نسبت‌های اهرمی چیست؟


فرمول نسبت بدهی

نسبت های اهرمی

با این نسبت اهرمی یا بدهی می توان قدرت در تعهدات کوتاه مدت و بلند مدت یک شرکت را اندازه گیریکرد.

نسبت اهرمی شامل انواع مختلفی می باشد که می توان موارد ذیل را نام برد.

نسبت بدهی :

کل دارایی ها / کل بدهی ها = نسبت بدهی

این نسبت نشان دهنده کل دارایی می باشد که از محل بدهیها بدست آمده است.
میزان این نسبت هر عددی باشد یعنی اینکه به همان نسبت دارایی ها از محل بدهی تامین شده است . بطور نمونه می توان گفت : اگر این نسبت ۲۵ % باشد یعنی اینکه ۲۵% از دارایی ها از محل بدهی بدست آمده.
دقت کنیم که با افزایش این درصد ریسک مالی شرکت نیز بالا می رود این ریسک به معنای این است که درصد عدم پرداخت بدهی ها افزایش یافته است.
توجه به این نکته حائز اهمیت است که اعتبار دهندگان نسبت بدهی پایین را ترجیح می دهند .

اگر نرخ بازده دارایی بالاتر از نرخ بهره بدهی باشد با بالاتر رفتن این نسبت بدهی ، سودآوری هم افزایش می یابد.

با کم کردن این نسبت از نسبت‌های اهرمی چیست؟ عدد یک درصد وجهی که از محل حقوق صاحبان سهام تامین شده بدست می آید که آنرا سهام مالکانه می نامند و از فرمول زیر محاسبه می گردد:

دارایی / حقوق صاحبان سهام = دارایی / بدهی -۱ = نسبت بدهی -۱ = نسبت مالکانه

نسبت کل بدهی یا بدهی به حقوق صاحبان سهام

حقوق صاحبان سهام / بدهی = نسبت کل بدهی

یکی نسبت‌های اهرمی چیست؟ از مهمترین معیارها برای اندازه گیری توان پرداخت بدهی نسبت کل بدهی می باشد .

بالا بودن این میزان بمعنای این است که سهم بدهی در تامین سرمایه از حقوق صاحبان سهام بیشتر است .

اعتبار دهندگان پایین بودن این میزان برایشان ارزشمند است.

استفاده از بدهی در ساختار مالی یک شرکت اهرم مالی نامیده می شود . بالا بودن میزان بدهی شرکت نسبت به حقوق صاحبان سهام نشانگر بالا بودن درجه اهرم مالی می باشد.

بدهی را می توان یک اهرم تصور کرد که استفاده از آن می تواند هم سود و هم زیان را تحت تاثیر قرار دهد که این می تواند سود آور بودن یا ورشکستگی را برای شرکت به ارمغان بیاورد.

نسبت پوشش هزینه بهره یا توانایی پرداخت بهره

هزینه بهره / سود عملیاتی = نسبت پوشش هزینه بهره

نسبت پوشش هزینه بهره می تواند نمایشگر این باشد که از سود بانکی عملیاتی چند بار می توان هزینه بهره را پرداخت کرد. به هر میزان این نسبت بالاتر باشد به سود اعتباردهندگان می باشد.

این نسبت معیاری از حاشینه ایمنی هم می باشد زیرا مقدار تحمل شرکت را نسبت کاهش سود را نشان می دهد.

نسبت پوشش نقدی بهره

هزینه بهره / استهلاک سالیانه + سود عملیاتی= نسبت پوشش نقدی هزینه بهره

با علم بر اینکه هزینه استهلاک از سود ناویژه کسر می شود در زمان محاسبه سود عملیاتی در صورتحساب سود و زیان واینکه هزینه استهلاک بیانگر خروجی وجه نقد نیست پس برای محاسبه نسبت پوشش هزینه بهره بصورت نقدی این هزینه را مجدد به سود عملیاتی می افزاییم.

نسبت بدهی (Debt Ratio)

نسبت بدهی (استقراض) یا Debt ratio یک نسبت مالی است که میزان اهرمی بودن شرکت را اندازه گیری می‌کند. نسبت بدهی به عنوان نسبت کل بدهی به دارایی های کل بیان می شود. این نسبت به صورت اعشاری یا درصد بیان می شود. این عدد را می توان به عنوان نسبت دارایی های نسبت‌های اهرمی چیست؟ شرکت که توسط بدهی تامین می شود تفسیر نمود.

Debt Ratio همچنین به عنوان نسبت‌بدهی به دارایی نیز استفاده می‌شود.

نسبت بدهی چه اطلاعاتی به ما می‌دهد؟

نسبت بدهی بالاتر، نشان می دهد که شرکت اهرمی تر است، به این معنی که ریسک مالی بیشتری می تواند داشته باشد. در عین حال، اهرمی بودن یک ابزار مهم است که شرکت ها برای نسبت‌های اهرمی چیست؟ رشد استفاده می کنند و بسیاری از شرکت ها استفاده های پایداری را از بدهی ها می برند.

نسبت بدهی ها به طور گسترده ای در صنایع متفاوت است. این نسبت در کسب و کار با سرمایه های سنگین مانند خدمات و خطوط لوله نسبت به دیگر صنایع مانند بخش تکنولوژی دارای Debt Ratio های بسیار بالاتری هستند.

درک Debt Ratio

به عنوان مثال، اگر یک شرکت دارایی های کل 100 میلیون دلاری و بـدهی کل 30 میلیون دلاری داشته باشد، نسبــت بـدهی آن 0.3 یا ٪30 است. آیا این شرکت در وضعیت مالی بهتر از یک با نسبت بدهی 40٪ است؟ پاسخ به نوع صنعت بستگی دارد.

نسبت‌بدهی 30٪ ممکن است برای صنعت با جریان نقدی دائمی، که در آن اکثر شرکت ها بدهی کمتری دارند، بیش از حد بالا باشد. یک شرکت با Debt Ratio بالا در مقایسه با همتایانش احتمالا هزینه استقراض را برای آن شرکت بالا می‌برد و ممکن است در معرض خطر قرار بگیرد. برای مثال، صنایع سنگ شکنی، در طول تابستان 2014 با افزایش سطح بدهی ها و کاهش قیمت انرژی، با شرایط سختی روبرو شدند.

