با انواع الگوهای شمعی بورس آشنا شوید
نمودارهای شمعی یا کندل استیک بیش از 100 سال پیش و قبل از ابداع نمودارهای میلهای و نقطه و شکل توسط غربیها، وجود داشتند. معاملهگران با استفاده از الگوهای شمعی بورس بر مبنای الگوهای منظم و تکرار شونده، معاملات خود را تنظیم میکنند. درنتیجه قادر خواهند بود به پیشبینی کوتاهمدت قیمت بپردازند.
تاریخچه الگوهای شمعی بورس
ژاپنیها استفاده از تحلیل تکنیکال را برای تجارت برنج در قرن هفدهم آغاز کردند. هرچند این نمونه اولیه تحلیل تکنیکال با نمونه ابداع شده توسط چالز داو در ایالات متحده (1900) تفاوت داشت، اما بسیاری از اصول کلی آنها به هم شباهت دارد:
- چه چیزی (عملکرد قیمت)، بسیار مهمتر از چرا (اخبار، درآمد و غیره) است.
- تمام اطلاعات، خود را در نوسانات قیمت نشان میدهند.
- خریداران و فروشندگان، بازار را بر اساس انتظارات و هیجانات خود (ترس، طمع و غیره) حرکت میدهند.
- بازارها دائماً در حال نوسان هستند.
- قیمت واقعی ممکن است کف ارزش سهام را نشان ندهد.
بر اساس اظهارات استیو نیسون، الگوهای شمعی بورس برای نخستین بار، کمی بعد از سال 1850 پدیدار شدند. تاریخچه الگوهای شمعی بورس به یک تاجر موفق برنج به نام هما از شهر ساکاتای ژاپن برمیگردد. ایدههای اولیه او طی سالیان طولانی اصلاح شده و سرانجام به شکل الگوهای شمعی بورس امروزی درآمده است.
ساختار الگوهای شمعی بورس
برای ایجاد الگوهای شمعی بورس باید برای هر بازه زمانی مورد نظر، چهار سطح قیمت داشته باشید. این چهار سطح عبارتند از نقاط باز شدن (O)، بالاترین (H)، پایینترین (L) و بسته شدن قیمت (C) طی یک کندل. به قسمت پر یا توخالی الگوهای شمعی بورس بدنه کندل گفته میشود. خطوط باریک و بلندِ بالا و پایین بدنه کندل نیز نشاندهنده دامنه بالا یا پایین است. به خط بالای کندل شاخ، و به خط پایین آن دُم گفته میشود. اگر سهام بالاتر از قیمتی که باز شده، بسته شود، به صورت یک کندل توخالی نشان داده میشود. در این حالت، قسمت دُم بیانگر قیمت باز شدن و قسمت شاخ بیانگر قیمت بسته شدن سهام است. اگر سهام پایینتر از قیمت باز شدنش بسته شود، الگوهای شمعی بورس درمورد این سهام به صورت یک کندل پر خواهند بود که شاخ آن قیمت باز شدن و دُم آن قیمت بسته شدن سهام را نشان میدهد.
بسیاری از معاملهگران الگوهای شمعی بورس را به نمودارهای میلهای سنتی ترجیح میدهند. زیرا انواع الگوهای اصلاحی این الگوها از نظر بصری جذابتر بوده و سادهتر تفسیر میشوند. هر کندل تصویر ساده و جذابی از عملکرد قیمت سهام در اختیار معاملهگران قرار میدهد. معاملهگر میتواند با یک نگاه، رابطه بین قیمت باز شدن و بسته شدن، و همچنین بالاترین و پایینترین قیمت سهام را مشاهده کند. ارتباط بین قیمت باز شدن سهام و قیمت بسته شدن آن جزء اطلاعات بسیار حیاتی و مهم معامله در بورس است که مبنای الگوهای شمعی بورس را تشکیل میدهد. در کندلهای توخالی، بزرگتر بودن نقطه بسته شدن قیمت نسبت به باز شدن قیمت نشاندهنده فشار خرید است. در کندلهای پُر، بزرگتر بودن نقطه بسته شدن قیمت نسبت به نقطه باز شدن، فشار فروش را نشان میدهد.
بلند درمقابل کوتاه
به طور کلی، هرچه بدنه کندل بلندتر باشد، فشار خرید یا فروش بیشتر میشود. درمقابل، کندلهای کوتاه نشاندهنده حرکت اندک قیمت است.
کندلهای سفید بلند، فشار شدید خرید را نشان میدهند. هرچه کندلهای سفید بلندتر باشند قیمت بسته شدن سهام بالاتر از نقطه باز شدن آن است. این نشان میدهد که قیمت به طور چشمگیری از نقطه باز شدن به سمت نقطه بسته شدن افزایش مییابد. هرچند کندلهای سفید بلند معمولاً صعودی هستند، اما باید موقعیت آنها را در نمودار کلیتر در نظر گرفت. بعد از یک کاهش طولانیمدت قیمت، کندلهای بلند سفید میتوانند نشانگر سطوح حمایت باشند. کندلهای سیاه بلند، فشار بالای فروش را نشان میدهند. هر چه کندلهای سیاه بلندتر باشند، قیمت بسته شدن پایینتر از قیمت باز شدن است. این نشان میدهد که قیمت از نقطه باز شدن بازار به طور قابلتوجهی کاهش مییابد و فروشندگان بسیار بیشترند. بعد از یک پیشرفت طولانی، کندل سیاه بلند میتواند سطوح مقاومت آینده را پیشبینی کند.
