تایلر وینکلووس (Tyler Winklevoss) معتقد است رقابت استیبل کوین ها با پذیرش امور مالی غیرمتمرکز از سوی وال استریت آغاز می شود
تایلر وینکلووس معتقد است تا زمانی که وال استریت اقدام به پذیرش بخش دیفای DeFi (امور مالی غیرمتمرکز) نکند ، استیبل کوین ها ظهور نخواهند کرد.
تایلر وینکلووس (Tyler Winklevoss) موسس و مدیرعامل اکسچنج جمینی (Gemini) و از سرمایه گذاران اولیه کریپتو ، طی مصاحبه اخیرش با کامیلا روسو (Camila Russo) از (Defiant) پیش بینی کرده است که رقابت بین استیبل کوین ها درواقع هنگامی آغاز می شود که وال استریت به سمت سرمایه گذاری غیرمتمرکز یا (DeFi) گام بردارد.
با این حال ، بنیانگذار جمینی (Gemini) با وجود چشم انداز خوش بینانه اش نسبت به (DeFi) اظهار داشت که صنعت کریپتو در حال حاضر هیچ برنامه کاربردی که خارج از جامعه ارز مجازی مورد پذیرش قرار گیرد ارائه نمی دهد.
رقابت بین استیبل کوین ها هنوز آغاز نشده است
تایلر وینكلووس در مصاحبه با (The Defiant) پیش بینی كرده است تا زمانی كه وال استریت به (DeFi) علاقه ای نشان ندهد ، رقابت واقعی بین استیبل کوین ها شکل نخواهد گرفت:
وی گفت: “هنگامی که وال استریت بخواهد سرمایه گذاری در امور مالی غیرمتمرکز را شروع کند ، به ارز نیاز دارد. وقتی یک نهاد غیرمتمرکز [شرکت سرمایه گذاری املاک و مستغلات] برای پرداخت سود سهام یا سهام اقدام می کند ، آیا آن را به صورت اتر (Ether) به سرمایه گذاران پرداخت می کند؟ خیر ، احتمالاً به دلیل نوسانات از اتر استفاده نخواهد کرد بلکه از استیبل کوین برای پرداخت استفاده می کند. ”
با این حال ، تایلر بسیاری از پروژه های استیبل کوین موجود را ارزیابی کرده است و اظهار داشت:
“بسیاری از استیبل کوین ها ، فقط از سپرده های نقدی خود استفاده می کنند تا بتوانند دارایی ها را تحت مدیریت خود دربیاورند و وسیع تر از آنچه که درواقع هستند به نظر بیایند. من فکر می کنم این روش درست نیست و مردم متوجه این موضوع خواهند شد. ”
تولید بازده ، ارزش پیشنهادی حیاتی دارایی های کریپتو است
تایلر وینکلووس همچنین با تأکید بر ارزش پیشنهادی دارایی های کریپتو از طریق ارائه بازده بهره از پروتکل های سهام یا (DeFi) در میان اوضاع رو به وخامت اقتصاد جهانی ، اظهار داشت:
” در وضعیتی با نرخ بهره صفر ، حتی نرخ بهره منفی و تورم حاد ، امکان کسب سود با نرخ ۵٪ و ۶٪ ، چه در بازار سهام و یا بازار (DeFi) بسیار مهم است.”
تایلر فاش کرد که اکسچنج جمینی (Gemini) قصد دارد پشتیبانی بیشتری برای دارایی های کریپتویی “که به انقلاب دیفای قدرت می بخشند” ارائه دهد و اظهار داشت که این شرکت به دنبال ارائه خدمات معاملاتی و خدمات کاستدی (Custody) است.
وی علی رغم هیجاناتش در خصوص آینده ، معتقد است که اکوسیستم کریپتو هنوز قادر به تولید برنامه کاربردی که بتواند در مقیاس قابل توجهی مورد پذیرش قرار گیرد نیست.
“فکر نمی کنم در حال حاضر امکان تولید یک برنامه غیرمتمرکز فوق العاده کاربردی كه همه افراد فعال در حوزه كریپتو و غیر كریپتوی علاقه مند به فناوری بلاکچین (blockchain) از آن استفاده کنند ، وجود داشته باشد.”
DeFi چیست؛ هر آنچه باید در مورد امور مالی غیر متمرکز بدانیم
امور مالی غیر متمرکز یا دیفای (DeFi)، اپلیکشنهای مالی در حوزه ارز دیجیتال یا بلاک چین را شامل میشود و هدف آن، حذف واسطهای مالی است.
دیفای از بلاکچین، تکنولوژی پشت پردهی بیتکوین، الهام میگیرد. این تکنولوژی به چندین نهاد اجازه میدهد کپی تاریخچهی تراکنشها را نگه دارند؛ این بدان معنی است که توسط منبعی مرکزی و واحد کنترل نمیشوند. این امر از آن لحاظ مهم است که سیستمهای متمرکز و مسئولان انسانی باعث محدود شدن سرعت و کاهش پیچیدگی تراکنشها و در عین حال، کاهش کنترل کاربر روی پول میشوند. دیفای از این لحاظ منحصربهفرد است که کارکرد بلاکچین را از یک سیستم انتقال پول ساده به سیستمهای مالی پیچیده تبدیل میکند.
