امواج الیوت
امواج الیوت یا تئوری امواج الیوت که در تحلیل تکنیکال فارکس توسط تحلیلگران مورد استفاده قرار می گیرد، نوسان قیمت در بازارهای مالی است. این تئوری در سال 1938 توسط رالف نلسون الیوت، پس از تشخیص الگوهای امواج بازگشتی فراکتال (Recurring,Fractal wave) در اولین کتاب وی بنام قوانین امواج (Wave Principle) منتشر شد. او به این نتیجه رسیده بود که نوسانات بازار را می توان از طریق الگوی تکرار تشخیص داد. سرمایه گذارانی که قصد کسب سود از روند بازار را داشتند می توانستند خود را سوار بر این امواج تصور کرده و به معامله در بازار بپردازند. الیوت در طرح خود از تئوری داو نیز بهره برده چرا که داو هم نوسان و حرکت قیمت در بازار مالی را به موج تشبیه کرده است اما الیوت فراکتال بودن حرکت بازار را نیز کشف کرد.
کاربرد امواج الیوت
متن به صورت تستبه این مساله اشاره شد که تئوری امواج الیوت برگرفته از تئوری داو است اما تفاوت آنها در این است که الیوت ذات فراکتال یا تکرار شوندگی بازار فارکس را با دقت بیشتری آشکار کرد. امواج الیوت نشان می دهد که قیمت ها در بازار فارکس به صورت موج حرکت کرده، به گونه ای که انگار این امواج مسیر حرکت قیمت ها را تعیین می کنند. این تئوری یکی از تاثیرگذارترین ابزار تحلیل تکنیکال در بازار فارکس است که به دنبال الگوهای قیمتی بلند مدت و تکرار شونده هستند تا بتوانند به تعریف تغییرات مداوم سرمایه گذار از لحاظ روانشناسی نیز بپردازند. امواج الیوت می تواند حرکت بازار را به سمت نقطه ای خاص پیش بینی کند. این امواج به هم مرتبط بوده و با استفاده از نسبت های فیبوناچی قابل تشخیص می باشند، بدان معنی که نقطه شروع و پایان آنها را قابل تشخیص می سازند. استفاده از این ابزار تنها فرم تحلیل بازار است که به معامله گر کمک کرده تا بتواند رفتار بازار را بهتر درک کند.
بطور کلی در استفاده از نظریه امواج الیوت، معامله گر از طریق نوسانات قیمت، تشخیص حد و مرز ذهن سرمایه گذار و موارد مشابه دیگر به تحلیل چرخه بازار و پیش بینی روند بازار مالی می پردازد.
بطور مثال زمانی که امواج الیوت در فاز اصلاحی قرار دارند، فرصتی برای معامله گر است تا با تشخیص حداکثر قیمت بدست آمده در آن موج، موقعیت فروش باز کرده یا در زمان اتمام موج اصلاحی و پیش از شروع دوباره روند بازار، موقعیت خرید باز کرده و به این ترتیب از این روش تحلیلی برای کسب سود در فارکس بهره ببرد.
قوانین شمارش امواج الیوت
در مدل الیوت، قیمت های بازار بین دو دسته امواج یعنی امواج پیشرو (Impulsive) و امواج اصلاحی (Corrective) در حال تغییر است. امواج الیوت پیشرفته یا پیشرو به پنج دسته امواج کوچکتر با همان کاراکترهای پیشرو و اصلاحی تقسیم بندی می شوند. به این ترتیب امواج 1 و 3 و 5 پیشرو و امواج 2 و 4 ادامه اصلاحی امواج 1و3 هستند. همانطور که در شکل زیر مشخص شده است، امواج پیشرو 1و3و5 به ریز موج هایی با درجه بندی i-ii-iii-iv-v تقسیم بندی می شوند. امواج 2و4 نیز به عنوان امواج اصلاحی بصورت ریز موجهای a-b-c درجه بندی می شوند. در مقابل امواج اصلاحی اصلی به سه دسته کوچکتر ABC طبقه بندی شده و از موج پیشرو 5 شروع می شوند که تبدیل به موج A شده و به سمت موج B و C می رود. شاید این نکته جالب باشد که در بازارهای خرسی ( با روند نزولی ) مسیر این امواج تغییر کرده یعنی 5 موج به سمت پایین و سه موج به سمت بالا حرکت می کند.
زمانی که بازار روند صعودی دارد، امواج بالارونده پیشرو و امواج پایین رونده اصلاحی نامیده می شوند. اما برعکس زمانی که بازار روند نزولی داشته باشد، امواج پایین رونده پیشرو و امواج بالا رونده اصلاحی نامیده می شوند.
طبق تئوری الیوت پنج موج پیشرو در الگوی الیوت می بایست مطابق قوانین زیر پیش بروند:
– موج شماره 2 نمی تواند بیشتر از 100% موج شماره 1 ادامه پیدا کند.
– موج شماره 3 نمی تواند در مقابل امواج پیشرو 1و5 کوتاه ترین باشد.
– موج شماره 4 هیچگاه هم سطح موج شماره 1 قرار نمی گیرد.
اندیکاتور شمارش امواج الیوت
اندیکاتور نامبرده یک ابزار شناخته شده در تحلیل تکنیکال است که به معامله گر فارکس اجازه پیش بینی قیمت در بازار را می دهد چرا که طبق تئوری الیوت حرکت قیمت در فارکس بصورت امواج تکراری و قابل پیش بینی می باشد. اندیکاتور امواج الیوت در تشخیص اینکه در کجا یک موج الیوت به پایان رسیده و از کدام قسمت موج جدید شروع می شود ( به عبارت دیگر برای تشخیص تغییر مسیر حرکت قیمت بازار) و اینکه در نهایت می تواند منجر به تشکیل الگوی این تئوری شود، به معامله گر یاری می رساند.
