مرکزی امریکا را دنبال می کنند تا بتوانند سرنخ هایی برای تریدهای موفق تر، بدست بیاورند.
فرق بازار سرمایه و بازار پول چیست؟
با تقسیم کل سیستم اقتصاد یک کشور به دو بخش واقعی و مالی، بخش مالی را میتوان به عنوان زیرمجموعهای از نظام اقتصادی تعریف کرد که در آن وجوه، اعتبارات و سرمایه در چارچوب قوانین و مقررات مشخص از طرف پسانداز کنندگان و صاحبان پول و سرمایه به طرف متقاضیان، جریان مییابد.
بازارهای مالی نیز بازارهایی هستند که در آنها داراییهای مالی مبادله می شوند. داراییهای مالی داراییهایی مثل سهام و اوراق قرضه هستند که ارزش آنها به ارزش تولیدات وخدمات ارایه شده توسط شرکتهای منتشر کننده آنها وابسته است. تفاوت داراییهای مالی با داراییهای واقعی در این است که داراییهای واقعی ماهیت فیزیکی دارند مانند اتومبیل، املاک و مستغلات، و وسایل منزل.
یکی از راههای سرمایه گذاری خرید داراییهای مالی است. مزیت خرید داراییهای مالی نسبت به خرید داراییهای واقعی از دیدگاه اقتصادی این است که اولا دارایی واقعی کالای مصرفی است نه وسیله پس انداز و سرمایه گذاری. دوم اینکه خرید داراییهای واقعی و بلااستفاده نگه داشتن آنها به امید گرانتر شدن در آینده به معنای بلااستفاده نگه داشتن منابع کشور است و ارزش افزوده ای ایجاد نمی کند. مگر آنگه از آن استفاده شود. مثل اینکه شخصی اتومبیل و یا خانهای بخرد و آن را اجاره دهد. چند نوع از داراییهای مالی عبارتند از: سپرده های سرمایه گذاری در بانکها، طرح های بازنشستگی که توسط صندوقهای بازنشستگی ارایه می شود، انواع بیمه نامه های شرکتهای تعریف بازار پول چیست؟ بیمه و در نهایت اوراق بهادار قابل داد و ستد در بورس اوراق بهادار که توسط کارگزاران خرید و فروش می شود.
در اقتصاد، بازار مالی به مکانیزمی اطلاق می شود که امکان خرید و فروش سهام ، کالا یا هر محصول قابل تبادلی را برای مشارکت کنندگان با هزینه ای پایین فراهم می آورد. بازارهای مالی چند صده اخیر رشد قابل توجهی داشته و به طور مستمر درحال تکامل و افزایش نقدینگی در جهان است. وظیفه بازارها گردآوری خریداران و فروشندگان علاقه مند به مشارکت در بازار است. در واقع تمامی بازارهای مالی در پی گردآوری سرمایه و برقراری ارتباط بین جویندگان سرمایه (قرض گیرندگان) و دارندگان سرمایه (قرض دهندگان) هستند.
کارکردهای بازار مالی
جذب و تجهیز پساندازها و تخصیص بهینة منابع (انتقال وجوه بین واحدهای اقتصادی)
انتقال وجوه بین واحدهای اقتصادی نقش اساسی بخش مالی اقتصاد است. واحدهای اقتصادی بهطور کلی شامل واحدهای دارای پسانداز و واحدهای سرمایهگذاری هستند. نقش بازارهای مالی این است که این دو گروه مزبور را به یکدیگر نزدیک کند و راهکاری فراهم نمایند که وجوه از واحدهای دارای مازاد پسانداز به واحدهای مواجه با کمبود منابع یا کسری پسانداز انتقال یابد. بدیهی است که تأثیر این نقلوانتقال وجوه فراهم آوردن امکانات سرمایهگذاری مولد است. بنابراین ملاحظه میشود که در صورت عدم وجود یا ضعف بازارهای مالی، امکان تحقق سرمایهگذاریهای مولد در سطح وسیع وجود نخواهد داشت.