رمزارزها عهد بستهاند که پول و پرداختها برای همه فارغ از مکان آنها، بهصورت جهانی در دسترس باشد. امور مالی غیر متمرکز یا دیفای (DeFi) و جنبش مالی آزاد (Open Finance Movement) این عهد را گامی جلوتر برده است. برای تمامی خدمات مالی مورد استفادهی خود، جایگزینی جهانی و آزاد را تصور کنید. پسانداز، وام، ترید، بیمه و . برای هر کس در دنیا تنها با یک تلفن هوشمند و یک خط اینترنت در دسترس خواهد بود.
این امر اکنون بر بستر قراردادهای هوشمند بلاکچین مانند اتریوم (Ethereum) ممکن شده است. «قراردادهای هوشمند» برنامههایی هستند که روی بستر بلاکچین کار میکنند و میتوانند بهصورت خودکار زمانیکه شرایط خاصی فراهم شد، اجرا شوند. این قراردادهای هوشمند توسعهدهندهگان را قادر میسازند تا قابلیتهای بسیار پیچیدهتر از ارسال و دریافت رمزارز را ایجاد کنند. اینها همان برنامههایی هستند که به آنها برنامهی غیر متمرکز یا دَپ (DApp) میگوییم.
میتوان دپ را بهعنوان اپلیکیشنی در نظر گرفت که براساس تکنولوژی غیر متمرکز ساخته شده است. این برنامه توسط یک نهاد یا شرکت منفرد و متمرکز کنترل نمیشود. (به کلمهی دپ عادت کنید زیرا از اینجا به بعد در مورد آن زیاد خواهید شنید.)
دیفای از این لحاظ منحصربهفرد است که کارکرد بلاکچین را از یک سیستم انتقال پول ساده به سیستمهای مالی پیچیده تبدیل میکند.
شاید این مفاهیم آیندهگرایانه به نظر برسند؛ اما وامهای خودکار بهطور مستقیم بین دو نفر غریبه در دو نقطهی ظهور امور مالی غیر متمرکز مختلف از جهان و بدون بانکی بهعنوان واسطه، مورد مذاکره قرار میگیرد. بسیاری از دپهای در جریان کنونی، برنامههای غیر متمرکز دیفای هستند که ساخت ارزهای دیجیتال ثابت یا استیبلکوینها (مانند رمزارزهایی که نرخ آنها همیشه معادل دلار است)، وام دادن و کسب بهره حاصل از رمزارز، وام گرفتن، مبادلهی یک سرمایه به دیگری، خرید یا فروش استقراضی ( short or long ) یکسرمایه و به کارگیری استراتژیهای معاملاتی خودکار و پیشرفته را امکانپذیر میسازند.
- در اساس، فعالیت این کسبوکارها توسط یک سازمان و کارمندانش مدیریت نمیشود؛ بلکه قوانین در کد (یا همان قرارداد هوشمند) نوشته شده است. زمانی که قرارداد هوشمند روی بلاکچین راهاندازی شد، دپهای دیفای میتوانند بدون دخالت یا با اندکی دخالت انسان اجرا شوند؛ البته در عمل، توسعهدهندگان اغلب دپها را توسط ارتقا یا رفع باگ سر پا نگه میدارند.
- کد برای نظارت همگان بهصورت شفاف روی بلاکچین در دسترس است. این کار نوع دیگری از اطمینان استفادهکنندگان را ایجاد میکند؛ زیرا هر کسی فرصت درک عملکرد قرارداد یا یافتن باگهای آن را دارد. همچنین تمامی فعالیتهای تراکنش برای مشاهده در دسترس عموم است. این امر سؤالاتی در مورد حریم خصوصی ایجاد میکند؛ اما تراکنشها بهصورت پیشفرض دارای نام مستعار هستند؛ یعنی بهطور مستقیم با هویت واقعی فرد در ارتباط نیستند.
- دپها از روز اول طراحی شدهاند تا جهانی باشند. در تگزاس باشید یا تهران ،به همان خدمات دیفای و شبکهها دسترسی دارید. البته قوانین محلی میتواند اعمال شود؛ ولی از لحاظ تکنیکی، بیشتر برنامههای دیفای برای تمامی کسانی که خط اینترنت دارند در دسترس است.
- بدون نیاز به دریافت مجوز برای ساخت یا مشارکت در برنامههای دیفای، همه میتوانند از آنها استفاده کنند. برخلاف امور مالی امروزه، نگهبان یا حساب با فرمهای طولانی وجود ندارد. کاربران بهصورت مستقیم با قراردادهای هوشمند ازطریق کیفپول رمزارزشان (والت کریپتو) در ارتباط هستند.
- تجربهی کاربر انعطافپذیر: اگر از واسط کاربری یک دپ مشخص خوشتان نمیآید، میتوانید از یک واسط کابری شخص ثالث یا خودتان استفاده کنید. قراردهای هوشمند مانند API آزاد هستند که همه میتوانند برای آن برنامه بسازند.
- سازگاری: اپلیکیشنهای دیفای همانند قطعات بازی لگو میتوانند از ترکیب سایر محصولات دیفای ساخته یا تشکیل شوند؛ برای مثال استیبلکوینها، مبادلههای غیر متمرکز و بازارهای قابل پیشبینی میتوانند برای ساخت محصولاتی کاملا جدید با هم ترکیب شوند.
دیفای درحالحاضر یکی از سریعترین بخشهای حوزه رمزارز است. ناظران صنعت، کشش را با معیاری جدید اندازه میگیرند: «مقدار اتریومی که در دیفای قفل شده است.» در هنگام نگارش این مقاله کاربران بالغ بر ۶۰۰ میلیون دلار رمزارز را در این قراردادهای هوشمند سرمایهگذاری کردهاند.