دُم بلند درمقابل دُم کوتاه
دمهای بالا و پایین روی کندلها میتوانند اطلاعات ارزشمندی را در اختیار معاملهگران قرار دهند. دُمهای بالا نمایانگر بخشهای بالای بازار و دُمهای پایین نشاندهنده بخشهای پایین بازار هستند. کندلهای دارای دُم کوتاه نشان میدهند که بیشتر معاملات در نزدیکی زمان باز و بسته شدن بازار انجام شدهاند. کندلهایی با دُمهای بلند نیز نشان میدهند نوسانات قیمت و انجام معاملات به طور منطقی در طول روز ادامه داشتهاند.
کندلهای دارای دُم بالای بلند و دُم پایین کوتاه نشان میدهند که خریدارها در طول روز معاملاتی، بیشتر فعالیت داشتند و قیمتها را بالا بردهاند. البته درنهایت، فروشندگان قیمت را از بالاترین سطح خود به پایین میکشند. این تضاد بین بالاترین نقطه قوی و پایینترین نقطه ضعیف، خودش را به صورت دُم بالای بلند نشان میدهد. درمقابل، کندلهایی که دارای دُم پایین بلند و دُم بالای کوتاه هستند، تسلط فروشندگان بر بازار و عملکرد آنها درجهت کاهش قیمتها را نشان میدهند. با این وجود، خریداران در پایان روز معاملاتی با قیمتهای بالایی روبرو شدهاند، قیمت بسته شدن قوی، دُم پایین بلند را برای کندلها ایجاد میکند.
انواع الگوهای شمعی بورس
الگوی مارابوزو (Marubozo)
مارابوزو یکی از قدرتمندترین الگوهای شمعی بورس با بدنه بلند و کشیده است. این الگو یا اصلاً شاخ و دُم ندارد، یا اگر هم داشته باشد به حدی کوچک است که میتوان از آن صرف نظر گرد. اگر الگوی مارابوزو را در میانه یک روند صعودی ببینیم، به قدرت بالای روند صعودی و افزایش قدرت خریداران پی میبریم. به عبارت دیگر، با مشاهده الگوی مارابوزو در میانه یک روند صعودی میتوانیم احتمال دهیم که این روند رو به افزایش قیمت، کماکان ادامه خواهد داشت. این الگو به نوعی ادامه دهنده است و برای پیشبینی ادامهدار بودن روند جاری به کار میرود.
الگوی اسپینینگ تاپ (spinning top)
کندلهای دارای دُم بالا و پایین بلند و بدنه کوچک، اسپینینگ تاپ نامیده میشوند. یک دُم بلند نمایانگر انواع وارونگی است؛ اسپینینگ تاپ نشاندهنده تردید است. بدنه کوچک (چه توخالی چه پُر) حرکت ضعیف بازار از نقطه باز تا بسته شدن را نشان میدهد، و دُمها نشان میدهند که بازار در طول روز هم صعودی بوده هم نزولی. اگرچه بازار تغییرات اندکی در قیمت باز و بسته شدن داشته است، اما در همین بازه زمانی نیز حرکت قیمت از بالاترین تا پایینترین میزان، قابلتوجه بوده است. هیچکدام از خریداران یا فروشندگان نتوانستهاند در بازار غالب شوند، درنتیجه بازار راکد شده است. بعد از یک پیشرفت بزرگ یا یک کندل سفید بلند، اسپینینگ تاپ به معنای افزایش قیمت ضعیف و یک وقفه یا تغییر بالقوه در روند بازار است. بعد از یک ریزش طولانی یا یک کندل سیاه بلند، اسپینینگ تاپ به معنای کاهش قیمت ضعیف و یک وقفه یا تغییر بالقوه در روند بازار است.
الگوی دوجی (Doji)
دوجی یکی از مهمترین الگوهای شمعی بورس است. دوجی زمانی شکل میگیرد که نقاط باز و بسته شدن قیمت خیلی به هم نزدیک باشند یا حتی برهم منطبق باشند. طول دُمهای بالا و پایین کندل در این الگو میتواند با هم متفاوت باشد. درنتیجه کندلها به شکلهای مختلفی مثل صلیب، سنجاقک یا سنگ قبر دیده میشوند. دوجی به تنهایی یک الگوی خنثی است. هرگونه روند صعودی یا نزولی بر اساس عملکرد قبلی و آینده قیمت است.
الگوی دوجی زمانی دیده میشود که هیچ روند خاصی در بازار دیده نشود. به بیان دیگر، قیمت به صورت افقی و در یک محدوده خاص نوسان میکند. همه الگوهای دوجی به هر شکلی که باشند بیانگر وضعیت راکد بازار هستند. با مشاهده الگوی دوجی، میتوانیم انتظار داشته باشیم که قیمت، حداقل تا چند کندل بعدی در همین محدوده به نوسان خود ادامه دهد.
الگوی چکش (Hammer)
این الگو از نوع الگوهای بازگشتی صعودی است و تغییر جهت روند از نزولی به صعودی را نشان میدهد. الگوی چکش از یک بدنه کوچک مربعی و یک دُم بلند تشکیل شده است. اندازه دُم حداقل 2 تا 3 برابر بدنه است. این الگو یا شاخ ندارد، یا اگر هم داشته باشد اندازه آن بسیار کوچک است. نبود شاخ به معنای رشد قیمت تا آخرین لحظات قبل از بسته شدن بازار است.
الگوی مرد آویخته (Hanging Man)
یکی دیگر از الگوهای شمعی بورس الگوی مرد آویخته است. این الگو جزء الگوهای بازگشتی نزولی است که درانتهای یک روند صعودی ظاهر شده و روند آن را نزولی میکند.