تعیین قیمت وجوه و سرمایه
قیمت وجوه و سرمایه نیز در بازارهای مالی تعیین میشود. بنابراین بازارهای مالی با تعیین قیمت سرمایه و وجوه، بنگاهها را در تصمیمگیریهای سرمایهگذاری و برنامهریزیهای مالی کمک میکنند. بهطوری که قیمت بازاری سرمایه توسط بنگاه میتواند با بازده انتظاری ناشی از آن مورد مقایسه قرار گیرد و بدینترتیب بنگاهها سرمایة خود را به سرمایهگذاریهایی که بازدة آنها بالاتر یا مساوی هزینة سرمایة آنهاست اختصاص دهند. همچنین با استفاده از هزینة سرمایه که در بازار مالی تعیین میشود، امکان مقایسه و ترجیح سرمایهگذاریهای کوتاه مدت و بلند مدت فراهم میشود. اما فرآیند کشف قیمت در بازارهای مالی زمانی به درستی و به شکل عادلانه انجام میگیرد که شرایط رقابتی بر بازار حاکم باشد. در این شرایط عرضه و تقاضای وجوه و سرمایه، قیمت را تعیین میکند و قیمت تعیین شده توسط بازار بهترین راهنما برای عرضهکنندگان وجوه یعنی پساندازکنندگان و سرمایهگذاران و تقاضاکنندگان وجوه یا سپردهپذیران خواهد بود. بدینوسیله تصمیمگیری برای هر دو گروه آسان خواهد شد و منابع سرمایهای به بهترین نحو تخصیص خواهد یافت.
انتشار و تحلیل اطلاعات
بازارهای مالی، اطلاعات را گردآوری مینمایند و از طریق قیمتهای منتشر شده منعکس مینمایند. حتی افرادی که فرآیند پرهزینه ارزیابی بنگاهها و مدیران و شرایط بازار سهام را طی نکردهاند، میتوانند قیمتهای سهام را که منعکس کنندة اطلاعاتی است که دیگران به دست آوردهاند، مشاهده کنند. انتشار و تجزیه و تحلیل اطلاعات توسط بازارهای مالی باعث میشود تا جامعه منابع ناچیزی را به منظور به دست آوردن اطلاعات هزینه کند. اقتصادی شدن کسب اطلاعات دربارة فرصتهای سرمایهگذاری، میتواند به تخصیص بهتر منابع منجر گردد.
سیستمهای مالی که هزینههای مبادلاتی را کاهش میدهند، میتوانند موجب تخصصیتر شدن فعالیتها، نوآوری تکنولوژی و رشد اقتصادی شوند. همانطور که آدام اسمیت (1779) نیز ادعا میکند، هزینة مبادلاتی کمتر باعث تخصصیتر شدن کارها میشود. وجود واسطهای همانند پول، باعث میشود تا هزینههای مبادله کالا تا حد زیادی کاهش یابد و امر مبادله سادهتر و روانتر گردد. وجود نهادهای واسطهای نیز خود باعث کاهش این هزینهها، تقسیم کار بهتر و در نتیجه کارآیی و رشد بالاتر میشود.
توزیع خطر و مدیریت ریسک
بازارهای مالی علاوه بر تخصیص سرمایة پولی، خطرات اقتصادی را نیز توزیع میکنند. در واقع ریسک اشتغال به فعالیتهای اقتصادی و سرمایهگذاری، از طریق ایجاد و توزیع اوراق بهادار از هم تفکیک و توزیع میشود. به عبارت دیگر بازارهای مالی (بازار پول و سرمایه) در ابعاد وسیع ریسک افرادی را که در فعالیتهای اقتصادی بزرگ و پرمخاطره اشتغال دارند به پسانداز کنندگان که حاضر به پذیرش ریسک یک بازدة غیرمطمئن هستند، منتقل و بین آنها توزیع میکنند.
بازارهای مالی علاوه بر تفکیک ریسک اشتغال و سرمایهگذاری، افراد را قادر به ایجاد تنوع در سرمایهگذاری میکنند. ایجاد تنوع در سبد دارایی منجر به کاهش ریسک میشود. کل ریسک به این علت کاهش مییابد که زیان در بعضی از سرمایهگذاریها توسط منافع ناشی از سایر سرمایهگذاریها جبران میشود. بازارهای مالی همچنین ریسک عدم نقدشوندگی را کاهش میدهند. نقدشوندگی، عبارت از سهولت تبدیل داراییها به قدرت خرید در قیمتهای مورد توافق است. هزینههای مبادلاتی و عدم تقارن اطلاعاتی باعث کاهش نقدشوندگی شده و ریسک را افزایش میدهد. بازارهای مالی از طریق انتشار و تحلیل اطلاعات و تسهیل دادوستدها به کاهش ریسک عدم نقدشوندگی کمک میکنند.
طبقه بندی بازارهای مالی
بازارهای مالی بر پایه معیارهای متفاوتی قابل طبقهبندی هستند:
طبقهبندی بر اساس نوع دارایی
طبقهبندی بر اساس مرحله عرضه اوراق بهادار
طبقه بندی بر اساس سررسید تعهدات مالی
بر اساس نوع دارایی، میتوان بازار اوراق بهادار را به دستههای زیر تقسیمبندی کرد:
الف- بازار سهام در این بازار، سهام شرکتها که نشانگر مالکیت دارنده آن در شرکت است، دادوستد میشود.
ب - بازار اوراق بدهی بازاری است که در آن ابزارهای با درآمد ثابت(اوراق قرضه) دادوستد میشوند.