شگفتزده شدید؟ حال بیاید با تعدادی از معروفترین دپهای دیفای که امروز میتوانید آنها را امتحان کنید، آشنا شوید. ابتدا به یک کیف پول رمزارز که دارای مروگر داخلی دپ باشد نیاز دارید؛ مانند والت کوینبیس (Coinbase Wallet). همچنین میتوانید از بیشتر این دپها روی دسکتاپ با اسکن کد QR از گزینهی تنظیمات کوینبیس، استفاده کنید.
هنوز در روزهای آغاز کار دپها قرار داریم؛ به همین خاطر کاربران باید قبل از استفاده از محصولات و سرویسها بهخوبی تحقیق کنند. مانند تمام کدهای کامپیوتری، قراردادهای هوشمند میتوانند در مقابل خطای برنامهنویسی ناخواسته یا هک، آسیبپذیر باشند.
اکنون با برخی از دپهای معروف آشنا میشویم که در حوزههای مختلف دیفای فعالیت میکنند:
استیبلکوین و بانک مرکزی غیر متمرکز: میکردائو (MakerDAO)
میکر یک پروژهی استیبلکوین است که هر استیبلکوین آن به نام دای (DAI)، معادل یک دلار آمریکا است و توسط وثیقه به شکل رمزارز ضمانت میشود. استیبلکوینها قابلیت برنامهنویسی ارز دیجیتال را دارا هستند و عیب نوسان ارزهای دیجیتال سنتی مانند بیتکوین و اتریوم را ندارند.
میتوانید استیبلکوین دای خود را در دپ میکر اوسیس (Maker Oasis) بسازید. میکر فراتر از یک پروژهی استیبلکوین است و آرزوی تبدیل شدن به یک بانک مرکزی غیر متمرکز دارد. افرادی که توکن جدا ولی مرتبط MKR دارند، میتوانند در تصمیمهای مهم رأی بدهند؛ از جمله هزینه ثبات (Stability Fee) که مشابه همان رأی کمیته بازار آزاد فدرال رزرو آمریکا روی نرخ وجوه فدرال (Fed Funds) است.
استیبلکوین دیگر با معماری متفاوت، USD کوین (USDC) است. هر توکن USDC توسط یک دلار آمریکا در حساب بانکی حسابرسی شده، ضمانت میشود.
وامدهی و وامگیری: کامپاند (Compound)
کامپاند، دَپی بر مبنای بلاکچین است که برای پرداخت و دریافت وام ارز دیجیتال و کسب بهره از آن به کار میرود. شاید به مقداری پول نیاز دارید تا اجاره خود را بپردازید یا با آن خواروبار بخرید، اما پولهایتان در سرمایههای کریپتو گیر کرده است. برای این کار میتوانید ارز دیجیتال خود را در قرارداد هوشمند کامپاند بهعنوان وثیقه قرار بدهید و در مقابل آن وام بگیرید. قرارداد کامپاند بهطور خودکار وام دهندهها و گیرندهها را با هم جفت و نرخ بهره را بهصورت پویا بر مبنای عرضه و تقاضا تنظیم میکند.
از دیگر دپهای پرداخت و دریافت وام، آوه (Aave) و dYdX هستند. گردآوران دادهای همچون LoanScan نرخ بهره وام را در سرتاسر شبکه جمعآوری میکنند که از آنها برای یافتن بهترین نرخ بهره استفاده میشود.
مبادله خودکار توکن : یونی سواپ (Uniswap)
یونیسواپ ( Uniswap) مبادله ارز دیجیتالی است که کاملا براساس قراردادهای هوشمند اجرا میشود و به شما امکان معاملهی توکنهای معروف را بهطور مستقیم از والتتان میدهد. این نوع کیف پول با کیفهایی مانند کوینبیس که رمزارز و کلید خصوصیتان را نگه میدارد، متفاوت است. یونیسواپ از مکانیزمی خلاقانه به نام بازارسازی خودکار بهره میگیرد تا تریدها در نزدیکی قیمت بازار انجام شود. علاوه بر ترید و مبادله توکن، هر کاربر میتواند با تأمین تسویهپذیری یا شناوری (Liquidity)، رمزارز خود را در این برنامه بخواباند. از این طریق مقداری از حقالعمل مبادلههای انجامشده از آن او میشود؛ به این کار پولینگ (Pooling) میگویند.
سایر پلتفرمهای مبادلهی غیر متمرکز (DEXها) 0x، Airswap، Bancor، Kyber، IDEX، Paradex و Radar Relay است.
بازارهای قابل پیشبینی: آگور (Augur)
اگور پروتکل غیر متمرکز پیشبینی بازار است. با آگور میتوان در مورد نتیجهی رویدادها رأی داد؛ با این تفاوت که با اضافه کردن ارزشی به رأی، خود را در معرض سود یا ضرر میگذارید. پلتفرمهای پیشبینی بازار مانند آگور و گسر (Guesser) نوپا هستند؛ اما چشماندازی از آینده را فراهم میکنند. به کمک آنها کاربران با استفاده از خرد جمعی، پیشبینیهای بهتری انجام میدهند.
