نرخ بازگشت سرمایه چیست؟
با یک نگاه کلی میتوان گفت در تمام کسب و کارها، صاحبان مشاغل به دنبال بازگشت سرمایه خود و کسب سود از آن هستند. نرخ بازگشت سرمایه در واقع نسبت سود کسبشده به هزینه پرداختی است. این شاخص بیانگر میزان سود سرمایهگذاری یا فعالیتهایی است که بازگشت سرمایه یا ROI برای رونق کسب و کار انجامشده و میتواند منطقیبودن یا نبودن آنها را در روند سرمایهگذاری به ما نشان دهد. در این مقاله قصد داریم تا شما را با نرخ بازگشت سرمایه، فرمول محاسبه، کاربردها، مزایا و معایب آن آشنا کنیم، پس با ما همراه باشید:
نرخ بازگشت سرمایه (ROI) چیست؟
به طور کلی یکی از شاخصهای کلیدی عملکرد و معیاری است که میزان موفقیت یک کسب و کار را بر اساس هزینههای پرداختی محاسبه میکند. بسیاری از کارشناسان عقیده دارند که محاسبه نرخ بازگشت سرمایه به نوعی میتواند معیار اصلی برای بررسی و تعیین استراتژیهای بازاریابی و تبلیغاتی باشد. نرخ بازگشت سرمایه در واقع نسبت سود کسبشده به میزان هزینه و سرمایه صرفشده است.
سودهای به دستآمده از فعالیتهای گوناگون مانند تبلیغات، صرفا مالی نیستند اما نرخ بازگشت سرمایه، به درآمد و سودآوری اشاره دارد و سودهای غیر مالی را در بر نمیگیرد. تبلیغات یکی از سرمایهگذاریهایی است که اولویت بالایی در جهت پیشبرد اهداف کسب و کار ما دارد. در دنیای امروز نیاز ما اغلب به بررسی دقیق هزینهها و بازده آنها داریم و این جا است که کارکرد اصلی نرخ بازگشت سرمایه مشخص میشود. در واقع هر هزینهای توجیه اقتصادی ندارد و نمیتواند بازده داشته باشد و باید به صورت دقیق بدانیم که کجا و برای کسب چه دستآوردی هزینه و وقت صرف میکنیم. به کمک ROI، نهتنها امکان بررسی فعالیتهای اقتصادی و نحوه هزینهکرد برای آنها محیا است، بلکه امکان سنجش عملکرد بهینه نیز وجود خواهد داشت.
فرمول محاسبه نرخ بازگشت سرمایه
یک فرمول واحد برای محاسبه نرخ بازگشت سرمایه وجود دارد که از نسبت سود حاصل به کل هزینههای پرداختی قابل محاسبه است:
نرخ بازگشت سرمایه = (کل هزینه – کل درآمد) \ کل سرمایه گذاری
برای محاسبه بر اساس درصد باید نتیجه را در عدد ۱۰۰ ضرب کنید.
کاربرد نرخ بازگشت سرمایه
یکی از کاربردهای اصلی محاسبه ROI، امکان مشاهده خروجی و میزان بازده حاصلشده از سرمایهگذاری مورد نظر است. هر چه میزان نرخ بازگشت سرمایه بالاتر بازگشت سرمایه یا ROI باشد، در واقع عملکرد بهتری وجود داشته است. کاربرد بعدی آن نیز مرتبط با زمانی است که محصول جدیدی را وارد بازار کردهاید. در چنین حالتی لازم است تا میزان سودآوری محصول خود را بررسی کنید. به کمک محاسبه نرخ بازگشت سرمایه، محاسبه میزان بازده میسر خواهد بود و حتی امکان شبیهسازی مشتریان و محاسبه تقریبی نرخ بازگشت سرمایه نیز وجود خواهد داشت. دیگر کاربرد این شاخص در مقایسه فرصتهای سرمایهگذاری و انتخاب فرصت بهتر است.
نرخ واقعی بازگشت سرمایه
اگر در محاسبه نرخ بازگشت سرمایه، عواملی چون تورم، مالیات و … را در نظر بگیریم، نرخ واقعی بازگشت سرمایه (RRR) به دست میآید.
مزایا و معایب نرخ بازگشت سرمایه
مهمترین مزایای سنجش نرخ بازگشت سرمایه
- امکان سنجش میزان کیفیت، خروجی و سود حاصلشده در ازای سرمایهگذاری انجامشده
- توانایی ارزیابی عملکرد تیم بازاریابی در بهینهسازی هزینهها در ازای کسب بهترین نتایج
- امکان بررسی میزان ظرفیت برنامههای بازاریابی برای بازگشت سرمایه در بازههای زمانی کوتاه یا بلند
- توانایی سنجش عملکرد نقشههای مختلف بازاریابی و نحوه تعامل با مشتریان و مخاطبان
- امکان بررسی میزان ارزش یک مشتری در درازمدت
- ارائه محصولات جدید متناسب با سیاستهای درآمدی و میزان سودآوری
مهمترین معایب سنجش نرخ بازگشت سرمایه
- امکان ایجاد سردرگرمی مدیران اشتباه محاسباتی در سنجش این شاخص
- عدم توانایی محاسبه دقیق سود حاصل از برخی کمپینها و مشتریان
- عدم توانایی در تعیین میزان اثرگذاری برخی از روشهای تبلیغات
- اشتباه در تشخیص بستر مناسب برای تبدیل کاربر به مشتری
محاسبه دوره بازگشت سرمایه
دوره بازگشت سرمایه، در واقع مدتزمانی است که به طول میانجامد تا سرمایه اولیه مجددا به شرکت بازگردد. در این روش میزان سرمایهگذاری اولیه تقسیم بر سود احتمالی سرمایهگذاری میشود. عموما طرحی برای سرمایهگذاری انتخاب میشود که دوره بازگشت سرمایه کمتری داشته باشد. دوره بازگشت سرمایه متحرک امکان محاسبه دوره بازگشت با دقت بالاتری را دارد و از جمع جریانات نقدی پس از تنزیل به دست میآید. در محاسبه دوره بازگشت سرمایه، ارزش زمانی پول در نظر گرفته نمیشود، برای اعمال آن لازم است که دوره بازگشت سرمایه تنزیلشده محاسبه شود که از فرمول زیر به دست میآید.