اندیکاتور امواج الیوت یکی از سه اندیکاتور موجود در لیست اندیکاتورهای استاندارد مارکت اسکوپ است. دو مورد دیگر شامل اسیلاتور امواج الیوت (Elliot wave oscillator) EWO وEWN (Elliott Wave Number ، بوده که هر دو برای شمارش امواج الیوت بکار می روند و در حقیقت برای اجرای این نظریه در بازار فارکس مسیر را برای معامله گر هموار می سازد.
چند تئوری موج الیوت وجود دارد؟
با توجه به قوانین شمارش این امواج در زیر به توضیح هر یک از امواج این الگو و در واقع آموزش مقدماتی امواج الیوت می پردازیم.
موج اول ایمپالس بیان کننده احساسات یک معامله گر در زمان تصمیم گیری خرید یک جفت ارز در فارکس است. چرا که این زمان از نظر وی، زمانی مناسب برای ورود به بازار تلقی می شود.
یکی از امواج الیوت که معامله گران بیشتر با آن مواجه می شوند موج سوم است. این موج می تواند تعیین کننده معامله پر سود یا ضرر در فارکس باشد. این موج حدود % 8/161 از طول موج اول اتفاق می افتد.
زمانیکه موج سوم امتداد می یابد بلند ترین موج الیوت است. این مساله برای سایر امواج ایمپالس یا پیشرو با درجه یکسان، محدودیت ایجاد می کند. در زمان معامله، طبق تئوری الیوت سومین موج کوتاهترین نیست. موج اول نیز بلندترین است. حال یک معامله گر فارکس می تواند تشخیص دهد که طول موج پنجم نمی تواند بزرگتر از موج سوم باشد.
موج دوم اولین موج اصلاحی در ساختار موج پیشرو می باشد و اهمیت ویژه ای دارد.
موج چهارم نیز موج حساسی است چرا که معامله گر به دلیل حس ترس یا تمایل به جلو رفتن ممکن است در این نقطه دچار تردید شود.
بطور کلی امواج اصلاحی سه حرکت مشخص دارند که دو حرکت آن در جهت مسیر اصلاحی اصلی است (A-C) و یک موج خلاف جهت آنهاست (B). علاوه بر امواج ذکر شده در بالا، امواج الیوت پیشرفته یا پیشرو به زیر موجهایی که در شکل زیر مشاهده می کنید طبقه بندی می شوند:
1- موج i : طبق قوانین، موج ii می بایست طول موج کمتری نسبت به موج i داشته باشد.
2-موج iii : این موج نمی تواند با قیمت موج i در یک سطح قرار بگیرد و در اصلاح آن را هم پوشانی کند. در ابتدا این موج حداکثر قیمت را به شما نشان می دهد و محلی است که معاملات طولانی مدت را در این نقطه متوقف کرده تا از ضرر بیشتر آنها جلوگیری شود.
3-موج v : این موج آخرین موج فاز اول است. اکثر مواقع هنگامی که موج پنجم اتفاق می افتد، انتظار موج اصلاحی به اندازه طول موج پنجم می رود تا به حد قیمت موج iv یا پایین تر از آن برسد. همانطور که در شکل زیر برای امواج ایمپالس ایده آل نشان داده شده است، می بینید که امواج قرمز a-b-c طول موج v را اصلاح می کنند.
4-موج a : اگر این موج قوانین تحلیلی الیوت ایمپالس است بدان معناست که یک موج اصلاحی یا زیگزاگ مقابل شماست و موج v نقطه نگهدارنده است.
5- موج c : اکثر مواقع نسبت این موج به طول موج a از قانون نسبت های فیبوناچی پیروی می کند و قیمت این موج یا برابر با موج iv بوده یا از آن پیشی می گیرد. با پایان طول موج c، حرکت بعد ایجاد طول قوانین تحلیلی الیوت موجی است که کل طول موج های a-b-c را پوشش دهد.
امواج الیوت (Elliott Waves) چیست؟ استفاده از آن در تحلیل تکنیکال ارز دیجیتال
اگر تمایل دارید برای معاملات خود برنامهریزی کنید، پس باید بتوانید در هر بازه زمانی دیدی کلی از وضعیت بازار داشته باشید. تحلیلگران تکنیکال معمولاً برای رسیدن به چنین دیدی در تحلیل خود از امواج الیوت (Elliott Waves) استفاده میکنند. امواج الیوت یکی از پیچیدهترین ابزارهای تحلیل تکنیکال است؛ در نتیجه درک آن در ابتدا دشوار به نظر میرسد، اما به محض اینکه بر این تکنیک تسلط بیابید، به فواید فراوانش پی خواهید برد. در این مقاله میکوشیم شما را با مفهوم امواج الیوت آشنا کنیم.
الیوت کیست؟
امواج الیوت به دست رالف نلسون الیوت (Ralph Nelson Elliott) ابداع شد. او حسابداری آمریکایی بود و در دهه 1920 کار میکرد. الیوت در دوران کاری خود به بیماری گوارشی مبتلا شد و مجبور بود شغل خود را برای درمان رها کند؛ پس تصمیم گرفت برای دور کردن ذهن خود از بیماری، رفتار قیمت سهام بورس را مطالعه کند.
الیوت در سال 1934 به این نکته پی برد که رفتار قیمت سهام تصادفی نیست و به جای آنکه مبتنی بر هرج و مرج باشد، از الگوهای تکرارشوندهای تبعیت میکند. الیوت مشاهده کرد که الگوهای یکسانی در چرخههای تکرارشونده تشکیل میشود. این چرخهها عواطف و احساسات سرمایهگذاران و تریدرها را در قالب نوسانات قیمت منعکس میکردند. این حرکات قیمت به واحدهایی تقسیم میشد که الیوت آنها را امواج (Waves) نامید.
امواج الیوت (Elliott Waves)
بر اساس مشاهدات الیوت، تحرکات روند بازار در قالب الگوی امواج پنج بخشی و سه بخشی شکل میگرفت که امواج پنج بخشی نخست با اعداد 1 تا 5 نامگذاری میشد و در جهت روند بزرگتر حرکت میکرد. در پی حرکت امواج پنج بخشی نخست یک حرکت اصلاحی صورت میگیرد که سه موج متوالی دارد. برای نشان دادن این الگوی اصلاحی از حروف a، b و c استفاده میشود.