الگوی هارامی (Harami)
این الگو از دو کندل مجاور هم ساخته میشود. کندل اول نزولی و بلند، و کندل دوم کوچک و مربعی است و به طور کامل داخل کندل اول قرار میگیرد. کندل دوم باید خیلی کوچکتر از کندل اول باشد و در میانه آن قرار بگیرد، مانند نوزادی که در دل مادر قرار دارد. معنای هارامی نیز در زبان ژاپنی، مادر آبستن است. شاخ و دُم کندل دوم نباید از بدنه کندل اول خارج شود.
کلام آخر
شناخت نمودارها و روش استفاده از آنها اهمیت زیادی در بازار سرمایه دارد. در این میان، الگوهای شمعی بورس اهمیتی دوچندان دارند. آشنایی با تفسیر این الگوها نقش مهمی در پیشبینی رفتار بازار دارد. معاملهگران با توجه به این نمودارها میتوانند با اطمنیان بیشتری دست به انتخاب سهام بزنند و خریدهای خود را با دقت بیشتری انجام دهند. درنتیجه میزان سودآوری خود را به طور محسوسی افزایش میدهند و از زیانهای ناخواسته جلوگیری میکنند. آکادمی دکتر ژند با ارائه بسته آموزشی پرایس اکشن انواع الگوهای شمعی بورس را در بازار بورس ایران و سایر بازارهای مالی، به طور کامل آموزش میدهد و شما را با کاربرد کندل استیک در بازار سرمایه آشنا میکند. با این پکیج آموزشی از هر منبع آموزشی دیگری بینیاز خواهید شد و تمام اطلاعات مورد نیاز خود را به دست خواهید آورد. جهت کسب اطلاعات بیشتر و خرید این بسته آموزشی اینجا کلیک کنید.
آشنایی با الگوهای هارمونیک در تحلیل تکنیکال
در مقالات گذشته راجع به تعداد زیادی از ابزارهای تکنیکال صحبت کردهایم و گفتیم که آشنایی با هرکدام از این ابزارها به نوعی معاملهگران را در راستای دستیابی به سود بیشتر و خرید سهام با قیمت پایین و از همه مهمتر فروش آن در قیمت بالا، یاری خواهد داد. اما یکی از مهمترین ابزارهای تکنیکی الگوها هستند که به سبب خاصیت تکرارشوندگی، سیگنالهای بسیار خوبی از آیندهی یک روند در اختیار تحلیلگران قرار میدهند. پیش از این الگوهای ادامهدهنده و بازگشتی و انواع آنها را مورد بررسی قرار داده و نحوهی سیگنالگیری با استفاده از آنها را توضیح دادیم. اما در این مقاله از سری مقالات آموزش بورس در چراغ به سراغ الگوهای هارمونیک در تحلیل تکنیکال رفتهایم و شما را با این الگوها و انواع آن بیشتر آشنا خواهیم کرد.
پیش از خواندن ادامه مقاله پیشنهاد میکنیم تا مقاله و فیلم آموزشی زیر را با دقت مشاهده نمایید. 👇
الگوهای هارمونیک در تحلیل تکنیکال چه هستند؟
الگوهای هارمونیک در تحلیل تکنیکال همانند دیگر الگوهای تکنیکی به سرمایهگذاران کمک میکنند تا روند حرکت آینده قیمت سهام مورد نظر را پیشبینی کنند و به سودهای بسیار مناسبی دست یابند. اما اصلاً الگوهای هارمونیک چه هستند؟ الگوهای هارمونیک یک سری ساختارهای مشخصی میباشند که رابطه فیبوناچی منظمی با هم دارند؛ در واقع، این الگوها چند موج پشت سر هم هستند که از رابطهی فیبوناچی مشخص و از پیش تعیین شدهای پیروی میکنند. تشخیص یک الگوی هارمونیک در نمودار سهام میتواند در پیدا کردن نقاط بازگشت روند و یا تغییرات سیکلی، به تحلیلگران کمک نماید؛ یعنی زمانیکه این الگو تشکیل شود، بعد از آن احتمال تغییر روند وجود خواهد داشت و میتوان وارد فاز خرید یا فروش شد. آنالیز هارمونیک بر اساس نقش فیبوناچی در طبیعت تشکیل شده است و از آنجایی که انسانها چارتها را میسازند، لذا این الگوها در چارت قابل شناسایی هستند.
انواع الگوهای هارمونیک در تحلیل تکنیکال
انواع الگوهای هارمونیک در تحلیل تکنیکال
الگوهای هارمونیک دارای انواع مختلفی هستند که ساختار هر یک از آنها منحصر به فرد بوده و با دیگری متفاوت میباشد. شناسایی این الگوها در نگاه اول شاید کمی پیچیده و دشوار به نظر برسد. اما همینکه تحلیلگران ساختار الگوها را درک کنند، میتوانند آنها را بر روی نمودار تشخیص دهند. الگوهای هارمونیک اصلی از پنج نقطه (X A B C D) تشکیل میشوند که در واقع الگوی ABCD اولین و سادهترین الگوی هارمونیک میباشد که تشخیص آن نیز ساده است و بیشتر در بازار تکرار میشود. از آنجاییکه این الگو بهعنوان مبحث پایهای الگوهای هارمونیک میباشد، ابتدا به بررسی آن خواهیم پرداخت.
۱. الگوی AB=CD
الگوی AB=CD
همانطور که گفتیم این الگو از سادهترین و متداولترین الگوهای هارمونیک در تحلیل تکنیکال میباشد و در آن یک حرکت ABCD داریم که از نسبتهای فیبوناچی استفاده میکند. الگوی AB=CD، در دو نوع خرسی (Bearish) و گاوی (Bullish) وجود دارد. چنانچه در این الگو ابتدا حرکت AB در جهت نزولی تشکیل شود، بعد از آن یک حرکت صعودی و رو به بالا خواهیم داشت که به آن حرکت گاوی (Bullish) میگویند. اما اگر حرکت AB در جهت صعودی باشد، بعد از آن یک حرکت نزولی و رو به پایین خواهیم داشت که به آن حرکت خرسی (Bearish) میگویند.