برعکس، یک سطح بـدهی 40٪ ممکن است به راحتی برای یک شرکت در بخشی مانند خدمات عمومی، قابل کنترل باشد، جایی که جریان نقدی پایدار است و نسبت بـدهی بالاتر طبیعی است.

Debt Ratio در رابطه با سایر شاخص های سلامت مالی، می تواند به سرمایه گذاران کمک کند تا سطح ریسک شرکت را تعیین کند.

نسبت بدهی

فرمول نسبت بدهی

تفاوت بدهی Liability و استقراض Debt

بعضی منابع نسبت بدهی را به عنوان بدهی های کل تقسیم بر کل دارایی تعریف می کنند. این نشان دهنده ابهام خاصی بین “استقراض” و “بدهی” است که به شرایط بستگی دارد. به عنوان مثال، در نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام از مجموع بدهی ها (Total Liabilities) در صورت کسر استفاده می‌شود. در مورد نسبت بدهی، ارائه دهندگان داده های مالی، آن را با استفاده از تنها بدهی (وام) های بلند مدت و کوتاه مدت (از جمله حصه جاری وام بلند مدت)، صرف نظر از بدهی ها مانند حساب های قابل پرداخت، محاسبه می کنند.

مثال کاربردی از تحلیل نسبت بدهی

بیایید به چند مثال از صنایع مختلف نگاه کنیم تا نسبت بدهی را محاسبه کنیم. Starbucks Corp. (SBUX) 0 دلار در مدت کوتاه مدت و جاری بدهی بلند مدت را در ترازنامه خود برای سال مالی به پایان رساند 1 اکتبر 2017 و 3،932،600،000 دلار درآمد بلند مدت ذکر کرده است. دارایی های این شرکت 14،365،600،000 دلار بود. پس با تقسیم $ 3،932،600،000 بر $ 14،365،600،000 ، این نسبت برابر با 0.2738 و یا 27.38٪ است.

برای ارزیابی این که آیا این بالا است، ما باید مخارج سرمایه را در نظر بگیریم که به ایجاد یک شعبه از استارباکس می پردازند: فضای تجاری لیزینگ، تجدید ساختن آن به یک طرح خاص و خرید تجهیزات ویژه گران قیمت، که اکثر آنها به ندرت استفاده می شود. این شرکت همچنین باید به استخدام و آموزش کارکنان در صنعت با گردش مالی فوق العاده بالا، مطابق با مقررات ایمنی مواد غذایی و غیره برای 23،768 محل در 74 کشور. شاید 27٪ پس از همه چیز خیلی بد نیست، و در واقع Morningstar صنعت را به میزان 40٪ می دهد. نتیجه این است که استارباکس زمان آسان وام گرفتن پول دارد؛ اعتبار دهندگان معتقدند که این وضعیت در وضعیت مالی محکم است و انتظار می رود که به طور کامل به آنها پرداخت شود.

مثال از شرکت فناوری

در مورد یک شرکت فن آوری چه طور؟ برای سال مالی که به پایان رسید 31 دسامبر 2016، شرکت فیس بوک (FB) بخش کوتاه و فعلی بدهی های بلند مدت خود را به مبلغ 280،000،000 دلار گزارش کرد؛ بدهی بلند مدت آن 5،767،000،000 دلار بود؛ دارایی های کل آن 64،961،000،000 دلار بود. نسبت بدهی فیس بوک می تواند به عنوان ($ 280،000،000 + $ 5،767،000،000) به $ 64،961،000،000 = 0.0931 یا 9.31٪ محاسبه شود. فیس بوک در بازار اوراق قرضه شرکتی قرض نمی گیرد. این زمان کافی برای به دست آوردن سرمایه از طریق سهام است.

در نهایت، اجازه دهید نگاهی به یک شرکت مواد اولیه، شرکت ذغال سنگ قهوه ای معدن چی سنت لوئیس (ARCH). برای سال مالی که در تاریخ 31 دسامبر سال 2016 به پایان رسید، این شرکت مدت کوتاهی و فعلی بدهی بلند مدت 11،038،000 دلار، بدهی بلند مدت 351،841،000 دلار و دارایی های مجموع 2،136،597،000 دلار را به خود اختصاص داد. معادن زغال سنگ بسیار سرمایه گذار هستند، بنابراین صنایع از قدرت استفاده می کنند: نسبت بدهی به میزان 47٪ است. حتی در این رقابت، نسبت بدهی اوراق بهادار قیر (11،038،000 دلار + 351،841،000 دلار) به $ 2،136،597،000 = 16.98٪ بسیار پایینتر از حد متوسط ​​است.

نسبت بدهی بیش از 100٪ به شما می گوید که یک شرکت بـدهی بیشتری نـسبت به دارایی دارد. در همین حال، نسبت بــدهی کمتر از 100٪ نشان می دهد که یک شرکت دارای دارایی های بیشتری نــسبت به بدهـی است.

به زبان ساده می‌توان گفت Debt بدهی ای است که به آن بهره تعلق می‌گیرد. مانند وام های بانکی یا اوراق بدهی.

اهرم مالی چیست و به چه صورت ایجاد میشود

اهرم در علم مدیریت مالی به معنای روشی برای تکثیر کردن سود یا نسبت‌های اهرمی چیست؟ زیان است.

به عبارت دقیق‌تر اهرم به معنی قرض کردن پول به منظور چند برابر کردن درآمد حاصل از داد و ستد است.

مثلاً فرض کنید ۱۰ سکه دارید و با آن معامله‌ای می‌کنید که یک سکه سود خالص برای شما به ارمغان می‌آورد.

سپس به یک کارگزار رجوع کرده و ۹۰ سکه از او قرض می‌گیرید.

این‌بار معامله مشابهی انجام می‌دهید اما این‌ بار ۱۰۰ سکه وارد معامله می‌کنید و از این طریق ۱۱۰ سکه به‌دست می‌آورید.

سپس ۹۰ سکه‌ای که قرض کرده بودید را به کارگزار پس می‌دهید

۱۰ سکه اولیه‌تان را هم به جیب بازگردانده و ۱۰ سکه سود خالص در دست خواهید داشت.

با این روش برای خود یک اهرم مالی ایجاد کرده‌اید.

روش‌های معمول کسب اهرم، قرض گرفتن پول، خریدن دارایی ثابت و استفاده از ابزار مشتقه است.

یک شرکت تجاری به اشکال مختلف (مثلاً در قالب فروش سهام)، برای موجودی اش اهرم می‌سازد.