DPP: دوره بازگشت سرمایه تنزیل شده
Ln: لگاریتم نپرین
O1: میزان سرمایهگذاری اولیه
R: نرخ تنزیل
CF: میزان بازگشت سرمایه سالانه
چالشهای مرتبط با محاسبه نرخ بازگشت سرمایه
در ادامه به بیان برخی از چالشهای موجود خواهیم پرداخت:
محاسبه با روشهای مختلف موجود در کسب و کارهای مختلف
تفاوت نحوه محاسبه نرخ بازگشت سرمایه برای کسب و کارهای مختلف، سبب مشکلترشدن محاسبه این مقدار میشود.
در نظرنگرفتن معیار زمان
مشتریان یک کسب و کار در زمانهای متفاوتی ورود میکنند، اما اصولا زمان را در محاسبات وارد نمیکنند و ارزیابی با در نظرگرفتن زمان مشابه، سبب میشود تا محاسبات دقیقی نداشته باشیم.
در نظرنگرفتن سودهای غیرمالی
امکان محاسبه سودهای مالی با کامپیوتر وجود دارد، اما سودهای غیرمالی، به دلیل عدم توانایی محاسبه با کامپیوتر سبب میشوند تا محاسبه نرخ بازگشت سرمایه مشکل شود.
تخصیص بودجه بیشتر برای سرمایه گذاریهایی که نرخ بازگشت سرمایه بالاتری دارند
صرفا به دلیل بالابودن ROI، نمیتوان اینطور استنباط کرد که سرمایهگذاری مطلوبتری داریم و برخی مواقع، سرمایهگذاریهایی که مقدار نرخ بازگشت سرمایه کمتری دارند، بهتر عمل میکنند. به دلیل علاقهمندی مدیران به سرمایهگذاریهایی که ROI بالاتر دارند، عموما سرمایه به شکل مطلوب توزیع نمیشود.
تفاوت تاثیرگذاری تبلیغات
در این حالت نیز محاسبه مشکل خواهد بود چرا که تاثیر بر مشتریان واضح و مشخص نیست.
چگونگی بهبود نرخ بازگشت سرمایه
استفاده از راههایی چون کاهش مخارج، افزایش سود، بهبود عملکرد و …، در افزایش بازده تاثیرگذارند و یکی از مهمترین عوامل، تعیین هدفی مشخص و روشن و تشخیص عوامل بیرونی تاثیرگذار بر کسب و کار است. یکی از راههای بهبود نرخ بازگشت سرمایه، افزایش فروش یا بالابردن نرخ فروش است که به کسب بازده بیشتر منجر میشود. از طرفی کاهش هزینهها نیز به افزایش سود فعالیتهای ما کمک خواهند کرد. به طور کلی میزان توقع ما نیز عامل مهمی است چرا که هر دستآوردی صرفا مالی نیست. برخی از فعالیتها تاثیرات غیر مالی بسیار خوبی دارند که سبب حال خوب و وفاداری بیشتر مخاطبان به کسب و کار ما میشود و صرفا با نرخ بازگشت سرمایه قابل توصیف نیستند. پس سیاستهای خود را چندین بار مرور کنید و به جوانب دیگری جز بحث مالی نیز توجه داشته باشید تا در محاسبات نیز بتوانید به حقیقت نزدیکتر باشید.
مقایسه سرمایهگذاری با نرخ بازگشت سرمایه سالانه
یکی از معایب سنجش نرخ بازگشت سرمایه، عدم در نظر گرفتن زمان سرمایهگذاری است که با بررسی نرخ بازگشت سرمایه سالانه برطرف میشود. در واقع با بررسی این عامل، بازگشت سرمایه در سرمایهگذاریهای مختلف قابل محاسبه است که میتوان به مقایسه آنها پرداخت و با استفاده از فرمول زیر محاسبه میشود. در این روش هرکدام از سرمایهگذاریها که نرخ بازگشت سرمایه سالانه بیشتری داشته باشند، مناسبتر هستند.
در این فرمول حرف n، معادل است با تعداد سالهای انباشت سرمایه
شاخصهای مورد نیاز برای تحلیل نرخ بازگشت سرمایه
1- بازدهی سرمایه سالانه
بازده سرمایه سالانه دلالت بر کسب سود از سرمایهگذاری در یک سال دارد که از فرمول زیر به دست میآید.
2- ارزش فعلی خالص
این روش یکی دیگر از روشهای محاسبه نرخ بازگشت سرمایه است که بر اساس درآمدهای آینده به همراه تورم، ارزش فعلی یک سرمایهگذاری را محاسبه میکند. در واقع از تفاوت بین ارزش فعلی درآمدی که از سرمایهگذاری حاصلشده و هزینه پرداختی برای آن به دست میآید و از فرمول زیر محاسبه می شود.
:Ct جریان نقدی خالص طی دوره
:C0 کل هزینههای سرمایهگذاری اولیه
:R نرخ تنزیل
:t تعداد دورههای زمانی
3- بازده داراییها ROA
در واقع از تقسیم سود سالانه بر کل داراییهای شرکت به دست میآید.
4- بازده حقوق صاحبان سهم ROE
نسبت درآمد خالص به کل حقوق صاحبان سهام است. این شاخص میزان بازده شرکت نسبت به سرمایه را نشان میدهد و هرقدر بیشتر باشد، نشان از کسب بازده از سرمایهای کم درمقابل درآمد شرکت دارد و در واقع با سرمایهای اندک، به بازده رسیده است.
کلام آخر
نرخ بازگشت سرمایه به بازگشت سرمایه یا ROI طور کلی یکی از شاخصهای کلیدی عملکرد و معیاری است که میزان موفقیت یک کسب و کار را بر اساس شاخص هزینههای پرداختی محاسبه میکند. در واقع معادل با نسبت سود کسبشده به میزان هزینه و سرمایه صرف شده است. در دنیای امروز بسیاری از فعالیتها مانند تبلیغات وجود دارند که علاوه بر بازده مالی، نکات مثبتی از قبیل وفاداری بیشتر مشتریان را به همراه خواهند داشت. نرخ بازگشت سرمایه به بررسی بازده مالی فعالیتهای اقتصادی میپردازد و امکان سنجش جوانب دیگر را ندارد. لازم است علاوه بر محاسبه این شاخص، به بررسی ابعاد دیگر موجود بپردازیم تا در درجه اول درک و تحلیل درستی داشته باشیم و صرفا بر اساس مقدار نرخ بازگشت تصمیم نگیریم. این رویکرد موجب میشود از موقعیتهای بهتری که نرخ بازگشت کمتری دارند غافل نشویم.در این مقاله اطلاعات لازم را در مورد این شاخص مطرح کردیم. لازم به ذکر است که این شاخص میتواند سنجهای برای بهبود عملکرد و کاهش هزینههای اضافی که توجیه اقتصادی ندارند، باشد.