حال بیایید با هم بررسی کنیم و ببینیم که الگوی ABCD به چه شکل میباشد؟ در این الگوی ساده از الگوهای هارمونیک در تحلیل تکنیکال ابتدا یک حرکت AB رو به بالا یا پایین داریم و بعد از آن یک حرکت BC در خلاف جهت حرکت AB وجود دارد و تا یک نسبت فیبوناچی اصلاح میکند. این نسبت فیبوناچی میتواند از ۰٫۳۸۲ تا ۰٫۸۸۶ و تمام نسبتهای فیبوناچی که مابین این دو هستند، باشد. سپس باید منتظر یک پروجکشن متناسب با BC بود و این پروجکشن میتواند از ۱٫۱۳ تا ۳٫۱۴ باشد.
۲. الگوی گارتلی (Gartly)
الگوی گارتلی (Gartly)
الگوی گارتلی از معروفترین الگوهای هارمونیک در تحلیل تکنیکال میباشد که بسیار قدرتمند و پرکاربرد است و شناخت آن معاملات سودآوری را برای تریدرها به همراه خواهد داشت. همانطور که در بخش قبلی مشاهده کردید، در الگوی ABCD، سه حرکت وجود داشت. اما در الگوی گارتلی و دیگر الگوهای هارمونیک ۴ حرکت وجود دارد. قسمت اول این الگوها از یک حرکت صعودی یا نزولی به نام XA تشکیل شده است و باید تا سقف ۰٫۶۱۸ فیبوناچی اصلاح نماید. قسمت دوم هم که یک الگوی ABCD میباشد. بعد از آنکه در الگوی گارتلی موج XA و بهدنبال آن الگوی ABCD طبق شرایطی که در بخش قبل توضیح داده شد، شکل گرفت، کل موج XA باید تا سطح ۰٫۷۸۶ اصلاح نماید. همانطور که در شکل میبینید، این الگو به دو صورت صعودی و نزولی موجود میباشد. در حالت کلی شروطی که الگوهای گارتلی باید داشته باشند، به شرح زیر میباشد:
- اصلاح موج B تا ۶۱٫۸ فیبوناچی
- پروجکشن BC، بیشتر از ۱٫۶۱۸ نباشد.
- الگوی ABCD حتماً تشکیل شود.
- اصلاح موج XA تا ۷۸٫۶ فیبوناچی، اتفاق بیافتد.
- اصلاح موج C بین ۳۸٫۲ تا ۸۸٫۶ فیبوناچی باشد.
۳. الگوی خرچنگ (Crab)
الگوی خرچنگ (Crab)
الگوی خرچنگ هم یکی دیگر از انواع الگوهای هارمونیک در تحلیل تکنیکال میباشد که مثل الگوی خفاش میباشد. با این تفاوت که موج XA در الگوی خفاش تا ۸۸٫۶ فیبوناچی اصلاح میکرد. در حالیکه اصلاح موج XA در الگوی خرچنگ تا ۱٫۶۱۸ میباشد. در واقع در الگوی خفاش کف شکسته نمیشد اما در الگوهای خرچنگ، کف شکسته میشود. همانطور که در شکل مشاهده میکنید، الگوهای خرچنگ نیز در دو نوع صعودی و نزولی موجود میباشند. قوانینی که الگوهای خرچنگ باید داشته باشند، به شرح زیر میباشد:
- اصلاح موج B کمتر از ۶۱٫۸ فیبوناچی باشد.
- پروجکشن BC معمولاً در آن شدید انواع الگوهای اصلاحی انواع الگوهای اصلاحی است و از ۲٫۶۱۸ بیشتر میباشد.
- اصلاح موج XA تا ۱٫۶۱۸ فیبوناچی اتفاق میافتد.
- اصلاح موج C بین ۳۸٫۲ تا ۸۸٫۶ فیبوناچی میباشد.
- الگوی ABCD در این نوع از الگوهای هارمونیک در تحلیل تکنیکال هم معمولاً از نوع گسترش یافته میباشد.
۴. الگوی پروانه (Butterfly) از انواع الگوهای هارمونیک در تحلیل تکنیکال
الگوی پروانه (Butterfly) از انواع الگوهای هارمونیک در تحلیل تکنیکال
الگوی پروانه (Butterfly) هم جزء مهمترین الگوهای هارمونیک در تحلیل تکنیکال میباشد که مثل الگوی خرچنگ میباشد و در آن موج CD از کف موج XA پایینتر میرود و به اصطلاح کف شکسته میشود. الگوی پروانه الگویی است که در آن اصلاح اولیه در ۰٫۷۸۶ میباشد. این الگو هم همانند الگوهای قبلی در دو نوع صعودی و نزولی موجود میباشد. در ادامه قوانین مربوط به الگوی پروانه (Butterfly) را آوردهایم:
- اصلاح موج B دقیقاً برابر با ۷۸٫۶ میباشد.
- پروجکشن BC حداقل ۱٫۶۱۸ است.
- در این الگو، اصلاح موج XA برابر با ۱٫۲۷۲ میباشد.
- اصلاح موج C بین ۳۸٫۲ تا ۸۸٫۶ فیبوناچی میباشد.
- الگوی ABCD در این نوع از الگوهای هارمونیک در تحلیل تکنیکال هم معمولاً از نوع گسترش یافته یا جایگزین میباشد.