شرکتهایی که نسبت بدهی ها در آنها نسبت به دارایی ها عدد بزرگتری است، نسبت بدهی بزرگتری دارند و اصطلاحاً اهرمی تر هستند.

از دیدگاه سرمایه گذاران هر چه یک شرکت اهرمی تر باشد، پرریسک تر محسوب می شود.

اهرم مالی چیست و چه کاربردی دارد؟

بسیاری از شرکت‌ها از اهرم مالی در جریان فعالیت‌های تجاری روزمره خود استفاده می کنند. اهرم مالی یک نوع روش تامین مالی از محل استقراض است و ممکن است شرکت‌ها و افراد مختلف بسته به صنعت و حوزه‌ای که در آن فعالیت می‌کنند به نوعی از آن استفاده کنند. در حالی که صاحبان مشاغل نوپا ممکن است در تعهد بدهی‌ها تردید کنند، اما استفاده از اهرم مالی برای افزایش درآمد و ارزش دارایی می‌تواند در دراز مدت نتیجه دهد. این روش علیرغم مزایای زیادی که دارد معایبی نیز دارد. در این مطلب قصد داریم بیشتر در خصوص مفهوم اهرم مالی صحبت کنیم و نحوه محاسبه، مزایا و معایب استفاده از آن را بررسی کنیم.

اهرم مالی و کاربرد آن

فهرست مطالب

اهرم مالی چیست؟

اهرم مالی چیست؟

اهرم مالی استفاده از بدهی برای به دست آوردن دارایی‌های اضافی یا تامین مالی پروژه‌ها است. برای ایجاد بدهی، افراد یا مشاغل وام می‌گیرند. در مقابل، وام گیرندگان به وام دهندگان قول می‌دهند که اصل مبلغ و بهره وام‌های خود را بازپرداخت کنند. به اهرم مالی اهرم یا معامله بر روی سهام نیز گفته نسبت‌های اهرمی چیست؟ می‌شود. اهرم مالی به ما می‌گوید که یک شرکت چقدر به استقراض وابسته است و چگونه از بدهی یا استقراض خود درآمد ایجاد می‌کند.

دلایل استفاده از اهرم مالی ممکن است برای افراد و شرکت‌های مختلف متفاوت باشد. شرکت‌ها ممکن است بخواهند دارایی و تجهیزاتی را برای افزایش ارزش سهامداران خریداری کنند، اما سرمایه‌گذاران فردی ممکن است از اهرم‌های مالی برای افزایش بازده سرمایه‌گذاری خود استفاده کنند. در هر صورت، اگر ارزش دارایی افزایش یابد و نرخ بهره وام کمتر از نرخ افزایش ارزش دارایی باشد، صاحب آن دارایی بازده بیشتری دریافت خواهد کرد. با این حال، اگر ارزش دارایی کاهش یابد، به این معنی است که مالک ضرر مالی بیشتری متقبل خواهد شد.

شرکت‌ها از ترکیبی از حقوق صاحبان سهام و بدهی برای تامین مالی عملیات‌های تجاری خود استفاده می‌کنند، اما برای حفظ رشد سود باید نرخ بازدهی بالاتری نسبت به نرخ بهره وام‌های خود ایجاد کنند. در عین حال، شرکت‌ها باید تمایل به استقراض و حفظ حاشیه سود عالی داشته باشند.

مزایا و معایب اهرم مالی

  • وام گیرندگان ممکن است سرمایه گذاری اولیه نسبتاً کمی انجام دهند.
  • وام گیرندگان ممکن است بتوانند دارایی‌های بیشتری را از طریق تامین مالی بدهی با وجوه اضافی خریداری کنند.
  • تحت شرایط مساعد، اهرم مالی می‌تواند بازدهی بالاتری را برای یک فرد یا کسب و کار به ارمغان آورد.
  • این احتمال وجود دارد که ارزش دارایی‌ها به سرعت کاهش یابد و زیان های مالی ممکن است با اهرم مالی افزایش یابد.
  • در نسبت‌های اهرمی چیست؟ صنایعی مانند خودروسازی، ساخت و ساز و تولید نفت، اهرم مالی با ریسک عملیاتی بیشتری برای این شرکت‌ها همراه است.
  • سوء استفاده از اهرم مالی می‌تواند شرکت‌ها را مجبور به ترک کردن و تعطیلی تجارت کند.

شرکت‌هایی که سود کمتری ایجاد می‌کنند و جریان درآمد قابل پیش بینی کمتری دارند، زمانی که ارزش دارایی‌هایشان کاهش یابد، ضرر بیشتری متحمل خواهند شد. این شرکت‌ها ممکن است مجبور به پرداخت نرخ بهره بالاتر برای وام‌ها شوند زیرا ریسک آن‌ها بیشتر است. اهرم مالی ابزار مفیدی برای شرکت‌هایی است که سودآور هستند و می‌توانند جریان درآمد خود را پیش بینی کنند.

نسبت های اهرمی

نسبت های اهرمی

برای تعیین سلامت و قدرت مالی یک شرکت، تحلیلگران، مؤسسات وام دهی و بانک‌ها می‌توانند از نسبت های اهرمی مختلفی استفاده کنند. نسبت اهرمی یک معیار مالی است که میزان سرمایه یک شرکت در قالب بدهی را بررسی می‌کند یا تعیین می‌کند که آیا این شرکت می‌تواند بدهی های خود را پرداخت کند یا خیر. هر نسبت بر یک یا چند عامل تمرکز دارد: بدهی، حقوق صاحبان سهام، دارایی ها و هزینه های بهره.