نرخ بازگشت سرمایه یا ROI چیست؟
نرخ بازگشت سرمایه (Return on investment) یا ROI میزان کارآیی سرمایه گذاری شما برروی کسب و کار خودتان را از نظر میزان درآمدزایی اندازه گیری میکند. نرخ بازگشت سرمایه سود یا زیان حاصل از سرمایه گذاری را در قیاس با هزینه اولیه آن اندازه گیری میکند. این محاسبه به افراد اجازه میدهد تا کارآیی و سودآوری یک سرمایه گذاری را بسنجد و اغلب برای تأثیرگذاری بر تصمیمات مالی، مقایسه سودآوری شرکت و تجزیه و تحلیل سرمایه گذاری مورد استفاده قرار میگیرد.
هر زمان که پول یا وقت خود را برروی کسب و کار خود سرمایه گذاری میکنید، باید یک نتیجه معین را در ذهن داشته باشید و روش رسیدن به آن را برای اطمینان از سودآوری در نظر بگیرید. محاسبه بازده سرمایه گذاری راهی است برای سنجش اینکه آیا یک تصمیم تجاری به نتیجه میرسد.محاسبه ROI همچنین میتواند به شما کمک کند تا متوجه شوید که در کسب و کار شما چه چیزی درست کار میکند و چه چیزی درست کار نمیکند. بنابراین با دانستن آن میتوانید تغییرات لازم را در کسب و کار خود ایجاد کنید.
نرخ بازگشت سرمایه روشی برای پرسیدن این سوال است که «با سرمایه گذاری این مقدار زمان و پول برای کسب و کارم، چه چیزی بدست خواهم آورد؟» به عنوان مثال اگر کار خود را به دستیار مجازی(VA) واگذار کنید، آیا پولی که میپردازید منجر به افزایش درآمد شما میشود و اگر چنین است، افزایش درآمد شما چقدر خواهد بود؟ به ازای هر هزار تومانی که برای VA خرج میکنید، چه بازدهی اضافی از درآمد کسب میکنید؟ نرخ بازگشت سرمایه ایستا و ساکن نیست و متغیرهای زیادی میتوانند آن را تغییر دهند. بنابراین شما باید ROI را مرتبا محاسبه کنید و در بازگشت سرمایه یا ROI صورت لزوم در کسب و کار خود تغییراتی ایجاد کنید.
نرخ بازگشت سرمایه چگونه کار میکند؟
به عنوان مثال اگر شما 1000 دلار در ماه برای تبلیغات کلیکی (PPC) هزینه کنید و 2000 دلار درآمد مستقیم از این کمپین بدست آورید، سود (2000 دلار – 1000 دلار = 1000 دلار) را بر هزینه (1000 دلار) تقسیم میکنید تا بازده را پیدا کنید که در این مثال حاصل این تقسیم 1/1 است. حال برای محاسبه درصد نرخ بازگشت سرمایه، عدد بدست آمده یعنی عدد 1 را ضرب در 100 میکنیم که مقدار 100٪ به دست میآید. به عبارت دیگر به ازای هر دلاری که برای تبلیغات PPC خرج میکنید، یک دلار سود دریافت میکنید.
حال اگر شما ماهانه 1000 دلار برای این کمپین تبلیغاتی خرج میكردید اما در عوض 1200 دلار فروش میکردید، سود شما 200 دلار (1200 دلار – 1000 دلار) و بازده سرمایه شما 200 دلار (سود) تقسیم بر 1000 دلار (هزینه) = 0.20 یا 20٪ میشد. به عبارت دیگر به ازای هر دلار هزینه شده در این کمپین، 20 سنت سود دریافت میکردید.
شما باید ROI تمام هزینههای خود را در نظر بگیرید. یک کامپیوتر سریعتر و جدیدتر چقدر به کسب و کار شما کمک میکند؟ آیا پولی که برای یک امکانات تازه خرج میکنید منجر به توانایی شما در کسب درآمد بیشتر خواهد شد؟ محاسبه دستاوردهای تصمیمات تجاری این چنینی به شما کمک میکند تا سرمایه گذاریهایی را انتخاب کنید که به شما در دستیابی به نتایج دلخواه کمک میکنند.
زمان در مقابل ROI:
در حالی که ROI به طور کلی به سرمایه گذاری های مالی مربوط است، اگر زمان خود را به عنوان یک سرمایه گذاری در نظر بگیرید نیز این فرمول به درد شما خواهد خورد. اگر در ماه 3000 دلار درآمد دارید، اما 60 ساعت در هفته در کسب و کار خود کار میکنید (240 ساعت در ماه)، ROI شما 3000/240 یا 12.5 است. این بدان معناست که برای هر ساعت کار، فقط 12.50 دلار درآمد کسب میکنید.
با دانستن بازده سرمایه گذاری زمان خود میتوانید در مدل کسب و کارتان تغییراتی ایجاد کنید که به شما امکان میدهد در مدت زمان کمتری درآمد بیشتری کسب کنید. همچنین توجه داشته باشید که ROI همان سود نیست. شما با کسر هزینه های خود از میزان درآمدتان سود را تعیین میکنید. اگر در یک ماه 5000 دلار درآمد کسب کنید و هزینههای کسب و کار شما 3000 دلار باشد، سود شما 2000 دلار است. ROI اثربخشی هر یک از آن سرمایه گذاریها را اندازه گیری میکند که به صورت نسبت یا درصد بیان میشود و پاسخ فرمول نرخ بازگشت سرمایه یک مبلغ نیست.
۵ راه افزایش نرخ بازگشت سرمایه ROI در شبکه های اجتماعی
بین «ارتباط یک برند با مشتریان در شبکه های اجتماعی» و «افزایش درآمد خالص» یک رابطهی خطی و شفاف وجود ندارد. فقط ۱۷ درصد از شرکت¬های بازاریابی اظهار می¬کنند که میتوانند نرخ دقیق بازگشت سرمایه را در فعالیت¬های شبکه¬ های اجتماعی خود ارائه کنند. با این وجود، یکی از راههایی که به افزایش درآمد خالص برند منتهی میشود، ارتباط با مشتریان است و یکی از بهترین کانالهای ارتباط با مشتریان، شبکه های اجتماعی است.
با رعایت این راهکارها میتوانید نرخ بازگشت سرمایه ناشی از مشارکت مشتریان در شبکه های اجتماعی را بالاتر ببرید. اگر برای شما هم مهم است که در جایی هزینه کنید که بتوانید از آن سود دریافت کنید، در این مقاله همراه ما باشید.