ج - بازار ابزارهای مشتق ب ازاری است برایمعاملات ابزارهایی مبتنی بر داراییهای مالی یا فیزیکیکه از آن جمله می توان بهاختیار معامله و قرارداد آتی اشاره کرد.
طبقه بندی بر اساس مرحله عرضه اوراق بهادار:
بازار دست اول (اولیه) شرکتها، مؤسسات و بنگاههای اقتصادی برای تأمین منابع مالی مورد نیاز خود به مبالغ هنگفتی نیاز دارند که اغلب این منابع را در مقابل واگذاری اوراق بهادار خود، بهدست میآورند. واگذاری اوراق بهادار و تأمین اعتبار برای اولین بار در بازار دست اول انجام میشود. به عبارت دیگر در بازار دست اول، اوراق بهادار برای نخستین بار منتشر میشوند. براین اساس فروشنده اوراق بهادار در واقع همان ناشر اوراق بهادار است.
بازار دست دوم (ثانویه) پس از عرضه اوراق بهادار در بازار اولیه و به منظور آن که این اوراق بتوانند مورد دادوستد قرار گیرند، به بازار دیگری نیاز است که به آن بازار ثانویه اوراق بهادار گفته میشود. در این بازار، اوراق قابلیت دادوستد پیدا میکنند. وجود بازار دست دوم، صرفاً به این دلیل است که قابلیت نقدشوندگی اوراق بهادار منتشر شده در بازار دست اول را افزایش دهد، ضمن اینکه شرایطی فراهم میآورد که قرضدهندگان و قرضگیرندگان در صورت لزوم به آسانی بتوانند تصمیمات سرمایهگذاری خود را تغییر داده، به فروش اوراق بهادار خریداری شده یا خرید اوراق بهادار دیگر اقدام نمایند.
دادوستد در بازار دست دوم به دفعات نامحدود انجام میشود و بنابراین با جابجا شدن مالکیت ابزارهای مالی قابل دادوستد در آن بازار، قدرت نقدشوندگی زیادی ایجاد میشود. در این حالت، از نقد شدن پیش از سررسید بدهی واحدهای متقاضی سرمایه یا ناشران اوراق بهادار جلوگیری میشود و در نتیجه ضربههای کمبود نقدینگی تأثیر محدودتری بر واحدهای سرمایهگذار خواهد داشت.
طبقه بندی بر اساس سررسید تعهدات مالی:
بنا به تعریف، بازار پول بازاری برای دادوستد پول و دیگر داراییهای مالی جانشین نزدیک پول است که سررسید کمتر از یکسال دارند. همچنین میتوان از بازار پول به عنوان بازار ابزارهای مالی کوتاه مدت با ویژگی اندک بودن ریسک عدم پرداخت، نقدشوندگی و ارزش اسمی زیاد نام برد. تمرکز فعالیت این بازار در استفاده از ابزارهایی است که به اشخاص و بنگاههای تجاری این امکان را میدهند که به سرعت نقدینگی خود را به میزان مطلوب درآورند.
ب ) بازار سرمایه
برپایه طبقهبندی بازار مالی با نگرش به سررسید داراییها، بازار سرمایه به بازار دادوستد ابزارهای مالی با سررسید بیشتر از یک سال و داراییهای بدون سررسید اطلاق میشود. این بخش از بازار مالی نقش مهمتری در گردآوری منابع پساندازی و تأمین نیازهای سرمایهگذاری واحدهای تولیدی دارد. بازار سرمایه نسبت به بازار پول بسیار گستردهتر است و از تنوع ابزاری بیشتری برخوردار است.
مهمترین کارکرد بازارهای مالی شامل بازارهای پول، سرمایه و بیمه در اقتصاد ملی، تجهیز منابع پس اندازی و هدایت آن به سوی فعالیتهای مولد اقتصادی است، ضمن آنکه تعیین قیمت وجوه و سرمایه، انتشار و تحلیل اطلاعات و توزیع ریسک اقتصادی نیز اغلب در شمار کارکردهای این بازارهاست.
بازار مالی
بازار مالی بازاری است که در آن افراد حقیقی و حقوقی می توانند به معامله اوراق ضمانت مالی، کالا و دیگر دارایی های مثلی (عوض دار) با هزینه مبادلاتی پایین، و در قیمت هایی که تابع عرضه و تقاضا هستند، بپردازند. اوراق ضمانت شامل سهام، اوراق قرضه و برخی کالاها (شامل فلزات گرانبها یا محصولات کشاورزی) می شوند.