حداقل 10 نسبت اهرم مالی خاص وجود دارد و اکثر آن‌ها سلامت مالی یک شرکت را تجزیه و تحلیل می‌کنند:

نسبت اهرم مصرف کننده

نسبت اهرم مصرف کننده تعیین می‌کند که یک مصرف کننده معمولی نسبت به درآمد قابل تصرف خود چه میزان بدهی دارد. برای محاسبه نسبت اهرم مصرف کننده، تحلیلگران می‌توانند از این فرمول استفاده کنند:

نسبت اهرم مصرف کننده = کل بدهی خانوار تقسیم بر درآمد نسبت‌های اهرمی چیست؟ شخصی قابل مصرف

نسبت بدهی به سرمایه

نسبت بدهی به سرمایه، اهرم مالی یک شرکت را با مقایسه کل بدهی شرکت با سرمایه آن اندازه گیری می‌کند. در این حالت، منظور از بدهی، بدهی کوتاه مدت و بلندمدت بهره دار شرکت است و سرمایه عبارت است از مجموع تمام بدهی های دارای بهره به اضافه حقوق صاحبان سهام که ممکن است شامل همه اشکال سهام باشد. برای محاسبه نسبت بدهی به سرمایه یک شرکت، تحلیلگران می‌توانند از این فرمول استفاده کنند:

نسبت بدهی به سرمایه = بدهی تقسیم بر (بدهی + حقوق صاحبان سهام)

نسبت بدهی به تامین سرمایه

نسبت بدهی به تامین سرمایه به طور مستقیم اهرم مالی یک شرکت را با ارزیابی میزان بدهی آن شرکت در ساختار سرمایه‌ای آن اندازه گیری می‌کند. این نسبت رهن‌های عملیاتی را نیز شامل بدهی‌ها می‌کند و سهام عادی و ممتاز را به عنوان حقوق صاحبان سهام در نظر می‌گیرد. فرمول محاسبه نسبت بدهی به تامین سرمایه به شرح زیر است:

نسبت کل بدهی به تامین سرمایه = (بدهی کوتاه مدت + بدهی بلندمدت) تقسیم بر (بدهی کوتاه مدت + بدهی بلند مدت + حقوق صاحبان سهام)

نسبت اهرم بدهی به EBITDA

نسبت اهرم بدهی به EBITDA بررسی می‌کند که چگونه یک شرکت می‌تواند بدهی‌های متحمل شده خود را پرداخت کند و چقدر احتمال دارد که شرکت در پرداخت بدهی‌ها قصور کند. EBITDA مخفف درآمد قبل از بهره، مالیات، استهلاک و کاهش بها است. موسسات مالی و اعتباری معمولا از این نسبت استفاده می‌کنند و شرکت‌ها باید سعی کنند این نسبت را حداکثر روی 3.0 نگه دارند. برای محاسبه این نسبت، تحلیلگران از این فرمول استفاده می‌کنند:

نسبت بدهی به EBITDA = بدهی تقسیم بر EBITDA

نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام

نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام (D/E) شاید شناخته‌شده‌ترین و پرکاربردترین نسبت اهرم مالی باشد. در بیشتر صنایع، شرکت‌ها سعی می‌کنند نسبت D/E خود را روی 2.0 یا کمی پایین‌تر نگه دارند. نسبت D/E بالا ممکن است نشان دهنده یک استراتژی تامین مالی تهاجمی با بدهی باشد که منجر به نوسان درآمد، به ویژه در بین نرخ های بهره بالا می‌شود. تحلیلگران می‌توانند نسبت D/E یک کسب و کار را این گونه محاسبه کنند:

نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام = کل بدهی ها تقسیم بر کل حقوق صاحبان سهام

درجه اهرم مالی

درجه اهرم مالی (DFL) یک نسبت اهرمی است و ارزیابی می‌کند که چگونه سود یک شرکت از هر سهم پس از ایجاد تغییرات در ساختار سرمایه آن، تحت تأثیر تغییرات درآمد عملیاتی قرار می‌گیرد. زمانی که درجه اهرم مالی بالا باشد، به این معنی است که شرکت تغییرات سریعی را در سود تجربه خواهد کرد. این موضوع می‌تواند منجر به بازدهی عالی شود، اما تنها در صورتی که درآمد عملیاتی شرکت افزایش یابد.

برای محاسبه DFL، تحلیلگران می‌توانند از این فرمول استفاده کنند:

درجه اهرم مالی = درصد تغییرات در سود به دست آمده از هر سهم (EPS) تقسیم بر درصد تغییرات در EBIT

EBIT نشان دهنده سود قبل از بهره و مالیات است.

از طرف دیگر، تحلیلگران می‌توانند از این فرمول استفاده کنند:

درجه اهرم مالی (DFL) = EBIT تقسیم بر (EBIT منهای بهره)

ضریب حقوق صاحبان سهام

ضریب حقوق صاحبان سهام مانند نسبت D/E است، اما به جای مقایسه کل بدهی‌های یک شرکت با حقوق صاحبان سهام، دارایی‌ها را با حقوق صاحبان سهام مقایسه می‌کند. تحلیلگران می‌توانند با استفاده از فرمول زیر، ضریب حقوق صاحبان سهام را محاسبه کنند:

ضریب حقوق صاحبان سهام = کل دارایی‌ها تقسیم بر کل حقوق صاحبان سهام

برای تعیین ارزش دارایی‌های یک شرکت، کل بدهی شرکت را به ارزش کل حقوق صاحبان سهام اضافه کنید:

کل دارایی‌ها = کل بدهی + حقوق صاحبان سهام

نسبت پوشش هزینه های ثابت

نسبت پوشش هزینه های ثابت که با عنوان نسبت تعداد دفعات تحقق بهره (TIE) نیز شناخته می‌شود، جریان نقدی شرکت را با بهره بدهی بلندمدت مقایسه می‌کند. در این مورد، شرکت‌ها تمایل دارند نسبت‌های بالاتری داشته باشند، زیرا این نسبت‌ها مطلوب هستند. برای یافتن نسبت پوشش هزینه های ثابت، تحلیلگران می‌توانند از این فرمول استفاده کنند:

نسبت تعداد دفعات تحقق بهره (TIE) = EBIT تقسیم بر هزینه بهره بدهی های بلند مدت

نسبت پوشش بهره

نسبت پوشش بهره مفاد بیشتری را به بدهی‌های شرکت اضافه می‌کند و به تحلیلگران می‌گوید که یک شرکت تا چه اندازه می‌تواند بدهی خود را تامین کند. بسته به صنعت، شرکت‌ها باید این نسبت را روی 3.0 یا بالاتر نگه دارند. فرمول محاسبه نسبت پوشش بهره از این قرار است:

نسبت پوشش بهره = درآمد عملیاتی تقسیم بر هزینه های بهره

نسبت اهرمی ردیف 1

نسبت اهرمی ردیف 1 سلامت مالی یک بانک را با مقایسه سرمایه اصلی آن با کل دارایی‌های آن اندازه گیری می‌کند. در این مورد، از دارایی‌های ردیف 1 استفاده می‌شود، زیرا این نوع دارایی‌ها به راحتی در طول یک بحران مالی نقد می‌شوند. برای یافتن نسبت اهرمی ردیف 1 یک بانک می‌توانید از این فرمول استفاده کنید:

نسبت اهرمی ردیف 1 = سرمایه ردیف 1 تقسیم بر دارایی های تلفیقی ضربدر 100

نحوه محاسبه سود پس از استفاده از اهرم مالی

نحوه محاسبه سود پس از استفاده از اهرم مالی

برای اینکه بفهمید هنگام استفاده از اهرم مالی چقدر می‌توانید سود ببرید، ابتدا باید تغییر در ارزش دارایی خریداری شده را اندازه گیری کنید، سپس کل سرمایه خود را به علاوه هر میزان بهره‌ای که روی بدهی‌ها دارید از آن کم کنید (کل سرمایه + درصد بهره بدهی).