۵. الگوی کوسه (Shark)
از دیگر الگوهای هارمونیک در تحلیل تکنیکال که اتفاقاً بسیار پرکاربرد هم میباشد، میتوان به الگوی کوسه (Shark) اشاره کرد. این الگو نیز همانند دیگر الگوهای هارمونیک در دو نوع صعودی و نزولی موجود میباشد که الگوی کوسهی صعودی به شکل M و الگوی کوسهی نزولی به شکل W در نمودار قیمت پدید میآیند.
الگوی کوسه صعودی
الگوی کوسه صعودی
در الگوی کوسهی صعودی ابتدا یک حرکت XA داریم که تا کمتر از ۶۱٫۸ اصلاح میکند و بعد از آن الگو سطح XA را میشکند و یک اصلاح از نقطه A تا نقطه B رخ میدهد. این اصلاح در نسبت ۰.۳۸۲ تا ۰.۷۸۶ موج XA قرار دارد. بعد از این اصلاح، قیمت به اندازه خط BC صعود خواهد کرد که نقطه C در سطوح اصلاحی ۱.۱۳ تا ۱.۶۱۸ موج AB قرار گرفته است. سپس شاهد افت قیمت به وسیله خط CD بوده که نقطه D در سطح اصلاحی ۱.۶۱۸ تا ۲.۲۴ موج BC، قرار خواهد گرفت. این نقطه همچنین در نسبت ۰.۸۸۶ موج XA قرار دارد.
نکته: در این نوع از الگوهای هارمونیک در تحلیل تکنیکال نقطه D را میتوان ابتدای روند پرقدرت صعودی بهحساب آورد و در این نقطه با ارسال سفارش خرید وارد معامله شد. در صورت عبور نقطهی D از تراز ۰.۸۸۶ میتوان انتظار داشت چارت قیمت از تراز اصلاحی ۱.۱۳ موج XA، صعود خود را شروع کند. در نتیجه نقطهی D جدید به روی تراز اصلاحی ۱.۱۳ موج XA قرار خواهد گرفت.
الگوی کوسه نزولی
الگوی کوسه نزولی
این نوع از الگوهای هارمونیک در تحلیل تکنیکال هم برعکس الگوی قبلی است و در انواع الگوهای اصلاحی آن ابتدا یک حرکت XA به سمت پایین خواهیم داشت. حرکت بعدی یک اصلاح در خلاف جهت روند از نقطه A تا نقطه B است که این اصلاح در نسبت ۰.۳۸۲ تا ۰.۷۸۶ موج XA جای دارد. بعد از این اصلاح، قیمت به اندازه خط BC کاهش یافته که نقطهی C در سطوح اصلاحی ۱.۱۳ تا ۱.۶۱۸ موج AB قرار گرفته است. سپس یک صعود به وسیلهی خط CD اتفاق میافتد که نقطهی D در سطح اصلاحی ۱.۶۱۸ تا ۲.۲۴ موج BC، قرار خواهد گرفت. این نقطه همچنین در نسبت ۰.۸۸۶ موج XA قرار دارد.
نکته: در این الگو نقطهی D ابتدای روند پرقدرت نزولی است. در صورت عبور چارت قیمت از تراز ۰.۸۸۶ انتظار داریم چارت قیمت از تراز اصلاحی ۱.۱۳ موج XA، شروع به نزول کند که میتوان این تراز را، نقطه D جدید در نظر گرفت. از آنجاییکه امکان کسب سود از افت قیمت، در بازارهای دوطرفه وجود دارد، لذا با مشاهدهی الگوی کوسهی نزولی در بازارهای دوطرفه پیشنهاد میشود تا با ارسال سفارش فروش در نقطهی D وارد معامله شده و در قیمتهای پایینتر با ارسال خرید از معامله خارج شوید.
سخن آخر
در این مقاله از سایت آموزش چراغ به بررسی الگوهای هارمونیک در تحلیل تکنیکال و انواع آن پرداختیم و گفتیم که شناخت این الگوها به تحلیلگران کمک میکند تا پیشبینی خوبی از روند آیندهی قیمت داشته باشند. اغلب تریدرهایی که از الگوهای هارمونیک در تحلیلهای خود استفاده میکنند، در نقطهی ورود به تعیین حد ضرر میپردازند. اما همانطور که بارها هم تاکید کردهایم، الگوهای هارمونیک نیز همانند دیگر ابزارهای تحلیل تکنیکال صددرصد نیستند و نمیتوان به تنهایی و با اتکا به این الگوها دست به معامله زد. بلکه باید از دیگر ابزارهای تکنیکی و بنیادی نیز به عنوان تایید کننده و مکمل در کنار آنها استفاده کرد. چراغ ، به عنوان نسل جدیدی از پلتفرمهای آموزش و کاریابی در تلاش است تا با ارائهی نکات و دورههای مفید در زمینهی آموزش بورس به شما برای ورود و سرمایهگذاری در این بازار جذاب و پرتلاطم کمک نماید.
05. آموزش الگوهای قیمتی
الگوی “کازیمودو” (به انگلیسی: Quasimodo) با نام اختصاری QM، یک الگوی بسیار قدرتمند معاملاتی می باشد. این الگو به شما هشدار میدهد که پول های بزرگ بازار آماده تغییر مسیر قیمت هستند. در واقع این الگو زمانی بوجود می آید که بانک ها ا�.
آشنایی با الگوی سر و شانه
الگوی سر و شانه از انواع الگوهای برگشتی می باشد. یعنی انتظار داریم که باعث تغییر جهت حرکت فعلی بازار شود. این الگو در دو نوع خلاصه می شود:سر و شانه سقف (Head & Shoulders Top)سر و شانه کف (Head & Shoulders Bottom)الگوی سر و شانه سقفاین الگو در.