این امواج پنجگانه پیشرونده و الگوی اصلاحی سهبخشی آن به صورت زیر نمایش داده میشود.
امواج شماره 1، شماره 3 و شماره 5 امواج ایمپالس (Impulse) ضربهای یا شتابدار نامیده میشوند. موج شماره 2 اصلاح موج شماره 1 و موج شماره 4 نیز اصلاح موج شماره 3 است و برآیند کلی موج شماره 1 تا 5 از طریق برآیند امواج a-b-c اصلاح میشود.
الگوهای الیوت در چندین تایم فریم واقع شدهاند. این یعنی ممکن است دنباله کاملی از 5 موج در یک تایم فریم کوچک مثلاً در نمودار 15 دقیقهای، صرفاً نمایانگر موج اول یک دنباله از امواج در تایم فریمی بزرگتر باشد. از منظری کلانتر، هر الگوی موج جاری بخشی از الگوی موجی بزرگتر است که در یک تایمفریم بزرگتر در حرکت است.
با این اوصاف، میتوان امواج الیوت را همچون مجموعهای از عروسکهای روسی ماتروشکا در نظر گرفت که در آن مجموعهای از امواج متوالی، یکی از امواج درجه بالاتر را تکمیل میکند. به صورت جزئیتر میتوان گفت که برآیند حرکت از موج 1 تا 5، یکی از موجهای 1، 3 یا 5 درجه بالاتر را تکمیل میکند، در حالی که برآیند حرکت از موج a تا c یکی از موجهای 2 یا 4 درجه بالاتر را تکمیل میکند. میتوانید این وضعیت را به روشنی در تصویر زیر مشاهده کنید:
احتمالاً با خواندن مطلب بالا مفهوم اشکال فراکتال (Fractals) به ذهنتان خطور خواهد کرد. فراکتال ساختاری هندسی است که با بزرگ کردن هر بخش از این ساختار به نسبت معین، همان ساختار نخستین به دست میآید.
استفاده از امواج الیوت (Elliott Waves) در تحلیل تکنیکال
حالا که درک روشنی از مفهوم امواج الیوت پیدا کردهایم، باید بتوانیم آن را در معاملات ارزهای دیجیتال به کار ببریم و با آن کسب درآمد کنیم. همانطور که میدانید، تشخیص درست امواج الیوت کار دشواری است. ممکن است هنگامی که در عمل به نمودار قیمت نگاه میکنیم، امواج به صورت کامل شکل نگرفته باشد و بعضاً قوانین تحلیلی الیوت نامگذاری آنها دشوار است. تسلط یافتن بر این تکنیک به تمرین فراوان نیاز دارد؛ اما خوشبختانه اصول و قواعدی وجود دارد که تا حدی در این راه به ما کمک خواهد کرد:
- موج شماره 2 هرگز نمیتواند فراتر از نقطه شروع موج شماره 1 برود. این قانون در عمل به این معنا است که در یک حرکت صعودی، قیمت نمیتواند در پایان حرکت موج 2، پایینتر از قیمت آغازین موج 1 برود.
- طول موج شماره 3 معمولاً از دو موج دیگر بیشتر است اما هرگز نمیتواند از دو موج دیگر کوتاهتر باشد.
- موج شماره 4 هرگز نمیتواند به منطقه قیمتی موج شماره 1 وارد شود. یعنی موج شماره 4 نمیتواند بیش از اندازه موج 3 عقبگرد کند.
در نمودار زیر نقض قواعد بالا نمایش داده شده است.
الگوهای امتدادی (Extensions)، قطری (Diagonals) و مثلث انبساطی (Expanding Triangles)
علاوه بر قواعد فوق، موارد دیگری هم وجود دارد که نظریه امواج الیوت (Elliott Waves) را تا حدی پیچیدهتر میکند. ما در اینجا اشکال اصلی را توضیح میدهیم، اما اشکال فرعی را میتوانید در منابع دیگری پیدا کنید.
اولین نمونهای که در اینجا بررسی میکنیم Extensions یا الگو های امتدادی نامیده میشود. اکستنشن حرکتی کشیده و ممتد در راستای روند اصلی است که در یکی از موج های ضربهای (Impulse Wave) شماره 1، 3 یا 5 رخ میدهد. در شکل زیر نمونهای از حرکت اکستنشن نمایش داده شده است:
نوع دیگر موج های ضربهای (Impulse) دیاگونال (Diagonals) هستند که از 5 موج تشکیل میشود و در انتهای روندی قوی رخ میدهد؛ به خصوص هنگامی که موج شماره 3 در مدتزمان کوتاهی مقدار قابل ملاحظهای حرکت میکند. امواج دایاگونال میتوانند در موج c دنباله اصلاحی هم باشند که در این صورت نشاندهنده خاتمه حرکت در درجهای بالاتر است.
این شکل معمولاً الگویی کُنجمانند (Wedge-Like Pattern) است و همانطور که در تصویر زیر مشخص است، توسط دو خط همگرا تشکیل میشود.
توجه کنید که هر یک از 5 موج قبلی از سه ریزموج تشکیل شده و ساختار معمولی 5 موجی ندارد. در یک شکل دیاگونال موج 4 ممکن است بر خلاف قاعده اصلی به محدوده قیمتی موج 1 وارد شود. موج شماره 5 در این الگوها تمایل دارد که از حد خط روند فراتر یا فروتر رود.
در نوع سوم ما با شکل مثلث انبساطی روبهرو میشویم. قله موج شماره 5 در این حالت نمیتواند به ارتفاعی بالاتر از موج شماره 3 دست یابد. این الگو معمولاً نشانهای است مبنی بر اینکه کف یا سقف در جای خود قرار دارد و بازار خلاف جهت روند بازگشت خواهد کرد.