افزایش سرمایه در بازارهای سرمایه
انتقال ریسک در بازارهای مشتقات مالی
کشف قیمت
داد و ستدهای بین المللی با همکاری بازارهای مالی جهان
انتقال نقدینگی در بازارهای پولی
معاملات بین المللی در بازارهای ارز
و در کل، افرادی که نیازمند سرمایه هستند را به افرادی که تمایل به سرمایه گذاری دارند معرفی می کنند.
دو نوع بازار عمومی (جایی که انواع زیادی از کالاها در آن معامله می شود) و بازار اختصاصی (جایی که تنها یک نوع کالا معامله می شود) وجود دارند. بازارها خریداران و فروشندگان علاقه مند زیادی شامل خانوارها، شرکت ها و آژانس های دولتی را در یک «مکان» جمع می کند، لذا پیدا کردن همدیگر را برای آن ها آسان می سازد. اقتصادی که اصولا برای اختصاص منابع بر معاملات میان خریداران و فروشندگان وابسته است، به عنوان اقتصاد بازاری شناخته می شود که در مقابل اقتصاد دستوری یا اقتصاد غیر بازاری مثل اقتصاد هدیه محور است.
در علم مالی، بازارهای مالی این موارد را تسهیل می کنند:
عموما قرض گیرنده رسیدی را به قرض دهنده می دهد که بازپرداخت سرمایه را تضمین می کند. این رسیدها اوراق ضمانت هستند که به سادگی خریده و فروخته می شوند. در مقابل قرض دادن پول به قرض گیرنده، قرض دهنده انتظار پاداشی در غالب بهره یا سود سهام دارد.
دارایی های نقدی (Liquid Assets) چیست؟ مبانی اولیه برای مشاغل کوچک
دارایی های نقدی به عنوان دارایی هایی تعریف می شوند که می توانند به راحتی به پول نقد تبدیل شوند. پول بدهی به شرکت شما و موجودی آن نمونه هایی از دارایی های نقدینگی در تجارت است. دارایی های خریداری شده برای استفاده طولانی مدت، دارایی نقدی محسوب نمی شوند زیرا تبدیل آنها به پول نقد بسیار دشوارتر از دارایی هایی مانند موجودی کالا است.
دارایی های نقدی چیست؟
تعریف دارایی های نقدی در حسابداری ، دارایی هایی است که به راحتی و به سرعت به پول نقد تبدیل می شوند. دارایی در طی فرآیند نباید هیچ (یا مقدار زیادی) از ارزش خود را از دست بدهد. با توجه به اکثرا مقالات دارایی های نقدی ذارایی های سریع نیز نامیده میشوند.
دارایی های نقدی شامل موارد زیر است:
حساب های دریافتی (پول بابت کار شما)
پول نقد (در دست یا در حساب حساب کسب و کار شما)
سپرده تقاضا (نوعی سرمایه گذاری)
بیمه پیش پرداخت (در صورت انصراف، پول خود را پس می گیرید)
سرمایه گذاری هایی که در کمتر از 90 روز به بلوغ می رسند (به عنوان مثال سهام، اوراق قرضه، صندوق های سرمایه گذاری، صندوق های بازار پول)
دارایی ها هر چیزی با ارزش مالی برای یک کسب و کار (یا شخص) در نظر گرفته می شوند. یک تجارت از دارایی های خود برای تولید کالاهای خود یا ارائه خدمات خود استفاده می کند.
دارایی های فعلی دارایی های نقدی هستند
دارایی های جاری معمولاً دارایی های نقدی هستند. دارایی های جاری به معنای دارایی هایی است که طی یک سال توسط مشاغل مصرف می شود یا به پول نقد تبدیل می شود.
در صورت وجود شرایط اضطراری که به پول نقد نیاز دارد، مانند از دست دادن مشتری اصلی و نداشتن جریان نقدی کافی برای پرداخت قبض های خود، داشتن دارایی های نقدی برای یک کسب و کار مهم است.
نقدی ترین دارایی فعلی، پول نقد است که به هیچ تبدیلی نیاز ندارد. دارایی های ثابت خریداری شده برای استفاده طولانی مدت، مانند ابزار یا سخت افزار کامپیوتر، تبدیل کردنشان به پول نقد بسیار دشوارتر است.
به عنوان مثال، یک طراح گرافیک مشتری اصلی خود را از دست می دهد. او باید قبض های خود را پرداخت کند. وی می تواند از پس انداز خود (دارایی فعلی) استفاده کند یا هارد اکسترنال خود (دارایی ثابت) را بفروشد. از آنجا که دسترسی به پس انداز آسان تر است و جایگزینی آن راحت تر است و همچنین باعث ایجاد مشکل در کارش نمیشود او از پس از انداز خود هزینه میکند.
دارایی های نقدی در حسابداری
تمام دارایی ها، از جمله دارایی های نقدی، در ترازنامه مشاغل یافت می شود، گزارش مالی که می توانید از نرم افزار حسابداری خود تهیه کنید.