برای پیدا کردن تغییر در ارزش دارایی، از این فرمول استفاده کنید:

دارایی ضربدر (1 + درصد تغییر در دارایی)

تغییر در ارزش دارایی باید به صورت اعشاری باشد.

برای اینکه بفهمید چقدر می‌توانید سود کنید، از این فرمول کلی استفاده کنید:

دارایی ضربدر (1 + درصد تغییر در ارزش دارایی) منهای (کل سرمایه + درصد بهره بدهی)

مثال هایی از اهرم مالی

مثال اول:

اهرم مالی می‌تواند برای یک فرد سرمایه گذار این گونه کار کند:

اگر شخصی یک ملک 25000 دلاری را به طور کامل با پول خود خریداری کند و ارزش ملک 30٪ (0.30) افزایش یابد، آن شخص می‌تواند این ملک را به قیمت 32500 دلار بفروشد و 7500 دلار سود ببرد.

دارایی × (1 + % تغییر در ارزش دارایی) – (کل سرمایه + % بهره بدهی):

25000 دلار × (1 + 0.30) – (25000 دلار + 0) = 32500 دلار – 25000 دلار = 7500 دلار

اگر این ملک تا 30 درصد مستهلک شود، ارزش ملک 17500 دلار خواهد بود و مالک 7500 دلار ضرر می‌کند.

25000 دلار × (1 – 0.30) – (25000 دلار) = 25000 دلار × (0.7) – 25000 دلار = 17500 دلار – 25000 دلار = منفی 7500 دلار

اگر همین فرد ملکی به ارزش 75000 دلار با 50000 دلار از پول خود و 25000 دلار وام گرفته شده از بانک با نرخ بهره 5 درصد خریداری کند، ریسک بیشتری را متقبل می‌شود اما به طور بالقوه پاداش بیشتری دریافت می‌کند. اگر ارزش ملک تا 40 درصد افزایش یابد، صاحب ملک می‌تواند ملک را به قیمت 105000 دلار بفروشد و سود کند (30000 دلار منهای 1270 دلار بهره بدهی به بانک).

75000 دلار × (1 + 0.40) – (75000 دلار + 0.05 × 25000 دلار) = 105000 دلار – (75000 دلار + 1250 دلار) = 105000 دلار – (76250 دلار) = 28750 دلار

برعکس، اگر این ملک 40 درصد از ارزش خود را از دست بدهد، مالک 31270 دلار پس از فروش ملک به قیمت 45000 دلار ضرر خواهد کرد.

مثال دوم:

شرکت اپل Ltd ماشین آلاتی را به قیمت 100000 دلار به صورت نقدی خریداری کرد. با استفاده از این ماشین آلات، این شرکت 150000 دلار درآمد ایجاد کرد. در همان زمان، شرکت دیگری به نام Kiwi Pvt. Ltd برای خرید همین نوع ماشین آلات وام گرفت تا درآمدی معادل 150000 دلار داشته باشد. شرکت Kiwi Pvt. Ltd از اهرم مالی برای ایجاد درآمد استفاده کرد اما با ضرر 300000 دلاری مواجه شد.نسبت‌های اهرمی چیست؟

  • اگر ارزش اهرم مالی بیشتر باشد، استفاده از بدهی بیشتر می‌شود و هزینه شرکت از نظر کارمزد فرآیندها و سود پرداختی بر آن افزایش می‌یابد و این موضوع ممکن است بر EPS (سود به دست آمده از هر سهم) و سودآوری یک شرکت تأثیر بگذارد.
  • اگر ارزش اهرم مالی کم باشد، یک شرکت بسیاری از سهام و اوراق بهادار مالی را برای جمع آوری وجوه برای رشد تجارت خود منتشر می‌کند. در عین حال، ریسک نیز در حال افزایش است زیرا ریسک بازار بالا است و بازار بیش از حد در نوسان است.
  • ریسک مالی همچنین به یافتن موقعیت مالی واقعی یک شرکت و شناسایی ریسک های مرتبط با فعالیت‌های تجاری آن شرکت کمک می‌کند.
  • اهرم مالی به سرمایه گذاران اجازه می‌دهد تا اعتبار شرکت‌ها و ریسک های موجود در یک معامله پولی را درک کنند. همچنین کمک می‌کند تا سرمایه گذاران بازگشت سرمایه خود را ببینند و بازدهی بالقوه سرمایه‌گذاری‌های خود را محاسبه کنند.

همه مشاغل باید اهرم مالی را ردیابی کنند

همه مشاغل باید اهرم مالی را ردیابی کنند

اهرم مالی یک معیار مفید نظارتی برای صاحبان تمامی مشاغل و کسب و کارها است. در حالی که اهرم مالی می‌تواند به رشد کسب و کار و دارایی‌های شما کمک کند، می‌تواند خطرآفرین نیز باشد. گاهی ممکن است انتظار داشته باشید که ارزش دارایی‌های شما افزایش یابد، اما در عمل ارزش خود را از دست می‌دهند. با این حال، بازده اهرم مالی، به ویژه برای مشاغل کوچک‌تر که دارای ارزش سهام کمتری هستند، می‌تواند فوق‌العاده باشد.

اگر هنوز در درک اهرم مالی مشکل دارید، حتما با یک حسابدار متخصص مشورت کنید تا راهنمایی‌های بیشتری در مورد اهرم مالی دریافت کنید. البته برای محاسبه اهرم مالی شرکت خود باید به صورت های مالی دقیق دسترسی داشته باشید. با استفاده از نرم افزارهای حسابداری حرفه‌ای، مثل نرم افزار حسابداری محک می‌توانید به این مهم دست یابید.