نسبت های فیبونانچی و نظریه امواج الیوت
با اینکه نظریه امواج الیوت میتواند شکل و ساختار مناسبی از حرکات قیمت ارائه دهد، اما برخی تحلیلگران اصول امواج الیوت را با نسبتهای فیبونانچی ترکیب میکنند تا بتوانند پتانسیل حرکت قیمت را با مدتزمان احتمالی آن اندازهگیری کنند. در ابتدا نحوة محاسبه این نسبتها را توضیح میدهیم.
همانطور که احتمالاً میدانید، لئوناردو فیبونانچی ریاضیدانی ایتالیایی در قرن 13 میلادی بود که دنباله فیبونانچی را کشف کرد. این دنباله با اعداد 0 و 1 آغاز و با افزودن دو عدد قبلی ساخته میشود؛ یعنی غیر از دو عدد اول(0 و 1)، اعداد بعدی از جمعِ دو عددِ قبلیِ خود به دست میآیند: 0، 1، 1، 2، 3، 5، 8، 13، 21، 34، 55، 89.
نسبتهای فیبونانچی با تقسیم جملات مختلف دنباله به صورت زیر به دست میآید:
- 2% با تقسیم هر جمله دنباله به مقدار دو جمله بعد از خودش به دست میآید. برای مثال 38.2% از تقسیم 21 به 55 حاصل میشود.
- 50% در واقع نسبت فیبونانچی نیست، اما به کار میرود؛ زیرا داراییهای تمایل دارند پس از 50% عقبنشینی و اصلاح در مسیر مشخص به حرکت خود ادامه دهند.
- 8% از تقسیم یک جمله دنباله به مقدار جمله بعدی به دست میآید. برای مثال با تقسیم 13 بر 21 یا 55 بر 89 به نسبت 61.8% خواهیم رسید.
- 8% که به نسبت طلایی هم معروف است، از تقسیم هر جمله دنباله به جمله قبلی خود به دست میآید: 89 تقسیم بر 55 یا 144 تقسیم بر 89.
با ترکیب نظریه امواج الیوت با نسبتهای فیبونانچی به قواعدی میرسیم که میتواند در استفاده عملی قوانین تحلیلی الیوت از امواج الیوت در معاملات بسیار مفید باشد:
- اول از همه، اصلاح مبتنی بر نسبتهای فیبونانچی معمولاً از سطوح مهم عرضه و تقاضا، یعنی همان حمایت و مقاومت است. سطوح شتابدار یا اصلاحی احتمالی معمولاً به وسیله درصدی از طول موج قبلی اندازهگیری میشود.
- موج شماره 3 در یک دنباله 5 موجی تحت تأثیر موج شماره 1 قرار دارد و اغلب نسبتی 161.8% از موج شماره 1 است. دو موج ایمپالس دیگر هم اغلب طول کوچکتری دارند و تقریباً با هم برابرند.
- حرکت اصلاحی قیمت که در پی حرکت ایمپالس ظاهر میشود، معمولاً 50% الی 61.8% از موج ایمپالس قبلی را اصلاح و بازگشت میکند.
- موج شماره 4 معمولاً به اندازه 38.2% از موج شماره 3 را اصلاح قوانین تحلیلی الیوت میکند.
- از آنجایی که موج شماره 2 در اغلب اوقات به محدوده آغاز حرکت موج شماره 1 وارد نمیشود، لذا نقطه آغاز حرکت موج شماره 1 سطح مناسبی برای ثبت سفارش زیانگریز است.
مثالی از امواج الیوت (Elliott Waves) در معاملات ارزهای دیجیتال
حال که با مفهوم امواج الیوت آشنا شدهایم، بیایید از آن در بازار استفاده کنیم و معاملات خود را ارتقا دهیم و فرصتهایی را بیابیم که نسبت ریسک به پاداش آن در شرایط ایدهآلی باشد. بیایید نگاهی بیندازیم به نمودار قیمت EOS/USD در تایم فریم 30 دقیقهای:
همانطور که مشاهده میکنید، در نمودار بالا روند صعودی کوتاهمدتی وجود دارد که به 5 موج تقسیم شده است. ابتدای هر موج را مشخص کردهایم و همچنین با اتصال نقاط آغازی و پایانی هر موج، خطوطی ترسیم کردهایم. حالا میخواهیم ببینیم که امواج تصویر بالا با قواعد امواج الیوت که در بخش قبلی بدان اشاره شد مطابقت دارد یا نه.
موج شماره 2 هرگز نمیتواند پایینتر از نقطه شروع موج شماره 1 برود.
- این قاعده رعایت شده است؛ زیرا موج شماره 2 کمتر از 13.30 دلار عقبنشینی نکرده است.
موج شماره 3 معمولاً از دو موج دیگر طولانیتر است و همواره بالاتر از اوج موج شماره 1 خاتمه مییابد.
- همانطور که در نمودار بالا مشخص است، طول موج 3 0.82 دلار است که از موج 1 (0.80 دلار) بیشتر است و تقریباً با موج 5 (0.83 دلار) برابر است. موج شماره 3 نیز در سطح قیمت 14.48 تمام میشود که از آغاز موج 1 بالاتر است.
موج شماره 4 هرگز بیش از 100% موج 3 اصلاح نمیشود.
- موج شماره 4 زیر سطح قیمت 13.66 دلار نمیرود؛ یعنی از قیمت آغازین موج شماره 3 کمتر نمیشود.
اما در مورد ابزار فیبونانچی چه میتوان گفت؟ بیایید اصلاحات فیبونانچی را به موج شماره 1 بیفزاییم:
همانطور که انتظار میرفت، موج 2 معادل 50 – 61.8 درصد از موج 1 اصلاح شده است. این یعنی که پایینترین موضع موج 2 بین 13.63 و 13.74 دلار قرار دارد. در نتیجه اگر اولین موج ایمپالس را نقطه آغاز چرخه 5 موجی در نظر بگیرید، در این صورت، در اینجا یک استراتژی معاملاتی خواهیم داشت: هنگامی که موج 1 تمام میشود، در حد فاصل 50% الی 61.8% اصلاح (مثلاً در سطح 13.70 دلار) سفارش خرید و دقیقاً زیر سطح قیمت 13.32 دلار، یعنی نقطه شروع موج 1، سفارش استاپ لاس ثبت کنید. از طرفی دیگر باید تارگت سود خود را بیشتر از 0.80 دلار ($14.12 – $13.32 = $0.80) تعیین کنید؛ زیرا نظریه امواج الیوت میگوید که موج شماره 3 همیشه بزرگترین موج ایمپالس است و در نتیجه طول آن باید از طول موج شماره 1 بزرگتر باشد.