پیشنهاد میکنم مطلب من، با عنوان مدیریت بازرگانی چیست؟ را مطالعه کنید.
1- هدف اصلی فعالیتهایتان را آگاهی مخاطبان از برند در نظر بگیرید
برای تمام فعالیتهایی که در شبکههای اجتماعی انجام میدهید، هدف تعیین کنید و هدف اصلی را شناخت مخاطبان از برند در نظر بگیرید. تولید محتواهایی با هدف شناخت مخاطبان از برند، همیشه مخاطب دارد، چرا که همواره کاربرانی وجود دارند که بخواهند محصولتان را بشناسند و از خدمات شما استفاده کنند.
همین مسئله باعث میشود محتواهایی با این مضمون همیشه مخاطب داشته باشد و کاربران بیشتری شما را بشناسند و برند شما نسبت به گذشته بتواند در زمان کمتری رشد کند.
2- از برقراری ارتباط موثر با مشتریان خود غافل نشوید
به شخصه ترجیح من به عنوان مشتری این است که ارتباط یک برند با من، پس از خرید، پر رنگتر بشود؛ اما معمولا شاهد این هستم که برندها قبل از خرید، وقت و بیوقت پیام میدهند و پیگیری میکنند تا من را به خرید ترغیب کنند، اما پس از خرید فراموش میکنند که این ارتباط را حفظ کنند؛ رابطهای که برای ایجاد آن هزینهی زیادی هم پرداخت کردهاند.
در مورد فعالیت در شبکه های اجتماعی هم همینطور است. برای بسیاری از برندها بالا بردن تعداد دنبالکنندگان آنقدر مهم است که آنها را از ارتباط با مشتریان فعلی غافل میکند. اما واقعیت این است که سرمایهی اصلی هر کسبوکاری را مشتریان آن تشکیل میدهند و عاقلانه این است که در اقدامات خود اولویت را بر مشتریان فعلی متمرکز کنیم.
3- هر چند وقت یک بار میزان اثرگذاری برند خود را بسنجید
در دنیای کسبوکار همواره با یک فضای پیچیده و مبهم روبهرو هستیم؛ حالا اگر فضای اقتصادی و سیاسی ایران را هم به آن اضافه کنیم، با ابهام و پیچیدگی مضاعفی روبهرو خواهیم بود. در چنین فضایی حفظ اثرگذاری برند دشوار است و لازم است هر چند وقت یک بار میزان آن سنجیده شود.
شما میتوانید با انجام نظرسنجی از مشتریان، میزان اثرگذاری برند خود را بسنجید یا با تعیین شاخص NPS (شاخص سنجش میزان وفاداری مشتریان) اندازهگیری کنید که برند شما چقدر در میان مشتریان طرفدار دارد.
امروزه مشتریان علاوه بر اینکه در مورد خرید خود قدرت انتخاب و تصمیمگیری دارند، بر تصمیم دیگران در خرید هم تاثیرگذار هستند. با کمک شاخص سنجش میزان وفاداری مشتریان (Net Promoter Score) یا به اختصار NPS میتوانید از میزان تاثیرگذاری مشتریان خود آگاه شوید. این شاخص شامل دو سوال ساده است:
– چقدر احتمال دارد که خدمات/برند/محصولات ما را به دیگران توصیه کنید؟
– دلیل اصلی آن چیست؟
سوال اول در مورد احساس مشتری است و سوال دوم در مورد چرایی آن.
با جمعآوری این اطلاعات متوجه میشوید که آیا میزان آگاهی نسبت به برند شما در حال افزایش است و آیا ارتباط مثبتی با برند در حال شکل¬گیری است؟
4- به پستها و کامنتهای کاربران در شبکه های اجتماعی توجه کنید
پستها و کامنتهای کاربران درباره برند شما، می¬تواند نشان دهد که برند شما در افکار عمومی چگونه شناخته میشود.
اگرچه دیدن نظرات منفی ممکن است شما را ناراحت کند، اما دانستن این اطلاعات ارزشمند است، به ویژه اگر بتوانید پس از دریافت بازخوردهای منفی، تغییراتی صورت دهید که برای مشتریان سودمند باشد.
5- اهداف مشترک تعریف کنید و به سمت زمینه¬های مشترک حرکت کنید
به جای اینکه هر یک از تیم¬های داخلی شرکت به تنهایی کار کند، به دنبال زمینه¬های مشترک درباره چیزهایی که برای برند مهم است بگردید و در راستای آن، با یکدیگر همکاری کنید. وقتی ذی¬نفعان برند، درباره ارزشهای برند به توافق برسند، میتوانند مجموعهای از شاخص عملکرد کلیدی (KPI) برای تیم¬های مختلف از جمله تیم بازاریابی، فروش، خدمات، پشتیبانی مشتریان تعیین کنند و اطمینان یابند که هر یک از تیم¬ها میداند که چگونه باید به این شاخص¬ها دست پیدا کند. به این ترتیب سنجش دقیقی در مورد اینکه آیا هر یک از تیم¬ها، در راستای اهداف برند به پیش می¬روند یا نه ارائه میشود.
جمعبندی
معمولا بین ارتباط با مشتری در شبکه های اجتماعی تا خرید او، یک مسیر مستقیم وجود ندارد؛ اما فعالیت در شبکه های اجتماعی میتواند سرعت این مسیر را افزایش دهد. شما با رصد کردن رفتار مشتری میتوانید راههای کارآمدتر و کمهزینهتری را برای جذب و جلب او انتخاب کنید.
با بررسی دقیق نرخ بازگشت سرمایه، متوجه میشوید که کدام فعالیتهای شما بیشترین پتانسیل را برای بازگشت سرمایه کوتاهمدت و کدام برای بلندمدت دارد. همچنین امکان میدهد تاثیر بازاریابی دهانبهدهان در رشد کسبوکار خود را بسنجید، نظر افکار عمومی در مورد برندتان را ببینید و میزان تاثیرگذاری برند خود را متوجه شوید بازگشت سرمایه یا ROI تا در نهایت، هزینههای خود را کاهش و به درآمد خود بیافزایید.