سرمایههای ترکیبی: سینتتیکس (Synthetix)
سینتتیکس پلتفرمی است که به کاربران امکان ساخت و مبادلهی سرمایههای ترکیبی مانند طلا، نقره، رمزارزها و پولهای سنتی مانند یورو میدهد. سرمایههای ترکیبی توسط وثیقههای اضافه که در برنامهی سینتتیکس قفل شده است، ضمانت میشود.
بازیهای سپردهگذاری بدون ضرر: «پولتوگدر (PoolTogether)
ساختار ترکیبپذیر دیفای موجب ایجاد فرصتهای نامحدود میشود. پولتوگدر بازی بدون ضرری است که در آن مشارکتکنندگان، استیبلکوین دای را در یک ظرف سپرده میگذارند. در آخر هر ماه برندهای خوشبخت تمامی بهرهها را از آن خود میکند و بقیه، اصل پول خود را بازپس میگیرند.
- کشت سود (Yield Farming): برای تریدرهای آگاهی که تمایل دارند ریسک کنند، امکان کِشت سود وجود دارد. در این کار، کاربران از بین توکنهای دیفای موجود به دنبال گزینههای پرسود میگردند.
- استخراج شناوری (Liquidity Mining): این نوع اپلیکیشن دیفای کاربران را با دادن توکنهای رایگان ترغیب میکند. استخراج شناوری فعالترین شکل کشت سود است.
- رپد بیتکوین (Wrapped Bitcoin یا WBTC): این روش برای انتقال مستقیم بیتکوین روی شبکه اتریوم استفاده میشود. WBTC به کاربران در مقابل بیتکوینی که در پلتفرمهای غیر مترکز وام دارند، سود پرداخت میکند.
آیندهی دیفای
پول و امور مالی از زمان ظهور تمدن بشری به یک شکل وجود داشتهاند و رمزارز تنها شکل دیگری از آن است. در سالهای آتی ممکن است تمامی خدمات مالی را که امروزه در سیستم پول فیات (پول سنتی) میبینم، برای اکوسیستم رمزارز بازسازی شود. تاکنون بیمهی سرمایه و اکسچنج، وام، امانت و مشتقات آن برای رمزارزها ساخته شده است. گام بعدی چیست؟
در آینده، انتظار داریم کیف پول رمزارزها دریچهای به تمامی فعالیتهای سرمایهی دیجیتال باشد؛ همانند مرورگر اینترنت که امروزه دریچهای به تمام اطلاعات و اخبار جهان است. داشبوردی در یک نرمافزار را در نظر بگیرید که نهتنها سرمایهها، بلکه مقدار سرمایه قفل شده در پروتکلهای مالی آزاد، وامها، استخرها و قراردادهای بیمه مختلف را نشان میدهد.
در سالهای آتی ممکن است تمامی خدمات مالی را که امروزه در سیستم پول فیات (پول سنتی) میبینم، برای اکوسیستم رمزارز بازسازی شود
در سرتاسر اکوسیستم دیفای شاهد حرکتی به سوی تصمیمگیری و نظارت غیر متمرکز (Decentralized Goverance) هستیم. با وجود واژه غیر متمرکز، امروزه بسیاری از پروژههای دیفای دارای یک کلید اصلی هستند که به توسعهدهنده امکان خاموش کردن یا غی رفعال کردن دپها را میدهد؛ این امر ارتقا دادن آسان و خاموش کردن اضطراری در صورت مشکلدار بودن کد را امکانپذیر میسازد. بااینحال اگر از آزمونهای دشوار سرفراز بیرون آمد، از توسعهدهندگان انتظار میرود این درهای پشتی را حذف کنند. جامعهی دیفای در حال آزمایش راههایی است که به ذینفعها امکان رأیگیری در مورد تصمیمها بدهد؛. این کار ازطریق استفاده از سازمانهای خودمختار غیر متمرکز (DAO) انجام میشود.
در سیستمهای مالی آزاد، اتفاقی جادویی در حال رخ دادن است. کریپتو، پول را آنلاین کرده است. ما شاهد جهشی کوانتومی در مورد کارکردهای پول و فرصتی بینظیر برای مشاهدهی شکوفه زدن صنعتی جدید از صفر هستیم. دیفای ابتدا به صنعت خدمات مالی کنونی خواهد رسید؛ اما در طول زمان درک اینکه چه نوآوریهایی خواهند آمد، مشکل است. این امر زمانی اتفاق خواهد افتاد که قدرت ساخت خدمات مالی در دست تمامی افرادی باشد که قادر به نوشتن کد هستند.
این مقاله حاوی توصیه یا پیشنهاد اقتصادی زومیت نیست. خطر ازدستدادن سرمایه در هر سرمایهگذاری وجود دارد و سرمایهگذار باید پس از مطالعه و تحقیق، خودش تصمیم نهایی را اتخاذ کند و مسئولیت تبعات آن را برعهده گیرد.
ارز دیجیتال فانتوم چیست؟
بلاکچین، رمز ارزها، کریپتوکارنسی، قراردادهای هوشمند، خدمات مالی غیر متمرکز، ماینینگ و استخراج، همگی واژههایی هستند که امروزه تاثیر زیادی در زندگی ما دارند و زیاد در مورد آنها میشنویم. با ظهور و هرچه بالغتر شدن خدمات این حوزه، کار برای فعالیتهای مالی و خدمات مالی به طرز شگفتانگیزی آسان میشود. ارز فانتوم یکی از رمزارزهای سرشناس و خوشنام بازار است. اگر کمی در زمینه کریپتوکارنسیهای فعالیت داشته باشید میدانید که اتریوم، بلاکچینی وابسته به قراردادهای هوشمند است؛ پروژه ارز دیجیتال فانتوم هم تقریبا ساختار مشابهی با اتریوم دارد و از آن به عنوان رقیبی جدی برای اتریوم یاد میشود.