سخن پایانی
امواج الیوت یکی از ابزارهای تحلیل تکنیکال است که در نگاه نخست پیچیده به نظر میرسد و تسلط یافتن بر آن به تمرین نیاز دارد. مفهوم امواج الیوت در تحلیل تکنیکال نماینگر نظم سیستماتیک رفتار عاملان بازار در واکنش به نوسانات قیمت است. این نظم باعث میشود که قوانین تحلیلی الیوت حرکات قیمت در بازارهای مالی قابل پیشبینی باشد و از الگوهای تکرارشونده و قابل پیشبینی تبعیت کند.
امواج الیوت در قالب یک الگوی پنج و سه موجی نمایش داده میشود و در دل خود ابعاد کوچکتری دارد و خود جزئی از موجی بزرگتر است. امواج فرد (1، 3 و 5) ایمپالسیو هستند و همراستا با روند اصلی بازار، اما امواج زوج (2 و 4) اصلاحی هستند و بر خلاف جهت روند، قیمت را اصلاح میکنند. در پایان موج پنجم، سه موج رخ میدهد که با حروف a، b، c نمایش داده میشوند. برای تشخیص امواج الیوت در نمودار قیمت، قواعدی وجود دارد. از ابزار فیبونانچی هم در ترکیب با الیوت استفاده میشود تا نتیجه آن در معاملات نتیجه فوقالعاده بهتری داشته باشد.
موج الیوت چیست؟ آیا استفاده از آن در معاملات کارایی دارد؟
موج الیوت به یک نظریه (یا اصل) اشاره دارد که سرمایه گذاران و معامله گران از آن در تحلیل تکنیکال استفاده می کنند. این اصل بر این ایده استوار است که بازارهای مالی صرف نظر از بازه های زمانی، تمایل به پیروی از الگوهای خاص دارند.
اساسا نظریه موج الیوت (EWT) نشان می دهد که حرکت های بازار دنباله ای طبیعی از چرخه های روانشناسی جمعیت است. الگوها با توجه به احساسات فعلی بازار ایجاد می شوند که به تناوب بین نزولی و صعودی تغییر می کنند.
نظریه امواج الیوت در دهه 1930 میلادی توسط رالف نلسون الیوت (حسابدار و نویسنده آمریکایی) ایجاد شد. البته، این نظریه به لطف تلاش های رابرت آر پرچتر و ای جی فراست در دهه 1970 محبوبیت یافت.
در ابتدا EWT اصل موج نامیده می شد که رفتار انسان را تشریح می کرد. نلسون الیوت با مطالعه دقیق داده های بازار و مخصوصا بازارهای سهام نظریه امواج الیوت را معرفی کرد.
در حال حاضر، از نظریه امواج الیوت در تحلیل تکنیکال و برای شناسایی چرخه ها و روندهای بازار استفاده می کنند. امواج الیوت را می توان برای طیف وسیعی از بازارهای مالی به کار برد. البته، این یک شاخص یا تکنیک معاملاتی نیست، بلکه نظریه ای است که به پیش بینی رفتار بازار کمک می کند. همانطور که پرچتر در کتاب خود اظهار داشت:
نظریه الیوت در درجه اول یک ابزار پیش بینی نیست، بلکه شرح مفصلی از نحوه رفتار بازار ها است.
الگوی اصلی موج الیوت
به طور معمول، الگوی اصلی موج الیوت یک الگوی 8 موجی قابل شناسایی دارد که شامل 5 موج انگیزه (که در جهت روند اصلی حرکت می کنند) و سه موج اصلاحی (که در جهت مخالف حرکت می کنند) است.
بنابراین، یک چرخه کامل موج الیوت در یک بازار صعودی به شکل زیر است:
موج الیوت – 8 موج در چرخه صعودی
توجه داشته باشید که در این مثال، پنج موج انگیزه داریم: سه موج در حرکت صعودی (1،3، 5) بعلاوه دو موج در حرکت نزولی (A, C) . به بیان ساده تر، هر حرکتی که همسو با روند اصلی باشد، ممکن است موج انگیزه در نظر گرفته شود. بنابراین، 2، 4 و B سه موج اصلاحی هستند.
اما طبق نظریه الیوت، بازارهای مالی الگوهایی از نوع فراکتال طبیعی ایجاد می کنند. بنابراین، اگر در بازه های زمانی طولانی تر زوم کنیم، حرکت از 1 به 5 را نیز می توان یک موج انگیزه مجزا (I)در نظر گرفت، در حالی که A-B-C ممکن است یک موج اصلاحی واحد باشد (II).
موج الیوت – موج فراکتال
همچنین، اگر روی بازه های زمانی کوتاه تر زوم کنیم، یک موج انگیزه (مانند 3) را می توان به پنج موج کوچکتر تقسیم کرد.
در مقابل، چرخه الیوت در یک بازار نزولی به شکل زیر است:
امواج الیوت – چرخه نزولی
امواج انگیزه
طبق تعریف پرچتر، امواج انگیزه همیشه در جهت روند بزرگتر حرکت می کنند. همانطور که در بالا گفته شد، الیوت دو نوع موج را معرفی کرد: موج انگیزه و موج اصلاحی. مثال قبلی شامل پنج موج انگیزه و سه موج اصلاحی بود. اما اگر روی یک موج انگیزه تمرکز کنیم، متوجه می شویم که این موج از یک ساختار 5 موجی کوچکتر تشکیل شده است. آقای الیوت این ساختار را الگوی 5 موجی نامید و سه قانون برای توصیف شکل گیری آن بیان کرد:
- هیچ موقع موج دوم به اندازه موج اول، 100 درصد برگشت نخواهد کرد.