نرخ بازگشت سرمایه (ROI) و نرخ بازگشت هزینه تبلیغات (ROAS) چیست؟
وقتی با یک مشاور دیجیتال مارکتینگ یا آژانس تبلیغاتی در مورد روشهای مختلف کمپینهای تبلیغاتی جذب لید یا فروش (Paid Acquisition Campaigns) مانند تبلیغات در گوگل (گوگل ادز) صحبت میکنید، ممکن است اصطلاحاتی مانند “ROI” و “ROAS” را از زبان آنها بشنوید. اگر بازگشت سرمایه یا بازگشت سرمایه یا ROI ROI در سطح دانش بالایی باشید، ممکن است بدانید ROI مخفف چیست، اما اگر در حال یادگیری مفاهیم بازاریابی و تبلیغات اینترنتی باشید و قصد دارید دانش خود را افزایش دهید، ممکن است اصطلاحاتی نظیر ROI و ROAS برای شما تازگی داشته باشد و به همین دلیل، این مقاله آموزشی را برای شما نوشتیم. اجازه دهید هر عبارت را به صورت جداگانه بررسی کنیم. سپس در مورد اینکه چه زمانی باید از کدامیک برای تعیین شکست یا موفقیت یک کمپین بازاریابی استفاده کنیم، صحبت خواهیم کرد.
ROI چیست؟
در زبان بازاریابی، ROI یعنی نرخ بازگشت سرمایه (Return On Investment)، اینکه آیا بیشتر از آنچه هزینه شده است، درآمد کسب میکنید یا خیر. ROI یکی از رایجترین سوالاتی است که معمولاً توسط تیمهای اجرایی پرسیده میشود. چیزی شبیه به این جمله که: «خب، نرخ بازگشت سرمایه آن چقدر خواهد بود؟» این سوالی است که پاسخ دادن به آن تقریباً غیر ممکن یا بسیار سخت است چون هر کمپین بازاریابی به متغیرهای زیادی وابسته است و پیش از شروع کار و انجام آزمونهای مختلف نظیر تست A/B، پیشبینی نتیجه دشوار است.
قطعاً هدف از صرف هر گونه هزینه، کسب درآمد است؛ چه به صورت ارتقای ویژگیهای یک نرمافزار باشد، چه کسب مشتریان جدید و یا افزایش درآمد. در بازاریابی، باید همیشه تلاش کرد که میزان درآمد نسبت به میزان هزینه، بیشتر و درآمد، روندی رو به رشد داشته باشد. شاید بهتر است که سعی کنید به این سوال که “ROI چقدر خواهد بود؟” قبل از اجرای هیچ تستی، پاسخ ندهید. با این وجود، شما باید همواره آمادگی این را نیز داشته باشید که اعدادی را ارائه کنید که نشاندهنده فرصتهای بازاریابی و استراتژی شما برای استفاده از آن فرصتها و نیز هزینهها که میتواند شامل هزینه تیم، تبلیغات، تولید محتوا و … باشد.
فرمول محاسبه ROI
فرمول ROI ساده است:
اگر 10 میلیون تومان هزینه کنید و 20 میلیون تومان کسب درآمد داشته باشید، نرخ بازگشت سرمایه شما 100٪ است، زیرا 10 میلیون تومان بیشتر از هزینه صرف شده، به دست آوردهاید. یعنی:
10 میلیون تومان سود = 10 م هزینه – 20 م درآمد
ROI=(10/10)*100=100%
توجه به این نکته ضروری است که ROI باید بر اساس کل هزینهها محاسبه شود. ROI برخلاف ROAS، شامل هزینههای نرمافزار، نیروی انسانی، تولید و انتشار محتوا و سایر هزینههای صرف شده است. ROI واقعی که در پایان کمپین به دست میآید چیزی است که به شما میگوید کدام فعالیتها برای کسب و کار شما موفقیتآمیز بوده است.
ROAS چیست و چگونه محاسبه میشود؟
ROAS اصطلاحی است که برای افرادی که در حوزه تبلیغات کار میکنند ممکن است آشنا باشد. اما معمولاً افرادی که دانش تبلیغاتی کمی دارند یا به تازگی وارد این حوزه شدند، اصطلاحی جدید و ناشناخته است.
ROAS مخفف بازگشت هزینه تبلیغات (Return On Advertising Spend) است که دارای فرمولی ساده است:
اگر پنج میلیون تومان صرف تبلیغات کردهاید و در نهایت، 10 میلیون تومان درآمد کسب کردید، ROAS کمپین تبلیغاتی شما 200 درصد است (10 میلیون را بر 5 میلیون تقسیم کرده و سپس در 100 ضرب میکنیم).
آیا ROI و ROAS یکسان هستند؟
خیر، ROI و ROAS یکسان نیستند. ROI نرخ بازگشت سرمایه است که به معنی نتیجه سرمایهگذاری کلی شامل پرسنل، ابزارها و سایر هزینههای شرکت است.در حالیکه ROAS نرخ بازگشت هزینه تبلیغات است که فقط هزینههای مستقیم تبلیغاتی (به جز هزینههای ابزار، پرسنل و هزینههای مدیریت) را در نظر میگیرد تا تعیین کند که آیا هزینهای که صرف تبلیغات کمپین شده، سودآور هستند یا خیر.
تفاوت ROI و ROAS چیست؟
همانطور که مشاهده کردید، ROAS از چند جهت اساسی با ROI متفاوت است:
- ROAS بر اساس درآمد محاسبه میشود نه سود.
- ROAS فقط هزینه مستقیم (direct spend) را در نظر میگیرد نه سایر هزینههای مرتبط (مثل منابع انسانی و …).
همانطور که میبینید، ROAS یک معیار مفید و مستقیم است که به شما نشان میدهد که آیا کمپینهای تبلیغاتی نتیجهای برای شما دارد یا خیر؛ آیا این تبلیغات در میزان مشاهده توسط مخاطب، جذب کلیک و در نهایت، افزایش درآمد برای شما موثر است یا خیر.
آنچه ROAS نشان نمیدهد این است که آیا واحد تبلیغات و بازاریابی شرکت سودآور یا موثر هستند یا خیر. برای درک بهتر، مثال زیر را در نظر بگیرید. فرض کنید نتایج زیر برای شرکت شما به دست آمده:
- درآمد کسب شده؛ 10 میلیون تومان
- هزینه تبلیغات: 5 میلیون تومان
- هزینههای پرسنل، محتوا و نرمافزار: 3 میلیون تومان
در اعداد بالا، ROI و ROAS چند است؟
نرخ بازگشت سرمایه برابر است با:
نرخ بازگشت هزینه تبلیغات نیز برابر با:
تفاوت را میبینید؟
مثال دیگری نیز در اینجا وجود دارد که ممکن است به روشن شدن مطلب کمک کند.