این پروژه هم بر اساس ساختار قراردادهای هوشمند شکل گرفته است و میتواند میزبانی برای ارائه خدمات مالی بسیار کاربردی باشد. اگر برای شما هم این سوال پیش آمده است که ارز فانتوم چیست و چه بنیادی دارد، این مطلب دقیقا برای شما نوشته شده است پس در ادامه همراه ما باشید.
پروژه فانتوم چیست و برای انجام چه کاری به وجود آمده است؟
بیشتر محبوبیت پروژه ارز فانتوم در حقیقت پتانسیل آن برای تبدیل شدن به یکی از جایگزینهای اتریوم است. به زبانی دیگر، پروژه فانتوم یک ظهور امور مالی غیر متمرکز بلاکچین با پلتفرمی است که قابلیت اجرای قراردادههای هوشمند را دارد. قابلیت پشتیبانی از قراردادهای هوشمند در حقیقت این ویژگی را به بلاکچین میدهد تا بتواند علاوه بر تراکنشهای مالی ساده که محدود به ارسال و دریافت پول از فردی به فرد دیگر است، تراکنشهای پیچیدهتری را انجام دهد.
به طور کلی، پشتیبانی از قراردادهای هوشمند دو مزیت را به همراه میآورند که عبارتند از:
- قراردادهای هوشمند نقش مهمی در حوزه DeFi (در این سیستمهای مالی به دلیل ساختار غیرمتمرکز هیچ وابستگی به نهادهای متمرکز مثل بانک وجود ندارد) دارند. توسعه دهندگان با استفاده از قراردادهای هوشمند، اقدام به توسعه برنامههای غیر متمرکز (dApps) می کنند تا توسط این برنامهها، پروژههای DeFi رشد کنند.
- قراردادهای هوشمند زمینه را برای خرید و فروش و به رسمیت شناختن حق مالکیت توکنهای NFT فراهم میکنند.
اتریوم اولین پروژهای بود که به ارائه قراردادهای هوشمند رو آورد و پلتفرم اتریوم میزبان اکثر برنامههای غیر متمرکز است. اما از آنجایی که به دلیل تراکم بالای شبکه اتریوم، هزینه تراکنشها به شدت بالاست جایگزینهای زیادی از جمله پروژه فانتوم روانه بازار رمزارزها شدهاند.
پروژه فانتوم توسط چه کسانی تاسیس شد؟
پروژه فانتوم در سال ۲۰۱۸ و توسط یک ICO چهل میلیون دلاری کار خود را آغاز کرد. این پروژه توسط Ahn Byung IK که یک دانشمند حوزه کامپیوتر اهل کره جنوبی است کلید خورد. هم اکنون پروژه فانتوم با مدیرت Michael Kong به کار خود ادامه میدهد و در گروه تحقیق و توسعه این پروژه افراد زیادی با سابقه کار در زمینه مهندسی کامپیوتر، شبکه و کریپتوکارنسی دیده میشوند. استفاده پروژه فانتوم از چنین افرادی، قدرت پروژه را بیش از پیش مشخص میکند و میتوان امید بیشتری به رشد روزافزون این پروژه داشت.
سرعت و هزینه تراکنشها
سرعت و کارکرد بینظیر شبکه ارز فانتوم از طریق مکانیسم Lachesis حاصل میشود. Lachesis، زیر مجموعهای از پروتکل اجماع Abtf است که راه حلی مناسب ظهور امور مالی غیر متمرکز برای حل مشکلات سرعت و کندی تراکنشها است.
یکی از اصلیترین نقاط قوت پروژه ارز فانتوم، سیستم کارآمد پردازش تراکنشها است. این سیستم میتواند هزاران تراکنش را در هر ثانیه پردازش کند و هر تراکنش طی ۱ الی ۲ ثانیه تایید میشوند. کارمزد تراکنشها به صورت عمومی چیزی در حد چند صدم سنت است. طبق گزارشها، تعداد تراکنشهای فانتوم از ۳ میلیون تراکنش عبور کرده است که نشان از افزایش کاربران و محبوبیت این شبکه دارد.
نوع کارکرد شبکه فانتوم
وقتی در مورد الگورتیم اجماع در ارزهای دیجیتال صحبت میکنیم، پای مسائل زیادی از جمله محیط زیست نیز به میان میآيد. در شبکه بیت کوین شاهد الگورتیم اثبات کار (POW) هستیم و این در حالی است که در شبکه ارز فانتوم شاهد الگوریتم اثبات سهام بدون رهبر (POS) هستیم.
در الگورتیم اثبات سهام بدون رهبر، اعتبار سنجهایی که در مورد درستی معاملاتی که انجام گرفته شده تصمیم میگیرند، حذف شدهاند که با این فرآیند شاهد امنیت بالاتر شبکه خواهیم بود. از طرفی در الگورتیم اثبات سهام، دیگر برای تایید تراکنشها و تامین امنیت شبکه نیازی به نودها یا همان ماینرها نداریم در نتیجه ماینرها نیاز به مصرف برق بسیار زیادی ندارند و آسیب کمتری به محیط زیست وارد میشود.