- هیچ موقع موج چهارم به اندازه موج سوم، 100 درصد برگشت نخواهد کرد.
- موج 3 نمیتواند کوتاهترین موج در بین امواج 1،3 و 5 باشد و اغلب بلندترین است. همچنین، موج 3 همیشه از انتهای موج 1 عبور می کند
موج های اصلاحی
بر خلاف موج های انگیزه، موج های اصلاحی معمولا از یک ساختار سه موجی تشکیل شده اند. آنها اغلب توسط یک موج اصلاحی کوچکتر که بین دو موج انگیزه کوچکتر رخ می دهند، تشکیل می شوند. این سه موج را بیشتر اوقات A ، B و C نامگذاری می کنند.
موج اصلاحی
امواج اصلاحی در مقایسه با موج های انگیزه کوچکتر هستند، چون بر خلاف روند بزرگتر حرکت می کنند. در برخی موارد، حرکت در جهت خلاف روند می تواند شناسایی امواج اصلاحی را بسیار دشوارتر کند، زیرا طول و پیچیدگی آنها به طور قابل توجهی تغییر می کند.
طبق گفته پرچتر ، مهمترین قانونی که باید در مورد موجهای اصلاحی به خاطر بسپارید این است که آنها هرگز از پنج موج ساخته نمی شوند.
آیا موج الیوت کارایی دارد؟
یک بحث در مورد کارایی امواج الیوت وجود دارد. برخی می گویند که میزان موفقیت اصل موج الیوت تا حد زیادی به توانایی معامله گران در تقسیم دقیق حرکت های بازار به روندها و اصلاح قیمت ها بستگی دارد.
در عمل، بدون نقض قوانین الیوت می توان این امواج را به چندین طریق رسم کرد. این بدان معناست که رسم امواج به هیچ وجه کار آسانی نیست. چون این کار علاوه بر تمرین زیاد نیاز به سطح بالایی از هوش و ذکاوت دارد.
منتقدان معتقدند که نظریه موج الیوت به دلیل ماهیت بسیار ذهنی آن یک نظریه منطقی نیست و به مجموعه ای از قوانین کاملا مشخص متکی است. البته، ناگفته نماند که هزاران سرمایه گذار و معامله گر موفق وجود دارند که از امواج الیوت به روشی سودآور استفاده می کنند.
نکته جالب توجه این که تعداد معامله گرانی که نظریه امواج الیوت را به همراه شاخص های تکنیکال به کار می گیرند تا میزان موفقیت خود را افزایش و ریسک را کاهش دهند، در حال بیشتر شدن است. شاید شاخص های فیبوناچی اصلاحی و فیبوناچی گسترشی محبوب ترین نمونه ها از شاخص های تکنیکال باشند.
حرف آخر
طبق گفته پرچتر، الیوت هرگز در مورد این که چرا بازارها تمایل به ارائه یک ساختار موج 5 به 3 دارند، توضیح دقیقی ارائه نکرده و فقط با تجزیه و تحلیل داده های بازار به این نتیجه رسیده است.
اصل الیوت صرفا نتیجه چرخه های معلوم و قطعی بازار بوده که براساس روانشناسی اجتماع و طبیعت انسان ایجاد شده است.
همانطور که گفته شد، موج الیوت یک شاخص تکنیکال نیست، بلکه یک نظریه است.به همین دلیل، هیچ روش صحیحی برای استفاده از آن وجود ندارد و ذاتا ذهنی است. پیش بینی دقیق حرکت های بازار با استفاده از نظریه امواج الیوت نیاز به تمرین و مهارت دارد، چون معامله گران باید بدانند چگونه شمارش موج ها را رسم کنند. این بدان معنی است که استفاده از آن می تواند ریسک بالایی (به ویژه برای مبتدیان) داشته باشد.
مروری مختصر بر هر 11 الگوی موج الیوت – قسمت اول
از زمانیکه قوانین امواج الیوت در 1930 و در خلال سال های 1940 کشف شد، باید پذیرفت که سودی سرشار از آنالیز بازار به ما داد که بسیار بالاتر از ابزارهای پش بینی دیگر بود.
قوانین امواج که گاهی اوقات به این نام خوانده میشوند،در واقع توضیحات جزیی از چگونگی رفتار مردم است.
این امواج،حجم بازار ،روان شناسی، و حرکات خوش بینانه، و بد بینانه امواج و بازگشتشان و همچنین میزان اندازه گیری الگو ها را به ما نشان میدهند.
یکی از مهمترین چیزهایی که ما هنگام حوادث در جریان در بازار های مالی میبینیم، مشاهده تغییرات روان شناسی سرمایه گذار است که به صورت شکلی از جابه جایی (تغییرات) قیمت ها میتوانیم آنها قوانین تحلیلی الیوت را ببینیم.
در مهمترین تحقیق الیوت به صورت ابزاری از داده های بازار سهام، تغییرات و جهش های امواج ، 11 الگوی متفاوت از یکدیگر را که داده های قیمت در آن رخ داده بودند، بررسی کرد.
او این الگوها را با مثال ،تعریف و نام گذاری کرد. او سپس توضیح داد که چطور این الگو ها به یکدیگر مربوط میشوند. و سپس در ترجمه ای همان الگو ها را مجددا شرح داد و اینکه چطور این امواج در الگو های با ابعاد بزرگتر نیز وجود دارند.
قوانین امواج شامل فهرستی از الگوهای قیمت است و توضیح اینکه چگونه و چطور این امواج در سرتاسر مسیر بازار اتفاق می افتند.
بازار اغلب دستخوش دوره های بالا رفتن، فاز های متناوب خنثی، یا کاهش است، نمودارهای شکست در الگو های مشابه افزایشی نشان از افزایش دارد.
همچنین این قوانین به ما میگوید که :
بازار در الگوها با پنج موج حرکت میکند و با سه یا پنج موج تصحیح میشود، قبل از اینکه روند بزرگتر آغاز شود.