- درآمد کسب شده؛ 10 میلیون تومان
- هزینه تبلیغات: 5 میلیون تومان
- هزینههای پرسنل، محتوا و نرمافزار: 7 میلیون تومان
در این سناریو نرخ بازگشت سرمایه برابر است با:
نرخ بازگشت هزینه تبلیغات نیز برابر است با:
در این مثال، با اینکه ROAS ثابت است اما کل پروژه سودآور نیست (مجموع هزینهها از کل درآمد، بیشتر است و نرخ بازگشت سرمایه، منفی شده است).
ROI یا ROAS؟ از کدام استفاده کنیم؟
حالا که تفاوت ROI و ROAS را میدانید، سوال بعد این است که از کدام یک و چه موقع باید استفاده کرد؟
- ROI برای تعیین سودآوری کلی است که مجموع هزینه تبلیغات، نیروی انسانی و سایر هزینهها مانند نرمافزار را در نظر میگیرد.
- ROAS برای تعیین عملکرد تبلیغات است که بر اساس درآمد (و نه سود) محاسبه میشود.
بنابراین برای بررسی موثر بودن دپارتمانهای تبلیغاتی و بازاریابی شرکت، باید از ROI استفاده کرد. میتوان همواره مواردی از هزینه را کاهش یا تغییر داد تا دپارتمانهای تبلیغات به سوددهی برسند. اما ROAS برای کسانی است که در امر تبلیغات حرفهای هستند و میخواهند بدانند که آیا تبلیغات، هزینههای خود (یا بیشتر) را برمیگرداند یا خیر.
اگر سوالات دیگری درباره ROI و ROAS دارید در قسمت نظرات مطرح کنید.
اگر این مطلب برای شما مفید بوده است، آموزشها و مطالب زیر نیز به شما پیشنهاد میشوند:
نرخ بازگشت سرمایه بازاریابی MROI
هر فرد یا کسب و کاری با هدف رسیدن به سوددهی قابل توجه و رقم زدن بازدهی ارزشمند اقدام به سرمایه گذاری در زمینه های مختلف می کند. حتی بازاریابی نیز از این قاعده مستثنی نیست.
برای مثال شما برای سنجش میزان موفقیت یک کمپین تبلیغاتی، لازم است بدانید چه مقدار از هزینه ای که کرده اید بازگشته و چه میزان سود رقم خورده است. به جرات می توان گفت نرخ بازگشت سرمایه بازاریابی یا ROI یکی از مهم ترین معیارهایی است که در موفقیت شما نقش پررنگی دارد.
شما با محاسبه سود به دست آمده نسبت به کل سرمایه گذاری، به نرخ بازگشت سرمایه دست می یابید که در ادامه روش دقیق محاسبه ROI را به شما خواهیم گفت.
چرا نرخ بازگشت سرمایه اهمیت دارد
حال یک سوال مهم در ذهن شکل میگیرد اصلا چرا بر اهمیت نرخ بازگشت سرمایه (ROI) تاکید می شود؟ یکی از اصلی ترین دلایل اهمیت ROI این است که شما به وسیله آن پی می برید که در ازای هزینه و سرمایه گذاری که کرده اید، چقدر خروجی داشته اید.
سود حاصل از سرمایه گذاری شما مثبت بوده یا منفی؟ همچنین در صورت سرمایه گذاری های متعدد امکان مقایسه سود حاصل از آن ها به خوبی امکان پذیر می شود و راهنمای شما برای سرمایه گذاری های آینده خواهد بود.
چگونه نرخ بازگشت سرمایه را محاسبه کنیم
نحوه محاسبه نرخ بازگشت سرمایه یا ROI بسیار ساده است و پیچیدگی خاصی ندارد.
در نهایت اگر بخواهیم نرخ ROI را به صورت درصدی محاسبه کنیم، کافی است عدد به دست آمده را در 100 ضرب کنیم:
نرخ بازگشت سرمایه بازاریابی یا MROI چیست
مفهوم MROI (نرخ بازگشت سرمایه بازاریابی) اولین بار در دهه 1990 مطرح شد. عبارت “بازگشت سرمایه گذاری در بازاریابی” در دهه بعدی پس از انتشار دو کتاب بازگشت به بازاریابی توسط گای پاول (2002) و بازاریابی ROI توسط جیمز لنسکولد (2003) گسترده تر شد.
رکس بریگز در کتاب What Sticks اشاره می کند: چرا تبلیغات شکست می خورد و چگونه می توانید موفقیت خود را در تبلیغات تضمین کنید؟ محاسبه ROI نه تنها کار آنچنان پیچیده ای نیست، بلکه در واقع از اختلاف هزینه ی تبلیغات و سود خالص نسبت به هزینه ی تبلیغات محاسبه می شود.
اما زمانی که حرف از MROI (نرخ بازگشت سرمایه بازاریابی) می شود، چالش هایی به وجود می آید؛ زیرا سرمایه گذاری در بازاریابی با دیگر انواع سرمایه گذاری ها متفاوت است.
کسب و کارهایی که به (نرخ بازگشت سرمایه بازاریابی) MROI بهای بیشتری می دهند، نسبت به رقبای خود روند رشد بیشتری دارند و با کمک دیجیتال مارکتینگ که نسبت به دیگر روش ها هزینه های کمتر و اثر بخشی بالاتری دارد، نرخ MROI بهتری را تجربه می کنند. یکی از چالش های MROI (نرخ بازگشت سرمایه بازاریابی) زمانبر بودن آن است؛ به این دلیل که در اوایل کار هدف نفوذ به بازار است و در ادامه به دنبال افزایش فروش و در نهایت بازگشت سرمایه همراه با سود هستیم.
MROI (نرخ بازگشت سرمایه بازاریابی) به روش زیر محاسبه میشود:
هزینه بازاریابی/ هزینه بازاریابی – میزان فروش = نرخ بازگشت سرمایه
هزینه های فعالیت های مارکتینگ مشخص است، اما برای هرچه دقیق تر محاسبه کردن نرخ بازگشت سرمایه بازاریابی (MROI) باید به صورت جزیی تمام زمانی که تیم شما صرف تبلیغات می کند را در نظر بگیرید.
درباره بازاریابی بیشتر بدانید.