کلام آخر
پروژههای متنوعی امروزه در حال فعالیت هستند و هر یک به نوبه خود در تلاش هستند تا بهبودهایی را در فضای بلاکچین و ارزهای دیجیتال یا به صورت کلی سیستمهای مالی غیر متمرکز ایجاد کنند. پروژه ارز فانتوم، یکی از پروژههایی است که از کیفیت عملکرد بالایی برخوردار است و تنها روی کاغذ شاهد ایدههای این پروژه نیستیم و تمامی ادعاهای مطرح شده توسط این پروژه به ثمر نشستهاند. همین دستیابی به اهداف و گسترش پروژه، نویدی از آینده درخشان میدهد و این رمز ارز را تبدیل به یک گزینه ایده آل برای خرید میکند.
همانطور که اشاره شد، استفاده از بستر قراردادههای هوشمند، یعنی دقیقا همان چیزی که در اتریوم (بزرگترین پروژه دنیای رمز ارزها پس از بیت کوین) شاهد آن هستیم کارایی این شبکه را بسیار بالا میبرد و امکان طراحی برنامههای غیر متمرکز را در این شبکه میدهد و راه را برای پروژههای امور مالی غیر متمرکز (DeFi) هموار میکند. در نهایت باید گفت باتوجه به ویژگیهای پروژه و امور انجام شده توسط آن، فانتوم به یکی از پروژههای حوزه کریپتوکارنسیها تبدیل شده است و میتواند گزینه خوبی برای سرمایه گذاری باشد.
ظهور امور مالی غیر متمرکز
شبکه اطلاعرسانی روابطعمومی ایران (شارا) - || در "سرزمین دیجیتال"، متاورس موضوع داغ شماره 1 است. همه افراد با نوآوری در شرح وظایف خود در تلاش هستند تا پتانسیل این جوامع مجازی را کشف کنند. بانک ها و اتحادیه های اعتباری بهتر است بدانند فرصت ها کجاست، چگونه از آنها استفاده کنند و چگونه آن را به درستی انجام دهند.
جی پی مورگان به عنوان اولین بانک ی که در متاورس فروشگاه راه اندازی کرد، تیتر اخبار شد. در میان همه هیاهوها در مورد این دنیای مجازی در حال ظهور، سؤالاتی در مورد معنای کلی صنعت بانکداری آغاز شده است.
چیزی که متاورس را برای بانکداری جالب می کند این است که این جهان های مجازی مدرن بر روی بلاک چین ها، ارزهای دیجیتال و امور مالی غیرمتمرکز (DeFi) ساخته شده اند. آنها فرصت های جدید و هیجان انگیز زیادی را ارائه می دهند. به عنوان مثال، املاک و مستغلات مجازی یکی از حوزههایی است که در نهایت میتوانیم شاهد ارائه خدمات بانکها و اتحادیههای اعتباری باشیم که بسیار شبیه به دنیای فیزیکی است، از جمله کارتهای اعتباری و نقدی، وام مسکن و وام.
از این رو نادیده گرفتن پتانسیل متاورس می تواند برای مؤسسه مالی پرهزینه باشد.
پلتفرمهای متاورس اکنون بر روی فناوریهایی مانند بلاک چین، صرافیهای رمزنگاری و NFT (توکنهای غیرقابل تعویض) ساخته شدهاند که باعث میشود آنها بهعنوان یک اقتصاد دیجیتال عمل کنند.
در اینجا سه کار وجود دارد که مؤسسات مالی باید برای آماده شدن برای بانکداری در متاورس انجام دهند:
هدف، استراتژی و ارزش پیشنهادی را تعریف کنید. رویکرد را به مشتریان، کارمندان و سرمایه گذاران منتقل کنید. از متاورس و سایر محیط های دیجیتالی برای برقراری ارتباط استراتژی و رویکرد استفاده کنید.
قدم های کودکی بردارید. به عنوان مثال: یک کیف پول رمزنگاری در سطح بانکی بسازید که به مشتریان امکان دسترسی به متاورس را می دهد.
آزمایش یک امر ضروری است - اما آن را معنادار کنید. به جای تصاویر و رباتهایی که هیچ هدفی ندارند، محصولات جدید DeFi را معرفی کنید. بیلبوردهای آموزشی و تبلیغات تعاملی بسازید که مشتریان بتوانند در مورد محصولات اطلاعاتی کسب کنند، یا حتی بازی هایی که مشتریان می توانند انجام دهند که به یادگیری یک محصول کمک می کند.
هر جا مبادله کالا باشد، حتی در فضاهای مجازی، امکان ارائه خدمات بانکی فراهم می شود. با این حال، اکوسیستم باید بیشتر توسعه یابد، محصولات باید بالغتر شوند، اعتماد باید ایجاد شود، و متاورس به چارچوبها و دستورالعملهایی برای برآوردن خواستههای بانکی و مالی، از جمله ارزش پیشنهادی واضح برای مشتریان، نیاز دارد.
پس آیا بانک ها باید به متاورس بپیوندند یا خیر؟ این اکوسیستم نوظهور را نمی توان نادیده گرفت، اما برداشتن گام های کوچک، ایجاد یک استراتژی معنادار، انتقال ارزش به مشتریان، و ساختن محصولات اولیه Defi بسیار مثمر ثمرتر از همه چیز در متاورس است.