بازار 5 موج محرک دارد و سپس باز میگردد، قبل از اینکه روند بزرگتر آغاز گردد.
حرکتهای با روند بزرگتر همیشه در الگوها دارای 5 موج هستند و با شماره های 5،4،3،2،1 مشخص میشوند.
جهش ها (حرکات) بر خلاف روند کلی بازار عموما در الگو هایشان دارای 3 موج هستند اما همچنین میتوانند در الگو 3 یا 5 موج داشته باشند.
که این امواج با حروف A,B,C… نام گذاری میشوند.
یک موج محرک تشکیلَ یافته از 5 موج میباشد و حرکت موج محرک بعدی نیز در همان روند(سمت)میباشد.
یک موج اصلاحی عموما از 3 موج زیر مجموعه تشکیل یافته است که وقتی در روند بزرگتر قرار میگیرند، هر کدام ار آتها یک موج اصلاحی است.
به عنوان مثال یک موج پایه الیوت نمایش داده شده که در روند کلی بازار دارای 5 موج محرک و 3 موج اصلاحی است که خود به روندهای کوچکتری تقسیم میشود.
اولین دنباله از امواج محرک به کوچکترین 1 ختم میشود. این قسمت بیانگر این است که درآغاز یک روند بزرگ رو به بالا هستیم.
همچنین بیانگر شروع دنباله امواج تصحیحی است که تا کوچکترین 2 ادامه پیدا میکند.
وقتی این قسمت تمام شد و به شماره (1) قرمز رسیدیم دید وسیع تری داریم و میتوانیم موج را به 5 قسمت تقسیم کنیم که خود اولین موج محرک میباشد.
پس اولین قسمت که تا شماره (1) قرمز علامت گذاری شد خود به سه موج محرک 5،4،3،2،1 و سه موج اصلاحی A,B,C متعاقب آن خواهد بود.
حرکت محرک موج قرمز با چهار موج محرک 5،4،3،2 کامل میشود.
و تازه به موج [1] محرک می رسیم که با رنگ آبی مشخص شده است، یکبار دیگر حرکات اصلاحی اتفاق میافتد،تا به موج شماره [2] آبی برسیم.
هر کدام از امواج اصلاحی بزرگتر در درون خود شامل 5 موج محرک هستند اگر در جهت روند کلی بازار باشند.
خود موجهای 2 و 4 محرک به دلیل اینکه بر خلاف روند هستند از امواج اصلاحی تشکیل شده اند.
در الگو های اصلاحی ما مستلزم وجود 3 موج هستیم،که دارای ساختار پیچیده ای از قبیل “Zig Zag” ,”Flat” , “triangle” , “Double sideway” هستند.
هر کدام از الگوهای بازار نام و ساختمانی دارد که از قوانین و راهبرد های امواج الیوت تبعیت میکنند.
این الگو ها در صورت ظاهر تغییراتی دارند که ما آنها را به یکسری الگوی مشخص محدود میکنیم.
برای یک الگوی منحصر به فرد که با یکی از امواج الیوت تغییر میکند باید همه قوانین از اصول کلی تبعیت کنند، ولی نباید از یک راهبرد اکید پیروی کنند.
به هر حال ،هنگام جنبشها بازار در 2 یا 3 طریقه تفسیر میشود.
الگو ها از بیشترین راهبرد تبعیت میکنند، همچنین این الگوها میتواند ممتاز شناخته شود و بیشترین احتمال درستی را داراست.
مساله مهم این است که ما بفهمیم که الگوها با همه درجات در همان لحظه در بازار استفاده میشوند، زیرا آنها متقابل و پیوسته عمل میکنند.
آنها نمیخواهند دقیقا مثل چیزی که در گذشته بودند به نظر برسند.
تکنیک الیوت مربوط به احتمالات است.
قوانین امواج آینده بازار را با قطعیت کامل به ما نشان نمی دهند، آنها به ما میگویند که چه چیزی احتمالا در حال وقوع است، و تیررس هدفی را که در حال دگرگونی است را نشان میدهند.
بازار ها ساده هستند به این معنی که، معامله به وسیله یک گروه وسیع از معامله گران در حال انجام است. در حقیقت جلوه ای از روانشناسی این گروه به نمایش در می آید.
این جلوه عظیم در نتیجه احساسات انسانی است .از قبیل: ترس،امید و بازگشت دوباره.
سادگی بخش مورد نیاز رفتار امواج الیوت میباشد.
برای مثال S&P,NASDAQ,CURRENCIES قدرت و وابستگی به الگو های امواج الیوت رانشان میدهند.
بررسی تاریخچه امواج الیوت در تحلیل تکنیکال
نظریه امواج الیوت توسط رالف نلسون الیوت ( Ralph Nelson Elliott ) در دهه 1930 برای توصیف حرکات قیمت در بازارهای مالی تهیه شد، که در آن او الگوهای موج های فراکتالی را تکرار میکند. الیوت پس از بازنشستگی به دلیل بیماری، به چیزی نیاز داشت تا وقت خود را سپری کند و شروع به مطالعه در رابطه با ساختار نمودارها از 75 سال قبل تا به آن روز نمود. این تئوری در سال 1935 هنگامیکه الیوت پیشبینی میکرد بازار آینده نامطمئنی خواهد داشت باعث توجه بسیاری از مدیران و سرمایه گذاران بازار سرمایه گردید. و این آغازی بر شروع معروفیت و کاربرد این الگو در بازار گردید.
الیوت قواعد خاص حاکم بر نحوه شناسایی، پیشبینی و سرمایه گذاری که توسط امواج شکل میگرفت را تشریح کرد. این امواج را میتوان در حرکات قیمت سهام و رفتار مصرف کننده مشخص کرد. تلاش سرمایه گذاران برای سودآوری از یک روند بازار را میتوان “سوار شدن بر موج” توصیف کرد. الیوت این نکته را همیشه عنوان میکرد، که این الگوها قوانین تحلیلی الیوت هیچ اطمینانی در مورد حرکت قیمتها در آینده ارائه نمیدهند، بلکه به منظور کمک در سفارشها و ادامه دادن سرمایه گذاری در بازار میباشد. از آنها میتوان در ارتباط با تحلیل تکنیکال، ازجمله شاخص های اصلی، برای شناسایی فرصتهای خاص استفاده کرد. معامله گران ممکن است در یک زمان معین تعابیر متفاوتی از ساختار امواج الیوت داشته باشند.