دارایی های نقدی ممکن است آیتم خط خود را در ترازنامه شما داشته باشند که روی آن عبارت "دارایی های نقدی" باشد. یا ممکن به شیوه های گوناگون قابل دریافت باشد.
فرمول دارایی های نقدی
مشاغل کوچک باید ارزش خالص مایع خود را بدانند تا مطمئن شوند می توانند هزینه های غیر منتظره را تأمین کنند.
وام دهندگان همچنین ارزش خالص نقدی شما را بررسی می کنند تا تصمیم بگیرند که آیا باید به شما پول بدهند. ارزش خالص نقدی بالاتر به این معنی است که شما بعنوان یک تجارت کوچک بیشتر قادر به بازپرداخت آنها هستید.
برای محاسبه ارزش خالص نقدی خود، باید از فرمول زیر استفاده کنید:
کل دارایی های نقدی - کل بدهی ها (بدهی ها) = ارزش خالص نقدینگی
کل دارایی تعریف بازار پول چیست؟ های نقدی به معنی تمام دارایی های شما مانند پول نقد در حساب چک و حساب های دریافتی شما است. کل بدهی ها به معنای بدهی هایی مانند بدهی کارت اعتباری، رهن یا وام های بدون وثیقه شما است (که توسط ضامن تضمین نمی شود).
نمونه دارایی های نقدی چیست؟
دارایی های نقدی به هر دارایی در یک تجارت گفته می شود که می تواند بدون از دست دادن ارزش آن به پول نقد تبدیل شود.
در مثال زیر، دارایی های نقدی مشترک در مشاغل کوچک را پوشش خواهیم داد:
یک سایت تجارت الکترونیکی که جواهرات می فروشد با شکایت یک رقیب مورد حمله قرار می گیرد. مالک تقریباً پول کافی برای پرداخت قبض های قانونی خود را ندارد. مالک موجودی کالا و هر وسیله ای را که برای خلق جواهرات خود استفاده می کند به فروش می رساند. او مشتریانی دارد که بایید مابلغی به او بپردازند بنابراین با آنها تماس می گیرد تا هرگونه بدهی را جمع کند. او همچنین حساب جاری خود را تخلیه می کند.
دارایی های غیر نقدی چیست؟
دارایی های غیر نقدینگی به هر دارایی گفته می شود که به سرعت به پول نقد تبدیل نشود.
دارایی های غیر نقدینگی شامل موارد زیر است:
طبق Investopedia، دارایی های غیر نقدینگی به هر دارایی گفته می شود که به سرعت به پول نقد تبدیل نشود.
دارایی های غیر نقدینگی شامل موارد زیر است:
املاک و مستغلات
زمین
تجهیزات
مبلمان
وسایل اداری و.
دارایی های غیر نقدینگی ممکن است ماه ها طول بکشد تا پول نقد خود را از فروش پس بگیرند. زمین و ساختمان کمترین میزان نقدینگی را در بین دارایی های غیر نقدینگی دارند.
به عنوان مثال، یک جواهرفروشی دچار مشکل اقتصادی است. او تصمیم دارد فروشگاه فیزیکی خود را بفروشد تا قبض های خود را پرداخت کند و فقط به صورت آنلاین بفروشد. اما، او باید ملک را در بازار قرار دهد و یک خریدار پیدا کند و تمام مدارک مربوط به این روند را انجام دهد. تا آن زمان، موعد صورتحساب او سر رسیده است.
دارایی های غیر نقدینگی معمولاً دارایی های ثابت هستند. در مورد اینکه دارایی های ثابت چیست و چه دارایی ثابت محسوب می شود در مقاله های بعدی توضیح خواهیم داد.
چرا نقدینگی در تجارت مهم است؟
نقدینگی در تجارت مهم است زیرا به شما کمک می کند تا بودجه و اعتبار خود را بدست آورید و در مواقع اضطراری مالی شما را حمل می کند.
نقدینگی توانایی یک تجارت است که دارایی های خود را به سرعت و به راحتی و بدون از دست دادن ارزش آنها به پول نقد تبدیل می کند.
مشاغل با نقدینگی بیشتر اهداف خوبی برای طلبکاران بالقوه (یک بانک) و سرمایه گذاران تلقی می شود زیرا موقعیت این مشاغل در بازپرداخت وام بهتر است.
مشاغل با نقدینگی بیشتر همچنین می توانند شرایط اضطراری را راحت تر پشت سر بگذارند، مانند رکود اقتصادی. همه مشاغل کوچک باید دارایی های نقدینگی کافی داشته باشند تا حداقل یک یا دو ماه بتوانند آنها را به سرانجام برسانند.