محاسبه MROI (نرخ بازگشت سرمایه بازاریابی) در ایمیل مارکتینگ
در ایمیل مارکتینگ برای محاسبه MROI (نرخ بازگشت سرمایه بازاریابی) باید سوال های زیر را بپرسید:
- هدف از راه اندازی این کمپین چیست؟ چه تعداد از کلیک های این کمپین به فروش منجر می شود؟ چه مقدار درآمد کسب خواهد شد؟
- هر کمپین ایمیل مارکتینگ برای شما چقدر هزینه دارد؟ از تقسیم هزینه های پرداخت شده بر تعداد مخاطبینی که کلیک کرده اند، یک عدد مهم بدست می آید، که میزان موثر بودن این کمپین را نشان می دهد.
- اگر در کمپین ایمیل مارکتینگ خود تغییری ایجاد کنید، این تغییر می تواند باعث افزایش نرخ تبدیل شود.
چند مورد از مزایای استفاده از MROI (نرخ بازگشت سرمایه بازاریابی)
- توجه به MROI تاثیر به سزایی در سوددهی شرکت دارد. برای هر کسب و کاری معمولا بازاریابی هزینه های قابل توجهی به همراه دارد و مدیران همواره به منافعی که بازاریابان برای آن ها ایجاد می کنند، توجه می کنند.
- با به دست آوردن اطلاعات از نرخ بازگشت سرمایه بازاریابی MROI رقبایمان می توانیم، عملکرد خودمان را نسبت به آن ها افزایش دهیم. اما دسترسی به جزئیات MROI رقیب کار ساده ای نیست و اطلاعات کلی MROI هم می تواند کمک کننده باشد.
- MROI (بازگشت سرمایه یا ROI نرخ بازگشت سرمایه بازاریابی) افرادی که درگیر پروژه هستند را وادار می کند، تا قبل از صرف هر هزینه ای علت دقیق آن را بسنجند و همچنین یادگیری چگونگی صرف سرمایه های شرکت، افراد را مسئول و پاسخگو بار می آورد.
- یکی دیگر از مزایای (نرخ بازگشت سرمایه بازاریابی) MROI این است که می توانیم میزان هزینه های آینده را تخمین زده و با توجه به استراتژی، بودجه ای اختصاص بدهیم.
روش های ارزیابی نرخ بازگشت سرمایه بازاریابی
نتیجه محاسبه ROI به متغییرهای زیادی بستگی دارد؛ از این رو محاسبه ROI در بازاریابی کار ساده ای نیست.
اگر بخواهیم از نوع استراتژی بازاریابی که استفاده می کنید صرف نظر کنیم، این فاکتورها در موفقیت و شکست کمپین شما تاثیر گذار است.
هزینه های تولید: مجموع هزینه های کلی تجهیزات و نرم افزارهای لازم برای کمپین
هزینه های ارتقا: هزینه هایی که برای ارتقا و تبلیغ متقبل شده اید.
ارزیابی ترافیک: از لینک هایی که برای بررسی حجم ترافیکی از محتوا به صفحه فرود محصول هدایت می شوند، استفاده کنید.
درباره ی شاخص کلیدی عملکرد بیشتر بدانید.
تفاوت نرخ بازگشت سرمایه (ROI) با نرخ بازگشت سرمایه بازاریابی (MROI)
یکی از تفاوت های اصلی نرخ بازگشت سرمایه (ROI) با نرخ بازگشت سرمایه بازاریابی (MROI) در نحوه محاسبه آنها است. محاسبه نرخ بازگشت سرمایه ساده است و پیچیدگی خاصی ندارد. اما در طرفی دیگر محاسبه ی نرخ بازگشت سرمایه بازاریابی به این دلیل که وارد جزئیات شده و مختص به بازاریابی است، پیچیدگی های بیشتری به همراه دارد.
در واقع نرخ بازگشت سرمایه بازاریابی جزئی از نرخ بازگشت سرمایه است که فعالیت های بازاریابی شما را شامل می شود.
یکی دیگر از تفاوت های نرخ بازگشت سرمایه بازاریابی با نرخ بازگشت سرمایه، زمان بیشتری است که به خود اختصاص می دهد. به این دلیل که در اوایل کار هدف نفوذ به بازار بوده و در ادامه به دنبال افزایش فروش و در نهایت نرخ بازگشت سرمایه هستیم.
نرخ بازگشت سرمایه (ROI) و نحوه محاسبه آن
قطعا تا بحال درباره ایجاد یک کسب و کار فکر کرده اید، اساسا افراد بنا به سوددهی یک کسب و کار به آن توجه می کنند. در بازار ایران، ما هر روز ایده های بسیاری برای ایجاد کارهای مختلف را می شنویم. توجه به مکالمات روزمره مردم ما را به این مسئله آگاه تر می کند. به هر حال همه ما به دنبال شغلی با بازده خوب هستیم یا به تعبیری شغلی را می پسندیم که در آن نرخ بازگشت سرمایه به میزان مقبولی باشد.
اما چگونه می توان دریافت که نرخ بازگشت سرمایه کسب و کار ما چه میزان است؟ آیا راهی برای محاسبه سود کسب و کار یا سرمایه گذاری ما وجود دارد و یا اینکه آیا می توان قبل از آغاز کردن یک کسب و کار نرخ بالقوه ای را محاسبه کرد؟ با دستیار کسب و کار یارا همراه باشید تا نحوه محاسبه نرخ بازگشت سرمایه را به همراه مثال با هم مرور کنیم.
نرخ بازگشت سرمایه (ROI) چیست؟
بازگشت سرمایه (ROI) معیار تقریبی سودآوری سرمایه گذاری است
مهم ترین بخش سرمایه گذاری ها، بحث سوددهی و بازگشت سرمایه است. هیچ کدام از ما دوست نداریم کسب و کاری داشته باشیم که در اولین مراحل آن ضرر کنیم. متضرر شدن در یک سرمایه گذاری می تواند حالت های گوناگونی داشته باشد ، شاید در یک بازه زمانی یا فعالیتی و. هیچ سودی نکرده باشیم و اما همچنان اصل سرمایه اولیه حفظ شده باشد ، خب در این حالت که به نظر بهترین حالت متضرر شدن است ما موقعیت های سوددهی دیگری را از دست داده ایم و این یک ضرر محسوب می شود ، گاهی نیز علاوه بر سود نکردن سرمایه اولیه را از دست می دهیم که این امر بسیار دشوار است و امیدوارم برای هیچ یک از ما پیش نیاید. برای برآورد اینکه ما چه میزان سوددهی داشته ایم یا پیش بینی اینکه چه میزان بازگشت سرمایه خواهیم داشت عموما از روش علمی نرخ بازگشت سرمایه یا (ROI) استفاده می شود. ROI مخفف Return on Investment به معنی بازگشت سرمایه است. به بیان ساده (ROI) یک معیار مالی است که عموما برای محاسبه سود احتمالی سرمایه گذاری استفاده می شود. یعنی اگر مبلغی را در جایی سرمایه گذاری کنیم و بخواهیم میزان سودی که قرار است از آن عاید شود را بفهمیم، می توانیم از معیار نرخ بازگشت سرمایه (ROI) استفاده کنیم.