معامله اهرمی چیست و لوریج در ارز دیجیتال چه کاربردی دارد؟

معامله اهرمی چیست و استفاده از لوریج در ارز دیجیتال پرسش‌های پرتکراری است که می‌تواند آغاز یک راه پرفرازونشیب در ترید باشد. معامله اهرمی امکان کسب سود بیشتر با سرمایه کم را فراهم می‌کند. از سویی دیگر این معاملات ممکن است منجر به از دست رفتن تمامی سرمایه شما بشوند. لازمه ورود به این معاملات پذیرش ریسک آن و همچنین تحقیق و بررسی‌های فراوان است. در ادامه بیشتر با اینکه اهرم در ارز دیجیتال چیست و معامله شورت و لانگ در ارز دیجیتال چگونه انجام می‌شوند؛ آشنا خواهید شد.

مقدمه؛ با اهرم در ارز دیجیتال آشنا شوید

برای کسب سود از بازار ارزهای دیجیتال روش‌های مختلفی وجود دارد. برای نمونه آنچه در بازار معاملاتی ارز دیجیتال نوبیتکس ارائه می‌شود؛ از نوع بازار اسپات (Spot) است. به‌طورکلی در بازار ارزهای دیجیتال علاوه بر بازار اسپات، بازارهایی مانند بازار مارجین و بازار آتی یا فیوچرز نیز در دسترس کاربران است. در این بازارها می‌توان از ابزاری به نام اهرم استفاده کرد.

اصطلاح اهرم، به استفاده یک شخص از سرمایه قرض گرفته‌شده برای انجام معاملات اشاره دارد. در معاملات اهرمی به‌واسطه استفاده از لوریج (leverage)، قدرت خرید یا فروش شما تقویت می‌شود. در واقع شما حتی اگر سرمایه اولیه زیادی ندارید، امکان سود کردن بیشتر از یک معامله را خواهید داشت.

باید در نظر داشت، استفاده از لوریج در ارز دیجیتال ممکن است سود بالقوه انجام یک معامله را چند برابر کند؛ اما در همین حال ریسک از دست رفتن کل سرمایه اولیه را نیز افزایش می‌دهد. هوشیاری و استفاده درست از چنین ابزاری در بازار بی‌ثبات رمزارزها امری ضروری است در غیر این صورت متحمل شدن ضررهای غیرقابل‌جبران امری اجتناب‌ناپذیر است.

چگونگی انجام معاملات اهرمی می‌تواند برای بسیاری از تازه‌کاران بسیار گیج‌کننده باشد بنابراین پیش از ورود به چنین بازارهایی بد نیست بدانید با چه چیزی سروکار دارید و به‌طورکلی بر چه اساسی کار می‌کند. تمرکز این مقاله بر روی معاملات لوریج در بازار رمزارزها است اما بخش بزرگی از این اطلاعات در بازارهای سنتی نیز معتبر است.

اهرم در ارز دیجیتال چیست و چه کاربردی دارد؟

همان‌طور که گفتیم اهرم به استفاده از پول یا سرمایه قرض گرفته‌شده برای ترید در بازارهای مالی اشاره دارد. به زبان ساده اهرم نوعی گرفتن وام است و قدرت خرید یا فروش شما را در معاملات افزایش می‌دهد. بنابراین به کمک این ابزار می‌توانید با سرمایه‌ای بیشتر از آنچه در حال حاضر در اختیار دارید؛ ترید کنید.

معمولاً مقدار اهرم به صورت یک نسبت تعریف می‌شود. به عنوان مثال نسبت یک به پنج ۱:۵، به صورت ۵x نمایش داده شده یا نسبت یک به بیست ۱:۲۰ به صورت ۲۰x نمایش داده می‌شود. بر این اساس می‌توان دریافت که سرمایه اولیه معامله‌گر ضربدر چند شده است.

برای نمونه تصور کنید که سرمایه اولیه‌ای که در اختیار دارید ۱۰۰ دلار است اما می‌خواهید موقعیتی به ارزش ۱۰۰۰ دلار در بیت کوین (BTC) باز کنید. با اهرم ۱۰ برابری (۱۰x)، صد دلار شما همان قدرت خرید هزار دلار را خواهد داشت. در صورتی که معامله شما به سود ختم شود، میزان سود شما بر اساس هزار دلار محاسبه می‌شود.

از اهرم یا لوریج می‌توان برای بازار مشتقات مختلف رمزارزها استفاده کرد. رایج‌ترین معاملات اهرمی در معاملات مارجین، توکن‌های اهرمی و قراردادهای فیوچرز یا آتی است.

معاملات اهرمی چگونه کار می‌کند؟

وثیقه در معامله اهرمی

پیش از آنکه بتوانید برای ترید از پلتفرم‌ها پول قرض کنید؛ باید میزانی دارایی به‌حساب معاملاتی خود واریز کنید. این پول در اصل سرمایه اولیه‌ای است که به عنوان وثیقه عمل می‌کند. مقدار این وثیقه به‌اندازه اهرم و ارزش کل موقعیتی که می‌خواهید باز کنید(مارجین)؛ بستگی دارد.

البته نگران این بخش نباشید. وبسایت‌های ارائه‌دهنده این خدمات، میزان سرمایه اولیه مورد نیاز برای شروع این معاملات و اندازه قابل دسترس اهرم را نیز در اختیار کاربران قرار می‌دهند. این میزان بر اساس سرمایه کاربر محاسبه می‌شود.

فرض کنید می‌خواهید ۱۰۰۰ دلار در بیت کوین (BTC) با اهرم ۱۰x سرمایه‌گذاری کنید. مارجین مورد نیاز ۱/۱۰ از ۱۰۰۰ دلار خواهد بود؛ بنابراین باید حسابتان را ۱۰۰ دلار به عنوان وثیقه شارژ کنید. اگر از اهرم ۲۰x استفاده کنید، مارجین مورد نیاز شما کمتر می‌شود (۱/۲۰ از ۱۰۰۰ دلار = ۵۰ دلار). اما به خاطر داشته باشید که هر چه اهرم بیشتر باشد؛ خطر لیکویید شدن یا از دست وثیقه حساب نیز بیشتر خواهد شد.