آشنایی با الگوی مثلث (متقارن)
الگوی مثلث یکی از الگوهای پر کاربرد انواع الگوهای اصلاحی در تحلیل بازار می باشد. این الگو در واقع ساختاری از قیمت را نشان می دهد که در حال فشرده سازی بوده و منتظر یک تصمیم گیری می باشد تا جهت حرکت بعدی قیمت را نشان دهد.در نظر همگان الگوی مثلث از �.
آشنایی با الگوی مثلث افزایشی
این الگو از دو یا چند سقف مساوی (Even High) به همراه کف های بالاتر (Higher Lows) تشکیل شده است. زمانی که این نقاط را به یکدیگر متصل کنیم، الگوی مثلث صعودی بوجود خواهد آمد. تصویر ساده ای از ساختار الگوی مثلث افزایشی را در ادامه مشاهده م�.
آشنایی با الگوی مثلث کاهشی
ساختار الگواین الگو از دو یا چند کف موازی (Even Low) به همراه سقف های پایین تر (Lower Highs) تشکیل شده است. زمانی که این نقاط را به یکدیگر متصل کنیم، الگوی مثلث نزولی بوجود خواهد آمد. تصویر ساده ای از ساختار الگوی مثلث نزولی را در ادام.
آشنایی با الگوی کانال
کانال قیمت الگویی ادامه دهنده می باشد که دارای شیبی به سمت بالا یا پایین است. کانال ها با استفاده از دو خط روند بوجود می آیند که قیمت را در داخل خود محصور کرده اند. خط روند بالایی سطح مقاومت کانال و خط روند پایینی به عنوان سط.
استفاده ترکیبی از فیبوناچی اصلاحی و فیبوناچی اکسپنشن
استفاده از همپوشانی سطوح فیبوناچی به ما این امکان را می دهد تا انتهای حرکت های اصلاحی مهم در بازار را با درصد خطای ناچیز تخمین بزنیم. در واقع ما بازار را از دو بُعد نگاه خواهیم کرد. هم از دید خریداران و هم از دید فروشندگان!ن�.
الگوی Spike & Ledge
این الگو از دو بخش تشکیل شده است. یکی Spike و دیگری Ledge. اما این دو به چه معنا هستند؟Spike: ممکن است با اسپایک ها از قبل آشنا بوده باشید. اما به صورت ساده باید بگوییم که Spike به حرکات قدرتمندی گفته می شود که معمولا در اثر تزریق یک خبر.
الگوی فنجان و دسته ( Cup and Handle )
این الگو در نمودارهای شمعی و میله ای به صورت یک فنجان و دسته به نظر میرسد (هرچند در نمودار خطی نیز می توانید آن را تشخیص دهید). در صورتی که فنجان در مدت زمان کمتری شکل بگیرد، قسمت اصلی این الگو شبیه حرف U خواهد بود. سپس یک روند.
گامهای حرکتی بازار در الگوهای برگشتی
قدرت، تمایل و یا مومنتوم در بازار به شکل قابل توجهی حائز اهمیت است. با توجه به نوع حرکت بازار میتوانیم احتمال رخ دادن حرکات بعدی را با شانس بیشتری حدس بزنیم. به همین جهت توجه به گام های حرکتی بازار بسیار مهم است.گام های حرکت.
هر گونه کپی برداری از محتوا، تولیدات، شکل و سایر اجزای سایت صرفا با موافقت مکتوب مجاز می باشد
اصلاح ساده قیمت در تحلیل تکنیکال چیست؟
انواع اصلاح های ساده و پیچیده قیمت در موج شماری الیوت
تحلیل تکنیکال جهت بررسی حرکات قیمت از ابزارها و تکنیک های مختلفی استفاده می کند. یکی از روش های تحلیل، موج شماری به روش الیوت است. در تئوری الیوت ، موج ها به دو دسته امواج انگیزشی و امواج اصلاحی تقسیم می شوند. بطور کلی، امواج انگیزشی به موج هایی گفته می شود که در روند اصلی قیمت حرکت می کنند.همین طور موج های اصلاحی، امواجی هستند که بر خلاف روند اصلی می باشند. برای مثال، در یک روند نزولی، حرکت های نزولی قیمت بعنوان اموج انگیزشی و حرکت های صعودی که بخش اندکی از حرکت نزولی را به بالا باز می گردند بعنوان موج های اصلاحی در نظر گرفته می شوند.
بر خلاف موج های انگیزشی، موج های اصلاحی دارای ساختار پیچیده تری می باشند. اصلاح های قیمت ممکن است در قالب الگوهای مختلف شکل بگیرند. این الگوها را می توان به الگوهای اصلاحی ساده و الگوهای اصلاحی پیچیده دسته بندی کرد. هر الگوی اصلاحی در یکی از دسته های زیر قرار می گیرد:
- زیگزاگ (Zigzag)
- هموار (Flat)
- زیگزاگ دو گانه یا سه گانه (Double/Triple Zigzag)
- سه تایی های دوگانه یا سه گانه (Double/Triple Threes)
- مثلث ها (Triangles)
دو الگوی اول یعنی اصلاح زیگزاگ و اصلاح هموار جزء الگوهای ساده هستند. الگوهای ساده، پایه ای برای اصلاح های پیچیده قیمت می باشند. در این پست، به الگوی زیگزاگ و الگوی هموار می پردازیم.
الگوی زیگزاگ در اصلاح ساده
مانند اغلب اصلاحات قیمتی، الگوی زیگزاگ به سه موج تقسیم می شود. این سه موج با حروف A، B، C مشخص می شوند.