با استفاده از روش محاسباتی بازده سرمایه (ROI) همانطور که می توان سود دهی بالقوه از یک سرمایه گذاری را ارزیابی کرد، می توان بازده چندین سرمایه گذاری را نیز به دست آورد و پرسودترین آن ها را بعنوان یک سرمایه گذاری بهتر انتخاب کرد.
در نتیجه بحث های فوق ROI نسبت بین سرمایه گذاری و درآمد خالص است که عموما آن را به حالت درصد نشان می دهند.
چگونه ROI سرمایه گذاری خود را محاسبه کنیم؟
روشهای محاسبه ی بازده سرمایه
خب حالا زمان آن است تا با هم نحوۀ محاسبه نرخ بازگشت سرمایه خود در یک سرمایه گذاری را مرور کنیم، تا هر زمان قرار شد در یک تجارت از قبیل املاک، سهام، طلا یا هر چیز دیگر سرمایه گذاری کنیم، بتوانیم ROI سرمایه گذاری خود را به راحتی محاسبه کرده و مانند حرفه ای ترین ها در آن مسئله ورود کنیم.
لازم است قبل از محاسبه ROI، ابتدا با مفهومی به نام بازده خالص آشنا شویم. بازده خالص یا میزان سود خالص یا زیان، همان رقم حاصل از کسر کردن مقدار کل سرمایه اولیه از مقدار نهایی سرمایه می باشد0 (سرمایه اولیه –مقدار نهایی)=(بازده خالص)
(محاسبۀ نرخ بازگشت سرمایه در مجموع دو روش دارد که هر دوی این روش ها را در ادامه توضیح خواهیم داد.)
حال که با مفهوم بازده خالص آشنا شدید به دو روش محاسباتی ROI می پردازیم:
روش اول:
در این نوع محاسبه ی نرخ بازگشت سرمایه ، بازده خالص سرمایه گذاری بر کل هزینه های سرمایه گذاری تقسیم می شود و در نهایت از حاصل تقسیم درصد می گیریم، که این روش از محاسبه ی نرخ بازده سرمایه (ROI) را می توان با فرمول زیر نمایش داد.
ROI=(گذاری سرمایه خالص بازده)/(گذاری سرمایه های هزینه کل )×100
روش دوم:
در این روش ارزش اولیه سرمایه را از ارزش نهایی سرمایه کم کرده ، حاصل را بر هزینه های سرمایه گذاری (که شامل همه هزینه های احتمالی است) تقسیم می کنیم و در نهایت با ضرب کردن رقم حاصل در عدد صد ، از آن درصد می گیریم.
ROI=(سرمایه نهایی ارزش-سرمایه اولیه ارزش)/(گذاری سرمایه های هزینه)×100
همانگونه که شاهد بودیم ، ROI یک روش ساده است و این امر به معنای استاندارد بودن و معیار جهانی سودآوری آن است.
در کنار سادگی و کارآمدی این روش ، باید بیفزاییم که در این روش نقطه ضعفی نیز وجود دارد و آن ناکارآمدی این روش برای محاسبه نرخ سوددهی بر اساس یک بازۀ زمانی است. به تعبیری این روش تنها اعداد را به ما تحویل می دهد آنهم بدون در نظر گیری عنصر زمان، به طور مثال در هر حالت رقم 200% در این فرمول بیش از 130% است، در حالی که 200% بازدهی در بازه زمانی دو ساله بوده، ولی 130% مربوط به یک دوره سه ماهه است.
در مجموع هر چه بازده خالص، رقم مثبتی را نشان دهد (بازده بیشتر از سرمایه اولیه) به معنی کسب سود بیشتر بوده و ارزش سرمایه گذاری را دارد، همچنین اگر عدد منفی باشد (بازده کمتر از سرمایه) به معنی متضرر شدن سرمایه گذار خواهد بود، زیرا هزینه ها بیش از بازده بوده است، بنابراین نباید در آن حیطه سرمایه گذاری کرد. سرانجام اینکه ، برای محاسبه ROI با بالاترین میزان دقت ، باید بازده کل و هزینه های کل در نظر گرفته شود.
در ادامه یک مثال را ذکر خواهیم کرد تا حالت عملی این نوع محاسبه را نیز درک کنیم.
تاجر ایرانی مبلغ ده میلیون را برای وارد کردن 100 پتو از یک کشور خارجی، سرمایه گذاری نموده است ، به هر پتو 5000 تومان (در مجموع 500.000 تومان ) هزینه گمرک تعلق گرفته است و 1000 تومان نیز هزینه حمل و نقل هر پتو (در مجموع 100.000 تومان ) تعیین گردیده است. هر پتو در مقصد قرار است تا به قیمت 200.000 تومان (در مجموع بازگشت سرمایه یا ROI 20.000.000 تومان) به فروش برسد.
حال با فرمولی که در سطور قبل این مقاله بیان نمودیم به محاسبه این مسئله می پردازیم.
ابتدا باید بازده خالص را بدست آوریم :(سرمایه اولیه – مقدار سرمایه نهایی)=(بازده خالص)
20.000.000-10.000.000=10.000.000(بازده خالص)
چون در این مثال هزینه هایی برای گمرک و حمل و نقل در نظر گرفته ایم باید مجموع این دو را از بازده خالص کسر کنیم.
(100.000+500.000) - 10.000.000=9.400.000
حال عدد حاصل را بر هزینه ای که برای سرمایه گذاری در نظر گرفته ایم،تقسیم کرده و از آن درصد می گیریم.
ROI=9.400.000/10.000.000×100=94%
در نهایت درصد نرخ بازده سرمایه 94 درصد است که نشان می دهد این سرمایه گذاری به میزان 94 درصد برای تاجر ایرانی سودآور بوده است.
بازگشت سرمایه یا بازده هزینه ها نسبتی بین درآمد خالص و سرمایه گذاری است
قطعا تا بحال درباره ایجاد یک کسب و کار فکر کرده اید، اساسا افراد بنا به سوددهی یک کسب و کار به آن توجه می کنند. در بازار ایران، ما هر روز ایده های بسیاری برای ایجاد کارهای مختلف را می شنویم
دیدگاه شما