همچنین مهم است که نقدینگی خود را زیر نظر داشته باشید. آیا خیلی بالا است؟ شاید زمان آن فرا رسیده باشد که آن پول را برای کمک به رشد مجدد آن وارد کنید. ممکن است بخواهید تجهیزات جدیدی بخرید، موجودی جدیدی سفارش دهید یا بهترین کارها را برای پیشرفت کار خود انجام دهید.
اگر نقدینگی شما کم باشد، مشاغل شما ممکن است دچار مشکل شود. شما ممکن است بخواهید برخی از دارایی های خود را به عنوان سپر برای مشکلات آینده نگه دارید.
فرق بازار سرمایه و بازار پول چیست ؟
آسمونی : با تقسیم کل سیستم اقتصاد یک کشور به دو بخش واقعی و مالی، بخش مالی را میتوان به عنوان زیرمجموعهای.
آسمونی : با تقسیم کل سیستم اقتصاد یک کشور به دو بخش واقعی و مالی، بخش مالی را میتوان به عنوان زیرمجموعهای از نظام اقتصادی تعریف کرد که در آن وجوه، اعتبارات و سرمایه در چارچوب قوانین و مقررات مشخص از طرف پسانداز کنندگان و صاحبان پول و سرمایه به طرف متقاضیان، جریان مییابد.
بازارهای مالی نیز بازارهایی هستند که در آنها داراییهای مالی مبادله می شوند. داراییهای مالی داراییهایی مثل سهام و اوراق قرضه هستند که ارزش آنها به ارزش تولیدات وخدمات ارایه شده توسط شرکتهای منتشر کننده آنها وابسته است.
تفاوت داراییهای مالی با داراییهای واقعی در این است که داراییهای واقعی ماهیت فیزیکی دارند مانند اتومبیل، املاک و مستغلات، و وسایل منزل.
یکی از راههای سرمایه گذاری خرید داراییهای مالی است. مزیت خرید داراییهای مالی نسبت به خرید داراییهای واقعی از دیدگاه اقتصادی این است که اولا دارایی واقعی کالای مصرفی است نه وسیله پس انداز و سرمایه گذاری. دوم اینکه خرید داراییهای واقعی و بلااستفاده نگه داشتن آنها به امید گرانتر شدن در آینده به معنای بلااستفاده نگه داشتن منابع کشور است و ارزش افزوده ای ایجاد نمی کند.
مگر آنگه از آن استفاده شود. مثل اینکه شخصی اتومبیل و یا خانهای بخرد و آن را اجاره دهد. چند نوع از داراییهای مالی عبارتند از: سپرده های سرمایه گذاری در بانکها، طرح های بازنشستگی که توسط صندوقهای بازنشستگی ارایه می شود، انواع بیمه نامه های شرکتهای بیمه و در نهایت اوراق بهادار قابل داد و ستد در بورس اوراق بهادار که توسط کارگزاران خرید و فروش می شود.
در اقتصاد، بازار مالی به مکانیزمی اطلاق می شود که امکان خرید و فروش سهام ، کالا یا هر محصول قابل تبادلی را برای مشارکت کنندگان با هزینه ای پایین فراهم می آورد. بازارهای مالی چند صده اخیر رشد قابل توجهی داشته و به طور مستمر درحال تکامل و افزایش نقدینگی در جهان است.
وظیفه بازارها گردآوری خریداران و فروشندگان علاقه مند به مشارکت در بازار است. در واقع تمامی بازارهای مالی در پی گردآوری سرمایه و برقراری ارتباط بین جویندگان سرمایه (قرض گیرندگان) و دارندگان سرمایه (قرض دهندگان) هستند.
کارکردهای بازار مالی
جذب و تجهیز پساندازها و تخصیص بهینة منابع (انتقال وجوه بین واحدهای اقتصادی)
انتقال وجوه بین واحدهای اقتصادی نقش اساسی بخش مالی اقتصاد است. واحدهای اقتصادی بهطور کلی شامل واحدهای دارای پسانداز و واحدهای سرمایهگذاری هستند. نقش بازارهای مالی این است که این دو گروه مزبور را به یکدیگر نزدیک کند و راهکاری فراهم نمایند که وجوه از واحدهای دارای مازاد پسانداز به واحدهای مواجه با کمبود منابع یا کسری پسانداز انتقال یابد.
بدیهی است که تأثیر این نقلوانتقال وجوه فراهم آوردن امکانات سرمایهگذاری مولد است. بنابراین تعریف بازار پول چیست؟ ملاحظه میشود که در صورت عدم وجود یا ضعف بازارهای مالی، امکان تحقق سرمایهگذاریهای مولد در سطح وسیع وجود نخواهد داشت.