ناتوانی پوتین در خاموش کردن آتشی که خود به پا کرد
پول و تجارت:در حالی که جنگ اوکراین هشتمین ماه خود را پشت سر می گذارد، به نظر می رسد همچنان چشم انداز روشنی برای پایان دادن به آن وجود ندارد. اگر چه در هفته های اخیر نیروهای اوکراینی موفق به آزادسازی برخی از سرزمین های اشغالی شده اند، با این وجود، تصمیم کم سابقه پوتین مبنی بر اعلام بسیج نسبی و الحاق چهار منطقه اوکراین به خاک روسیه دلالت بر عزم مسکو برای پیروزی به هر قیمتی در جنگ دارد؛ مسئله ای که احتمال به کارگیری تسلیحات هسته ای توسط کرملین در اوکراین را بیش از پیش محتمل ساخته است.
به گزارش پول و تجارت با این همه، اگر چه شرایط میدان جنگ دائم در حال تغییر و پیش بینی جهت تحولات امری به شدت دشوار شده، اما بحث بر سر ریشه های آغاز این درگیری همچنان در میان تحلیلگران ادامه دارد. جوزف نای، نظریه پرداز برجسته روابط بین الملل و مروج نظریه قدرت نرم با انتشار یادداشتی در پایگاه تحلیل پراجکت سیدنیکیت با عنوان «چه چیزی باعث جنگ اوکراین شد؟» این مسئله را مورد بررسی خود قرار داده است.
معضل فهم ریشههای جنگ
جنگ روسیه در اوکراین مخربترین درگیری است که اروپا از سال ۱۹۴۵ به خود دیده است. در حالی که بسیاری در غرب شاهد یک جنگ انتخابی از سوی ولادیمیر پوتین، رئیسجمهور روسیه هستند، او مدعیست تصمیم ناتو در سال ۲۰۰۸ برای عضویت اوکراین یک تهدید وجودی برای مرزهای روسیه به همراه داشت. برخی دیگر این درگیری را به پایان جنگ سرد و شکست غرب در حمایت کافی از روسیه پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی برمیگردانند. چگونه میتوانیم ریشههای جنگی را که ممکن است سالها طول بکشد، تشخیص دهیم؟
توپهای ماه اوت
جنگ جهانی اول بیش از یک قرن پیش رخ داد، با این حال مورخان هنوز کتابهایی مینویسند که در مورد علت آن بحث میکنند. آیا این جنگ به این دلیل آغاز شد که یک تروریست صرب دوک اتریشی را در سال ۱۹۱۴ ترور کرد، یا ناشی از قدرت برتر آلمان که بریتانیا را به چالش میکشید و یا به ناسیونالیسم در حال افزایش در سراسر اروپا مربوط بود؟ پاسخ «همه موارد بالا، به علاوه موارد دیگر» است. با این همه باید به خاطر داشت، در هر صورت جنگ تا زمانی که در اوت ۱۹۱۴ شروع شد اجتناب ناپذیر نبود -و حتی پس از آغاز، چهار سال قتلعام امری ناگزیر نبود.
اکوایران در ادامه ترجمه این متن آورده است که برای فهم مسائل، تمایز بین علل اساسی، میانی و فوری یاری بخش است. به راه افتادن یک آتش سوزی فکر کنید: انباشت کندهها دلیلی اساسی است. افزودن آتشزنه و کاغذ یک علت میانی است. و زدن کبریت یک علت تشدید کننده است. اما حتی در آن زمان، آتشسوزی اجتنابناپذیر نیست. ممکن است باد شدید کبریت را خاموش کند یا طوفان ناگهانی باران چوب را خیس کرده باشد. همانطور که مورخ کریستوفر کلارک در کتاب خود در مورد منشأ جنگ جهانی اول، خوابگردها، اشاره میکند، «آینده هنوز باز بود -فقط». انتخابهای سیاسی نادرست عامل مهم فاجعه بود.
علت فوری؛ چه کسی اول کبریت را کشید؟
در مورد اوکراین شکی وجود ندارد زمانی که در ۲۴ فوریه پوتین فرمان حمله نیروهای روسیه را صادر کرد، ظهور امور مالی غیر متمرکز ظهور امور مالی غیر متمرکز کبریت را روشن کرد. تا حدودی هدف این بود که به مانند تصرف بوداپست در سال ۱۹۵۶ و یا پراگ در سال ۱۹۶۸ توسط اتحاد جماهیر شوروی، نیروهای هوابرد روسی فرودگاه را تصرف و تانک های کیف را تسخیر کرده، ولودیمیر زلنسکی، رئیس جمهور اوکراین را برکنار و یک دولت دست نشانده را برپا کنند.
علت میانی؛ سودای جهان روسی
پوتین به مردم روسیه گفت که او در حال انجام یک «عملیات نظامی ویژه» برای «نازی زدایی» اوکراین و جلوگیری از گسترش ناتو به مرزهای روسیه است. اما با توجه به اشتباه محاسباتی وحشتناکش، باید بپرسیم که او واقعاً به چه چیزی فکر می کرد.
ما از نوشتههای خود پوتین و از زندگینامهنویسان مختلف مانند فیلیپ شورت میدانیم که علت میانی، امتناع او از به رسمیت شتاختن اوکراین بهعنوان یک کشور مستقل بود. پوتین -در مقام افسر سابق ک گ ب- از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی ابراز متاسف بود و به بهانه قرابت فرهنگی اوکراین و روسیه، اوکراین را کشوری جعلی می دانست. با این حال، از نظر او اوکراین ناسپاس بود و با قیام میدان ۲۰۱۴ خود و برکناری دولت طرفدار مسکو و تعمیق روابط تجاری با اتحادیه اروپا، روسیه را آزار داد.