قوانین اصلی الگوی زیگزاگ به شرح زیر است:
- زیگزاگ به سه موج تقسیم می شود
- همیشه موج A یک موج ضربتی یا یک موج مورب پیشرو است
- موج B می تواند در هر قالب اصلاحی شکل بگیرد
- موج C همیشه یک موج ضربتی یا یک موج مورب پایانی می باشد
- موج B از موج A کوچکتر است
- موج C از موج B بزرگتر است
- موج A و موج C موجهای انگیزشی و موج B موج اصلاحی می باشد
الگوی هموار (Flat) در اصلاح ساده
اصلاح ساده دیگر، در قالب الگوی هموار رخ می دهد. این الگو نیز از سه موج تشکیل شده که با حروف A، B، C نمایش داده می شود. اما ساختار این الگو متفاوت از الگوی زیگزاگ است.
قوانین اصلی الگوی هموار به شرح زیر است:
- الگوی هموار شامل سه موج است
- موج A می تواند هر نوعی از موج اصلاحی به جز اصلاح مثلثی باشد
- موج B می تواند هر نوعی از موج اصلاحی باشد، اما در اغلب موارد در قالب زیگزاگ است
- موج C همیشه یک موج ضربتی یا یک موج مورب پایانی است
- اندازه موج B بیش از 90% موج A می باشد
- موج C معمولا برابر یا حتی بزرگتر از موج B است
- موج A و موج C موجهای انگیزشی و موج B موج اصلاحی می باشد
همانگونه که در جدول زیر مشاهده می کنید، بسته به اندازه موجهای C و B، سه نوع الگوی هموار می تواند شکل بگیرد.
الگوی هموار معمولی (Regular Flat): موج B تقریبا برابر با موج A (حداقل 90%) و موج C تقریبا برابر با موج B می باشد.
الگوی هموار توسعه یافته (Expanded Flat): موج B بزرگتر از موج A و موج C بزرگتر از موج B است.
الگوی هموار دونده (Running Flat): موج B بزرگتر از موج A، اما موج C کوچکتر از موج B است.
مثال های واقعی
نمودار زیر، یک زیگزاگ ساده را در موج (ii) نشان می دهد که در آن موج a و موج c موجهای ضربتی هستند. این معمول ترین ساختار زیگزاگ ها به شمار می رود. به موج مورب پیشرو توجه کنید که بعد از موج (ii) شکل گرفته است. بنابراین، پایان زیگزاگ تایید شده است.
الگوهای امواج الیوت می توانند در همه بازارها از جمله ارزهای دیجیتال شکل بگیرند. در زیر، نمودار اتریوم را مشاهده می کنید که می توانیم در آن سه زیگزاگ را بیابیم. بزرگترین زیگزاگ، موج (ii) می باشد. همانگونه که مشاهده می کنید موج (a) از موج (ii) یک الگوی مورب پیشرو است. موج ii (در سمت راست نمودار) یک زیگزاگ با ساختار مشابه می باشد که موج ((A)) در آن بعنوان مورب پیشرو است. زیگزاگ دیگر، موج b (در وسط نمودار) می باشد که در آن موج ((A)) بسیار بزرگتر از موج ((C)) است. گاهی اوقات این عدم تناسب مشاهده می شود و شما الان آموختید که ممکن است با آن مواجه شوید.
همچنین ممکن است که یک زیگزاگ با مورب پایانی در موج C داشته باشیم. این مورد را در نمودار زیر مشاهده می کنید. در اینجا موج ((a)) یک موج ضربتی است. اما بعد از موج ((b)) یک مورب پایانی در موج ((c)) دیده می شود. همانگونه که می دانید، یک موج مورب پایانی می تواند در قالب موج آخر از یک موج انگیزشی (موج 5 از یک موج انگیزشی یا موج C از یک زیگزاگ) شکل بگیرد.
نمودار زیر از موارد نادری است که موجهای انگیزشی یک زیگزاگ، شبیه به مورب پایانی و پیشرو شکل گرفته اند. منقبض شدن مورب ها، معمول تر هستند. اما ممکن است شما با ساختار توسعه یافته آن هم مواجه شوید.
گاهی اوقات موج C ممکن است حرکت بسیار سریعی داشته باشد. یک نمونه را در نمودار زیر مشاهده می کنید. بر خلاف موج (a) که دارای ساختار واضحی می باشد، موج (c) تنها از سه کندل تشکیل شده است. معمولا این شرایط زمانی رخ می دهد که اخبار یا رویدادهای سیاسی بر حرکت قیمت تاثیر می گذارند.
در نمودار زیر، الگوی هموار در موج b مشاهده می شود. این یک الگوی هموار معمولی است زیرا موج ((B)) در حدود 0.9 موج ((A)) می باشد. با این حال، موج ((C)) تا حدودی سریع بوده است. موضوع دیگری که وجود دارد این است که یک زیگزاگ در موج ((A)) و یگ زیگزاگ در موج ((B)) وجود دارد. موج (A) در الگوی اول بعنوان یک مورب پیشرو توسعه یافته است که این اتفاق تا حدودی نادر است. زیگزاگ بعدی، دارای موج مورب پیشرو منقبض در موج (A) از موج ((B)) می باشد که الگوی معمول تری است.
همانند نمودار زیر، موج C از یک الگوی هموار می تواند بعنوان مورب پایانی باشد. در نمودار زیر، موج (b) کوچکتر از موج (a) می باشد. بنابراین، این یک الگوی هموار معمول است. با این حال، موج مورب پایانی در موج (c)، پایین تر از قله موج (a) خاتمه می یابد و این همان صورتی است که الگوی هموار دونده پایان می یابد. همانگونه که مشاهده می کنید، الگوها در بازار واقعی دارای تفاوتهایی هستند.