تعیین قیمت وجوه و سرمایه
قیمت وجوه و سرمایه نیز در بازارهای مالی تعیین میشود. بنابراین بازارهای مالی با تعیین قیمت سرمایه و وجوه، بنگاهها را در تصمیمگیریهای سرمایهگذاری و برنامهریزیهای مالی کمک میکنند. بهطوری که قیمت بازاری سرمایه توسط بنگاه میتواند با بازده انتظاری ناشی از آن مورد مقایسه قرار گیرد و بدینترتیب بنگاهها سرمایة خود را به سرمایهگذاریهایی که بازدة آنها بالاتر یا مساوی هزینة سرمایة آنهاست اختصاص دهند.
همچنین با استفاده از هزینة سرمایه که در بازار مالی تعیین میشود، امکان مقایسه و ترجیح سرمایهگذاریهای کوتاه مدت و بلند مدت فراهم میشود. اما فرآیند کشف قیمت در بازارهای مالی زمانی به درستی و به شکل عادلانه انجام میگیرد که شرایط رقابتی بر بازار حاکم باشد.
در این شرایط عرضه و تقاضای وجوه و سرمایه، قیمت را تعیین میکند و قیمت تعیین شده توسط بازار بهترین راهنما برای عرضهکنندگان وجوه یعنی پساندازکنندگان و سرمایهگذاران و تقاضاکنندگان وجوه یا سپردهپذیران خواهد بود. بدینوسیله تصمیمگیری برای هر دو گروه آسان خواهد شد و منابع سرمایهای به بهترین نحو تخصیص خواهد یافت.
انتشار و تحلیل اطلاعات
بازارهای مالی، اطلاعات را گردآوری مینمایند و از طریق قیمتهای منتشر شده منعکس مینمایند. حتی افرادی که فرآیند پرهزینه ارزیابی بنگاهها و مدیران و شرایط بازار سهام را طی نکردهاند، میتوانند قیمتهای سهام را که منعکس کنندة اطلاعاتی است که دیگران به دست آوردهاند، مشاهده کنند.
انتشار و تجزیه و تحلیل اطلاعات توسط بازارهای مالی باعث میشود تا جامعه منابع ناچیزی را به منظور به دست آوردن اطلاعات هزینه کند. اقتصادی شدن کسب اطلاعات دربارة فرصتهای سرمایهگذاری، میتواند به تخصیص بهتر منابع منجر گردد.
تسهیل دادوستدها
سیستمهای مالی که هزینههای مبادلاتی را کاهش میدهند، میتوانند موجب تخصصیتر شدن فعالیتها، نوآوری تکنولوژی و رشد اقتصادی شوند. همانطور که آدام اسمیت (1779) نیز ادعا میکند، هزینة مبادلاتی کمتر باعث تخصصیتر شدن کارها میشود.
وجود واسطهای همانند پول، باعث میشود تا هزینههای مبادله کالا تا حد زیادی کاهش یابد و امر مبادله سادهتر و روانتر گردد. وجود نهادهای واسطهای نیز خود باعث کاهش این هزینهها، تقسیم کار بهتر و در نتیجه کارآیی و رشد بالاتر میشود.
توزیع خطر و مدیریت ریسک
بازارهای مالی علاوه بر تخصیص سرمایة پولی، خطرات اقتصادی را نیز توزیع میکنند. در واقع ریسک اشتغال به فعالیتهای اقتصادی و سرمایهگذاری، از طریق ایجاد و توزیع اوراق بهادار از هم تفکیک و توزیع میشود. به عبارت دیگر بازارهای مالی (بازار پول و سرمایه) در ابعاد وسیع ریسک افرادی را که در فعالیتهای اقتصادی بزرگ و پرمخاطره اشتغال دارند به پسانداز کنندگان که حاضر به پذیرش ریسک یک بازدة غیرمطمئن هستند، منتقل و بین آنها توزیع میکنند.
بازارهای مالی علاوه بر تفکیک ریسک اشتغال و سرمایهگذاری، افراد را قادر به ایجاد تنوع در سرمایهگذاری میکنند. ایجاد تنوع در سبد دارایی منجر به کاهش ریسک میشود. کل ریسک به این علت کاهش مییابد که زیان در بعضی از سرمایهگذاریها توسط منافع ناشی از سایر سرمایهگذاریها جبران میشود. بازارهای مالی همچنین ریسک عدم نقدشوندگی را کاهش میدهند.
نقدشوندگی، عبارت از سهولت تبدیل داراییها به قدرت خرید در قیمتهای مورد توافق است. هزینههای مبادلاتی و عدم تقارن اطلاعاتی باعث کاهش نقدشوندگی شده و ریسک را افزایش میدهد. بازارهای مالی از طریق انتشار و تحلیل اطلاعات و تسهیل دادوستدها به کاهش ریسک عدم نقدشوندگی کمک میکنند.