آستانه نگهداری مارجین چیست؟

به غیر از سپرده اولیه مارجین، همچنین باید یک آستانه نگهداری مارجین نیز برای معاملات در نظر بگیرید. چرا که وقتی بازار شروع به حرکت کرد، میزان مارجینی که در ابتدا به شما نمایش داده شد هم می‌تواند تغییر کند. بنابراین زمانی که بازار برخلاف موقعیت شما حرکت می‌کند ناگهان مارجین از آستانه حفظ موقعیت شما کمتر شده و اگر مدیریت نشود؛ منجر به لیکویید شدن یا صفر شدن حساب شما می‌شود. بهتر است همیشه میزان بیشتری دارایی در حساب خود قرار دهید تا به عنوان یک آستانه تحمل عمل کند. این آستانه با عنوان حاشیه نگهداری یا maintenance margin نیز شناخته می‌شود.

معامله شورت و لانگ چیست؟

اهرم را می‌توان در دو موقعیت لانگ و شورت استفاده کرد. باز کردن یک موقعیت لانگ به این معنی است که انتظار دارید قیمت یک دارایی افزایش یابد . به موقعیت لانگ موقعیت خرید هم می‌گویند.

در مقابل باز کردن یک موقعیت شورت به این معنی است که انتظار دارید قیمت یک دارایی کاهش یابد. به موقعیت شورت، موقعیت فروش هم می‌گویند.

چنین مسئله‌ای در بازار معاملات اسپات مسئله‌ای عادی است. هر تریدری تلاش می‌کند تا دارایی دیجیتال مورد نظر را در قیمت پایینی خریداری کند و در قیمتی بالاتر به فروش برساند. اما در معاملات اهرمی همه چیز به نحو دیگری صورت می‌گیرد.

معاملات اهرمی به شما امکان می‌دهد که فقط بر اساس وثیقه خود و نه بر اساس دارایی خود، دارایی‌ها را بخرید یا بفروشید. بنابراین لازم نیست حتماً در کیف پول خود بیت کوین داشته باشید تا بتوانید بر روی آن پوزیشن لانگ یا شورت بگیرید.

برای درک درست‌تر این مفهوم لازم است بدانید در بازار فیوچرز(Futures) تنها قرارداد آتی خرید (لانگ) یا فروش (شورت) معامله می‌شود. بنابراین نیازی نیست حتماً صاحب یک دارایی به خصوص باشیم. شما تنها با قراردادن مقداری دارایی (وثیقه) و انتخاب یک موقعیت لانگ یا شورت می‌توانید وارد این معاملات شده و از روند آن‌ها کسب درآمد کنید.

این وثیقه می‌تواند در پلتفرم‌های مختلف متفاوت باشد نسبت‌های اهرمی چیست؟ اما معمولاً تتر، بیت کوین، اتر و بایننس کوین به عنوان وثیقه مورد قبول پلتفرم‌ها قرار می‌گیرد.

باید توجه داشت که قیمت‌های بازار آتی رمزارزها کمی با بازار اسپات آن‌ها متفاوت است. برای دنبال کردن قیمت بازار فیوچرز در وبسایت تریدینگ ویو (Trading view) باید عبارت Perpetual Futures را جست و جو کنید. برای نمونه با جست و جوی BTC Perpetual Futures Contract به نمودار قیمتی بازار آتی صرافی بایننس را مشاهده خواهید کرد.

استفاده از لوریج در ارز دیجیتال برای معامله شورت و لانگ

حالا که با معامله شورت و لانگ در ارز دیجیتال آشنا شدید؛ بد نیست یک مثال استفاده از اهرم معاملاتی را با یکدیگر مرور کنیم:

فرض کنید می‌خواهید یک موقعیت لانگ ۱۰,۰۰۰ دلاری با اهرم ۱۰x در بیت کوین باز کنید. پس برای این موقعیت به ۱۰۰۰ دلار به عنوان وثیقه نیاز دارید. اگر قیمت بیت کوین ۲۰ درصد افزایش پیدا کند؛ سود خالص ۲۰۰۰ دلاری منهای مقداری کارمزد به دست خواهید آورد. این میزان بسیار بیشتر از ۲۰۰ دلاری است که با خرید ۱۰۰۰ دلار بیت کوین به دست می‌آوردید.

بااین‌حال نکته مهم این است اگر قیمت بیت کوین در همین زمان ۲۰ درصد کاهش پیدا کند؛ موقعیت شما ۲۰۰۰ دلار از دست می‌دهد. از طرفی سرمایه اولیه شما (وثیقه) تنها ۱۰۰۰ دلار بوده است. در نتیجه افت ۲۰ درصدی قیمت به معنی لیکویید شدن ۱۰۰۰ دلار وثیقه شما است و موجودی شما صفر می‌شود. نکته تلخ‌تر ماجرا این است که در واقع، حتی اگر بازار تنها ۱۰ درصد هم سقوط کند باز هم امکان لیکویید شدن حساب شما وجود دارد. ارزش لیکویید شدن به صرافی‌ای که استفاده می‌کنید بستگی دارد.

برای جلوگیری از صفر شدن حساب، باید دارایی بیشتری را به کیف پول اضافه کرد تا وثیقه افزایش پیدا کند. معمولاً صرافی‌ها پیش از لیکویید شدن حساب، کاربر را با خبر می‌کنند. شاید اصطلاح کال مارجین را شنیده باشید. این همان پیام استرس‌آوری است که اطلاع می‌دهد شما در خطر از دست رفتن سرمایه‌تان قرار دارید.

تقریباً همه چیز در موقعیت شورت شبیه موقعیت لانگ است با این تفاوت که قیمت ارز مورد نظر شما باید کاهش پیدا کند تا سود کنید.

چگونه ریسک معاملات با اهرم را مدیریت کنیم؟

در ابتدا باید با صراحت بیان کنیم اگر در بازار ارزهای دیجیتال تازه‌وارد محسوب می‌شوید؛ به سراغ معاملات اهرمی نروید. بهتر است خریدوفروش این نوع دارایی‌ها را موقتاً تا زمانی که آمادگی لازم را به دست نیاورده‌اید؛ در بازار معمول (اسپات) رمزارزها دنبال کنید.

درست است که معامله با استفاده از اهرم بزرگ ممکن است به سرمایه کمتری نیاز داشته باشد و در شروع انتخاب مناسبی به نظر بیاید، اما نسبت‌های اهرمی چیست؟ هرچه مقدار اهرم انتخابی بیشتر شود، شانس لیکویید شدن نیز بالاتر می‌رود.