پوتین میخواهد چیزی را که «جهان روسی» میخواند، احیا کند و با نزدیک شدن به سن ۷۰ سالگی، به میراث خود میاندیشد. رهبران قبلی، مانند پتر کبیر، قدرت روسیه را در زمان خود گسترش داده بودند. با توجه به ضعف تحریم های غرب که پس از حمله روسیه به اوکراین و الحاق شبه جزیره کریمه در سال ۲۰۱۴ رخ داد، به نظر می رسد پوتین از خود پرسیده: چرا بیشتر از این پیش نرویم؟
چشم انداز گسترش ناتو یک علت میانی کوچک بود. در حالی که غرب یک شورای ناتو-روسیه ایجاد کرد که از طریق آن افسران نظامی روسیه می توانستند در برخی از جلسات ناتو شرکت کنند، روسیه انتظار بیشتری از این رابطه داشت. و در حالی که جیمز بیکر، وزیر امور خارجه ایالات متحده، در اوایل دهه ۱۹۹۰ به همتای روسی خود گفته بود که ناتو گسترش نخواهد یافت، مورخانی مانند مری ساروت نشان داده اند که بیکر به سرعت تضمین شفاهی خود را که توافق نامه کتبی هم نداشت، پس گرفت. زمانی که بیل کلینتون، رئیس جمهور ایالات متحده، این موضوع را با بوریس یلتسین، رئیس جمهور روسیه در دهه ۱۹۹۰ در میان گذاشت، روسیه با نارضایتی گسترش ناتو را پذیرفت، اما انتظارات هر دو طرف متفاوت بود.
تصمیم ناتو در نشست سال ۲۰۰۸ در بخارست مبنی بر گنجاندن اوکراین (و گرجستان) به عنوان اعضای بالقوه آینده، به سادگی بدترین انتظارات پوتین از غرب را تایید کرد. با این حال، اگرچه تصمیم ناتو در سال ۲۰۰۸ ممکن است اشتباه بوده باشد، تغییر نگرش پوتین پیش از آن بود. او پس از حملات ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ با ایالات متحده همکاری کرده بود، اما سخنرانی او در کنفرانس امنیتی مونیخ در سال ۲۰۰۷ نشان می دهد که او پیش از اجلاس بخارست، با غرب در افتاده بود. بنابراین، احتمال گسترش ناتو تنها یکی از چندین علت میانی بود – یکی از دلایلی که بلافاصله پس از نشست بخارست با اعلام فرانسه و آلمان مبنی بر وتوی عضویت اوکراین در ناتو کمتر برجسته شد.
علت ژرف: فساد سالهای پسا جنگ سرد
پشت همه اینها دلایل بلندمدت یا ژرفی بود که پس از پایان جنگ سرد رخ داد. در ابتدا، خوشبینی زیادی هم در روسیه و هم در غرب وجود داشت که فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی باعث ظهور دموکراسی و اقتصاد بازار در روسیه میشود. در سالهای اولیه، کلینتون و یلتسین تلاش جدی برای توسعه روابط خوب انجام دادند. اما در حالی که ایالات متحده وام و کمک اقتصادی به دولت یگور گیدار، نخست وزیر روسیه ارائه کرد، روس ها انتظارات بسیار فراتری داشتند.
علاوه بر این، پس از هفت دهه برنامه ریزی متمرکز، تبدیل ناگهانی کشور به یک اقتصاد بازار در حال شکوفایی غیرممکن بود. تلاشهای آمرانه برای ایجاد چنین تغییرات سریعی نمیتواند منجر به ایجاد اختلالات عظیم، فساد و نابرابری شدید نشود. در واقع، در حالی که برخی از الیگارش ها و سیاستمداران به دلیل خصوصی سازی سریع دارایی های دولتی به شدت ثروتمند شدند، استاندارد زندگی اکثر روس ها کاهش یافت.
در اجلاس داووس در فوریه ۱۹۹۷، فرماندار نیژنی نووگورود -یکی از واحدهای فدرالی روسیه- بوریس نمتسوف (که بعداً ترور شد)، گزارش داد که هیچ کس در روسیه مالیات نمی پردازد و دولت برای پرداخت دستمزدها مستاصل شده است. سپس، در سپتامبر همان سال آینده، گریگوری یاولینسکی، نماینده لیبرال پارلمان در مدرسه کندی هاروارد گفت: «روسیه کاملاً فاسد است و یلتسین هیچ چشماندازی ندارد». یلتسین که نتوانست با پیامدهای سیاسی شرایط اقتصادی رو به وخامت کنار بیاید، به پوتین روی آورد تا به او کمک کند تا نظم را بازگرداند.
هیچ کدام از اینها به این معنی نیست که جنگ اوکراین اجتناب ناپذیر بود. اما با گذشت زمان به طور فزاینده ای محتمل شد. در ۲۴ فوریه ۲۰۲۲، پوتین اشتباه محاسباتی کرد و کبریتی را روشن کرد که آتش عظیمی را به راه انداخت. به سختی می توان دید که او آن را خاموش می کند.
دیدگاه شما