الیوت تحقیقی به صورت قوانین تحلیلی الیوت ابزاری از دادههای بـازار سـهام، تغییرات و جهشهای امواج 11 الگوی متفاوت از یکدیگر را که دادههای قیمت در آن رخ داده بودند، انجام داد. او این الگوها را با مثال شرح داد و برای هر کدام نامی انتخاب کرد. سپس شرح داد که ایـن الگوها چگونه بـه یکدیگر مربوط میشوند و دارای ارتباط هستند، قوانین امواج الیوت شامل فهرستی از الگوهای قیمت است و توضیح اینکه چگونه و چطـور ایـن امـواج در سرتاسر مسیر بازار اتفاق بیافتند. بازارها معمولاً دستخوش تغییراتی از قبیل بالا رفتن روند، روندهای خنثی و یـا روندهای کاهشی اسـت، بنابراین قوانین امواج الیوت بر اساس روند بازارها تعریف میشود. این قوانین به ما میگوید که بازار در الگوها با پنج موج حرکت می کند و با سه یا پنج موج تصحیح میشود، قبل از اینکه رونـد بزرگتر آغاز شود.
امواج
الیوت اظهار داشت که روندها در قیمتها ناشی از روانشناسی غالب سرمایه گذاران است. وی دریافت که نوسانات در روانشناسی جمعی همیشه در همان الگوهای تکراری فرکتال یا “امواج” در بازارهای مالی ظاهر میشود.
نظریه الیوت تا حدودی به نظریه داو شباهت دارد، زیرا هر دو تشخیص میدهند که قیمت سهام در امواج حرکت میکند. زیرا الیوت علاوه بر این، ماهیت “فراکتالی” بازارها را نیز تشخیص داد، با این حال، وی توانست جزئیات بیشتری را تجزیه و تحلیل کند. فراکتال ها ساختارهای ریاضی هستند که در مقیاس همیشه کوچکتر بینهایت تکرار میشوند. الیوت کشف کرد که شاخصهای قیمت سهام به همان روش ساختار یافته بودند. وی سپس شروع به بررسی این موضوع کرد که چگونه میتوان از این الگوهای تکرارشونده به عنوان شاخصهای پیشبینی کننده بازار آینده استفاده کرد.
پیشبینی بازار بر اساس الگوهای موج
الیوت پیشبینیهای دقیقی از بازار سهام را بر اساس ویژگیهای قابل اعتماد و کشف شده در الگوهای امواج انجام داد. یک موج بلند که در همان جهت با روند بزرگتر حرکت میکند، همیشه در الگوی خود پنج موج را به دنبال دارد. از طرف دیگر، موج اصلاحی در جهت مخالف روند اصلی حرکت میکند. در مقیاس کوچکتر، در هر یک از امواج، پنج موج دوباره میتوان یافت.
الگوی بعدی، خود را در مقیاسهای همیشه کوچکتر تکرار میکند. الیوت در دهه 1930 از این ساختار فراکتال در بازارهای مالی پرده برداشت، اما تنها چند دهه بعد دانشمندان فراکتال ها را تشخیص داده و آنها را به صورت ریاضی نشان میدادند.
در بازارهای مالی، ما میدانیم که “آنچه بالا میرود، باید پایین بیاید”، به عنوان یک حرکت قیمت بالا یا پایین همیشه با یک حرکت مخالف دنبال میشود. عمل قیمت به روند و اصلاحات تقسیم میشود. روندها جهت اصلی قیمتها را نشان میدهد، درحالیکه اصلاحات در برابر روند حرکت میکند.
محبوبیت تئوری موج الیوت
در دهه 70 میلادی، اصول امواج الیوت از طریق وورک ای جی محبوبیت پیدا کرد. بعدها در دهه 80 میلادی توسط فراست و رابرت پرچتر توسط کتابهایشان معرفی شد و استفاده روزافزونی پیدا کرد.
بخش عمدهای از فعالیتهای پرتچر به عنوان ناشر شامل تلاشهای وی برای معرفی مجدد اصل امواج الیوت به گذشت. او تمام نوشتههای موجود الیوت، ازجمله نامههای “اصل موج”، و نامههای “تفسیری” و “پیشبینی” (1938) را گردآوری و منتشر کرد. پرتچر همچنین شرححال مختصری از الیوت و نوشتههای امواج الیوت جمع آوری شده از معدود تکنسینهایی که در دهههای 50 و 60 از تجزیه و تحلیل امواج استفاده میکردند را منتشر کرد (چارلز کالینز، همیلتون بولتون، فراست، ریچارد راسل)
با این وجود، قرار گرفتن در معرض محبوبیت تحلیل امواج الیوت نتیجه تلاشهای آگاهانه پرچر نبود. در چند سال قبل و بعد از سال 1987، پوشش رسانه ای وضعیت “گورو” پرچر را به افراط و تفریط فرو کشاند، ازجمله این ادعا که پیشبینیهای وی میتواند به تنهایی “باعث شود” بورس سهام بالا رود یا سقوط کند.
کلام پایانی از امواج الیوت
استفادهکنندگان از الیوت تأکید دارند که صرفاً به دلیل اینکه بازار از روند پیروی میکند، نمیتوان بازار را به راحتی پیشبینی کرد. دانشمندان یک درخت را به عنوان یک فراکتال میشناسند، اما این بدان معنی نیست که هرکسی میتواند مسیر هر یک از شاخههای آن را پیشبینی کند. ازنظر کاربرد عملی، اصل موج الیوت مانند سایر روشهای تحلیل، روشها و رازهای خود را دارد. در هر صورت، معامله گرانی که به تئوری موج الیوت متعهد هستند با شور و شوق از آن دفاع میکنند.
دیدگاه شما