در واقع این اشتباه مشترکی است که معامله‌گران تازه‌کار و کسانی که سرمایه زیادی ندارند؛ مرتکب می‌شوند. معامله‌گران کوچک تصور می‌کنند که با توجه به سرمایه کم خود باید از اهرم‌های بزرگ استفاده کنند تا به‌سرعت سودی به دست آورده و بار خود را ببندند. این تصور و همین‌طور طمع حاصل از آن باعث صفر شدن سرمایه اولیه آن‌ها می‌شود و علاوه بر این منجر به کناره‌گیری آن‌ها از بازارهای مالی می‌شود.

در صورتی که عدد اهرم خیلی بزرگ تعیین شود، حتی یک درصد تغییر قیمت هم می‌تواند منجر به از دست رفتن کل سرمایه شود. هر چه اهرم بزرگ‌تر باشد؛ به همان میزان تحمل نوسانات قیمتی نیز کمتر می‌شود.

به‌طورکلی استفاده از اهرم کوچک‌تر به این معنی است که ریسک از دست دادن کل حساب معامله‌گر کاهش می‌یابد.

نکته حائز اهمیت این است که در بازه‌های زمانی کوچک‌تر، بازار به‌طور لحظه‌ای در حال نوسان است. بنابراین اگر اهرم انتخابی، عددی معقول (بین ۱x تا ۵x) باشد؛ التهاب لحظه‌ای بازار، موقعیت شما را کمتر تهدید خواهد کرد.

استراتژی‌های مدیریت ریسک مانند تعیین حد ضرر و حد سود، امکان از دست رفتن سرمایه شما را به حداقل می‌رساند.

با تعیین حد ضرر، موقعیت به صورت خودکار در قیمتی معین و با تحمل میزان مشخصی ضرر بسته خواهد شد. در نتیجه زمانی که بازار علیه موقعیت شما حرکت کند؛ چندان ضرر نخواهید کرد و وثیقه را کاملاً از دست نخواهید داد. تعیین حد سود عملکردی عکس حد ضرر دارد. با تعیین حد سود زمانی که سود معامله به مقدار مشخصی برسد؛ معامله به‌طور خودکار بسته می‌شود. با استفاده از حد سود، شما می‌توانید پیش از آنکه موقعیت بازار به روند نزولی تغییر حالت بدهد، سود خود را برداشت کنید.

تعیین حد سود برای تبدیل‌شدن به یک تریدر حرفه‌ای مسئله مهمی است. یک تریدر حرفه‌ای با مشخص کردن حد سود، انتظار خود را از یک موقعیت مشخص می‌کند و از سود بالقوه‌ای که دست نیافتن به آن می‌تواند منجر به ضرر هنگفتی شود؛ دست می‌کشد. کنترل حس طمع و علم به اینکه در بازار موقعیت‌های امن بسیاری وجود دارد؛ از مهم‌ترین مشخصات یک تریدر حرفه‌ای است. برای اطلاعات بیشتر در این خصوص می‌توانید به مقاله حد سود و ضرر چیست و چگونه از آن‌ها استفاده کنیم ، مراجعه کنید.

آیا استفاده از لوریج در ارز دیجیتال برای شما مناسب است؟

همان‌طور که خواندیم؛ معامله اهرمی در ارز دیجیتال شمشیر دو لبه‌ای است که می‌تواند سود بسیار زیادی داشته باشد و هم ضرر بسیار زیادی. به‌طورکلی ریسک معاملات اهرمی در تمامی بازارها بالاست و این ریسک در بازار پرنوسان ارزهای دیجیتال بسیار بیشتر است.

در حال حاضر به دلیل ملاحظات قانونی امکان انجام این معاملات در یک پلتفرم ایرانی وجود ندارد و علاقه‌مندان به معاملات اهرمی باید از پلتفرم‌های خارجی برای این منظور استفاده کنند. این مسئله نیز به‌خودی‌خود فاکتور ریسک دیگری را برای کاربران ایرانی به همراه خواهد داشت.

اگر مایل به انجام معاملات اهرمی هستید؛ پیش از هر چیز دانش و مسئولیت‌پذیری را در قبال هر اقدام خود رعایت کنید. احتیاط کنید و بدون تحلیل و تحقیق وارد هیچ موقعیتی نشوید. از سویی دیگر پلتفرم مورد نظر برای معامله اهرمی ارز دیجیتال را نیز با تحقیق، به‌درستی انتخاب کنید.

بسیاری از صرافی‌هایی که امکان معاملات اهرمی را فراهم می‌کنند؛ بارها به دست‌کاری بازار، از کار افتادن ابزارهای تعیین حد سود یا حد ضرر و خدماتشان در لحظه‌های حساس بازار، متهم شده‌اند. بنابراین انتخاب پلتفرم مناسب به تحقیق بسیار زیادی نیاز دارد.

قربانی طمع نشوید. ورود به چنین بازارهایی بدون علم و تحقیق، جز ضرر چیزی به همراه نخواهد داشت. بازار پر نوسان ارز دیجیتال حتی سرمایه‌گذاری در بازار اسپات را با چالش مواجه می‌کند چه رسد که ریسک این سرمایه‌گذاری در معاملات اهرمی چندین برابر هم خواهد بود. تا جایی که عده بسیاری معتقدند ورود به معاملات اهرمی در ارز دیجیتال، بیشتر از سرمایه‌گذاری، قمار است.

سخن پایانی

اهرم در ارز دیجیتال، سرمایه‌گذاری اولیه با پول کم و سود بیشتر را امکان‌پذیر می‌کند. بااین‌حال نوسانات بازار می‌تواند منجر به از دست رفتن همان سرمایه اندک شود. مخصوصاً اگر از اهرم‌های بزرگی مانند ۱۰۰x استفاده کنید. همیشه با احتیاط معامله را آغاز کنید و پیش از انجام معامله با اهرم، ریسک آن را ارزیابی کنید. هرگز اموال و دارایی‌هایی را که نمی‌توانید از دست بدهید را وارد هیچ معامله‌ای نکنید. بد نیست پیش از امتحان کردن معاملات اهرمی، به تعداد حساب‌ها و رقم‌هایی که به‌طور روزانه در صرافی‌ها لیکویید می‌شوند نیز توجه کنید.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.