طبقه بندی بازارهای مالی
بازارهای مالی بر پایه معیارهای متفاوتی قابل طبقهبندی هستند :
طبقهبندی بر اساس نوع دارایی
طبقهبندی بر اساس مرحله عرضه اوراق بهادار
طبقه بندی بر اساس سررسید تعهدات مالی
بر اساس نوع دارایی، میتوان بازار اوراق بهادار را به دستههای زیر تعریف بازار پول چیست؟ تقسیمبندی کرد :
1- بازار سهام در این بازار، سهام شرکتها که نشانگر مالکیت دارنده آن در شرکت است، دادوستد میشود.
2- بازار اوراق بدهی بازاری است که در آن ابزارهای با درآمد ثابت(اوراق قرضه) دادوستد میشوند.
3- بازار ابزارهای مشتقبازاری است برایمعاملات ابزارهایی مبتنی بر داراییهای مالی یا فیزیکیکه از آن جمله می توان بهاختیار معامله و قرارداد آتی اشاره کرد.
طبقه بندی بر اساس مرحله عرضه اوراق بهادار :
بازار دست اول (اولیه) :
شرکتها، مؤسسات و بنگاههای اقتصادی برای تأمین منابع مالی مورد نیاز خود به مبالغ هنگفتی نیاز دارند که اغلب این منابع را در مقابل واگذاری اوراق بهادار خود، بهدست میآورند. واگذاری اوراق بهادار و تأمین اعتبار برای اولین بار در بازار دست اول انجام میشود. به عبارت دیگر در بازار دست اول، اوراق بهادار برای نخستین بار منتشر میشوند. براین اساس فروشنده اوراق بهادار در واقع همان ناشر اوراق بهادار است.
بازار دست دوم (ثانویه) :
پس از عرضه اوراق بهادار در بازار اولیه و به منظور آن که این اوراق بتوانند مورد دادوستد قرار گیرند، به بازار دیگری نیاز است که به آن بازار ثانویه اوراق بهادار گفته میشود. در این بازار، اوراق قابلیت دادوستد پیدا میکنند.
وجود بازار دست دوم، صرفاً به این دلیل است که قابلیت نقدشوندگی اوراق بهادار منتشر شده در بازار دست اول را افزایش دهد، ضمن اینکه شرایطی فراهم میآورد که قرضدهندگان و قرضگیرندگان در صورت لزوم به آسانی بتوانند تصمیمات سرمایهگذاری خود را تغییر داده، به فروش اوراق بهادار خریداری شده یا خرید اوراق بهادار دیگر اقدام نمایند.
دادوستد در بازار دست دوم به دفعات نامحدود انجام میشود و بنابراین با جابجا شدن مالکیت ابزارهای مالی قابل دادوستد در آن بازار، قدرت نقدشوندگی زیادی ایجاد میشود. در این حالت، از نقد شدن پیش از سررسید بدهی واحدهای متقاضی سرمایه یا ناشران اوراق بهادار جلوگیری میشود و در نتیجه ضربههای کمبود نقدینگی تأثیر محدودتری بر واحدهای سرمایهگذار خواهد داشت.
طبقه بندی بر اساس سررسید تعهدات مالی :
بازار پول
بنا به تعریف، بازار پول بازاری برای دادوستد پول و دیگر داراییهای مالی جانشین نزدیک پول است که سررسید کمتر از یکسال دارند. همچنین میتوان از بازار پول به عنوان بازار ابزارهای مالی کوتاه مدت با ویژگی اندک بودن ریسک عدم پرداخت، نقدشوندگی و ارزش اسمی زیاد نام برد.
تمرکز فعالیت این بازار در استفاده از ابزارهایی است که به اشخاص و بنگاههای تجاری این امکان را میدهند که به سرعت نقدینگی خود را به میزان مطلوب درآورند.
بازار سرمایه
برپایه طبقهبندی بازار مالی با نگرش به سررسید داراییها، بازار سرمایه به بازار دادوستد ابزارهای مالی با سررسید بیشتر از یک سال و داراییهای بدون سررسید اطلاق میشود. این بخش از بازار مالی نقش مهمتری در گردآوری منابع پساندازی و تأمین نیازهای سرمایهگذاری واحدهای تولیدی دارد. بازار سرمایه نسبت به بازار پول بسیار گستردهتر است و از تنوع ابزاری بیشتری برخوردار است.
مهمترین کارکرد بازارهای مالی شامل بازارهای پول، سرمایه و بیمه در اقتصاد ملی، تجهیز منابع پس اندازی و هدایت آن به سوی فعالیتهای مولد اقتصادی است، ضمن آنکه تعیین قیمت وجوه و سرمایه، انتشار و تحلیل اطلاعات و توزیع ریسک اقتصادی نیز اغلب در شمار کارکردهای این بازارهاست.
دیدگاه شما