نمودار آخر، نمونه کاملی از یک الگوی هموار توسعه یافته است. موج ((B)) بسیار بزرگتر از موج ((A)) می باشد و پایان موج ((C)) از کف موج ((B)) پایین تر است. موج ضربتی بعدی (موج صعودی 1)، تایید می کند که الگو خاتمه یافته است.
کتاب پیشنهادی بورس تایم به شما: هنر معامله در یک اصلاح پیچیده
اگر این مطلب براتون مفید بود امتیاز بدین!
برای امتیاز روی ستاره ها کلیک کنید
امتیاز 4.9 / 5. تعداد آرا 7
شما اولین نفری هستید که به این پست امتیاز میدین!
سرمایه گذاری بلندمدت در سهام بهتر است یا کوتاه مدت؟
آموزش مقدماتی متاتریدر 4 (MT4)
ساسان پرهون
کارشناسی حسابداری- دارای گواهینامه های حرفه ای سازمان بورس- پنج سال سابقه فعالیت در کارگزاری بورس با سمت معامله گر کالا و اوراق بهادار
الگوهای کلاسیک چیست؟
الگوهای نمودار در تحلیل تکنیکال دارای انواع مختلفی است که به سه دسته الگوی کلاسیک، الگوی هارمونیک و الگوی کندلی تقسیم میشود که قصد داریم به توضیح الگوی کلاسیک بپردازیم.
الگوی کلاسیک برای به وجود آمدن نیاز به تعداد کندلهای زیادی دارد که اتصال این کندل ها خطوطی را ایجاد میکند و این خطوط در سقف ها و کفها شکلهایی را ایجاد میکند که به آنها الگوی کلاسیک گفته میشود.
الگوی کلاسیک همانند سایر الگوهای نموداری به دو دسته الگوهای برگشتی کلاسیک و الگوهای ادامه دهنده کلاسیک تقسیم میشود
الگوی کلاسیک ادامه دهنده
این الگو در میانه یک روند ایجاد میشود و پس از آن دوباره روند قبلی ادامه پیدا خواهد کرد. گویی پس از اینکه روند مقداری حرکت کرد و به یک اصلاح رسید میتواند این اصلاح تغییر روندی باشد و روند قبلی را ادامه ندهد ویا اینکه این اصلاح الگوی ادامه دهنده را تشکیل دهد و پس از این الگو روند قبلی ادامه پیدا کند. در ادامه به انواع الگوهای ادامه دهنده ی کلاسیک خواهیم پرداخت .
الگوی مثلث
الگوی مثلث هم میتواند در یک روند نزولی ایجاد شود وهم در یک روند صعودی به وجود آید.پس از ایجاد الگوی مثلث باید منتطر ادامه روند بود
الگوی مثلث خود به چهار دسته، متقارن - پهن شونده- نزولی - صعودی تقسیم میشود که در تصویر زیر به خوبی مشخص است.
الگوی پرچم
الگوی پرچم نیز در میان یک روند ایجاد میشود که شکل پرچم را به خود گرفته است که این پرچم را به دو دسته پرچم مثلثی و پرچم مستطیلی تقسیم میشود که موجب ادامه روند قبلی خواهد شد.در تصویر زیر به خوبی قابل درک است .
الگوی مستطیل
الگوی مستطیل نیز از الگوهای ادامه دهنده است که پس از یک روند نزولی یا صعودی شکل میگیرد و این خبر را میدهد که قرار است روند صعودی یا نزولی قبلی ادامه دار باشد که در تصویر زیر به خوبی قابل تشخیص است .
الگوی کنج
الگوی کنج از الگوهای ادامه دهنده است که کندل ها در اصلاح روند قبلی رو به سوی کنجی میروند و اندازه کندلها کوچکتر و کوچکتر میشود تا جایی که انفجار رخ میدهد و شروع به برگشت روند میکند در تصویر زیر مشخص است.
الگوی کلاسیک برگشتی
الگوی برگشتی همانطور که از نامش پیداست به معنی تغییر روند است یعنی اگر روند قبلی نزولی باشد صعودی میشود و اگر روند قبلی صعودی باشد نزولی میشود.با شناخت الگوهای برگشتی میتوانید به راحتی آینده نمودار را پیش بینی کنید.الگوهای کلاسیک برگشتی نیز دارای انواعی است و در ادامه به آنها خواهیم پرداخت .
الگوی دوقلو
این الگو از الگوهای بازگشتی است و میتواند در سقف یا در کف به وجود آید و موجب تغییر روند شوند این الگو از دو قله یا دو دره به وجود میاید که در تصویر زیر به خوبی قابل درک است .
الگوی سه قلو
الگوی سه قلو نیز مانند الگوی دوقلو است با این تفاوت که یک قله ویا دره بیشتر از الگوی دوقلو خواهد داشت. این الگو از الگوهای برگشتی است و در کفها یا سقفها ایجاد میشود و موجب بازگشت روند خواهد شد .در تصویر زیر الگوی سه قلو را خواهید شناخت.
الگوی س رو شانه
الگوی برگشتی سرو شانه که از الگوهای کلاسیک است، میتواند هم در سقف ایجاد شود و هم در کف به وجود آید. این الگو بسیار شبیه به الگوی سه قلو است با این تفاوت که در الگوی سه قلو سه قله هم اندازه هم هستند ولی در الگوی سرو شانه یکی از قله ها که قله وسطی است از دو قله دیگر بلندتر است و مانند سر جدای از شانه های خود نمایان است که به همین دلیل به این سه قله در کنار هم الگوی سرو شانه میگویند. در ادامه با تصویر این الگو بیشتر آشنا خواهید شد .
دیدگاه شما